👈انگشت اشاره!
💠مالک را گفتند:
چگونه است که تو هیچوقت،
حتی در مه آلودترین ایام هم،
راه را گم نمی کنی؟!!
پاسخ داد:
در غبار فتنه ها، چشم به
"انگشت اشاره امام علی" دارم...
التماس دعا
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
گزارش «تابناک» به نقل از ایرنا، در این بیانیه آمده است: پیرو مباحث مطرح شده در خصوص حوزه علمیه حضرت امام خمینی (ره) تهران و آیتالله صدیقی تولیت محترم این حوزه با احترام به حساسیت جامعه نسبت به حفظ اموال عمومی و احترام به مطالبه افکار عمومی به اطلاع میرساند:
۱- آیتالله صدیقی از زمان تأسیس حوزه علمیه امام خمینی (ره) در سال ۱۳۸۲، در نظر داشتند مجتمعی فرهنگی-آموزشی به منظور فعالیتهای فرهنگی و جدب نوجوانان ذیل حوزه علمیه تأسیس نمایند. به همین منظور، ثبت موسسهای فرهنگی-آموزشی وابسته به حوزه علمیه در دستور کار قرار گرفت تا امکان بهرهمندی از مزایای قانونی موسسات آموزشی فراهم گردد.
۲- با توجه به فراهم نبودن شرایط و امکانات، این مهم به تأخیر افتاد تا اینکه در آبانماه ۱۴۰۲، فردی که سالها امین مجموعه حوزه بوده و خدماتی به حوزه داشت، مامور انجام کار میشود اما در فرآیند ثبت اساسنامه، امضای تولیت محترم و برخی دیگر از اعضا جعل و اساسنامهای با عنوان «غیرتجاری» اما با شرح وظایف تجاری و با سهام افراد حقیقی، برای این موسسه تنظیم و ثبت میگردد.
۳- بعد از ثبت موسسه مذکور با عنوان «موسسه غیرتجاری پیروان اندیشههای قائم»، تولیت حوزه با اعتماد به فرد مذکور در تنظیم اساسنامه بر مبنای توافقات و خط مشی تعریف شده، با حضور در دفترخانه، سند بخشی از زمین حوزه را به موسسه مذکور منتقل نموده و آن را امضاء مینماید.
۴- بعد از اطلاع از تخلفات صورت گرفته در تحریف اساسنامه و جعل امضاء، دستور بازگشت زمین به حوزه صادر و مراحل اداری آن در حال انجام است و پس از نهایی شدن، اطلاعرسانی خواهد شد.
۵- در حال حاضر، اموال حوزه امام خمینی (ره) تهران از جمله ملک مذکور، در اختیار کامل این حوزه میباشد و هیچ تصرفی از طرف موسسه و افراد حقیقی در آن انجام نشده است.
در پایان ضمن دعوت از اصحاب رسانه به رعایت تقوی و اصول اخلاقی، شیوههای پیچیده و هدفمند جنگ ترکیبی دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی ایران را یادآور شده و اعلام میدارد بهترین راه برای مقابله با این تهاجمات، پرهیز از اظهار نظرهای عجولانه و مبتنی بر حدس و گمان است.
وَاذكُر رَبَّكَ في نَفسِكَ تَضَرُّعًا وَخيفَةً وَدونَ الجَهرِ مِنَ القَولِ بِالغُدُوِّ وَالآصالِ وَلا تَكُن مِنَ الغافِلينَ
و پروردگارت را در دل خود بامدادان و شامگاهان از روی فروتنی و زاری و بیم و ترس به صدایی آرام وآهسته یاد کن و [نسبت به ذکر خدا] از بی خبران مباش.🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رو دیدم ازخودم خجالت کشیدم لطفاً شماهم ببینید
اگر کسی سرسوزنی نسبت به ولایت، شک و شبهه ای دارد، راضی نیستم، زیر تابوت من بیاید اینها که صاحبان اصلی انقلاب هستند و طلبکاران نظامند، خودشان را بدهکار انقلاب می دانند، ولی اینهایی که از صدقه سری این نظام به خیلی جاها رسیدند، الان طلبکارانه حرف می زنند.
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹قطعه ای گران بها از مستند به یاد ماندنی «روایت فتح» که در این دنیای سخت، بهترین درس های زندگی را به ما می دهد.
با صدای آسمانی شهید آوینی🕊🌹
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
✨بـزرگـی میگفـت:
تکیه کنبه #شـھدا
شھـداتکیه شـٰانبه #خُـداسـت
اصلاکنـارگلبنشینـی بـوی گلمیگیری
پـسگلستـانکنزنـدگیـترابـٰایـٰادشُھـدا:)🌹
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
بگذارید بگویند حکومتی بعد از حکومتِ علی به نام حکومت خمینی با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد، ما از سرنگونی نمیترسیم از انحراف میترسیم.
#شهیدغلامعلیپیچک🕊🌹
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
توی پایتخت روسیه ۵ تا تروریست ۱۳۰ نفر رو کشتن، ساختمان رو منفجر کردن، همه چیز رو سوزوندن، تازه نیروهای واکنش سریع روسیه رسید!
تو شیراز، تروریست یه خشاب رو تموم نکرده بود از در و دیوار سرش نیرو امنیتی میریخت!
بچه های انتظامی امنیتی خدا قوت!🇮🇷✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
مجموعهی توحیدی #اوست ...۳۳
※ وقتی کسی میشود محلّ محبت تو،
میشود محبوب تو...
هم دوستش داری،
و هم دوست داری، دوستت بدارد!
※ #اوست خدای عاشقی که در نامه دست نویس خویش برایت نوشته است؛
اگر عاشق شدی .....
@tashahadat313
Part12_مجمع الفضائل ج1.mp3
6.79M
به وقت کتاب📚📚📚🕘
#مجمع_الفضایل📖
📗کتاب صوتی🎧
قسمت دوازدهم2⃣1⃣
#امام_علی(علیه السلام
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗هرچی تو بخوای 💗 قسمت 14 اما خبری از سهیل نبود... داشت دیر میشد و باید کم کم برمیگشتیم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#هر_چی_تو_بخوای 💗
قسمت15
-مثلا من دلم میگه به ازدواج با شما اصرار کنم.به حرف دلم گوش بدم؟
-گفتم اول مطالعه کنید تا اخلاق خدا بیاد دستتون.شما گفتید تا وقتی منو نمیشناختین به مادرتون میگفتید نمیخواید با من ازدواج کنید اما حالا چیز دیگه ای میگید.شما که ثانیه به ثانیه با من نبودید،از کجا میدونید من تو موقعیت های مختلف چطوری رفتار میکنم؟
بالبخندکمرنگی گفت:
_اخلاقتون اومده دستم.
-درسته.ولی هنوز اخلاق خدا دستتون نیومده.سعی کنید خدا رو بیشتر بشناسید.
محمد بالبخند به ما گفت:
_دیگه دیر وقته.باید بریم.منم باید فردا برم سرکار.
وسایلو جمع کردیم که سوار ماشین کنیم.
سهیل به محمد نزدیک شد و آرام باهم صحبت میکردن.
من و مریم و ضحی هم منتظر ایستاده بودیم که حرفهاشون تموم بشه.
محمد بالبخند به سهیل گفت:
_ممنون داداش جان.لازم نیست به زحمت بیفتید.
بعد اومد سمت ما و گفت:
_سوار شین.
ما هم با سهیل خداحافظی کردیم و سوار شدیم.محمد هم با سهیل روبوسی وخداحافظی کرد و سوار شد...
وقتی ماشین محمد حرکت کرد،
سهیل هنوز ایستاده بود و به رفتن ما نگاه میکرد.
مریم به محمد گفت:
_چی گفت که اونجوری جوابشو دادی؟
محمد باخنده گفت:
_به من میگه اگه شما خسته ای من زهراخانوم رو میرسونم خونه ی پدرتون.
بعد دوتایی برگشتن و به من نگاه کردن. منم خجالت کشیدم،سرمو به طرف شیشه ی ماشین برگردوندم یعنی مثلا من دارم بیرون رو نگاه میکنم و حواسم به شما نیست.
اما تو دلم برای هزارمین بار خداروشکر کردم بخاطر غیرت داداش محمدم.
مریم گفت:
_فکرکنم اتفاقی که ازش میترسیدیم افتاده.
من و محمد سؤالی نگاهش کردیم. گفت:
_سهیل به زهرا علاقه مند شده.
محمد باناراحتی گفت:
_درسته.ولی فعلا عاقله....
قبول کرده به دردهم نمیخورن.
محمد خیلی جدی به من گفت:
_دیگه صلاح نیست باهاش صحبت کنی.
گفتم:
_اگه دوباره تماس گرفت جواب ندم؟
محمد ترمز کرد و برگشت سمت من و گفت:
_مگه شماره تو داره؟
باحالت بی گناهی گفتم:
_نمیدونم ازکجا شماره مو گیرآورده.
-باهات تماس گرفته؟
-امروز که جوابتو ندادم،خودش تماس گرفت.اما متوجه تماس اونم نشده بودم و جواب ندادم.
-از کجافهمیدی سهیله؟
-بعد از تماسش پیام داد و خودشو معرفی کرد.
-چی گفت؟
🍁مهدییار منتظرقائم🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗هرچی تو بخوای💗
قسمت16
-چی گفت؟
-گفت اگه ممکنه قرار امشبو کنسل نکنیم.
-با احترام گفت؟
-آره.بیا خودت ببین.
-لازم نیست.اگه پیام داد یا تماس گرفت جوابشو نمیدی،فهمیدی؟
-باشه.
تاوقتی رسیدیم خونه،دیگه حرفی ردوبدل نشد...
ضحی روی پام خوابش برده بود.آروم پیاده شدم وخداحافظی کردم.
محمد باتأکید گفت:
_دیگه نه میبینیش،نه جواب تلفن و پیامشو میدی.
گفتم:باشه.
اونقدر خسته بودم که خیلی زود خوابم برد....
خدای مهربونم بازم تحویلم گرفت وبرای نمازشب بیدارم کرد.
تاظهر کلاس داشتم...
دو روز در هفته بااستادشمس کلاس داشتم،یکشنبه وچهارشنبه.
خوشبختانه روزهای دیگه حتی توی دانشگاه هم نمیدیدمش.کلاس هام تاظهر فشرده بود ولی آخریش قبل اذان تموم شد.
رفتم مسجد دانشگاه نماز بخونم.بعدنماز یاد ریحانه افتادم.
دیروز هم دانشگاه نیومده بود.امروز هم ندیدمش.شماره شو گرفتم. باحالی که معلوم بود سرماخورده صحبت میکرد.بعد احوالپرسی وگله کردن هاش که چرا حالشو نپرسیدم،گفت:
_شنیدم دیروز کولاک کردی!
-از کی شنیدی؟
-حانیه بهم زنگ زد،سراغتو ازم گرفت. وقتی فهمید مریضم و اصلا دانشگاه نرفتم جریان رو برام تعریف کرد...ای ول دختر،دمت گرم،ناز نفست،جگرم حال اومد....
-خب حالا.خواستی از خونه تکونی فرارکنی سرما رو خوردی؟
-ای بابا!دیروز حالم خیلی بد بود.مامانم حسابی تحویلم گرفت،سوپ وآبمیوه و.. امروز حالم بهتر شده،وسایل اتاقمو خالی کرده،میگه اتاقتو تمیزکن بعد وسایلتو بچین.
هر دومون خندیدیم...
از ریحانه خداحافظی کردم و رفتم سمت دفتر بسیج.
جلوی در بودم آقایی گفت:
_ببخشید خانم روشن.
سرمو آوردم بالا،آقای امین رضاپور بود.سرش پایین بود.
گفت:سلام
-سلام
-عذرمیخوام.طبق معمول حانیه گوشیشو جاگذاشته.ممکنه لطف کنید صداش کنید.
-الان میگم بیاد.
یه قدم برداشتم که گفت:
_ببخشید خانم روشن،حرفهای دیروزتون خیلی خوب بود.معلوم بود از ته دل میگفتین.میخواستم بهتون بگم بیشتر مراقب...
همون موقع حانیه از دفتر اومد بیرون.تا چشمش به ما افتاد لبخند معناداری زد و اومد سمت من.
-سلام خانوم.کجایی پیدات نیست؟
-سلام.دیروز متوجه تماس و پیامت نشدم.دیگه وقت نکردم جواب بدم.الان اومدم عذر تقصیر.
رو به امین گفت:
_تو برو داداش.میبینی که خانم روشن تازه طلوع کرده.یه کم پیشش میمونم بعد خودم میام.
امین گفت:
_باشه.پس گوشیتو بگیر،کارت تموم شد زنگ بزن بیام دنبالت.
گوشی رو بهش داد.خداحافظی کرد ورفت...
آخر هفته شده بود...
دیگه کلاس استادشمس نرفتم.امین رفته بود.ولی استادشمس دیگه چیزی جز درس نگفت.
مامانم به خانواده ی صادقی جواب منفی داده بود و اوضاع آروم بود.
بوی عید میومد.
عملا دانشگاه تعطیل شده بود.
هرسال این موقع...
🍁مهدییار منتظرقائم🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@tashahadat313
اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَ الْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَ أَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
سلام بر تو اى صاحب عصر و زمان ؛ سلام بر تو اى جانشین خداى رحمان؛ سلام بر تو اى شریک و همسنگ قرآن؛ سلام بر تو اى داراى دلیل و برهان قاطع؛
سلام بر تو اى امام آدمیان و جنّیان؛ سلام بر تو و بر اجداد پاک و پدران پاکیزه ات که معصوم بودند ؛ و رحمت و برکت هاى الهى نثارتان باد🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
💢 تو وصیت نامه ش نوشت :
ملت ما چگونه زندگی کردن را از #رمضان
و چگونه #جهاد کردن را از #محرم آموخته اند.آرزو دارم همچون زندگیم #گمنام بمیرم.
.
📝 سردار #شهید جلال الدین علاءالدینی از #فرماندهان #گردان #حمزه سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ #کربلا ...
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
15_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
18.31M
🎙مستند صوتی شنود
✅جلسه پانزدهم
🛑 سه واقعه از آینده دیدم
🛑 دیدم جنگی در ایران روی می داد
🛑عالم میکروب ها
🛑افرادی که احمقانه دلسوزی می کردند.
🛑مریضی حیوانات به انسان ها سرایت کرد
#مستند_شنود
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
دعای روز سیزدهم ماه رمضان
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
@tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
مجموعهی توحیدی #اوست ... ۳۴
#اوست که به "هر که بخواهد"،
بیحساب و کتاب میبخشد.
"هر که بخواهد" امری دلبخواهی و انتخابی نیست،
هر که بخواهد یعنی ....
@tashahadat313