eitaa logo
گام دوم
472 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
306 فایل
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﺆﻣﻨﻴﺪ ﺳﺴﺘﻲ ﻣﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﻣﺸﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺗﺮﻳﺪ @Yousefi_a @the_second_step
مشاهده در ایتا
دانلود
این یک اشتباه راهبردی خواهد بود اگر گمان کنیم که نفوذی حتما باید اصلاح طلب یا کرواتی باشد اتفاقا نفوذیهای زیادی از میان ریش و تسبیح داران وعمامه به سرها واصولگراها در آینده نزدیک ظهور خواهند نمود نفوذیهایی که به مراتب خطرناکتر از وادادگان غربزده هستند.بیدار بمانیم.....!ع.د @the_second_step
📣سناریوی فرضی زیر را دقیق وکامل بخوانید: مرحله اول :فرض کنید نظام جمهوری اسلامی ایران پس از چهل سال متوجه نفوذ گسترده در ارکان حاکمیت گردیده وبرای کوتاه کردن دست این نفوذ شروع به اقدامات اولیه می نماید. مرحله دوم: نفوذیهای داخلی بو برده وآرام وبیصدا این خبر را به گوش اربابان صهیونیست می رسانند. مرحله سوم: دشمن که تمام موجودیت خود را درخطر می بیند شروع به اقدام متقابل می نماید مرحله چهارم:نقشه دشمن معلوم است قبل از توفیق نظام اسلامی در پالایش عناصر نا مطلوب باید اوضاع ایران را به هم ریخته وکار را یکسره کنیم مرحله پنجم : اندیشکده های یهود دست به کار می شوند نقشه فوق سری تهیه شده به این قرار است : ترور محبوب ترین شخصیت مورد احترام همه مردم ایران »تحریک بی سابقه احساسات مردم»دستور به نفوذیها وانجام عملیات خرابکارانه مبنی بر هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری»مقصر قلمداد کردن سپاه پاسداران، و به تبع آن تحریک بیش از پیش انقلابیون توسط رسانه های خودی که از سپاه دفاع می کنند»افشای قطره چکانی اطلاعات خیانت نفوذیها در قضیه سقوط هواپیما»تحریک بیشتر مردم به اینکه بلاخره باید تکلیف معلوم شده ومتخلف تنبیه گردد» شواهد حاکی از آن است که رییس جمهور نفوذی وخائن است» حالا باید مجلس رییس جمهور را برکنار نماید اما مجلس هم تماما نفوذی ورد صلاحیت شده هستند»القای این مطلب که مقصر این اوضاع شخص اول مملکت یعنی رهبری است» همزمان فشار حداکثری بر مردم از طریق نفوذیهایی که همه چیز را در دست داشته وگوش به فرمان دشمن هستند مثل گرانی بنزین ونان» رهبر مجبور به کودتای نظامی است » اما رهبری ایران به هیچ عنوان زیر بار این مطلب نخواهد رفت به هیچ عنوان تجربه وشخصیت ایشان این را ثابت کرده» فشارها بر رهبری زیاد می شود برای اقدام وبرخورد» رهبری طرفداران وحامیان خود را از دست می دهد»کشور دچار فروپاشی ودو دستگی میگردد وپایان جبهه مقاومت.... تنها راه نجات گوش فرا داشتن مطلق به فرامین رهبری الهی آیت الله خامنه ای است به هیچ عنوان نباید از فرمان این رهبر الهی خارج شد هرفرمانی که می خواهد باشد.ع.د @the_second_step 🌷🌷🌷به احترام خون شهدا نشر حداکثری بدهید 🌷🌷🌷
📣جنگ همه جانبه محور مقاومت علیه دنیای استکبار وظلم آغاز شده است؛ منشوروحدت ما در این جنگ ترکیبی دارای مفاد زیر است؛ ۱-مجلس ودولت اسلامی جای ،دزد ،فاسد وجاسوس نیست،دست نفوذ باید کوتاه گردد ۲-سیاست خارجی براساس عزت ملی بهترین روش کشور داریست ؛ عنصر نامطلوب سیاسی انگلیس در کشور اخراج،برجام بی فایده در زباله دان وموشک بالستیک درجواب راکت پرانی مگسهای دشمن ،وانتقام سخت در پاسخ به اخلال در سیستم پدافندی کشور ۳-دهانی که با دشمنان مملکت همسرایی می کند باید خورد شده ونابود گردد. ۴- چهارمین ومهمترین ماده منشور هماهنگی نیروهای جبهه مقاومت اسلامی تمام این اهداف درسایه اطاعت محض از ولی فقیه الهی قابل تحقق می باشدزمان بندی ونحوه اجرا با ایشان است .ع.د 🌷🌷🌷
انتقام سخت در راه است این فرمان رهبریست واز آن کوتاه نمی آییم قاتل هواپیمای مسافربری دشمن باشد یا خطای انسانی خودی فرقی نمی کند انتقام باید ادامه پیدا کند تا آمریکا از منطقه اخراج شود اینها هزینه هایی است که آمریکا به ما تحمیل کرده وباید تنبیه شود قطعا خونهای به ناحق ریخته شده مسافران بویینگ را نمی توان به پای یک افسر ساده نظامی گذاشت مسوولیت این خونها با ترامپ است وباید تنبیه شود آنها که خون این مسافران بی گناه را به پای ایران وایرانی می نویسند اگر احمق نباشند که نیستند پس حتما خائن هستند وباید اشد مجازات که برای خائنین تعریف شده درمورد آنها اجرا شود درمورد خیانت ونفوذ داخلیها قانون تصمیم خواهد گرفت مجلس شورای اسلامی یا هیات دولت جمهوری اسلامی ایران جای دزد وجاسوس نیست وباید درصورت نفوذ اینگونه افراد نظام به شدیدترین نحوه با آنها برخورد کند ،هیچ مسوول کشوری ولشگری حق هم نوایی وهمسویی با دشمنان را ندارد واگرمسوولی چنین کرد حتما باید محاکمه شود اینها مسلماتی است که هیچ عقل یا قانونی با آن مخالفت ندارد.ع.د
چند شب پیش جناب کد خدایی سخنگوی شورای نگهبان در صدا وسیما نشست داشته واعلام فرمودند که تعداد زیاد ثبت نام کنندگان برای انتخابات مجلس،، این شورا را به زحمت انداخته وهزینه بر بیت المال تحمیل می کند وتلویحا پیشنهاد کردند از ثبت نام کنندگان پول بگیریم تا کمتر ثبت نام کنند باید از ایشان بپرسی که آقای رفسنجانی که مبدأ این نوع مدیریت پول گرفتنی بود وآقای روحانی هم که خلف تمام عیار ایشان هست کجا را گرفتند که شما هم به جمع تلکه کنندگان اضافه شده اید جناب کدخدایی می شود توضیح بدهید فقاهت آقای حسن روحانی را چطور احراز نموده وپای ایشان را به مجلس خبرگان رهبری گشودید آخوندی که امام حسین علیه السلام را متهم به مذاکره با عمر سعد می کند تا برجام را توجیه کند وبه امام زمان نیامده،، هم اعتراض دارد وفرق دوغ را از دوشاب(دوست را از دشمن) تشخیص نمی دهد شما چطور ایشان را فقیه اعلام کردید برادر لابد چون احراز صلاحیت مجانی بوده تصمیم گرفتید که بدهید تا برود.ع.د این نقد دلسوزانه هست نه تخریب لطفا همه چیز را باهم قاطی نفرمایید.🌺🌺🌺
شاه احمق ایرانی که به نیابت از انگلیس بدون مواجب وبرای منافع غرب می جنگید ؛ در سال ۱۳۴۹ سعید بن تیمور با کودتای پسرش برکنار شد. سلطان جدید که به سلطان قابوس مشهور شد، با گسترش مبارزات جنبش آزادی‌بخش عمان روبرو بود. این جنبش تا اوایل دهه ۵۰ توانسته بود به پیروزی‌هایی دست یابد و مناطقی را در عمان تصرف کند. از آنجا که بریتانیا از عمان و خلیج فارس بیرون رفته و جز مستشاران اندکی در آن نمانده بودند، سلطان قابوس از کشورهای عربی درخواست کمک کرداما از آنجائیکه جز اردن کشور دیگری دخالت نکرد بنابراین سلطان قابوس رسماً از ایران در خواست دخالت نظامی کرد. در سال ۱۳۵۱ و با امضای یک پیمان میان طرفین در تهران آغاز گردید و در آذر ۱۳۵۱ اولین یگان نظامی ایرانی وارد عمان شد. با درخواست سلطان قابوس در ۲۹ آذر ۱۳۵۲ برای پیاده شدن واحدهای واکنش سریع ارتش شاهنشاهی ایران در صلاله شدت یافت. از تعداد نیروهای اعزامی ارقام موثقی در دست نیست و در گزارش‌های مختلف از ششصد تا چهارهزار نفر برآورد شده‌است. این عملیات سه سال طول کشید و آمار کشته شدگان هیچ وقت رسماً اعلام نشد اما برخی منابع ارتش به کشته‌شدن بیش از۷۲۰ نفر از نیروهای ارتش شاهنشاهی و مجروح‌شدن بیش از ۱۴۰۴ نفر اشاره دارند.[۲][۳] خبر جنگ ایران با ظفار تا ۱۳۵۳ رسماً اعلام نشد. در آن سال حکومت وقت گزارشگرانی را به منطقه فرستاد. سرانجام حکومت ایران روز ۲۵ مهر ۵۴ اعلامیه پایان کار شورشیان راصادر کرد و سلطان قابوس در آذر ۱۳۵۴ به‌طور رسمی اعلام کرد که جنگ ظفار پایان یافته‌است. جنبش آزادی‌بخش عمان در سال ۱۹۸۱ منحل شد. برخی از نیروهای ارتش ایران باقیمانده در عمان با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ به ایران بازگشتندبازگشتند شاه با وجود ثبات نسبی داخل حاضر نشد جنازه سربازان شهید جنگ را به خانواده‌هایشان تحویل دهد؛ چرا که بیم داشت آشکار شدن همه زوایای جنگ و کشتار غریبانه سربازان ایرانی در ظفار، موجبات شورش عمومی ایرانیان را فراهم کند. شاه بیم داشت با درج اخبار جنگ، بهانه دیگری به دستِ مخالفان حکومت بیفتد و موجبات متزلزل شدن پایه‌های حکومتش فراهم گردد، به خصوص که نیروهای معارض رژیم و جبهه ملی در تکاپوی کمک به انقلاب عمان بودند. شایان ذکر است جنبشهای انقلابی خاورمیانه و ایران با تأیید انقلاب مردم ظفار، از اقدام دولت ایران در حمله به انقلابیون ظفار انتقاد کرده بودند؛ برای مثال در هفتم اسفند 1352 اعلامیه‌ای در دانشکده الهیات دانشگاه تهران پخش شد که مضمون آن واقعی بودن نگرانی رژیم از آشکار شدن زوایای مختلف اعزام نیرو به ظفار را آشکار می‌کند. در این اعلامیه آمده بود: «دست دولت ایران به خون جوانان ایران و ظفار آغشته شده است. اتحاد روشنفکران ایران با خلق خود و خلق ظفار، خلیج]فارس[ را به گورستان امپریالیسم مبدل می‌سازد».11 محمدرضا پهلوی پس از خاتمه جنگ و خروج تعدادی از نیروهای ایرانی از عمان، در نطقی تلویزیونی تعداد کشته‌های ایران را فقط 50 نفر اعلام کرد؛ در حالی که در مراسم آیین جاویدان که طی سالهای 1352 تا 1354 برگزار شد، به بیش از 200 نفر از خانواده‌های کشته شدگان ارتش نشان اعطا گردید. در راستای همین پنهان‌کاری بود که رژیم شاه قطعه زمینی را در محله خواجه ربیع تهیه و تعدادی از جان باختگان را به جای تحویل به خانواده‌هایشان و به‌رغم اعتراض و بعضاً درگیری آنها با رژیم، در آنجا تدفین کرد. این خاکسپاری به گونه‌ای است که هیچ نشانی از هویت نظامی و محل جان باختن این جوانان نوزده و بیست ساله در آرامگاه موجود نمی‌باشد.12 رژیم شاه در مورد اعزام نیروها نیز کاملاً مخفیانه عمل می‌کرد؛ سربازان یا از محل مأموریت خود خبردار نمی‌شدند یا در صورت اطلاع، تهدید می‌شدند که در مکاتباتشان، خانواده خود را از محل مأموریت خود، چه قبل و چه در زمان حضور در جبهه، مطلع نکنند. از سوی دیگر، مجروحان تحت نظارت قوای امنیتی، به بیمارستان ارتش منتقل می‌شدند و جراید نیز حق اظهار نظر و نشر اخبار به خصوص درباره تلفات جنگ را نداشتند.
چند شب پیش جناب کد خدایی سخنگوی شورای نگهبان در صدا وسیما نشست داشته واعلام فرمودند که تعداد زیاد ثبت نام کنندگان برای انتخابات مجلس،، این شورا را به زحمت انداخته وهزینه بر بیت المال تحمیل می کند وتلویحا پیشنهاد کردند از ثبت نام کنندگان پول بگیریم تا کمتر ثبت نام کنند باید از ایشان بپرسی که آقای رفسنجانی که مبدأ این نوع مدیریت پول گرفتنی بود وآقای روحانی هم که خلف تمام عیار ایشان هست کجا را گرفتند که شما هم به جمع تلکه کنندگان اضافه شده اید جناب کدخدایی می شود توضیح بدهید فقاهت آقای حسن روحانی را چطور احراز نموده وپای ایشان را به مجلس خبرگان رهبری گشودید آخوندی که امام حسین علیه السلام را متهم به مذاکره با عمر سعد می کند تا برجام را توجیه کند وبه امام زمان نیامده،، هم اعتراض دارد وفرق دوغ را از دوشاب(دوست را از دشمن) تشخیص نمی دهد شما چطور ایشان را فقیه اعلام کردید برادر لابد چون احراز صلاحیت مجانی بوده تصمیم گرفتید که بدهید تا برود. این نقد دلسوزانه هست نه تخریب لطفا همه چیز را باهم قاطی نفرمایید.اگر به محض ایجاد هر مشکلی به جای مدیریت وعملکرد خلاقانه فوری مثل پارکمتر درخواست پول کنید یعنی مدیریت بلد نیستید ودچار تله لیبرالیسم وپول محوری شده اید.ع.د🌺🌺🌺
هدایت شده از ☆♡☆♡☆♡شخصی
ناگفته‌های آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای از ماجرای مک فارلین خبرگزاری تسنیم: آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای تأکید می‌کند که اظهاراتش نه از منظر سیاسی بلکه به‌دلیل ثبت آن در تاریخ است و اگر ضرورت ایجاب کند حرف‌ها و مستندات بسیار دیگری را بازگو می‌کند. به گزارش خبرگزاری تسنیم، نشریه رمز عبور در شماره جدید خود که امروز منتشر شد، گفت‌وگوی صریحی با آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای داشته است که بخشهایی از آن را در ادامه می‌خوانید: این گفت‌وگو پس از آن انجام شد که «رمز عبور» در شماره‌های پیشینش، روایتی شنیده نشده از وقایع سیاسی دهه 60 ارائه داد و این روایت مورد توجه آیت‌الله سید محمد خامنه‌ای قرار گرفته بود. وی پس از پیگیری‌های فراوان، راضی به مصاحبه شد و تأکید داشت که این اظهارات را نه از منظر سیاسی، بلکه به‌دلیل ثبت آن در تاریخ و ضرورت ارائه نسخه‌ای واقعی و شفاف از حوادث آن روزها، بیان می‌دارد. آیت‌الله تأکید می‌کند حرفها و مستندات بسیار دیگری نیز دارد که اگر ضرورت ایجاب کند، آنها را نیز بازگو خواهد کرد. رمز عبور: ریشه‌های تمایل {حواشی} آقای هاشمی رفسنجانی برای ارتباط با آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب چه بود؟ این موضوع ریشه عمیقی دارد و به نگاه آمریکا به نظام و انقلاب اسلامی برمی‌گردد، وقوع انقلاب اسلامی ایران برای غرب استکباری واقعه باورنکردنی و سنگین و گیج کننده بود. آمریکا به‌سبب سیاست غلط، نزدیک‌بین و عجولی که دارد بلافاصله برای براندازی انقلاب و نظام دست به کار شد. اول طرح کودتای 22 بهمن 57 بود که عمل نکرد. بعد از آن سیاست مقابله سریع و نابودکننده انقلاب را پیش گرفت تا قبل از آن که موج انقلاب اسلامی ایران به ملل دیگر برسد آن را کسب کنند و مثل مصر چند سال گذشته، آن را به حال اول و بدتر از آن درآورند. پس از آنکه با عنایت الهی طرحهای آمریکا با شکست روبه‌رو شد، امید به نفوذی‌های خود در ایران بستند که بیشتر آنها در آن زمان در نهضت آزادی و جبهه ملی بودند. هوشیاری امام و عزم ملت مسلمان ایران باعث شد که گرچه قدری دیر شده بود ولی امام خمینی(ره) مهدی بازرگان را به کناری بگذارد و نهضت آزادی را که برای اسارت دوباره ملت نقشه ریخته بود، ابطال و برکنار کند. امید بعد آمریکا به منافقین و بنی‌صدر بود که آن هم به شکست انجامید. در این بین و در تمام مدت، توجه اتاق فکر سیاست خارجی آمریکا و گروه صهیونیستی پشت سر آن، به راه دیگری هم بود، اول آنکه اگر شد امام را مستقیم یا غیرمستقیم از بین ببرند و شخصی مناسب و مورد قبول خود را نصب کنند و از آن راه به‌تدریج انقلاب را به تحلیل ببرند و ساقط کنند و اگر نشد با توجه به بیماری قلبی امام و امکان وقوع رحلت امام با صبر و تأمل به فکر جانشین امام باشند. این فکر از اول انقلاب هم وجود داشت و شهید کردن شهید مطهری بر همین اساس بود، چون به‌طور طبیعی همه آگاهان می‌دانستند که جانشین امام یا شهید مطهری یا آقای منتظری و یا آقای بهشتی است و دشمن فکر می‌کرد در صورتی که راهی با توافق با آنها پیدا نشود باید آنها را از سر راه برداشت، پس از شهادت استاد مطهری نگاه به‌سمت این 2 نفر دیگر رفت. آقای منتظری شخصاً دست دوستی با آمریکا نمی‌داد ولی در اطراف او کسانی بودند که با ساواک سابقه همکاری داشتند و به آمریکا ندای همکاری داده بودند. مرحوم شهید بهشتی هم ... باز مردی دشوار و علی‌رغم ظاهری لیبرالیستی، متدین و به انقلاب وفادار بود، و خودش را به غرب نمی‌فروخت و شهادت او نشان داد که اولاً از همکاری با وی مأیوس بودند ثانیاً مانع توجه و کار کردن آنها روی دیگران از جمله شیخ اکبر هاشمی می‌شد که آمریکا در گوشه چشم او را هم نامزد کرده بود و به‌خوبی نقاط ضعف او را می‌دانست. بنابراین گزینه مورد نظر فقط هاشمی و بیت مرحوم منتظری بود. چون آمریکا طبق معمول همواره بیش از یک گزینه و نامزد را در نظر می‌گیرد و مستقلاً و بدون اطلاع دیگری روی او مطالعه می‌کند، همان‌طور که امروز هم یکی از دلایل وقوع سفر مک فارلین به ایران و میهمان هاشمی شدن او و بعد از آن افشای آن توسط بیت منتظری همین رقابت پنهانی بیت منتظری و حواشی هاشمی بر سر تماس و معامله و حتی قرارداد با آمریکا و اقمار او بود. یعنی سفر مک فارلین را بیت منتظری قاپیدن آمریکا توسط رقیب می‌دانستند و لذا پته هاشمی را بر آب زدند تا به‌تصور آنها از طرف امام مطرود و منزوی و حتی محاکمه و رسوا شود و خودشان در مقام طرف معامله با آمریکا باقی بمانند. رمز عبور: چرا مک فارلین و هیئت همراه به تهران سفر کردند، تحلیل آمریکایی‌ها از این سفر چه بود؟ {حواشی} هاشمی از مدتها پیش با آمریکا ارتباط داشتند، مثلاً کنگرلو مشاور سیاسی میرحسین یکی از آنها بود. اقوام نزدیک هاشمی هم به اروپا در رفت و آمد بودند. اصل ارتباط هاشمی و اطرافیانش با آمریکا از چند طریق بود، اولاً س
هدایت شده از ☆♡☆♡☆♡شخصی
اواکی فراری محکوم به اعدامی قربانی‌فر که نقش دلال اسلحه را بازی می‌کرد و طرف سازمانی او همان مشاور موسوی بود، دوم برادرزاده هاشمی که به‌بهانه تهیه اسلحه با قربانی‌فر آشنایی پیدا کرده بود و مورد توجه آمریکایی‌ها و امید آنها به وساطت مستقیم قرار گرفته بود. نهایتاً پس از مطالعات و بررسی‌هایی که دو طرف ایرانی و آمریکایی درباره نوعی توافق برای مدیریت آینده کشور کرده بودند، اصل توافق نهایی را که مهمترین قسمت روابط مذکور بود به همان ملاقات معروف مک فارلین معاون رئیس جمهور آمریکا با شخص اکبر هاشمی موکول کرده و برنامه سفر کاملاً محرمانه را تدوین و هتل اقامتگاه و امور امنیتی هم پیش‌بینی شده بود. تمام این اقدامات از لحاظ ظاهری و به‌اصطلاح فیزیکی در پوشش معامله اسلحه و آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در لبنان بود ولی عمق قضیه سری بود و فقط چند نفر اطلاع داشتند. تحلیل آمریکایی تثبیت آینده نفوذشان در ایران و به تحلیل بردن تدریجی نظام اسلامی و انقلابی بود و با این سفر می‌خواستند به موضع مطمئنی برسند. در واقع ملاقات مهم و محرمانه مک فارلین، برای محکم‌کاری و قرارداد رسمی با طرف ایرانی بود و شاید به‌نظر آنها بیت منتظری مهره سوخته‌ای بود و گزینه هاشمی قطعی و تمام‌شده به نظرشان می‌رسید. هاشمی در ایران هم اطرافی یا اطرافیانی داشت که این ارتباط را در رقابت با بیت منتظری تقویت و تسریع می‌کردند و در مذاکرات تهران او را مترجم فی‌مابین معروف کردند و ارتباط او با ساواک در عراق را بیت منتظری قبلاً منتشر کرده و مدرک آن را به‌طور گسترده در مجلس شورای اسلامی پخش کرده بودند که گویا با حمایت جریان رئیس مجلس ماست‌مالی شد. موضوع اصلی ملاقات مک فارلین و ریسک سفر او که اگر کشف می‌شد کاخ سفید و حزب متبوع رئیس جمهور آمریکا ریگان را سخت در فشار قرار می‌داد، موضوع حفظ آینده ایران بعد از امام موضوعی فوق‌سری بود که باید کاملاً محرمانه می‌ماند و جز اصحاب سرّ، باید حتی کنگره آمریکا و همه مقامات ایرانی ــ چه رسد به مجلس و امام ــ هم بویی نمی‌بردند. در صورت قطعی شدن پیمان فی‌مابین، جان امام هم بیشتر به خطر می‌افتاد چون ممکن بود آمریکا عجولانه دست به جنایت دیگری بزند، همان‌طور که طرح ترور امام توسط قطب‌زاده یکی از آنها توطئه‌ها و از قرار شنیده‌ها ــ اصرار منافق نفوذی در ریاست جمهوری زمان مرحوم رجائی به‌نام کشمیری برای بردن کیف محرمانه به همراهی رجایی به ملاقات امام که آقای سیداحمد خمینی اجازه بردن کیف بدون بازدید را نداده و جان امام را حفظ کرده بود ــ توطئه دیگر بود. به‌هرحال، این ملاقات‌ها کاملاً حساب‌شده و امنیتی بود، مک فارلین با گذرنامه ایرلندی و با نام دروغی به ایران آمده بود. برای آنکه سفر او کشف نشود، به‌کمک یکی از همدستان آنها ...، او را بدون عبور از گذرگاه‌های رسمی مستقیماً به هتل برده بودند، بدون آنکه کسی حتی مأمورین حساس دولتی متوجه شوند. پس از یک جلسه مقدماتی، قاعدتاً خود هاشمی وارد مذاکره شده بود چون مسلماً شخص دوم آمریکا حاضر نبود پیام و هدایای خود را به کس دیگری غیر از مقام بالا (رئیس مجلس) بدهد گرچه به‌دروغ این ملاقات را منکر شدند و گفتند که مک فارلین از اینکه با مقامات عالیه روبه‌رو نشده عصبانی بوده، ولی خود هاشمی در جلسه غیررسمی مجلس (که ضبط شده) پس از بروز فضاحت موضوع هرگز نگفت که ملاقاتی نکرده است بلکه گفت: حیف، نگذاشتند که کار به آخر برسد چون این کار یک «فتح الفتوح» بود. اما به‌دروغ ...وانمود کردند که مک فارلین بدون اطلاع دادن به ایرانی‌ها سرخود و محرمانه به ایران آمده و هتل گرفته و آرزوی ملاقات با هاشمی را داشته ولی حسرت آن را به دلش گذاشته‌اند و ناامید از ایران رفته که ادعایی نامعقول و غیر قابل قبول بود. ... وانمود کردند که این هیئت بلندپایه آمریکایی خودسرانه و بدون اطلاع مقامات ایرانی به فرودگاه تهران و سپس هتل آمده‌اند و گذرنامه تقلبی داشته‌اند و حال آنکه در گزارش‌ها و مصاحبه‌های بعدی هاشمی و هیئت مربوط ایرانی با تمام تناقض‌هایی که در گفتارشان هست، به این موضوع اقرار دارند که حداقل از یک سال پیش از آن یعنی در سال 1364 این روابط برقرار بوده و ایرانی‌ها از خصوصیات سفر و حتی ساعت ورود آنها و اسامی واقعی افراد آمریکایی ــ اسرائیلی مطلع بوده‌اند و ... علم و اطلاع هیئت ایرانی به جعل گذرنامه و اقدام قضایی و جزایی نشدن مجرمین، گناه دیگر هیئت ایرانی است، جرم جعل چند سال زندانی دارد. ... «گزارش خلاف» دادن مأمور دولتی هم جرم است که بایستی دنبال می‌شد، چه نیازی بود که شخص دوم آمریکا با آن‌همه ذلت و ترس و نگرانی و گذرنامه مجعول به تهران بیاید؟ دولت آمریکا با زیرکی برای پنهان کردن اصل منظور از سفر به‌سرعت خودش موضوع کونتراها را مطرح کرد تا مهره‌های آینده سوخته نشوند و فقط موضوع یک تخلف از ناحیه کاخ سفید در برابر کنگره باشد و با مختصر مجازات سیاسی فراموش شود. و
هدایت شده از ☆♡☆♡☆♡شخصی
به همین دلیل بود که مک فارلین در برابر محاکمه در استیضاح خود در کنگره از ارائه مدارک مذاکره خودداری کرد و گویا به‌دروغ مدعی شده بود که مدارک از بین برده شده، و حتی تظاهر به خودکشی کرد. امّا اصل قضیه دلالی سیاسی ... تمام نشد و شکل عوض کرد... البته آمریکا از خامی و بی‌تجربگی طرف ایرانی استفاده‌های موردی هم می‌کرد، از جمله آزادسازی گروگان‌های آمریکایی در لبنان. طی ریاست جمهوری هم زمزمه مادام العمر کردن ریاست جمهوری برای هاشمی هم شروع شد... . سفر مک فارلین و هیئت مرکب آمریکایی ــ اسرائیلی به ایران کاملاً مخفی بود و کشف آن جرم بزرگی در چشم امام و مردم به حساب می‌آید و شاید اکبر هاشمی را برای همیشه از اهدافش دور می‌کرد، به همین دلیل طبق اظهار خود هاشمی فقط چند نفر آن را می‌دانستد که یکی از آنها کنگرلو مشاور سیاسی نخست وزیر موسوی بود، گرچه به‌احتمالی خود موسوی در جریان نبود. البته بعد از رسوایی به‌سرعت به یکی دو نفر سربسته و تحت عنوان کشف راهی جدید برای تهیه اسلحه مطالبی گفته بودند تا ادعا کنند که موضوع سری نبوده ولی با وجود این، وقتی ما از وزیر خارجه به‌طور خصوصی پرسیدیم که آیا از این سفر سری اطلاع داشته، جواب داد که به هیچ وجه اطلاع نداشته است. یعنی شخصی ... در روابط خارجی دست به ریسک بزرگی برای ایجاد رابطه صمیمی و خودمانی با دشمن انقلاب زده بود که مسئول‌ترین مقام‌های جمهوری اسلامی ایران از آن مطلقاً خبری نداشت و این اهمیت سرّی و محرمانه بودن آن را می‌رساند و علت سرّی بودن آن هم معلوم بود. رمز عبور : چرا {حواشی} مهدی هاشمی معدوم ماجرای سفر مک فارلین را افشا کرد؟ به علت افشاگری سید مهدی هاشمی اشاره کردم و نتیجه تعارض و جنگ پنهانی بیت آقای منتظری و باند اکبر هاشمی رفسنجانی و لو رفتن سفر مک فارلین به‌طرفیت هاشمی که از طرف سیدمهدی هاشمی انجام شده بود، انتقام از او ... بیت آقای منتظری را از دور سیاست خارج می‌کرد. روابط سری و نزاع اخیر این دو باند سابقه زیادی داشت. در اوایل که قرار جانشینی آقای منتظری در میان بود {حواشی} هاشمی و افرادی در جماران طمع داشتند که به این وسیله به اهدافشان برسند و با نام منتظری و رهبری او نفوذ و جایگاه خود را حفظ کنند ولی پس از مدتی متوجه شدند که سیدمهدی هاشمی و باند بیت منتظری حصاری دور او کشیده‌اند و کسی را در آن مجموعه راه نخواهند داد، وضع برگشت و حمله به سیدمهدی هاشمی شروع شد و موضوع قتل و شهادت مرحوم شمس‌آبادی و نگهداری اسلحه قاچاق و مانند اینها را مطرح کردند و ... . رمز عبور: شما از چه‌زمانی وارد این مسئله شدید و زمانی که 8 نماینده از آقای ولایتی سؤال پرسیدند چه اطلاعاتی داشتند؟ دلیل سخنان امام خمینی که منجر به پس گرفتن سؤالات شد، چه بود؟ من در آن ایام به حوزه انتخابیه خودم رفته بودم، وقتی برگشتم این موضوع را شنیدم. ابتدا باور نمی‌کردم ... بلافاصله به تحقیق پرداختم و موضوع مسلم شد، بیشتر نمایندگان دلسوز هم ناراحت بودند ولی اقدامی نکرده بودند. من شخصاً طبق وظیفه خودم نامه‌ای با طرح یک سؤال کلّی به وزیر خارجه نوشتم، دو نفر از دوستان هم مایل به امضا شدند. این موضوع باعث دستپاچگی رئیس مجلس و ... شده بود و با مشورت کسانی در جماران و دولت، ... سؤالاتی را که امام را عصبانی و ناراحت می‌کردند تهیه و به‌زور و اصرار برای امضا به دست افرادی داده بودند که به هشت نفر معروف شدند. پیش من هم آوردند، من قبول نکردم که آن را امضا کنم ولی خیلی اصرار کردند: "شما فقط یک امضا دارید، اینجا 7 امضا هست، همه را یک‌کاسه بکنید بهتر است". از دو نفر دیگر هم امضا گرفته بودند. من در آن شدت ناراحتی که از آن موضوع داشتم (که در واقع افتضاح ایران بود نه آمریکا ولی آن را وارونه جلوه دادند) قهراً امضا کردم و به دام آنها افتادم. شیاطین بلافاصله آن را به‌ضمیمه پیش‌فرض‌های دیگری، ...امام هم در یک سخنرانی به امضا کننده‌ها حمله شدید کردند و کار آنها را بدتر از کار اسرائیل دانستند. وقتی من سخنرانی امام را شنیدم در منزل بودم، به‌جای آنکه ناراحت شوم، سجده شکر به‌جا آوردم و گفتم خدا را شکر که امام بار مسئولیت را بعد از این از دوش ما برداشت... . از قضا آن روز در صحن مجلس طرح سؤال از قوه قضائیه مطرح بود و من یکی از سخنرانان و اولین سخنران موافق طرح بودم. منشی وقتی طرح را مطرح کرد و گفت آقای خامنه‌ای موافق اول صحبت کنند، رئیس مجلس که شاید باور نمی‌کرد من در مجلس آن روز شرکت کنم و مرا هم ندیده بود، گفت: آقای خامنه‌ای نیامده! منشی گفت: "ایشان حضور دارند" و من مشغول دفاع از طرح شدم. هاشمی در این باره در سایت شخصی خودش با عبارت تحقیر آمیزی نوشته که آن‌روز «محمد خامنه‌ای» بدون آقا و سید و القاب رایج، خیلی ترسیده بود! گوینده این ادعا باید این‌قدر شعور داشته باشد که کسی که ترسیده باشد آن‌گونه اول وقت به مجلس نمی‌آید و اولین نفر از طرحی که عنوان خطرناک
هدایت شده از ☆♡☆♡☆♡شخصی
«سؤال از قوه قضائیه» را دارد، دفاع نمی‌کند. ...دلیل آنکه سؤالی را پس گرفتیم هم، نوعی احترام به اعتراض حضرت امام بود و هم نشان دادن مظلومیت این 8 نفر که با وجود ابراز غیرت ملی و اسلامی و انجام وظیفه در قالب قانون اساسی و قوانین دیگر، ...توده مردم هم هرجا به ما می‌رسیدند در مساجد و نماز جمعه به ما دلداری می‌دادند و ابراز حمایت می‌کردند، هیچ‌کس جز معدود {حواشی} هاشمی و ... به ما 8 نفر توهین نکرد و هدف آنها نه‌فقط 8 نفر بلکه به جناح معروف به 99 نفر مخالف موسوی بود و حتی کار به حمله به روزنامه رسالت و بازاریان رسید، همیشه تهمت طرفداری از مالکین و خوانین به این جماعت می‌زدند. غیر از این فشار مصنوعی فحاشان ...و امثال آنها، هیچ فشاری به ما نرسید بلکه همان‌طور که گفتم جوّ سیاسی جامعه همه به‌نفع ما و خط امام بود و خط چپ که ادعای مخالفت با آمریکا و لیبرال‌ها را داشتند، مفتضح شده بودند که در جناح طرفداران آمریکا قرار گرفته‌اند و به‌دروغ شعار می‌دهند. رمز عبور: اگر صلاح می‌دانید درباره ماجرای 99 نفر و رأی منفی‌تان به نخست وزیری میر حسین موسوی هم بفرمایید. درباره ماجرای 99 نفر نماینده مجلس که به نخست وزیری میرحسین موسوی در دور دوم نخست وزیری‌اش رأی ندادند من قبلاً مطالبی گفته‌ام، حاصل موضوع این بود که رئیس جمهور وقت (آقای خامنه ای) با آنکه در دوره اول ریاست قوه مجریه خود با علاقه و اصرار میرحسین موسوی را برای نخست وزیری انتخاب کرده بود ولی در دو سال اخیر آن دوره حرکات و اقداماتی سیاسی و اجتماعی و اداری از طرف موسوی پدید آمد که رئیس جمهور وقت احساس خطر برای نظام کرده و اندک اندک به این نتیجه رسیده بود که در دوره دوم او را انتخاب نکنند. موسوی با هاشمی و بخشهایی از جماران از جمله فرزند امام ارتباطاتی مستقیم و مؤثر ایجاد کرده بود و به‌محض اطلاع از نظر آقای خامنه‌ای به آنها متوسل شده بود که امام را واسطه قرار دهند و در نتیجه امام خمینی بدون آنکه دستور و امر شرعی یا قانونی بکند، برای حفظ مصلحت فرضی اظهار میل کرده بودند که موسوی بماند، گفته شد که به امام گفته بودند اگر موسوی نخست وزیر نشود در جبهه جنگ خلل وارد می‌شود و مدافعان جنگ طرفدار موسوی هستند. از این تمایل اخلاقی امام، غوغایی بزرگ بر پا کردند و در مجلس اقلیت طرفدار هاشمی و موسوی آن را چماقی ساختند تا نمایندگان را مرعوب کنند. عده‌ای از نمایندگان واقعاً به عدم صداقت و صلاحیت میرحسین موسوی و دروغ بودن تأثیر او در جبهه جنگ و روحیه سربازان علم داشتند، عده‌ای هم مردّد شده بودند. نتیجه تردیدهای نمایندگان این شد که عده‌ای، 99 نفر وظیفه خود را در این دانستند که به وی رأی ندهند با آنکه مرید و عاشق امام بودند ولی فریب اطرافیان و طرفداران موسوی را هم می‌دانستند. خود من تا صبح روز رأی‌گیری در یک بن‌بست و بر سر یک دوراهی قرار گرفته بودم، از طرفی حقیقت امر و دروغی را که به امام گفته بودند می‌دانستم و از طرفی ... جرئت به رأی مخالفت پیدا نمی‌کردم. اما اول صبح قبل از حرکت از منزل به خودم جنبیدم و تصمیم گرفتم دل یک‌دله کنم، مخصوصاً عده زیادی از نمایندگان درباره رأیی که می‌خواستند بدهند همیشه با من مشورت می‌کردند و من باید برای آنها جواب می‌داشتم، این بود که قرآن را برداشتم و استخاره کردم و جواب عجیبی آمد که تکلیف مرا روشن کرد. آخر آیه آمده بود: «حُرمَّت ذلک علی المؤمنین!» وقتی به مجلس وارد شدم به بسیاری از نمایندگان که از نظر و رأی من پرسش می‌کردند گفتم که قطعاً رأی نخواهم داد، نتیجه رأی مجلس امضای نخست وزیری میرحسین موسوی شد منهای 99 نفر که رأی نداده بودند و بعدها هم امام با هوشیاری به عمق قضایا پی برده بود و شخص رئیس جمهور (آقای خامنه‌ای) هم بعدها گفته بود که ایشان هم نفر صدم بوده است. انتخاب میرحسین در دوره دوم وزر و وبالی است که دامن همه را گرفت ... یک نمونه و مصداق آن تحمیل پذیرش قطعنامه ضدجنگ به امام و امّت و کمک به صدام و به سیاست آمریکا بود. رمز عبور: تحلیل کلان شما از این ماجرا پس از گذشت نزدیک به 30 سال چیست و آیا ماجرای مک فارلین برای امروز، مخصوصاً اکنون که درگیر مذاکرات هسته‌ای هستیم، درسی دارد؟ ماجرای ارتباط به‌ظاهر کاخ سفید با {حواشی} هاشمی، در واقع فقط ارتباط رئیس جمهور وقت آمریکا با ایرانی‌ها نبود بلکه حکومت در سایه و مدیران سیاست آمریکا که بیشترشان صهیونیست هستند دنبال آن بودند و هستند، یعنی با تغییر رئیس جمهوری آمریکا، آن سیاست از بین نرفت و به‌صورت‌های مختلف، از جمله کارگزاران ــ اصلاح طلبان و امثال آنها ــ خودش را نشان داد و فتنه 88 و فتنه آزمایشی سال 78 هم از جلوه‌های همان سیاست بوده است. طرح مسئله خرید اسلحه از آمریکا، برای اداره جنگ یکی از سیاست‌های طرف ایرانی بود و مسئله کمک به کونتراهای ضد ساندنیست از سیاست‌های طرف آمریکایی، و هر دو هدف اصلی مشترک را در پوشش قابل قبول و با
هدایت شده از ☆♡☆♡☆♡شخصی
ورکردنی این دو بهانه دنبال می‌کردند. دلایل و قراینی بر این حقیقت همیشه وجود داشته و گاه‌گاه تکرار می‌شود. حضور فعال و به‌اصطلاح تکیه‌گاه شدن هاشمی در همه وقایعی مثل فتنه سال 88 و قبل از آن و عدم انصراف او از پیگیری رسیدن به رهبری نظام و دفاع از اهداف و منافع آمریکا در نقل قولهای دروغ از امام و اصرارهای چندساله او در اتمام جنگ و به‌اصطلاح نوشاندن جام زهر قطعنامه منحوس به امام و دیگر گفته‌ها و مصاحبه‌های مشابه دیگر و مخصوصاً روابط مستحکم دیپلماتیک و سیاسی با سعودی‌های خصم لدود ایران و شیعه، همه قراین و دلایلی عقل‌پسند بر وجود رابطه پنهانی و اصرار آمریکا بر به قدرت رساندن این شخص است. این ماجرای به‌ظاهر شکست خورده و فراموش شده، یک برنامه و سیاست دائمی آمریکاست و در هر مقطعی به‌صورتی خاص ظاهر و عمل می‌شود و در ایران هم از طرف افراد سست‌عنصر و وطن‌فروش همیشه استعداد همبستگی با آمریکا وجود داشته و خواهد داشت، بنابراین در همه مقاطع سیاسی باید منتظر نوعی نزدیکی با آمریکا و خیانت به‌ضرر ملت و نظام از طرف برخی افراد طرفدار تماس با آمریکا بود. انتهای پیام/*