eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.5هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
48 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔶 صفحه 593 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
4_5929204216143807765.mp3
1.06M
🔸🔶تلاوت صفحه 593 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇 🔸 پنجشنبه 🔸 ۸ آذر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی 🔸 ۲۱ ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری قمری 🔸 ۲۹ نوامبر سال ۲۰۱۸ میلادی 📿 ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «لا اله الا الله الملک الحق المبین» 🗒 مناسبت ها: 🔻اولتیماتوم چهل و هشت ساعته دولت روس به ایران (1290 ش) 🔻شهادت "سید عبدالحسین واحدی" مرد شماره دو فداییان اسلام توسط رژیم پهلوی (1335 ش) 🔻لغو تصویب نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در هیئت وزیران (1341 ش) 🔻آغاز عملیات بزرگ "طریق‌القدس" و آزادسازی بُستان (1360 ش) 🔻ارتحال فقیه نامدار معاصر حضرت آیت‌الله‌العظمی "محمدعلی اراکی" (1373 ش) 🔻پیروزی تیم فوتبال ایران در برابر استرالیا و راه‌یابی ایران به جام جهانی 98 فرانسه پس از 20 سال (1376 ش) 🔻شهادت شهید دکتر مجید شهریاری (1389 ش) 🔻تصرف شهر "ایروان" توسط قوای روسی در جریان دومین جنگ ایران و روس (1243 ق) 🔻آغاز قیام ملت مسلمان الجزایر علیه سلطه استعماری فرانسه به رهبری "عبدالقادر" (1832 م) 🔻کشف "تنگه ماژلان" در جنوبی‌ترین نقطه از امریکای جنوبی توسط ماژلان (1520 م) 🔻تشکیل جبهه آزادی‌بخش یوگسلاوی بر ضد نیروهای آلمان نازی (1943 م) 🔻روز آزادی آلبانی از یوغ ایتالیا (1945 م) 🔻روز ملی و تأسیس جمهوری سوسیالیستی "یوگسلاوی" (1945 م) 🔻تصویب طرح تقسیم فلسطین به دو منطقه عربی و یهودی در سازمان ملل (1947 م) 🔻روز همبستگی با ملّت فلسطین در روز جهانی فلسطین (1947 م) 👇👇👇 ✅ @telaavat
امام على عليه السلام: عادت، دشمنى است كه انسان را در تملّك خود دارد العادَةُ عَدُوٌّ مُتَمَلِّكٌ 📚 غررالحكم حدیث 958 🆔 @telaavat
🍃جز هشتم آیه۱۱۱ سوره انعام🍃 🌟•••﷽•••🌟 وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَىٰ وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ 🍃🌸🍃🌺 و اگر ما فرشتگان را به سوى آنان فرو فرستيم كه آنها را با چشمان خويش بنگرند و همه آن فرشتگان به رسالت پيامبر گواهى دهند، و اگر مردگان را نيز زنده سازيم تا بر توحيدگرايى و يكتاپرستى ايمان آورند و قرآن و پيامبر را بپذيرند، بازهم شرك گرايان حق را نخواهند پذيرفت و ايمان نخواهند آورد. چرا كه آنان بر اثر شدّت كينه توزى و حق ستيزى و وانهادن فرمانبردارى خدا و ايمان به او، كارشان به جايى رسيده است كه در مورد مشاهدات خويشتن نيز ترديد و بهانه جويى مى كنند. 👈آيه مورد بحث از نظر محتوا بسان اين آيه است كه مى فرمايد: و إِن يروا كسفا من السّماء ساقطاً يقولوا سحاب مركوم 👈و اگر شرك گرايان پاره سنگى را بنگرند كه از آسمان برسرشان سقوط مى كند، مى گويند: اين ابرى است فشرده و متراكم❗️ 🔺وَلكِنَّ اَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ. ✨ به باور برخى منظور اين است كه بيشتر شرك گرايان نمى دانند كه خدا بر اين كار تواناست و اگر بخواهد همه را به ايمان و حق پذيرى وادار مى كند. ✨ امّا به باور برخى منظور اين است كه آنان نمى دانند كه هرگونه نشانه و معجزه اى هم ارائه شود، شرك گرايان ايمان نخواهند آورد. ✨ و پاره اى مى گويند: منظور اين است كه آنان به مصلحت خويش آگاه نيستند و در پى چيزى هستند كه بر ايشان سودى ندارد. 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌹شهید حاج ڪاظم نجفےرستگار🌹 🌹مادر در خواب پسر شهیدش را مے‌بیند . پسر به او مےگوید : «توی بهشت جام خیلے خوبہ . چے مے‌خواے برات بفرستم ؟». ✨مادر مے‌گوید : «چیزے نمے‌خوام ؛ فقط جلسہ قرآن ڪہ میرم همہ قرآن مےخونن و من نمے‌تونم بخونم خجالت مےڪشم . مے‌دونن من سواد ندارم ، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون .». 🌹پسر مے‌گوید : «نماز صبحت رو ڪہ خوندے قرآن رو بردار و بخون !». ✨بعد از نماز یاد حرف پسرش مے‌افتد . قرآن را بر مے‌دارد و شروع مےڪند بہ خواندن . 🌹خبر مےپیچد . پسر دیگرش این ‌را بہ عنوان ڪرامت شهید محضر آیت اللہ نورے همدانے مطرح مےڪند و از ایشان مےخواهد مادرش را امتحان ڪنند . قرار گذاشتہ مے‌شود . ✨حضرت آیت‌اللہ نزد مادر شهید مے‌روند . قرآنے را به او مے‌دهند ڪہ بخواند . بہ راحتے همہ جاے را مےخواند ؛ اما بعضے جاها را نہ . مےفرمایند : «قرآن خودت رو بردار و بخوان !». 🌹مادر شهید شروع مے‌ڪند بہ خواندن ؛ بدون غلط . آیت اللہ نورے گریہ مےڪنند و چادر مادر شهید را مے‌بوسند و مے‌فرمایند : «جاهایے ڪہ نمےتوانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم ڪہ امتحانش ڪنیم.» 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 👇👇👇 ✅ @telaavat
#اخلاق_قرآنی ♦️آیت الله بهجت : اگر دلتان برای امام زمان(عج) تنگ شد، به صفحات #قرآن نگاه کنید... 👇👇👇 📚 @telaavat
🌷 مراسم بی بی با دو عزا تمام شد و اولین روز سال را بدون بی بی آغاز کردیم گویی بی بی رفت تا برایمان خبر تو را از عالم معنا بیاورد . مات و مبهوت بهم خیره شده بودیم ، نه مرگ بود و نه زندگی ، نه روی زمین بودیم و نه آسمان . انگار در خلا نفس می کشیدیم و در برزخ گرفتار شده بودیم ، دور خودمان می چرخیدیم ، وقتی به زنده بودنت فکر می کردیم خوشحال می شدیم ، وقتی یاد اسیر بودنت می افتادیم گریه می کردیم . نه گریه از سر ضعف یا خدای ناکرده سر افکندگی بلکه دلمان می سوخت و به حال بدخواهان و ضعفایی گریه می کردیم که دختر هفده ساله ای را که در هیچ جای دنیا به اسیری نمی گیرند ، به اسیری گرفته اند و از اینکه سرنوشتت به سرنوشت دختر پیامبرگره خورده بود سربلند بودیم . هر وقت می شنیدیم که رژیم بعث از اسیران ایرانی تحت شرایط سخت و طاقت فرسایی نگهداری می کند پدر با اطمینان می گفت: من مطمئنم معصومه صبوری می کنه و اونا رو از رو می بره و کسی نمی تونه مقاومت اونو بشکنه . شوهر خاله صنوبر که با کشورهای عربی معامله داشت ، می گفت : نگران نباشید اگر عراق باشه با پول پیداش می کنیم ، پول روی سنگ بذاری ، سنگ شکاف بر میداره ... به یکی از دوستانش که در اردن بود پول قلمبه ای داد به شرط آنکه خبر خوش بیاورد . طرف معامله هم گفته بود خبر می آورم اما خوش و ناخوشش دیگه پای من نیست . هنوز هیچ خبری نرسیده بود که شب هفت بی بی خبر تصادف خاله صنوبر و خاله نصرت رسید و از دست دادن دو خواهری که مونس و همراه مادر بودند اوضاع خانواده و مادر را بدتر کرد . تا مدتی هر کسی به طریقی ما را سر کسیه می کرد تا حرف تازه ای بزند یا از رادیو و تلویزیون عراق تصویری ، گزارشی و گاهی مصاحبه های اسرای ایرانی راکه از رادیو پخش می شد ، به ما بدهید . چون مسئول اطلاعات سپاه بودم ، به اردوگاه پرندک که اردوگاه اسرای عراقی در ایران بود رفتم ، به زندگی و آسایشگاهای آنها که نگاه می کردم و حسرت می خوردم . تخم مرغی که مردم توی صف می ایستادند تا کوپنی آن را تهیه کنند و جیره بندی بود ، سهم صبحانه اسرای عراقی هم بود . چهره ها و هیکل ها همه سرحال و سرزنده بود و اصلا نیاز به پرسش و پاسخ و حال و احوال و مصاحبه نبود . دیدم که برنامه غذایی متنوع هفتگی ، دسر بعد از ناهار ، کلاس های فرهنگی ، علمی و آموزشی دارند . لباس های استراحتشان با لباس های بیرونشان متفاوت بود و جالب تر از همه اردوگاهشان در نقطه خوش آب و هوای ایران قرار داشت . ما هیچ اسیری را پنهان نکرده بودیم . تازه بعضی تمایل به پناهندگی داشتند و برنامه ملاقات با خانواده هایشان را ترتیب داده بودند . با تمام اسرای درجه دار و افسران صحبت کردم و سراغ گرفتم اما آنها همه چیز حتی چیزهایی را که خودمان هم می دانستیم را کتمان می کردند و می گفتند - ما بی وطن هستیم اما معنی ناموس و غیرت را می فهمیم . در هلال احمر کمیته ای تحت عنوان کمیته اسرا تشکیل شده بود که خانواده های اسرا به آنجا می رفتند و نامه می دادند و نامه می گرفتند . حتی گاهی تکه پارچه های گلدوزی شده ای از اسیران دریافت می کردند . کمیته اسرا پاتوق آقا شده بود . پانزده روز کار می کرد و پانزده روز استراحت داشت . در این پانزده روز استراحت به کمیته اسرای تهران ، شیراز، اصفهان ، اهواز و ... سر می زد و می گفت : - " نامه رسون گاهی اشتباه می کنه و نامه ها رو جابه جا می برد ، شاید نامه های معصومه هم جابه جا شده " کمیته اسرا سنگ صبور همه خانواده ها بود . همه کسانی که راه آنجا را یاد گرفته بودند ، یک درد مشترک داشتند و آن درد فراق بود . چشمان منتظر نو عروسان جوانی که هنوز رد حنای عروسی از روی دستشان پاک نشده بود ، مادرانی که کودکان پدر ندیده را در بی خبری و تنهایی به دنبال خود می کشیدند ، پدران ناتوانی که تنها نان آور و پرستار و امید زندگی شان رفته بود و پیرزن هایی که تمام جوانی شان را پای به ثمر رساندن درخت زندگی فرزندشان سپری کرده بودند ، همه و همه سرگردان و منتظر به دنبال خبری از گمشده هایمان می گشتیم . ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی من پای سفرۀ تو شدم محترم حسین لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔸🔶صفحه 594 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
4_5933827275991548446.mp3
1.1M
🔸🔶تلاوت صفحه 594 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat