eitaa logo
کانال طب و زنـدگے اسـلامے
2.2هزار دنبال‌کننده
227 عکس
8 ویدیو
3 فایل
🌸کانال طب و زندگے اسـلامے، برای اجرای طب اسلامے و سنت اهل بیت علیہم السلام در سرتاسر زندگے تأسیس شده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
شما ده بار پایتان را روی پدال ترمز گذاشتی و ماشین ایستاد آیا حتما بار یازدهم هم ماشین می‌ایستد؟ مسلماً نه. اینجا دو شیئ داریم: یکی «پا در پدال ترمز گذاشتن» و دیگری «ایستادن ماشین». ادراک این دو باهم قرین شد و این تقارن در ادراکشان سبب ملازمه می‌شود که به محض پا گذاشتن روی پدال، «ایستادن ماشین» به ذهن می‌آید و انتظار می‌رود ماشین بایستد. اینکه بگویی چون تا به حال ایستاد پس همیشه می‌ایستد این استقراء است که قطعا درست نیست. همینکه یکبار نایستاد از این پس همیشه محتمل الخطا هستی. ❇️هر نسبتی بین اشیاء چنین است و هیچگاه از استقراء نمی‌توان حکم به دوام آن نسبت بین اشیاء داد‌ اما درک یک شیئ مشکلی ندارد چون همان اجزاء تمام مشترک را در جای دیگر درک می‌کنم و همان است. ✍اما استقراء منطقی به هیچ وجه حجت نیست. ❇️در علم طب ده ها بدن را شکافتم و در همه ی آن ها چیزی دیدم به نام قلب آیا ثابت می‌کند در بدن یازدهم هم قلب وجود دارد؟ هرگز. اگر هم برای ما بدیهی شده چون از طرف انبیاء رسیده. اگر همون مشترکات را در بدن یازدهم دیدی اسمش را قلب بگذار اما قبل از دیدن نمیتوانی بگویی آنجاست. که استقراء است و حجت نیست. چون: العلم ادراک الشیئ او حضور مدرکه عند العقل (علم ادراک شیئ یا حضور مدرک آن نزد عقل است) و هنوز ادراکی نبوده که مُدرکش در ذهنم بیاید مگر اینکه به من افاضه شود که همان وحی است. ✍مساله مهم دیگر درباره ادراک اشیاء این است که اگر شیئی یک مصداق دارد آیا می توانم اجزاء ذاتی آن را از غیر ذاتی تشخیص دهم؟ این شیئ را می‌بینم. تا زمانی که این شیئ دست نخورده است خب پس اسمی که برای آن وضع شده برای همینی است که ادراک کردم. مثلا ماه یک مصداق دارد من می‌توانم اجزاء ذاتی اش را از غیر ذاتی تشخیص دهم؟ تا زمانی که هیچ تغییری نکرده و ثابت است و مصداق دوم هم نداشته، کل اجزائش می‌شود ذاتی. اما اگر یکبار ماه نیمه شد یکبار هلال شد معلوم می‌شود خودش ثابت است و این «هلال شدن»، عرض آن است. اما تا زمانی که تغییر نکرد یا مصداق دوم نداشت همه اجزائش ذاتی آن است. به محض اینکه مصداق دوم پیدا کرد با آن میسنجم آنچه که در مصداق دوم نیست یا هست ولی در اولی نیست، آن چیز دیگر ذاتی ماه نیست بلکه عرض آن است. (وجوده بعد عدمه فی الشیئ) ✍فقط یک راه دارد و آن اینکه اگر آن اجزائی از این شیئ که در اشیاء دیگر، همیشه «عرض» بوده در این شیئِ ثابتِ تک مصداقی هم وجود دارد، می‌فهمم که اینجا و در این شیئ هم احتمال «عرض بودنش» می‌رود و اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال (و چنانچه احتمال بیاید دیگر استدلال به ذاتی بودنش باطل می‌شود) همینکه احتمال می‌رود عرض باشد، پس دیگر ذاتی نیست. مثلا «رنگ سفید» در همه جا عرض بود، «روشن شدن» و «تاریک شدن» در همه جا عرض بود پس در ماه هم قطعا ذاتی نیست. ◀️پس تا زمانی که تغییر نکند و یک مصداق داشته باشد و هیچ جزء آن در اشیاء دیگر عرض نباشد، کلهم ذاتی است. 📝سید جواد موسوی ادامه دارد... کپی بدون ذکر منبع شرعاً جایز نیست: http://eitaa.com/joinchat/2754871296C073fd6ff12
📝تقریر دروس (مطالبی که با علامت 🗣 و * می‌آید بیان فلاسفه است و مطالبی که با علامت ✍ و ❇️ می‌آید بیان ماست) ✍قسمت دهم ✳️غرض علم تعریف و موضوع علم مفصلا گفته شد. رأس بعدی که بسیار مهم است «غرض علم» است ✍از غرض سه چیز فهمیده می‌شود: ۱-هدف مؤلف علم ۲-هدف متعلم علم ۳-معلول حقیقی و نتیجه و آثار علم هدف مؤلف یا متعلم می‌تواند مختلف باشد. هرکسی به یک هدف می‌تواند تعلم کند و مؤلف هم چه بسا چندین هدف از تألیفش داشته باشد. درستش همان سومی است. 🗣غرض هر علمی «نتیجه‌ی آن علم» است. غرض هر علم چیزی است که: مترتب بر علم می‌شود و به دنبال آن محقق می‌گردد. *واسطه در این ترتّب و تحقّق، عمل به آن علم است. *یعنی آثار و ثمراتی که علم دارد اقتضا می‌کند هدف مؤلف یا متعلم آن باشد. ✍این بیان آخر درست است و با آن می‌توان بین هر سه قول جمع کرد غرض علم طب چیست؟ چطور تشخیص دهیم؟ اگر طبق ادراک صحبت کنیم اول ادراک بدن است سپس مسائل مرتب می‌شود و در مقام تدوین و تعلیم در قالب قضایای حملیه بیان می‌شود. غرض علم هم همین است این شیئ را ادراک کردم و نتیجه و آثار و ثمراتی که مترتب بر این ادراک من شد چیست؟ در علم طب بدنها را ادراک می‌کنیم یعنی علم به همه‌ی‌ بدن ها پیدا می‌کنیم سپس از عمل به آن، چه آثاری مترتب می‌شود؟ «صحت و عافیت» ◀️پس غرض طب شد «سلامتی» ❇️نکته‌ی بسیار بسیار مهم: و آن اثبات این مدعا که طب غیر وحیانی نداریم. در واقع طب غیر اسلامی نداریم. یا اگر داریم باطل هستند. ✍دلیل: چون غرض علم، «آثار و ثمرات» علم است لذا چیزی که با غرض علم منافات دارد و با آن جمع نمی‌شود، نمی‌تواند مسأله‌ی آن علم باشد. چون مسائل علم یا جامعِ بین آن مسائل، باید مؤثر در تحقق غرض باشد زیرا غرض، اثر مسائل آن علم است. چطور چیزی که منافات با سلامتی دارد می‌تواند علت سلامتی باشد؟ ضرر و آسیب با سلامتی تنافی دارد و قابل جمع نیست لذا چون ضرر با سلامتی جمع نمی‌شود پس اگر از عمل به مسأله‌ای از علم طب که در تدوین آمده، ضرر محقق می‌شود آن مساله از دایره‌ی علم طب خارج است. که البته منظور طب عملی یا طب دستوری است چرا که بحث عمل است. وگرنه اگر منظور طب نظری یا طب توصیفی باشد دیگر عملی در کار نیست که ضرری بر آن مترتب شود. ◀️پس در موضوع علم که گفته شد مسائل، بیان اعراض ذاتی موضوع هستند و در تعریف عرض ذاتی ملاک را ادراک خارج گرفتیم لذا آنچیزی منظور ماست که تنافی با سلامتی که نتیجه‌ی عمل به ادراک بدن هست، ندارد. پس مسائلی که از عمل به آن ضرر مترتب می‌شود از دایره‌ی طب عملی یا طب دستوری خارج است. ❇️نکته دیگر اینکه: تا زمانی که در درک شیئ احتمال خطا بدهید یعنی از عمل به این درک، خوف ضرر می‌رود و چون ضرر با سلامتی جمع نمی‌شود لذا عمل به آن جایز نیست و باید از عمل به هر مساله ا‌ی که در ادراکش احتمال خطا می‌رود پرهیز کرد. چرا که از آن عمل «خوف ضرر» می‌رود. ◀️پس هر مساله ای که در علم طب به آن یقین نداریم و احتمال خطا در درکش می‌دهیم عمل به آن مسأله خوف ضرر دارد و پرهیز از آن واجب است. ✍بررسی بر اساس ادراکات خارجی: شما این بدن را شکافتی تا تک تک اجزاء آن را ادراک کنی و طب حسی به دست بیاوری. فقط در ادراک همین بدن هم احتمال خطاست و نمی‌توان عمل کرد چون خوف ضرر هست و با غرص جمع نمی‌شود. چه برسد به اینکه بخواهی از استقراء هم استفاده کنی و آنچه از این بدن درک کردی را برای همه‌ی بدن ها قائل بشوی. اینجا دیگر صرف درک، نیست و صرف محاوره نیست که همان را مبنا بگیرید بلکه در تدوین این علم بایستی غرض آن را در نظر گرفت. چرا که غرض، محصول عمل به مسائل آن علم است. اما اگر صرف ادراک و بیان ادراک باشد می‌شود طب توصیفی و آن مشکلی ندارد که هرکسی ادراک خودش را از بدن ها توصیف کند و بیان کند. اما طب توصیفی چون مقدمه‌ی طب عملی است پس حتی در طب توصیفی هم، نمی‌توانیم مساله‌ای را که از آن احتمال خطا می‌رود جای دهیم. ◀️بنابراین، تجربه و ادراکات شخصی بشر هیچ جایگاهی در طب ندارد و از اصل از دایره‌ی مسائل علم طب خارج است. پس طب حسی یا طب تجربی (که با علم حقیقی) به دست می‌آید باطل و منسوخ است و باید به دنبال راه دیگری برای حصول علم طب رفت. ❇️تنها یک راه حل برای داخل کردن طب حسی یا طب تجربی در علم طب داریم و آن اینکه ادراکات بدنها، استقراء تام باشد. یعنی تمام اجزاء همه‌ی بدن ها کشف شود و سپس بدون احتمال خطا ادراک شود که با فرض اینکه استقراء تام ممکن باشد، هرگز از خطا ایمن نیستیم پس چنین چیزی محقق نمی‌شود مگر اینکه اولاً بدون استقراء تام، علم به همه‌ی افراد شیئ پیدا کنیم و ثانیاً احتمال خطا را به کلی از بین ببریم. اولی فقط از راه دومِ علم حقیقی به دست می‌آید یعنی از راه افاضه و وحی و دومی نیز فقط برای معصوم متصور است که بی خطاست.
◀️پس تنها راهی که بتوانیم به مسائل علم طب عمل کنیم این است که آن مسائل از راه وحی و بدون خطا به دست بیاید و فرضِ «عمل نکردن» هم در طب بی‌معناست لذا حتی نمی‌توان در طب توصیفی هم قائل به علم غیر وحیانی شد و هر مساله‌ ای از طب که از طریق غیر وحی به دست می‌آید اصلا از دایره‌ی علم‌ طب خارج است. ❇️پس طب غیر وحیانی نداریم یعنی چیزی به نام طب غیر اسلامی نداریم. ✍اما به ما وحی نمی‌شود و بی خطا هم نیستیم پس چگونه علم طب حاصل کنیم؟ پاسخ: فقط با علم نظری. یعنی همان سماع من عالم. یعنی از عالم حقیقیِ بی خطا بشنویم. و هیچ راه دیگری جز این نیست. ❗️سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده هر ۱۰ سال یکبار کل نظریات پزشکی نقض می‌شود! پس هیچ اعتباری ندارد و هرگز نمی‌توان به طب تجربی عمل کرد. ❇️فقط یک راه باریکه‌ای برای نجات طب تجربی از افتادن در زباله دان علوم داریم و آن اینکه: آنچه را که با حس و قوای مدرکه از بدنها ادراک می‌کنیم، مصداق همان چیزی باشد که از قبل با علم نظری از طب وحیانی دانسته باشیم تا بتوانیم بفهمیم اولاً کدام یک از مدرکاتمان که مخصوص یک بدن است، مطلق بوده که آن را تعمیم به همه‌ی بدنها دهیم و ثانیاً ادراک کدام یک خطا نداشته که بتوان به آن عمل کرد ◀️پس کسی که علم به طب وحیانی ندارد اصلا اجازه‌ی طبابت ندارد مگر در حالت اضطرار. اما فی نفسه و در مقام اولی و بالذات، اجازه‌ی رجوع به کسی که آگاهی از طب وحیانی ندارد، نداریم چون اولاً طبش اصلا طب نیست و نمی‌توان گفت علم طب دارد و ثانیاً همواره از عمل به تجویزاتش خوف ضرر جدی می‌رود و پرهیز واجب است. ◀️پس طب تجربی فقط در کنار طب نظری که از راه وحی فهمیدیم درست است و خوب است. و البته با در نظر گرفتن این اصل که: «هرجا خوف از ضرر حدی هست پرهیز واجب است.» ✍و اما در داخل مسائل خود «طب وحیانی» اگر چیزی تجویز شد دیگر از ضرر در امانیم و می‌توانیم همان را به حالات دیگر بدهیم مادامی که خوف ضرر جدی نرود. مثلاً گیاهانی که در روایات آمده را می‌توان به اشکال دیگر که خوف ضرر جدی ندارند تجویز کرد چون با غرض علم تنافی ندارد. (دقت شود آنچه که مانع عمل است ضرر جدی است نه مطلق ضرر. هرچند ضرر غیر جدی با غرض تنافی دارد اما نتیجه‌ی عمل به آن، غرض را به کلی از بین نمی‌برد) ◀️پس طب فقط باید وحیانی باشد و ما باید اولاً برویم با علم نظری، به وحی علم پیدا کنیم و همانهم با یقین به دست بیاوریم که خوف ضرر نرود، سپس با به کار بستن آن، به کسب طب حسی یا تجربی هم بپردازیم. ✍حال ما محتاج به چه مقدار از طب وحیانی هستیم؟ پاسخ: آن مقداری که خوف ضرر جدی نرود. یعنی آن مقداری که برای اصل علم الابدان کافی است یعنی اصول طب. اما فروعات طب نرسد مهم نیست چون وقتی به اصول پایبند باشیم از عمل به فروعاتی که خود حاصل کردیم خوف ضرر جدی نمی‌رود. ◀️پس اگر اصول برسد کافی است. لذا امام صادق علیه السلام فرمودند: «علینا بالقاء الاصول علیکم التفریع» (القاء اصول با ماست و فرع زدن با شماست) ◀️پس اولین مرحله‌ی علم طب، رفتن به سراغ منقولاتی است که از وحی رسیده یعنی روایات و آیات و سپس تدوین و تنظیم آنها با موضوع واحد. یعنی از بین تمام روایات و آیات، مسائل را به شکل قضایای حملیه با موضوع و محمول بیان کنیم سپس همه‌ی مسائلی که موضوعات آن داخل در مفهوم «بدن» می‌شود را جدا کرده و طب اسلامی را مدون کنیم.
چون کار پیغمبر تدوین به زبان امروزی نیست. این بشر هست که گرفتار ظواهر شده و ماهم برای اینکه صدایمان به گوش بشر برسد مجبوریم به شکلی که بشنوند بیان کنیم. وگرنه حق آن است که نزد معصوم بنشینی و بشنوی و عمل کنی. ❇️پس بایستی تمام روایاتی که در آنها بدن یا اجزاء بدن آمده هر یک را به شکل قضایای حملیه بیان می‌کنیم سپس مشترکاتشان را می‌گیریم و موضوع طب اسلامی و مسائلش را در می‌یابیم. ✳️فایده علم 🗣آنچه که از انجام آن برای فاعل پدیدار و حاصل می‌شود. ✍ که در اینجا مساوی با غرض علم طب است. یعنی همان صحت و عافیت یا سلامتی. ✳️جنس علم 🗣اینکه علم عقلی است یا نقلی؟ آلی است یا اصالی؟ توصیفی است یا دستوری؟ کسبی است یا غریزی؟ حقیقی یا اعتباری؟ ✍علم ‌طب، علم نقلیِ اصالیِ حقیقیِ کسبی است که گاهی توصیفی و گاهی دستوری است. طب توصیفی همان طب علمی و طب دستوری همان طب عملی است که صاحب الموجز گفته بود ❇️وجه تسمیه علم (دلیل نامگذاری) ✍چرا به طب می‌گویند طب؟ این را هم فقط مؤلف باید بگوید. همان شارح. از روایات این رسیده که حضرت موسی بن عمران علیه السلام وقتی بیمار شد گفت: خدایا دوا از کیست؟ خدا گفت: «من». گفت: شفا از کیست؟ خدا گفت: «از من». گفت: پس مُعالِج ها (یعنی درمانگران) چه می‌کنند. خدا فرمود: «یطبب انفسهم». (دل مردمان را خوش می‌کنند) و از این رو طبیب (دل خوش کن) نامیده شدند و علمشان طب. ☹️دقیقا برعکس کاری که اطبای طب امروزی می‌کنند! ✳️مدوِّن یا مؤلّف علم ✍همان پایه گذار علم که ثابت شد فقط خداوند است در روایت هم داریم طبیب هر نفسی خالق اوست. استدلال عقلی این بخش را به طور مفصل، امام صادق علیه السلام در روایت اهلیلجه فرمودند که به جهت تبرک، به ذکر اصل روایت و ارجاع به آن اکتفا می‌کنیم. ✳️فهرست ابواب علم ✍اول ادراک می‌کنیم؛ سپس بیان مسائل؛ سپس بیان مشترکات موضوعات که ادراکشان آسان تر است و دقت کمتری می‌خواهد هریک را در قالب یک باب می‌نویسیم. مثلا علم به امور طبیعیه یک باب و علم به حالات یک باب دیگر. ✳️مرتبه‌ی علم (جایگاه علم در میان دیگر علوم) 🗣یعنی در مقام تعلیم و تعلّم رتبه اش نسبت به دیگر علوم، مقدّم است یا مؤخّر. ✍این نسبی است مثلا نسبت به زبان مؤخر است اما نسبت به اکثر علوم مقدم است. مثل فهم بعضی احکام فقهی که مستلزم علم به بدن است. شاید این روایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در این خصوص کافی باشد: «العلم علمان. علم الادیان و علم الابدان» (علم یعنی دو علم. علم دینها و علم بدنها) و همچنین فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام: «العلم علی اربعة علم الفقه للادیان علم النحو للسان علم النجوم لمعرفة الزامان و علم الطب للابدان» (علم بر چهار قسم است: علم فقه برای دینها علم نحو برای زبان علم نجوم برای شناخت زمانها و علم طب برای بدنها) ✳️انحاء تعلیمیه (روشهای تعلیم علم) 🗣تحدید، تقسیم، تحلیل، برهان. *تعریف: که همان بیان جنس و فصل است. اینکه مسائل علم را با جنس و فصل هر یک از مفاهیم بیان کنیم. مثلا هر یک از ابواب را تعریف کنیم. بدن را تعریف کنیم. روح را طبع را بیماری را و ... *تقسیم: تکثیر از اعم به اخص. مثل تقسیم انسان به مذکر و مؤنث‌. در علم طب مثلا بگوییم: بدن چیزی است شامل اعضاء و قوا و ارواح و غیره می‌شود و اعضاء شامل قلب و ... *تحلیل: تکثیر از اخص به اعم. از جزء به کل. مثلاً در علم طب از سلول شروع کنیم و بگوییم چندین سلول داریم: سلول پوست و... تا نهایتا به بدن برسیم *برهان: بیان مطلب از طریق قیاس منطقی است. یعنی همان صغری کبری نتیجه ✍همانطور که مبحث تعریف علم گفته شد، تعلیم ناگزیر از تصور دو طرف است یکی عالم و یکی متعلم. عالم اگر علم نظری داشته باشد خودش متعلم است پس قطعا باید علم حقیقی داشته باشد لذا تعلیم علم طب تنها از سوی کسی که همه‌ی بدن ها را ادراک کرده صحیح هست که باتوجه به مبحث خطا و استقراء که گفته شد چاره ای نیست جز اینکه تعلیم دهنده آن را از طریق وحی و بدون خطا به دست آورده باشد. و ما نیز پس از تدوین طب اسلامی می‌توانیم آن را به هریک از این چهار روش تعلیم دهیم. ❇️پس به توفیق و عنایات اهل بیت علیهم السلام خط بطلانی بر تمام طبهای غیر اسلامی کشیدیم و منکرین طب اسلامی را مفتضح کردیم. ✍چیزی به نام طب غیر اسلامی نداریم. 📝سید جواد موسوی 🤲الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة محمد و آل محمد علیهم الصلاة و السلام کپی بدون ذکر منبع شرعاً جایز نیست: http://eitaa.com/joinchat/2754871296C073fd6ff12
📣آموزش تخصصی «حجامت رضوی» ✔️استاد (مؤلف کتاب «حجامت اصیل اسلامی») ❤️شرح همه‌ی احادیث حجامت 👈با محوریت «رساله ذهبیه امام رضا علیه السلام» 🔮تبیین همه‌ی اختلافات در بحث حجامت از جمله: 👈اختلاف در اوقات حجامت 👈در ابزار حجامت 👈در تدابیر قبل از حجامت 👈در روش تیغ زدن و بادکش کردن 👈در تدابیر بعد از حجامت 📋همراه با ارائه‌ی مدرک در قم برگزار می‌گردد. ⏱زمان برگزاری کلاس: 👈۶ تا ۸ دی (به مدت سه روز) 👈ساعت ۱۴ تا ۱۷ ✔️✔️ اسکان رایگان ✔️✔️ ❤️هزینه‌ی دوره: 👈۱/۰۵۰/۰۰۰ تومان 👈۱۰ نفراول ثبت نامی ۷۸۵ هزار تومان 👈 ۱۰ نفر دوم ۸۹۵ هزار تومان 🔺برای افرادی که امکان شرکت حضوری ندارند: صوت تدریس + فیلم حجامت در گروه کلاس گذاشته شده و هزینه ثبت نام هر یک از این افراد ۳۹۹ هزار تومان می‌شود. 📝شماره کارت جهت ثبت نام 6104337478904541 💳سید محمد جواد موسوی بعد از واریز مبلغ، فرم لینک زیر را تکمیل کنید: https://digiform.ir/c56aad62e3 سپس تصویر فیش واریزی را به همراه نام و نام خانوادگی به آیدی زیر بفرستید: @Bhsmjm @TebboZendegiEslami
🤲🏻دعای تسکین دردها 📜متن روایت: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: أَنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ يُنَشِّرُ بِهَذَا اَلدُّعَاءِ تَضَعُ يَدَكَ عَلَى مَوْضِعِ اَلْوَجَعِ وَ تَقُولُ أَيُّهَا اَلْوَجَعُ اُسْكُنْ بِسَكِينَةِ اَللَّهِ وَ قِرْ بِوَقَارِ اَللَّهِ وَ اِنْحَجِزْ بِحَاجِزِ اَللَّهِ وَ اِهْدَأْ بِهَدْءِ اَللَّهِ أُعِيذُكَ أَيُّهَا اَلْإِنْسَانُ بِمَا أَعَاذَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عَرْشَهُ وَ مَلاَئِكَتَهُ يَوْمَ اَلرَّجْفَةِ وَ اَلزَّلاَزِلِ تَقُولُ ذَلِكَ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ لاَ أَقَلَّ مِنَ اَلثَّلاَثِ 📝ترجمه روایت: امام صادق علیه السلام فرمود: همانا پیامبر صلی الله علیه و آله همیشه با این دعا درد را برطرف می‌کرد: دستت را بر موضع درد می‌گذاری و می‌گویی: «أَيُّهَا اَلْوَجَعُ اُسْكُنْ بِسَكِينَةِ اَللَّهِ وَ قِرْ بِوَقَارِ اَللَّهِ وَ اِنْحَجِزْ بِحَاجِزِ اَللَّهِ وَ اِهْدَأْ بِهَدْءِ اَللَّهِ أُعِيذُكَ أَيُّهَا اَلْإِنْسَانُ بِمَا أَعَاذَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ عَرْشَهُ وَ مَلاَئِكَتَهُ يَوْمَ اَلرَّجْفَةِ وَ اَلزَّلاَزِلِ» (یعنی ای درد! ساکن شو با سكينه‌ی خدا و قرار بگير با وقار خدا و بركنار شو با برکنارکننده‌ی (از سویِ) خدا و آرام شو به آرامشِ‌ خدا. ای انسان! تو را به همان چیزی پناه می‌دهم که خدا‌ی عز و جل عرش خود و فرشته‌هايش را در روز لرزش و زلزله‌ها با آن چیز پناه داد‌.) این را هفت بار می‌گویی و کمتر از سه بار نشود. منبع: 📕کافی؛ ج ۲؛ ص ۵۶۷ آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
♦️عادت حجامت♦️ (در ۲ فرسته) ۱/۲ 📜متن روایت: مَعَانِی الْأَخْبَارِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نِعْمَ الْعِیدُ عِیدُ الْحِجَامَةِ یَعْنِی الْعَادَةَ تَجْلُو الْبَصَرَ وَ تَذْهَبُ بِالدَّاءِ 📝ترجمه‌ی روایت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «عید حجامت چه عید خوبی است. یعنی عادت. چشم را جلا می‌دهد و بیماری را از بین می‌برد» منابع: 📘معانی الاخبار، ص ۲۴۷ 📚بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۱۱۶ ✍🏻بیان: باتوجه به این روایت، حجامت باید به شکل یک عادت همیشگی انجام شود. البته بعضی‌ها کلمه‌ی «عید» را به همان معنای خود عید گرفتند و حجامت را سالی یک یا دو مرتبه می‌دانند زیرا عید یا عید فطر است یا غدیر. و سالی یک یا نهایتا دو مرتبه است. ولی این برداشت به چند دلیل غلط است: ۱-لازمه‌ی این استدلال آن است که حجامت هم مانند عید فطر و قربان در کل سال تنها یک روز خاص و معین داشته باشد که اینطور نیست. ۲-از کجای لفظ عید پی بردید که منظور عید فطر یا غدیر است؟ شاید عید قربان و عید مبعث و عید الزهرا سلام الله علیها و امثال آن را داخل کند که در این صورت بیش از سالی یک یا دو مرتبه است. ۳-باتوجه به این استدلال عید جمعه هم داخل می‌شود پس در نتیجه حجامت باید هر هفته انجام شود؛ زیرا جمعه هر هفته محقق می‌شود! ولی این ادعا با روایات اوقات حجامت منافات دارد؛ زیرا حجامت نباید به غیر از وسط ماه انجام شود مگر در حالت اضطرار و در این روایت، رسول خدا در مقام بیان حالت اضطرار نیستند. ❤️و اما روایتی که به خوبی معنای عادت را برای لفظ «عید حجامت» ثابت می‌کند: 📜متن روایت: وَ لْتَکُنِ الْحِجَامَةُ بِقَدْرِ مَا مَضَی مِنَ السِّنِینَ ابْنُ عِشْرِینَ سَنَةً یَحْتَجِمُ فِی کُلِّ عِشْرِینَ یَوْماً وَ ابْنُ الثَّلَاثِینَ فِی کُلِّ ثَلَاثِینَ یَوْماً وَ ابْنُ أَرْبَعِینَ سَنَةً فِی کُلِّ أَرْبَعِینَ یَوْماً وَ مَا زَادَ فَبِحَسَابِ ذَلِکَ 📝ترجمه‌ی روایت: امام رضا علیه السلام فرمود: «و حجامت باید به اندازه‌ای که از سن گذشته است باشد. بیست ساله در هر بیست روز و سی ساله در هر سی روز و چهل ساله در هر چهل روز حجامت کند. و آن که بیشتر است پس به همین حساب باشد.» منبع: 📙رساله ذهبیه؛ م. نجف، ص ۵۵ ✍🏻بیان: باتوجه به این روایت انسان باید مداومت بر حجامت داشته باشد و همانطوری که رسول خدا فرمود، حجامت را بر خود «عادت» کند. که البته با توجه به دستورات قبلی امام در رساله، این دستور برای کسی است که وعده‌های غذایی اش طبق رساله ذهبیه بوده و بعد از هر وعده‌ی غذایی سه پیاله از شراب حلال رضوی می‌نوشد که در این صورت خون زیادی در بدنش تولید خواهد شد. ✓اما نکته ای بسیار دقیق در این روایت آمده که اگر به آن دقت نکنید ممکن است ضرر جدی به بدن وارد شود. در چند سطر قبل تر از این عبارات، امام یک قاعده‌ی کلی درباره‌ی وقت حجامت می‌فرمایند: 📜متن روایت: فَلَا تَحْتَجِمْ الّا لِاثْنَتَیْ عَشْرَةَ تَخْلُو مِنَ الْهِلَالِ إِلَی خَمْسَ عَشْرَةَ مِنْهُ. فَإِنَّهُ أَصَحُّ لِبَدَنِکَ فَإِذَا نَقَصَ الشَّهْرُ فَلَا تَحْتَجِمْ إِلَّا أَنْ تَکُونَ مُضْطَرّاً إِلَی اِخْراجِ الدَّم وَ ذَلِکَ لِأَنَّ الدَّمَ یَنْقُصُ فِی نُقْصَانِ الْهِلَالِ وَ یَزِیدُ فِی زِیَادَتِهِ 📝ترجمه‌ی روایت: امام رضا علیه السلام فرمود: «پس حجامت نکن مگر در دوازدهمین روز که از هلال می‌گذرد تا پانزدهمین روز از آن. پس همانا این برای بدنت سالم کننده‌تر است. پس همینکه ماه قمری، ناقص شد پس حجامت نکن مگر اینکه ناچار به بیرون کردن خون بشوی و این به خاطر آن است که خون با کم شدن هلال کم و با زیاد شدن آن زیاد می‌شود.» منبع: 📙رساله ذهبیه؛ م. نجف، ص ۵۴ ✍🏻بیان: نکته ای که باید توجه شود این است که در هر بازه‌ی زمانیِ حجامت که بر اساس سنِ هر شخص، متفاوت است فقط در دوازدهم ماه الی پانزدهم ماه می‌توان حجامت کرد. پس در هر بازه‌ی زمانی باید منتظر این ایام بشود تا حجامت کند و اگر در این ایام قرار نگرفت نباید حجامت کند مگر در شرایط اضطراری قرار بگیرد که بحث آن جداست و باید به شکل موردی، مزاج شخص بررسی شود. ادامه دارد... @TebboZendegiEslami
کانال طب و زنـدگے اسـلامے
♦️عادت حجامت♦️ (در ۲ فرسته) ۱/۲ 📜متن روایت: مَعَانِی الْأَخْبَارِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ ب
۲/۲ ✍🏻حال باتوجه به آنچه گفته شد چند مثال می‌زنیم تا بفهمانیم هر شخص در حالت معمول به چه مقدار حجامت در طول سال نیازمند است. به عنوان مثال شخصی که ۲۰ سال قمری از عمرش می‌گذرد و اولین حجامت خود را در دوازدهم یکی از ماه‌های قمری انجام داده هر بازه‌ی زمانیِ حجامتِ او که ۲۰ روزه است -با فرض اینکه ماه‌های قمری یک در میان، ۳۰ و ۲۹ روزه باشند- به شکل زیر محاسبه می‌شود: ✅۲۰ روز اول: از دوازدهم همان ماه تا دوم ماه بعدی (که همان یک مرتبه حجامتی که در دوازدهم ماه انجام داده برای بازه‌ی ۲۰ روزه‌ی اول کافی است). ✅۲۰ روز دوم: از سوم تا بیست و سومِ ماه دوم (که فقط در دوازدهم تا پانزدهم ماه دوم می‌تواند یک مرتبه حجامت کند و همین برای بازه‌ی ۲۰ روزه‌ی دوم کافی است) ✅۲۰ روز سوم: از بیست و چهارمِ ماه دوم تا سیزدهمِ ماه سوم (که فقط در دوازدهم تا سیزدهم ماهِ سوم می‌تواند حجامت کند و همین برای بازه‌ی ۲۰ روزه‌ی سوم کافی است) ❌۲۰ روز چهارم: از چهاردهم ماه سوم تا چهارم ماه چهارم (که ایام مناسبی برای حجامت ندارد به جز همان روز اول و دوم که چون با حجامت قبلی فاصله‌ی ۲۰ روزه ندارد نباید حجامت کند) ✅۲۰ روز پنجم: از پنجم تا بیست و پنجمِ ماه چهارم (که فقط در دوازدهم تا پانزدهمِ ماه چهارم می‌تواند یک مرتبه حجامت کند و همین برای باز‌ه‌ی ۲۰ روزه‌ی پنجم کافی است) ✅۲۰ روز ششم: از بیست و ششمِ ماه چهارم تا شانزدهمِ ماه پنجم (که فقط در دوازدهم تا پانزدهمِ ماه پنجم می‌تواند یک مرتبه حجامت کند و همین برای بازه‌ی ۲۰ روزه‌ی ششم کافی است) ❌۲۰ روز هفتم: از هفدهم ماه پنجم تا هفتم ماه ششم (که ایام مناسبی برای حجامت ندارد و نباید حجامت کند) ✅۲۰ روز هشتم: از هشتم تا بیست و هشتمِ ماه ششم (که فقط در دوازدهم تا پانزدهمِ ماه ششم می‌تواند یک مرتبه حجامت کند و همین برای بازه‌ی ۲۰ روزه‌ی هشتم کافی است) ✅۲۰ روز نهم: از بیست و نهمِ ماه ششم تا بیستمِ ماه هفتم (که فقط در دوازدهم تا پانزدهم ماه هفتم می‌تواند یک مرتبه حجامت کند و همین برای بازه‌ی ۲۰ روزه‌ی نهم کافی است) ❌۲۰ روز دهم: از بیست و یکمِ ماه هفتم تا یازدهمِ ماه هشتم (که ایام مناسبی برای حجامت ندارد و نباید حجامت کند) ✅۲۰ روز یازدهم: از دوازدهمِ ماه هشتم تا سومِ ماه نهم (که فقط در دوازدهم تا پانزدهمِ ماه هشتم می‌تواند یک مرتبه حجامت کند و همین برای بازه‌ی ۲۰ روزه‌ی یازدهم کافی است) ✳️۲۰ روز دوازدهم مانند ۲۰ روز دوم حساب می‌شود و از این به بعد به همین شکل حجامت می‌کند. ✳️توجه: حجامت نکردن شخص در بازه‌هایی که در آن، وقت مناسبی برای حجامت نیست منافاتی با «عادت حجامت» و منافاتی با قاعده‌ی «هر ۲۰ روز یکبار» ندارد؛ زیرا اولاً استمرار و مداومت بر حجامت که مقتضای معنای عادت است، باقی است و ثانیاً امام که فقط و فقط نفرمود «۲۰ روز یکبار» بلکه به شدت از حجامت کردن در غیر از دوازدهم تا پانزدهم هم نهی فرمود. پس بنابراین امام علیه السلام دستور به رعایت دو ملاک دادند که اگر یکی از آنها مراعات نشود نباید حجامت کرد. ✍🏻باتوجه به مجموع آنچه گفته شد باید عرض کنیم تعداد حجامت در طول سال باید زیاد باشد زیرا: ✓اولاً خون خطرناک ترین طبع از طبایع چهارگانه است و ائمه علیهم السلام فرمودند: مانند بنده‌ای است که چه بسا مولایش را بکشد که آمار مرگ و میر در ایران نیز مؤید همین مطلب است؛ زیرا شایع ترین علت مرگ در ایران گرفتگی عروق و مشکلات قلبی و خونی و فشار خون است. همچنین ائمه علیهم السلام، نسبت به هیجان و طغیان و جوشش و تبیغ خون هشدار جدی دادند که همه‌ی اینها با حجامت دفع می‌شود. ✓ثانیاً باتوجه به روایات، خون از غذا تولید می‌شود و هیچ غذایی حتی با کیفیت‌ترین و سالم‌ترین آن‌ها از آلودگی مبرا نیست پس در نتیجه خونِ حاصل از آن هم آلودگی دارد و باید مرتباً پاکسازی شود که بهترین راه آن حجامت با بازه‌های زمانی کوتاه است. ✓ثالثاً لحن دستور خداوند در شب معراج به رسول خدا صلی الله علیه و آله بسیار شبیه دستور به مسواک است و ظاهراً همانطور که مسواک هم بایستی با دفعات زیاد و مداوم انجام شود حجامت هم باید همیشه و مداوماً انجام شود تا بدن سالم باشد و تمام اخلاط اربعه‌ی موجود در خون، دائماً تصفیه شده و به حالت معتدل برسند. ✓رابعاً علت خارجی بیماری‌ها و به هم ریختگی طبایع، گناه، باور و شیطان است و هر سه از این موارد تأثیر مستقیم در خون دارد و با سوزاندن خون یا ایجاد عفونت و هیجان و ... موجب بروز بیماری می‌شوند. پس لازم است به طور مداوم خون از بدن خارج شود. ✍🏻پس بهترین راه سلامتی از کل بیماری‌ها حجامت با تعداد بالا و البته با رعایت بازه‌های زمانی است خصوصاً در کنار مصرف مداوم شراب حلال امام رضا علیه السلام یا مصرف زیاد شکر سرخ و گوشت است. آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
🔁بازه‌ی حجامت🩸 ✍🏻ابتدا مطلب «عادت حجامت» را بخوانید. ✍🏻برای محاسبه‌ی بازه های حجامت خود، مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید: 1⃣ابتدا با کمک سایت زیر، تاریخ تولد خود، و تاریخ امروز را از شمسی به قمری تبدیل کنید و سپس با تفریق آن دو، سن قمری تقریبی خود را به دست آورید. سپس محاسبه کنید که در چه ماه قمری و شمسی، عدد سن شما بیشتر می‌شود. آدرس سایت: https://www.bahesab.ir/time/conversion/ 2⃣اگر از آخرین حجامتتان تا امروز، کمتر از عدد سنتان، فاصله است؛ بنابراین از تاریخ همان حجامت، اولین بازه‌ی شما محاسبه می‌شود. مثلا شخص ۲۷ ساله ای که در یکم فروردین حجامت کرده، بازه‌ی اول او، از ۱ فروردین تا ۲۸ فروردین است. که همان حجامتی که در ۱ فروردین کرده برای این بازه کافی است. سپس بازه‌ی بعدی از ۲۹ فروردین شروع می‌شود. 3⃣اگر از تاریخ آخرین فصد، جراحی یا خونریزی شَدید تا امروز، کمتر از عدد سنتان فاصله است باید صبر کنید تا به اندازه‌ی عدد سنتان از آن تاریخ بگذرد و سپس منتظر ایام مناسب حجامت باشید و با اولین حجامتی که می‌کنید اولین بازه‌ی شما حساب می‌شود. مثلاً شخص ۳۲ ساله ای که در ۲۸ اسفند، جراحی یا فصد یا خونریزی شدید داشته باید حداقل تا ۳۱ فروردین صبر کند، سپس از روز یکم اردیبهشت وارد بازه‌ی دوم می‌شود که باید منتظر اوقات مناسب برای حجامت باشد. 4⃣در هر بازه فقط در روزهای دوازدهم تا پانزدهم ماه قمری که سه شنبه و جمعه نباشد مجاز به حجامت هستید وگرنه نباید حجامت کنید مگر اینکه مضطر شوید. 5⃣اگر در یکی از بازه‌ها به هر دلیلی حجامت نکردید باید تا اولین وقت مناسب صبر کنید و سپس بازه‌های بعدی از حجامت جدید محاسبه می‌شود ولی اگر خونریزی شدید و فصد انجام شد، باید حداقل به عدد سنتان از آن تاریخ بگذرد. 6⃣طبق محاسبات، بازه‌ی افراد ۱۲ ساله یا کم سن تر، ۳۰ روزه است. ✍🏻چند مثال: ۱-شخص ۲۳ ساله ای که ۱ فروردین حجامت داشته ولی در تاریخ ۸ فروردین دچار جراحی یا خونریزی شدید می‌شود. بازه‌ی اول و دوم آن را حساب کنید. 📝جواب: ابتدا باید ۲۳ روز از ۸ فروردین بگذرد. (۳۱=۲۳+۸) در این ۲۳ روز به هیچ وجه نباید حجامت کند. سپس بازه‌ی اول از اولین حجامتی که پس از گذر این ۲۳ روز انجام می‌دهد محاسبه می‌شود. مثلاً ایام مناسب اردیبهشت، ۱۶ و ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ اردیبهشت است (مطابق با دوازدهم، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه قمری). در هرکدام از این چند روز که حجامت کند اولین بازه از همان روز حساب می‌شود و آن روز می‌شود یکمِ بازه‌ی اول. ۲-خانمی ۳۲ ساله که قاعدگی ۱۰ روزه دارد و در تاریخ ۵ فروردین تمام شده و ۱۹ اسفند ۹۷ حجامت کرده‌ بازه‌ی اول او از کدام روز حساب می‌شود؟ 📝جواب: از ۱۹ اسفند تا ۲۲ فروردین. ۳-کودکی ۱ ساله که دچار خون دماغ است در تاریخ ۲۱ بهمن حجامت کرده ولی روز ۱۹ و ۲۰ بهمن خون دماغ بوده. بازه‌ی اول او از کدام روز حساب می‌شود؟ 📝جواب: از ۲۱ بهمن تا ۳۰ روز بعد یعنی تا ۲۱ اسفند که همان حجامت ۲۱ بهمن در این بازه کافی است. ۴-پسری ۱۸ ساله که در تاریخ ۱۰ بهمن دچار شکستگی پا شده و در تاریخ ۱۰ اسفند فصد کرده اولین بازه حجامت او از چه روزی است؟ 📝جواب: از اولین حجامتی که پس از گذر ۱۸ روز از فصد، انجام می‌دهد. یعنی ابتدا باید از ۱۰ اسفند ۱۸ روز بگذرد که می‌شود ۲۸ اسفند. بنابراین از روز ۲۹ اسفند به بعد، منتظر وقت مناسب حجامت باشد و با اولین حجامت، بازه‌ی او از همان روز حساب می‌شود. آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
🤍بہترین زمان نوره زدن، جـمـعــہ است❗️ 🔶🔹روایت اول 📜متن روایت: عَلِيُّ بنُ إِبرَاهِيمَ عَن أَحمَدَ بنِ أَبِي عَبدِ اَللَّهِ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبدِ اَللَّهِ عَلَيهِ اَلسَّلاَمُ قالَ: قِيلَ لَهُ يَزعُمُ بَعضُ اَلنَّاسِ أَنَّ اَلنُّورَةَ يَومَ اَلْجُمُعَةِ مَكرُوهَةٌ فَقَالَ «لَيْسَ حَيثُ ذَهَبَ! أَيُّ طَهُورٍ أَطهَرُ مِنَ اَلنُّورَةِ يَومَ اَلجُمُعَةِ؟!» 📝ترجمه‌ی روایت: احمد گفت: به امام صادق علیه السلام گفته شد: بعضی از مردم گمان می‌کنند که نوره در روز جمعه مکروه است. پس حضرت فرمود: «اینچنین که می‌روند نیست! کدام پاک کننده‌ای پاک کننده تر از نوره‌ در روز جمعه؟!» منبع: 📕کافی ج ۳، ص ۴۳۰ و ج ۶ ص ۵۰۶ ✍🏻بیان: ✓علامه مجلسی در شرح خود بر این حدیث می‌فرماید: «يدل على أن المنع الوارد فيه محمول على التقية» (این روایت بر این دلالت می‌کند که منع وارد درباره‌ی در جمعه –که در روایات دیگر وارد شده– بر تقیه حمل می‌شود: مرآة العقول، ج ۱۵، ص ۳۷۱) ✓دلیل این سخنِ علامه، روایتی است که امام صادق علیه السلام فرمود: «آنچه از من شنیدی که شبیه قول مردم بود پس در آن تقیه است.» (التهذيب ج ۸، ص ۹۸ و الإستبصار ج ۳، ص ۳۱۸) و در این روایتی که ذکر شد نیز سخن از قول مردم شده و نشان می‌دهد روایات دیگری که از نوره زدن در جمعه نهی می‌کرده مطابق با قول مردم بوده پس در آن‌ها تقیه بوده است. ✓هرچند لحن شناسان با نظر به روایاتِ نهی از نوره زدن در جمعه می‌فهمند که هیچ تعارضی با این روایت ندارد! چرا که در آن روایات، ائمه علیهم السلام فرمودند: «هرکس در چهارشنبه نوره بزند ترس بر او می‌رود و هرکس در جمعه نوره بزند و پیسی بگیرد کسی به جز خودش را سرزنش نکند! (عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۲۴۸ و من لايحضره الفقيه ج ۱، ص ۱۲۰)» و برای یک لحن شناس و فقیه حقیقی پرواضح است که این لحن، گویای آن است که علت پیسی گرفتنِ کسی از نوره در چهارشنبه و جمعه باور غلط او به این اتفاق است پس تنها خودش سزاوار سرزنش است که چنین باور غلطی دارد؛ یعنی علت پیسی گرفتنش خود این نوره زدن در جمعه نیست بلکه علت اصلی، باور غلط اوست. ولی کسی که باورش را از دهان مردم نمی‌گیرد و به آنچه مردم می‌گویند اعتنا نمی‌کند بلکه باورهایش را فقط با شنیدن از اهل بیت علیهم السلام می‌گیرد، هیچ اعتقادی به پیسی گرفتن از نوره در جمعه نخواهد داشت و با نوره زدن در جمعه پیسی نخواهد گرفت بلکه همانگونه که امام فرمود به نهایت پاکیزگی پاک خواهد شد! ✓عین همین مسأله درباره‌ی حجامت چهارشنبه نیز وارد است؛ زیرا همین لحن و بیان درباره‌ی حجامت چهارشنبه آمده است (مکارم الأخلاق ج ۱، ص ۷۵) و اگر کسی به نحسی چهارشنبه و بد بودن حجامت در چهارشنبه باور نداشته باشد بلکه به هدف ابطال این باور حجامت کند نه تنها هیچ آسیبی نمی‌بیند بلکه از هر آفت و گزندی در امان بوده و بدنش به کلی پاکسازی خواهد شد. (طب الأئمة علیهم السلام ج ۱، ص ۵۸ و الخصال ج ۲، ص ۳۸۶) 🔶🔹روایت دوم 📜متن روایت: عِدَّة مِن أَصحَابِنَا عَن سَهلِ بنِ زِيَادٍ عَن مُحَمَّدِ بنِ سِنَانٍ عَن حُذَيفَة بنِ مَنصُور قالَ سَمِعتُ أَبا عَبدِ اَللَّه عَلَيهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: «كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ يَطلي اَلعَانَةَ وَ مَا تَحتَ الأَليَتَيْنِ في كُلِّ جُمُعَة.» 📝ترجمه روایت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله در هر جمعه، زیر شکم و زیر باسن را نوره می‌زد.» منبع: 📕کافی ج ۶، ص ۵۰۷ ✍🏻بیان: ✓منظور از «تحت الألیتین» کل ناحیه‌‌ای است که روی مقعد و اطراف آن را تا بیضه و اطراف بیضه شامل می‌شود که پوست این ناحیه نسبت به نواحی دیگر، به نوره حساس‌تر است و زودتر می‌سوزد. ✓تجربه نشان داده است که نوره در روز جمعه یا اصلا نمی‌سوزاند و یا در صورت عدم رعایتِ کاملِ آدابی که در آمده، بسیار بسیار اندک می‌سوزاند که با روغن مالی نهایتاً در عرض دو روز خوب خواهد شد. اما در روزهای دیگر، پوست حساسیت بسیار بیشتری نسبت به نوره دارد و در اکثر مواقع می‌سوزد. دلیل این مطلب روایتی است که می‌فرماید: «خون در هر شب جمعه از ترس قیامت به درون بدن می‌رود و تا پنج شنبه‌ به جایگاه خود باز نمی‌گردد» (الخصال، ج ۲، ص ۳۸۹). پس چون در روز جمعه خون در ظاهر بدن نیست لذا هیجان دم که عامل حساسیت و نازکی پوست بدن است نخواهد بود و پوست یا اصلاً نمی‌سوزد یا بسیار اندک می‌سوزد. ✓یکی از علت‌های اینکه حضرت، حساس‌ترین ناحیه‌ی پوست یعنی کل عورتین و زیر باسن را در جمعه نوره می‌زدند نیز همین است که پوست این نواحی نسوزد و یا در صورت عدم مراعات، بسیار اندک بسوزد. 🤲🏻ان شاء الله سنت اهل بیت علیهم السلام را همیشه درست بفهمیم و درست عمل کنیم.🌸 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
🗞طلسم شکن امام موسے کاظم علیہ السلام 🔥هیچ جن و شیطانی در برابر این کلمات امام تاب نمی‌آورد! ✨به جای رجوع به سرکتاب‌باز‌کن‌ها و پیش‌گوها و دعانویس‌هایی که قدرت شیطانی دارند به امام ملک و ملکوت رجوع می‌کنیم✨ ✍🏻(به علت طولانی بودن روایت، متن عربی این طلسم شکن را در قسمت ترجمه آوردیم و از متن خود روایت حذف کردیم) 📜متن روایت: أَحمَدُ بنُ بَدرٍ عَن إِسحَاقَ اَلصَّحَّافِ عَن مُوسَى بنِ جَعفَرٍ عَلَيهِمَا السَّلاَمُ قَالَ: يَا صَحَّافُ قُلتُ لَبَّيكَ يَا اِبنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّكَ مَأخُوذٌ عَن أَهلِكَ؟ قُلتُ بَلَى يَا اِبنَ رَسُولِ اللَّهِ مُنذُ ثَلاَثِ سِنِينَ قَد عَالَجتُ بِكُلِّ دَوَاءٍ فَوَ اَللَّهِ مَا نَفَعَنِي قَالَ يَا صَحَّافُ أَ فَلاَ أَعلَمتَنِي؟ قُلتُ يَا اِبنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَ اَللَّهِ مَا خَفِيَ عَلَيَّ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ عِنْدَكُمْ فَرَجُهُ وَ لَكِن أَستَحيِيكَ قَالَ وَيحَكَ وَ مَا مَنَعَكَ اَلْحَيَاء فِي رَجُلٍ مَسحُورٍ مَأخُوذٍ؟ أَمَا إِنِّي أَرَدتُ أَن أُفَاتِحَكَ بِذَلِكَ قُل: بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم إِلَی أَنْ قَالَ: ثُمَّ تَقرَأ عَلَی طِینِ الْقَبرِ وَ تَختِمُ وَ تُعَلِّقُهُ عَلَی المَأخُوذِ وَ تَقرَأُ: هُوَ اللَّهُ الَّذِی أَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدی وَ دِینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَو کَرِهَ الْمُشرِکُونَ وَ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعمَلُونَ فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انقَلَبُوا صاغِرِینَ. 📝ترجمه‌ی روایت: اسحاق صحّاف نقل کرد: امام موسی بن جعفر علیه السلام به من فرمودند: ای صحاف! گفتم: لبیک ای پسر رسول خدا! فرمود: «آیا از همسرت گرفته (و بسته) شده‌ای؟» گفتم: آری ای پسر رسول خدا. از سه سال پیش با هر دارویی چاره‌اندیشی کردم ولی سوگند به خدا که مرا سودی نبخشید. فرمودند: «ای صحّاف! آیا مرا عالم نمی­‌دانی؟!» گفتم: ای پسر رسول خدا! به خدا سوگند بر من پنهان نیست که گشایش هر چیز‌ی در نزد شماست ولی از شما شرم می­‌کردم. فرمودند: «وای بر تو! و چه چیز تو را باز داشته؟ شرم و خجالت؟! (آن‌هم) درباره‌ی مردی بسته شده و جادو شده؟! آگاه باش که من می‌خواهم تو را با این باز کنم. بگو: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَذْرَأْتُکُمْ أَیُّهَا السَّحَرَةُ عَنْ «فُلَانِ بْنِ فُلَانَةَ»¹ بِاللَّهِ الَّذِی قَالَ لِإِبْلِیسَ «أُخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً»² أُخْرُجْ «مِنْهَا فَما یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیها فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ»³ أَبْطَلْتُ عَمَلَکُمْ وَ رَدَدْتُ عَلَیْکُمْ وَ نَقَضْتُهُ بِإِذْنِ اللَّهِ الْعَلِیِّ الْأَعْلَی الْأَعْظَمِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ الْقَدِیمِ. رَجَعَ سِحْرُکُمْ کَمَا «لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ»⁴ کَمَا بَطَلَ کَیْدُ السَّحَرَةِ حِینَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی لِمُوسَی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ «أَلْقِ عَصاکَ فَإِذا هِیَ تَلْقَفُ ما یَأْفِکُونَ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»⁵ بِإِذْنِ اللَّهِ أَبْطَلَ سَحَرَةُ فِرْعَوْنَ. أَبْطَلْتُ عَمَلَکُمْ أَیُّهَا السَّحَرَةُ وَ نَقَضْتُهُ عَلَیْکُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»⁶ وَ بِالَّذِی قَالَ «وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَیْکَ کِتاباً فِی قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَکاً لَقُضِیَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا یُنْظَرُونَ وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلًا وَ لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ ما یَلْبِسُونَ»⁷ وَ بِإِذْنِ اللَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ «فَأَکَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما»⁸ فَأَنْتُمْ تَتَحَیَّرُونَ وَ لَا تَتَوَجَّهُونَ بِشَیْءٍ مِمَّا کُنْتُمْ فِیهِ وَ لَا تَرْجِعُونَ إِلَی شَیْءٍ مِنْهُ أَبَداً قَدْ بَطَلَ بِحَمْدِاللَّهِ عَمَلُکُمْ وَ خَابَ سَعْیُکُمْ وَ وَهَنَ کَیْدُکُمْ مَعَ مَنْ کَانَ ذَلِکَ مِنَ الشَّیَاطِینِ «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعِیفاً»⁹... ______________ پاورقی: ۱-به جای «فلان بن فلانة» اگر بیمار، مرد است باید نام او و سپس لفظ «بن» و سپس نام مادرش گفته شود؛ مثال: «حسینِ بْنِ فاطمه.» و اگر بیمار، زن است به جای «فلان»، اسم او و به جای لفظ «بن» باید لفظ «بنت» و سپس نام مادرش گفته شود؛ مثال: «فاطمة بنتِ خدیجة» ۲-الأعراف/۱۸ ۳-الأعراف/۱۳ ٤-الفاطر/٤٣ ۵-الأعراف/۱۱۷و۱۱۸ ٦-الحشر/۱۹ ۷-الأنعام/۷‌و۸و۹ ۸-طه/۱۲۱ ۹-النساء/۷۶ ادامه‌ی متن طلسم شکن در پست بعد... @TebboZendegiEslami
📜ادامه‌ی متن طلسم شڪن امام موسے ڪاظم علیہ السلام... غَلَبْتُکُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ هَزَمْتُ کَثْرَتَکُمْ بِجُنُودِ اللَّهِ وَ کَسَرْتُ قُوَّتَکُمْ بِسُلْطَانِ اللَّهِ وَ سَلَّطْتُ عَلَیْکُمْ عَزَائِمَ اللَّهِ عَمِیَ بَصَرُکُمْ وَ ضَعُفَتْ قُوَّتُکُمْ وَ انْقَطَعَتْ أَسْبَابُکُمْ وَ تَبَرَّأَ الشَّیْطَانُ مِنْکُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ «کَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ أُکْفُرْ فَلَمَّا کَفَرَ قالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ فَکانَ عاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِی النَّارِ خالِدَیْنِ فِیها وَ ذلِکَ جَزاءُ الظَّالِمِینَ»¹ وَ أَنْزَلَ «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ وَ قالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُا مِنَّا کَذلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ»² بِإِذْنِ اللَّهِ الَّذِی «لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ و ما تَحْتَ الثَّرَی عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ الرَّحْمَانُ الرَّحیمُ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ذُوالْجَلَالِ وَ الْاِکْرَامِ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ مِن عِلْمِه مِنْ شيء إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَۆُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ»³ «إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ رَبُّ الْمَشَارِقِ إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ وَ حِفْظًا مِّن کُلِّ شَیْطَانٍ مَّارِدٍ لَّا یَسَّمَّعُونَ إِلَی الْمَلَإِ الْأَعْلَیٰ وَ یُقْذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا ۖ وَ لَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ»⁴ «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَ السَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»⁵ «إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَیٰ عَلَی الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ ۗ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ»⁶ «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِیمُ هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَیٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ۖ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»⁷ مَنْ أَرَادَ «فُلَانَ بْنَ فُلَانَةَ»⁸ بِسُوءٍ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَوْ غَیْرِهِمْ بَعْدَ هَذِهِ الْعُوذَةِ جَعَلَهُ اللَّهُ مِمَّنْ وَصَفَهُمْ فَقَالَ «أُولَٰئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَیٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَ مَا کَانُوا مُهْتَدِینَ مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَّا یُبْصِرُونَ صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ»⁹... ______________ پاورقی: ۱-الحشر/١٦و۱۷ ۲-البقرة/۱٦٦و۱٦٧ ۳-آیت الکرسی به قرائت ائمه علیهم السلام؛ البقرة/۲٥٥ با اندکی اضافات ٤-الصافات/٤تا۱۰ ٥-البقرة/۱٦٤ ٦-الأعراف/٥٤ ۷-الحشر/۲۲تا۲٤ ۸-به جای «فلان بن فلانة» اگر بیمار، مرد است باید نام او و سپس لفظ «بن» و سپس نام مادرش گفته شود؛ مثال: «حسینِ بْنِ فاطمه.» و اگر بیمار، زن است به جای «فلان»، اسم او و به جای لفظ «بن» باید لفظ «بنت» و سپس نام مادرش گفته شود؛ مثال: «فاطمة بنتِ خدیجة» ۹-البقرة/۱٦تا١٨ ادامه‌ی متن طلسم شکن در پست بعد... @TebboZendegiEslami
📜ادامه‌ی متن طلسم شڪن امام موسے ڪاظم علیہ السلام... جَعَلَهُ اللَّهُ مِمَّنْ قَالَ «وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ»¹ جَعَلَهُ اللَّهُ مِمَّنْ قَالَ «وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ»² جَعَلَهُ اللَّهُ مِمَّنْ قَالَ «مَثَلُ ما یُنْفِقُونَ فِی هذِهِ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَمَثَلِ رِیحٍ فِیهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَأَهْلَکَتْهُ وَ مَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لَٰکِنْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ»³ جَعَلَهُ اللَّهُ مِمَّنْ قَالَ «کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لَّا یَقْدِرُونَ عَلَیٰ شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»⁴ جَعَلَهُ اللَّهُ مِمَّنْ قَالَ «وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ أُجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ کُفْرًا وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَهَا وَ بِئْسَ الْقَرَارُ»⁵ جَعَلَهُ اللَّهُ مِمَّنْ قَالَ «مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّیٰ إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَ وَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُّجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ مَوْجٌ مِّن فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا وَ مَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ»⁶ اللَّهُمَّ فَأَسْأَلُکَ بِصِدْقِکَ وَ عِلْمِکَ وَ حُسْنِ أَمْثَالِکَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مَنْ أَرَادَ «فُلَاناً»⁷ بِسُوءٍ أَنْ تَرُدَّ کَیْدَهُ فِی نَحْرِهِ وَ تَجْعَلَ خَدَّهُ الْأَسْفَلَ وَ تُرْکِسَهُ لِأُمِّ رَأْسِهِ فِی حَفِیرَةٍ «إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ»⁸ وَ ذَلِکَ عَلَیْکَ یَسِیرٌ «وَ ما کَانَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ بِعَزِیزٍ»⁹ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ. سپس (از ابتدا تا به این‌جا را) بر گِل قبر می‌خوانی¹⁰ و مُهر می‌کنی¹¹ و آن را بر شخصِ بسته شده می‌آویزی¹² و این را می‌خوانی: «هُوَ اللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»¹³ «وَ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً»¹⁴ «وَ بَطَلَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»¹⁵ «فَغُلِبُوا هُنالِکَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِینَ»¹⁶. منابع: 📗طب الأئمة علیهم السلام، ج ۱، ص ۴۵ 📚بحارالأنوار، ج ۹۲، ص ۱۱۳ ______________ پاورقی: ۱-البقرة/۱۷۱ ۲-الحج/۳۱ ۳-آل عمران/۱۱۷ ٤-البقرة/۲٦٤ ٥-إبراهیم/۲٦تا۲٩ ٦-النور/۳۹و٤٠ ۷-به جای «فلاناً» باید نام بیمار گفته شود؛ مثلاً: «حسیناً» یا «سعیداً» و یا «مریمَ» یا «زینبَ». ۸-التحریم/۸ و آل عمران/۲٦ ۹-إبراهیم/۲۰ و فاطر/۱۷ ۱۰-منظور، گِل قبر امام حسین علیه السلام و یا گِل قبر ذوالقرنین است که آن را گِل ارمنی می‌نامند. ۱۱-خوب است پیش از آویزان کردن تربت به گردن، هم بیمار و هم کسی که دستور را انجام می‌دهند سوره‌ی قدر را نیز بر تربت بخوانند؛ زیرا در روایتی از اصحاب آمده که ختم بر تربت یعنی آنکه سوره قدر را بر آن بخوانی (علی بن محمد گفت: ختم بر گل قبر امام حسین علیه السلام این است که سوره‌ی قدر بر آن خوانده شود: عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ: اَلْخَتْمُ عَلَى طِينِ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنْ يُقْرَأَ عَلَيْهِ: «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ»:کافی، ج ۴، ص ۵۸۸). ۱۲-یعنی مُهر را مانند گردنبند، با نخ یا بند بر گردنش آویزان می‌کنی. ۱۳-التوبة/۳۳ ۱٤-النساء/۷۹ ۱٥-الأعراف/۱۱۸ ۱٦-الأعراف/۱۱۹ ادامه دارد... @TebboZendegiEslami
📝ترجمہ‌‌ی طلسم شڪن امام موسے ڪاظم علیہ السلام: «به نام خداوند همه‌بخشِ مهربان. شما را دور کردم ای جادوگران از «فلانی فرزند فلانة»¹ با آن خدایی که به ابلیس گفت: «پست و رانده‌شده از آن بیرون شو!» «از آن بیرون شو که تو را نرسد که در آن تکبّر نمایی. پس بیرون شو که تو از خوارشدگانی» به اذن خداوند بلند و بلندمرتبه‌ی بزرگِ پاکِ شکست­ ناپذیرِ دانای قدیم عمل شما را باطل کردم و به خودتان رد دادم و آن را شکستم و جادوی شما بازگشت همانطور که «مکر زشت، دامن‌گیر کسی جز اهلش نمی‌شود» و همانگونه که مکر جادوگران باطل گشت آن هنگام که خداوند به موسی صلوات الله علیه فرمود: «عصایت را بینداز پس ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعید پس حقیقت آشکار گردید و کارهایی که می کردند باطل شد.» به اذن خدا سحر جادوگران فرعون، باطل گشت. ای جادوگران! عمل شما را باطل گردانیدم و آن را بر رویتان شکاندم به اذن خدایی که چنین نازل کرد: «و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا نیز خودشان را از یادشان برد» و به آن کسی که فرمود: «و اگر مکتوبی نوشته بر کاغذ، بر تو نازل می کردیم و آن را با دست‌های خود لمس می کردند قطعاً این کسانی که کفر ورزیدند می‌گفتند: این جز سحر آشکار نیست.» و گفتند: چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده است؟ و اگر فرشته‌ای فرود می‌آوردیم، قطعاً کار تمام شده بود سپس مهلت نمی‌یافتند و اگر برایشان فرشته‌ای می‌گماردیم بی‌گمان آن را مردی قرار می‌دادیم و همانا آنچه که خود مشتبه ساختند بر آنان مشتبه می‌ساختیم» و به اذن خدایی که نازل کرد: «پس آن‌دو از آن خوردند و برهنگی آنان بر ایشان نمایان شد» و شما حیران می‌مانید و به چیزی از آنچه که در آن بودید روی نمی‌کنید و هرگز به چیزی از آن بازنمی‌گردید. سپاس خدا را که عمل شما باطل گشت و تلاش­تان بی­‌نتیجه ماند و مکرتان با هر کدام از شیطان­‌ها که بود، ضعیف گشت «که همانا مکر شیطان ضعیف است» به خواست خداوند بر شما پیروز گشتم و با سربازان الهی، تعداد فراوان شما را شکست دادم و با پادشاهی خدا نیروی شما را شکستم و اراده‌‌های خداوند را بر شما مسلط کردم، چشمتان کور باد و نیروی­تان سست باد و اسبابتان بریده باد و شیطان از شما بیزاری جست به اذن خدایی که چنین نازل کرد: «همانند حکایت شیطان که به انسان گفت: کافر شو. و چنانچه کافر شد گفت: من از تو بیزارم؛ زیرا من از خدا، پروردگار جهان‌ها می‌ترسم. و فرجام هر‌ دوی‌شان آن است که هر دو در آتش، جاوید می مانند و سزای ستمگران همین است.» و نازل کرد: «آنگاه که پیشوایان از پیروان بیزاری جویند و عذاب را مشاهده کنند، و میانشان پیوندها بریده گردد و (در این هنگام) پیروان گویند: کاش بار دیگر به دنیا برمی گشتیم، تا از آن‌ها (=پیشوایان گمراه) بیزاری جوییم، آن چنان که آنان از ما بیزاری جستند! خداوند این چنین اعمال آن‌ها را به صورتی حسرت آور به آنان نشان می‌دهد و آنان از آتش دوزخ، هرگز خارج نخواهند شد.» به اذن خدایی که هیچ خدایی جز او زنده و پاینده نیست. هیچ‌گاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمی‌گیرد. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است و آنچه میان آن‌دو و آنچه زیر زمین است، از آن اوست. دانای نهان و آشکار است و بخشنده‌‌ی مهربان است و پدیدآور آسمان‌ها و زمین و صاحب شکوه و بزرگواری است و پروردگار عرش بزرگ است. و کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟! آینده و گذشته‌ی بندگان را می‌داند. و کسی از علم او آگاه نمی‌گردد جز به مقداری که او بخواهد. تخت (حکومت) او، آسمان‌ها و زمین را دربرگرفته. و نگاهداری آن‌دو (= آسمان‌ها و زمین)، او را خسته نمی‌کند. و اوست بلند مرتبه و با عظمت.» «همانا خدای شما قطعاً یکتا است. پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن‌دو است. و پروردگار مشرق‌ها است. به راستی که ما آسمان این دنیا را به زیور اختران آراستیم و از هر شیطان سرکشی نگاه داشتیم. نمی‌توانند به انبوه عالَم بالا گوش فرا دهند، و از هر سوی، رانده‌شده پرتاب می‌شوند و برایشان عذابی همیشگی است مگر کسی که یکباره دزدکی شنود کند که شهابی شکافنده دنبالش می‌کند» «همانا در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و در رفت و آمد شب و روز، نشانه‌هایی برای ژرف اندیشان است. و آن اندازه از آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن، زمین را پس از مردنش زنده گردانیده و در آن، هر گونه جنبنده‌ای پراکنده کرده و در چرخش بادها و ابری که میان آسمان و زمین آرمیده است. به راستی که برای گروهی که می‌اندیشند نشانه‌هایی است.»... __________ پاورقی: ۱-به جای «فلان بن فلانة» اگر بیمار، مرد است باید نام او و سپس لفظ «بن» و سپس نام مادرش گفته شود؛ مثال: «حسینِ بْنِ فاطمه.» و اگر بیمار، زن است به جای «فلان»، اسم او و به جای لفظ «بن» باید لفظ «بنت» و سپس نام مادرش گفته شود؛ مثال: «فاطمة بنتِ خدیجة» ادامه‌دارد... @TebboZendegiEslami
📝ادامہ‌‌ی ترجمہ‌‌ی طلسم شڪن امام موسے ڪاظم علیہ السلام: ...«همانا پروردگار شما آن خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر عرش پاینده شد. شب را بر روز که شتابان آن را می‌جوید می پوشانَد و نیز، خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شده‌اند. آگاه باش که آفرینش و فرمان از آنِ اوست. فرخنده باد خدایی که پروردگار جهانیان است.» «او خداوندی است که خدایی جز او نیست. دانای نهان و آشکار است و اوست همه‌بخشِ مهربان. او خداوندی است که خدایی جز او نیست فرمانروای مقدس است سلامت بخش و امنیت‌آور است مراقب همه چیز و شکست ناپذیرِ جبران‌گرِ صاحب کبریا است. خداوند از آنچه مشرکان می‌گویند منزّه است. او خداوندِ آفریننده و هستی بخش و صورتگر است. بهترین نام‌ها از آن اوست. آنچه در آسمان‌ها و زمین است برایش تسبیح گویند و او توانا و حکیم است.» هر کس برای «فلانی فرزند فلانة» از جنیان و آدمیان و غیرشان بدی خواسته است، بعد از این تعویذ خداوند او را از آن‌هایی قرار دهد که توصیفشان کرده و فرمود: «آنان کسانی هستند که گمراهی را با (دادن) هدایت خریدند. پس تجارتشان سودی نداد و هدایت نمی‌شوند. داستان آن‌ها همانند داستان کسانی است که آتشی افروخته‌اند (تا از تاریکی رهایی یابند) ولی همین که آتش، اطرافشان را روشن ساخت خداوند روشنایی آن‌ها را بُرد و در تاریکی‌ها رهایشان ساخت در حالی که (چیزی را) نمی‌بینند. آن‌ها کر و لال و کورند. پس (از بیراهه) باز نمی‌گردند.» و خداوند او را از کسانی قرار دهد که فرمود «و داستان کافران چون داستان کسی است که حیوانی را که جز صدا و ندایی نمی شنود بانگ می‌زند. کرند، لالند، کورند پس در نمی‌یابند.» و خداوند او را از کسانی قرار دهد که فرمود: «و هر کس به خدا شرک ورزد چنان است که گویی از آسمان فرو افتاده و پرندگان او را ربوده‌اند یا باد او را در جایی دور افکنده است.» و خداوند او را از کسانی قرار دهد که فرمود: «داستان آنچه در زندگی این دنیا خرج می‌کنند، همچون داستان بادی است که سرمای سختی در آن است و به کشتزار قومی که بر خود ستم نموده‌اند وزیده و آن را تباه ساخته و خدا به آنان ستم نکرده، بلکه آنان خود بر خویشتن ستم کرده‌اند» و خداوند او را از کسانی قرار دهد که فرمود: «(داستان او) همچون داستان سنگ خارایی است که بر روی آن خاک است و رگباری به آن رسیده و آن را سخت و صاف بر جای نهاده است. آنان نیز از آنچه به دست آورده‌اند، بهره‌ای نمی‌برند و خداوند گروه کافران را هدایت نمی‌کند.» و خداوند او را از کسانی قرار دهد که فرمود: «و داستان کلمه‌ی خبیثه (سخن ناپاک) مانند داستان درخت ناپاکی است که از روی زمین کنده شده و آرامش و ثباتی ندارد. خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به سبب گفتار و اعتقاد استوار، در این جهان و در سرای دیگر ثابت (نگه) می‌دارد و ستمکاران را گمراه می‌سازد و خداوند هر چه بخواهد می‌کند. آیا به کسانی که نعمت خدا را به کفر تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نابودی کشاندند نگاه نکردی؟! (همان) دوزخ که در آن وارد می‌شوند و چه بد جایگاهی است!» و خداوند او را از کسانی قرار دهد که فرمود: «کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیدند اعمالشان همچون سرابی در کویر است که تشنه (از دور) آن را آب می‌پندارد تا این که وقتی به سراغ آن می‌آید چیزی نمی‌یابد و خدا را نزد آن می‌یابد که حساب او را بطور کامل می‌دهد و خداوند سریع الحساب است. یا همچون ظلماتی در یک دریای عمیق و پهناور که موجی آن را پوشانده، و بر فراز آن موج دیگری، و بر فراز آن ابری تاریک است. ظلمت‌هایی است یکی بر فراز دیگری، (آن گونه که) هرگاه دست خود را خارج کند ممکن نیست آن را ببیند! و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده، هیچ نوری برای او نیست.» خدایا! به صداقت و علم و زیباییِ مثال‌های تو و به حق محمد و خاندان او از تو می‌خواهم هر کس برای «فلانی»² بدی خواسته، مکر او را در فرورفتگی گلویش بازگردان و گونه‌اش را به زیر افکن و با سر در گودالی درانداز «به راستی که تو بر هر چیزی توانایی» و این بر تو آسان است «و این برای خدا سخت نیست» خدایی جز اللّه نیست. محمد فرستاده‌ی خداست که درود خداوند بر او و خاندانش و سلام و رحمت و برکاتش بر ایشان باد.» (سپس این را بر خاک قبر می­‌خوانی و مُهر می‌کنی و آن را بر کسی که جادو شده می­‌آویزی و می­‌خوانی:) «او خدایی است که پیامبرش را با هدایتگری و دین حق فرستاد تا آن را بر همه‌ی آیین‌ها پیروز گرداند. هر چند مشرکان آن را خوش نداشته باشند.» «و خداوند برای گواهی کافی است» «و آنچه انجام می‌دادند باطل گشت» «پس در آن‌جا مغلوب شده و خوار، وارونه گشتند.» ادامه‌دارد... @TebboZendegiEslami
✍🏻بیان مهم ذیل روایت طلسم شڪن امام موسے ڪاظم علیہ السلام: ✓اولویت آن است که خود بیمار این دستور را انجام دهد وگرنه توسط شخص دیگری انجام شود. ✓این دستور حتماً با طهارت (وضو یا غسل) انجام شود. ✓بهتر است پیش از انجام این دستور، هم بیمار و هم شخصی که طلسم شکن را می‌خواند هر دو حرز داشته باشند و دعای مخصوصِ قبل از استفاده از تربت را بخوانند و سپس تربت را مقابل خود قرار داده و دستور را انجام دهند. آن دعا این است: 📜متن دعا: بِسْمِ اَللَّهِ اَللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذِهِ اَلتُّرْبَةِ اَلطَّاهِرَةِ وَ بِحَقِّ اَلْبُقْعَةِ اَلطَّيِّبَةِ وَ بِحَقِّ اَلْوَصِيِّ اَلَّذِي تُوَارِيهِ وَ بِحَقِّ جَدِّهِ وَ أَبِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِيهِ وَ اَلْمَلاَئِكَةِ اَلَّذِينَ يَحُفُّونَ بِهِ وَ اَلْمَلاَئِكَةِ اَلْعُكُوفِ عَلَى قَبْرِ وَلِيِّكَ يَنْتَظِرُونَ نَصْرَهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ اِجْعَلْ لِي فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ أَمَاناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ وَ عِزّاً مِنْ كُلِّ ذُلٍّ وَ أَوْسِعْ بِهِ عَلَيَّ فِي رِزْقِي وَ أَصِحَّ بِهِ جِسْمِي. (کافی، ج ۴، ص ۵۸۸) 📝ترجمه‌ی دعا: «به نام خدا. خداوندا به حق این تربت پاک و به حق بارگاه پاکیزه و به حق جانشینی که او را پنهان کردی و به حق جدش و پدرش و مادرش و برادرش و فرشتگانی که گرداگرد او می‌آیند و فرشتگان معتکف بر قبر ولی تو که منتظر یاریش هستند که درود خداوند بر همه‌ی آنان باد، برای من در این تربت، شفاء از هر بیماری و امان از هر ترسی و شکوهمندی از هر خواری قرار بده و با آن در روزی ام بر من گشایش بده و تنم را با آن تندرست گردان.» ✓درانتهای این دستور خوب است پیش از آویزان کردن تربت به گردن، هم بیمار و هم کسی که دستور را انجام می‌دهند سوره‌ی قدر را نیز بر تربت بخوانند؛ زیرا در روایتی از اصحاب آمده که ختم بر تربت یعنی آنکه سوره قدر را بر آن بخوانی (علی بن محمد گفت: ختم بر گل قبر امام حسین علیه السلام این است که سوره‌ی قدر بر آن خوانده شود: عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ: اَلْخَتْمُ عَلَى طِينِ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنْ يُقْرَأَ عَلَيْهِ: «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ»:کافی، ج ۴، ص ۵۸۸). ✓به جای «فلان بن فلانة» اگر بیمار، مرد است باید نام او و سپس لفظ «بن» و سپس نام مادرش گفته شود؛ مثال: «حسینِ بْنِ فاطمه.» و اگر بیمار، زن است به جای «فلان»، اسم او و به جای لفظ «بن» باید لفظ «بنت» و سپس نام مادرش گفته شود؛ مثال: «فاطمة بنتِ خدیجة» و به جای «فلاناً» باید نام بیمار گفته شود؛ مثلاً: «حسیناً» یا «سعیداً» و یا «مریمَ» یا «زینبَ». ✓منظور از نام، نامی است که همه او را به همان نام می‌شناسند و صدا می‌زنند یعنی نام مستعار؛ زیرا نام شناسنامه، تنها یک کلمه بر روی کاغذ است و الزاماً شخص را با آن نمی‌شناسند. ✓منظور از گِل، تربت قبر امام حسین علیه السلام و یا تربت قبر ذوالقرنین علیه السلام است که آن را گِل ارمنی می‌نامند. ✓کل این دعا تا قبل از بند آخر (یعنی تا قبل از «هو الذی ارسل رسوله...») را روی تربت بخوانید سپس تربت را در ظرف بسیار کوچکی بریزید و درش را محکم ببندید یا از ابتدا مقداری گِل سفت از تربت تهیه کرده و این دعا را تا این قسمت بر آن بخوانید. سپس مُهر کنید و همانند گردنبند، با نخ یا بند به گردن بیمار بیاویزید سپس آن دو خط آخر (یعنی از «هو الذی ارسل رسوله...» الی آخر) را بر بیمار بخوانید و اگر تربت یا مهر تربت نیافتید، از ابتدا تا انتهای متن طلسم شکن را مستقیم بر بیمار بخوانید. ✓بهتر است تربت را بین خود و بیمار گذاشته و سپس شروع به خواندن طلسم شکن بر تربت کنید که همزمان این کلمات بر بیمار اثر بگذارد. ✓متن طلسم شکن باید با تلفظ و اِعراب صحیح و با توجه به معنای آن خوانده شود. ✓از ابتدای روایت روشن است که آن شخص به مدت سه سال به طور کامل به همسر خود بی رغبت شده بود و از آنجا که از ابراز آن شرم می‌کرد و خجالت می‌کشید گویا منظورش قطع شدن کامل رابطه‌ی جنسی و از بین رفتن میل به همسرش بود چه اینکه این مسأله در سحر و طلسم افراد نیز شایع است و عبارت «مأخوذ عن اهلک» نیز مفید همین معناست. ✓این طلسم شکن بسیار قوی است و چند گزارش از اثرات معجزه آسای آن به دستمان رسیده است. پس آن را با باور قوی بخوانید تا اثر خود را در نابودی هر طلسم و جادو و هر شیطان و خناسی به نهایت بگذارد. 🤲🏻الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم الصلاة و السلام آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
طلسم_شکن_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام.pdf
638.3K
🗞طلسم شڪن امام موسے ڪاظم علیہ السلام 🔥هیچ جن و شیطانی در برابر این کلمات امام تاب نمی‌آورد. ✨به جای رجوع به سرکتاب‌باز‌کن‌ها و پیش‌گوها و دعانویس‌هایی که قدرت شیطانی دارند به امام ملک و ملکوت رجوع می‌کنیم✨ ✓ترجیحاً این فایل را چاپ کنید که راحت‌تر بتوانید دستورات آن را انجام دهید. ✓محتویات این فایل در قالب پست‌های تلگرامی نیز ارائه شده است. می‌توانید رجوع کنید. (اینجا) ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
✍🏻تدابیر و ، ، و ✓ساده‌ترین راه برای رفع تمام این مشکلات خواندن و آویزان کردن طلسم شکن امام کاظم علیه السلام است. اما اگر آن را انجام دادید و کامل خوب نشدید، اقدامات زیر را به ترتیب انجام دهید: 1⃣اقدام اول: تمام اشیاء مشکوک که داخل خانه پیدا کردید با دستکش یا پلاستیک بگیرید و در آب روان بیندازید. هرگونه انگشتر و دستبند و حرز و گردن بند و آویز و تابلوهای دارای نقش و نگارهای عجیب، چشم نظر، دسته مو، ناخن، منگنه، نوشته جات عجیب و ناخوانا، مجسمه، کتابهای اذکار و اوراد عارفان، مهره مار و هرچیزی که دارای اَشکال و علامت و حروف عجیب و غریب است باید از خانه دور شود. به خصوص آشپزخانه و حمام و زیر فرش را خوب بگردید. 2⃣اقدام دوم: با وضو رو به قبله بنشینید و سوره‌ی ابراهیم را با مداد روی کاغذ بنویسید. نیازی به اعراب گذاری نیست. سعی کنید از اول تا آخر قلم خوردگی نداشته باشید و اگر داشتید با پاک کن پاک کنید اشکالی ندارد. البته اگر انسانی که به پاکی و ایمان شناخته شده بنویسد بهتر است. سپس بالای در خانه از داخل نصب کنید. 3⃣اقدام سوم: به همان شکلی که سوره‌ی ابراهیم را نوشتید، سوره‌ی واقعه و فلق را هم در کاغذهای جداگانه بنویسید سپس این کاغذها را در آب متبرک بگذارید و بعد از چند دقیقه بردارید و آب را چند قسمت کنید. کاغذی که روی آن آیه و اسامی خدا یا معصومین نوشته شده نباید داخل سطل آشغال بیندازید که گناه دارد بلکه فقط دفن کنید یا در آب آنقدر بگذارید تا خمیر شود. البته مراجع بازیافت به همین شکل کاغذهای باطله را احیاء می‌کنند می‌توانید به بازیافتی دهید. یک قسم آن آب را به عنوان خوراکی ناشتا و شبها بنوشید. یک قسم را در فضای خانه خصوصا گوشه‌ها و نزدیک سقف بپاشید. یک قسم هم به اندازه‌ی حداقل هفت مشت برای غسل کنار بگذارید که در اسرع وقت با آن غسل کنید. حداقل سه مشت روی سر، دو مشت طرف راست بدن و دو مشت برای طرف چپ بدن در نظر بگیرید. البته برای حفظ حرمت، مواظب باشید آب غسل به فاضلاب نرود مثلا روی لگن بروید غسل کنید و آبی که می‌چکد و در لگن جمع می شود را بعدا داخل خاک بریزید تا دفن شود و در خاک نفوذ کند. در غسل همینکه کل موضع خیس بشود کافی است نیاز نیست آب زیادی استفاده کنید که جاری شود و حتما پایین بریزد. ✳️آب متبرک با یکی از روش های زیر به دست می‌آید: ۱-آب باران به شرط آلوده نبودن هوا و اینکه مستقیم از آسمان وارد ظرف شود سپس روی آن صلوات و حمد و چهارقل و آیت الکرسی بخوانید و ها بکشید. (فوت نکنید) ۲-مقداری تربت اصل کربلا درون آب بریزید ۳-با پر تمیز روی شیشه سوره‌های حمد و چهار قل و آیت الکرسی و صلوات را با عسل یا با مشک و زعفران بنویسید و شیشیه را با آب بشویید طوری که آب، درون ظرفی ریخته شود. بهتر است عسل را قبل از استفاده، با شیشه درون آب جوش شل کنید. 4⃣اقدام چهارم: داخل خانه کبوتر بگذارید. بهترین کبوتر، کبوتر راعی است. اگر خانه‌تان آپارتمانی است روی بالکن گندم بریزید کبوترها جمع می‌شوند و اگر نشدند، بخرید و داخل قفس نگه دارید. 5⃣اقدام پنجم: حرز ببندید. حرز دست نویس باشد و شکلهای خاصی نداشته باشد. فقط از حرز معصومین علیهم السلام استفاده کنید. حرزهایی که در اکثر مغازه‌ها پیدا می‌شود قابل اعتماد نیست. اگر خودتان هم با وضو بنویسید خوب است. برای به دست آوردن حرز، به کتاب مفاتیح الجنان و یا جلد ۹۱ و ۹۲ بحارالانوار مراجعه کنید. 6⃣اقدام ششم: داخل خانه بخور مریم و بخور چشم زخم انجام دهید و اگر نداشتید در اسرع وقت اسپند + کندر دود کنید. 7⃣اقدام هفتم: مرتباً دعاهای رفع سحر و طلسم و جن زدگی را بخوانید: 🗞طلسم شکن امام موسی کاظم علیه السلام 🗞حرز چشم زخم (دو صفحه) دعاهای بیشتر داخل مفاتیح و جلد ۹۱ و ۹۲ بحارالانوار موجود است. 8⃣اقدام هشتم: از تمام خرافات رایج مثل تخم مرغ شکستن و رجوع به دعانویس و فالگیرها و سرکتاب بازکن ها و امثال آنها به شدت دوری کنید. حتی اگر قبلا جواب هم گرفته باشید اینها غالبا قدرت‌ های شیطانی است که به کمک اجنه انجام می‌شود. 🤲🏻دعایی که خدا تعلیم داده و حرزی که از معصوم رسیده قوی تر است یا قدرت جن و شیطان؟! یادتان نرود شیطان از حسادت و تکبر به انسان سجده نکرد. آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
👆شکل و نگاره‌هایی که پشت تمام ‌انگشترهای موسوم به شرف الشمس و یا بالای دعاهای شرف الشمس کشیده شده ✡این شکل ها هیچ‌ منبع حدیثی و قرآنی ندارد و به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست حتی اگر توسط یک عالم برجسته نوشته شود. به شدت از این شکل و نگارها دوری کنید. و در اسرع وقت با دستکش بگیرید و در آب روان بیندازید. @TebboZendegiEslami
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🤲🏻دعای درمان بیماری‌های سخت و صعب العلاج ✅ یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ یا رَحمنُ یا رَحمنُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا واحِدُ یا واحِدُ یا واحِدُ یا أحَدُ یا أحَدُ یا أحَدُ یا صَمَدُ یا صَمَدُ یا صَمَدُ یا أرحَمَ الرحِمین یا أرحَمَ الرحِمین یا أرحَمَ الرحِمین یا أقدرَ القادِرین یا أقدرَ القادِرین یا أقدرَ القادِرین یا رَبَّ العالَمین یا رَبَّ العالَمین یا رَبَّ العالَمین یا سامعَ الدَعوات یا مُنزِلَ البَرَکات یا مُعطی الخیرات صلِّ علی محمدٍ و آل محمد و أعطِنی خَیرَ الدنیا و خَیرَ الآخِرة واصرِف عَنی شَرَّ الدنیا و شَرَّ الاخرة و أذهـِب مابی فقد غاظنی الأمرُ و أحزَنَنِی . @TebboZendegiEslami
🤲🏻دعای درمان ترس و وحشت و اضطراب 📜متن روایت: عَلِیُّ بْنُ مَاهَانَ عَنْ سَرَّاجٍ مَوْلَی الرِّضَا ع عَنْ جَعْفَرِ بْنِ دَیْلَمٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع إِنِّی إِذَا خَلَوْتُ بِنَفْسِی تَدَاخَلَنِی وَحْشَةٌ وَ هَمٌّ وَ إِذَا خَالَطْتَ النَّاسَ لَا أَحُسُّ بِشَیْ ءٍ مِنْ ذَلِکَ فَقَالَ ضَعْ یَدَکَ عَلَی فُؤَادِکَ وَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ بِسْمِ اللَّهِ بِسْمِ اللَّهِ ثُمَّ امْسَحْ یَدَکَ عَلَی فُؤَادِکَ وَ قُلْ أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ عَلَی نَفْسِی تَقُولُ ذَلِکَ سَبْعَ مَرَّاتٍ قَالَ فَفَعَلْتُ ذَلِکَ فَأَذْهَبَ اللَّهُ عَنِّی الْوَحْشَةَ وَ أَبْدَلَنِی الْأُنْسَ وَ الْأَمْنَ 📝ترجمه‌ی روایت: مردی به امام صادق علیه السلام گفت: همانا من هرگاه با خودم خلوت می‌کنم، وحشت و غصه به من داخل می‌شود و اگر با مردم درآمیزم چیزی از آن حس نمی‌کنم. پس امام فرمود: «دستت را بر قلبت بگذار و بگو: "بِسْمِ اللَّهِ بِسْمِ اللَّهِ بِسْمِ اللَّه" سپس دستت را بر قلبت بکش و بگو "أَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَلَالِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَ أَعُوذُ بِأَسْمَاءِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ مَا أَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ عَلَی نَفْسِی" این را هفت مرتبه می‌گویی.» آن مرد گفت: پس من این کار را انجام دادم و خداوند وحشت را از من بُرد و برایم انس و امنیت را جانشین آن کرد. منابع: 📔طبّ الأئمّة، ص ۱۱۷ 📚بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۱۳۷ ✍🏻بیان: ✓باید هنگام گفتن دعا به معنای آن توجه کنید و دعا را با تلفظ صحیح عربی بگویید مگر اینکه نتوانید. ✓ترجمه‌ی دعا: «پناه می‌برم به عزت خدا و پناه می‌برم به قدرت خدا و پناه می‌برم به جلال خدا و پناه می‌برم به عظمت خدا و پناه می‌برم به جمع کنندگی خدا (اشاره به روز قیامت) و پناه می‌برم به رسول خدا و پناه می‌برم به اسم های خدا از شر آنچه بر حذرم و از شر آنچه بر خودم می‌ترسم.» @TebboZendegiEslami
🤲🏻دعای دفع بلبله و وسوسه‌ی شیطان 📜متن روایت: أَبُو الْقَاسِمِ التَّفْلِیسِیُّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ حَرِیزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ السِّجِسْتَانِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَجِدُ بَلَابِلَ فِی صَدْرِی وَ وَسَاوِسَ فِی فُؤَادِی حَتَّی لَرُبَّمَا قَطَعَ صَلَاتِی وَ شَوَّشَ عَلَیَّ قِرَاءَتِی قَالَ وَ أَیْنَ أَنْتَ مِنْ عُوذَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَلِّمْنِی قَالَ إِذَا أَحْسَسْتَ بِشَیْ ءٍ مِنْ ذَلِکَ فَضَعْ یَدَکَ عَلَیْهِ وَ قُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِالْإِیمَانِ وَ أَوْدَعْتَنِی الْقُرْآنَ وَ رَزَقْتَنِی صِیَامَ شَهْرِ رَمَضَانَ فَامْنُنْ عَلَیَّ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ وَ الرَّأْفَةِ وَ الْغُفْرَانِ وَ تَمَامِ مَا أَوْلَیْتَنِی مِنَ النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانِ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا دَائِمُ یَا رَحْمَانُ سُبْحَانَکَ وَ لَیْسَ لِی أَحَدٌ سِوَاکَ سُبْحَانَکَ أَعُوذُ بِکَ بَعْدَ هَذِهِ الْکَرَامَاتِ مِنَ الْهَوَانِ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُجْلِیَ عَنْ قَلْبِی الْأَحْزَانَ تَقُولُهَا ثَلَاثاً فَإِنَّکَ تُعَافَی مِنْهَا بِعَوْنِ اللَّهِ تَعَالَی ثُمَّ تُصَلِّی عَلَی النَّبِیِّ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ. 📝ترجمه‌ی روایت: حریز گفت: به امام صادق علیه السلام گفتم: ای پسر رسول خدا! همانا من در سینه‌ام بلبله (=آشوب) و درون قلبم وسوسه‌‌ها پیدا می‌کنم تا اینکه چه بسا نمازم را قطع می‌کنم و قرائتم بر من مشوّش می‌شود. حضرت فرمود: «تو کجایی از عوذه‌ی امیرالمومنین علیه السلام؟! (یعنی چرا از این عوذه بی‌خبری؟!)» گفتم: ای پسر رسول خدا! به من یاد بده. فرمود: «هرگاه چیزی از آن را احساس کردی پس دستت را بر آن بگذار و بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِالْإِیمَانِ وَ أَوْدَعْتَنِی الْقُرْآنَ وَ رَزَقْتَنِی صِیَامَ شَهْرِ رَمَضَانَ فَامْنُنْ عَلَیَّ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ وَ الرَّأْفَةِ وَ الْغُفْرَانِ وَ تَمَامِ مَا أَوْلَیْتَنِی مِنَ النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانِ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ یَا دَائِمُ یَا رَحْمَانُ سُبْحَانَکَ وَ لَیْسَ لِی أَحَدٌ سِوَاکَ سُبْحَانَکَ أَعُوذُ بِکَ بَعْدَ هَذِهِ الْکَرَامَاتِ مِنَ الْهَوَانِ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُجْلِیَ عَنْ قَلْبِی الْأَحْزَانَ. این را سه بار می‌گویی پس به یاری خداوندِ تعالی از آن عافیت خواهی یافت. سپس بر پیامبر، درود و بر اهل بیتش، سلام و رحمت خدا بفرست.» منابع: 📗طبّ الأئمّة، ص ۲۷ 📚بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۱۳۷ ✍🏻بیان: ✓باید دست را روی سینه و قلب گذاشت و این دعا را خواند. ✓باید حتی الامکان، دعا را با تلفظ صحیح عربی و حتماً با توجه به معنای آن بخوانید. ✓ترجمه‌ی متن دعا: به نام خدا و به خود خدا. خداوندا! به سبب ایمان بر من منت گذاشتی و قرآن را به من امانت دادی و روزه‌ی ماه رمضان را به من روزی دادی. پس با رحمت و خوشنودی و مهربانی و آمرزندگی و همه‌ی آنچه از نعمت‌ها و احسان، دوستانه به من دادی، بر من منت بگذار. ای بسیار مهربان و ای بسیار بخشنده و ای همیشگی و ای همه‌بخش. تو پاکی و برایم کسی جز تو نیست. تو پاکی. بعد از این بخشیده‌هایت، از سستی‌ها به تو پناه می‌برم و از تو می‌خواهم که دلم را از غصه‌ها جلا دهی. ✓این دعا را سه مرتبه بگویید و سپس صلوات بفرستید. @TebboZendegiEslami
🥩وعده‌هاے غذایے🍚 (در ۳ فرسته) ۱/۳ ✍🏻با توجه به مجموع روایات اهل بیت علیهم السلام ۵ مدل وعده‌ی غذایی قابل انجام است. که هر فردی باید متناسب با طبیعت و مزاج خود، مدل مناسب را انتخاب کرده و انجام دهد. 1⃣مدل اول؛ صبحانه و عصرانه: ✓وقت صبحانه از طلوع آفتاب تا ظهر است و وقت عصرانه از عصر شرعی تا غروب آفتاب که صبحانه هرچه زودتر باشد بهتر است و عصرانه هرچه دیرتر، بهتر. ✓برای تعیین وقتِ ظهر و عصر شرعی، نیم ساعت قبل از فرا رسیدن اذان ظهر رسمی یک چوب بگیرید و آن را عمود بر زمین بگذارید. سپس طول آن را که روی زمین است دقیق اندازه گرفته و یادداشت کنید. سپس سایه‌‌ی آن را رصد کنید. ابتدا با گذر زمان، سایه‌ی چوب کوتاه و کوتاهتر می‌شود تا اینکه اندازه‌ی آن ثابت شده و سپس شروع به زیادتر شدن می‌کند. هرگاه سایه شروع به زیادی کرد وقت زوال است و هرگاه سایه به اندازه‌ی دو هفتمِ طول چوب رسید وقت ظهر است و هر گاه سایه به اندازه‌ی چهار هفتمِ طول چوب رسید وقت عصر داخل شده است. ✓بین صبحانه تا عصرانه نباید هیچ چیز بخورید حتی آجیل و خشکبار. اما مجازید هرگونه نوشیدنیِ سالم استفاده کنید. مانند دم‌نوش‌ها، چای‌جوش‌ها، میکس‌ها، آب میوه‌ها و معجون‌ها مثل شیرخرما. برای افرادی که دچار ضعف می‌شوند بهترین نوشیدنی، سویق‌ گندم با آب یا شیر است. ✓در این مدل، شب‌ها به جای اینکه شام را به اندازه‌ی یک وعده‌ی غذایی بخورید تنها به خوردن غذای سبک مانند کمی آش یا سوپ یا شله زرد و ... یا میوه و یا چند لقمه نان اکتفا کنید. مهم این است که کم باشد و به اندازه‌ی یک وعده‌ی کامل (تقریباً ۳۳۰ گرم) نشود. ✓این مدل طبیعت انسان را تَر می‌کند و برای مزاج‌های خشک و افراد لاغر یا بیمارانی که دچار خشکی پوست، خشکی عصب، خشکی روده و ... هستند بسیار توصیه می‌شود. 2⃣مدل دوم؛ صبحانه و شام: ✓وقت صبحانه پس از طلوع آفتاب تا ظهر شرعی است و وقت شام پس از رفتن سرخی آسمان تا نیمه شب شرعی است که هم صبحانه و هم شام را هرچه زودتر بخورید بهتر است. ✓برای محاسبه‌ی نیمه شب شرعی ببینید سرخی آسمان دقیقاً در چه ساعتی کاملاً از بین می‌رود آن را یادداشت کنید و فردا صبح هنگام وقت نماز صبح آسمان را خوب رصد کنید ابتدا روشنی و سفیدی باریکی بالا می‌آید که آن فجر کاذب است و بعد از چند دقیقه آن سفیدی پهن می‌شود که فجر صادق است. زمان فجر صادق را هم یادداشت کنید. سپس فاصله‌ی بین این دو زمانی که یادداشت کردید را نصف کرده و به زمان اول اضافه کنید. نیمه‌ی شرعیِ شب آینده با ۱ الی ۲ دقیقه خطا به دست می‌آید؛ مثلاً اگر زمان رفتنِ سرخی آسمان ساعت ۱۹ باشد و زمان طلوع فجر صادق ساعت ۵ باشد، فاصله‌ی میان آن دو ۱۰ ساعت بوده و در نتیجه نیمه شب شرعی ساعت ۰۰:۰۰ است. ✓برای روزها و شب‌های ابری، با احتیاط ۳ دقیقه طبق وقت روز قبل عمل کنید. ✓افراد بالای ۵۰ سال در این مدل بایستی شام را دیرتر و درست قبل از خواب میل کنند طوری که بیشتر از یک ساعت از شام نگذشته باشد که خوابیده باشند. و البته بهتر است که قبل از خواب هم تکه‌ای نان یا خرما یا سویق‌ و امثال آن هم میل کرده و بلافاصله بخوابند. ✓بین صبحانه تا شام نباید هیچ چیزی بخورید حتی آجیل و خشکبار. اما مجازید هر گونه نوشیدنیِ سالم استفاده کنید. مانند دم‌نوش‌ها، چای‌جوش‌ها، میکس‌ها، آب میوه‌ها و معجون‌ها. برای افرادی که دچار ضعف می‌شوند بهترین نوشیدنی، سویق‌ گندم با آب یا شیر است. ✓افرادی که تناسب اندام نداشته و می‌خواهند وزنشان کم و خوش اندام شوند، در این مدل تا جایی که می‌توانند شام را کم بخورند. ✓این مدل مزاج را خشک می‌کند و برای کسانی که طبیعت تر دارند مانند افراد چاق، یا بیماران دچار رطوبت و ... بسیار توصیه می‌شود اما برای افراد لاغر و صاحبان طبیعت خشک مناسب نیست و توصیه نمی‌شود. ادامه دارد... @TebboZendegiEslami
‌۲/۳ 3⃣مدل سوم؛ فقط ناهار: ✓وقت ناهار در ساعت نهم روز است. برای محاسبه‌ی وقت ناهار بایستی فاصله‌ی بین طلوع آفتاب تا غروب آفتاب را به ۱۲ قسمت تقسیم کرده و سپس ۸ قسمتِ آن را به زمان طلوع آفتاب اضافه کنید که ساعت نهم روز و آغاز وقت ناهار به دست می‌آید. ✓مثلاً اگر آفتاب در ساعت ۶:۰۰ طلوع کرده و در ساعت ۱۹ غروب می‌کند، فاصله‌ی بین این دو، برابر با ۱۳ ساعت، معادل ۷۸۰ دقیقه است که این عدد را بر ۱۲ تقسیم می‌کنیم که برابر با ۶۵ دقیقه می‌شود که اندازه‌ی یک ساعت شرعی در آن روز است. سپس آن را در ۸ ضرب می‌کنیم که می‌شود ۵۲۰ دقیقه معادل ۸ ساعت و ۴۰ دقیقه. با اضافه کردن این مقدار به وقت طلوع آفتاب که ساعت ۶:۰۰ بود، ساعت نهم روز به دست می‌آید که در این مثال برابر با ساعت ۱۴:۴۰ ظهر است؛ بنابراین وقت ناهار در این مثال از این ساعت تا یک ساعت شرعیِ دیگر (=۶۵ دقیقه) است یعنی تا ساعت ۱۵:۴۵. ✓در این مدل، صبحانه و عصرانه خورده نمی‌شود. بلکه به جای آن، صبح‌ها بعد از طلوع آفتاب تا ساعت نهم روز، و همچنین بعد از ناهار تا شب هر زمان احساس نیاز و یا ضعف دست داد، در حد چند لقمه یا اندکی غذای سبک و یا آجیل و خشکبار و مانند آن خورده می‌شود که واجب است کمتر از یک وعده‌ی غذایی باشد یعنی میزان غذای مصرفی در یک زمانِ واحد به یک سوم معده (تقریباً معادل ۳۳۰ گرم) نرسد؛ بنابراین در این مدل، هر گونه خوردنی، قبل یا بعد از ناهار هیچ مشکلی ندارد. ✓اندازه‌ی شام نیز در این مدل در افراد مختلف، متفاوت است. افراد بالای ۵۰ سال یا افرادی که بیخوابی یا ناتوانی جنسی دارند حتماً در این مدل، شام را مانند یک وعده‌ی کامل در حد نیاز و اشتها بخورند. افرادی که اضافه وزن داشته و به دنبال زیبایی اندام هستند شام را حتی الامکان کم بخورند. ✓این مدل بسیار شبیه روش رایج مردم است که صبحانه را در حد چند لقمه می‌خورند و ناهار را خوب و مفصل خورده و شب هم به اندازه‌ی نیاز و اشتها شام میل می‌کنند جز اینکه ناهار را معمولاً زودتر می‌خورند. 4⃣مدل چهارم؛ فقط شام: ✓در این مدل در طول روز هیچ وعده‌ی غذایی خورده نمی‌شود. همچنین بعد از نیمه شب شرعی تا هنگام آغاز وقت نماز صبح هم هیچ وعده‌ی غذایی میل نمی‌شود. بلکه در کل یک شبانه روز فقط یک وعده یعنی شام، پس از رفتن سرخی آسمان تا قبل از نیمه شب شرعی خورده می‌شود و در باقی اوقات شبانه روز به اندازه‌ی نیاز و اشتها یا ضعف، چند لقمه یا غذاهای سبک مانند آش، فرنی و ... میل می‌شود که در یک زمان واحد نباید به اندازه‌ی ۳۳۰ گرم برسد. ✓برای محاسبه‌ی نیمه شب شرعی ببینید سرخی آسمان دقیقاً در چه ساعتی کاملاً از بین می‌رود آن را یادداشت کنید و فردا صبح هنگام وقت نماز صبح آسمان را خوب رصد کنید ابتدا روشنی و سفیدی باریکی بالا می‌آید که آن فجر کاذب است و بعد از چند دقیقه آن سفیدی پهن می‌شود که فجر صادق است. زمان فجر صادق را هم یادداشت کنید. سپس فاصله‌ی بین این دو زمانی که یادداشت کردید را نصف کرده و به زمان اول اضافه کنید. نیمه‌ی شرعیِ شب آینده با ۱ الی ۲ دقیقه خطا به دست می‌آید؛ مثلاً اگر زمان رفتنِ سرخی آسمان ساعت ۱۹ باشد و زمان طلوع فجر صادق ساعت ۵ باشد، فاصله‌ی میان آن دو ۱۰ ساعت بوده و در نتیجه نیمه شب شرعی ساعت ۰۰:۰۰ است. ✓برای روزها و شب‌های ابری، با احتیاط ۳ دقیقه طبق وقت روز قبل عمل کنید. ✓این مدل روش پیامبران و ائمه علیهم السلام بوده و برای اکثر مردم توصیه نمی‌شود. ✓صاحبان مزاج و طبیعت خشک و افراد لاغر یا ضعیف، شدیداً از انجام این دستور بپرهیزند. همچنین افرادی با وزن بالا یا اندام نامتناسب نیز این مدل را انجام ندهند که مانع پایین آمدن وزنشان می‌شود. ✓در مجموع، این مدل فقط به صاحبان مزاج تر یا معتدل و افرادی که دچار لاغری یا چاقی و اضافه وزن نیستند توصیه می‌شود. ادامه دارد... @TebboZendegiEslami
‌۳/۳ 5⃣مدل پنجم؛ بهترین مدل: ✓امام رضا علیه السلام در ، بهترین مدل وعده‌های غذایی را برای همه، همین مدل می‌دانند. ✓در این مدل در هر دو روز، سه وعده غذا خورده می‌شود. روز اول صبحانه و عصرانه و روز دوم فقط ناهار در ساعت نهم روز و مجدداً در روز‌های سوم و پنجم و هفتم الی آخر، صبحانه و عصرانه و در روزهای چهارم و ششم و هشتم الی آخر، فقط ناهار خورده می‌شود. شب‌ها هم هرکس به قدر نیاز و اشتها یا ضعف غذا می‌خورد. ✓وقت صبحانه از طلوع آفتاب تا ظهر است و وقت عصرانه از عصر شرعی تا غروب آفتاب و وقت ناهار نیز در ساعت نهم روز. صبحانه هرچه زودتر باشد بهتر است و عصرانه هرچه دیرتر، بهتر. ✓برای محاسبه‌ی وقت ناهار بایستی فاصله‌ی بین طلوع آفتاب تا غروب آفتاب را به ۱۲ قسمت تقسیم کرده و سپس ۸ قسمتِ آن را به زمان طلوع آفتاب اضافه کنید که ساعت نهم روز و آغاز وقت ناهار به دست می‌آید. ✓مثلاً اگر آفتاب در ساعت ۶:۰۰ طلوع کرده و در ساعت ۱۹ غروب می‌کند، فاصله‌ی بین این دو، برابر با ۱۳ ساعت، معادل ۷۸۰ دقیقه است که این عدد را بر ۱۲ تقسیم می‌کنیم که برابر با ۶۵ دقیقه می‌شود که اندازه‌ی یک ساعت شرعی در آن روز است. سپس آن را در ۸ ضرب می‌کنیم که می‌شود ۵۲۰ دقیقه معادل ۸ ساعت و ۴۰ دقیقه. با اضافه کردن این مقدار به وقت طلوع آفتاب که ساعت ۶:۰۰ بود، ساعت نهم روز به دست می‌آید که در این مثال برابر با ساعت ۱۴:۴۰ ظهر است؛ بنابراین وقت ناهار در این مثال از این ساعت تا یک ساعت شرعیِ دیگر (=۶۵ دقیقه) است یعنی تا ساعت ۱۵:۴۵. ✓برای تعیین وقتِ ظهر و عصر شرعی، نیم ساعت قبل از فرا رسیدن اذان ظهر رسمی یک چوب بگیرید و آن را عمود بر زمین بگذارید. سپس طول آن را که روی زمین است دقیق اندازه گرفته و یادداشت کنید. سپس سایه‌‌ی آن را رصد کنید. ابتدا با گذر زمان، سایه‌ی چوب کوتاه و کوتاهتر می‌شود تا اینکه اندازه‌ی آن ثابت شده و سپس شروع به زیادتر شدن می‌کند. هرگاه سایه شروع به زیادی کرد وقت زوال است و هرگاه سایه به اندازه‌ی دو هفتمِ طول چوب رسید وقت ظهر است و هر گاه سایه به اندازه‌ی چهار هفتمِ طول چوب رسید وقت عصر داخل شده است. ✓در روزهای اول، سوم، پنجم الی آخر، بین صبحانه تا عصرانه نباید هیچ چیز بخورید حتی آجیل و خشکبار. اما مجازید هرگونه نوشیدنیِ سالم استفاده کنید. مانند دم‌نوش‌ها، چای‌جوش‌ها، میکس‌ها، آب میوه‌ها و معجون‌ها مثل شیرخرما. برای افرادی که دچار ضعف می‌شوند بهترین نوشیدنی، سویق‌ گندم با آب یا شیر است. ✓در روز دوم، چهارم، ششم الی آخر، صبح‌ها بعد از طلوع آفتاب تا ساعت نهم روز، و همچنین بعد از ناهار تا شب هر زمان احساس نیاز و یا ضعف دست داد، در حد چند لقمه یا اندکی غذای سبک و یا آجیل و خشکبار و مانند آن خورده می‌شود که واجب است کمتر از یک وعده‌ی غذایی باشد یعنی میزان غذای مصرفی در یک زمانِ واحد به یک سوم معده (تقریباً معادل ۳۳۰ گرم) نرسد؛ بنابراین در این مدل، هر گونه خوردنی، قبل یا بعد از ناهار هیچ مشکلی ندارد. ✓اندازه‌ی شام نیز در این مدل در افراد مختلف، متفاوت است. افراد بالای ۵۰ سال یا افرادی که بیخوابی یا ناتوانی جنسی دارند در این مدل، می‌توانند شام را مانند یک وعده‌ی کامل در حد نیاز و اشتها بخورند که در روزی که عصرانه خوردند شام را دیرتر و حداقل سه ساعت بعد از عصرانه و در روزی که ناهار خوردند می‌توانند شام را زود و اول شب میل کنند و در هر صورت قبل از خواب هم تکه نان یا سویق‌ یا خرما و چیز اندکی مانند این موارد بخورند و بلافاصله بخوابند. ✓افرادی که اضافه وزن داشته و به دنبال زیبایی اندام هستند شام را حتی الامکان کم بخورند. بلکه به اندک غذایی که رفع ضعف و گرسنگی بکند اکتفا کنند. آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
🍇چند نکتہ‌ے مہم درباره‌ے مصرف میوه 🍒میوه‌ها را کلاً باید به یکی از سه شکل زیر میل نمود: ۱-ناشتا ۲-قبل از غذا ۳-بعد از غذا 🍈در مصرف همه‌ی میوه‌ها اصل بر خوردن آن‌ها قبل از غذاست حتی میوه‌هایی که در روایات توصیه به خوردن آن پس از غذا شده را نیز می‌توان قبل از غذا میل کرد و هیچ ضرری ندارد. 🥝اما اگر در خصوص میوه‌ای هیچ روایتی درباره‌ی خوردن آن بعد از غذا نداریم، بهتر است آن را پس از غذا میل نکنید و طبق همان اصلش یعنی پیش از غذا بخورید. 🍎میوه‌هایی که معصومین علیهم السلام فرمودند ناشتا بخورید: آلو (برای کسانی که مشکلات مفاصل ندارند)، خرما، سیب، انار و به 🍐میوه هایی را که فرمودند روی غذا بخورید: گلابی، انار، مرکبات (پرتقال، نارنگی، لیمو، نارنج و ...) 🍉ما بقی میوه‌ها را قبل از غذا میل کنید. ولی خوردن هرگونه میوه در طول روز در فاصله بین صبحانه تا عصرانه یا شام ممنوع است مگر در موارد استثناء. ✍🏻موارد استثناء: ۱-قبل از حمام داغ آتشین ۲-خوردن انار قبل و بعد از حجامت ۳-آلو هرگاه حرارت درونی خیلی زیاد شد ⚠️ناشتا خوردن هندوانه، خربزه، طالبی و گرمک، فلجی و بیماری‌های مانند آن می‌آورد. ⚠️به غیر از آنچه در روایات آمده و گفته شد، هیچ میوه‌ی دیگری را ناشتا نخورید مگر آنکه از ضرر جدی آن ترسی نداشته باشید. ⚠️باتوجه به قاعده‌ی امام صادق علیه السلام در دو وعده کردن غذا که فرمودند: «هیچ چیزی بین صبحانه تا عصرانه یا شام نخور» در صورت دو وعده‌ای کردن غذا باید میوه جزء صبحانه یا شام شما باشد مگر اینکه در موارد استثناء قرار بگیرد یا اینکه بر طبق هر روز یک وعده ناهار می‌خورید که در این صورت مصرف میوه از صبح تا ناهار و از ناهار تا شام مانعی ندارد؛ بنابراین وقتی سر سفره قرار می‌گیرید ابتدا میوه بخورید و سپس غذا را آغاز کنید چه اینکه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله اگر خرما بر سفره می‌بود همیشه با آن آغاز می‌کردند و در روایتی امام سجاد علیه السلام نیز افطار کرده و سپس انگور را پیش از غذا خوردند و بعد، غذایشان را میل نمودند و همچنین امام رضا علیه السلام در فرمودند که ابتدا غذای سبک و سهل الهضم را بخور و سپس غذای سنگین‌تر را. این به خاطر آن است که غذای زود هضم در انتهای معده قرار گرفته و بلافاصله پس از هضم از معده خارج شود ولی اگر بعد از غذای سنگین خورده شود پس از هضم در معده می‌ماند و می‌گندد مگر برخی خوراکی‌ها و میوه های سبکی که استثناء شده و ظاهراً حکمتش این است که با آمیخته شدن با غذا، هضم آن را قدرت و سرعت می‌بخشد. این نکته هم حائز اهمیت است که نباید مأکولات را پی در پی و در بازه‌های زمانی کوتاه وارد معده کرد بلکه فقط در یک یا دو زمان واحد بایستی به معده، خوردنی داد زیرا به کار گرفتن چندباره‌ی معده برای هضم آن را ضعیف می‌کند و علت نهی امام صادق علیه السلام از خوردن حتی یک‌ چیز بین دو وعده نیز همین امر است. 🍌بنابراین صبح و شبتان را اینگونه آغاز کرده و به پایان برسانید: ۱-ناشتا: یکی از این میوه‌ها: خرما، سیب، انار، به، آلو. ۲-پیش از غذا: همه نوع میوه‌ها. اگر چند میوه باهم است (و ناشتا هم نیستید) با خربزه، طالبی یا هندوانه و گرمک آغاز کنید. ۳-روی غذا: گلابی، به، انار، مرکبات (پرتقال، نارنگی، لیمو و ...). آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
🪔دستور وان آب داغ وارد حمام شده و تا می‌توانید آب را داغ کنید و سپس یک وان بزرگ (حتی اگر شده وان پلاستیکی یا لگن بزرگ) تهیه کنید و آن را از آب داغ پر کرده و تا زیر چانه داخل آن بروید و نیم ساعت بمانید. سپس خارج شده، خود را خشک کرده و حالا با روغن بادام شیرین یا روغن زردآلو یا روغن ارده کنجد روغن مالی کنید و ۱۰ دقیقه ماساژ دهید. سپس اگر می‌خواهید چربی روغن را بردارید، بدون هیچ شوینده با آب خالی دوش گرفته و از حمام خارج شوید. آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
☁️طِلاء نوره + حنا ✍🏻دو قاشق چای‌خوری نوره را با سه قاشق چای‌خوری حنا ترکیب کرده و خوب هم بزنید سپس به مقدار لازم از آن را برداشته و با چند قطره آب داغ، یک خمیر شل درست کنید؛ شبیه خامه و کمی شل تر از خامه، به گونه‌ای که اگر بر روی بدن در حالت ایستاده گذاشته شود به آرامی حرکت کند. یک لایه از این خمیر را (نه خیلی کلفت باشد و نه خیلی نازک) روی موضع گذاشته و بگذارید تا ۲۰ دقیقه الی نیم ساعت بماند و خشک شود. (برای پوست‌های حساس می‌توانید زمان کمتری بگذارید) سپس بردارید بشویید و بدون آنکه حوله را روی موضع بکشید، تنها با گذاشتن و برداشتن حوله آن را خشک کرده و سپس روغن بنفشه روی آن بمالید و ماساژ دهید. ✓دقت شود که اثر مطلوب این طلاء بدین ترتیب است که شب‌های ابتدایی، موضع اندکی سرخ شده و از شب‌های بعدی کم کم پوسته پوسته می‌شود تا اینکه بعد از گذر زمان مقرر، یک لایه پوست برداشته شده و پوست کاملاً لایه برداری می‌شود طوری که هر گونه خال و لک کاملاً از بین می‌رود. اگر بعد از یک هفته مصرف، لایه برداری خال و لک مشاهده نشد، باید مقداری نوره را بیشتر کنید و ترکیب را سفت تر درست کنید (با آب کمتر) و بگذارید تا مدت زمان بیشتری بر روی پوست بماند. آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
🧪حـُــقـنہ 🔶🔹روایت اول 📜متن روایت: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ مُعَتِّبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: اَلدَّوَاءُ أَرْبَعَةٌ اَلسَّعُوطُ وَ اَلْحِجَامَةُ وَ اَلنُّورَةُ وَ اَلْحُقْنَةُ. 📝ترجمه‌ی روایت: امام صادق علیه السلام فرمود: «دارو چهارتاست: ۱-دارو در بینی کشیدن ۲-حجامت ۳-نوره ۴-حقنه.» منبع: 📕کافی، ج ۸، ص ۱۹۲ ✍🏻بیان: ✓در بعضی روایات، به جای ، آمده و در بعضی دیگر به جای ، قی آمده و در یک روایت هم به جای نوره، آمده است. 🔶🔹روایت دوم 📜متن روایت: أَبِي عَنْ سَعْدٍ عَنِ اَلْيَقْطِينِيِّ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَى عَنْ جَدِّهِ اَلْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ عَنْ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ:... قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَدَاوَيْتُمْ بِهِ اَلْحُقْنَةُ وَ هِيَ تُعَظِّمُ اَلْبَطْنَ وَ تُنَقِّي دَاءَ اَلْجَوْفِ وَ تُقَوِّي اَلْبَدَنَ... 📝ترجمه‌ی روایت: امام صادق از قول پدران خود علیهم‌ السلام از امیرالمومنین علیه السلام از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «همانا برترین چیزی که خود را با آن مداوا می‌کنید حقنه است و آن، شکم (=راه روده) را بزرگ کرده و (سپس) بیماری درون را می‌زداید و بدن را نیرومند می‌کند... .» منبع: 📘الخصال، ج ۲، ص ۶۱۰ ❓ چیست؟ ✍🏻«حقنه» یا «» و «» که در پزشکی جدید با عنوان «» شناخته شده، به تزریق مایع مخصوص در روده از طریق مقعد برای امورات درمانی مختلف گفته می‌شود. ✍🏻تدابیر پیش از استعمال حقنه: ۱-بیمار ناشتا نباشد. ۲-قبل از انجام حقنه از تقویت کننده‌ی معده و قلب استفاده شود؛ مانند: سویق‌ گندم، شکر سرخ، چای جوش به و... . ۳-حقنه پس از خستگی زیاد یا در حالت سیری انجام نشود. ۴-بیمار، کودک زیر ۷ سال نباشد. ۵-بیمار تا ۲۴ ساعت قبل از حقنه، حمام نرفته باشد. ۶-حقنه بلافاصله پس از دفع مدفوع انجام شود مگر در افرادی که دچار یبوست مزمن هستند و تازه می‌خواهند با حقنه مدفوع مانده را خارج کنند. ۷-بهترین وقت حقنه در هوای سرد است. بعد از غروب که تا نیمه شب تمام شود و یا صبح زود که تا ظهر تمام شود. 🧪مایع حقنه: 🪴بارهنگ: یک قاشق غذاخوری 🌸گل بنفشه: یک قاشق غذاخوری 🌼بابونه: یک قاشق غذاخوری 🌸گل ختمی: یک قاشق غذاخوری ✓مواد فوق را در سه لیوان گلاب روی شعله‌ی ملایم گذاشته تا به جوش برسد سپس به مدت ۱۰ دقیقه با شعله‌ی کم، بجوشانید و سپس صاف کرده و یک لیوان روغن زیتون به آن اضافه کنید. سپس به اندازه‌ی ۲۵۰ گرم از آن را به عنوان حقنه استعمال نمایید. ✓دقت کنید که دمای مایع حقنه باید بین ۴۰ تا ۴۳ درجه سانتی گراد باشد. ✍🏻روش انجام حقنه: ✓در گذشته از پیاله‌های شیشه‌ای، نقره‌ای و مسی و یا از مثانه‌ی گاو به عنوان «مِحقَنه» (=ظرف حقنه) استفاده می‌شد که لوله‌ی آن را وارد مقعد می‌کردند. اما امروزه این ابزار موجود نیست و برای انجام حقنه باید از دستگاه «رکتال تیوب» استفاده کنید که در داروخانه‌ها موجود است. ✓بهترین حالت آن است که بیمار، به حالت سجده قرار بگیرد طوری که گونه‌ی راست یا چپ و آرنج دست‌ها روی زمین باشد. وگرنه حالت پهلو به چپ طوری که زانوی راست به سمت شکم جمع شود. ✓تمام مراحلی که در بروشور دستگاه رکتال تیوب نوشته را انجام دهید و دهانه‌ی مقعد و لوله‌ی پلاستیکی را به جای ژل لوبریکانت با روغن زرد یا کره‌ی گاوی چرب کنید و لوله را به آرامی تا ۷ سانت طبق دستور، داخل مقعد نمایید. سپس مایع را وارد کنید. ✍🏻تدابیر حین انجام حقنه: ۱-بیمار باید در حین انجام حقنه حتی الامکان خود را از سرفه، عطسه، سکسکه و خنده‌ی ناگهانی نگه دارد که دارو دفع نشود. ۲-بهتر است پاهای بیمار پوشیده باشد. ✍🏻تدابیر پس از حقنه: ۱-بعد از حقنه، آب سیب با عسل یا با شکر سرخ و یا آب جوش و شکر سرخ میل شود. ۲-بهترین حالت آن است که پس از انجام کامل حقنه، به پشت دراز بکشید؛ یعنی صورت به سمت آسمان باشد و اگر این میسر نبود، پهلو به چپ خوب است. ۳-باید تا ۴ ساعت، مایع حقنه در بدن بماند اما اگر زودتر، احتیاج به دفع پیدا کردید مانعی ندارد و می‌توانید دفع انجام دهید. ✍🏻دفعات انجام حقنه: ✓در کل ۳ یا ۴ مرتبه؛ هر هفته یکبار. ✍🏻سـیّد‌ محمـّد جواد‌ موسوے آرزوے ما سلامتے شماست💐 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami
✍🏻نکاتی مهم درباره‌ی داروی () 🔷🔸قسمت اول روايت؛ معرفى دارو و برخى خواص آن: در کتاب مکارم الأخلاق به دارویی از امام صادق علیه السلام اشاره شده که بیماری‌های سختی را درمان می‌کند که به علت ترکیب ساده‌اش نحوه‌ی ساخت آن را هم بیان می‌کنیم: 📜متن روایت: وَ عَنْهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِی السَّنَا لَبَلَّغُوا مِثْقَالًا مِنْهُ مِثْقَالَیْنِ ذَهَباً أَمَا إِنَّهُ أَمَانٌ مِنَ الْبَهَقِ وَ الْبَرَصِ وَ الْجُذَامِ وَ الْجُنُونِ وَ الْفَالِجِ وَ اللَّقْوَةِ وَ یُؤْخَذُ مَعَ الزَّبِیبِ الْأَحْمَرِ الَّذِی لَا نَوَی لَهُ وَ یُجْعَلُ مَعَهُ هَلِیلَجٌ کَابُلِیٌّ وَ أَصْفَرُ وَ أَسْوَدُ أَجْزَاءً سَوَاءً... 📝ترجمه‌ی روایت: از امام صادق علیه السلام آمده که فرمود: «اگر مردم بدانند در سنا چیست قطعاً (قیمت) یک مثقال از آن را به دو مثقال طلا می‌رسانند! اما همانا آن، امان است از بهق و پیسی و جذام (=خوره) و دیوانگی و فلجی (=و ام اس و مطلق بی‌حسی‌های بدن) و لقوه (=فلجی صورت). و با مویز قرمزی که هسته در آن نیست گرفته شود و همراهش هلیله‌ی کابلی و زرد و سیاه نیز به اندازه‌‌های برابر قرار داده شود... 🔷🔸قسمت دوم روايت؛ نحوه‌ی مصرف: 📜متن: ...یُؤْخَذُ عَلَی الرِّیقِ مِقْدَارَ ثَلَاثَةِ دَرَاهِمَ وَ إِذَا أَوَیْتَ إِلَی فِرَاشِکَ مِثْلَهُ وَ هُوَ سَیِّدُ الْأَدْوِیَةِ. 📝ترجمه‌: ...به مقدار سه درهم، ناشتا و هر گاه که به رخت خوابت می‌روی نیز به همان اندازه به کار گرفته شود و این، سرور داروهاست» منبع: 📔مکارم الأخلاق، ج ۱، ص ۱۸۸ ✍🏻بیان: ✓سه درهم برابر با ۷/۲۵ گرم و تقریباً به اندازه‌ی یک هفتم قوطی‌های موجود است. همین مقدار از این دارو را ناشتا داخل یک استکان ریخته و سپس داخل استکان آب جوش بریزید و هم بزنید و دارو را در دو یا سه مرحله سر بکشید. بهتر است یک استکان دیگر هم آب جوش خالی کنارتان باشد تا پس از هر مرحله سرکشیدن دارو مقداری آب جوش خالی بخورید تا مزه‌ی دارو اذیتتان نکند. نهایتاً اگر نتوانستید، مقدار لازم از آن را با چند قطره عسل بیامیزید تا مثل قرص کنید و با آب قورت دهید. موقع خواب هم به همین شکل میل کنید. دقت کنید باید هر وقت که خواستید بخوابید هم از آن استفاده کنید. چه خواب روز باشد چه شب. بر طبق این حدیث این دارو درمان یا حداقل کنترل کننده و پیشگیری کننده از بهق و برص و جذام و فلجی صورت و بدن و ام اس و دیوانگی است و همه طبایع را معتدل می‌کند و سرور داروهاست. ✓نکته مهم: باتوجه به اینکه درباره‌ی داروی امام کاظم علیه السلام هم عبارت «سید الادویه» آمده لذا به احتمال قوی این دارو جزو واکسن های طب اسلامی به حساب می‌آید و بدین جهت در درمان بیماری‌های سخت موثر است چون سیستم دفاعی بدن را قوی می‌کند. چه اینکه درباره‌ی سنا در روایت آمده که مرگ را دور و رد می‌کند! که ظاهراً اشاره به واکسینه کردن و مقاوم کردن بدن است. فتأمّل. آرزوے ما سلامتے شماست💐 ✍🏻سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے 🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫 @TebboZendegiEslami