eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
45 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
4_473160698570998105.mp3
585.7K
💠 هر روز یک صفحه قرآن 🔸🔶 دلت❤️را به خدا بسپار... 📗 قرائت صفحه 33 قرآن 👇👇👇 ✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇 🔸 یکشنبه 🔸 ۳۰ دی سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی 🔸 ۱۳ جمادی‌الاول سال ۱۴۴۰ هجری قمری 🔸 ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۹ میلادی 📿 ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا ذالجلال و الاکرام» 🗒 مناسبت‌ها: 🔻شهادت حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌ الله علیها "به روایتی" (11 ق) 🔻انتشار خبر بازگشت حضرت امام به ایران (1357 ش) 🔻کشته شدن "ابراهیم بن مالک اشتر" در نبرد با خاندان اُمَوی (71 ق) 🔻تولد "میرزا فضل علی ایروانی" متخلص به "صفا" عالم و ادیب مسلمان (1278 ق) 🔻وفات محقق حلی، دانشمند جلیل‌القدر (676 ق) 🔻درگذشت "نظام وفا کاشانی" شاعر ایرانی در تهران (1343 ش) 🔻درگذشت مهندس "مهدی بازرگان" اولین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران (1373 ش) 🔻آتش زدن مرکز فرهنگی ایران در لاهور پاکستان توسط گروهک صحابه (1375 ش) 🔻شهادت شهید ارسلان حبیبی (1360 ش) 🔻بر اساس لایحه جدید تقسیمات کشوری ایران به 17 استان و 145 شهرستان تقسیم گردید. (1338 ش) 🔻کشف اشعه ایکس توسط "ویلهلم رونتگن" دانشمند معروف آلمانی (1896 م) 🔻پایان جنگ آزادی‌خواهانه ملت مسلمان اندونزی علیه استعمارگران هلندی (1948 م) 🔻تولد "آندره آمپر" ریاضی‌دان، فیزیک‌دان و کاشف فرانسوی (1775 م) 👇👇👇 🆔 @telaavat
حضرت فاطمه عليهاالسلام : از دنياى شما محبّت سه چيز در دل من نهاده شد : تلاوت قرآن، نگاه به چهره پيامبر خدا و انفاق در راه خدا 📚 نهج الحياة، ح 164 ✅ @telaavat
🍀 🌺 «ثواب یاری دادن به همسر» 🍃 حضرت علی(ع) می‌‌فرماید: رسول خدا بر ما وارد شد در حالي كه فاطمه زهرا کنار ديگ غذا نشسته بودند و من عدس پاک مي‌‌كردم. 🍃 حضرت فرمود: يا اباالحسن! عرض كردم لبيک يا رسول الله! فرمود: از من بشنو و من نمي‌‌گويم مگر از طرف پروردگارم. مردي نيست كه در خانه به همسرش كمک كند مگر آنكه براي او عبادت يكسال كه روزها روزه باشد و شب‌‌ها به عبادت ايستاده باشد نوشته شود و خداوند آنچه را به صابرين عطا كرده به او عطا كند 🍃 يا علي يك ساعت خدمت در خانه بهتر است از عيادت بیماران و پوشاندن برهنگان و سیر کردن گرسنگان و... ✨يا علي كسي كه از خدمت خانواده كراهت نداشته باشد، کارش كفاره گناهان باشد و غضب خدا را فرو کاهد و حسنات و درجاتش را زياد كند✨ ✨ يا علي خدمت نكند خانواده را مگر مردان صديق يا شهيد يا مردي كه خداوند خير و دنيا و آخرت او را خواسته باشد 📚 بحارالانوار، ج103، ص132 👇👇👇 ✅ @telaavat
💠وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاْ َرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ ترجمه: در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد ! 🍃🌷🍃🌷 و به این ترتیب معنى آیه چنین مى شود: ما علاوه بر قرآن در تمام کتب انبیاء پیشین نوشتیم که سرانجام سراسر روى زمین در اختیار بندگان صالح خدا قرار خواهد گرفت. ✍✍تفسیر نمونه 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 ✅ @telaavat 👆👆👆👆
⚠️اين زنان چه كرده بودند؟ ♥️✨اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد: ✍🏻روزى با فاطمه محضر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيديم، ديديم حضرت به شدت گريه مى كند. گفتم : پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله! چرا گريه مى كنى؟ ✍🏻 فرمود: يا على! آن شب كه مرا به معراج بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم. (و اكنون گريه ام براى ايشان است). ◇ زنى را ديدم كه از موى سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مى جوشد. ◇ زنى را ديدم كه از زبانش آويزان كرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوى او مى ريزند. ◇ زنى را ديدم، گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از زير پاى او شعله ور است. ◇ و زنى را ديدم دست و پاى او را بسته اند و مارها و عقرب ها بر او مسلط است. ◇ زنى را ديدم از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويزان است. ◇ زنى را ديدم، از سر خوك و از بدن الاغ بود و به انواع عذاب گرفتار است. ◇ و زنى را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مى شود و از دهانش بيرون مى آيد و فرشتگان عذاب عمودهاى آتشين بر سر و بدان او مى كوبند. ✍🏻حضرت فاطمه عليهاالسلام عرض كرد: پدر جان! اين زنان در دنيا چه كرده بودند كه خداوند آنان را چنين عذاب مى كند. ❤️✨رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ◆ دخترم! زنى كه از موى سرش آويخته شده بود، موى سر خود را از نامحرم نمى پوشاند. ◆ و زنى كه از زبانش آويزان بود، بدون اجازه شوهر از خانه بيرون مى رفت. ◆ و زنى كه گوشت بدن خود را مى خورد، خود را براى ديگران زينت مى كرد و از نامحرمان پرهيز نداشت. ◆ و زنى كه دست و پايش بسته بود و مارها و عقرب ها بر او مسلط شده بودند، به وضو و طهارت لباس و غسل حيض اهميت نمى داد و نماز را سبك مى شمرد... ◆ و زنى كه سرش مانند خوك و بدنش مانند الاغ بود، او زنى سخن چين و دروغگو بود. ◆ و اما زنى كه در قيافه سگ بود و آتش از نشيمنگاه او وارد و از دهانش خارج مى شد، زنى خواننده و حسود بود. ✍🏻سپس فرمود: واى بر آن زنى كه همسرش از او راضى نباشد و خوشا به حال آن زن كه همسرش از او راضى باشد. 📚 شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ج2، ص 9-11 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 ✅ @telaavat👈
⬛️◾️▪️ آرام بخوابید مردم شهر! دیگر نه بانگِ شیون و گریه ى فاطمه مى‌آید؛ نه صداى "عَجِّل وَفاتى سَریعا"!... حالا گوشه ى خانه على سر به دیوار گذاشته و به جاى هق هق گریه، شانه هایش تکان مى‌خورد و حسنین(علیهم السلام)، دست به گیسوانى مى‌زنند که مادر شانه کرده!... 🔳▫️ مادرى که حالا آرام گرفته است و به دیدار رسول خدا پَر کشیده!... آرام بخوابید مردم شهر! حالا گوشه ى خانه دخترکى چادر به سَر کرده و پیراهنى را در آغوش مى گیرد!... و فکر مى کند: شـــــاید دوباره... #فاطمیه 🆔 @telaavat 👆👆👆👆
‌ 🌿گفتم به پیری رسم و توبه کنم 🌿آنقدر جوان مُرد و یکی پیر نشد ‌👇👇👇 ✅ @telaavat
🌷 اين را كه گفت ، نتوانستم جلوي خودم را بگيرم . خودم را انداختم توي بغلش و زار زار گريه كردم . هرچه پرسيدند چي شد ؟ گفتم : هيچي ! ذوق زده شدم . براي اين كه در آخرين لحظه منصرفم كنند سه تايي گفتند : - اصلاً عروسي بي عروسي ! اما من كوتاه نيامدم . فاطمه دست به كار شد . كله ام را از ته تراشيد . فقط پوست سرم را نكند . با كنار رفتن موها شپش ها تازه نمايان شدند . مثل اژدها به پوست سرم چسبيده بودند . خواهر ها وحشت زده به شپش ها نگاه مي كردند . به آنها گفتم : - وحشت نكنيد ! سرِ خودتون هم پُره از همين اژدهاها . از آن به بعد حليمه را زلف علي و مريم را غضنفر صدا مي زدم . با آن سر برهنه ، سردي زمستان را بيشتر حس مي كردم . در آن ايام آن قدر سرمان به قرآن و مفاتيح و گلدوزي گرم بود كه وقت كم مي آورديم . با تكه پارچه هاي لباس هايي كه لوسينا داده بود ، يك پاكت پارچه اي درست كرده بودم و نامه ها را در آن گذاشته بودم . كيف ديگري هم دوخته بودم و در آن گلدوزي هايي را كه بچه ها موقع تولدم هديه كرده بودند و عكس هايي را كه از ايران مي آمد نگهداري مي كردم . روي جلد اين عبارت را گلدوزي كرده بودم : « زماني آزاد مي شويم كه لك لك ها به پرواز در آيند » هر چند وقت يك بار خالد مي آمد و مي گفت : - بقيه قاطع ها براي نگهبان هايشان تابلو و جانماز گلدوزي مي كنند . شما هم براي من يك تابلو يا جانماز گلدوزي كنيد . به هركدام مان كه مي گفت بي نتيجه بود . مي گفتيم ما تازه ياد گرفته ايم و خوب بلد نيستيم . مي گفت : - مرد ها خيلي قشنگ درست مي كنند . براي اين كه دست از سر ما بردارد به او گفتيم : - توي ايران مردها گلدوزي مي كنند و زن ها خياطي . اين را كه شنيد نا اميد شد و رفت . از اينكه دو راز بزرگ را در دل نگه داشته بودم ، احساس مي كردم بزرگ و دل دار شده ام . نگاهم را از فاطمه مي دزديدم و كمتر به شوخي هاي حليمه و فاطمه و مريم پاسخ مي دادم ، اما دلم نمي خواست فاطمه ذره اي از ماجرا بو ببرد . براي آنكه با خودم مشغول باشم و كسي از من چيزي نپرسد يا سرم به قرآن خواندن گرم بود يا به گلدوزي و گل هايي كه روي پارچه مي دوختم . مادرم مي گفت : « وقتي ياد گرفتي سوزن را نخ كني يعني سرنخ زندگي را به دست گرفته اي » و من بي صدا مشغول تاباندن و باز كردن گره هاي زندگي بودم . از حرف زدن با همه شان مي ترسيدم . مي ترسيدم حرفي بزنم كه پرده از راز هاي دلم بردارد . هيچ وقت آن قدر بي صدا و كم حرف نشده بودم . گوشه گير شده بودم ، حتي جايم در قفس مشخص بود و ديگه كسي آنجا نمي نشست . تصوير من دختري با سري تراشيده ، روپوشي طوسي ، دستاني سرد و دماغي قنديل بسته بود كه در گوشه اي زير پنجره قفس سرد و نمور مي نشست و فارغ از دنياي اطراف ، محو خيالات خود بر گلبرگ هاي نيلوفر و زنبق سوزن مي زد و با تكه پارچه و گل هاي نيمه دوخته مي نشست . مرغ خيالم هر لحظه كه اراده مي كردم بر بامي آشيانه مي كرد و مرا به هر جا كه مي گفتم مي برد . گاهي هر كدام شان براي اينكه مرا به حرف بياورند حرفي و طنزي مي پراندند . حليمه مي گفت : - مگه با زبونت سوزن مي زني ؟ با دستت مي دوزي ، چرا ديگه زبون نمي ريزي؟! مريم مي گفت : - از وقتي كچل كردي شبيه پروفسور ها شدي ، سر سنگين شدي ، بابا يه كمي تحويل بگير! ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
شعر بی نقطه در وصف حضرت زهرا (س) سر در گم سرّ سحرم مادر گل ها دل مردۀ اسرار درم مادر گل ها 💫💫💫💫💫💫💫💫 ای محور درد همه ی عالم وآدم ای هالۀ احساس وکرم مادر گل ها 💫💫💫💫💫💫💫💫 هم اسوۀ مهر و مدد و گوهر علمی هم سورۀ طاهای حرم مادر گل ها 💫💫💫💫💫💫💫💫 علامه دهری وسراسر همه عدلی ای حامی و امدادگرم مادر گل ها 💫💫💫💫💫💫💫 در معرکه گل کرده همی آه کلامی گاهی سر و گاهی کمرم مادر گل ها 💫💫💫💫💫💫💫💫 ای ماه دل آرای علی در دم مرگم دل گرم طلوعی دگرم مادر گل ها شبتون منور به نور فاطمی✨ ✅ @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🔶صفحه 34 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat