4_5967708537822906380.mp3
5.72M
#نقد_کتاب_طب_الائمه
◀️ معرفی مقاله «تلاشی در شناسایی مؤلف کتاب طب الأئمه منسوب به فرزندان بسطام، و مشایخ او»
📢 سخنران: فاضل ارجمند استاد عمیدرضا اکبری
🌐@tebona
____________________
1⃣ نسبت نسخه موجود از کتاب طب الأئمه به فرزندان بسطام ابهامهای اساسی دارد؛ بلکه بنا بر اسناد آن، این دو راوی گمنام بیشتر واسطه روایت از طریقی خاص فرض شدهاند.
2⃣ بر اساس قرائنی، اسناد کتاب در چند مرحله شکل گرفته، و نامهای ابتدای اکثر اسناد ساختگی و کاملاً بی ضابطه است،
3⃣ سندسازی تعویضی در کتاب شاخصههایی متفاوت با سندسازی بیضابطه نوع اول اسناد دارد، و احتمالاً این دو نوع سندسازی عمومی توسط یک نفر انجام نشدهاست.
4⃣ در اسناد ایشان و دیگر مشایخ نیز شاخصههای اختصاصی اسناد غالیان، و توجه به سران غلات مانند ابوالخطاب فراوان به چشم میخورد. تاکنون مؤلف کتاب به نحو قطعی شناخته نشده است، ولی اسنادش با غالیان مخمسی شمال ایران تناسب دارد.
🌐 منبع: @Al_Rijal
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
#نقد_داروهای_خودساخته_طب_اسلامی
📢 آسیب شناسی سندی و متنی روایت داروی شافیه
✍️ نویسنده: حجت الاسلام استاد محمد سوری
◀️ منبع یادداشت: کانال تلگرامی @GHMaariz
🌐@tebona
____________________________
◀️ داروی شافیه از جمله دواهای ترکیبی مورد استفاده طب اسلامی است. در نگاهی اجمالی ملاحظات زیر بر این دارو به نظر حقیر رسید:
1️⃣ تنها منبع ناقل این دواء کتاب طب الائمه ابنا بسطام است. به عبارت دیگر سایر منابع روایی صرفا از این کتاب نقل قول کرده اند و منبعی در عرض کتاب فوق ناقل حدیث نیست. بر مبنای محوریت کتاب در اعتبار سنجی روایات شیعی، مفردات کتاب فوق قابل اعتنا نیستند و ضعیف می باشند.
همچنین کلیت کتاب فوق نیز ضعیف می باشد و با سایر روایات معتبر شیعی همخوانی ندارد. کتاب مذکور منسوب به دو فرزند بسطام به نام های عبد الله و حسین است که صرفا در رجال نجاشی ذکر شده اند و سخنی از توثیق و تضعیف ایشان به میان نیامده است.
🌐@tebona
2️⃣ از راوی حدیث (ابراهیم بن النضر) صرفا در مستدرکات علم رجال الحدیث به این نحو یاد شده: لم یذکروه.
گویی تنها از او دو روایت نقل شده است یکی دواء شافیه و دیگری روایتی در باب توحید. بنابراین از راویان شناخته شده و پرکار نیست و هیچ توثیق و تضعیفی در مورد ایشان نیافتیم.
3️⃣ امامی که مطالب از او نقل شده باشد در حدیث مشخص نیست و صرفا کلیت مطلب به ائمه نسبت داده شده است. حدثنی ... انهم وضعوا هذا الدواء لاولیائهم ... .
🌐@tebona
4️⃣ چنین دارویی که حکم اکسیر اعظم داشت، با خواص فوق العاده و اعجاب انگیز مذکور، باید در بسیاری از کتب معتبر روایی ذکر میشد ولی به صورت مفرده ذکر شده است و مورد توجه قدماء قرار نگرفته است. این بی توجهی در خوشبینانه ترین حالت میتواند حاکی از ضعف حدیث نزد ایشان و در حالت دیگر نشان از وجود نداشتن و جعل آن در زمانی دیگر حکایت کند.
🌐@tebona
5️⃣ این دارو باید بین شیعیان بسیار شهرت می یافت و در زمان های هم عصر صدور در منابع متعدد تاریخی و جز آن (منابع غیر روایی) از آن یاد میشد ولی چنین شهرتی تنها در عصر اخیر رخ داده است.
6️⃣ نحوه ساخت دارو بسیار شبیه دستور آشپزی و با ذکر جزییات فراوان است و شباهتی با ادبیات روایات دوایی معتبر پیشین ندارد. چه آنکه عموم آنها ساده و راحتند.
🌐@tebona
7️⃣ حجم ادعای درمانی وسیع برای تعداد مفردات هفتگانه موجود در دواء قابل استبعاد است.
8️⃣ نقطه اشتراک (قدر مشترک) قابل قبولی در امراض ادعایی طبق مبانی هیچ سیستم طبی اعم از طب عصر صدور (طب سنتی) و طب مدرن وجود ندارد. به عبارت دیگر پراکندگی امراض بالاست و طیف وسیعی از امراض ذکر شده که احتمال جوابگویی دوا برای آنها وجود ندارد.
البته منکر اثرات مطلوب مفردات موجود در این دارو بر بعضی امراض نیستیم چرا که در واقع خوردن و نوشیدن هر چیزی میتواند بر بدن اثراتی مطلوب و یا حتی ضررهایی جبران ناپذیر داشته باشد اما علاج این طیف از امراض از عهده دارویی با 40 ترکیب هم بر نمی آید و اگر هم بر آید مطلوب نیست. برای نمونه به بعضی از امراض پراکنده اشاره میکنم: ترسی که زن باردار در خواب به آن دچار میشود، زهر و سموم، سرفه، جذام، فلج، میگرن، دندان درد، غلبه بلغم، کند ذهنی، تب و لرز، هضم غذا، بیماری های چشمی، غلبه صفرا، تنگی نفس هنگام راه رفتن، ترس و استرس، هذیان گویی در خواب و ... .
🌐@tebona
9️⃣ مقدار مفردات سیر، شیر، روغن و عسل ذکر نشده است و در مورد آن حسب داروی معروف و منسوب به حضرت محمد (ص) – به علت شباهت در ترکیب و خواص - عمل میکنند.
ادامه یادداشت 👇👇
.
.
ادامه یادداشت 👆👆
0️⃣1️⃣ بعضی از امراض ذکر شده در روایت نیاز به بررسی، شناخت و توضیحات بیشتری دارند و باید ماهیت آنها روشن شود: سحر، ارواح، خنده بی دلیل، بازی مرد با ریش خود، برسامی که سبب درازی زبان شود و ... .
🌐@tebona
1️⃣1️⃣ ادعای درمان برخی امراض لاعلاج یا صعب العلاج با خوردن دارو که به راحتی قابل پذیرش نیست: مثلا کوری کهنه و نو، کری و ... .
2️⃣1️⃣ ادعای درمان زهر و سموم با استفاده از داروی شافیه چهارده ماهه که به نظر می رسد تحقیقات کافی بلکه هیچ نوع آزمایشی در مورد اثر بخشی این دارو بر سموم و زهرها انجام نشده است. طبیعتا اثر گذاری یا بدون اثر بودن دارو در این مورد بلافاصله روشن میشود اما تا به حال کسی حتی به چشم فرضیه نیز به اثر این دارو و مفردات آن به عنوان پاد زهر نگاه نکرده است. در صورت ورود بدون علم و تجربه طبیب در چنین مواردی، میتوان حکم به ضامن بودن او نمود.
🌐@tebona
3️⃣1️⃣ احتمال فساد دارو به خاطر روش و مدت نگهداری مفردات مذکور. بر اساس روایت ناقل دواء تا بیست ماه و بیشتر از آن نیز میتوان دارو را نگه داشت، بلکه در روایت ادعا شده هر چه که دوا کهنه تر شود اثرات آن بیشتر میشود و باید دوز کمتری مصرف نمود.
4️⃣1️⃣ تطورات غیر منطقی در خواص دارو و امراض قابل درمان توسط آن در هر ماه نسبت به ماه بعد و قبل که طبق هیچ نوع سیستم پزشکی قابل توضیح نیست.
🌐@tebona
5️⃣1️⃣ داستان زمینه ای که دلالت بر وحیانی بودن دوا و نزول آن بر حضرت موسی (ع) است به اسرائیلیات شباهت دارد.
6️⃣1️⃣ اطعام ششصد هزار نفری بنی اسرائیل توسط فرعون مطلبی است که باید در تورات و تلمود ذکر شده باشد. جا دارد محققین یهود شناسی و نصوص مقدس در مورد وجود چنین داستان مهمی تحقیق بفرمایند. خبر بزرگی که مشتمل بر آن است که اراده فرعون بر مسموم کردن کل بنی اسرائیل بوده و در این امر ناکام مانده است و یک دارو جان کل امت را نجات داده است.
🌐@tebona
7️⃣1️⃣ دادن دارو توسط حضرت موسی (ع) به ششصد هزار نفر یا قدری کمتر (چنانچه زنان و اطفال را استثنا کنیم) در روز ضیافت قبل از اطعام فرعون، نیاز به وقت و زمان قابل توجهی دارد که طبیعتا چنین وقتی موجود نبوده است مگر قائل به معجزه شویم.
8️⃣1️⃣ در این داستان حضرت موسی (ع) نزد مضیف (مهمان سرا) می ایستد و بنی اسرائیل را از خوردن غذای مسموم پیش از داروی شافیه باز می دارد. سوال آن است که آیا هیچ نیرویی از سربازان فرعون در آنجا حضور نداشته اند که مانع این کار او شوند یا این امر نیز دور از چشم سربازان و به نحو معجزه رخ داده است؟
🌐@tebona
9️⃣1️⃣ در این داستان فرعون به صورت ویژه برای موسی و اوصیای هم عصر او اظهار تواضع میکند و در سفره ای اختصاصی برای ایشان حال و نیت خود را چنین گزارش میدهد: قَالَ إِنِّي عَزَمْتُ عَلَى نَفْسِي أَنْ لَا يَلِيَ خِدْمَتَكُمْ وَ بِرَّكُمْ غَيْرِي [كَذَا] أَوْ كُبَرَاءُ أَهْلِ مَمْلَكَتِي.
این سبک اظهار لطف با اخلاق فرعونی گزارش شده در قرآن که دم از «انا ربکم الاعلی» میزد تفاوت آشکاری دارد.
0️⃣2️⃣ در این داستان قداست انبیاء و اوصیای بر حق ایشان مورد توجه قرار نگرفته است و چنین تعبیر شده که «فَأَكَلُوا حَتَّى تَمَلَّوْا مِنَ الطَّعَامِ ...» یعنی ایشان از سفره اختصاصی و جداگانه فرعون آنقدر خوردند که از طعام پر شدند در حالی که در سیره انبیاء و اوصیاء الهی چنین اکلی مرسوم نبوده جز آنکه گفته شود ضمیر واو به کل بنی اسرائیل برمیگردد.
1️⃣2️⃣ در روز مذکور ۲۳۰ هزار نفر از اصحاب و اطرافیان فرعون به خاطر خوردن از طعام مسموم از بین می روند. آیا این داستان در کتب یهود ذکر شده و آیا ایشان برای شادمانی روز مذکور - همانطور که عادت ایشان است - عیدی دارند؟
🌐@tebona
2️⃣2️⃣ شبیه ترین دارو به داروی مذکور دوایی منسوب به حضرت محمد (ص) است که تعداد مفردات آن 5 مورد است و 4 مورد آن با داروی شافیه یکی است ولی ادعا شده که اثرات شفا بخشی آن بیش از شافیه ی 7 ترکیبه است. سند داروی مذکور نیز طب الائمه ابنا بسطام است.
🔴 نتیجه پایانی:
از آنجا که تنها سند و منبع داروی فوق دارای اشکالات عدیده سندی و متنی است، نسبت دادن دارو به نام داروی اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، همچنین نسبت دادن آن به نبی بزرگ الهی حضرت موسی (ع) روا نیست چه آنکه احتمال اسرائیلیات بودن و شباهت داستان مذکور در روایت به اسرائیلیات نیز قابل اغماض نمیباشد. همچنین استخدام دواء فوق به عنوان دارویی عادی و بشری جهت معالجه امراض ادعا شده در روایت به استناد مفرده روایی مذکور و بدون علم و تجربه پیشین صحیح نبوده و طبیب در برابر آن ضامن خواهد بود.
✍️ محمد سوری - 4 صفر 1442
🌐 منبع: کانال تلگرامی @GHMaariz
—-------------------
⏮ موسسه طِبُنا:
https://eitaa.com/tebona
4_6044162679428351733.pdf
42.85M
.
◀️ نسخه خطی کتاب طب الصادقین (مرعشی: 12874/11)
▫️ این نسخه همان نسخه ای است که مدعیان طب اسلامی با هیاهوی زیاد، چند سالی است از آن سخن گفته اند و در حال حاضر جناب آقای دلیری این کتاب را تحقیق و در دست چاپ دارند.
▫️ این اثر برای اولین بار و به صورت عمومی در کانال وزین «معرفه الرجال و الآثار» منتشر شده است.
📢 منبع: @Al_Rijal
—-------------------
⏮ موسسه طِبُنا:
https://eitaa.com/tebona
#بررسی_عدم_جواز_تغییر_جنسیت
📢 مقاله بررسی موضوعی عدم جواز تغییر جنسیت
✍️ نویسنده: استاد احمدی، عینکی و عابدیان
🌐 مشاهده، مطالعه و دانلود متن کامل این مقاله از سایت موسسه طبنا:
http://tebona.ir/2020/10/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c
.
موسسه فقه الطب، طِبُنا
#بررسی_عدم_جواز_تغییر_جنسیت 📢 مقاله بررسی موضوعی عدم جواز تغییر جنسیت ✍️ نویسنده: استاد احمدی، عین
🔰 خلاصه آنچه که در این مقاله میخوانید:
1️⃣ آنچه در این پژوهش و به سبک تحلیلی ۔ توصیفی مورد بازنگری قرار گرفته است، بررسی موضوعی تغییر جنسیت در ترانسسکشوالهاست که آیا وارد در موضوع حکم جواز تغییر جنسیت میشوند، یا نه؟
2️⃣ در این مقاله، با استناد به فرایند تشخیص موضوع و همچنین استخراج قرائن مرتبط با آن از میان فتاوا و روایات، عدم جواز تغییر جنسیت در ترانسها حاصل میشود؛ این در حالیست که در جمهوری اسلامی ایران که قوانین آن – بر اساس اصل چهارم قانون اساسی – باید بر اساس موازین اسلامی تنظیم شده باشد، سالهاست که این عمل با مجوّز دستگاههای قضایی و نظارت آنها بر روی تعداد قابلِ توجهی از این بیماران در حال اجراست.
🌐@tebona
3️⃣ مهم ترین مسئله در تغییر جنسیت تشخیص صحیح موضوع است و اختلال در هویت جنسی مسئله جدیدی نیست و از صدر اسلام در احادیث فراوانی در ذم افرادی که مخنث هستند وجود دارد.
4️⃣ استناد به قواعدی چون «اصاله الحلیه»، «قاعده تسلیط» و «عدم دلیل بر حرمت» در جواز تغییر جنسیت اشتباه بوده و قابلیت اجرا ندارد.
5️⃣ فشارهای روحی و روانی به عنوان مولفه تغییر احکام اولی و از مصادیق اضطرار به شمار نمی آید تا به واسطه آن حکم به جواز تغییر جنسیت کنیم.
6️⃣ اکثریت فقها عمل تغییر جنسیت در ترانس ها را که صرفا یک عمل ظاهری است را حرام و ممنوع می دانند.
🌐@tebona
7️⃣ تمام ازدواج هایی که بعد از تغییر جنسیت انجام شده باطل است و قانون گذار باید فکر چاره ای در این باره باشد.
8️⃣ حکم تغییر جنسیت همان حکم قطع اعضای تناسی در انسان سالم را دارد و حرام است و فشار های روحی و روانی از مصادیق اضطرار به شمار نمی آید.
🌐 مشاهده، مطالعه و دانلود متن کامل این مقاله از سایت موسسه طبنا:
http://tebona.ir/2020/10/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c
.
تحلیل انتقادی حکم جواز تغییر جنسیت.pdf
754.5K
📢 دانلود pdf مقاله بررسی موضوعی عدم جواز تغییر جنسیت
✍️ نویسنده: استاد احمدی، عینکی و عابدیان
🌐@tebona
#نقد_مدعیان_طب_اسلامی
📢 «بول ابل» در منابع روایی و طبی و نسبت آن با کرونا ویروس.
✍️ نویسنده: حجت الاسلام استاد محمد سوری (اصل پژوهش حدود یکصد صفحه میباشد که در دست تکمیل و انتشار است)
🔔 منبع یادداشت: کانال تلگرامی @GHMaariz
🌐@tebona
____________________________
◀️ در تحقیقی که از جمع میان تمام روایات باب، روایات مرتبط، بررسی فقهی و بررسی منابع طب سنتی انجام شد، تا کنون نتایج زیر به نحو اجمالی به دست آمده است:
1️⃣ در جمع میان روایاتِ منابع قدیمی و معتبر، هیچ دلیل قابل پذیرشی برای اثبات توصیه اهل بیت (ع) به خوردن بول ابل یا همان ادرار شتر برای امراض وجود ندارد.
2️⃣ در این دسته از روایات به استفاده از شیر شتر و جایگزینی آن به جای ادرار شتر به نحو مطلق _ بدون اشاره به مرض خاصی _ توصیه شده است به گونه ای که صِرف کنار گذاشتن استفاده از ادرار شتر در درمانگری مد نظر بوده است.
🌐@tebona
3️⃣ مستنداتی وجود دارد که طب قدیم از گذشته های دور و دست کم از زمان دیوسکوریدس (دِيُسقُوريدس _ قرن اول میلادی) و جالینوس (قرن دوم میلادی) به تجویز بول انسانی و بول حیوانات به صورت عام آن ( بول حیوانات مختلف و برای امراض مختلف) اقدام کرده است. همچنین در عصر ائمه (ع) نیز در کتب طبی چون فردوس الحکمه (235 ه.ق) و سایر کتب، موارد تجویز بول ابل وجود داشته و گاه به تجویز ترکیبی آن با شیر شتر اشاره شده است.
4️⃣ احتمال داده میشود توصیه اهل بیت (ع) به شیر شتر در مقابل موارد تجویز ادرار شتر توسط اطباء آن زمان و برای مخالفت با ایشان بوده است. چه آنکه مصرف ادرار شتر در آن زمان نیز شایع و رایج بوده است.
🌐@tebona
5️⃣ مجوز مصرف درمانی ادرار شتر در صورت اضطرار در منابع معتبر روایی وجود دارد. ادرار شتر در این حکم هیچ خصوصیتی ندارد و در این مساله با سایر محرمات و موارد مرجوح مشترک خواهد بود.
6️⃣ بر اساس ادله مورد پنجم، حکم ابتداییِ (در غیر از حالت اضطرارِ درمانی) مصرف ادرار شتر چیزی میان کراهت یا حرمت ارزیابی میشود چرا که حکم مواردِ خلاف اضطرار _ بر اساس سایر شواهد روایی از ابواب مختلف فقهی _ لزوما حرمت نبوده است. برای قضاوت قطعی در این مورد به تحقیقات بیشتر و فحص تام در ابواب اطعمه و اشربه و دیگر ابواب مرتبط نیاز است.
7️⃣ استناد به آیه «یحرم علیهم الخبائث» برای اثبات حرمت بول ابل به عنوان حکم ابتدایی ناتمام و غیرقابل پذیرش است. همچنین تطبیق عنوان خبیث بر «ما ینفر عنه الطبائع» فارغ از احتیاج به اثبات تفسیری، نیاز به پرسشنامه علمی جهت تشخیص وجود «تنفر طبعی از ادرار شتر در میان ملیت های گوناگون» داشت.
8️⃣ تجویز ادرار شتر به عنوان «توصیه اهل بیت ع» و «درمان تنگی نفس» تنها در منابع ضعیف یا روایات واجد اشکال آمده است که شانیت قرار گرفتن در مسیر استنباط را ندارند. همچنین در مواردی، فهم نادرست، نبود فقاهت روشمند و گاها ضعف در شناخت ادبیات ائمه (ع) و در نهایت ضعف در لغت عربی باعث برداشت ناصواب از بعضی روایات معتبر نیز شده است.
🌐@tebona
9️⃣ در درمان تنگی نفس در منابع کهن طب سنتی بیشتر به مصرف شیر شتر توصیه شده است و در مواردی به مخلوط آن با ادرار شتر برای امراض دیگری چون «استسقاء» اشاره کرده اند. در این جهت توصیه کلی و عمومی روایات به «شیر شتر» تطابق بیشتری با توصیه های منابع طب سنتی در درمان تنگی نفس دارد.
0️⃣1️⃣ ارتباط جامعی میان بیماری کرونا و آنچه در منابع ضعیف روایی و منابع طب سنتی (ربو) آمده وجود ندارد بنابراین تطبیق بیماری کرونا بر این بیماری (ربو) تنها بر اساس مشابهت یکی از علائم مشترک (تنگی نفس) و حدس صورت گرفته است. طبیعتا اثر بخشی ادویه ذکر شده در منابع برای درمان یا بهبودی نسبی این بخش (علامت) از مرض تابع قواعد علمی مربوط به خود و کارآزمایی های بالینی خواهد بود و دست کم نمیتواند به روایات مستند شود. با این اوصاف ممکن است در خصوص میزان موفقیت مصرف شیر شتر در کار آزمایی های بالینی به عنوان یکی از موارد کمک کننده و مفید برای بهبودی برخی علائم بیماری تحقیقاتی انجام شود که قابل استفاده باشد.
✍️ محمد سوری - 15 ربیع الثانی 1442
🌐 منبع: کانال تلگرامی @GHMaariz
—-------------------
⏮ موسسه طِبُنا:
https://eitaa.com/tebona
.
◀️ اندر متفرّدات طبی توحید منسوب به مفضّل، عناصر اربعه یا موهومات اربعه!!!
🌐 @tebona
________________
1⃣ عناصر اربعه یا اسطقسات اربعه (اصول چهارگانه) نزد قدماء فلاسفه و حکماء، همان چهار عنصر اصلی آفرینش هستند که معادن، نباتات و حیوانات از ترکیب آن چهارعنصر شکل گرفتهاند. این عناصر چهارگانه عبارتند از: آب، هوا، آتش و زمین. اینها اجسام بسیطهای هستند که تمام اشیاء مرکب با ویژگیهای مختلفی که دارند از این چهار عنصر تشکیل شدهاند (فارابی، 1405،ص11؛ الدایه، 1410، ص111؛ شیخ اشراق، ج2، 1375، ص268؛ اندلسی، 1980، ص124؛ صلیبا، 1414، ج1، ص78).
2⃣ مجلسی در این باره میگوید:
«فائده: اعلم أن المشهور بين الحكماء و المتكلمين أن العناصر أربعه النار و الهواء و الماء و الأرض كما تشهد به الشواهد الحسيه و التجربيه و التأمل في أحوال التركيبات و التحليلات» (مجلسی، 1403، ج56، ص331).
3⃣ گزارههای حکایت کننده عناصر اربعه در توحید مفضل عبارتند از:
«و الجواهر الأربعه الأرض و الماء و الهواء و النار» (ص127).
«فكّر يا مفضل فيما خلق الله عز و جل عليه هذه الجواهر الأربعه» (ص142).
«فمن ذلك هذه الشمس ... و قال آخرون هو من جوهر خامس سوى الجواهر الأربعه» (ص178).
4⃣ به استثناء مورد سوم که ممکن است از باب نقل قول دیگران باشد، دو مورد دیگر از اعتقاد شخصی متکلم پرده برمیدارد.
در روایات شیعیِ در دسترس، هیچگونه توضیح و حتی اشارهای پیرامون عناصر اربعه دیده نمیشود.
5⃣ بر این اساس ما شاهد سکوت روایات نسبت به این نظریه هستیم. این سکوت وقتی در کنار یونانی بودن این اصطلاح و ریشه داشتن آن در فلسفهی کهن قرار میگیرد، احتمال صحت و صدور این مضمون رساله را کاهش میدهد.
🔹 منبع: کانال وزین «تاوان»
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
.
◀️ تصویری که برخی مدعیان طب اسلامی به عنوان «کهن ترین نسخهی دستیافته از رساله ذهبیه» منتشر کردهاند.
✍🏻 در صفحه مشخصات این نسخه، که در کتابخانه آیت الله گلپایگانی موجود است تاریخ تحریر آن ۷۰۵ ه.ق ثبت شده است.
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
موسسه فقه الطب، طِبُنا
. ◀️ تصویری که برخی مدعیان طب اسلامی به عنوان «کهن ترین نسخهی دستیافته از رساله ذهبیه» منتشر کردها
.
📢 برای اهل تحقیق روشن است!
✍️ یادداشت ارسالی یکی از محققین علوم حدیث، جناب آقای کیان ارجمند در خصوص ادعای «کهنترین نسخه خطی رساله ذهبیه»
🌐@tebona
_______________________________
🔹به تازگی برخی مدعیان طب اسلامی چند تصویر از نسخه خطی رساله ذهبیه و شناسنامه آن منتشر کردهاند و مدعی شدهاند که این نسخه، کهنترین نسخه موجود رساله ذهبیه است. این نسخه خطی در کتابخانه آیت الله گلپایگانی (ره) موجود میباشد و تاریخ تحریر آن در صفحه مشخصات این کتابخانه به تاریخ 705 هجری ثبت شده است.
لازم میدانم در خصوص تصویر منتشر شده و انتساب آن به سال 705 هجری سه نکته را به عرض رسانم:
1️⃣ اولاً کسانی که با نسخ خطی آشنا هستند نیک میدانند که وضعیت فهرستنگاری نسخ خطی چه وضعیت اسفناک و غیر علمی است، به گونهای که ابداً نمیشود به صرف ذکر تاریخ تحریر، آن هم در شناسنامهای که عمدتا توسط برخی محققین کم دقت در دهههای اخیر گردآوری شده است، اعتماد کرد. این مسئله برای اهل تحقیق روشن است.
🔺ثانیاً یکی از محققینی که درباره نسخههای بحرینی مطالعه میکند درباره تاریخ کتابت این نسخه (با واسطه) مطلب زیر را به دست ما رسانده است: 👇
«... أنّ المراد هو عام 1175هـ، وقد جرت عادة بعض النسّاخ البحرانيين لدينا بحذف رقم الألف، والنقطة بين الرقمين (5)، و(7) هي نقط لفظة "سنة".» (به طور خلاصه یعنی تاریخ تحریر سال 705 نیست، بلکه سال 1175 است)
🔹 این موضوع به اطلاع برخی محققین معاصر از جمله فاضل ارجمند آقای محمدباقر ملکیان و دو محقق دیگر نیز رسید و ایشان نیز این مطلب را تایید نمودند و تصریح کردند که از این دست اشتباهات در شناسنامه نگاریهای نسخ خطی به وفور یافت میشود و امری دور از انتظار نیست. با عنایت به این بیان، احتمالا تاریخ نگارش این نسخه از رساله ذهبیه سال 1175 ه.ق بوده است و نه سال 705 ه.ق! این مسئله نیز برای اهل تحقیق روشن است.
🌐@tebona
3️⃣ ثالثاً اگر از طرق قطعی و یقینی نتوان به تاریخ تحریر نسخه دست یافت، اساسا کشف این مهم محتاج تعمق زیادی است. تاریخ کتابت را دستکم به یکی از دو روش ذیل می توان پیدا نمود:
1. تاریخ های مندرج در یادداشتهای صفحه بدرقه و آخر نسخه
2. آگاهی از تاریخ پیدایش خطوط در تمدن اسلامی (رسم الخط)
🔹 یکی از مهمترین نکات قدیمی نسخهشناسی که مورد توجه کتابشناسان قرار داشته «رسم الخط» است، که حقیقتا یکی از اصلیترین مباحث نسخهشناسی کتب و رسائل خطی است. فی المثل همه میدانیم رسم الخط کوفی، جزو نخستین خطوطی است که در تمدن اسلامی در میان نسخهنویسان رایج شد و تا حدود سه قرن برای کتابت قرآن و کتیبههای عربی به کار میرفت. بدیهی است اگر نسخهای به قرون اولیه اسلام منتسب شود دست کم باید رسم الخطی شبیه به رسم الخط کوفی را داشته باشد.
🔺 از همین رو زمانی که نسخهای به سال 705 هجری منتسب میشود، نباید رسم الخطی شبیه به نگارشهای قرن یازدهم یا دوازدهم را داشته باشد. شیوه نگارشی که در تصویر منتشر شده از این رساله مشاهده میکنیم، در واقع ترکیبی از «نسخ جدید» و «تعلیق» است (و احتمالا ترکیب یک یا دو رسم الخط دیگر)، که بیشتر آن را در نگارشهای قرن یازدهم و دوازدهم هجری میبینیم! این مسئله نیز برای اهل تحقیق روشن است!
🔹 از مجموع این نکات این به ذهن میرسد که انتساب این نسخه به سال 705 هجری نمیتواند درست باشد و برای اظهار نظر قطعی در خصوص تاریخ نگارش این نسخه نیازمند شواهد بیشتری در این خصوص هستیم اما احتمالاتی که از رسم الخط آن و همچنین شیوه کتابت برخی نساخ وجود دارد این احتمال را در ذهن تقویت میکند که این نسخه نهایتا مربوط به قرن 11 یا 12 هجری باشد.
—-------------------------------------
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
.
◀️ یک «فتحه» لعنتی، منشا توهمات مدعیان طب اسلامی!
✍️ تقریر بخشی از سلسله جلسات تدریس حجت الاسلام علی امیری در سال 97 با عنوان «تصحیفات و تسامحات روایات طبی» (به همراه اضافات مقرر محترم).
مقرر: نوید رسولزاده از محققین موسسه طبنا:
🌐@tebona
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔹 حدیث مشهور «اصل کل داء البروده / البرده» اساسا از طرق معتبر امامیه نقل نشده است. منبع اصلی این حدیث، مکتوبات ضعیف عامه بوده و بواسطه نزدیکی برخی از همین منابع (مانند طب النبی مستغفری و...) با مجامع امامیه، متاسفانه این حدیث در دوره متاخر به مرور وارد مکتوبات حدیثی _ طبی امامیه شده است.
🔺 پس اولا این حدیث از طریق منابع معتبر امامیه به ما نرسیده است که فحص و بحث از اینکه آیا «البروده» تصحیف «البرده» است یا خیر، یا «راء» مفتوح است یا ساکن، یا «هاء» زائده است یا خیر، چندان نکته مهم و با ارزشی تلقی شود.
🔹 ثانیا با رجوع به منابع عامه - به عنوان ریشه نقل این حدیث - شکی باقی نمیماند که «البروده» تصحیف «البرده» است.
اما تمام نکته اینجاست که معنای «البرده» چیست؟ آیا ضبط و خوانش «البَرَدة» صحیح است یا «البَرْدة»؟ یعنی حرف «راء» مفتوح است یا ساکن؟
🌐@tebona
🔺 طبق برخی از شواهدی که در پیوست ارائه شده است، از مجموع نظرات محققین عامه این به دست میآید که اساسا حرف «راء» در کلمه «البرده» باید به فتح خوانده شود تا معنای درست و کاملی پیدا کند.
از همین رو «البَرَدة» یعنی تُخَمه، به معنای عارضهای که در اثر پرخوری و درهم خوری و بدخوری پدید میآید. کما اینکه برخی نیز چنین نقل کردهاند: «أصل كل داء كثرة الأكل» و یا «لو سئل أهل القبور ما سبب آجالهم لقالوا: التخم» و... .
اگر «البَرَدة» را به فتح بخوانیم تقریبا مشابه حدیث «المعده بیت کل داء» نیز هست که پیشتر طرق عامی آن توسط برخی محققین نقد و بررسی شده بود.
🔹 پس اساسا این توهم مدعیان طب اسلامی که «البرده» به معنای سرما و آب و هوای سرد است و این سرما موجب ضعف سیستم دفاعی بدن میشود و از این جهت است که ریشهی همهی بیماریها، سرما و کاهش دما گفته شده، تحلیلی غلط، باطل و با خوانشی غلط از این کلمه است.
با اندک دقتی در منابع عامه، پر واضح است که خوانش درست «البرده» به فتح «راء» بوده است و نه به سکون!
🔺 حتی اگر «راء» ساکن باشد قاعدتا باید «هاء» در کلمه حذف شود و در نتیجه ضبط «البرد» صحیح باشد (که البته درست نیست) چنان که در برخی منابع عامی همچون «المجروحين ابن حبان» و یا «الكامل عبد الله بن عدي الجرجاني» همینگونه ضبط شده و صد البته محققین عامه آن را به شدت ضعیف شماردهاند.
ناگفته نماند حتی اگر ضبط «البَرْد» را بر «البَرَدة» ترجیح دهیم، باز هم معنای کامل و درست آن «سرما» و «کاهش دما» نخواهد بود.
🌐@tebona
🔹 اما این حدیث چگونه در مجامع امامیه به «البروده» تصحیف شده است؟
بدیهی است که باید نقش کم دقتی برخی محدثین و برخی وراقین و مستنسخین را در این امر لحاظ کرد. احتمالا پیش فرضهای طب یونانی و اخلاطی برخی از آنها و از سویی خوانش غلط «البرده» موجب شده است که به مرور این کلمه تبدیل به «البروده» شود تا هم با مبنای غلط سکون به «راء» نزدیک شود و هم به پیشفرضهای طب اخلاطی.
🔺 از همین رو نیز در نسخه موجود طب النبی مستغفری و طب الائمه شُبر و...، دو حدیث «بَشِّرِ الْمَحْرُورِينَ بِطُولِ الْعُمُرِ» و «أَصْلُ كُلِّ دَاءٍ الْبُرُودَةُ» در کنار یکدیگر تنظیم و تبویب شده است، تا جایی که افراد کمدقتی چون کریمخان کرمانی در کتاب «حقائق الطب» چنین مطلبی را مینگارد:
«أصل كل داء من البرودة والذي افهم من هذا الخبر ان بدن الانسان قوامه بالحرارة الفلكية الغريزية»
در واقع این شکل از معنا کردن، چون مورد پسند کسانی است که میخواهند بگویند تمام بیماریها از سردی است (و حال اینکه این حرف لزوما درست نیست) احتمالا یکی از اسباب این تصحیف بوده است.
🔹 مشکل اینجاست که همین کمدقتی برخی محدثین سبب شده است که برخی اطباء و محققین معاصر نیز به استناد این نوع تبویب و ضبط «البروده»، گزارههای طبی را که خود جای بحث و نظر دارد، به نام پیامبر و اهل بیت ع نقل و نشر دهند.
🔰 فارغ از اینکه این حدیث ریشه عامی داشته و منبع قابل اعتنایی در مصادر امامیه ندارد، اما به احتمال بسیار زیاد خوانش صحیح آن «البَرَدة» به فتح «راء» بوده و در این صورت معنای صحیح این حدیث بدین صورت خواهد بود:
«ریشه اغلب بیماریها از تُخَمه (پرخوری و درهم خوری) است»
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
موسسه فقه الطب، طِبُنا
. ◀️ یک «فتحه» لعنتی، منشا توهمات مدعیان طب اسلامی! ✍️ تقریر بخشی از سلسله جلسات تدریس حجت الاسلام
.
✅ 15 شاهد به عنوان پیوست مطالب فوق:
🔺🔹🔺🔹🔺🔹
1️⃣ غريب الحديث، ج ۲، ابن قتيبة الدينوري، ص ۲۸:
وسميت التخمة بردة، لأنها تبرد حرارة الجوع و الشهوة و تذهب بها ... كذلك الداء هو الشبع المفرط والتخمة . وكان يقال : الشبع داعية البشم ، والبشم داعية السقم ، والسقم داعية الموت . وقال بعضهم : لو سئل أهل القبور ما سبب آجالهم لقالوا : التخم .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
2️⃣ الحاوي في الطب، ج ۷، محمد بن زكريا الرازي، ص ۳۳۶:
الطبري قال: اجتنب التخم فإنها أصل كل داء
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
3️⃣ كتاب أخبار المصحفين (نوادر الرسائل 11)، أبو أحمد العسكري، ص ۳۵:
أن رسول الله ص قال أصل كل داء البرد قال أبو أحمد هكذا رووه وإنما هو أصل كل داء البردة والبردة التخمة وهكذا سمعته من أبي بكر بن دريد وغيره وليس لقوله أصل كل داء البرد معنى والبردة برد يجده الرجل في جوفه أو في بعض أعضائه والبرد برد الهواء... .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
4️⃣ تصحيفات المحدثين، ج ۱، أبو أحمد العسكري، ص ۲۱۱:
أن رسول الله ص قال: (أصل كل داء البرد) هكذا رواه البرد ساكنة الراء، وإنما الصحيح : أصل كل داء البردة، بفتح الراء وزيادة هاء، والبردة: التخمة، هكذا سمعته من أبي بكر بن دريد لم وغيره، ورواه الأعمش، عن خيثمة، عن عبد الله، أنه قال: أصل كل داء البردة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
5️⃣ قوت القلوب في معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلى مقام التوحيد، ج ۲، أبي طالب المكي، ص ۳۰۲:
وفي الخبر : أصل كل داء البردة . يقال : هي التخمة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
6️⃣ تهذيب الاسرار في أصول التصوف، عبد الملك الخركوشي النيسابوري، ص ۱۴۷:
وقال حمدون القصار: أصل كل داء كثرة الأكل
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
7️⃣ المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني، ص ۴۲:
وقيل أصل كل داء البردة أي التخمة، وسميت بذلك لكونها عارضة من البرودة الطبيعية التي تعجز عن الهضم .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
8️⃣ كتاب الماء، ج ۱، ابن الذهبي، ص ۱۰۷:
برد : البَرْد : ضِدّ الحَرّ . ... والبَرَدَة : نَفْخ التُّخَمَة ، سُمِّيَت بَرَدَة لأنّها تُبَرِّد المعدةَ ، فلا تَسْتَمْرِئ الطّعام ، ولا تُنْضِجُه . وفي الحديث: ( أصل كلّ داء البَرَدَة ) أي : التُّخَمَة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
9️⃣ الفائق في غريب الحديث، ج ۱، الزمخشري، ص ۹۱:
البردة ابن مسعود رضي الله عنه أصل كل داء البردة . البردة هي التخمة لأنها تبرد حرارة الشهوة، أو لأنها ثقيلة على المعدة بطيئة الذهاب
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔟 شرح الشفاء (شرح ملا علي القاري)، ج ۱، القاضي عياض، ص ۷۲۴:
أصل كلّ داء البردة بفتحتين و قد تسكن الراء أي التخمة
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
1️⃣1️⃣ تاريخ مدينة دمشق، ج ۵۵، ابن عساكر، ص ۱۹۵:
«أصل كل داء البرد» قال ابن عساكر كذا، قال و الصواب البردة يعني التخمة بزيادة هاء.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
2️⃣1️⃣ لقط المنافع في علم الطب، ابن الجوزي، ص ۶۶۸:
«البردة» بفتح الراء. وذكره مرفوعا، وذكره ابن قتيبة من كلام ابن مسعود إلا انه قال: «البرده» بزيادة هاء .
وحكى الأعمش قال: سألت أعرابيّا عن البردة قال: التخمة .
قال ابن قتيبة: ولست أحفظ عن هذا في علمائنا، فإن كان الحرف صحيحا فالمعنى حسن، و أرى أصل الحرف من البرد فسميت التخمة بردة؛ لأنها تبرد حرارة الجوع والشهوة ... .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
3️⃣1️⃣ الموسوعة القرآنية، ج ۸، ابراهيم الأبياري، ص ۴۸:
أصل كل داء البردة أي التخمة، وسميت بذلك لكونها عارضة من البرودة الطبيعية التي تعجز عن الهضم
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
4️⃣1️⃣ موسوعة الطب النبوي، الإسلامي - العربي، عبد الله سنده، ص ۴۶:
البرد: ضد الحر... والبردة: التخمة؛ لأن بها تبرد المعدة، وفي الحديث : «أصل كل داء البردة» - أي: التخمة.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
5️⃣1️⃣كشف الخفاء، ج ۱، العجلوني، ص ۱۳۶:
قال الدارقطني المحدثون يروونه بسكون الراء ولذلك ضم إليه بعضهم " والحر " والصواب فتحها بمعنى التخمة لأنها تبرد حرارة الشهوة أو لأنها ثقيلة على المعدة بطيئة الذهاب من برد إذا ثبت وسكن ، وقد أورد أبو نعيم أيضا عن أبي هريرة رفعه الله استدفئوا من الحر والبرد ، وكذلك المستغفري مع ما رواه عن أنس أيضا مرفوعا : إن الملائكة لتفرح بارتفاع البرد عن أمتي ، وروى أيضا كما مر أصل كل داء البرد وهما ضعيفان وذلك منهما دليل على المحدثين الذين رووه بالسكون
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
https://eitaa.com/tebona
.
◀️ ملاحظاتی پیرامون روش صحیح در اثبات کرامات پزشکی
✍️ استاد حیدر حب الله
🌐 مطالعه و دانلود متن pdf این مقاله از سایت موسسه طبنا:
http://tebona.ir/1488
موسسه فقه الطب، طِبُنا
. ◀️ ملاحظاتی پیرامون روش صحیح در اثبات کرامات پزشکی ✍️ استاد حیدر حب الله 🌐 مطالعه و دانلود متن p
.
🔹 گزیده و بخشهایی از این یادداشت ارزشمند:👇
1️⃣ صرف حصول شفا در یک مکان خاص، کافی نیست زیرا این حالت – خلاصی از بیماری – در غیر این مکان خاص نیز زیاد اتفاق افتاده است. پیدا شدن حالات نفسیِ خاصی که باعث میشود شخص بیمار از مشکلات عصبی – که حرکات طبیعی بدنش را تحت الشعاع قرار داده – خلاصی یابد چیزی است که هر روز برای بسیاری از بیماران اتفاق میافتد. به همین دلیل میگوییم حتی اگر ثابت شود اینچنین اتفاقی در این مکان خاص و در کنار فلان قبر اتفاق افتاده باز هم نمیتوان برای این اتفاق، ارزش خاصی – همچون کرامت و … – قائل شد.
🌐@tebona
2️⃣ حصول شفا به عنوان نتیجهی تصدیق و باور انسان، به واقعیت خارجی – قبر و یا صاحب آن – چیزی اضافه نمیکند؛ زیرا علت اصلی، در واقع به تصدیقِ شخص – حال یا خودِ این تصدیق و یا حالتی ذهنی و نفسیِ باطنی – برمیگردد و ربطی به «تصدیق از جهت مطابقتش با خارج» و یا حتی «خودِ واقعیتِ خارجی به عنوان یک امرِ مورد تصدیق» ندارد؛ و این یعنی، آن تصدیق، فقط یک حالت شخصی و درونی است.
3️⃣ اگر قصههای مسیحیان درباره کراماتشان را جمع کنیم حجم انبوهی خواهد شد؛ آیا تمام اینها دروغ هستند؟ اگر تمام اینها دروغ هستند چرا احتمال نمیدهیم تمام قصههای ما هم دروغ باشد؟ اگر برخی از این قصهها درست باشد چگونه وقوع این کرامات را برای اشخاصی که از نگاه مسلمین – به تعبیرِ رایج – کافر هستند تفسیر میکنیم؟
4️⃣ مثلا فرض کنید شخصی یا اشخاصی در نزد بت بودا بعد از دعا و درخواست از آن بت برای رهایی از یک مرض، خوب شوند. شما آنجا چه میگویی؟ آیا قبول میکنی که بودا خداست – قطع نظر از واقعیتِ اعتقاد یک بودایی – و اوست که این مریض را شفا داده و یا خواهی گفت نمیتوان در این رابطه یک حکم کلی ارائه کرد و به صورت مطلق، یک نتیجه را تعمیم داد و نباید با این مسائل ساده برخورد کرد بلکه باید تمام احتمالات را در این وقایع در نظر گرفت؟
🌐@tebona
5️⃣ من ایمان دارم که خداوند متعال به جایگاهها و مکانهایی جهت عبادت و ابراز محبت به خودش و به یاد او بودن خشنود است؛ این مکانها همان مساجد و مرقدهایی است که منصوص بوده و نصی بر آن وارد شده است؛ و به هیچ عنوان نیازی نیست برای تقویت دین مردم، این مرقدها و مکان ها را زیاد کنیم. شریعت اسلام در بیان برنامه زمانی و مکانی شعائر و عبادات و تقویت روح انسانها، ان شاء الله کوتاهی نکرده است.
اگر ما میخواهیم روحیهی دینی مردم را تقویت کنیم باید به جای استخراج مرقدهای اضافی، عملکرد مساجد را متحول کرده و یا حالات روحانی و معنویِ مرتبط با زیاراتِ منصوص و مأثور را دگرگون کنیم.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🌐 مطالعه و دانلود متن pdf این مقاله از سایت موسسه طبنا:
http://tebona.ir/1488
روش صحیح اثبات کرامات.pdf
337.4K
.
◀️ ملاحظاتی پیرامون روش صحیح در اثبات کرامات پزشکی
✍️ استاد حیدر حب الله
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
🌐@tebona
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..
◀️ تکرار چندباره اظهارات تاسف برانگیز حجت الاسلام علوی بروجردی!
«پیغمبر ص به طبیب مراجعه نمیکرد؟ موسی پیغمبر ص به طبیب مراجعه نمیکرد؟ برای امیر المومنین ع طبیب نیآوردند؟ ...»
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🌐@tebona
موسسه فقه الطب، طِبُنا
.. ◀️ تکرار چندباره اظهارات تاسف برانگیز حجت الاسلام علوی بروجردی! «پیغمبر ص به طبیب مراجعه نمیکرد
..
◀️ تکرار چندباره اظهارات تاسف برانگیز حجت الاسلام علوی بروجردی!
🌐@tebona
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
1️⃣ در بخشی از این مناظره ایشان چنین گفتهاند:
«پیغمبر ص به طبیب مراجعه نمیکرد؟ [یعنی مراجعه میکرد]، موسی پیغمبر ص به طبیب مراجعه نمیکرد؟ [یعنی مراجعه میکرد]، برای امیر المومنین ع طبیب نیآوردند؟ [یعنی آوردند و مقصودشان این است که اگر به علم طبیب نیاز نداشتند حضور طبیب را بر بالین خود قبول نمیکردند]...
2️⃣ البته ایشان سابقا در دیدار با رئیس و اعضای فرهنگستان علوم پزشکی نیز گفته بودند: «امیرالمؤمنین ع به طبیب رجوع میکردند» اما علی الظاهر متوجه بخشی از اشتباه خود شدهاند و این بار برای امیر المومنین ع از فعل «آوردند» استفاده کردند در صورتی که سال گذشته از عبارت «رجوع کردند» استفاده شده بود.
3️⃣ لازم به ذکر است که سال گذشته بعد از اظهارات تاسف برانگیز ایشان، حجت الاسلام علی امیری، مدیر موسسه فقه الطب طی یادداشتی با عنوان «حاشا به این اعتقاد باطل!» بر این بخش از سخنان ایشان اشکالات و انتقاداتی را مطرح کردند که تفصیل آن را می توانید در سایت موسسه از لینک زیر مطالعه بفرمایید:
http://tebona.ir/2019/02/%d8%ad%d8%a7%d8%b4%d8%a7
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
✅ همچنین به اطلاع اهل علم میرسانیم که در آینده نزدیک پایاننامه حوزوی حجت الاسلام امیری با عنوان «علم امام به طب و طبابت، از منظر روایی، کلامی و تاریخی» دفاع خواهد شد و انشاالله پس از آن نیز به زیور طبع آراسته و به دست اهل علم خواهد رسید. استاد راهنمای این پایاننامه حضرت حجت الاسلام استاد محمد تقی سبحانی، ریاست انجمن کلام حوزه و مدیر بنیاد امامت هستند.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
🌐@tebona
.
◀️ مقاله «صناعت و قناعت»، تاملاتی در بدی و نیکی نظام تکنیکی و تکنولوژی
✍️ دکتر عبدالکریم سروش
🌐 مطالعه و دانلود متن pdf این مقاله از سایت موسسه طبنا:
http://tebona.ir/2021/03/%d8%b5%d9%86%d8%a7%d8%b9%d8%aa
موسسه فقه الطب، طِبُنا
. ◀️ مقاله «صناعت و قناعت»، تاملاتی در بدی و نیکی نظام تکنیکی و تکنولوژی ✍️ دکتر عبدالکریم سروش 🌐
.
🔹 گزیده و بخشهایی از این مقاله ارزشمند:👇
1️⃣ امر تکنولوژی خطیر تر از آن است که فقط به تکنولوژیستها سپرده شود. امروزه حتی پزشکان آگاه نیز از غلبه تکنولوژی برطب و از بی حاصل بودن پاره ای بررسیها و ملاحظات بسیار تخصصی و وقت گیر و پرهزینه دردمندانه سخن می گویند و آمار طبی نیز نشان می دهد که به هیچ روی چنان نبوده است که پا به پای پیشرفتهای تکنولوژيك در طب و به میدان آمدن جهازات جدید درمانی و تشخیصی، میزان بهداشت یا تندرستی یا طول عمر و نجات از مرگ هم بالاتر رفته باشد.
🌐@tebona
2️⃣ آگاهان می نالند که طب صنعت زده اینك طبیعی ترین پدیدارهای حیاتی همچون زایمان را بیش از حد دشوار و پر هزینه کرده است و با خودادن مردم به مصرف داروهایی که هر روزبه مقتضای تکنولوژی داروسازی نو می شوند بیماریهای طبیب ساخته به وجود آورده است. تکنولوژی اینك «طب را عنان گسیخته» کرده و این فن شریف را از دست پزشکان برون برده و تابع صنعت پیشگان نموده است.
3️⃣ طب، امروزه زمام خود را به دست داروسازی، داروساز به دست شیمیست و شیمیست هم به دست تکنولوژیست داده است. هر چه امکانات ساختن صنعتی آن فراهم می شود، شیمیستهای داروساز می سازند و به دست طبیبان می دهند تا به کام بیماران بریزند، و خدا می داند که این ارابه شتابنده چه عاقبت دلخراشی خواهد داشت.
🌐@tebona
4️⃣ باری، در دارو و درمان هم باید قناعت کرد و به هیچ روی نباید دلباخته دلرباییها و افسونگریهای تکنیکهای طبی و دارویی شد و سادگیهای آزموده کهن را در پای پیچیدگیهای بی حاصل و قناعت سوزمدرن، قربانی کرد.
بهداشت، در پرتو دستاوردهای علمی نوین، به نحو ساده و به هزینه متوسطی قابل تأمین است و نباید گمان کرد که به ماشینهای عظیم و تشریفات پرطمطراق و روشهای پرخرج نیازمند است؛ به علاوه که طبیعت فقط حد خاصی از تصرف و پیرایش را تحمل می کند و بیش از آن را بوالفضولی می شمارد و با ایجاد دشواریهای تازه پاسخ می گوید.
🌐@tebona
5️⃣ دانشهایی که امروزه یك دیپلمه جوان دارد، و اسراری از جهان که برای او گشوده است، صدها برابر اطلاعاتی ست که دانشمندترین آدمیان روزگاران گذشته در اختیار داشت. في المثل، حجمی از شیمی که امروزه در دوره دبیرستان تعلیم می شود محصول هزاران ساعت عمر صدها شیمی دان بزرگ و کوچک است. اما همین رازگشایی، ما را در سرکوبی طبیعت هم گستاخ تر کرده است. طبیعت اینك نه دوست ما که خصم ماست. تكنيك و تکنولوژی هر چه به ما بدهد بهتر از آن را از ما خواهد ستاند.
🌐@tebona
6️⃣ سرعت گرایی، رقابت افزایی، قناعت کشی، تقدس زدایی، غفلت آفرینی، محیط آلایی، زیادت طلبی، بیدار کردن هوس الوهیت، آتش طمع افروختن، آدمی را از خود بیگانه کردن، به شهوات خفته دامن زدن، اشتهاهای کاذب آفریدن، قدرتهای مهیب ویرانگر در دست نا اهلان نهادن، آدمی را به خدمت خود گرفتن، طبیعت را مکیدن و تفاله کردن،.. از اوصاف و عیوبی ست که برای خود تكنيك و تکنولوژی بر شمرده اند و همه آنها را کم و بیش می توان به چشم دید و یا به عقل استنباط کرد.
.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🌐 مطالعه و دانلود متن pdf این مقاله از سایت موسسه طبنا:
http://tebona.ir/2021/02/%d8%b1%d9%88%d8%b4
صناعت و قناعت.pdf
1.15M
.
◀️ فایل pdf مقاله «صناعت و قناعت»، تاملاتی در بدی و نیکی نظام تکنیکی و تکنولوژی
✍️ دکتر عبدالکریم سروش
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
🌐@tebona
.
◀️ راه اندازی سایت و کانال شخصی حجت الاسلام علی امیری، مدیر موسسه طبنا
✍️ مقالات، یادداشتها، کوتاهنوشتها، مصاحبهها و نشستهای علمی در موضوعات مختلف دینی...
آدرس ایتا:
https://eitaa.com/ali_amiry_ir
آدرس تلگرام:
https://t.me/ali_amiry_ir
وب سایت:
🌐 http://ali-amiry.ir/
.
#کوتاهنوشت_7:
💠 دکان پُر رونق «خرافه»
▪️پیرامون ادعای عدم سرایت مطلق بیماریها در اعتاب مقدسه
🆔 @ali_amiry_ir
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
❁ـ﷽ـ❁
🔹 کتاب «دار الشفاء» اثر محمد حسن وکیلی، مدللترین مسودهای است که تا کنون در اثبات تفاوت آثار تکوینی _ بهداشتی اماکن مقدسه منتشر شده است. کتابی پر از اشکال روشی و البته سراسر ایرادِ استظهاری و استنباطی. خلاصه آن این است که: «تکویناً بیماری در اماکن مقدسه سرایت نمیکند و آثار بهداشتی اعتاب شریفه، با سایر اماکن متفاوت است».
🔸 عوام که هیچ! اما به تازگی دریافتم که این ادعای باطل، گریبانگیر طیف وسیعی از محققین نیز شده است. فی المثل جناب طاهرزاده، مطاوی ناصواب این کتاب را «علمی و منطقی» شماردهاند و فاضل ارجمند جناب طیبنیا نیز، همین مبانی را بازگو کرده و به طور اعجابآوری از آیه تطهیر به «عدم سرایت تکوینی بیماری در حرمها» نقب زدهاند.
🔹 هر چند این وصلهها ثبوتاً و اثباتاً به معصومین نمیچسبد، اما منابع وحیانی ما به وضوح، و بدیهیات تجربی ما به صراحت، حکایت از آن دارند که آثار تکوینی و اسباب بهداشتی اَعتاب شریفه، با کلیسا و جَمخانه و پاساژ و بازار، هیچ تفاوتی نداشته و تمام این کره خاکی علی السویه، کوک شده سرانگشتان ظریف باری تعالی است.
چگونه ممکن است که امراض، بر اَبدان مطهر معصومین عارض شود و حیات شریفشان را دگرگون سازد، اما همین آثار و عوارض، از مرقد و صحن و سرای ایشان برداشته شده باشد؟! آن هم تکویناً؟!
🔸 اگر اَبدان این انوار مقدسه _ که بیشترین اتصال و همجواری را با روح مطهرشان داراست _ در دایره اسباب مادی و طبیعی تحلیل میشود؛ چه دلیل معتبری وجود دارد که مَشهد امام و مرقد او از این اسباب مستثنی شده باشد؟
🔹 اگر بنا است عدم شیوع کرونا در اربعین و محرم، بر اعجاز سید الشهدا علیه السلام حمل شود، چرا این اعجاز در وبا و طاعونِ ادوار پیشین رخ نداده است؟
چرا صاحب حدائق، به همراه کثیری از شیعیان، در كربلاى معلى از مرض طاعون سر بر تیره تراب کشیدند و از این اعجاز بیبهره ماندند؟! (ر.ک: فارسنامه ناصری، ج2، ص1407). تا جایی که بر اساس برخی نقلها، در رمضان المبارك سال 1188، در نجف و کربلا، قريب به سيصد نفر، بلکه متجاوز و زياده بر آن فوت شدهاند. (ر.ک: وقائع السنین، ص573 و سفرنامه عضد الملک، ص201).
🔸 چنان که مکه به عنوان حریم امن الهی در سال 174، آن هم در موسم حج، گرفتار وبا میشود و هیچ معجزه و کرامتی نیز رخ نمیدهد «سنة أربع وسبعين ومائة... وقع الوباء بمكة...». (ر.ک: تاريخ الطبري ج8، ص239 - الخرائج و الجرائح ج2، ص714)
مادامی که توجیهات معقولی چون قوت ابدان عراقیها، و یا تفاوت در سبک زندگی، و یا عدم وجود فرد ناقل در تجمعات، و یا نبود آمار و ارقام صحیح و... مطرح است، هرگز نوبت به توجیهات «اعجازگونه» نخواهد رسید!
🔹 از قضا آخرین تیر جعبه استدلال این سروران سهلاندیش، جزوه شبه علمی «چه کنیم عقلمان کامل شود» اثر مهندس یونسیان است. البته اهل فضل به بضاعت مزجات آن واقفند، اما حتی در بخشی از مستندات همین جزوه نیز تصریح شده است که نه تنها میکروب، روی سطح ضریح و اطراف مرقد مستهلک نشده است بلکه از روی سطح ضریح به میزان ده هزار میکروب برداشته شده و هرگز اینگونه نیست که بار میکروبی آن صفر بوده باشد.
🔸 اگر پوزیتیویستوار، به طامات و خرافات بتازید؛ بهتر از آن است که بُزِ اَخفشوار، منقولات نامعقول را تایید و ترویج کنید. اگر قرار است به استقراء و تجربه اِسناد دهیم، توقع میرود که اولیات روش تحقیق در پزشکی را بدانیم؛ و فرق پژوهش علمی و شبه علمی را تشخیص بدهیم که اگر جز این باشد، خانه خرافه را آباد نمودهایم و در آتش تنور قشریگری دمیدهایم.
🔹 بله! «لا الهی» هم اگر آمده بدون «الا» نیست. گفت: «به ذره گر نظر لطف بو تراب کند، به آسمان رود و کار آفتاب کند». بدون شک در مذهب عدلیه، سقف ایمان بر ستون «معرفت الامام» استوار است. اما هیچگاه نباید این عشق و ارادت، چراغ بدیهیترین امور طبیعی را در اندیشه ما خاموش کند.
به گمان صاحب این قلم! متفاوت دانستن آثار تکوینی حرمهای معصومین، بیش از آنکه حاصل بیدقتی، یا جوگیری از سر عشق و ارادت باشد، حاصل پیش فرضهای باطل اعتقادی و البته استنباطهای غیر روشمند است.
🔸 وضوح این عرائض، بر خبیرانِ حدیث و فقیهانِ خردمند پوشیده نیست، و صرفاً فریادی بود نومیدانه و البته خیرخواهانه!
حديث «چاه و فرياد» زیاد است، زیاد!...
و آخر دعوانا أَن الْحَمد للَّه رَبِّ الْعالَمین
✍️ علی امیری — 29 رمضان المبارک 1442
🆔 @ali_amiry_ir
🌐 http://ali-amiry.ir/174
#حجامت_حزیران
✅ پستهای مرتبط با نقد حجامت حزیران که سابقا در کانال موسسه طبنا قرار داده شده 👇
1⃣ روایت حجامت حزیران با بایسته های اعتبار سنجی حدیث همخوانی ندارد لذا در مسیر استنباط فقهی برای فهم سنن قرار نمی گیرد.
https://t.me/tebona/731
2⃣ حجامت حزیران نه تنها سنت نیست بلکه نوعی بدعت محسوب می شود...
https://t.me/tebona/730
3⃣ حجامت حزیران توصیه شرعی نیست.
https://t.me/tebona/429
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..
◀️ تکرار چندباره یک نقل اشتباه تاریخی از ضربت خوردن امیرالمومنین علیه السلام
🔸 پس از اظهارات تاسف برانگیز حجت الاسلام علوی بروجردی، اینبار حجت الاسلام عالی اظهار داشتند:
«انبیا علیهم السلام وقتی مریض میشوند باید دکتر بیاید تا شفا پیدا کنند (!!!)، امیر المومنین علی ع وقتی ضربت خورده بودند یک طبیب یهودی برایش آوردند، از همون طریق دکتر و دوا. کی طبیب را آورد؟ امام حسن ع، امام حسین ع، بچه های حضرت طبیب را آوردند (!!!). امیر المومنین هم نگفتند که چرا طبیب آوردید.»
◀️ توضیح بیشتر در پست پایین 👇
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
🌐@tebona
موسسه فقه الطب، طِبُنا
.. ◀️ تکرار چندباره یک نقل اشتباه تاریخی از ضربت خوردن امیرالمومنین علیه السلام 🔸 پس از اظهارات تاس
..
◀️ تکرار چندباره یک نقل اشتباه تاریخی از ضربت خوردن امیرالمومنین علیه السلام
◀️ برگرفته شده از بخشهایی از پایاننامه حجت الاسلام علی امیری با عنوان «علم امام به طب و طبابت، از منظر کلامی، تاریخی و روایی»
🌐@tebona
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
1️⃣ به نقل از ابیداود در کتاب اصول السته عشر آمده است: «لَمَّا ضُرِبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ... فَدُعِيَ لَهُ طَبِيبٌ ...» (الأصول الستة عشر، ص: 178)
همچنین به گزارش ابوالفرج اصفهانی نیز آمده است: «...جُمِعَ لَهُ أَطِبَّاءُ الْكُوفَةِ فَلَمْ يَكُنْ مِنْهُمْ أَعْلَمُ بِجُرْحِهِ...» (مقاتلالطالبيين،ص:51 و شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج6، ص: 119)
و نیز به نقل از مقتل ابن ابی الدنیا، زیاد بن عبدالله از مجاهد نقل کرده است که گفت: «...دُعی لعلی الکندی و کان طبیبا...» (مقتل ابن ابی الدنیا،43 ح 29)
2️⃣ فارغ از میزان اعتبار این منابع، در تمام منابع مذکور تاریخی تعبیر «جُمِعَ لَهُ أَطِبَّاءُ» یا «فَدُعِيَ لَهُ طَبِيبٌ» ذکر شده است که هیچکدام دلالتی بر این ندارد که طبیب توسط امام حسن یا امام حسین علیهما السلام برای پدر بزرگوارشان فراخوانده شده باشد. از این رو بر فرض پذیرش این خبر، نسبت دادن این مسئله به حسنین علیهما السلام فاقد شاهد تاریخی میباشد.
3️⃣ نکته جالب اینجاست در گزارشات همسویی که از ضربت خوردن عمر و معاویه نقل شده است تصریح به حضور چندین طبیب، آن هم به دستور مستقیم خود عمر و معاویه شده است:
بعد از آنکه جناب ابولؤلؤة سه ضربه خنجر به عمر خلیفه دوم زد او درخواست طبیب میکند، «...قال سالم: فسمعت عبد الله بن عمر يقول: قال عمر: أرسلوا إلى الطبيب ينظر في جرحي هذا...» (أنسابالأشراف، ج10، ص:424 – الطبقات الکبری، ج 3، 263)
4️⃣ در انتهای نقل داستان شهادت امیر المومنین داستان ضربت خوردن معاویه هم نقل شده است که به صراحت بیان شده است که معاویه دستور آوردن و احضار طبیبی به نام ساعدی را می دهد. اما چنین گزارشی برای شهادت امیرالمومنین، آن هم از سوی امام حسن و امام حسین ع فاقد شاهد تاریخی است.
«...و اما البرك بن عبد الله، فانه في تلك الليلة التي ضرب فيها على قعد لمعاوية، فلما خرج ليصلى الغداة شد عليه بسيفه، فوقع السيف في اليته... فامر به معاويه فقتل و بعث معاويه الى الساعدي - و كان طبيبا...» (تاريخالطبري، ج5، ص:149)
🔹 از این رو اگر درخواست و پیگیری حضور طبیب توسط حسنین علیهما السلام صورت گرفته بود حتما در منابع تاریخی مذکور انعکاس پیدا میکرد و در کتب روایی یا تاریخی برای آن گزارشهایی به چشم میآمد.
🔸 همچنین در خصوص چرایی قبول طبیب توسط حسنین ع تحلیلهایی وجود دارد. اما این مسئله هر تحلیل و دلیلی داشته باشد قطعا به دلیل نقص علم ائمه ع به طب و طبابت نخواهد بود. تفصیل این مسئله مجالی دیگر میطلبد اما به اجمال رضایت به حضور طبیب از سوی حسنین ع تحلیل هایی چون ثبت کیفیت شهادت حضرت و یا حکمت های سیاسی و اجتماعی، و یا حتی نیازمندی به وسائل و امکانات طبیب مثل پانسمان و... (نه نیاز به علم طبیب) را میتوان برشمرد.
در این یادداشت نیز نکاتی یاداور شده است:
http://tebona.ir/1115
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
🌐@tebona
#تنجیم_طبی
#خرافات_طب_سنتی
🔴 خطری که تا بیش از این دیر نشده است باید جدی گرفته شود!
🌐@tebona
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔶 رد پای جریانهای نوظهور معنوی و اخلاقی در حوزههای علمیه و در لباس روحانیت و با عناوین مقدس را میتوان به وضوح مشاهده کرد!
🔶 محمدعلی طاهری بنیانگذار عرفان حلقه هم در طب کلنگر و فراکلنگر همین حرفها و سرفصلها را آموزش میداد. اما بعد از مشکلات جسمی و روحی و اخلاقی متعددی که برای تعداد زیادی از مردم پدید آورد، چندین بار توسط دادگاه زندانی شد و ...
🔶 فنگشوی و برخی دیگر از معنویتهای نوپدید هم که عدهای از اندیشمندان حوزه و دانشگاه سالهاست در نقد آنها سخن گفته و نوشتهاند، و خطر رواج آنها را گوشزده کردهاند دقیقاً همین حرفها را میزنند!
🔷دادگاه ویژه روحانیت و وزارت بهداشت و حوزههای علمیه تا دیر نشده است باید وظیفه خود را در جلوگیری از رواج چنین فضاهایی انجام دهند. به یقین چنین کارگاههایی که با اخد هزینههای گزاف از مراجعهکنندگان نیز همراه است نتیجهای جز به خطر انداختن جان و سلامتی جسمی و معنوی مردم و به هم ریختن روابط اجتماعی و سبک زندگی مردم ندارد.
🔺 منبع: کانال احمد حسین شریفی
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
🌐@tebona
موسسه فقه الطب، طِبُنا
#تنجیم_طبی #خرافات_طب_سنتی 🔴 خطری که تا بیش از این دیر نشده است باید جدی گرفته شود! 🌐@tebona •┈┈┈┈
#تنجیم_طبی
#خرافات_طب_سنتی
◀️ سخنی کوتاه در باب تنجیم احکامی و طب فلکی
◀️ حجت الاسلام احمد حسین شریفی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم
🌐@tebona
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔶 یکی از امور شبهعلم که در دوران انحطاط علمی و اجتماعی مسلمین شیوع فراوانی داشت، تنجیم احکامی یا تنجیم طبی و تنجیم درمانی بود. گرایش شدید مردمان قرن پنجم و ششم به خرافات علمی، موجب شد که حتی اندیشمندان و عالمان بزرگی مثل بیرونی و ابنفندق که خود هیچ اعتقادی به تنجیم احکامی و طبی نداشتند، اما نتوانند در برابر خواستههای خرافی عوامالناس مقاومت کنند! و بخشهایی از کتابهای خود را به پاسخ پرسشهای تنجیم طبی اختصاص دهند!
ابوریحان بیرونی در بخش احکام نجوم کتاب التفهیم پیش از پاسخ به پرسشهای نجوم احکامی، مینویسد:
«هرچند که اعتقاد ما اندر این صناعت، مانند اعتقاد کمترین مردمان است، اما سخنانی که میان منجمان رود، اندر احکام نجوم به جای آریم که قصد پرسنده این بود.»
🔶 علیابن زید ابنفندق درباره علت تدوین کتاب جوامع احکام النجوم مینویسد: «بسیار دوستان از من التماس کردند، در معرفت احکام نجوم که در میان خلق مشهور است، کتابی تصنیف کنم تا کسی از آن کسب دنیا سازد. من این جماعت را گفتم، خواستن از کسی که در تهجین [نکوهش و نقد] این، تصنیفها کرده باشد خطا بود، گفتند ما در خدمت ملوکیم و از ما از این جنس پرسند و خواهند، پس ما کتب بسیار جمع و تأمل کردیم، مساعدت نکرد، پس از بهر ما این تصنیف بباید کرد. ایشان را حاجت کردم و این کتاب را جوامع احکام النجوم نام کردم.»
🔶 علیرغم برخورد شدید فقهای بزرگ با تنجیم احکامی و تنجیم طبی و امثال آن، و صدور احکام شدیداللحنی علیه معتقدان و مروجان چنین اموری، متأسفانه در جهان اسلام، خرافات بر علم غلبه کرد و در حالی که غربیان با اتخاذ روش مناسب و با محوریت کتاب قانون ابنسینا روز به روز بر قوت و استحکام دانش پزشکی میافزوند و پیشرفتهای خارق العادهای پدید میآوردند، حاکمان ما و به تبع آنها خلق کثیری از مردمِ خرافهزده و جاهل دنبال تعیین سعد و نحس ایام و تأثیر افلاک و بروج بر سلامتی و بیماری بودند و مع الاسف عدهای از سودجویان به نام طبیب و منجم نیز بر این آتش نفت میریختند و شد آنچه که نباید میشد.
🔶 این خرافات در دوران قاجار هم شدت بیشتری گرفته بود! متأسفانه در دو دهه اخیر مجدداً شاهد رواج چنین فضایی در کشور هستیم. عدهای از سودجویان که حاضر نیستند در مجامع علمی بر اساس رویههای شناخته شده علمی به تحقیق و پژوهش بپردازند، دکان طب فراکلنگر و طب بروجی و افلاکی و امثال اینها را گشوده و چه سودجوییهایی که نکرده و نمیکنند و چه خسارتهای جسمی و روحی و اخلاقی و اجتماعیای که به سادهدلان وارد نکرده و نمیکنند!
🔷 به نظر میرسد، در این آشفتهباز رواج خرافات علمی و بیانضباطیهای ناظر به بهداشت و سلامت و درمان، (که در سایه بیمدیریتیها و بیمسؤولیتیهای وزارت بهداشت، هر کسی از گوشهای سر برآورده و با تجویز مقداری علف و گیاه با نامهای مقدسی چون چای امام علی و دمنوش حضرت زهرا(س) و روش درمانی امام رضا و امام کاظم و ... دکانی باز کرده و خلقی را به گرد خود جمع کرده است) بهترین کار این است که ما نیز همچون زینالعابدین مراغهای (از آزادیخواهان عصر مشروطه) به سادهدلانی که مشتری چنین دکانهایی شدهاند، توصیه کنیم:
«هر وقت بدن شما به شستشو نیاز داشت، بدون تعیین نیک و بد ایام به حمام بروید که سعدترین ساعت همان است و هر زمان ناخوش شدید، پیش طبیب رفته و معالجه کنید. من نمیگویم تقویم لازم نیست، البته تقویم برای هر ملتی لازم است، اما نه این تقویم ایران که در سر هر صحیفه آن بنویسند، اوضاع این ماه دلالت میکند به شوری پنیر و شیرینی شکر و به نرمی پنبه و درشتی حجر.» (مراغهای، سیاحتنامه ابراهیمبیگ)
🔺 منبع: کانال احمد حسین شریفی
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
⏮ موسسه طِبُنا در ایتا و تلگرام:
🌐@tebona