مقام معظم رهبری:
اگر کسی خیال کند که بهغیر از جامعه علمی روحانیت تشیّع، کسی خواهد توانست قرآن و اسلام را عَلَم کند و تبیین و تفهیم نماید در دنیا، ایمان و اعتقاد در دلها به وجود بیاورد، ... تصور غلط و اشتباهی است
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حواس مان باشد.....
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
➖جامعه شیعه و چالشهای آن بعد از شهادت امام صادق علیهالسلام
👈بعد از شهادت امام صادق علیهالسلام، امامت امام کاظم علیهالسلام با چالشهای جدی روبرو شدند:
1: ادعاء امامت برادر بزرگتر:
چالش فطحیها و ادعاء امامت توسط عبدالله افطح ، برادر بزرگتر امام کاظم علیهالسلام(ان شاءالله نکات این چالش بیان میشود).
2: وجود اسماعیلیه:
معتقدین به امامت اسماعیل مرحوم، برادر بزرگتر امام کاظم علیه السلام(ان شاءالله نکات این چالش بیان میشود).
3: خفقان شدید:
حاکموقت بنی العباس یعنی منصور دوانیقی، اعلام کرد وصیّ و امام بعد از امام صادق علیهالسلام باید کشته شود.
🔺إِنْ کَانَ أَوْصَی إِلَی رَجُلٍ بِعَیْنِهِ فَقَدِّمْهُ وَ اضْرِبْ عُنُقَهُ
(الکافی ،ج ۱ ،ص ۳۱۰)
🔸منصور داونیقی به والی خود (محمد بن سلیمان) نامه نوشت: اگر جعفر بن محمد شخص معینی را وصی خود قرار داده گردنش را بزن.
👈این چالشها منجر به این شد که امامت امام کاظم علیه السلام مخفیانه شروع شود
✍ادامه دارد...
♻️کانال:تذکرة المتقين
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
💠 #حدیث روز 💠
💎 این افراد شیعه نیستند
🔻عَن الباقِر عليه السلام:
اِنَّ بَعْضَ اَصَحْابِهِ سَأَلَهُ فَقالَ: جُعِلتُ فَدِاكَ اِنَّ الشّيعَهَ عِنْدَ ناكثيروُنَ، فَقالَ: هَلْ يَعْطِفُ الغَنِىُّ عَلى الفَقيرَ، وَ يَتَجاوَزُ المُحْسِنُ عَنْ المُسىء وَ يَتَواسُونَ؟ قُلْتُ: لا، قالَ عليه السلام: لَيْسَ هؤُلاءِ الشّيعَةَ، الشَّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هکذا
❇️ يكى از ياران امام باقر عليه السلام به آن حضرت گفت:
شيعيان در منطقه ما زيادند.
حضرت فرمود: آيـا توانـگر آنان بر فقير مهر مىورزد؟
و نيكوكار از بدكار مى گذرد؟
و مواسات و بذل و بخشش مالى دارند؟
گفت: خير.
حضرت فرمود: اينان شيعه نيستند.
شيعه كسى است كه چنين باشد.
📚 بحارالأنوار، جلد ۷۱، صفحه۳۱۳
•┈┈••✾••┈┈•
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🛑اهمیت نشر معارف
معاویه بن عمار گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: رَجُلٌ رَاوِیَهٌ لِحَدِیثِکُمْ یَبُثُّ ذَلِکَ إِلَى النَّاسِ وَ یُسَدِّدُهُ فِی قُلُوبِ شِیعَتِکُمْ وَ لَعَلَّ عَابِداً مِنْ شِیعَتِکُمْ لَیْسَتْ لَهُ هَذِهِ الرِّوَایَهُ أَیُّهُمَا أَفْضَلُ قَالَ الرَّاوِیَهُ لِحَدِیثِنَا یَبُثُّ فِی النَّاسِ وَ یُسَدِّدُهُ فِی قُلُوبَ شِیعَتِنَا أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ
مردیست که از شما روایت بسیار نقل کند و میان مردم انتشار دهد و آن را در دل مردم و دل شیعیانتان استوار کند و شاید عابدى از شیعیان شما باشد که در روایت چون او نباشد کدامیک بهترند؟ فرمود: آنکه احادیث ما را روایت کند و دلهاى شیعیانمان را استوار سازد از هزار عابد بهتر است.
📚بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم، ج1، ص7.
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ دروغ را افشا کنید
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
🔅 #امام_باقر_علیه_السلام :
⁘ خداوند قرباني كردن و اطعام كردن را دوست دارد.
«اِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ هِراقَةَ الدِّماءِ وَ إطعامَ الطَّعامِ».
▫️ المحاسن، ج۲ ، ص۱۴۳ .
🆔 @masjed_emamHasanmojtaba
🐑 قربانی اول ماه
📌 بزرگوارنیکه میخواهند در خرید گوسفند قربانی #اول_ماه مشارکت داشته باشند، به شماره حساب زیر پول واریز کنند تا اگر پول جمع شد، قربانی تهیه و توزیع گردد انشاالله
🐑 شماره کارت برای قربانی:
💳
۵۸۹۲۱۰۱۵۶۱۸۶۱۲۸۳بنام: امیرآقاجری 💳 روی شماره بزنید، کپی میشود 📌 با توجه به واریز وجوه مختلف به این حساب از قبیل #صدقه و #فطریه و #کفاره و #قربانی... 👈 حتما پس از واریز به لینک زیر اطلاع دهید و جهت پرداخت را مشخص فرمایید که کدامیک میباشد. 👉 @Khadem_masjed_emamhasan_mojaba
➖فضای خفقان حاکم بر ابتدای امامت امام کاظم علیهالسلام
قسمت اول
🛑عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: كُنَّا بِالْمَدِينَةِ بَعْدَ وَفَاةِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَا وَ صَاحِبُ اَلطَّاقِ وَ اَلنَّاسُ مُجْتَمِعُونَ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ صَاحِبُ اَلْأَمْرِ بَعْدَ أَبِيهِ فَدَخَلْنَا عَلَيْهِ أَنَا وَ صَاحِبُ اَلطَّاقِ وَ اَلنَّاسُ عِنْدَهُ وَ ذَلِكَ أَنَّهُمْ رَوَوْا عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اَلْأَمْرَ فِي اَلْكَبِيرِ مَا لَمْ تَكُنْ بِهِ عَاهَةٌ فَدَخَلْنَا عَلَيْهِ نَسْأَلُهُ عَمَّا كُنَّا نَسْأَلُ عَنْهُ أَبَاهُ فَسَأَلْنَاهُ عَنِ اَلزَّكَاةِ فِي كَمْ تَجِبُ فَقَالَ فِي مِائَتَيْنِ خَمْسَةٌ فَقُلْنَا فَفِي مِائَةٍ فَقَالَ دِرْهَمَانِ وَ نِصْفٌ فَقُلْنَا وَ اَللَّهِ مَا تَقُولُ اَلْمُرْجِئَةُ هَذَا قَالَ فَرَفَعَ يَدَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَقَالَ وَ اَللَّهِ مَا أَدْرِي مَا تَقُولُ اَلْمُرْجِئَةُ قَالَ فَخَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِ ضُلاَّلاً لاَ نَدْرِي إِلَى أَيْنَ نَتَوَجَّهُ أَنَا وَ أَبُو جَعْفَرٍ اَلْأَحْوَلُ فَقَعَدْنَا فِي بَعْضِ أَزِقَّةِ اَلْمَدِينَةِ بَاكِينَ حَيَارَى لاَ نَدْرِي إِلَى أَيْنَ نَتَوَجَّهُ وَ لاَ مَنْ نَقْصِدُ وَ نَقُولُ إِلَى اَلْمُرْجِئَةِ إِلَى اَلْقَدَرِيَّةِ إِلَى اَلزَّيْدِيَّةِ إِلَى اَلْمُعْتَزِلَةِ إِلَى اَلْخَوَارِجِ
🔰هشام بن سالم گويد:
پس از وفات امام صادق عليه السّلام من و مؤمن الطاق در مدينه بوديم،مردم همه دور عبد اللّه بن جعفر(عبد اللّه افطح)گرد آمده بودند و اتفاق داشتند كه بعد از پدرش او امام است،من و صاحب الطاق هم نزد او رفتيم و مردم هم نزد او بودند و اين توجه به او براى اين بود كه از امام صادق عليه السّلام روايت داشتند كه:امر امامت در پسر بزرگ است به شرط اين كه عيبى نداشته باشد،ما نزد او رفتيم و از او پرسشهائى كرديم كه از پدرش امام صادق عليه السّلام پرسش مىكرديم،از او پرسيديم زكات در چند درهم واجب است؟
گفت:در ۲۰۰ درهم ۵ درهم است،
گفتم:درصد درهم چطور؟
گفت:۲ درهم و نيم،
گفتم:به خدا،مرجئه(سنّىهاى لا أبالى)هم اين حرف را نمىگويند، گويد:دست به آسمان برداشت و گفت:به خدا من نمىدانم كه مرجئه چه مىگويند؟
(هشام بن سالم)گويد:
ما از نزد او گمراه و سرگردان بيرون آمديم و نمىدانستيم به كجا رويم من بودم و ابو جعفر احول در يكى از كوچههاى مدينه،گريان و سرگردان نشستيم و نمىدانستيم به كجا رو كنيم و به سوى چه كسى برويم و مىگفتيم،به سوى مرجئه،به سوى زيديه،به سوى معتزله،به سوى خوارج
📚:الکافي ج ۱، ص ۳۵۱
♻️کانال:تذکرة المتقين
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774
➖فضای خفقان حاکم بر ابتدای امامت امام کاظم علیهالسلام
قسمت دوم
🛑فَنَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ رَأَيْتُ رَجُلاً شَيْخاً لاَ أَعْرِفُهُ يُومِئُ إِلَيَّ بِيَدِهِ فَخِفْتُ أَنْ يَكُونَ عَيْناً مِنْ عُيُونِ أَبِي جَعْفَرٍ اَلْمَنْصُورِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ كَانَ لَهُ بِالْمَدِينَةِ جَوَاسِيسُ يَنْظُرُونَ إِلَى مَنِ اِتَّفَقَتْ شِيعَةُ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْهِ فَيَضْرِبُونَ عُنُقَهُ فَخِفْتُ أَنْ يَكُونَ مِنْهُمْ فَقُلْتُ لِلْأَحْوَلِ تَنَحَّ فَإِنِّي خَائِفٌ عَلَى نَفْسِي وَ عَلَيْكَ وَ إِنَّمَا يُرِيدُنِي لاَ يُرِيدُكَ فَتَنَحَّ عَنِّي لاَ تَهْلِكْ وَ تُعِينَ عَلَى نَفْسِكَ فَتَنَحَّى غَيْرَ بَعِيدٍ وَ تَبِعْتُ اَلشَّيْخَ وَ ذَلِكَ أَنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي لاَ أَقْدِرُ عَلَى اَلتَّخَلُّصِ مِنْهُ فَمَا زِلْتُ أَتْبَعُهُ وَ قَدْ عَزَمْتُ عَلَى اَلْمَوْتِ حَتَّى وَرَدَ بِي عَلَى بَابِ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ثُمَّ خَلاَّنِي وَ مَضَى فَإِذَا خَادِمٌ بِالْبَابِ فَقَالَ لِيَ اُدْخُلْ رَحِمَكَ اَللَّهُ فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَبُو اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِيَ اِبْتِدَاءً مِنْهُ لاَ إِلَى اَلْمُرْجِئَةِ وَ لاَ إِلَى اَلْقَدَرِيَّةِ وَ لاَ إِلَى اَلزَّيْدِيَّةِ وَ لاَ إِلَى اَلْمُعْتَزِلَةِ وَ لاَ إِلَى اَلْخَوَارِجِ إِلَيَّ إِلَيَّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَضَى أَبُوكَ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ مَضَى مَوْتاً قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَمَنْ لَنَا مِنْ بَعْدِهِ فَقَالَ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ أَنْ يَهْدِيَكَ هَدَاكَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ عَبْدَ اَللَّهِ يَزْعُمُ أَنَّهُ مِنْ بَعْدِ أَبِيهِ قَالَ يُرِيدُ عَبْدُ اَللَّهِ أَنْ لاَ يُعْبَدَ اَللَّهُ
🔰ما در اين حال بوديم كه چشمم به پيره مردى ناشناس افتاد كه با دست به من اشاره مىكرد و من در بيم شدم كه مبادا ازجاسوسان ابى جعفر منصور باشد،زيرا او در مدينه جاسوسى داشت و ماموريت داشتند كه بدانند شيعه به امامت چه كسى متفق مى شوند تا گردن او را بزنند،من ترسيدم از آنها باشد،من به رفيقم احول(ابو جعفر محمد بن نعمان احوال در كوفه صراف بوده و در طاق المحامل دكانى داشته و نزد شيعه و سنى معروف به فضل بوده،و علماء فِرَق در دكان او جمع مىشدند و به آنها مباحثه مى كرد،شيعه او را مؤمن الطاق و صاحب الطاق لقب داده بودند،و سنىها او را شيطان الطاق مىگفتند:براى آنكه از مناظره با او در مىماندند)گفتم:از من دور شو زيرا من بر خود و تو نگرانم و او مرا مىخواهد نه تو را،از من دور شو مبادا هلاك شوى و به زيان خود كمك كنى او كمى دور شد و من به دنبال آن پيره مرد به راه افتادم زيرا معتقد بودم كه از او خلاصى ندارم و دنبال او رفتم تا به در خانۀ امام كاظم(عليه السّلام)رسيدم،در آنجا مرا تنها گذاشت و خودش رفت. ديدم خادمى بر در خانه است و بىپرسش به من گفت:وارد خانه شو خدا رحمتت كند.من در خانه در آمدم و بىانتظار ابو الحسن موسى(عليه السّلام)را ديدم و با من آغاز سخن كرد و فرمود:نه به سوى مرجئه و نه به سوى قدريه و نه به سوى زيديه و نه معتزله و نه خوارج،به سوى من،به سوى من. من گفتم:قربانت،پدرت در گذشت؟فرمود:آرى،گفتم: مُرد؟فرمود:آرى،گفتم:بعد از او كى امام ما است؟فرمود:اگر خدا خواهد تو را به امامت رهبرى مىكند،گفتم:قربانت،عبد الله معتقد است كه پس از پدرش او است،فرمود:عبد الله(افطح) مىخواهد خدا را نپرستد و نخواهد.
♻️کانال:تذکرة المتقين
https://eitaa.com/tazkeratolmottaghin6774