◀️ توحید منسوب به مفضل بن عمر!
🔰 بخشی از بیانات استاد سید احمد مددی
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
🔸 در کتابخانه های دنیا رساله های بسیاری هست که به افراد نسبت داده شده و ثابت هم نیست. الان رسائل زیادی، حدود هشت رساله به مفضل بن عمر نسبت داده اند که چاپ شده، یکی هم رساله توحید مفضل است که اگر اضافه کنیم نه تا می شود.
🔹 توحید مفضل در فهرست نجاشی هم نیامده است؛ ایشان نوشته کتاب فکِر چون یک قسمت از کتاب توحید اینگونه است که فَكِّرْ يَا مُفَضَّل ...، آقای خوئی و دیگران گفتند: این فَکر همان توحید مفضل است و إلا به اسم توحید در کتاب نجاشی نیامده است.
🔸 احتمال می دهم این کتاب در قرن 4 در ایام خلافت فاطمیین مصر نوشته شده باشند. لسان این کتاب لسان علوم تجربی است. از سالهای 200 علوم غربی ترجمه شد به جهان اسلام و اخذ و رد. در میان فرق اسلامی فرقه ای که خیلی به علوم طبیعی اعتناء داشت اسماعیلی ها بودند. جابر بن حیان که می گویند پدر علم شیمی است، نیز گفته شده اسماعیلی بوده است.
🔹 قبل از 298 تا 150 سال تاریخ اسماعیلی ها ابهام دارد چون ائمة آنها در این بازه زمانی ائمة ستر هستند و باعث شد که شیعه و عامة در نسب اساعیلی ها طعن بزنند که این ها از سادات نبودند و اثار روایی آنها موجود نیست. از زمان محمد بن اسماعیل آغاز میشود و تا دوران عبیدالله مهدی نیز ادامه دارد. رساله ای هست به اسم رسائل «اِخوان الصّفا و خُلّان الوَفا» در قرن 3 که هنوز ریاضی و فیزیک و .. در دنیای اسلام جا نیفتاده بود، هرچند ترجمه شده بود ولی جا نمی افتاد. اسم های مؤلفین این رسائل را مخفی نگه می¬داشتند و یا اسم رمزی می گذاشتند؛ رساله اخوان الصفا نیز از همین گروه بود و این رسائل را به آنها نسبت دادند. اسم پنج نفر از مولفین رسائل اخوان الصفا در کتب اسماعیلیه آمده است و در کتب تاریخ نیست. اسماعیلیه معتقدند که اخوان الصفا را ائمه ستر نوشته اند.
🔸 بعد از گرفتن مصر خلافتشان قوی بود و خلافت بغداد را کاملا می لرزاند، یکی از نقاط قوتشان اهتمامشان به فیزیک و امثال آنها بود و لذا احتمال می دهم که توحید مفضل را همین ها جعل کرده باشند. یکی از آقایان بزرگوار هم به نظرم دل خوش بودند که گفتند: ما باید افتخار کنیم که اسم ارسطو را معصوم برده است!
🔹 اگر کتاب را علان کلینی نقل کرده باشد احتمال دارد متعلق به بعد از تأسیس دولت فاطمی هم باشد. اسماعیلی ها شیعه هایی بودند که تحرک سیاسی داشتند، از علان کلینی به عنوان یک چهره سیاسی و فعال سیاسی نام برده می شود. اگر در دولت فاطمی ها باشد به مراتب کارش مشکل تر می شود و اگر متعلق به ائمه ستر باشد علت جهالت روشن می شود اجمالا.
🔸 اندلسی ها هم اموی بودند (در آن زمان سه حکومت رسمی مهم بود: فاطمیون مصر، بغداد و اموی ها در اندلس.) در سال 378 هجری به نام حضرت زهرا سلام الله علیها مسجد جامع الازهر را ساختند و مدت های در آن جلسات درس تشکیل می شد و بعدا عنوان حوزوی گرفت و بعدها جامع الازهر یک بخش علوم درست کرد و اسمش جامعة الازهر گذاشتند و حدود 70 سال قدمت دارد. چیزی که فاطمی ها درست کردند جامع الازهر است که مسجد جامع بود نه جامعة و دانشگاه.
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
🔰 جهت مطالعه بیشتر:
1️⃣ مقاله نصیری و صالحی _ «بررسی اعتبار کتاب توحید مفضل»:
http://tebona.ir/990/990/
2️⃣ مقاله محمد کاظم رحمتی _ «بررسی انتساب کتاب التوحید به مفضل بن عمر»:
http://tebona.ir/1002/1002/
3⃣ مقاله قناعتگر و سید شبیری _ «اعتبارسنجی محتوایی توحید مفضل با رویکرد عرضه بر روایات شیعی»
https://vsh.journals.hozehkh.com/article_161.html
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چرندوپرندهای_طبی (22)
#اسماعیلی (2)
🌐@tebona
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🔹حقیقتاً باید سر و صورت و دل را خراشید برای این اوضاع! هنوز اولیات کتابشناسی را نمیدانند و چنین مناقب و محامدی را برای کتابکی ناگوار میسرایند! اشارات سقیم و عقیمی که برای بر کُرسی نشانیدن «اذن و اذنبازی» بَرنموده است نیز، هیچ مویدی در روایات ماثور اهلبیت ع ندارد!
🔸 اولاً سِر المُستتر از شیخ بهایی نیست! شخصی که از طلسمات و جفر و خوابنامه مطلع بوده، کتابکی مُلفَق کرده و بعداً به اشتباه به نام شیخ بهایی شهرت یافته است! تنی چند از کتابشناسان باریکبین و ناقدان آثار نیز، به صراحت این کتابَکِ ناگوار را از آثار مجعول بر شیخ بهایی دانستهاند! (نمونه)
🔹 ثانیاً معایب و مثالب این رساله مجعول حقیقتاً قابل احصاء نیست. حاشا که چنین کتابکی، «اسرار علوم اهلبیت ع» خوانده شود! کما اینکه آیت الله مکارم شیرازی نیز تصریح کردهاند که مطاوی کتاب سِر المُستتر «چندان اعتباری ندارد» و «مورد تایید نیست و به دنبال آن نروید»! (منبع)
🔸 ثالثاً بر فرض محال، اگر این اثر از شیخ بهایی باشد، باید گفت ایشان هم اشتباه کردهاند با شما! سخن عالم «یستدل له و لا یستدل به»! این بساط اذن گرفتن، جزو عندیات عُرفا و سلوک صوفیان است و هیچ ارتباطی با اهلبیت ع ندارد! (توضیح بیشتر)
🔹 مَخلص کلام! فریب ادعاهای حکیمان خودخوانده طبی را که ناهراسان از کیفر محاسبان، در حال افاضهفروشی در فجازی هستند را نخورید که گفت: «هر کجا خبری هست ادعایی نیست»!
تأسّف...!
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
◀️ کتابشناسی شیخ بهایی، سید محسن ناجی نصرآبادی، صفحه 628
🌐@tebona
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
🔹 از جمله محققانی که به صراحت انتساب کتاب سر المستتر به شیخ بهایی را مردود دانسته جناب سید محسن ناجی نصرآبادی است.
🔸 تمام محققین و کتابشناسان برجسته، انتساب این اثر را به شیخ بهایی مردود میدانند. خلاصه نکات این محققین از این قرار است:
1. انتساب این کتاب به عنوان اثر مستقلی از شیخ بهایی قطعاً مردود است.
2. جامع این کتاب، جناب محمد رضا سقازاده بوده است نه شیخ بهایی.
3. با توجه به اینکه در صفحه عنوان این کتاب، نام شیخ بهایی نوشته شده، چنین برداشت شده که این اثر از شیخ بهایی است.
4. قرائن داخلی کتاب نیز گویای این است که این اثر از شیخ بهایی نیست.
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت
✅ پرهیز از مطالب کتاب سِر المُستتر
📝 نظر آیت الله مکارم شیرازی درباره کتاب «سِر المُستتر»
🌐@tebona
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
◀️ سوال: عمل به دستورات وارد شده در کتاب سر المستتر شیخ بهایی چه حکمی دارد؟
🔸 پاسخ: مطالب آن چندان اعتباری ندارد و با توجه به اینکه علم جفر به طور کامل نزد غیر معصومین نیست و ناقص آن هم اثر چندانی ندارد، مورد تایید نیست و به دنبال آن نروید.
منبع:
https://old.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&mid=279717&catid=-2
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
⏮ مؤسسه طِبُنا
🌐 تلگرام | ایتا | سایت