و نامه های شما هنوز تموم نشده #خاطرات_مشهد

🥺💋 #حاجی من دچار تو شدم، بی آنکه بدانم این درد درمان ندارد ... ❤️‧₊•⤷⊹@kimia_sticker✨

#انگیزشی •••• 🌲قبل از اينكه عقب بكشى به اين فكر كن که سال ديگه اگر الان بى خيال نشى اين موقع چقدر پيش رفتى☺️ هيچوقت جا نزن...! ‧✌️🏼₊•⤷⊹@kimia_sticker✨

#انگیزشی جا نخواهم زد !🙂 دردهایم را در آغوش خواهم کشید و مصمم تر ادامه خواهم داد😉 من به اذن خدا ، هر روز قوی تر می شوم،😊 نه جا می زنم ، نه کم می آورم ، می ایستم و ادامه می دهم☺💪🏻 دوام می آورم و موفق می شوم🤞🏻😍 ➥₊⊹@kimia_sticker✨◕‌◕

تو... مگو ترین راز منی! نِگهت میدارم، سخت! نِگهت می دارم، دشوار! نگاهم کن گاهی... دل خوش می شوم به همین! ‌‌‎‌‌‎‎‌‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‎‎‌‎‎‎‌‌ 💕➥₊⊹@kimia_sticker✨◕‌◕

چه سردار عزیزی چه علمداری ❤️ #جمهوری_اسلامی_حرم_است🕌 #حاج_قاسم 🌱 #لبیک_یا_خامنه_ای✊🏻 🖇 |➥₊⊹@kimia_sticker✨

خب فاطمه رفته حرم 🕌🌠💯📿

ما هم بریم نماززز... 🗣🫀✨🕋📿 و دعا کنیم🤲 ولی من یکی از حاجتامو دیروز عصر گرفتم . مطمئن باش سفرت پر از معجزه‌س رفیق !🤞😍

نرفتم هنووووز🥲برم کلی فیلم و عکس میفرستم ناهار بخوریم بعد میریم،رفتم حمااام اومدم،چسبییییید😉

هیچ کدوم از رفیقام قسمتشون نشده بیان یکی از خانمای بامعرفت هیئت بهم گفت کیمیا نبینم قصه بخوری،تنهایی بکشیا،هروقت دلت خواست بیا پیشم با هم حرف بزنیم🥺🌸 #محبت #خاطرات_مشهد

دیشب رفته بودم ته اتوبوس پیش یکی از دخترای هیئت....بعد خوراکی میخوردیم بعدشم آببببب،آبمون تموم شد،مردا خوابیده بودن کف اتوبوسسسس،هیچ جوره نمیشد برم آب بیارم،چون یهو پام،دستم...میخورد به نامحرم و... خلاصه هی زنگ زدم گفتم مامان آب بیار میگفت نمیشه نمیتونم بیام😂 حالا یکی از مردای هیئت که صندلی جلو بود شنیده بود که من هی میگفتم آب آب😂😂 بهم گفت دخترِحاجی چی میخوای؟اب میخوای؟ من هنگ کرده بودم بعد گفتم نه مچکرم ممنون...بعد دوستم گفت آره میخوایم😂هیچی دیگه بنده خدا از روی بقیه ردشد و رفت آب آورد برامون🤌 #محبت #خاطرات_مشهد

کسانی که به زندگی دیگران نور می‌بخشند روزی خورشید خواهند شد! 🌞😁👇 ₊⊹@kimia_sticker✨◕‌◕