#دعایی_تشکیلاتی برای شبهای تقدیر خدا توفیق ده آنجایی که باید باشیم، باشیم! #جایگاه_شناسی

امشب یکی از رفقای اهل دل پیام داد که فلانی هوای حکومت به سرش زده... پیام من😉: هم از گندم ری جامانده هم از خرمای بغداد #توهم

می‌خوام یاد بگیرم تخصص‌م بشه خوب کردن حال دیگران... خیلی نیازه✌️ #اخلاق

خسته شدیم چی‌کار کنیم؟! بزنیم زیربازی؟ موقت دور بشیم؟ دعوا کنیم باهمه؟ و اگه جدا بشیم برا همیشه دلتنگی رو چه کنیم‌‌... #تردید

یکی از دوستام سربازه برای ادامه خدمتش تازه از سنندج برگشته به شهر به‌شدت علاقه داره فعالیت های مسجد محله‌شون رو قوت بده پیام داد بهم که دفتریادداشت کارهای فرهنگی‌م توسط بچه ها گمشده میشه مدتی دفترچه هاتو امانت بهم بدی؟ تلنگر خوبی بود... #کار_فرهنگی #سربازی

آدم های ساده، شناختنشون هم ساده‌ست... #حرف_خوب

متاسفانه شاهد حضور آدمایی توی تشکیلات هستیم که فقط بلدن حرف بزنن و گمان می‌کنن این حرف ها خودبه‌خود اجرا میشه... اولین مخاطب حرفات خودتی داداش با این دسته از افراد چطور رفتار کنیم؟ چیزی هم بگی متهم میشی به #خود_زنی ولی انصافا حضورشون توی جلسات خیلی روی اعصابه #گلایه

ایده‌آل فکر کردن منافاتی با واقع‌بینانه عمل کردن ندارد... خیلی ها فقط یاد گرفتن زیاد کار کنن به وقت فکر کردن که می‌رسیم، طفلی هستند ۲روزه که فقط جیغ می‌زند #استعمار

قبل از افطار جلسه ای داشتیم وقتی بحث شدت گرفت یکی از رفقا دست گذاشت روی کهنه زخم تشکیلاتی چندباری نوشتم و پاک کردم تا بالاخره قسمت ۱۶ من الحقیر الی رفقای فرهنگی آماده شد... چند دقیقه پیش طوماری برام فرستاد و کمی گلایه کرد که شما اگر جزو شورای اول انقلاب بودی قطعا همون اول کار ترتیب همه رو می‌دادی فرق نمی‌کنه راس تشکیلات باشی یا آبدارچی، وقتی چوب‌خط اشتباهاتت پر میشه دیگ صلاحیت تصمیم‌گیری نداری! #عالیجناب