eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸﷽🌸 #اختصاصی 💠شهید مدافع حرم #مصطفی_نبی_لو شهیدی که دوست داشت زمینه ساز #ظهور لقب بگیرد تا #مدافع_حرم 🎥روایت #خواهر_شهید مدافع حرم مصطفی نبی لو از وصیت شهید ✅انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید نبی لو 🕊 @taShadat 🕊
#حضرت_آقا همه وظیفه داریم نامهای نورانی شهیدان را تکریم کنیم و عظمت جایگاه آنان را در یادها ماندگار سازیم. افتخاری است برای کوی‌ها و برزن‌ها که نام شهید و عنوان شهادت بر فراز آنها بدرخشد؛ این موهبت هم‌اکنون در سراسر کشور وجود دارد و باید ادامه یابد. ۹۸/۷/۳ 💌 نیابتی #شهیدمحمدغفاری 🕊 @taShadat 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺درد و دل های شهید مدافع حرم محمد آژند با دوست شهیدش مصطفی صدرزاده بگذردق دلم را برایتان بگویم آنهائی که کنایه می زنید ،اگه روز عاشورا هم بودید،درصف تماشا گران بودید، شهدانگاهی شهدا شرمنده 🕊 @taShadat 🕊
🌸﷽🌸 📸دایی و خواهر زاده دو شهید مدافع حرم در یک قاب 🕊توسل شهید مدافع حرم "مصطفی نبی لو" بر بالای مزار خواهر زاده اش شهید مدافع حرم "مسعود عسگری" 🌷سالروز شهادت شهید «مصطفی نبی لو» گرامی باد. 🕊 @taShadat 🕊
🌸 اولویت همسرداری و مادری 💠 سوال: آیا زن تحصیل کرده متأهل و دارای فرزند، در شرایط فرهنگی فعلی جامعه، برای حضور در عرصه جهاد فرهنگی در سطح جامعه (مثل تدریس، مربی گری و ...) تکلیف دارد؟ اگر این حضور باعث آسیب به #فرزندداری، خانه داری و آرامش زن در خانه شود، جایز است؟ 💠 جواب: انجام امور مربوط به مقام رفیع مادری و همسری، برای زن در اولویت قرار دارد، البته اگر بانوان بتوانند افزون بر تربیت فرزندان صالح و #همسرداری که خود جهاد محسوب می شود، با حفظ حریم ضوابط شرعی، در عرصه های مختلف فرهنگی تلاش کنند، بسیار پسندیده است. 📙استفتائات رهبر معظم انقلاب 🕊 @taShadat 🕊
نام :مجید نام خانوادگی : قربانخانی معروف به : حر مدافعان حرم ❤️ تاریخ تولد: 0⃣3⃣/5⃣/9⃣6⃣3⃣1⃣😍 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1⃣2⃣/ 0⃣1⃣/4⃣9⃣3⃣1⃣😭 محل شهادت : خان طومان_سوریه 🕊 @taShadat 🕊
گفت #عاشقی را چگونه یاد گرفته ای؟! گفتم: از آن #شهید_گمنامی که معشوق را حتی به قیمتِ از دست دادن هویتش، خریدار بود. #گمنامے ارزوست اللهم ارزقنا 🕊 @taShadat 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تلنگر💗 ‌ﭘﺪﺭﻡ میگفت: ﭘﺴﺮ ﺟـــــﺎﻥ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ‼ ﻣﺒـــــﺎﺩﺍ🚫 ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺸﻪ چرکنویس اﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺖ❕ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻫﺎﺵ ﻧﯿﺸﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﺳﺒﺰ ﻣﯿﺪﻥ...🚦 ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺷﻮﻧﻪ ...😏 ﭘﺪﺭﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩﻩ🔥 ﺗﻮ " ﯾـﻮﺳـﻒ "ﺑﺎﺵ ⚠ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻢ ﺳﯿﺦ ﺷﺪ ﺯﺑﻮﻧﻢ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻣﺪ🤐 ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﻡ... ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻫﻢ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻔﺖ🤔 ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺴﺖ؛ ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ " ﯾـﻮﺳـﻒ " ﺑﺎﺷﻢ..👌 🍁با یـــــوســـــف بودن تو، زلیخـــــا نیز به خود می آید ... 🕊 @taShadat 🕊
#پست_اینستاگرام_فرزندشهیدهمت • #شهید_شوشتری با دیدن این عکس فرموده بود: عکس عجیبی است. نشسته‌ها پرواز کردند، ولی ما ایستاده‌ها، هنوز هم ایستاده‌ایم! کاشکی من هم توی این عکس، آن روز می‌نشستم، بلکه تا امروز شهید شده بودیم! • یاد شهدای وحدت، سردار شوشتری جانشین نیروی زمینی سپاه و سردار محمدزاده فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان گرامی باد ایستاده از راست: ناشناس(از برادران راوی)، مهندس نصرت الله کاشانی، سردار عزیز جعفری، سردار مرتضی قربانی، شهید نور علی شوشتری نشسته از راست: شهید مهدی باکری، شهید محمد ابراهیم همت، شهید مهدی زین الدین همت نوشت ۱: با فرج الله، فرزند رشید شهید شوشتری در مورد این عکس صحبت کردم، این تنها عکسی‌ست که شهید شوشتری قاب و در اتاقش نصب کرده بود. همت نوشت ۲: مواظب باشیم کجا می‌نشینیم، کجا می‌ایستیم... #شهید_همت #شهید_باکری #شهید_زین_الدین #شهید_شوشتری 🕊 @taShadat 🕊
باسلام و احترام. قراراست چله دعای الهی اعظم البلاء سه شنبه؛مصادف با شهادت ضامن اهو (ع) در گروهی که لینکش پایان پیام هست شروع شود. از همگی علاقه مندان به آقامون صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه و شریفه دعوت میکنم که در این چله شرکت کنند. این دعای شریفه ۹۰تا فائده داره😍 ان شاءالله همگی حاجت روابشید.🙏 اجرتون با امام حسین علیه السلام🌹 ✨لینک گروه: http://eitaa.com/joinchat/1330184217C0dcf0308ae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :7⃣0⃣1⃣ #فصل_یازد
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬ ✫⇠ ✫⇠قسمت :9⃣0⃣1⃣ اما وقتی دید ترسیده ام، کُلت کمری اش را داد به من و گفت: «اگر مشکلی پیش آمد، از این استفاده کن.» بعد هم سر حوصله طرز استفاده از اسلحه را یادم داد و رفت. اسلحه را زیر بالش گذاشتم و با ترس و لرز خوابیدم. نیمه های شب بود که با صدایی از خواب پریدم. یک نفر داشت در می زد. اسلحه را برداشتم و رفتم توی حیاط. هر چقدر از پشت در گفتم: «کیه؟» کسی جواب نداد. دوباره با ترس و لرز آمدم توی اتاق که در زدند. مانده بودم چه کار کنم. مثل قبل ایستادم پشت در و چند بار گفتم: «کیه؟!» این بار هم کسی جواب نداد. چند بار این اتفاق تکرار شد. یعنی تا می رسیدم توی اتاق، صدای زنگ در بلند می شد و وقتی می رفتم پشت در کسی جواب نمی داد. دیگر مطمئن شده بودم یک نفر می خواهد ما را اذیت کند. از ترس تمام چراغ ها را روشن کردم. بار آخری که صدای زنگ آمد، رفتم روی پشت بام و همان طور که صمد یادم داده بود اسلحه را آماده کردم. دو مرد وسط کوچه ایستاده بودند و با هم حرف می زدند. حتماً خودشان بودند. اسلحه را گرفتم روبه رویشان که یک دفعه متوجه شدم یکی از مردها، همسایه این طرفی مان، آقای عسگری، است که خانمش پا به ماه بود. آن قدر خوشحال شدم که از همان بالای پشت بام صدایش کردم وگفتم: «آقای عسگری شمایید؟!» بعد دویدم و در را باز کردم. ادامه دارد...✒️ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :0⃣1⃣1⃣ آقای عسگری، که مرد محجوب و سربه زیری بود، عادت داشت وقتی زنگ می زد، چند قدمی از در فاصله می گرفت. به همین خاطر هر بار که پشت در می رسیدم، صدای مرا نمی شنید. آمده بود از من کمک بگیرد. خانمش داشت زایمان می کرد. کمی بعد، از آن خانه اسباب کشی کردیم و خانه دیگری در خیابان هنرستان اجاره کردیم. موقع اسباب کشی معصومه مریض شد. روز دومی که در خانه جدید بودیم، آن قدر حال معصومه بد شد، که مجبور شدیم در آن هیر و ویری بچه را ببریم بیمارستان. صمد به تازگی ژیان را فروخته بود و بدون ماشین برایمان مکافات بود با دو تا بچه کوچک از این طرف به آن طرف برویم. نزدیک ظهر بود که از بیمارستان برگشتیم. صمد تا سر خیابان ما را رساند و چون کار داشت دوباره تاکسی گرفت و رفت. معصومه بغلم بود. خدیجه چادرم را گرفته بود و با نق و نق راه می آمد و بهانه می گرفت. می خواست بغلش کنم. با یک دست معصومه و کیسه داروهایش را گرفته بودم، با آن دست خدیجه را می کشیدم و با دندان هایم هم چادرم را محکم گرفته بودم. با چه عذابی به خانه رسیدم، بماند. به سختی کلید را از توی کیفم درآوردم و انداختم توی قفل. در باز نمی شد. دوباره کلید را چرخاندم. قفل باز شده بود؛ اما در باز نمی شد. انگار یک نفر آن تو بود و پشت در را انداخته بود. چند بار به در کوبیدم. ادامه دارد..... 🕊 @taShadat 🕊
ٺـٰاشھـادت!'
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :9⃣0⃣1⃣ #فصل_یازد
‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣1⃣1⃣ ترس به سراغم آمد. درِ خانه همسایه را زدم و ماجرا را برایش تعریف کردم. زن هم می ترسید پا جلو بگذارد. خواهش کردم بچه ها را نگه دارد تا بروم صمد را خبر کنم. زن همسایه بچه ها را گرفت. دویدم سر خیابان. هر چه منتظر تاکسی شدم، دیدم خبری از ماشین نیست. حتی یک ماشین هم از خیابان عبور نمی کرد. آن موقع خیابان هنرستان از خیابان های خلوت و کم رفت و آمد شهر بود. از آنجا تا آرامگاه بوعلی راه زیادی بود. تمام آن مسیر را دویدم. از آرامگاه تا خیابان خواجه رشید و کمیته راهی نبود. اما دیگر نمی توانستم حتی یک قدم بردارم. خستگی این چند روزه و اسباب کشی و شب نخوابی و مریضی معصومه، و از آن طرف علّافی توی بیمارستان توانم را گرفته بود؛ اما باید می رفتم. ناچار شروع کردم به دویدن. وقتی جلوی کمیته رسیدم، دیگر نفسم بالا نمی آمد. به سرباز نگهبانی که جلوی در ایستاده بود، گفتم: «من با آقای ابراهیمی کار دارم. بگویید همسرش جلوی در است.» سرباز به اتاقک نگهبانی رفت. تلفن را برداشت. شماره گرفت و گفت: «آقای ابراهیمی! خانمتان جلوی در با شما کار دارند.» صمد آن قدر بلند حرف می زد که من از آنجایی که ایستاده بودم صدایش را می شنیدم. می گفت: «خانم من؟! اشتباه نمی کنید؟! من الان خانم و بچه ها را رساندم خانه.» ادامه دارد...✒️ 🕊 @taShadat 🕊
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
⚘﷽⚘ ۸_به_وقت_امام_هشتم🕗 تاخراسان راهی نیست...✋ دست بر سینه و عرض ادب 🌷بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌‌‌🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى 🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ 🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى 🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً 🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک... تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام... به امام رضابگوبدجوری دلتنگ توام... خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رو رضا داری.... 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا 🏴 @taShadat 🏴
🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺🕊 🌴در سال 1333 در آبادان در یك خانواده مذهبی به دنیا آمد😍 تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد و پس از آن به استخدام ارتش جمهوری اسلامی درآمد 🌺تا در این ارتش به میهن اسلامی خود خدمت كند😎 او مدت 11 ماه در ارتش جمهوری اسلامی خدمت كرد🌺 و باشروع جنگ تحمیلی برای یاری رزمندگان اسلام 🌷عازم جبهه های حق علیه باطل شد و در مورخه 1359/07/29 پس از نبرد سنگین با بعثیان عراقی به درجه رفیع نائل گشت. 🕊 @taShadat 🕊
تصویری زیبا از شهید مدافع حرم عقیل بختیاری 🕊 @taShadat 🕊
پایان فعالیت کانال ممنون از همه ی عزیزانی که همراه ما بودند 💐 اجرتون با اباعبدالله 🌷 التماس دعا🌺 یاحق🌸
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۳۰ مهر ۱۳۹۸ میلادی: Tuesday - 22 October 2019 قمری: الثلاثاء، 23 صفر 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام  🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) - یا الله یا رحمان (1000 مرتبه) - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️5 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️6 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️11 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ▪️14 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️15 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج 🕊 @taShadat 🕊
"لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوَۀ حَسَنَۀ لِمَن کانَ یَرجواالله وَ الیَومَ الآخِر وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیرا" (احزاب-21) : قطعا برای شما در رسول گرامی اسلام اسوه نیکویی وجود دارد برای کسی که به خدا و روز آخرت امید دارد و خدا را بسیار یاد کند . این آیه برای کسی که می خواهد رسول را اسوه خود قرار دهد سه پیش نیاز مشخص می کند : 1- امید به خدا 2- امید به آخرت 3- کثرت ذکر 🕊 @taShadat 🕊
🔆حدیث روز ♥️ امام على (ع) 🍃ناسپاسى، سبب نابودى نعمت هاست 📖غررالحكم، حدیث5517 🕊 @taShadat 🕊
صبح آمده با عشق بزن لبخندی تا در به غم و غرورِ شب بر بندی با عشق بپا خیز خوشت باشد روز ای آنکه چو گل به روی ما می‌خندی #غواص_دلاور_گردان_یونس سلام، 🍂صبحتون بخیر، روزتون معطر به عطر خوش شهدا 🕊 @taShadat 🕊
#کلام_شهید #پاسدار_شهید_مصطفی_رضایی به سنگ قبرم ، کلمه (ناکام) و یا هر کلمه ای به این مفهوم است، نوشته نشود! زیرا که شهادت🕊 ،عین سعادت و کام من بود که به آن رسیدم 🌷 ☑️پاسدار شهید مصطفی رضایی ☑️تاریخ تولد: ۱۳۴۰ ☑️محل تولد :خمین ☑️تاریخ شهادت : ۱۳۶۰ ☑️محل شهادت : نوسود 🕊 @taShadat 🕊
👤شهیدعبدالحسین‌برونسے🍃🌹 📌خدایااگرمےدانستم‌بامرگ‌من یڪ‌ دختر در دامان #‌حجاب‌ میرود، حاضر بودم هزاران بار #بمیرم، تا هزاران #دختر در دامان #حجاب بروند... 🕊 @taShadat 🕊
🔴 هدیه مادر شهید به مهدی ترابی ⚽️ پس از شادی خاص مهدی ترابی، این بازیکن پرسپولیس با هزینه مادر شهید محمد خلیل پور نهر به سفر معنوی مشهد مقدس دعوت شد. 🏴 @taShadat 🏴
این دل اگرکم است بگو سربیاورم یا امرکن که یک دل دیگربیاورم مولایم خلاصه عرض کنم دوست دارمت دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم شعر_امام_خامنه_ای صلوات برای سلامتی اش بفرستیم 🕊 @taShadat 🕊
ایست بازرسی نماز صبح❕❕ مادربزرگ شهید جهاد مغنیه: دو هفته بعد از شهادت جهاد، خواب دیدم آمده پیشم، مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر می‌زد و می‌آمد پیشم.  گفتم: جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم.  جهاد گفت: بازرسی‌ها طول کشید، برای همین دیر آمدم.  در عالم خواب یادم نبود شهید شده، فکر کردم بازرسی  های سوریه را می گوید. گفتم: مگر تو از بازرسی رد می شوی؟ گفت: آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم.  با تعجب گفتم بازرسی چی؟  گفت: بازرسی نماز. و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از نماز صبح سؤال می شود. نماز صبح.  تازه یادم آمد جهادم شهید شده.  پرسیدم: حساب قبر چی؟  گفت: شهدا حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست. ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم... 🕊 @taShadat 🕊