هدایت شده از a
21.mp3
12.69M
#تلاوت_سی_جز_قرآن در سی روز ماه مبارک رمضان
🔹 ترتیل جزء بیست و یکم - استاد منشاوی
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 چهارشنبه
🔸 ۱۶ خرداد سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸 ۲۱ رمضان المبارک سال ۱۴۳۹ هجری قمری
🔸 ۶ ژوئن سال ۲۰۱۸ میلادی
ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا حی یا قیوم»
🗒 مناسبتها:
🔻شهادت مظلومانهی حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام در کوفه (40 ق)
🔻عروج عیسی بن مریم (ع) بر آسمانها
🔻وفات "موسی بن عمران" و "یوشع بن نون (ع)" دو پیامبر بزرگ الهی
🔻رحلت عالم دینی و فقیه بزرگوار آیتالله "سید ریحان الله بروجردی" (1289 ش)
🔻تشکیل دولت موقت جمهوری توسط "میرزا کوچک خان جنگلی" در گیلان (1299 ش)
🔻به خاکسپاری پیکر مطهر امام خمینی (ره) در گلزار شهدای بهشتزهرا (1368 ش)
🔻ارتحال فقیه اصولی و مفسر قرآن آیتالله "محمدباقر ملکی میانِجی" (1377 ش)
🔻شهادت شهید احمد احمدی (1366 ش)
🔻شوروی سفینه (سایوز 11) را به سرنشینی سه فضانورد به مدار زمین فرستاد (1350 ش)
🔻قانون خدمت نظام اجباری مشتمل بر سیوشش ماده به تصویب مجلس شورای ملی رسید. (1303 ش)
🔻درگذشت پروفسور محمدعلی مولوی پدر علم ژنتیک ایران (1395 ش)
🔻درگذشت عالم ربانی سید ماجد حسینی (1028 ق)
🔻رحلت محدث بزرگ شیعه "شیخ حر عاملی" (1104 ق)
🔻روز ملی "سوئد"
🔻محاصره بیتالمقدس توسط صلیبیها (1099 م)
🔻آغاز حمله بزرگ متفقین علیه آلمان نازی با گشایش جبهه دوم در فرانسه (1944 م)
🔻فرود آمدن اولین سفینه فضایی بدون سرنشین بر سطح ماه (1966 م)
🔻حمله نیروهای رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان و اشغال این منطقه (1982 م)
🔻مرگ "رونالد ریگان" رئیسجمهور اسبق امریکا (2004 م)
👇👇👇
🆔 @telaavat
لطفا آدرس زیر را با ملایمت لمس بفرمایید،
"التماس دعا"
👇👇👇👇
http://www.imamali.net/vtour
🔻#تفسیر_نور🔻
🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸
🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷
👇 آيه 👇
🗯قالَ هَذَا فِراقُ بَيْنِى وَبَيْنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَّلَيْهِ صَبْراً (78)
🍁جزء 16 سوره کهف🍂
🐌ترجمه 🐌
💭(خضر) گفت: این (بار) جدایى میان من و توست، بزودى تو را از تأویل و راز آنچه نتوانستى بر آن صبر كنى آگاه خواهم ساخت.
⚡️نکته ها⚡️
«تأویل» به معناى ارجاع و بازگشت دادن است و به هركارى كه به هدف برسد یا پرده از اسرارى بردارد گفته مىشود.
جدایىِ خضر از موسى به پیشنهاد خود موسى بود كه گفت: «اِن سألتك عن شىء بعدها فلاتصاحبنى» و زمینهى آن را با سؤالها و اعتراضهاى مكرّر و تنها گذاشتن او در ساختن دیوار فراهم كرد.
از موسى پرسیدند: سختترین لحظاتى كه بر تو گذشت، كدام لحظه بود؟ گفت: با آنكه از فرعونیان تهمتها شنیدم و از بنى اسرائیل بهانه جویىها دیدم، ولى دشوارترین زمان، آن لحظه هاى بود كه خضر گفت: «هذا فراق بینى و بینك».
بگذار تا بگریم، چون ابر در بهاران
كز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران
🔢پيام ها 🔢
1️⃣هر كس قدر وصال را نداند، گرفتار فراق خواهد شد. «هذا فراق...»
2️⃣ به كوچكترین انتقادى یاران خود را از دست ندهیم. خضر بعد از چند مرحله فرمود: «هذا فراق...»
3️⃣ هر چه سریعتر ابهام ذهنى دیگران را بر طرف كنید. «سأنبّئك»
4️⃣ با تعلیم حكمت، ظرفیّت افراد را افزایش دهیم. «سأنبّئك بتأویل مالم تستطع...»
5️⃣ حوادث ظاهرى، گاهى جنبهى باطنى هم دارد. «تأویل مالم تستطع علیه صبراً»
👇👇👇
✅ @telaavat
#حدیث_امروز
💢برخورد علی(ع) با قاضی
ابوالاسود دوئلی، مردی شاعر، سیاستمدار و #ادیب بود که علم نحو را با راهنمائی امام علی(ع) تدوین کرد، و قرآن را اِعراب گذاری و نقطه گذاری نمود، و در دوران #حکومت خلیفه دوم به بصره هجرت کرد.
او تنها #قاضی حکومت علی(ع)بود که درهمان روز اوّل #قضاوت عزل شد.
چون فرمان #عزل را دریافت کرد خدمت حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت:
به خدا قسم نه خیانت کرده ام ونه به خیانت متّهم شدم، چرا مرا #عزل کردی؟
امام علی(ع)پاسخ داد:
درست میگوئی و تو مردی امین و با ایمانی،
امّا بازرسان من #اطلاع دادهاند که چون طرفین دعوی به محکمه میآیند، تو بلند تر از ایشان سخن میگوئی، و دُرشتی در گفتار داری.
یعنی تنها ایمان و سیاست کافی نیست، بلکه #قاضی باید اخلاق اجتماعی رادر برخورد بامردم رعایت کند.
📚اعیان الشعیه، ج۷ ص ۴۰۳
📚معالم القربه، ص ۲۰۳
👇👇👇
✅ @telaavat
پيامبر خدا(ص): دوست داشتن على، عبادت است.خداوند،ايمان هيچ بنده اى رانمى پذيرد،مگربا ولايت على وبيزارى جستن ازدشمنان او
📚إرشادالقلوب ص 20
◼️سالروزشهادت امام علی علیه السلام تسلیت باد
✅ @telaavat
☀️صلوات خاصه امیرالمومنین☀️
🌸اَللهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَخِی نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّهِ وَ صَفِيِّهِ [وَ وَصِيِّهِ] وَ وَزِيرِهِ وَ مُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ بَابِ حِكْمَتِهِ وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِی إِلَى شَرِيعَتِهِ وَ خَلِيفَتِهِ فِی أُمَّتِهِ وَ مُفَرِّجِ الْكُرَبِ [الْكَرْبِ] عَنْ وَجْهِهِ قَاصِمِ الْكَفَرَةِ وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ الَّذِی جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى
🌸اَللهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصْرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِين
👇👇👇
✅ @telaavat
#دختر_شینا
قسمت :صدو دوم
شب شده بود و ما توی جاده ای خلوت و تاریک جلو می رفتیم. یک دفعه یاد آن پسر نوجوان افتادم که آن شب توی خط دیده بودم. دلم گرفت و پرسیدم: «صمد الان بچه هایت کجا هستند؟ چیزی دارند بخورند. شب کجا می خوابند؟»
او داشت به روبه رو، به جاده تاریک نگاه می کرد. سرش را تکان داد و گفت: «توی همان دره هستند. جایشان که امن است، اما خورد و خوراک ندارند. باید تا صبح تحمل کنند.»
دلم برایشان سوخت، گفتم: «کاش تو بمانی.»
برگشت و با تعجب نگاهم کرد و گفت: «پس شما را کی ببرد؟!»
گفتم: «کسی از همکارهایت نیست؟! می شود با خانواده های دیگر برویم؟»
توی تاریکی چشم هایش را می دیدم که آب انداخته بود، گفت: «نمی شود، نه. ماشین ها کوچک اند. جا ندارند. همه تا آنجا که می توانستند خانواده های دیگر را هم با خودشان بردند؛ وگرنه من که از خدایم است بمانم. چاره ای نیست، باید خودم ببرمتان.»
بغض گلویم را گرفته بود، گفتم: «مجروح ها و شهدا چی؟!»
جوابی نداد.
گفتم: «کاش رانندگی بلد بودم.»
دوباره دنده عوض کرد و بیشتر از قبل گاز داد. گفت: «به امید خدا می رویم. ان شاءالله فردا صبح برمی گردم.»
چشم هایم در آن تاریکی دودو می زد. یک لحظه چهره آن نوجوان از ذهنم پاک نمی شد. فکر می کردم الان کجاست؟! چه کار می کند. اصلاً آن سیصد نفر دیگر توی آن دره سرد بدون غذا چطور شب را می گذرانند. گردان های دیگر چه؟! مجروحین، شهدا!
فردای آن روز تا به همدان رسیدیم، صمد برگشت پادگان ابوذر و تا عید نیامد.
اواخر خردادماه 1364 بود. چند هفته ای می شد حالم خوب نبود. سرم گیج می رفت و احساس خواب آلودگی می کردم. یک روز به سرم زد بروم دکتر. بچه ها را گذاشتم پیش همسایه مان، خانم دارابی، و رفتم درمانگاه. خانم دکتری که آنجا بود بعد از معاینه، آزمایشی داد و گفت: «اول بهتر است این آزمایش ها را انجام بدهی.»
آزمایش ها را همان روز دادم و چند روز بعد جوابش را بردم درمانگاه. خانم دکتر تا آزمایش را دید، گفت: «شما که حامله اید!»
یک دفعه زمین و زمان دور سرم چرخید. دستم را از گوشه میز دکتر گرفتم که زمین نخورم. دست و پایم بی حس شد و زیر لب گفتم: «یا امام زمان!»
خانم دکتر دستم را گرفت و کمک کرد تا بنشینم و با مهربانی گفت: «عزیزم. چی شده؟! مگر چند تا بچه داری.»
با ناراحتی گفتم: «بچه چهارمم هنوز شش ماهه است.»
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
در ۲۱ ماه رمضان چه اتفاقی افتاد⁉ .
امام المتقین ، امیرالمؤمنین (ع) ، در شب بیست و یکم ماه #رمضان مقارن طلوع فجر به شهادت رسید ، در حالیکه از سن مبارک حضرتش ۶۳ سال گذشته بود…
🎴▪در بیستم رمضان ، اثرات سم در پاهای حضرت ظاهر شد و پاهای مبارک ورم کرد
در شب بیست و یکم اثر زهر بر بدن مبارک حضرت بسیار شد ،
حضرت فرزندان و #اهل_بیت خود را جمع کرد و با آنها وداع نمود و وصیت های خود را فرمود ؛
.
در آن شب هر چه خوردنی و آشامیدنی آوردند تناول نفرمود ، و لب های مبارکش به ذکر خدا حرکت می کرد و مانند مروارید عرق از پیشانی نازنینش می ریخت و با دست مبارک خود آن را بر طرف می کرد ⬛
.
▪بعد از وداع با همگان دست و پای مبارک را به طرف قبله کشیدند و فرمودند: 💠أشهَدُ أن لاإلهَ إلّا اللّه وَحدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَ أشهَدُ أنَّ مُحَمَّدً عَبدُهُ وَ رَسولُهُ ،
و چشمان مبارک را بستند و بهشت را به قدوم خویش مبارک نمودند .
.
…صدای شیون و گریه از خانهء حضرت بلند شد ؛
اهل کوفه که باخبر شدند ، صدای شیون و ناله از تمامی شهر برخواست ، مانند روزی که پیامبر از دنیا رفتند ،
در آن شب 🌌 آفاق آسمان متغیر گشت و زمین 🌍 لرزید و صدای تسبیح و تقدیس فرشتگان از هوا شنیده شد. .
🎴مشغول غسل آن حضرت شدند ؛ بعد از غسل و کفن ، امام مجتبی و سیدالشهداء پشت سر تابوت را همانطور که حضرت فرموده بودند ، برداشتند ،
جلوی تابوت خودش حرکت می کرد ، تا در مکانی فرود آمد؛
. ➖بعد از نماز بر آن حضرت توسط امام مجتبی علیه السلام ، مقداری از زیر تابوت را کندند و قبری آماده یافتند که داخل آن لوحی مسی یا سفالی بود و بر آن نوشته شده بود: .
💠 بسم الله الرحمان الرحیم ؛ این قبری است که نوح برای علی بن ابیطالب ، وصی و جانشین محمد ، ۷۰۰ سال قبل از طوفان حفر نموده است؛
👈👈بدن مطهر آن حضرت را دفن نمودند و حسب وصیت آن حضرت ، قبر مطهرش را مخفی نمودند تا در زمان هارون ، بر همگان معلوم شد. .
🔸در شب ۲۱ ماه رمضان ، اوصیاء پیغمبران رحلت فرمودند ،
و حضرت عیسی بن مریم به آسمان برده شد ، در همین شب حضرت موسی بن عمران رحلت فرمود و یوشع بن نون به شهادت رسید...
📚 بحارالانوار ۳۵۱/۱۹، کافی۴۵۲/۱،بحارالانوار ۲۱۶،۲۳۶/۴۲، بحارالانوار ۳۷۶/۱۳
👇👇👇
✅ @telaavat
هدایت شده از a
22.mp3
13.56M
#تلاوت_سی_جز_قرآن در سی روز ماه مبارک رمضان
🔹 ترتیل جزء بیست و دوم - استاد منشاوی
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 پنج شنبه
🔸 ۱۷ خرداد سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸۲۲ رمضان المبارک سال ۱۴۳۹ هجری قمری
🔸 ۷ ژوئن سال ۲۰۱۸ میلادی
ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «لا اله الا الله الملک الحق المبین»
🗒 مناسبتها:
🔻سومین شب قدر
🔻تحریم هرگونه ارتباط با رژیم صهیونیستی از جانب "امام خمینی" (1346 ش)
🔻حمله مزدوران پهلوی به مدرسه فیضیه و کشتار طلاب و فضلای قم (1354 ش)
🔻اعلام ملی شدن بانکها با تصویب شورای انقلاب (1358 ش)
🔻درگذشت بانوی عالمه حاجیه خانم " ربابه الهی" شاگرد بانو مجتهده امین (1359 ش)
🔻صدور پیام امام خمینی (ره) به دنبال تهاجم رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان (1361 ش)
🔻شهادت حجتالاسلام "عباس شیرازی" قائممقام سازمان تبلیغات اسلامی (1364 ش)
🔻عملیات ایذایی ظفر یک در منطقه عملیاتی جزیره مینو توسط ارتش (1364 ش)
🔻شهادت شهید حبیبالله توکلی (1361 ش)
🔻نام ژاندارمری کل کشور به اداره نگهبانی تبدیل شد. (1325 ش)
🔻ساختمان مقبره بوعلی سینا در همدان آغاز شد. (1328 ش)
🔻مجسمه بزرگ فردوسی در میدان فردوسی نصب گردید. (1338 ش)
🔻نام اداره نظاموظیفه به وظیفه عمومی تبدیل شد. (1344 ش)
🔻در شمال دریای خزر نفت کشف شد. (1348 ش)
🔻درگذشت "ابن ماجه" محدث بزرگ اهل سنت (273 ق)
🔻رحلت آیتالله "شیخ عبدالحسین تهرانی" مشهور به "شیخ العراقین" (1286 ق)
🔻روز استقلال "واتیکان" از ایتالیا (1929 م)
🔻برگزاری نخستین انتخابات آزاد اندونزی پس از 35 سال استبداد (1999 م)
🔻روز مقدس مسیحیان و عید گلریزان به مناسبت نزول روحالقدس بر حواریون
👇👇👇
✅ @telaavat
از امام صادق عليه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ حضرت فرمود: كار نيك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است
قيلَ لاَِبى عَبْدِاللّه ِ عليه السلام: كَيْفَ تَكُونُ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرا مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؟ قالَ: أَلْعَمَلُ الصّالِحُ فيها خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فىأَلْفِ شَهْرٍ لَيْسَ فيها لَيْلَةُ الْقَدْرِ
📚وسائل الشيعه، ج 7، ص 256
👇👇👇
✅ @telaavat
🔻#تفسیر_نور🔻
🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸
🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷
🗯لقَدْ أَنْزَلْنَآ إِلَيْكُمْ كِتَباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (10)
🍁جزء 17 سوره انبیا🍂
✅ ترجمه
💭همانا بر شما كتابى نازل كردیم كه در آن وسیلهى تذكّر شماست، آیا نمىاندیشید؟!
⚡️نکته ها⚡️
كلمه «ذكركم» یا به معناى وسیلهى تذكّر است و یا به معناى مایهى عزّت و نام شما. كلمهى «ذكر» در لغت به معناى شرافت و شهرت نیز آمده است.
امام كاظمعلیه السلام دربارهى این آیه فرمود: مراد از جملهى «فیه ذكركم» آن است كه در كتاب ذكر شده كه اطاعت پس از پیامبرصلى الله علیه وآله براى امام است. یعنى عزّت و شرف شما در اطاعت از امام پس از پیامبر است.
🔢پيام ها 🔢
1️⃣ كتاب و قانونى سبب رشد و بیدارى است كه از سوى خداوند باشد. «انزلنا - فیه ذكركم»
2️⃣ قرآن، داراى موقعیّت والا و جایگاه بلندى است. «كتاباً»
3️⃣ یكى از اهداف نزول كتب آسمانى، تذكّر و كرامت بخشیدن به انسانهاست. «فیه ذكركم»
4️⃣ تاریخ گذشتهى انسان و سرنوشت و آیندهى او در قرآن ترسیم شده است. «فیه ذكركم»
5️⃣ قوم عرب و سرزمین حجاز از بركت قرآن، عزیز و نامدار شد. «فیه ذكركم»
6️⃣ اگر انسانها بیندیشند، حتماً دست نیاز به سوى وحى و كتاب آسمانى دراز خواهند كرد. «أفلا تعقلون»
7️⃣ از تمایلات فطرى مردم براى ارشاد آنان كمك بگیریم. (هر كس میل دارد نامش در تاریخ به خوبى وكرامت بماند، خدا در این آیه مىفرماید: كتابى براى شما فرستادیم كه نامتان بماند.) «فیه ذكركم»
8️⃣ تكذیب انبیا، بىخردى است. زیرا معارف قرآن هماهنگ با عقل است. «انزلنا كتاباً ... أفلا تعقلون»
👇👇👇
✅ @telaavat
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴🔵 فضیلت و ثواب روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم (ص) :
🌺 روز بیست و دوم، خداوند فرشته مرگ را در هنگام مرگ شما همان گونه که به سوى پیامبران مى فرستد، به سوى شما نیز مى فرستد و ترس نکیر و منکر را از شما بر مى دارد و اندوه دنیا و عذاب آخرت را از شما باز مى دارد.
📚 امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص 49
👇👇👇
✅ @telaavat
🌙 اعمال شبهای قدر
1️⃣ غسل؛
2️⃣ احیای شب به عبادت؛
3️⃣ دو رکعت نماز که بعد از حمد هفت بار سوره توحید بخواند و پس از سلام هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْه»؛
4️⃣ زیارت امام حسین علیهالسلام؛
5️⃣ دعای جوشن کبیر؛
6️⃣ قرآن را در دست بگشاید و این دعا را بخواند:
اللَّهُمَ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ، وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَعْظَمُ الْأَكْبَرُ، وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى، وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى، أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّار
و سپس هر حاجتی دارد از خدا بخواهد.
7️⃣ قرآن به سر بگیرد و این دعا را بخواند:
«اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ، وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ، فَلَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ»
سپس هریک از این اذکار را ده مرتبه بگوید و در آخر حاجات خود را بخواهد:
بِكَ يَا اللَّهُ
بِمُحَمَّدٍ
بِعَلِيٍّ
بِفَاطِمَةَ
بِالْحَسَنِ
بِالْحُسَيْنِ
بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ
بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ
بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ
بِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى
بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ
بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ
بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ
بِالْحُجَّةِ.
8⃣ در شب بیستوسوم این سورهها را بخواند: عنکبوت، دخان، روم
9⃣ در شب بیستوسوم در هر حال ـ برخاسته، نشسته، سجده و…ـ و در تمام این ماه این دعا را بخوان:
اللَّهُمَ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن، فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا.
👇👇👇
✅ @telaavat
🌻امام صادق علیه السلام🌻
👈هر کس دو سوره عنکبوت و روم را در شب 23 ماه رمضان بخواند به خدا قسم اهل بهشت است و پس از آن فرمود: قسم یاد کردم و هیچ استثنایی نکردم و نمی ترسم که خداوند به خاطر سوگند و عدم استثنای در آن برای من گناهی بنویسد، زیرا مطمئن هستم که این دو سوره نزد خدا جایگاهی بزرگ دارد.
📚مصباح کفعمی/ص443
👇👇👇
✅ @telaavat
#دختر_شینا
قسمت :صدوسوم
دکتر دستم را گرفت و گفت: «نباید به این زودی حامله می شدی؛ اما حالا هستی. به جای ناراحتی، بهتر است به فکر خودت و بچه ات باشی. از این به بعد هم هر ماه بیا پیش خودم تا تحت نظر باشی.»
گفتم: «خانم دکتر! یعنی واقعاً این آزمایش درست است؟! شاید حامله نباشم.»
دکتر خندید و گفت: «خوشبختانه یا متأسفانه باید بگویم آزمایش های این آزمایشگاه کاملاً صحیح و دقیق است.»
نمی دانستم چه کار کنم. کجا باید می رفتم. دردم را به کی می گفتم. چطور می توانستم با این همه بچه قد و نیم قد دوباره دوره حاملگی را طی کنم. خدایا چطور دوباره زایمان کنم. وای دوباره چه سختی هایی باید بکشم. نه من دیگر تحمل کهنه شستن و کار کردن و بچه بزرگ کردن را ندارم.
خانم دکتر چند تا دارو برایم نوشت و کلی دلداری ام داد. او برایم حرف می زد و من فکرم جای دیگری بود. بلند شدم. از درمانگاه بیرون آمدم. توی محوطه درمانگاه جای دنجی زیر یک درخت دور از چشم مردم پیدا کردم و نشستم. چادرم را روی صورتم کشیدم و های های گریه کردم. کاش خواهرم الان کنارم بود. کاش شینا پیشم بود.
کاش صمد اینجا بود. ای خدا! آخر چرا؟! تو که زندگی مرا می بینی. می دانی در این شهر تنها و غریبم.
با این بی کسی چطور می توانم از پس این همه کار و بچه بربیایم. خدایا لااقل چاره ای برسان.
برای خودم همین طور حرف می زدم و گریه می کردم. وقتی خوب سبک شدم، رفتم خانه. بچه ها خانه خانم دارابی بودند وقتی می خواستم بچه ها را بیاورم، خانم دارابی متوجه ناراحتی ام شد. ماجرا را پرسید. اول پنهان کردم، اما آخرش قضیه را به او گفتم. دلداری ام داد و گفت: « قدم خانم! ناشکری نکن. دعا کن خدا بچه سالم بهت بده.»
با ناراحتی بچه ها را برداشتم و آمدم خانه. یک راست رفتم در کمد لباس ها را باز کردم. پیراهن حاملگی ام را برداشتم که سر هر چهار تا بچه آن را می پوشیدم. با عصبانیت پیراهن را از وسط جر دادم و تکه تکه اش کردم. گریه می کردم و با خودم می گفتم: «تا این پیراهن هست، من حامله می شوم. پاره اش می کنم تا خلاص شوم.» بچه ها که نمی دانستند چه کار می کنم، هاج و واج نگاهم می کردند. پیراهن پاره پاره شده را ریختم توی سطل آشغال و با حرص در سطل را محکم بستم.
خانم دارابی، که دلش پیش من مانده بود، با یک قابلمه غذا آمد توی آشپزخانه. آن قدر ناراحت بودم که صدای در را نشنیده بودم. بچه ها در را برایش باز کرده بودند. وقتی مرا با آن حال و روز دید، نشست و کلی برایم حرف زد.
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat