♦️لحظه ای تفکر در قرآن
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌺سوره_انعام_آیه_28
☘بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ«28»☘
✨(چنین نیست،)بلکه آنچه(از کفر و نفاق)قبلاً(در دنیا)پنهان می کردند، (در آن روز)برایشان آشکار شده و اگر آنان(طبق خواسته و آرزویشان) به دنیا بازگردانده شوند،بی گمان باز هم به آنچه از آن نهی شده اند بازمی گردند و آنان قطعاً دروغگویانند.🌼🍃
💠نکته ها💠
🍃روز قیامت،روز آشکار شدن اسرار پنهانی مردم است و قرآن بارها به این حقیقت اشاره کرده است.از جمله: «وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا»[56]، «وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا»[57]🌼🍃
💠پیام ها💠
1-در قیامت،همه ی اسرار و رازها کشف و نهان و درون انسان ها آشکار می شود. «بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ»🌼🍃
2-برگشتن از آخرت به دنیا،محال است. «وَ لَوْ رُدُّوا»🌼🍃
3-بعضی هرگز امیدی به خوب شدن و اصلاحشان نیست و با فرصت دادن(که خودشان خواستار آنند)باز هم همانند که بودند. «لَوْ رُدُّوا لَعادُوا»🌼🍃
(آری؛انسان بارها در دنیا به هنگام برخورد با شداید و تلخی ها،تصمیم هایی می گیرد،ولی چون به آسایش رسید،همه چیز را فراموش می کند)🌼🍃
4-وقتی دروغگویی خصلت انسان شد،در قیامت هم دروغ می گوید. «وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ» چنانکه در آیه 23 خواندیم که مشرکان در قیامت به دروغ قسم می خورند و می گویند: «وَ اللّهِ رَبِّنا ما کُنّا مُشْرِکِینَ»🌼🍃
📚 تفسیر نور
✅ @telaavat👈
🔸🔶 و إِذا سَأَلَکَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ...
💠 و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم!...
📗آیه 186 سوره بقره
🆔 @telaavat 👈
خدایا...
چنان کن که روزهای عمرم
در انجام دادن کاری سپری شود
که مرا برای آن آفریدی...
📔(صحیفه سجادیه دعای 20)
👇👇👇
✅ @telaavat
🔹بیانیه #گام_دوم_انقلاب خطاب به ملّت ایران به ویژه جوانان
🔴 نگاهی کلی به بیانیهای که از سوی حضرت #آیت_الله_خامنهای بهمناسبت #چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی صادر شد:
🔶 جمهوری اسلامی ویژگی هایی دارد از جمله:
1⃣ برای همه چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است چون ویژگیهایی مثل آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری در فطرت بشر است.
2⃣ به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد. ولی از ارزشهایش فاصله نمیگیرد.
3⃣ انعطافپذیر و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است. اما تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست.
4⃣ پس از نظام سازی، به رکود و خموشی دچار نشده است. متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست.
5⃣به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. مرتکب افراطها و چپرویهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است.
6⃣ این انقلاب از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده و نه منفعل و مردّد. در هیچ معرکهای گلولهی اوّل را شلیک نکرده است، ولی پس از حملهی دشمن از خود دفاع کرده و ضربت متقابل را محکم فرود آورده است.
7⃣ از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است و با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان ایستاده است
📚 درس هایی که #رهبر_انقلاب به عنوان نسل اول انقلاب برای جوانان گفتند:
✊🏻 همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی و چه آمریکا و قدرت های شرق و غرب.
✌🏻 هیچ تجربهی پیشینی و راه طی شدهای در برابر ما وجود نداشت. اما گام های بزرگی را طی کرد.
🌱 ثمرات و نتایج گام اول انقلاب:
1⃣ ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها.
2⃣ موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی.
3⃣ مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید.
4⃣بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بینالمللی را به گونهی شگفتآوری ارتقاء داد.
5⃣ کفّهی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد.
6⃣ عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد.
7⃣ تبدیل شدن به نماد پر ابّهت و با شکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان.
🔆 ماموریت های نسل جوان برای گام دوم انقلاب:
1⃣ #علم و پژوهش: دانش، آشکارترین وسیلهی عزّت و قدرت یک کشور است... ما هنوز از قلّههای دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّهها دست یابیم.
2⃣ #معنویّت و #اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای اخلاق به معنی رعایت فضلیتهای اخلاقی
3⃣ #اقتصاد: جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت اقتصاد مقاومتی را اجرا کنند.
4⃣ #عدالت و مبارزه با #فساد: مّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژهخواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بیعدالتی میانجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست.
5⃣ #استقلال و #آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر جهان است. و آزادی اجتماعی به معنای حقّ تصمیمگیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همهی افراد جامعه است.
6⃣ عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخههایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بینالمللیاند.
7⃣ #سبک_زندگی: تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.
👇👇👇
✅ @telaavat
4_751365573081825487.mp3
8.72M
✅حجت الاسلام عالی
🔻حواله های خدا
🔻کرامت عجیب آیت الله بهجت(ره)
🔻نماز جعفرطیار توصیه آیت الله بهجت(ره) به فرد مضطر
🔻کرامت عجیب و توصیه ی شیخ رجبعلی خیاط(ره)
👇👇👇
✅ @telaavat
امام الصادق علیه السلام فرمودند:
✅سه چیز نزد خدا شکایت می کنند:
🍃مسجد ویرانه ای که
مردم در آن نماز نمی گذارند؛
🍃دانشمندی که در
میان مردم نادان قرار دارد؛
🍃قرآنی که برای زیبایی در منزل
گذاشته شده که گرد و خاک روی آن
نشسته است و کسی آن را نمی خواند.
📚:خصال ج1
✅ @telaavat👈
💠 حاج آقا دولابی (ره) :
✅خداوند فرمود:هرچه دیدی هیچی مگو!من هم هرچه دیدم هیچی نمیگم. یعنی تو در مصائب صبور باش و چیزی نگو، منم در خطاهایت چیزی نمیگم.
✍هرچه درد را آشڪارتر ڪنی، دوا دیرتر پیدا میشود.اگر با ادب بودی و چیزی نگفتی راه را نشانت میدهد. باید زبانت را ڪنترل ڪنی ولو اینڪه به تو سخت بگذرد. چون با بیانش مشڪلاتت رو چند برابر میڪنی....
✅ @telaavat
🌺🌺🌺
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 20
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گاهی شبها موقع نگهبانی، غافلگیرمان کرده و اسلحه مان را می گرفتند و ما باید با هر جان کندنی بود اسلحه را پس می گرفتیم. البته رفته رفته آموزش اثراتش را نشان می داد و ما دیگر نیروی خام روزهای اول نبودیم.
در یکی از رزمهای شبانه وقتی در حال برگشت به سمت پادگان بودیم گفتند هر کس فشنگ دارد همین جا تیراندازی کند. همه خشابشان را خالی کردند اما من به سرم زد فشنگهایم را نگه دارم. وقتی به نزدیکی پادگان رسیدیم قرار شد به دشمن فرضی مستقر در پادگان حمله کنیم. شروع به حرکت کردیم و چند متر جلوتر به تله های انفجاری که از قبل کار گذاشته بودند برخوردیم. یک تیربارچی ما را زیر آتش گرفته بود. یکدفعه به سرم زد از سیمهای خاردار و تله های انفجاری ـ که همه را برای آموزش ما تعبیه کرده بودند ـ بگذرم! از موانع گذشتم، به تیربارچی رسیدم و با گلولههایی که داشتم به طرفش تیراندازی کردم. بندۀ خدا خیلی ترسید. زود فریاد زد: «کافیه... برگردید!»
بعد از پایان مانور گفتند که یکی از نیروها نزدیک بود تیربارچی را بزند. خیلی سعی کردند آن یک نفر را پیدا کنند اما من اصلاً به رویم نیاوردم! آن شب وقتی نتوانستند به نتیجه برسند ما را به خوابگاه هدایت کردند. اما برنامه در صبحگاه فردا هم ادامه داشت.
بعد از مراسم صبحگاه باز پرسیدند: «کی به تیربارچی تیراندازی کرده؟» کسی چیزی نگفت. من هم صدایم را در نیاوردم! بیستوچهار ساعت از غذا محروم شدیم و آن شب هم که از شبهای سرد زمستان بود ما را پابرهنه بیرون کشیدند، انگار نه انگار که مسبب این زحمتهای مضاعف هستم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 21
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرانجام وقتی دیدند کسی چیزی نمیگوید از پیگیری ماجرا صرفنظر کردند.
یک ماه آموزش در خاصبان به سر رسید و ما به تبریز منتقل شدیم تا بعد از دو روز به جبهه اعزام شویم. داشتم به آرزویم میرسیدم.
فصل دوم
کردستان
روی اولین برگ اعزامم تاریخ دی ماه 1359 خورد. تنها کسی که برای بدرقه ام آمد، حاج خانم بود. با آقاجان و خانواده در خانه خداحافظی کرده بودم اما مادر طاقت نیاورد و تا پای اتوبوسها آمد. پنجاه وپنج نفر بودیم؛ بیست نفر سپاهی و بقیه بسیجی که با دو دستگاه اتوبوس به تهران اعزام شدیم. در آن جمع هیچ آشنایی نداشتم. آرام به منظرۀ پشت پنجره زل زده بودم تا اینکه رفته رفته صحبت نیروهای اعزامی گل انداخت. عدهای که سابقه حضور در جبهه داشتند از اینکه عراق «خمسه خمسه» می زند و از آتش شدید توپخانه عراق میگفتند. این صحبتها را که میشنیدم یاد خاطرات پسردایی ام از نبرد سوسنگرد میافتادم و احساس میکردم همۀ زحمتهایم دارد به نتیجه میرسد.
به تهران که رسیدیم به پادگان امام حسین منتقل شدیم که میگفتند در زمان طاغوت مقر ساواک بوده است. ما یک روز آنجا ماندیم و در همان روز چند بار خبرهای گوناگون برایمان آوردند! اول به همه یک کلاش دادند و گفتند به جنوب اعزام می شوید. بعد از مدتی اسلحه ها را جمع کردند و گفتند می روید گیلان غرب. دوباره به همه یک سلاح دادند و گفتند به کردستان می روید... بالاخره تصمیم بر این شد ما را به کردستان راهی کنند.
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat