🔺مدیریت سازمان ثبت به دولت واگذار میشود
محسن زنگنه، سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه :
🔹این کمیسیون تصويب کرد که به منظور بهبود در حکمرانی اراضی و تسریع در صدور اسناد رسمی و اجرای کامل طرح ملی حدنگار و با توجه به ماهیت اجرایی فعالیت سازمان ثبت اسناد و املاک کشور این سازمان در سال اول برنامه به وزارت دادگستری منتقل شود.
🔴احمدیان: به همان میزان که با مردم خوب برخورد کنیم مردم خوبند و وقتی با آنان بد برخورد کنیم مردم نیز پاسخ متقابل خواهند داد
🔹دبیر شورای عالی امنیت ملی: امروز رسانه اصلی دل مردم است نه فضای مجازی و نه حتی رسانه ملی، اگر دل مردم را به دست بیاوریم، بزرگترین هجمههای رسانهای نیز کارساز نخواهد بود. به همان میزان که با مردم خوب برخورد کنیم مردم خوبند و وقتی با آنان بد برخورد کنیم مردم نیز پاسخ متقابل خواهند داد.
🔹شاید در برخی موارد، مردم ضد ما و کار ما باشند اما ضد انقلاب نیستند. اگر میدان را برای پیشرفت و تعالی مردم باز کنید، مردم با شما خواهند بود حتی اگر همه عالم نیز بد شما را بگویند، مردم شما را دوست خواهند داشت.
🟥 دولت علیل چگونه دولتی است؟!
🔹بنده فکر میکنم اگر دولتی ۸ سال برای تکه نانی به دولت دیگری آویزان شود و در نهایت هم چیزی دستش را نگیرد، این یک دولت علیل است؛ اگر دولتی به هوای یک توافق پوچ و سرِ کاری تمام شئونات مملکت خود را تعطیل کند، به خود کفایی اعتنا ننماید، به توان جوانان و متخصصان داخلی اعتماد نکند، و صرفا دل به نگاه ترحم آمیز غرب ببندد و در نهایت نیز، در حالی که همه امتیازات را داده، یک شاهی کف دستش نگذارند، این یک دولت علیل است!
🔹دولت علیل بی تردید دولتی است که در دو دوره متوالی نه تنها خانه ای برای مردم نمیسازد که حتی زحمات دیگران را نیز مزخرف میداند! دولت علیل بی شک دولتی است که خزانه را پر تحویل میگیرد ولی پس از ۸ سال آن را منفی تحویل میدهد! دولت علیل یقینا دولتی نیست که با اتکا به توان داخل و با گسترش بضاعت فنی دست به ساخت هواپیمای ترابری بومی میزند، دولت علیل قطعا دولتی است که زیر دُم یک یک ایرباس مرجوعی جشن میگیرد!
🔹دولت علیل دولتی است که کشور را تا خرخره در رکود و تورم فرو میبرد نه آن دولتی که تورم را کاهش، و به گواه صندوق بین المللی پول سبب رشد اقتصادی مملکت میشود! دولت علیل آنی است که ۸ سال پشت درب شانگهای میماند و به دلیل غربگرایی مفرط، او را راه نمیدهند!
🔹دولت علیل دولتی است که توسط جیبوتی تحقیر میشد، پیش پای امیر کویت زانو میزد، به طیاره وزیرش بنزین نمیدادند، و آن وزیر در نیویورک بیش از ۸۰۰ متر اجازه تردد نداشت، نه دولتی که اسرائیل را محاصره کرده، تهدیدات را مدیریت کرده، عربستان را پای میز آورده، به شانگهای پیوسته، در آستانه عضویت در بریکس است، هیچ سایت هسته ای را تعطیل نکرده، قوی ترین موشکها را آزمایش نموده، غنی سازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد افزایش داده و در عین حال اجازه نداده مواد غنی شده از کشور خارج شود!
🔹دولت علیل دولتی است که در تابستان برق کم می آورد، آب را نمیتوانست مدیریت کند و در بلایای طبیعی کاسه چه کنم به دست میگرفت؛ دولت علیل دولتی بود که ملت را در صف سبد کالا خفت میداد؛ دولت علیل دولتی بود که نتوانست واکسن برای مردم تهیه کند؛ دولت علیل دولتی بود که از پرداخت حقوق کارمندان خود هم عاجز بود؛ دولت علیل دولتی بود که حتی آب خوردن مردم را معطل FATF و برجام کرده بود.
🔹دولت علیل دولتی بود که بجای پاسخگویی و عمل به وظایفش به مردم میگفت خودت بمال! دولتی که به یک خبرنگار خانم بی احترامی میکرد؛ دولت علیل دولتی بود که اعتقاد داشت ایرانی فقط میتواند آبگوشت بزباش درست کند؛ دولت علیل دولتی نیست که ابرقدرتهایی مثل چین و روسیه به او تکیه میکنند؛ دولت علیل دولتی نیست که مشکل چندین ساله آب در بوشهر و کرمان را حل کرده است؛ دولت علیل دولتی که رکورد فروش نفت و بازگشت پولش به کشور را شکسته نیست؛ دولت علیل دولتی است که از تیم مذاکراتی اش چندین جاسوس بیرون می آید!
🔹دولت علیل دولت احیاگر دریاچه ارومیه نیست؛ دولت علیل دولتی بود که محیط زیست کشور را عرصه جاسوسان کرده بود. دولت علیل دولتی بود که رئیس جمهورش جرات آمدن بین مردم را نداشت؛ دولت علیل دولت رئیسی نیست؛ دولت علیل دولت ناتوان اما طلبکار روحانی بود که مردم را به اوج عصبانیت رساند!
عبدالرحیم انصاری
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت جالبی است از کودتای ۲۸ مرداد
2.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️بزرگترین زندان، زندان افکار ماست!
📍اصلیترین محدودیت، محدودیت ذهنی است؛ محدودیتهای غالبا سادهای که یا به سختی شکسته میشوند یا همراه با ما لحظهلحظههای زندگیمان را میسوزانند!
📍رسانه و اطرافیان ما، اصلیترین منابع تولید و تغییر پارادایم(قالبهای غالب ذهنی) هستند...
🖋 محمد جوانی
✅چه کسی در سوریه به دنبال جنگ بود؟
🔹امروز وعده دادیم که به بهانه 28 مرداد و شهادت جمعی از مستشاران کشورمان در حلب، به یک شبهه رایج پاسخ دهیم که برخی ادعا دارند این ایران بود که در ابتدای بحران با حمایت خود از اسد باعث شروع جنگ شد. حال برای رد این حرف خوب است به چند فکت از وقایع ابتدای بحران بپردازیم.
🔹در آبان ۱۳۹۱ گفت و گوی ملی سوریه در هتل استقلال تهران به ریاست علی اکبر صالحی آغاز میشود. نکته اما اینجاست که در این نشست علاوه بر نمایندگان دولت سوریه، نمایندگان مخالف نظام سوریه نیز حضور دارند. هر چند قرار بر یکروزه بودن این نشست است، اما داغ بودن گفتوگوها آن را تا چند روز ادامه میدهد.
🔹این نشست در حالی برگزار میشود که مدتی قبل از آن اجلاس «دوستان» سوریه در تونس برگزار شده است. اجلاسی که هیلاری کیلینتون در آن شرکت کرده و البته بعدا مشخص میشود تقریبا اکثرا رهبران تروریستهای القاعده، جبهه اسلامی و جیشالحر در این اجلاس حضور داشتهاند!
🔹بسیار جالب است که بر خلاف سه نشست تهران که به دنبال راه حلی سیاسی و مسالمت آمیز بودند، کشورهای حاضر در اجلاس تونس ارسال نیروی حفاظ صلح عربی (بخوانید تروریستهای 90 ملیتی!) به سوریه و راهکار نظامی را راه حل پایان بحران میدانند! نتیجه نهایی این نشست جمعآوری کمکهای مالی و تسلیحاتی از ۸۰ کشور جهان برای تروریستها و سرریز کردن آن به سوریه است.
🔹 جالب است بدانید که در ابتدای بحران، ایران نه تنها سه اجلاس در تهران برگزار کرد که جلساتی میان دیپلماتها و سیاسیون ایرانی با مخالفین بشار اسد در برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان برگزار شد تا ایران نقش واسطه را داشته باشد. حتی مدتی شایعه شده بود که دمشق از این رفتارهای تهران ناراحت بوده و به هواپیمای علی اکبر صالحی، وزیر خارجه وقت ایران برای 20دقیقه اجازه فرود در فرودگاه دمشق را نمیدهد!
🔹همچنین از همان ابتدای بحران جمهوری اسلامی یک ابتکار ۴ مادهای شامل آتشبس، ارسال کمکهای بشر دوستانه، گفت و گوی سوری - سوری، برگزاری انتخابات و اصلاح قانون اساسی را پیشنهاد میدهد که به عنوان تنها راه حل سیاسی موجود، بعدها پایه نشستهای ژنو و آستانه و قطعنامه ۲۲۵۴ میشود.
✅چرا ایران حضور خود در سوریه را تکذیب میکرد؟
🔹 در ابتدای بحران، بارها و بارها این موضع از سوی کشورهای غربی و عربی تکرار شد که "ایران نظامیانش را در سوریه به خط کرده و مانع از سقوط اسد شده است." این حرف البته هم درست بود و هم غلط. درست از این جهت که ما حضور خود را ابتدا به صورت سیاسی(در بالا اشاره شد) و بعد مستشاری افزایش دادیم. البته موضع ثابت اعلامی ما تکذیب بود.
🔹در مورد مظلومیت شهدای مدافع حرم ابتدای جنگ هم بسیار میتوان نوشت. از تلاش برای اعزام صرف نیروهایی که عربی قوی بلد هستند تا عدم درج و اعلام محل شهادت برخی شهدا.
🔹برای تبیین این موضع ابتدا باید دانست که دورههای حضور ایران در سوریه به چند مقطع تقسیم میشود:
1⃣ دوره ابتدای بحران تا 1394: در این دوره ما ابتدا حمایت و مشورت سیاسی داشتیم سپس سطح این همکاری به مستشاری نظامی و اطلاعاتی افزایش یافت. سطح همکاری سیاسی هم محدود به دیپلماسی و رایزنی با مخالفین نبود و در حوزههای تدوین قانون اساسی و ... حضوری فعال داشتیم. کمکهای بشردوستانه و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی هم انجام شد.
2⃣ از سال 1394 با پیشروی شدید داعش در عراق و سوریه و سقوط استان ادلب به دست تکفیریها که باعث شده بود شیرازه ارتش سوری عملا از هم بپاشد ما مجبور شدیم تا رزمندگان خود را همراه با نیروهای عراقی، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی اعزام کنیم تا با آزادسازی حلب و دیرالزور هم ورق برگردد و هم در این مدت کار آموزش، تجهیز و بازیابی ارتش سوریه انجام شود. این مقطع تا سال 1396 طول کشید و البته بعد از آزادسازی نبل و الزهرا موج بازگشت نیروهای ایرانی به کشور آغاز شد.
3⃣ از سال 1396 و با اعلام نابودی حاکمیت داعش در البوکمال، جهت گیری ما بالکل تغییر کرده و از تمرکز در حلب و دیرالزور و حماه و درعا و ریف دمشق به تلآویو و جولان تغییر کرد.
🔹اما سوال این است که چرا در ابتدای بحران ما حضور نظامی خود را همواره تکذیب میکردیم. این تکذیب بسیار شباهت دارد به تکذیب کنونی مقامات پیرامون ارسال پهپاد به روسیه.
1⃣ جلوگیری از انزوای بینالمللی: در آن سالها ما زیر سنگین ترین تحریمهای نقطه زن واشینگتن بودیم و از سویی ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و قطعنامه 1929 که عملا اقتصاد ما را میزد نیز بودیم. در این خصوص ما در آن مقطع شاهد حمایت بیش از 80 کشور از تروریستها بر علیه دولت سوریه بودیم و حتی حمایت مسکو از اسد هم به تار مویی بند بود که فقط با جهاد دیپلماتیک کشورمان در سطوح مختلف متصل مانده بود! اعلام رسمی حضور ایران در سوریه آن هم به شکل نظامی کار را برای کشور بسیار سخت میکرد.
2⃣ عدم کسب مشروعیت برای حمله رسمی نظامی به سوریه: در آن سالها کشورهای عربی جدای از اعزام تروریست به دنبال این بودند که خودشان هم نیروهایشان را در خاک سوریه پیاده کنند. پذیرش حضور نظامی ایران در سوریه مسیر را برای دشمن هموارتر میساخت.
3⃣ ساخت دوگانه تقابلی ایران - سوریه: در آن دوره کلان روایت حریف این بود که مسلحین، مردم سوریه هستند و اثبات حضور تروریستهای چند ملیتی هم بسیار سخت بود. پذیرش حضور نظامی ایران در سوریه باعث می شد تا دشمن بر این مساله تاکید کند که "ایران با مردم سوریه میجنگد."
🔹 اما از سال ۱۳۹۴ به بعد با توافق برجام که حداقل یک فضای مثبت و سفیدسازی جهانی را به وجود آورد (این به معنای خوبی برجام و ... نیست. دوستان ما را متهم نکنند!)، پیشروی شدید تروریستها و روشن شدن چند ملیتی بودن آنان، حمایت علنی و سنگین قطر، عربستان، ترکیه، رژیم و آمریکا از تروریستها، افزایش حضور نیروهای ایرانی، ظهور داعش و علنی شدن تهدید امنیت ملی ایران، ورود روسیه و خنثی یا مثبت شدن نظر بسیاری از کشورها به دولت سوریه باعث شد تا ما حضورمان را علنیتر کرده البته بر وجه درخواست و مجوز از دولت سوریه تاکید کنیم.
🔻حال که صحبت از مرداد و ایران و ابتدای بحران سوریه شد خوب است به این ماجرا هم اشاره کنیم.
🔹مرداد ۱۳۹۱ این تصاویر شوکبرانگیز از سوی تروریستهای ارتش آزاد منتشر میشود.
در آن روزها، به دلیل شدت گرفتن بحران سوریه جریان اعزام زائر به سوریه قطع میشود اما جمعبندیها در تهران بر این است که برای عادی جلوه دادن اوضاع و بحرانی نکردن آن و حفظ روحیه دولت و ملت سوریه، جمعی از نظامیان بازنشسته ایرانی راهی دمشق شوند. در بین راه اما راننده اتوبوس که با تروریستها همراه بود اتوبوس را منحرف و تحویل جیشالحر میدهد.
🔹طبق خاطرات دکتر صالحی، تروریستها پس از آزار و اذیت و شکنجه ایرانیها تصمیم به اعدام آنها میگیرند. سردار سلیمانی با آقای صالحی تماس گرفته و او نیز با حمد بن جاسم نخست وزیر قطر تماس میگیرد و مسئولیت جان ایرانیها را برعهده دولت قطر میداند(نقش قطر در شروع و تداوم بحران سوریه خود نیازمند نوشتن چند کتاب است!)
🔹دوحه ابراز بیاطلاعی میکند اما حمد بن جاسم همان شب در تلویزیون الجزیره تهدید میکند که جان این افراد باید حفظ شود. نهایتا تروریستها از اعدام آنها منصرف شده و با رایزنیهای دولت ایران و قطر و یکسری تبادل زندانی در بین ایران و قطر و سوریه این عزیزان نیز آزاد میشوند.
🔹نکته جالب اینجاست که بسیاری از این افراد جزو سادات بودند. نقل است که برخی از تروریستها بعد از آزار و اذیت اسرای ایرانی هر یک به دلایلی عجیب کشته میشدند! مثلا یک نفرشان پس از شکنجه یکی از سادات حاضر، دست به سیمی میزند که خیس بوده و همان لحظه خشک میشود! لذا تروریستها نیز برای کاهش تلفاتشان خودشان هم که شده مشتاق آزادی اسرا بودند!