🍃🌸
همراهان گرامی
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در ماه مبارک رمضان، به اطلاع می رساند هر روز یک جزء از قرآن کریم در کانال جهت استفاده شما خوبان قرارخواهد گرفت.
🙏 التماس دعا
👇👇👇
✅ @telaavat
4_415155550330815078.mp3
7.08M
#تلاوت_سی_جز_قرآن در سی روز ماه مبارک رمضان
🔹 ترتیل جز پنجم - استاد منشاوی
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 دوشنبه
🔸۳۱ اردیبهشت سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸 ۵ رمضان المبارک سال ۱۴۳۹ هجری قمری
🔸۲۱ می سال ۲۰۱۸ میلادی
ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا قاضی الحاجات»
🗒 مناسبتها:
🔻آغاز عملیات حضرت مهدی (عج) توسط رزمندگان اسلام (1360 ش)
🔻آغاز طرح تقسیم اراضی توسط هیئتهای هفت نفره واگذاری زمین (1359 ش)
🔻عملیات متوسط امام علی (ع) در غرب سوسنگرد به طور مشترک (1360 ش)
🔻عملیات محدود در محور شوش توسط سپاه (1360 ش)
🔻شهادت سردار "محمدمهدی خادمالشریعة" اولین فرمانده تیپ 21 امام رضا (ع) (1361 ش)
🔻بستری شدن حضرت امام خمینی (ره) در بیمارستان به دلیل بیماری (1368 ش)
🔻تجلیل از مقام علمی استاد علامه آیتالله "حسن حسنزاده آملی" در دانشگاه تهران (1374 ش)
🔻شهادت شهید موسی محسنزاده (1365 ش)
🔻ارسطو اوناسیس میلیاردر یونانی وارد تهران گردید (1351 ش)
🔻هویدا برای یک دیدار رسمی به مجارستان رفت (1353 ش)
🔻نیروگاه برق منطقهای فارس آغاز به کار کرد. (1348 ش)
🔻درگذشت "افضل الدین خونجی" حکیم نامی (646 ق)
🔻تولد شیخ احمد پایانی اردبیلی از فضلا و مدرسین برجسته حوزوی (1346 ق)
🔻درگذشت ملاعلی علیاری، عالم جلیل (1236 ق)
🔻آزمایش اولین بمب هیدروژنی امریکا در جزیره "بیکینی" (1954 م)
🔻ترور "راجیوگاندی" نخستوزیر پیشین هند (1991 م)
🔻استعفای ژنرال "سوهارتو" رئیسجمهور مستبد اندونزی (1998 م)
🔻زادروز افلاطون، عالم بزرگ یونان باستان
👇👇👇
✅ @telaavat
دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان 🌙
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین.
🌸به نام خداوند بخشنده مهربان🌸
خدایا قرار بده در این روز از آمرزش جویان وقرار بده مرا در این روز از بندگان شایسته وفرمانبردارت وقرار بده مرا در این روز ازدوستان نزدیکت به مهربانی خودت ای مهربان ترین
👇👇👇
✅ @telaavat
امام على عليه السلام :
در ماه رمضان، بسيار استغفار و دعا كنيد؛ زيرا با دعا از شما دفعِ بلا مى شود و با استغفار، گناهانتان پاك مى گردد
📚 کافی، جلد4، صفحه88
👇👇👇
✅ @telaavat
🔻#تفسیر_نور🔻
🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸
🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷
🗯والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَآ أُنْزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْأَخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ (4)
🍁جزء 1 سوره بقره🍂
✅ ترجمه
💭و آنان به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو (بر پیامبران) نازل گریده، ایمان دارند و هم آنان به آخرت (نیز) یقین دارند.
⚡️نکته ها⚡️
ابزار شناخت انسان، محدود به حس و عقل نیست، بلكه وحى نیز یكى از راههاى شناخت است كه متّقین به آن ایمان دارند. انسان در انتخاب راه، بدون راهنما دچار تحیّر و سرگردانى مىشود. باید انبیا دست او را بگیرند و با منطق و معجزه و سیرهى عملى خویش، او را به سوى سعادت واقعى راهنمایى كنند.
از این آیه و دو آیه قبل بدست مىآید كه خشوع در برابر خداوند متعال )نماز) و داشتن روحیّه ایثار و انفاق و تعاون و حفظ حقوق دیگران و امید به آیندهاى روشن و پاداشهاى بزرگ الهى، از آثار تقوى است.
🔢پيام ها 🔢
1⃣ ایمان به تمام انبیا و كتب آسمانى، لازم است. زیرا همه آنان یك هدف را دنبال مىكنند. «یؤمنون... بما اُنزل من قبلك»
2⃣ تقواى واقعى، بدون یقین به آخرت ظهور پیدا نمىكند. «بالاخرةهمیوقنون»
3⃣ احترام قرآن، قبل از كتب دیگر است. «...بما انزل الیك وما انزل من قبلك...»
4⃣ پیامبر اسلام، آخرین پیامبر الهى است. كلمه «من قبلك» بدون ذكر «من بعدك» نشانهى خاتمیّت پیامبر اسلام و قرآن است.
👇👇👇
✅ @telaavat
1_124581719763329352.mp3
1.84M
🔴🔵 فضیلت و ثواب روز پنجم ماه مبارک رمضان برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم (ص) :
🌺 خداوند در جنة الماوى به شما هزار هزار شهر دهد که در هر شهرى هفتاد هزار خانه و در هر خانه هفتاد هزار خوان و بر هر خوان هفتاد هزار کاسه که در آن شصت هزار رنگ خوراک مختلف است.
📚 امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص 48
👇👇👇
✅ @telaavat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 #پندانه
🔸هر گاه عیبی در من دیدی،به خودم خبر بده نه کسی دیگری...
چون تغییر آن دست من است!!!
🔺کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم میشود اما گزینه دوم غیبت است و مرا در تاریکی نگه میدارد...
⁉️چرا موقعی که چیز منفی در کسی می بینیم، جز خودش همه را خبر میدهیم؟؟؟
🔸جمله ای که در یک هتل نوشته بود:
"اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو"
بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان از بین برود!!!
💠بهشت وعده دور از دسترسی نیست اگر بی بهانه خوب باشیم!
🔅حضرت علی (عليه السلام) :
دردناکترین مردم ( در قیامت ) غیبت کننده است.
📚غررالحکم ج۲ ص۳۸۱ حدیث ۲۹11
👇👇👇
✅ @telaavat
#دختر_شینا
قسمت :هشتاد و ششم
#فصل_پانزدهم
گفت: «یادم هست. ولی تابستانش که پیش هم بودیم، خیلی خوش گذشت. فکر کنم فقط آن موقع بود که این همه با هم بودیم.»
چایش را سر کشید و گفت: «جنگ که تمام بشود. یک ماشین می خرم و دور دنیا می گردانمت. با هم می رویم از این شهر به آن شهر.»
به خنده گفتم: «با این همه بچه.»
گفت: «نه، فقط من و تو. دوتایی.»
گفتم: «پس بچه ها را چه کار کنیم.»
گفت: «تا آن وقت بچه ها بزرگ شده اند. می گذاریمشان خانه. یا می گذاریمشان پیش شینا.» سرم را پایین انداختم و گفتم: «طفلی شینا. از این فکرها نکن. حالا حالا ها من و تو دونفری جایی نمی توانیم برویم. مثل اینکه یکی دیگر در راه است.»
استکان چای را گذاشت توی سینی و گفت: «چی می گویی؟!»
بعد نگاهی به شکمم انداخت و گفت: «کِی؟!»
گفتم: «سه ماهه ام.»
گفت: «مطمئنی؟!»
گفتم: « با خانم آقا ستار رفتیم دکتر. او هم حامله است. دکتر گفت هر دویتان یه روز زایمان میکنید.
مهدی را بوسیدم و سعی کردم آرامَش کنم. گفتم: «چه حرف هایی می زنی تو. خیلی زندگی را سخت گرفته ای. این طورها هم که تو می گویی نیست. کنسرو سهمیه توست. چه آنجا، چه اینجا.»
کنسرو را دور از چشم مهدی از توی داشبورد درآورد و توی صندوق عقب گذاشت.
گفت: «چرا نماز شک دار بخوانیم.»
ماه آخر بارداری ام بود. صمد قول داده بود این بار برای زایمانم پیشم بماند؛ اما خبری از او نبود. آذرماه بود و برف سنگینی باریده بود. صبح زود از خواب بیدار شدم. بی سر و صدا طوری که بچه ها بیدار نشوند، یک شال بزرگ و پشمی دور شکمم بستم. روسری را که صمد برایم خریده بود و خیلی هم گرم بود، پشت سرم گره زدم. اورکتش را هم پوشیدم. کلاهی روی سرم گذاشتم تا قیافه ام از دور شبیه مردها بشود و کسی متوجه نشود یک زن دارد برف پارو می کند. رفتم توی حیاط. برف سنگین تر از آنی بود که فکرش را می کردم. نردبان را از گوشه حیاط برداشتم و گذاشتم لب پشت بام. دو تا آجر پای نردبان گذاشتم. با یک دست پارو را گرفتم و با آن یکی دستم نردبان را گرفتم و پله ها را یکی یکی بالا رفتم. توی دلم دعادعا می کردم یک وقت نردبان لیز نخورد؛ وگرنه کار خودم و بچه ساخته بود. بالاخره روی بام رسیدم. هنوز کسی برای برف روبی روی پشت بام ها نیامده بود.
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
.
🌸🍃یا صاحب الزمان عج 🍃🌸
مثل باران بهاری که نمیگوید کِی
بی خبر در بزن و سرزده از راه برس
✨اللهم عجل لولیک الفرج ✨
✅ @telaavat
406.mp3
910.2K
🔸🔶 قرائت صفحه 406 قرآن کریم
👇👇👇
✅ @telaavat
🍃🌸
همراهان گرامی
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در ماه مبارک رمضان، به اطلاع می رساند هر روز یک جزء از قرآن کریم در کانال جهت استفاده شما خوبان قرارخواهد گرفت.
🙏 التماس دعا
👇👇👇
✅ @telaavat
6.mp3
7.27M
#تلاوت_سی_جز_قرآن در سی روز ماه مبارک رمضان
🔹 ترتیل جزء ششم - استاد منشاوی
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 سه شنبه
🔸۱ خرداد سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸۶ رمضان المبارک سال ۱۴۳۹ هجری قمری
🔸۲۲ می سال ۲۰۱۸ میلادی
ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا ارحم الراحمین»
🗒 مناسبتها:
🔻آغاز به کار "هیئتهای مؤتلفه اسلامی" با نظارت حضرت امام خمینی (ره) (1342 ش)
🔻آغاز محاصره اقتصادی ایران توسط آمریکا و اروپا (1359 ش)
🔻روز بزرگداشت "صدرالدین محمد قوام شیرازی" معروف به "ملاصدرا"
🔻آغاز هفته معدن
🔻روز بهرهوری و بهینهسازی مصرف
🔻شهادت محمد بروجردی فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا (1362 ش)
🔻بستری شدن امام خمینی (رحمة الله علیه) در بیمارستان قلب جماران (1368 ش)
🔻شهادت شهید اکبر جهانشاهی (1363 ش)
🔻راهآهن تهران - شاهرود افتتاح گردید. (1320 ش)
🔻بانک بیمه ایران با سرمایه دویست و پنجاه میلیون ریال شروع به کار کرد. (1338 ش)
🔻نزول کتاب مقدس تورات بر "حضرت موسی بن عمران" به نقل از نبی اکرم (ص)
🔻درگذشت "ابو یعلی محمدبن حسن شریف جعفری" عالم نامی قرن پنجم (463 ق)
🔻رحلت فقیه جلیل "حمزة بن عبدالعزیز دیلمی" (463 ق)
🔻تولد "ژراژ دو نِرْوال" شاعر معروف فرانسوی (1808 م)
🔻درگذشت "ویکتور هوگو" شاعر و نویسنده مشهور فرانسوی (1885 م)
🔻انحلال "کمینْتِرْنْ" یا کمونیست بینالملل توسط استالین رهبر شوروی (1943 م)
🔻روز ملی و اتحاد دو یمن (1990 م)
🔻تولد لارنس الیویر بازیگر انگلیسی (1989-1907)
🔻ورود نخستین چاپخانه مدل گوتنبرگ به ایران (1640 م)
👇👇👇
✅ @telaavat
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان 🌙
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِیتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.
🌸به نام خداوند بخشنده مهربان🌸
خدایا در این روز مرا به نفس سرکشم, وامگذار تا پی طغیان و نارضایتی تو روم و مرا با تازیانه خشم و غضبت ادب مکن، مرا از موجبات ناخرسندیت, بر کنار بدار، به حق مهربانی و نعمت نوازیت، ای نهایت آرزوی مشتاقان
👇👇👇
✅ @telaavat
امام رضا علیه السلام:
خداوند تبارک و تعالی ...هيچ چيز را حرام نفرموده است مگر اينكه در آن زيان و تلف و فسادى باشد
📚 الحياة ج6 ص203
👇👇👇
✅ @telaavat
🌹#تفسیر_نور🌹
🌼اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌼
🌼بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ🌼
🗯 قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِى الْحَرثَ مُسَلَّمَةٌ لَّاشِيَةَ فِيهَا قَالُواْ الْنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ
🌻جزء 1سوره بقره آيه 71🌻
🌸ترجمه 🌸
💭(موسى) گفت: خداوند مى فرماید: همانا آن گاوى است كه نه چنان رام باشد كه زمین را شخم زند و نه كشتزار را آبیارى كند. از هر عیبى بركنار است و هیچ لكّه اى در (رنگ) آن نیست. گفتند: الآن حقّ (مطلب) را آوردى! پس (چنان گاوى را پیدا كرده و) آنرا سر بریدند، ولى نزدیك بود انجام ندهند.
🌸نکته ها🌸
یهود نسبت به پیامبر خود بى ادب بودند، با آنكه خود بدنبال بهانه و راه فرار بودند، وقتى مجبور به انجام فرمان شدند، به موسى گفتند: «الآن جئت بالحق» حالا حقّ گفتى. گویا قبل از این باطل مى گفته است.
🌸پيام ها🌸
1⃣ در اجراى طرحها، عناصر و منابع فعّال و تولیدى و اقتصادى را منهدم نكنید. «لاذلول... ولاتسقى»
2⃣آنچه در راه فرمان خدا مصرف مى شود، باید سالم باشد. «مسلّمة» در سفر حج نیز زائر خانه خدا باید روز عید قربان، حیوان سالم ذبح كند.
3⃣ غرور و هوس، كار را به جایى مى رساند كه انسان هرچه را طبق میل خودش باشد، حقّ مى داند. «جئت بالحق»
👇👇👇
✅ @telaavat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌿
یارَبّ! مَکُن ازلطف،پریشان مارا،
هرچندکه هست جُرم وعصیان مارا
ذاتِ توغنی وما همه،محتاجیم
محتاجِ به غیرِخودمَگردان ما را
👇👇👇
✅ @telaavat
✳️ چگونه «تقدیر» را «تغییر» دهیم؟
🔸میسر بن عبدالعزیز می گوید امام صادق علیه السلام به من فرمودند:
🔹 دعا کن و گمان مکن «تقدیر» تو قابل «تغییر» نیست،
🔸زیرا نزد خداوند متعال جایگاهی است که جز با دعا به آن دست نتوان یافت.
🔹اگر بنده ای دهان فرو بندد و از خدا نخواهد، چیزی به او داده نمی شود.
🔸 ای میسر هیچ دری نیست که کوبیده شود مگر آنکه به روی کوبنده آن باز شود.
📚کافی ج ۲_ ص ۴۶۶
👇👇👇
✅ @telaavat
🍀 #برگ_سبز
🌺اگر من بدتر نباشم بهتر نیستم !
🍃 وارد حرم امام رضا (ع) شدم جوانی را دیدم که زنجیر طلا به گردن کرده بود . متذکر حرمت آن شدم او در جواب گفت : می دانم و به زیارت خود مشغول شد. من ابتدا ناراحت شدم ، زیرا او سخنم را شنید و اقرار به گناه کرد و با بی اعتنایی دوباره مشغول زیارت شد . بعد به فکر فرو رفتم که الان اگر امام رضا (ع) از بعضی از خلاف کاری های من بپرسد ، نمی توانم انکار کنم و باید اقرار کنم !
🍃 با خود گفتم پس من در مقابل امام رضا (ع) و آن جوان در مقابل من اگر بدتر نباشم بهتر نیستم . بعد از چند لحظه همان جوان کنار من نشست و گفت حاج آقا ! به چه دلیل طلا برای مرد حرام است . من دلیل آوردم و او قبول کرد. پیش خود فکر کردم چون روح من در مقابل امام رضا (ع) تسلیم شد خداوند هم روح این جوان را در مقابل من تسلیم کرد .
📚 برگرفته از خاطرات حجت الاسلام قرائتی – جلد 1
👇👇👇
✅ @telaavat
اگر در این ماه رمضان توبه ڪردید ، دیگر دل نشڪنید ؛ اگر در این ماه توبه ڪردید ، دیگر غیبت نڪنید.
اگر توانستید نور اعمال ماه رمضان امسال را به ماه رمضان سال بعد برسانید ، این علامت رستگاری است.
👇👇👇
✅ @telaavat
#دختر_شینا
قسمت :هشتادوهفتم
#فصل_پانزدهم
می دانستم این بار خودش هم خیلی خوشحال نیست. اما می گفت: «خوشحالم. خدا بزرگ است. توی کار خدا دخالت نکن. حتماً صلاح و مصلحتش بوده.»
بالاخره سنگر آماده شد؛ یک پناهگاه کوچک، یک، در یک و نیم متری. با خوشحالی می گفت: «به جان خودم، بمب هم رویش بخورد طوری اش نمی شود.»
دو سه روز بعد رفت، اما وقتی روحیه و حال مرا دید، قول داد زود برگردد.
این بار خوش قول بود. بیست روز بعد برگشت. بیشتر از قبل محبت می کرد. هر جا می رفت، مهدی را با خودش می برد. می گفت: «می دانم مهدی بچه پرجنب و جوشی است و تو را اذیت می کند.» یک روز طبق معمول مهدی را بغل کرد و با خودش برد؛ اما هنوز نرفته صدای گریه مهدی را از توی کوچه شنیدم. با هول دویدم توی کوچه. مهدی بغل صمد بود و داشت گریه می کرد. پرسیدم: «چی شده؟!»
گفت: «ببین پسرت چقدر بلا شده، در داشبورد را باز کرده و می خواهد کنسرو بخورد.»
گفتم: «خوب بده بهش؛ بچه است.»
مهدی را داد بغلم و گفت: «من که حریفش نمی شوم، تو ساکتش کن.»
گفتم: «کنسرو را بده بهش، ساکت می شود.»
گفت: «چی می گویی؟! آن کنسرو را منطقه به من داده بودند، بخورم و بجنگم. حالا که به مرخصی آمده ام، خوردنش اشکال دارد.»
خوشحال شدم. این طوری کسی از همسایه ها هم مرا با آن وضعیت نمی دید.
پارو کردن برف به آن سنگینی برایم سخت بود. کمی که گذشت، دیدم کار سنگینی است، اما هر طور بود باید برف را پارو می کردم. پارو را از این سر پشت بام هل می دادم تا می رسیدم به لبه بام، از آنجا برف ها را می ریختم توی کوچه.
کمی که گذشت، شکمم درد گرفت. با خودم گفتم نیمی از بام را پارو کرده ام، باید تمامش کنم. برف اگر روی بام می ماند، سقف چکّه می کرد و عذابش برای خودم بود. هر بار پارو را به جلو هل می دادم، قسمتی از بام تمیز می شد. گاهی می ایستادم، دست هایم را که یخ کرده بود، جلوی دهانم می گرفتم تا گرم شود. بخار دهانم لوله لوله بالا می رفت. هر چند تنم گرم و داغ شده بود، اما صورت و نوک دماغم از سرما گزگز می کرد. دیگر داشت پشت بام تمیز می شد که یک دفعه کمرم تیر کشید، داغ شد و احساس کردم چیزی مثل بند، توی دلم پاره شد. دیگر نفهمیدم چطور پارو را روی برف ها انداختم و از نردبان پایین آمدم. خیلی ترسیده بودم. حس می کردم بند ناف بچه پاره شده و الان است که اتفاقی برایم بیفتد. بچه ها هنوز خواب بودند. کمرم به شدت درد می کرد. زیر لب گفتم: «یا حضرت عباس! خودت کمک کن.» رفتم توی رختخواب و با همان لباس ها خوابیدم و لحاف را تا زیر گلویم بالا کشیدم.
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat