eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
5.4هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
نخ هایم خیس شده بود از اشک های زینب .. دقیق تر نگاه کردم ..
ٺـٰاشھـادت!'
نخ هایم خیس شده بود از اشک های زینب .. دقیق تر نگاه کردم ..
هفت هشت تایی مرد با قدِ خمیده .. عصا به دست به سوی گودالی میرفتند!💔
دقیق تر نگاه کردم! چند نفر هم انگار داشتند بر میگشتند ؛ دست یکیشان یک لباسِ کهنه بود! چه لباس آشنایی ..
دست یکی دیگرشان شمشیر و آن یکی نیزه .. دور بودند ولی آنقدر هیکلشان بزرگ بود که وجودم تو این افتاب استخوان سیاه کن .. یخ کرد!
کمی که گذشت، گردو خاک کمتر شد .. انگار راه برای نگاهم باز شده باشد ..
چقدر موهایش شبیه به حسین بود! نه! امکان ندارد .. به دستانش نگاه کردم .. حسین همیشه یک انگشتر داشت ..
اصلا من حسین را به دو چیز میشناختم! یکی به خنده‌های زینبو دیگری به انگشترش💔:)
راه تنفسم باز شد و خیالم راحت .. آن پیکرِ برهنه💔 که رویش لکه ‌های سرخ ؛ در دل خون به پا میکرد .. نه انگشتری داشت و نه ..
نگاه از پیکرو اشک های زینب گرفتم! چندتا اسب که از صدای پاهایشان معلوم بود نعلشان ..نعل تازه است 💔 به سمت همان گودال میرفتند :)
ٺـٰاشھـادت!'
نگاه از پیکرو اشک های زینب گرفتم! چندتا اسب که از صدای پاهایشان معلوم بود نعلشان ..نعل تازه است 💔 به
زینب بر رویم خنج انداخت .. لرزیدم .. زن های دیگر انگار چه شده باشد .. سر کوبیدند و شیون کردند!
خدا کند کسی از همخونانِ این پیکرِ خونین .. هیچ وقت نفهمد چه بر سر عزیزش آمده!