eitaa logo
حاج شیخ جعفر توسلی
4.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
422 ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎤👈 آیت الله بهجت رحمة الله علیه ✳️ پارسال شخصی در مشهد کنار من آمد و گفت: دیشب در حرم امام رضا علیه السلام پنج کرامت از حضرت مشاهده کردم. ✳️ همچنین عجیب اینکه امسال شنیدم: دو نفر که هر دو عرب و از معاودین مقیم مشهد که به بیماری سخت مبتلا بودند، جداگانه برای شفا خویش به امام رضا علیه السلام متوسل شده اند. ✳️ هر دو گفته اند: همان شب توسّل، در خواب حضرت معصومه سلام الله علیها را دیدم که فرمود: حضرت رضا علیه السلام فرمودند: حاجت شما بر آورده شده است. ✳️ به یکی از آنها که سرش به عمل جرّاحی احتیاج داشت،فرمود: دیگر احتیاج به عمل نداری. و به دیگری فرمود: خیلی گریه کردی، زیاد گریه نکنید؛ چون حضرت از گریه ی شما زوّار متأذّی و متأثّر می شود. ✳️ از اینجا استفاده می شود که حضرت رضا و حضرت معصومه علیهما السلام با هم اتّحاد و اتّصال دارند. 📚 در محضر آیت الله بهجت، ج 1 ص 174 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 عالم سالک حاج آقا توسلی رحمة الله علیه 💟 در تمام زیارت ها، نماز بعد از زیارت است؛ ولی زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها نماز ندارد. 💟 پس بهتر است اول دو رکعت نماز بخوانیم و ثواب آن را به حضرت هدیه کنیم که دست خالی نباشیم، بعد زیارت نامه را بخوانیم. ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 حاج محمدعلی فشندی رحمة الله علیه ✅ در مسجد جمكران قم اعمال را بجا آورده و با همسرم مى ‏آمدم. ديدم آقايى نورانى داخل صحن شده و قصد دارند طرف مسجد بروند. ✅ گفتم: «اين سيد در اين هواى گرم تابستان از راه رسيده تشنه است». ظرف آبى به دست ایشان دادم تا بنوشند، پس از آنكه ظرف آب را پس داد. ✅ گفتم:«آقا شما دعا كنيد و فرج امام زمان علیه السلام را از خدا بخواهيد تا امر فرجش نزديك گردد». ✅ فرمود:«شيعيان ما به اندازه آب خوردنى، ما را نمى‏ خواهند، اگر بخواهند دعا مى‏ كنند و فرج ما مى‏ رسد». اين را فرمود و تا نگاه كردم آقا را نديدم. 📚 میر مهر، ص ۴۹ ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎤👈 محمدحسین زحمتکش (یکی از محافظان شهید بهشتی) ✅ یک روز به مسئول پذیرایی گفتم برای ناهار شهید بهشتی، غذای دیگری تهیه کند. او هم چلوکباب تهیه کرد. ✅ موقع ناهار شهید بهشتی پرسیدند: آیا غذای همه چلوکباب است؟ ✅ وقتی احساس کردند قضیه چیز دیگری است، خودشان رفتند بالا و دیدند غذا خورشت قیمه است. ✅ خیلی ناراحت شدند و به آن مسئول گفتند: چرا این کار را کردید، مگر من چه فرقی با بقیه می کنم؟ ✅ بعد از آن غذا نخوردند و گفتند: برای من نان و ماست بیاورید. 📚 عبای سوخته، ص ۷۵ ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 محمدحسین زحمتکش (یکی از محافظان شهید بهشتی) 🔷 یکبار به اتفاق شهید بهشتی و آقای ربانی املشی که دادستان کل کشور بودند، برای بازدید ده روزه از مناطق جنگی به خوزستان رفتیم. 🔷 ظهر به دزفول رسیدیم. به جایی وارد شدیم که محل استراحت برادران پاسدار و بسیجی بود. 🔷 ناهار تمام شده بود و می خواستند بروند از دفتر مرکزی سپاه برایمان غذا بیاورند. 🔷 شهید بهشتی به آنها گفتند: باقی مانده غذایی که برادران بسیجی و سپاهی خوردند اند، برای ما کافی است. 📚 عبای سوخته، ص ۸۷ ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 حاج آقا قرائتی 🔶 مرحوم شهيد بهشتى به كاشان تشريف آورده بودند. خدمت ايشان رسيدم، به فرزندشان فرمود: قصه اتوبوس را براى آقاى قرائتى بگو. 🔶 گفتم: قصه اتوبوس چه بوده؟ گفتند: در ميان مسافران يك اتوبوس شركت واحد درباره پدرم بحث مى‏ شود؛ يكى مى‏ گويد كاخى مجلل دارد، ديگرى مى‏ گويد ساختمانى 10 ـ 15 طبقه دارد! 🔶 راننده مى‏ گويد: بحث نكنيد من خانه ايشان را بلدم، الآن شما را به آنجا مى ‏برم. اتوبوس پر از جمعيت در خانه ما متوقّف مى ‏شود. 🔶 زنگ خانه به صدا در آمد و من در را باز كردم، ديدم 40 ـ 50 نفر پشت در خانه جمع شده ‏اند! 🔶 گفتم: چه خبر است؟ ديدم همه با هم مى‏ گويند: اين كه يك خانه معمولى بيشتر نيست!! 📚 خاطرات حجة الاسلام قرائتى، ج‏ 2 ص 34 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🌸🌺 نماز بسیار مهم یکشنبه ماه ذی القعده ✴️پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمود: هر بنده ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می شود. ✴️«ای بنده خدا، عمل خود را از نو آغاز كن؛ زیرا توبه تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.» ✴️فرشته ای از زیر عرش به او خطاب می كند: «ای بنده، خجسته باد بر تو و خاندان و فرزندان تو!» ✴️فرشته ای دیگر ندا می كند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.» ✴️فرشته ای دیگر ندا می كند:«ای بنده، تو مؤمن از دنیا می روی و دین تو از تو گرفته نمی شود و قبر تو گشوده و نورانی می شود.» ✴️فرشته ای دیگر ندا می كند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گسترده و فراوان خواهد بود.» ✴️جبرئیل ندا می كند: «من همراه با فرشته مرگ می آیم و به او سفارش می كنم كه با تو به نرمی رفتار كند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد كرد، و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.» ✴️ این سخنان را جبرئیل آن گاه كه خداوند مرا به آسمان [معراج] برد، به من آموخت. 📕 اقبال الاعمال سید بن طاووس، ج ۲، ص ۲۰ ❌⚠️ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🌸🌺 دستور خواندن نماز یکشنبه ماه ذی القعده ✅ رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ در یكشنبه ماه ذی القعده میان مردم آمد و فرمود: ای مردم، كدامیك از شما می خواهد توبه كند؟ ✅ عرض كردیم: همه می خواهیم توبه كنیم. فرمود: غسل كنید و وضو بگیرید و چهار ركعت نماز بخوانید. (دو نماز دو رکعتی) ✅ در هر ركعت یک بار «سوره حمد»، سه بار «قل هو الله أحد» و هر كدام از سوره های ناس و فلق را یک بار بخوانید. ✅ بعد از پایان چهار رکعت نماز، هفتاد بار استغفار كنید و آن را به «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم» ختم كنید. ✅ آن گاه دستها را بالا آورید و بگویید:«یا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ، اِغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ.» ❌⚠️ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 ولی الله چه پور ✅ بعد از شهادت شهید بهشتی، همسر ایشان برای همسر من تعریف کرد که بعضی شب ها آقای بهشتی نمی توانست در منزل بخوابد. ✅ چون دشمنان اسلام و مخالفان ایشان پشت در منزل می آمدند و فحش و ناسزا می دادند و موسیقی های مبتذلی را با صدای بلند پخش می کردند. ✅ تا جایی که ایشان ناچار می شد از خواب بلند شود و از ناراحتی قدم بزند. ✅ بر این اساس، همسر ایشان به همسر من گفته بود: جایی برای ما در خیابان ایران پیدا کنید که ما از خانه خودمان به این محل نقل مکان کنیم. ✅ همسر من هم گفته بود: خانه ما به قدر کافی جا دارد و سه طبقه است، اگر می پسندید اینجا تشریف بیاورید. ✅ آمدند و پسندیدند و نظر آقای بهشتی را هم در این مورد گرفتند. ولی دو سه روز بعد آقای بهشتی به شهادت رسید. 📚 عبای سوخته، ص ۹۴ ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎤👈 محمدعلی ملاّیی اردستانی 🔷 حسن محمدی گفت: یکی از اسرای اصفهانی قبل از جنگ در خرمشهر ساکن بود. وقتی جنگ شد، دخترهای خرمشهر را می دزدید و به عراقی ها تحویل می داد و در مقابل چیزی می گرفت. 🔷 تا اینکه بار آخر عراقی ها خودش را هم دستگیر کردند و به اردوگاه موصل کوچک آوردند. او در همان ابتدا حاج آقا ابوترابی را شناخت و به عراقی ها لو داد. 🔷 حسن محمدی گفت: وقتی من خبردار شدم، رفتم تا با تیغ موکت بری رگ گردنش را بزنم و او را بکشم. توی مسیر با حاج آقا ابوترابی برخورد کردم. 🔷 حاج آقا پرسید: حسن کجا می روی؟ من هم حقیقت را گفتم. آقای ابوترابی گفت: بیا من کار بهتری را می گویم انجام بده. بعد دو تا پاکت سیگار به من داد و گفت: اینها را به او بده. 🔷 وقتی سیگار را به او دادم و محبّت حاج آقا ابوترابی را دید، پشیمان شد و با آن همه سابقه جنایت و خیانت به ناموس مردم، متحوّل شد و برگشت. 📚 تلخ و شیرین از اسارات، ص 134 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 حاج آقا واله ✅ یکی از کتاب های آیت الله میرزا جواد تهرانی که تازه از چاپ خارج شده بود، سید بزرگواری آن را مطالعه می کند و پس از مطالعه اشکال می گیرد و به آقا فحش و ناسزا می گوید. ✅ به آقا خبر می دهند، ایشان هنگامی که آن سیّد را می بینند به او می گویند: اگر شرعاً اجازه داشتم، دست شما را می بوسیدم. ✅ سپس اضافه می کنند: شنیده ام به من ناسزا گفتی، این عمل شما از دو حال خارج نیست؛ یا به حق است، پس مرا بیدار کرده ای و به اشتباهم آگاه نموده ای. ✅ یا به ناحق است، پس بهانه ای دست من داده ای که وقتی فردای قیامت دست مرا گرفتند و خواستند به سوی جهنم ببرند به همین بهانه جدّت مرا یاری کند. 📚 خاطراتی از آیینه اخلاق، ص 40 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 حاج آقا واله 🔷آیت الله میرزا جواد تهرانی از منزل بیرون آمده بودند و از حاشیه خیابان در حال گذر بودند که ناگهان دوچرخه سواری با شدّت با ایشان برخورد کرد؛ به نحوی که عبا و عمامه و عصا و نعلین ها هر کدام به طرفی پرت شدند و اعضاء و جوارح ایشان زخمی گردید. 🔷 پس از لحظه ای ایشان از جایشان بلند شدند، قبل از اینکه بسوی عبا و عمامه و عصا بروند، به سراغ دوچرخه سوار رفتند، او را از زمین بلند کردند و گفتند: پسرجان، حالت چطور است؟ آیا جایی از بدنت درد می کند؟ در صورتی که شاید او مقصر هم بود. 🔷 دوچرخه سوار با تعجّب با خود می گفت: این آقای مهربان و دلسوز کیست؟ من به ایشان زدم، ولی در عین حال ایشان معذرت خواهی می کند! با خجالت و شرمندگی عذرخواهی کرد و سوار دوچرخه اش شد و رفت. 📚 خاطراتی از آیینه اخلاق، ص 27 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 آیت الله بنابی حفظه الله 🔷 گناه موجب نامحرم شدن انسان با امام زمان علیه السلام می شود. 🔷 امام زمان علیه السلام مشتری دل های متعفن نیست. ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎤👈 حاج آقا قرائتی ✅ يكى از محترمين تهران كه به زيارت حضرت آيت اللَّه حاج شیخ عبدالکریم حائرى (مؤسّس حوزه علميه قم) رفته بود، صورتش را تراشيده بود. ✅ وقتى خدمت آقا رسيد، آقا پس از آنكه صورتش را بوسيد فرمود: اگر به من علاقه داريد از اين به بعد جاى بوسه مرا نتراشيد! ✅ آن مرد قبول كرد و گفت: چشم آقا. 📚 خاطرات حجة الاسلام قرائتى، ج‏ 2 ص 115 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🔶 مدت ها بود که آیت الله میرزا جواد تهرانی، با یک سلمانی ریش تراشی دوست بودند، بعضی ها از دوستی ایشان تعجّب می کردند و نمی توانستند بفهمند که چرا ایشان با او رفاقت می کنند. 🔶 تا اینکه یک روز هنگامی که آقا از کنار مغازه سلمانی رد می شوند و می بینند که او یک مشتری را روی صندلی نشانده و به صورت او صابون یا خمیر ریش مالیده و تیغ در دست آماده تراشیدن ریش مشتری است. 🔶 در همان موقع آقا یا یک حالت خاص می گویند: فلانی و رد می شوند. شخص سلمانی با دیدن ایشان دست از تراشیدن صورت مشتری برمی دارد و به دنبال آقا می دود و اظهار ندامت و پشیمانی می کند. 🔶 همین امر باعث می شود که دیگر از این شغل دست بر می دارد و به شغل دیگری مشغول می شود. و این تأثیر رفاقت آقا با مرد سلمانی است. 📚 خاطراتی از آیینه اخلاق، ص 24 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
❌👈 پاداش حضرت علی علیه السلام به علامه امینی به خاطر تألیف کتاب الغدیر👇👇 ✳ آيت ‏الله سيد محمّدتقى بحرالعلوم: بعد از وفات مرحوم علاّمه امينى، در اين فكر بودم كه در آن عالم برخورد مولا با علاّمه امينى چگونه بوده؟ ✳ يكى از شب‏هاى جمعه، در خواب ديدم باغى خيلى مجلّل است كه در وسط آن كاخى قرار دارد و افرادى به آنجا مى‏ روند. پرسيدم: آقا! اينجا چيست؟ گفتند: اينجا «آب كوثر» است و أميرالمؤمنين علیه السلام شيعيان را سيراب مى‏ كنند. ✳ ديدم دريايى موّاج است و ليوان‏هاى بلورى هم دور و برش گذاشته‏ اند و أميرالمؤمنين علیه السلام ايستاده و آنها را پر مى‏ كنند و به شیعیان مى‏ دهند. ناگهان همهمه‌ای شنيدم، ديدم جمعيت به هم ريختند، پرسيدم: چه شده؟ گفتند: علاّمه امينى مى‏ آيد. ✳ علاِمه امينى جلو آمد، حضرت ظرف را زمین گذاشتند، آستینها را بالا زده و دستان مبارکشان را پر از آب کردند و به علّامه آب خورانیدند و فرمودند:«بَيَّضَ اللهُ وَجهَكَ كما بَيَّضْتَ وَجْهى».خداوند رویت را سفید کند که روی ما را سفید کردی. 📚 آداب كوى جانان، ص ۳۴ ♠️ ۱۲ تیر ماه سالروز وفات مدافع بزرگ حریم ولایت علامه امینی تسلیت باد. ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 استاد فاطمی نیا ✴ در زمان علّامه امینی، پسر وزیر معارف عراق، بیماری سختی پیدا می کند و اطباء ناامید می شوند. ✴ پدرش نامه ای به علّامه امینی می نویسد و در آن می گوید: شما که این قدر به حضرت علی علیه السلام ارادت دارید و عمرتان را در این راه گذارده اید، الان فرزند من دارد می میرد؛ آیا از حضرت علی علیه السلام کاری ساخته است⁉️ ✴ علّامه امینی نامه را که دریافت می کند، فوراً می نویسد«بسم الله الرحمن الرحیم خداوند به برکت امیر المؤمنین فرزند شما را شفا داد!». ✴ نامه را می دهد به نامه رسان که به وزیر معارف برساند. علّامه لباس می پوشد و به حرم مشرّف شده و عرض می کند: من یک حواله ای فرستاده ام، شما مرا روسیاه نفرمایید! ✴ می گویند: همین که نامه می رسد به بالای سر مریض، فوراً بلند می شود و شفا پیدا می کند! 📚 نکته ها از گفته ها، ج ۳ ص ۱۴۲ ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 عشق بی جواب نمی ماند. 🔷👈 جواب حضرت علی علیه السلام به حواله علامه امینی رحمة الله علیه ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
💓🌸🌺 نماز بسیار مهم یکشنبه ماه ذی القعده 🔴 آثار فراوان چهار رکعت نماز ✅ پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمود: هر بنده ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می شود:«ای بنده خدا، عمل خود را از نو آغاز كن؛ زیرا توبه تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.» ✅ فرشته ای از زیر عرش به او خطاب می كند: «ای بنده، خجسته باد بر تو و خاندان و فرزندان تو!» فرشته ای دیگر ندا می كند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.» ✅ فرشته ای دیگر ندا می كند:«ای بنده، تو مؤمن از دنیا می روی و دین تو از تو گرفته نمی شود و قبر تو گشوده و نورانی می شود.» ✅ فرشته ای دیگر ندا می كند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گسترده و فراوان خواهد بود.» ✅ جبرئیل ندا می كند: «من همراه با فرشته مرگ می آیم و به او سفارش می كنم كه با تو به نرمی رفتار كند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد كرد، و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد». ✅ عرض كردیم: ای رسول خدا، اگر بنده ای این عمل را در غیر این ماه انجام دهد، چه اثری خواهد داشت؟ فرمود: «همانند آنچه توصیف كردم برای او خواهد بود». ✅ این سخنان را جبرئیل آن گاه كه خداوند مرا به آسمان [معراج] برد، به من آموخت. 📕 اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۲۰ ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 سیّد محمدتقی طباطبایی 🔷 در اسارت متأسفانه بعضی نه تنها اهل نماز و معنویّت نبودند؛ بلکه دنبال لهو و لعب و حتی قمار بازی هم بودند. به گردنشان صلیب می انداختند و کارهای ناشایستی می کردند. 🔷 ولی حاج آقا ابوترابی در عرض دو سه ماه با محبّت اینها را که 500 الی 600 نفر بودند، عوض کرد. جوری که انسان فکر می کرد یک عده دیگری را جای آنها آورده اند. 🔷 گاهی ما از حاج آقا گله من بودیم که چرا این قدر وقتش را با بی نمازها و ضد انقلاب ها و حتی با عراقی ها می گذراند. همیشه اعتراض داشتیم که چرا برای ما بیش تر وقت نمی گذارد. آن زمان حکمت این کار را نمی فهمیدیم. ولی بعدها به فلسفه اش پی بردیم. 🔷 چون همان محبّت باعث شد که آنها جذب شوند. یعنی نه تنها به نماز روی آوردند، بلکه نماز شب و حافظ قرآن و دعای کمیل هم شدند. ایشان امر به معروف را با محبّت و آرامش انجام می داد. 🔷 و البته از نظر نهی از منکر هم خیلی محکم بود. برای همین اگر خدای ناکرده انحرافی می دید، برخورد می کرد. ایشان برای این کار در اردوگاه یک گروه ضربت داشت که به صورت محرمانه بود. 🔷 این گروه در اردوگاه بازوی حاج آقا بودند. اگر شخصی را می دید که انحرافی دارد، اول نصحیتش می کردند؛ حتی خود ایشان با او صحبت می کرد. ولی اگر می دید اصلاح پذیر نیست، به گروه ضربت می گفت یک گوشمالی مختصری به او بدهند. 📚 تلخ و شیرین از اسارات، ص 116 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 عبدالله رجبی ✅ آقای ابوترابی در اردوگاه محرم اسرار بود؛ تا جایی که بعضی از عراقی ها هم مشکلاتشان را با ایشان در میان می گذاشتند. ✅ یک بار یکی از عراقی ها که با همسرش اختلاف پیدا کرده بود، پیش حاج آقا آمد و مشکلش را گفت. ما دیدیم حاج آقا نیم ساعتی با او در حال صحبت کردن است. ✅ بچه ها شاکی شدند و به حاج آقا گفتند: اینکه دشمن است، چرا این قدر برایش وقت می گذارید؟! آقای ابوترابی گفت: خب، دشمن باشد، از من راهنمایی خواست، من هم راهنمایی کردم. ✅ مدتی بعد مأمور عراقی به مرخصی رفت. وقتی برگشت یک جعبه شیرینی برای حاج آقا آورد و گفت: راهنمایی های شما زندگی مرا 180 درجه عوض کرد. زندگی ام در آستانه طلاق بود، ولی راهکار شما ما را نجات داد. ✅ وی وقتی به مرخصی می رفت، فکر می کرد منزل هم اردوگاه است و با همسرش مثل اسیران با داد و تشر برخورد می کرد و توقع داشت همسرش هم هر چه او گفت، بگوید چشم. ✅ حاج آقا به او گفت: اینجا محیط نظامی و محل کارتان است. شما فکر کردی چون سر ما داد می زنی و فحش می دهی، با همسرت هم می توانی همین جور رفتار کنی؟ ما مجبوریم تحمّل کنیم، ولی همسرت که اسیر تو نیست تا این شرایط را تحمّل کند. ✅ باید روحیه ات را عوض کنی. برای همسرت هدیه بخر، ملاطفت و مهربانی کن. اگر جواب نداد بیا و هر بلایی خواستی سر ما بیاور. ✅ نصیحت های حاج آقا علاوه بر حل مشکلش، باعث شد برخوردهای او نسبت به اسرا هم بهتر شود و آن خشونت سابق را نداشته باشد. 📚 تلخ و شیرین از اسارات، ص 130 ❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇 🆔👉 @tavasolitabrizi