eitaa logo
تصویر
293 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
979 ویدیو
19 فایل
ما در انتظار رویت خورشیدیم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از راهی
🔷مصرف آب، در بخش صنعت، بیشتر از بخش کشاورزی است! 🔰 برخی موارد مصرف آب در صنایع : • آب بويلرها؛ • آب شستشوي كمپرسور در نيروگاهها؛ • آب خنك كننده چرخشي بسته؛ • آب مصرفي در صنايع داروسازي؛ • آب مصرفي در توليد قطعات الكترونيكي؛ • آب شستشوي دمين براي صنايع فولاد و آهن؛ • آب مصرفي در فرايند رنگرزي چرمسازي مصنوعی ؛ • آب مصرفي در صنايع شيميايي پلاستيك و لاستيك. • آب نرم براي شستشو در صنايع فولاد؛ • آب مصرفي در صنايع كاغذ و مقوا براي تهيه كاغذ مرغوب، كرافت سفيد شده و خمير شيميايي سفيد شده؛ • آب مصرفي در نساجي براي فرايندهاي آهار زني، فرايندهاي سفيد كردن، رنگرزي، شستشو و ساخت خمير ريون؛ • آب مصرفي در صنايع شيميايي براي تهيه قلياييها و تركيبات كلردار ومواد آلي، صابون، دترجنت و رنگ؛ • آب مصرفي در صنايع غذايى از جمله: كارخانجات قند و شكر. • آب مصرفي در تصفيه هوای کارخانجات و محیط دستگاه ها؛ • آب مصرفي نورد گرم، نورد سرد، حرارت زدا، تميز كننده گاز و پرداخت در صنايع فولاد؛ • آب فرايند در صنايع شيميايي براي تهيه مواد شيميايي غيرآلي و كود شیمیایی؛ • آب مصرفي در صنايع كاغذ و مقوا براي كرافت سفيد نشده و خمير شيميايي سفيد نشده و خمير چوب؛ • آب فرايندهاي عمومي در صنايع غذايي، تهيه غذاهاي كنسرو شده، شکلات و يخ؛ • آب شستشوي سطوح؛ • آب مصرفي در صنايع شيميايي براي تهيه چسب؛ • آب فرايند در پتروشيمي؛ • آب فرايند در كارخانجات سيمان؛ • آب مصرفي جهت انتقال مواد؛ نکته مهم : 👌درحالی که آب مصرفی در بخش کشاورزی، به زمین برگشته و موجب تقویت سفره های زیر زمینی آب و فعال شدن چشمه ها می شود، ولی آب مصرفی در صنایع، بعنوان یک آلاینده، آب را غیرقابل مصرف می کند.
❁﷽❁ امام محمد تقی (ع) :🏴🌴🏴🌴 《 تواضع و فروتنی زینت بخش علم و دانش است ، ادب و اخلاق نیک زینت بخش عقل می باشد و خوش رویی با افراد ، زینت بخش حلم و برد باری است 》🏴🌴🏴🌴 سالروز شهادت مظلومانه جواد الائمه در دانه علی ابن موسی الرضا (ع) بر شیعیان و دوستداران و رهروان آنحضرت بویژه جنابعالی تسلیت عرض می نمایم . 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 ملتمس دعا . کانال تصویر @tasvirr
هدایت شده از جارچی 🇮🇷
امام جواد(ع): كسى كه به خاطر پيروى از دلخواه تو، راه درست را بر تو پنهان دارد، بی گمان با تو دشمنى كرده است. أعلام الدين ص 309 ◼️ سالروز شهادت #امام_جواد(ع) را تسلیت عرض می نماییم @jaarchi
🌺علی و فاطمه 🏵🏵🌹🌹🌺🌺🍁🍁 حیدر را ببین که زانو زده از شرم پیش روی رسول خدا. لبخند می زند پیامبر (ص) و یاری اش می کند تا به سخن در آید و نام زیبای فاطمه را به زبان بیاورد.  چه کسی بهتر از تو علی جان  برخیز فاتح خیبر!  تنها تو هستی که دروازههای قلب فاطمه را گشوده ای.  ببین سکوت ناز فاطمه را.   ببین گل های سرخ حیا را روی گونه هایش  این گل ها برای تو شکوفا شده اند  قلب فاطمه لبریز از مهر توست یا علی  گل بیاورید  عید پیوند دو نور است  پریان آسمانی در جشن تلاقی چشمان علی و فاطمه هم آوا شده اند: «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیانِ» 📡تصویر @tasvirr
❤️ امام صادق عليه السلام: 🌺 #در_محضر_امام صله رحم كنيد؛ زيرا صله رحم، باعث تأخير اجل و افزايش سال‌هاى عمر مى‌شود. 📚 روضه الواعظین، ص ۱۵۶ 🌷 @tasvirr 🌷
💎چی رفت، چی آمد💎 🎬آرد سبوسدار رفت......."دیابت" آمد 🎬نمک دریا رفت..... "فشار خون" آمد 🎬روغن شحم رفت...."گرفتگی عروق" آمد 🎬سرکه طبیعی رفت... "نارسائی قلبی" آمد 🎬شکر سرخ رفت..."حساسیت،آلرژی" آمد 🎬لباس پنبه ای رفت.... "عفونت زنان" آمد 🎬خضاب به حنا رفت.... "آلزایمر" آمد 🎬نوره کشیدن رفت..... "سرطان" آمد 🎬برگ چغندر رفت... "پوکی استخوان" آمد 🎬سبزی خوردن(تره)رفت... "کم خونی" آمد 🎬فلفل خوردن رفت..."چربی خون" آمد 🎬سویق خوردن رفت..."ضعف عمومی" آمد 🎬چای زعفران رفت... "ضعف اعصاب" آمد 🎬چوب مسواک رفت..."خرابی دندان" آمد 🎬سرمه اثمد رفت..."عینک و آب مروارید" آمد 🎬کندر جویدن رفت...."ضعف حافظه" آمد 🎬روزه مستحبی رفت..... ‌"زخم" معده آمد 🎬طب اسلامی رفت..... "بیماری" آمد ✅ ارزشمندترین 👇🍃طَیــّب🍃 https://eitaa.com/tayyeb313
✍علی مهدیان 🗡 یکی میگه آقا گفته یکی میگه نگفته. من میگم اگه گفته دمش گرم اگر هم نگفته و پخش شده چه حرف خوبی پخش شده. به چند دلیل. 🗡اولا وقتی رهبری میگه اشتباه کردم تصمیم مذاکره را گرفتم این در تاریخ رهبری این کشور ثبت میشه بعد از او بعیده بتونن به سیره آقا استناد کنند برای مذاکره با آمریکا. او به صورت تاریخی پرونده مذاکره رو بست. مگر اینکه کلا دست برتر پیدا کنیم. 🗡ثانیا پیام روشنی بود به ترسوها یا حمقای داخلی که فکر میکنند میشود روی این موضوع چانه زنی کرد. 🗡ثالثا تجربه برجام کاملا مختومه شد و روشن شد که پس همه فهمیدیم این کار اشتباه است. یک بار کاری را کردیم و دیدیم که جیبمان را زدند و زیر میز هم زدند. یعنی اگر محاسبات مالی و دنیایی و رفاهی داشتید این خروجی نهایی اش بود. طرف مذاکره کننده از جانب ما هم کسی بود که جای ان قلت باقی نمیگذاشت یعنی ظریف و روحانی هم به کارکشتگی بین موافقینشون معروف بودند و هم به دلدادگی. حتی خط قرمزهای رهبر را هم رعایت نکردند و آخر این شد. 🗡البته اگر مبنا تجربه ملت بود که ما بردیم و اگر مبنا رشد فهم دنیا نسبت به ایران به عنوان محور مقاومت و نسبت به شیطان بزرگ بود که این هم رخ داد. حالا تجربه برجام مختومه شد یعنی راه حل مشکلات دنیایی، آمریکا نیست و این را بالاترین مسوول کشور بعد یک تجربه اعتراف کرد. 🗡رابعا دهان ظریف و روحانی و عراقچی و دیگران بسته شد. که حرف از کفر نعمت و عایدات برجام و هزار تحلیل دروغ دیگر به میان نیاورند وقتی او میگوید اشتباه کردم تکلیف همه شان روشن است. دیگر به سختی بتوانند حرف در دهان رهبر بگذارند. 🗡خامسا پیام روشنی به دشمن بود که روی مذاکره و تغییر رفتار ایران حساب وا نکنند. کلا این دندان لق را کندیم و تمام. 🗡سادسا مبنای روشنی شد برای برخی از صاحب نظران که مذاکره را گاهی ممکن میدانند اگر فلان و اگر بیسار. کلا یک مبنا بیشتر نیست همان که از اول امام گفت . امروز هم رهبر گفت. با یک قید فقط یک قید و آن اینکه ما از آمریکا مقتدر تر شویم. این برای بعد از این رهبر هم یک مبنا و اساس روشن شد. یعنی این جزو اصول سیاست خارجی ما شد. عدم مذاکره و معامله با دشمن. 🗡 میماند اشکالات چهار تا جوان بهاری که "دیدید رهبر اشتباه کرد؟". این هم پاسخ های روشنی دارد. اولا ما که رهبر را معصوم نمیدانستیم نه امام را و نه آقا را. فقط به مرور زمان و در تصمیمهای متعدد دیدیم بیشتر از شما و خیلی ها میفهمد چه کنیم به دیگران کمتر اعتماد داریم. هر چه صحنه را نگاه میکنیم حکیم تر از او وجود ندارد. بقیه یا در افراطند یا تفریط یا بازیچه دشمنند مثل رییس بهاری شما. 🗡بعلاوه "من اشتباه کردم" رهبر معنای روشنی دارد. اتفاقا این بار این معنا کاملا قابل فهمتر است. بارها به دوستانم گفته ام که رهبر و امام جامعه وقتی میگوید من اشتباه کردم لزوما خطای شخص خودش نیست. این نکته درباره پیامبران و امامان هم هست. حضرت امام استغفارات پیامبران را هم اینطور تفسیر کرده. درباره رهبر هم باید دید آیا این اشتباه کدام نوع است آیا اشتباه بدنه مردم و ساختار است یا شخص خودش. 🗡 اولین جمله رهبری این بود "من با مذاکره مخالف نیستم ولی خوشبین هم نیستم." خوب این یعنی چی؟ چرا در امری که خوشبین نیستی تصمیم میگیری؟ جوابش این بود" تا مردم بفهمند و مسوولین". 🗡پس خطای او نبود خطای مردم و مسوولین بود. او محور امت است خود را در این امر شریک میبیند و میگوید خطا کردم. حالا هم این توبه نشان دهنده توبه امت است. و البته خفه کننده همه خناسان داخلی. 📡تصویر @tasvirr
❤شهـــ گـمــنام ـــیـــد❤: ✧✦•✧✦• بہ ما خورده نگیرید ؛ که چرا اینقدر از #حجاب میگوییم ... به ازای هر زینب ؛ ما #عباس_ها داده ایم ... ✋ 🕊 🌹 #یـادشهـدابـاصلـوات 🌷 @tasvirr 🌷
❤حجاب های زهرایی❤: خواهران #شهیدذوالفقاری می‌گویند: هــادی در یک وصیت‌نامه به‌دست‌خطی معمولی نوشته بود: «حجاب‌های امروزی بوی حضرت زهرا(س) نمی‌دهد، حجابتان را زهرایی کنید»💚 #شهیـدهادےذوالفقاری» 🌷 @tasvirr 🌷
😂 آخ جون پول ما کلاس اول دبستان بودیم.‌ این اخوی مان که اکنون دو سال از ما بزرگتر هستند، بخاطر می آوریم که در آن زمان هم، دو سال از ما بزرگتر بودند. در همه جا و در همه کار با هم بودیم. عینهو دو تا شریک. یک روز دو نفری با هم رفتیم، نان بخریم. نان در آن روزگار دانه ای دو قران یا شاید پنج قران بود، البته نه اینکه نان آن موقع مثل همه چیز این موقع، دو نرخی و یا چند نرخی باشد بلکه ما یادمان نیست. خلاصه! به سمت نانوایی می رفتیم که به یکباره اخوی هیجان زده گفتند: «پول، پول!». گفتیم:«کو،کجاست،کو پول؟!». یک دو قرانی روی زمین توی خاک ها افتاده بود. آن زمان مثل حالا نبود که تا توی دهن خلق الله را هم آسفالت کنند! -به سلامتی شما- خیابان ها و کوچه های اطراف خانه ی ما، همه خاکی بود. خلاصه! اخوی دو زاری را برداشتند. نان را خریدیم و به خانه برگشتیم. مرحومه مادر در زیرزمین مشغول طبخ غذا بودند. اخوی خوش خیال ما، نان را روی میز گذاشت و گفت:«اینم پیدا کردیم» و دو قرانی را به مادر نشان داد.مرحومه مادر پرسیدند: «از کجا؟!» اخوی گفت:«توی خیابون، روی زمین افتاده بود. صاحب نداشت.» مادر گفتند:«مگر پول، بی صاحب میشه؟! پول، روی زمین افتاده بود، تو هم برداشتیش؟!» اخوی گفت:«بله برداشتم.» مادر گفتند: «با کدوم دستت پول رو برداشتی؟!» اخوی از همه جا بی خبر گفت:«با این دست!». آقا! این دست داداش ما که بالا آمد -خدا بیامرزد رفتگان شما را این مرحومه مادرمان مثل اینکه دزد گرفته باشند، جوری این مچ دست اخوی را در دست گرفتند گویی دزدی ، در چنگ یک عدالتی گرفتار آمده که اصلا" عدالتش اهل پارتی بازی و سفارش و حق حساب نیست. از ترس مجازات و سوز کیفر یک، رعشه ای به تن ما اخوان افتاد، کانه هر دو به بیماری پارکینسون مادرزادی(!) مبتلا هستیم. مرحومه مادر این اخوی نگون بخت ما را همینطور که به سمت چراغ گاز می بردند،فرمایش می کردند: «الان یک قاشق داغ می کنم، پشت دستت میذارم تا یادت بمونه پولی که مال تو نیست، بهش دست نزنی». عزم مرحومه مادر برای مبارزه با هر گونه فساد اقتصادی (اعم از دانه ریز و یا دانه درشت آن) یک جزمی داشت، بیا و ببین!چشم تان روز بد نبیند، مادر شعله چراغ گاز را که روشن کردند، این اخوی ما زد زیر گریه.مثل ابر بهار اشک می ریخت. از همان فاصله چند متری ما هم سوزش آن داغ را زیر پوست مان حس کردیم و زدیم زیر گریه. محشر کبری(!) به پا شده بود. با کم و زیادش حداقل پنجاه دفعه این اخوی ما هی گفت: «غلط کردم مادر! مادر غلط کردم!» بالاخره دل مادر به رحم آمد و گفتند: «این دفعه اول و آخرت بود؟!» اخوی هم به جمیع کائنات در عالم هستی، قسم یاد کرد که دفعه اول و آخرش باشد. مادر دست اخوی را که رها کردند. نگاه پر جذبه مادر به ما دوخته شد. قلب مان آمد توی دهن مان. فهمیدیم که به عنوان مشارکت یا معاونت در برداشتن دو زاری مردم، متهم ردیف دوم پرونده هستیم. در کسری از ثانیه تجزیه تحلیل کردیم که باید به یک جایی پناه(!) برد. آن موقع امکانات نبود و ما نمی توانستیم به کانادا پناهنده شویم ، پس هیچ جا بهتر از گوشه حیاط به ذهن مان نرسید. مثل تیری که از چله‌کمان رها شده باشد، پله‌های زیرزمین را دو تا یکی کردیم. رفتیم داخل حیاط و -گلاب به رویتان- به مستراح گوشه‌حیاط پناهنده شدیم. در را هم از داخل به روی‌خودمان قفل کردیم.‌صدای هر تپش قلب مان را دو بار می شنیدیم که صدای دومش مربوط به پژواک صدای قلب مان از دیوارهای مستراح بود.‌مادر به پشت درب اقامتگاه(!) ما رسیدند و گفتند:‌ «بیا بیرون!» ولی ما فقط عاجزانه التماس می کردیم: «غلط کردم مادر! مادر غلط کردم!».مرحومه مادر دریافتند با توجه به محل پناهندگی(!) ما، این «غلط کردم!» خیلی فراتر از یک «غلط کردم» معمولی است و حواشی زیادی بر آن مترتب است! بالاخره با کلی عجز و لابه، مادر امان دادند. اکنون ما از یک حبس خود خواسته مستراحی و یک کیفر داغ، رهایی جسته بودیم. ندایی از درون به ما نهیب زد که:«استثنائا" همین یک بار جستی ملخک!». از آن زمان تا امروز بیش از چهل‌وچهار سال می گذرد. ‌شما الان کل بودجه جاری و عمرانی ایالات متحده آمریکا را بسپار به این اخوی ما . دور از جان، اگر از گرسنگی بمیرد به پول دشمنش هم دست نمی زند.حالا گم شدن! یالفت ولیس شدن اموال بیت المال هم ممکن است که دو حالت داشته باشد یا پول های گمشده را برادران(!) فکر کرده اند که بی‌صاحب(!) است. و برداشته‌اند اما به مادرشان نگفته‌اند و یا پول را برداشته .... و به مادرشان هم گفته‌اند، اما ....مادر ایشان ،عزم جدی در مبارزه با مفاسد اقتصادی نداشته‌اند! وگرنه چند هزار میلیارد تومان پول به آن سنگینی که پا ندارد، تا برای خودش برود به راه رفتن و دوردور کردن! محمد رضا فتحی نجفی (30سال معلمی) 📡تصویر @tasvirr
تصویر: ✍علی مهدیان 🗡 یکی میگه آقا گفته یکی میگه نگفته. من میگم اگه گفته دمش گرم اگر هم نگفته و پخش شده چه حرف خوبی پخش شده. به چند دلیل. 🗡اولا وقتی رهبری میگه اشتباه کردم تصمیم مذاکره را گرفتم این در تاریخ رهبری این کشور ثبت میشه بعد از او بعیده بتونن به سیره آقا استناد کنند برای مذاکره با آمریکا. او به صورت تاریخی پرونده مذاکره رو بست. مگر اینکه کلا دست برتر پیدا کنیم. 🗡ثانیا پیام روشنی بود به ترسوها یا حمقای داخلی که فکر میکنند میشود روی این موضوع چانه زنی کرد. 🗡ثالثا تجربه برجام کاملا مختومه شد و روشن شد که پس همه فهمیدیم این کار اشتباه است. یک بار کاری را کردیم و دیدیم که جیبمان را زدند و زیر میز هم زدند. یعنی اگر محاسبات مالی و دنیایی و رفاهی داشتید این خروجی نهایی اش بود. طرف مذاکره کننده از جانب ما هم کسی بود که جای ان قلت باقی نمیگذاشت یعنی ظریف و روحانی هم به کارکشتگی بین موافقینشون معروف بودند و هم به دلدادگی. حتی خط قرمزهای رهبر را هم رعایت نکردند و آخر این شد. 🗡البته اگر مبنا تجربه ملت بود که ما بردیم و اگر مبنا رشد فهم دنیا نسبت به ایران به عنوان محور مقاومت و نسبت به شیطان بزرگ بود که این هم رخ داد. حالا تجربه برجام مختومه شد یعنی راه حل مشکلات دنیایی، آمریکا نیست و این را بالاترین مسوول کشور بعد یک تجربه اعتراف کرد. 🗡رابعا دهان ظریف و روحانی و عراقچی و دیگران بسته شد. که حرف از کفر نعمت و عایدات برجام و هزار تحلیل دروغ دیگر به میان نیاورند وقتی او میگوید اشتباه کردم تکلیف همه شان روشن است. دیگر به سختی بتوانند حرف در دهان رهبر بگذارند. 🗡خامسا پیام روشنی به دشمن بود که روی مذاکره و تغییر رفتار ایران حساب وا نکنند. کلا این دندان لق را کندیم و تمام. 🗡سادسا مبنای روشنی شد برای برخی از صاحب نظران که مذاکره را گاهی ممکن میدانند اگر فلان و اگر بیسار. کلا یک مبنا بیشتر نیست همان که از اول امام گفت . امروز هم رهبر گفت. با یک قید فقط یک قید و آن اینکه ما از آمریکا مقتدر تر شویم. این برای بعد از این رهبر هم یک مبنا و اساس روشن شد. یعنی این جزو اصول سیاست خارجی ما شد. عدم مذاکره و معامله با دشمن. 🗡 میماند اشکالات چهار تا جوان بهاری که "دیدید رهبر اشتباه کرد؟". این هم پاسخ های روشنی دارد. اولا ما که رهبر را معصوم نمیدانستیم نه امام را و نه آقا را. فقط به مرور زمان و در تصمیمهای متعدد دیدیم بیشتر از شما و خیلی ها میفهمد چه کنیم به دیگران کمتر اعتماد داریم. هر چه صحنه را نگاه میکنیم حکیم تر از او وجود ندارد. بقیه یا در افراطند یا تفریط یا بازیچه دشمنند مثل رییس بهاری شما. 🗡بعلاوه "من اشتباه کردم" رهبر معنای روشنی دارد. اتفاقا این بار این معنا کاملا قابل فهمتر است. بارها به دوستانم گفته ام که رهبر و امام جامعه وقتی میگوید من اشتباه کردم لزوما خطای شخص خودش نیست. این نکته درباره پیامبران و امامان هم هست. حضرت امام استغفارات پیامبران را هم اینطور تفسیر کرده. درباره رهبر هم باید دید آیا این اشتباه کدام نوع است آیا اشتباه بدنه مردم و ساختار است یا شخص خودش. 🗡 اولین جمله رهبری این بود "من با مذاکره مخالف نیستم ولی خوشبین هم نیستم." خوب این یعنی چی؟ چرا در امری که خوشبین نیستی تصمیم میگیری؟ جوابش این بود" تا مردم بفهمند و مسوولین". 🗡پس خطای او نبود خطای مردم و مسوولین بود. او محور امت است خود را در این امر شریک میبیند و میگوید خطا کردم. حالا هم این توبه نشان دهنده توبه امت است. و البته خفه کننده همه خناسان داخلی. 📡تصویر @tasvirr