eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید علی اصغر اتحادی نام پدر :رضا متولد 1339/4/24 محل تولد :شیراز شهادت :1361/8/21 محل شهادت شرهانی مزار_شیراز 🌷 چهار دختر و سه پسر داشتم... اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم بیرون خانه همهمه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!! آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین (ع) باشد! بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت... گفتم: آقا شما کی هستید؟ گفت: علی ابن الحسین امام سجاد (ع)! هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است! صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم. آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!⁦ آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد(ع) به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!! علی اصغر، در عملیات محرم سال ۶۱ ، در روز شهادت امام سجاد(ع) ، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد! 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید علی اصغر اتحادی صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین .🌷 شهید مسعود عسگری تاریخ تولد : 1369/06/08 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1394/08/21 محل شهادت : حلب - سوریه وضعیت تاهل : مجرد محل مزار شهید : تهران – بهشت زهرا (س) 🌷 میگفت : همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید.. پرسیدیم : چرا؟ گفت : اینا چشماشون معجزه میکنه! هر وقت خواستید گناه کنید فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره.. میگفت.. بنده‌ها فراموش کارن.. یادشون میره یکی اون بالا هست که همه چیزو میبینه... ولی این شهدا انگار انعکاس ِ نگاه خدان. انگار با نگاهشون بهت میگن ؛ ما رفتیم که تو با گناهات ظهور و عقب بندازی؟ ما رفتیم که تو یادت بره خدایی هست؟ میگی جوونم ، منم جوون بودم شهید شدم.. بهتر نیست یه بهونه بهتر بیاری؟! میگفت : خیلی جاها جلوتونو میگیرن... 🌷 و تو ای خواهرم آنچه که بیش از سرخی خون من استعمار را می ترساند سیاهی چادر توست .  پس در حفظ حجابت زینب گونه باش . انشاءالله که با وحدت و یکدستی شما استعمار در همه ی سرزمینهای اسلامی دفع خواهد شد . 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید مسعود عسگری صـلوات
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید ستار ابراهیمی هژیر نام پدر: مرادعلی محل تولد: روستای قایش_ رزن همدان تاریخ تولد: ۱۳۳۵/۸/۱۱ تاریخ شهادت:١٣۶۵/١٢/۰٢ محل شهادت: شلمچه نحوه شهادت: در عملیات کربلای۵ جایگزین فرمانده گردان شد، درکانال درحال تیراندازی بود که ترکش به سرش اصابت کرد و به شهادت رسید محل مزار: باغ بهشت همدان_گلزار شهدا 🌷 در عمليات كربلاي ۴ وقتي يكي از برادرانش به نام صمد ابراهيمي به شهادت مي رسد با وجود اينكه توان انتقال جنازه برادرش را به پشت خط داشت ,اما اين كار را انجام نمي دهد و در جواب برادراني كه علت را از ايشان جويا مي شوند ,پاسخ مي دهد كه چگونه مي توانستم دست به چنين كاري بزنم در صورتي كه مي ديدم جنازه همرزمان شهيدم در زير آفتاب سوزان جنوب مانده اند .برايم فرق نمي كند كه برادرم باشد يا نباشد .همه رزمندگان براي من برادرند... 🌷 در اين زمانى كه قرار گرفته ايم تمام نيروهاى جهان به جز تعداد اندكى از آنها همه با هم، هم پيمان شده اند كه اين صداى الله اكبرى كه از ايران اسلامى به رهبرى نايب امام زمان، امام خمينى بلند شده در گلوها خفه كنند. به شما سفارش مى كنم كه هيچگاه امام را تنها نگذاريد و سخنان امام را مو به مو اجرا كنيد و سعى بر اين داشته باش زينب وار زندگى كن و به بچه ها تربيت ياد بده و محبت امام عزيز را در دل مهدى و دخترانم زياد كن که چراغ راهمان اينها هستند 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید ستار ابراهیمی هژیر صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 . شهید جاوید الاثر محمد حسین مومنی نام پدر :احمد تولد :۱۳۷۲/۰۳/۱۱ شهادت : ۱۳۹۶/۰۱/۱۷ محل شهادت سوریه 🌷 چهره محمد حسین هم آرام آرام شکل می‌گرفت و نورانیتی که در عمق آن دیده می‌شد باعث شد تا دوستانش به شباهت ظاهری او با شهید مهدی زین الدین بیشتر دقت کنند. نمی‌دانم اول چه کسی محمد حسین را شهید زین الدین صدا کرد ولی برای ما هم عجیب نبود در اصل رفتاری نداشت که در ذهن تصور کنیم به شهدا شباهتی ندارد! گاهی که می‌دیدم به نماز ایستاده است حضور قلب و ارتباطش با خدا باعث رشک و حسرت من می‌شد. کاروان های راهیان نور ما آرام آرام کمرنگ شدند کودکان مسجدی بزرگ شدند و هریک پی زندگی خود رفتند ولی محمد حسین، شهید زین الدین ماند.... 🌷 دوستان و آشنایان یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر غافل نباشید که اگر خون شهدای کربلا و پیام زینب(سلام الله) نبود، امروز اسلام و قرآن در عالم پیشرفت نمی‌کرد. عزیزان من باور کنید که شهادت از عسل شیرین تر است اگر در بطن کلمه شهادت بروید متوجه خواهید شد که چقدر کشته شدن در راه خدا شیرین است  🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید محمد حسین مومنی صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 . طلبه بسیجی شهید میلاد بدری تولد : ۱۳۷۴/۱/۶ محل تولد :شهرستان امیدیه شهادت :۱۴۹۴/۹/۱۰ محل شهادت : سوریه 🌷 پدر شهید بدری زمانی که میلاد می خواست اجازه رفتن به سوریه را کسب کند،  یک شبانه روز دست من و مادرش را می بوسید و می گفت می خواهم برای دفاع از حریم زینب(س) به سوریه بروم. می‌گفت: شهادت بدون رضایت مادر مورد قبول واقع نمی‌ شود مادر شهید بدری می‌گوید: یک روز میلاد آمد پیش من و گفت: مادر دارم می‌روم رزمایش لباس نظامی بگیرم که من متوجه شدم رفتنش جدی است و خودش برگشت به من گفت: مادر چند جا ثبت نام کرده‌ام اسمم درنیامده است و باید تو برایم دعا کنی که این دفعه مقدمات سفرم فراهم شود. خیلی خونش برای رفتن می‌جوشید.  میلاد دید که من با رفتن او خیلی بی‌تابی می‌کنم، گفت: مادر شهادت هم بدون رضایت مادر مورد قبول واقع نمی‌شود و از تو می‌خواهم برای رفتنم رضایت کامل داشته باشی. 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید میلاد بدری صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 . شهید حسن حسن پور فرمانده گردان امام علی علیه سلام متولد= روستای ولشکلا ساری، استان مازندران شهادت :١٣۶١/۰۴/٢٣ مصادف با 21 رمضان در عملیات رمضان 🌷 به وسیله نارنجک ۲۵ تانک و یک انبار مهمات دشمن را به آتش کشید در عمليات رمضان، فرمانده گردان بود. يکی از دوستانش می گفت: او به تنهايی با نارنجک در حدود ۲۵ تانک را منهدم کرد و يک انبار مهمات دشمن را به آتش کشيد که تا صبح می سوخت. با اینکه فرمانده بود ولی با پای پیاده در کنار نیروهایش بود و حتی جلوتر از آنها حرکت می کرد تا آمار شهدا و مجروحین را بداند. در آخرين لحظات، در کنار شهیدی و او را در آغوش گرفت. می خواست بلند شود که دشمن از پشت او را به گلوله بست و شربت شهادت نوشيد . 🌷 و از همه شما تقاضا دارم که فقط و فقط در خط امام حرکت و به دستورات امام گوش دهید مبادا کاری کنید که قلب امام را درد آورید 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید حسن حسن پور صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید عبدالمطلب اکبری تاریخ شهادت :1365/12/04 آمد کنارم نشست و گفت: «حاج آقا یه خاطره برات تعریف کنم؟» گفتم: «بفرمایید» عکس یه جوون بهم نشون داد و گفت: «اسمش عبدالمطلب اکبری بود. زمان جنگ توی محله‌ی ما مکانیکی می‌کرد و چون کر و لال بود خیلی‌ها مسخره‌اش می‌کردند. یک روز با عبدالمطلب رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش "غلامرضا اکبری". عبدالمطلب کنار قبر پسر عمویش با انگشت یک چارچوب قبر کشید و رویش نوشت: "شهید عبدالمطلب اکبری". ما تا این کار او رو دیدیم زدیم زیر خنده و شروع کردیم به مسخره کردنش. عبدالمطلب هم وقتی دید مسخره‌اش می‌کنیم و به او می‌خندیم بنده خدا هیچ نگفت. فقط نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته‌اش را پاک کرد. بعد سرش را انداخت پائین و آرام از کنارمان بلند شد و رفت.  فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگر ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش را آوردند. جالب اینجا بود که دقیقا همان‌جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش را کشیده بود و ما مسخره‌اش کرده بودیم. وصیت نامه‌اش خیلی سوزناک بود 👇💔 " بسم الله الرحمن الرحیم " یک عمر هر چی گفتم به من می‌خندیدند. یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند. یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف می‌زدم. آقا خودش بهم گفت: تو شهید می‌شی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد.» راوی حجت‌الاسلام انجوی نژاد 🌸شادی روح پاکش صلوات 🌸
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید حاج علی محمدی پور نـام پـدر :جواد تـاریخ تـولـد :1338 دقوق آباد شهرستان رفسنجان تاریخ شهادت:1365/10/19_ شلمچه _کربلای5 📚کتاب «عبور از کویر» پیرامون خاطرات و زندگی سردار عارف شهید حاج علی محمدی پور  می باشد. 🌷 نحوه ی شهادت خودش را هم گفت بچه های گردان دور حاج علی جمع شده اند و او دارد سرنوشت بچه ها را بیان می کند: حسین برادرم ،‌چه بخواهد و چه نخواهد، شهید خواهد شد. نجمیان، سید کاظم و برادرش، مهدی امراللهی و غلام نهویی هم شهید می شوند. جواد کامرانی و عباس علیزاده زخمی می شوند. رضا قربانی، محمود حسن زاده دو دوست با وفا، با هم شهید می شوند. ثمره نه شهید می شود و نه مجروح. همۀ پیش بینی ها ی حاج علی درست از کار در آمد. او حتی نحوه ی شهادت خودش را هم گفت. این عملیات برای من آخرین عملیات خواهد بود. من دیگر بر نمی گردم. خواب دیدم پرچمی را داده اند به دستم.من پرچم را می برم تا برسانم به دژ، ولی به آن نمی رسم. می دانم که نرسیده به دژ، شهید و از زندان دنیا رها خواهم شد. در سال 63 هنگام عملیا ت بدر ، فرمانده گروهان بود، سپس جانشین فرمانده گردان شد .عملیات کربلای 5که شد،خدا اورا طلبیدوپیش خودش برد.آن موقع علی یکی از زبده ترین فرمانده گردانهای لشکر41 ثارالله بود. شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید امیرعلی محمدیان تاریخ تولد: ۱۳۷۱ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴ محل تولد: تهران محل شهادت: سوریه 🌷 ⚡️مادرش← اميرعلی درباره‌ی كارهايی كه می‌كرد خيلی حرف نمی‌زدو كسی هم نمی‌دانست كه او حقوقش را خرج نيازمندان می‌كند تنها دارايی اميرعلی يک موتور بود كه آن را هم با قرض خريده بود وقتی هم رفت به من سفارش كرد اگر برنگشتم آن را بفروشيد و بدهی‌های مرا بدهيد از همه خداحافظی كرد و حلاليت طلبيد مدت زيادی در سوريه نبود كه خبر شهادتش را آوردند ⚡️ همرزم← دشمن كه حمله كرد هركدام از ما پناه گرفتيم اميرعلی پايش تير خورد و روی زمين افتاد خواستيم كمكش كنيم، نگذاشت. گفت برويد، من خودم را به شما می‌رسانم اما ديگر کسی او را ندید اميرعلی خيلی حضرت فاطمه(سلام الله) را دوست داشت و هميشه میگفت دلم می‌خواهد مثل مادرم حضرت زهرا سلام الله گمنام باشم ⚡️راوی← او تعزیه خوان بود و در روز عاشورا به جهت اینکه درشت اندام بود همواره در تعزیه ها نقش شمر لعنت الله علیه را اجرا می‌کرد اما وقتی خیمه ها را آتش می زدند گوشه‌ای می‌نشست و اشک می‌ریخت او در سوریه به دست تکفیری‌ها به شهادت رسیدو پیکرش پیدا نشد و مفقود ماند بعد از 5 سال پیکرش تفحص و بهمن ماه ۱۴۰۰ به وطن آمد و در سالروز شهادت حضرت زینب سـلام الله به خاک سپرده شد شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید علیرضا قبادی نام پدر :کیومرث تولد :۱۳۶۷/۰۲/۰۵_تهران تحصیلات:لیسانس درجه نظامی :سروان . : ۹۵/۲/۲۶ : از خصوصیات بارز شهید صاف و ساده بودن اون بود. بعد این همه مدت که بنده رفاقت با شهید داشتم هیچ وقت کوچکترین سخنی از ایشون که خارج از ادب باشه از ایشون ندیدم حتی با افراد کوچکتر از خودش خیلی با احترام برخورد می کرد ، خیلی زیاد سختکوش و مظلوم بود همیشه سخترین کارها رو خودش داوطلبانه قبول می کرد مال دنیا کوچکترین ارزشی برای ایشون نداشت یادمه خیلی از اوقات با پول شخصی برای سازمان هزینه می کرد خیلی از افرادی که پول احتیاج داشتند از علیرضا قرض می گرفتند علیرضا خیلی صاف و ساده و یک رنگ بود به معنای واقعی کوچکترین پیچیدگی نداشت تواضع خیلی زیادی داشت. راوی دوست شهید شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید_سیدحسین_صادقی تولد : نهم آبان 1339 شهادت :چهاردهم آبان 1361 در عملیات محرم  توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش گلوله تانک به شهادت رسید. پیکرش در مزار پایین زادگاهش به خاک سپرده شد. 🌷 جانباز محمدحسین شهبازی از شهید سید حسین صادقی چنین روایت می‌کند؛ روزی در جبهه دیدم که سید حسین صادقی یک کاغذی در دست دارد و نام بچه ها را در آن نوشته است از او پرسیدم که این چه کاغذی است و تو در داخل آن چه می نویسی ؟ وی در جواب گفت: که من در این کاغذ اتفاقی که برای بچه ها در جبهه خواهد افتاد می نویسم( شهید جانباز اسیر). از وی پرسیدم که حسین من در کدام گروه قرار دارم ؛وی در جواب گفتم تو جانباز خواهی شد من در جواب گفتم که می شود اسم مرا هم در گروه شهدا بنویسی ؟ حسین در جواب گفت: من نام تو را در گروه شهدا می نویسم ولی تو جانباز خواهی شد. وقتی من به کاغذی که در دست داشت نگاه کردم اسم خودش را در گروه شهدا نوشته بود و خودش هم در عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نایل آمد. من نیز به درجه رفیع جانبازی نایل آمدم. جالب اینکه هرچه حسین درباره دیگر بچه ها داخل آن نوشته بود درست بود. شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شـهـــدا شهید علی تجلائی ولادت :١٣٣٨/۰۵/۰۵ تبریز مسئول طرح و عملیات قرار گاه خاتم سپاه شهادت : ۱۳۶۳/١٢/٢۵ عملیات بدر _هودرالعظیم منطقه القرنه مزار: بی نشان مزار نمادین :گلزار شهدای بقائیه مارا الان تبریز 🌷 پیش از مراسم خیال می کرد به سادگی حرفش را خواهد گفت. اما وقت داشت می گذشت و خطبه عقد در حال آغاز بود. دل به دریا زد و گفت: شنیده ام عروس در مجلس عقد هر دعایی بکند اجابت می شود. اگر تو هم به من علاقه داری و خوشبختی مرا می خواهی دعا کن که شهید شوم! عروس هنگامی که داشت خطبه خوانده می شد. از خداوند برای علی و خودش شهادت خواست آنوقت با چشمانی پر اشک علی را نگاه کرد . علی از طرز نگاه او فهمید که دعای خیر درباره اش انجام گرفته است. 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و صـلوات🌼