کتاب #زن_ستم_تاریخی_ستم_برابری رو ورق می زد و با مکث روی برخی کلمات و جملات سری تکان می داد. رو به ما کرد:
+ شما اینا رو قبول دارید؟
- چیا رو؟
+ همینکه که زن ها می تونن کار کنن.
- در صورت ضرورت بله.
+ پس وظیفه زن در مقابل شوهرش چی؟
- وظیفه زن در مقابل شوهرش هم باید انجام بشه.
+ خانم! مرد از زنش یه چیزی فقط میخواد؛ آرامش.
- آرامش از نظر شما چیه؟
+ یعنی بهش گفتم نرو خونه بابات، بگه چشششم. گفتم نرو مسجد، بگه چشششم. کلا بگه چشم. شما زن ها خوووب بلدین حق تونو بگیرین. اما ما مردا....
آهی کشید و کتاب رو سر جایش گذاشت و رفت.
شما چطور فکر می کنید؟
وظیفه زن در مقابل همسرش چیه؟
آیا خانم ها به حقوق شون آشنا هستن؟
"زن، ستم تاریخی، ستم برابری" در مورد چی صحبت می کنه؟
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
#مستقیم_نمایشگاه
#روی_خط_تلاوت
شبستان،راهرو۱۱، غرفه۲۰
@telavate_aramesh
کتابی از دور توجه اش را جلب کرد.
نزدیک شد...
اجازه خواست و برداشت.
از کتاب برایش گفتم.
بیشتر مشتاق شد.
بعد از خرید کتاب پرسید:
واقعا عاشقانه است؟
گفتم: عاشقانه است. یک عاشقانه واقعی...
#فرشته_ها_هم_عاشق_می_شوند
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
#مستقیم_نمایشگاه
#روی_خط_آرامش
شبستان، راهرو ۱۱، غرفه ۲۰
@telavate_aramesh
این اسم "#آرامش" هم حکایتی شده برای خودش. هر کس چشمش به اسم غرفه "#تلاوت_آرامش" می افتد، انگار در یک لحظه پرده عوض می شود و غرفه کوچک و دوست داشتنی ما تبدیل می شود به بزرگ ترین و #تخصصی_ترین کلینیک درمان کلیه مشکلات خانوادگی/ غیر خانوادگی/ کمی خانوادگی، کمی غیر خانوادگی/ جامعه شناسی/ روان شناسی/ فیزیولوژی/ نوروبیولوژی و خلاصه هرچیوشناسی و هرچیولوژی.
مثلا خانمی به غرفه ما آمد و گفت: کتاب در مورد بدبختی چی دارین؟ در مورد مصیبتایی که من تو زندگیم کشیدم؟ در مورد این زندگی لعنتی؟
و در حین گفتن جملات، برای نشان دادن ابعاد مصیبت و کیفیت بدبختی، کف دستش را به اندازه ای گود کرد که به نظر می آمد بدبختی ای اندازه یک هندوانه محبوبی باشد، از آن هایی که صدای طبل می دهند اما وقتی بازشان می کنی چیزی جز حجم چولیده صورتی رنگی نصیب آدم نمی شود.
یا مثال دیگر اینکه خانم دیگری آمد و خیلی آهسته پرسید: یه سالنی که کتاب های وحشتناک و ترسناک توش داشته باشه کجاس؟!
شاید باورتان نشود اگر بگویم برای نشان دادن میزان ترس و وحشت مورد نظر، کف دستش به همان اندازه هندوانه گود شد. طوری که نگارنده به شدت نسبت به محبوب بودن این نوع هندوانه مشکوک شده و از مسئولین محترم تقاضای رسیدگی به سوابق محبوبیت این بزرگوار را دارد.
خلاصه اینکه اگر چه مرکز #کتاب_درمانی ما چیزی با محتوای مصیبت و وحشت ندارد اما هر دو را با کتابی #از_جنس_آرامش راهی کردیم.
البته ناگفته نماند که چند مورد گرمازدگی و سرگیجه هم داشتیم که با #کتاب_های_طنز درمان سرپایی شدند.
ضمناً به اطلاع تمامی #جویندگان_آرامش می رساند که این مرکز تخصصی تا ۲۲ اردیبهشت با کلی #کتاب_حال_خوب_کن در شهر تهران، دهکده #مصلی، محله #شبستان، خیابان یازدهم، پلاک ۲۰ پذیرای شماست. لطفا از آوردن اطفال و کادو خودداری نفرمایید. وسیله ایاب و ذهاب هم نداریم. گفتیم بگوییم که بعداً گله و شکایتی نباشد.
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
#مستقیم_نمایشگاه
#روی_خط_آرامش
@telavate_aramesh
۹۹/۷۵ درصد (برخی کارشناسان ۱۰۰ درصد تخمین زده اند و برخی دیگر کلا نزده اند) از کسانی که چشم شان به دو کتاب ردیف جلوی غرفه می افتد در کسری از ثانیه حالت چشمان شان از بادامی به گردویی (از آن درشت ها) تغییر سایز می دهد. (دو مورد ترک خوردگی شبکیه و در رفتگی عدسی چشم هم داشتیم که دادیم همکاران جا انداختند و به سلامت راهی شان کردیم)
کارشناسان این میزان از تعجب و توجه را پدیده ای نادر دانسته و به شدت نگران انبساط ماهیچه های دور چشم بازدیدکنندگان شده اند.
خیلی ها این شخصیت ها را می شناختند اما فکرش را هم نمی کردند که اینطوری باشند!
خلاصه از همین تریبون از تمام بازدیدکنندگان که قصد دارند وارد راهرو ۱۱ شوند تقاضا می شود تا به محض رسیدن به غرفه ۲۰، گوشه چشم شان را با دست نگه دارند که شرمنده نشویم.
#جادوگران_برهنه
#پیشوایان_هرزه
#روی_خط_آرامش
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
#مستقیم_نمایشگاه
@telavate_aramesh
پرفروش ترین های #تلاوت_آرامش در شش روز اول نمایشگاه کتاب
#فرشته_ها_هم_عاشق_می_شوند
#جادوگران_برهنه
#پیشوایان_هرزه
مصلی، شبستان، راهرو۱۱، غرفه ۲۰
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
تلاوت آرامش:
وقتی گفت: "این کتاب تون آدم رو روانی میکنه!" با خودم فکر کردم که ای بابا! این همه رفتیم تحقیق و پژوهش کردیم و دلیل و سند آوردیم و جمع کردیم که ما طلبکار باشیم؛ یک نفر هنوز از راه نرسیده از ما طلبکار شده.
گفتم: چرا روانی؟
گفت: آخه من فمینیستم.
لبخندی از سر رضایت زدم. از آن لبخند ها که وقتی می زنی اش تمام دندان های پیش و نیش و خنده و آسیاب آدمی برق می زند که هیچ؛ دندان عقلی که بیست سال است آن پایین مانده و در نمی آید، در لحظه دو سانت رشد می کند و برقی می زند، برق زدنی! (از همین جا خواندن این کتاب را به تمامی کسانی که در انتظار دندان عقل اند خصوصاً جامعه دندان پزشکان توصیه می کنیم)
فکر می کنید چه چیزی #فمینیست ها را روانی می کند؟
فکر نکنید! بیایید مصلی، راهرو ۱۱، غرفه ۲۰ تا ما بگوییم چرا؟
چون #ما_طلبکاریم
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
#مستقیم_نمایشگاه
#روی_خط_آرامش
هیچ کدوم ما از اجبار خوش مون نمیاد.
هیچ کدوم ما از اینکه یک سلیقه رو بهمون تحمیل کنن، احساس رضایت نمی کنیم.
اما یک عده میخوان خیلی چیزها رو به ما تحمیل کنن. حتی نوع پوشش مون رو هم می خوان بهمون اجبار کنن! باور نمی کنین؟!
پس بیاین اینجا
کجا؟ نمایشگاه کتاب دیگه... راهرو ۱۱،غرفه ۲۰
اینجا ما کلی مدرک داریم که حرف مون رو ثابت می کنه.
#حجاب_اجباری یا #بی_حجابی_اجباری
#جواهرانه
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
صداي خوش اذان توي خونه پيچيد، وضو گرفتم و رفتم تو اتاق. بعد از نماز، پيشانيام رو گذاشتم رو مهر و همهي حرفاي دلمو به خدا گفتم و با خودش درد و دل كردم: خدايا همه چيز در دست توست، دلهاي ما هم دست توست، من آدم ناتوانيام، آدم ضعيفي ام، توان مقابله با نفسم رو ندارم، خودت بهم تقلب برسون تا رفوزه نشم، سرافكنده و رسوا نشم. سرمو بلند كردم. مهر و جانمازم از اشك خيس شده بود. قرآن رو برداشتم، نيّت كردم و باز كردم، این آيه اومد: «والذين جاهدو فينا لنهدينهم سبلنا»
كساني كه در راه تلاش و مبارزه كنند راههاي خود را به آنها نشان ميدهيم و هدايتشان ميكنيم.
باز اشكهام جاري شدند، نور آيه مثل آبي بود روي آتش ملتهب قلبم، خدا رو شكر كردم و نفس عميقي كشيدم...
لحظه های ناب بندگی در رمان #فرشته_ها_هم_عاشق_می_شوند
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
ادمین سفارش:
@telavat_aramesh
تا آفتاب درخشان #خدیجه_کبری (س) و #فاطمه_زهرا (س) و #زینب_کبری (س) میدرخشد، طرحهای کهنه و نو ضد #زن به نتیجه نخواهد رسید و هزاران زن کربلایی ما، نه تنها خطوط سیاه ستمهای ظاهری را در هم شکستند، که ستمهای مدرن به زن را نیز رسوا و بی آبرو کرده و نشان دادهاند که حق کرامت الهی زن، بالاترین #حقوق_زن است.
#زمانی_برای_زن_بودن؛ روایتی از زنان کربلایی ایران
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
☎️۰۲۶۳۲۷۷۷۰۶۶
#حجاب دست و پاگیره و مانع نشاط جامعه میشه...
اصلا #فلسفه_حجاب چیه؟
حجاب فقط مخصوص زنان پیامبر بوده و خدا در قرآن به زنان پیامبر دستور داده خودشون رو از نامحرمها بپوشانند...
تا به حال به صحت این جملات یا جوابشون فکر کردید؟
"به دخترم" با شیوهای نو و خلاقانه به این سوالات جواب داده. لذت رسیدن به آگاهی رو با "#به_دخترم" تجربه کنید.
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
ادمین سفارش:
@telavat_aramesh
تلاوت آرامش
#نکات_ویرایشی
#نقطه_ویرگول
از امروز تصمیم داریم روزهای شنبه نکات ویرایشی پرکاربرد را با استفاده از منابع معتبر با هم مرور کنیم. برای شروع از یک علامت خاص و گاهی مبهم استفاده می کنیم: نقطه ویرگول
کجا نقطه ویرگول بگذاریم؟
در 9 مورد از نقطه ویرگول استفاده میکنیم.
1. هرگاه جملهای از نظر دستور زبان کامل باشد، اما ارتباط معنایی آن با جمله بعدی، بیش از آن باشد که میان آن نقطه قرار گیرد.
من دیگر باید بروم؛ شاید فردا بتوان کار را به پایان رساند.
2. گاهی که ممکن است دو مطلب کوتاه، در برابر یکدیگر نهاده شوند یا ذاتاً متضاد باشند.
از یک سو مهربان بود؛ از سوی دیگر حسابگر.
@telavate_aramesh
📚#با_هم_بخوانیم
شیههی ممتد اسب، خرمن موهای سیندخت را از میان دستهای کنیز بیرون کشید. نیمی از موها بافته شده و نیم دیگر معلق مانده در میان حریری بود که بر سرانداخته و با شتاب دور سر میچرخاند.
صدای کنیز در کپر پیچید:
- شاهزاده! موهایتان! کار شما هنوز تمام نشده!
سیندخت چینهای دامنش را بالا گرفت.
- شیهه را نشنیدی مگر؟ سمند دارد صدایم میکند! به گمانم اتفاقی افتاده!
کنیز نفسی را که در سینه حبس کرده بود، رها کرد و به گامهای بلند و پر شتاب سیندخت چشم دوخت. رفتنش را تا بیرون کپر و تا رسیدن به سمند، دنبال کرد.
چهل و سه روز میگذشت از روزی که مولا خلیل، دست سیندخت را در دستش گذاشت و گفت:
- جان تو و شاهزاده! این دختر، مصیبت دیده طوفان یاغیان او را از پای درآورده. چنان تیمارش کن که به زندگی برگردد. او را اگر زنده کنی، آزادی. میتوانی به روم بروی یا به هر نقطهی حجاز که دلت بخواهد. خرج رفتنت هم بر عهدهی قبیله خواهد بود.
شاهزاده برات آزادی او بود. بعد از این قول و قرار میان کنیز و مولا خلیل، جان او شده بود جان شاهزاده. لحظهای از او غفلت نمیکرد و از هیچ کاری برای راحتیاش دریغ نداشت....
📖 #فصل_فیروزه؛ قسمت اول
#کتابستان_معرفت
@telavate_aramesh
تلاوت آرامش
#تلاش_امیرکبیر_برای_رونق_تولید_ملی
✅امیرکبیر اعتقاد داشت: "منافع ایران در رونق صنعت است، نه در وارد کردن کالای بُنجل خارجی!"
به همین خاطر، کارخانجات شکرریزی در ساری، ریسمان ریسی و پارچه بافی در تهران، حریربافی در کاشان، سماورسازی و کالسکه سازی در اصفهان و تهران را تاسیس نمود.
او بسیاری از استادکاران را برای آشنایی با صنایع جدید به مسکو و سن پترزبورگ فرستاد که پس از بازگشت، کارگاه های چدن ریزی در ساری، کاغذسازی در اصفهان و بلورسازی را در تهران تاسیس کردند. برای مثال در این مدت، شال های کرمانی معروف به شال امیری به چنان کیفیتی از رنگ، بافت و جنس رسید که از شال های کشمیری به مراتب مرغوب تر شد.
#حیات_طیبه
روایتی از سبک زندگی تمدن ساز
@telavate_aramesh
تلفن سفارش: ۰۲۶۳۲۷۷۷۰۶۶
#کارگاه_نویسندگی
#تمرین_اول
از امروز تصمیم داریم با هم #نوشتن رو تمرین کنیم. برای شروع، قلم و کاغذ تون رو در جای دنج نویسندگی تون بگذارید...
کجا؟
یک جایی در محیط زندگی تون که به نظر شما بهترین جا برای نوشتنه.
شاید کنار گلدون گوشه حیاط، کنج انباری، پشت میز تحریر، روی کاناپه یا هرجای دیگه.
یک هفته وقت دارید که بگردید و جای دنج نوشتن تون رو پیدا کنید.
توی این یک هفته دوتا کار دیگه هم انجام بدید. اول اینکه مشخص کنید چه زمانی از شبانه روز، زمان طلایی نوشتن شماست و راحت تر می تونید فکر کنید و تمرکز کنید. و کار بعدی اینکه یک لیست از تمام موانعی که نمی گذارند نوشتن رو شروع کنید تهیه کنید. موانعی مثل ترس از شروع، ترس از قضاوت دیگران، نداشتن ایده مناسب و...
راستی به نظرتون اسم این لیست رو چی بگذاریم؟
#لذت_نوشتن
#تلاوتی_از_جنس_آرامش
ارتباط با ادمین:
@telavat_aramash
تلاوت آرامش
◾◾◾◾
◾◾
◾
◾
این وصیت نامه علی فرزند ابوطالب است. او شهادت می دهد که معبودی جز الله نیست و شریکی ندارد. شهادت می دهد که محمد (ص) بنده و فرستاده اوست...
روزگاری چند همسایه شما بودم و تنم در جوار شما بود. به زودی از من جسدی بی جان خواهد ماند. پس از آن همه تلاش و جنبش، ساکن و بی حرکت و پس از آن همه سخنوری، ساکت و خاموش خواهم شد.
پس آرام خفتن من، خاموش شدن دیدگانم، از حرکت بازماندن دست ها و پاها و سر و گردنم برای پندپذیران، پند دهنده تر و عبرت انگیزتر از هر بیان رسا و سخن موثری است. وداع من با شما همانند وداع کسی است که منتظر ملاقات دیگری است...
خداوند ما و شما را از کسانی قرار دهد که هیچ میل و رغبتی آنان را از اطاعت خدا بازندارد و پس از مرگ دچار هیچ عقوبتی نشوند، که ما همگی از آن خداییم و زمام امر ما به دست اوست.
▪️کتاب #علی_از_زبان_علی
⚫️ @telavate_aramesh
تلاوت آرامش
"اگر اجازه می دادند پوشش در ایران هم مثل کشورهای اروپایی آزاد باشه، کم کم همه چیز عادی می شد و مشکلات جامعه هم برطرف می شد."
چقدر با این حرف موافق یا مخالفید؟ دلایل موافقت یا مخالفت تان چیست؟
برای شرکت در گفتگو، به این صفحه مراجعه کنید:
http://instagram.com/telavat.a
#حجاب_اختیاری
#حجاب_اجباری
#جواهرانه
ارتباط با ادمین:
@telavat_aramesh