🌸 #فرازی_از_وصیتنامه🌸
🌹شهید احمد مکیان🌹
《پارت2》
🌸دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید پیکر بی جان مرا #غریبانه تحویل گیرید و #غریبانه تشییع کنید و #غریبانه در بهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپارید وری سنگ قبرم #چیزی_ننویسید واگر خواستید چیزی بنویسید فقط بنویسید:
“#تنها_پر_کاهی_تقدیم_به_پیشگاه_حق_تعالی
🌸حتما چنین کاری بکنید چون من از روی پر نور و باجمال شهدای گمنام #خجالت میکشم که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشییع و دفن شود ولی آن نوگلان پرپر روی دشتها و کوهها بی غسل و کفن بمانند یا زیر تانکها له گردند…
🌸ای امت دلاور حزب ا… ای کسانی که اگر پایش بیفتد حاضرید همه ی هستی تان را تقدیم اسلام کنید،
من که چیزی نداشتم هستی من #یک_جان بود که به پای قدم #رهبر_عزیزم و #امت_حزب ا… فدا کردم
🌸ولی افسوس که یک جان بود کاش چندین جان داشتم وآنها را به پای رهبرم وبه کوی عشق حسین علیه السلام میریختم وبه اندازه ی یک لبخند او را شاد می کردم ….
🌸به #نماز_اول_وقت پایبند باشید
🌸 برخواندن #قرآن مخصوصا #معانیش تداوم داشته باشید
🌸پشتیبان #ولایت_فقیه باشید
#روحش شاد ویادش گرامی😔
بسم الله الرحمن الرحیم
معرفی شهید
🌷🌷🌷
🔸زندگی نامه شهید
🕊مهدی
🕊محمد پور
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
شهيد مهدي محمد پور در بهمن ماه 1344 در خانوادهاي مذهبي و زحمتكش در شهر بشرويه ديده به جهان گشود او كه اولين فرزند خانواده بود با تولدش پدر و مادر را شاد كرد.
علاقه پدر و مادر به او باعث شد تا به تربيتش همت گمارند و چون مهدي به سن تحصيل رسيد او را به مدرسه فرستادند تا ساختار وجودش با اكسير علم و دانش به بار نشيند.
با ورود او به مدرسه تحولي در او بوجود آمد كه باعث شد تكاپويش دو چندان شود در خانه يار و مددكار پدر و مادر بود و در مدرسه به فراگيري علم و معرفت مشغول. وي رابطه بسيار صميمي با معلمان و همكلاسيهاي خود داشت .دانشآموز كوشا و موفقي بودكه توانست بدون هيچ مشكلي دوران تحصيل خود را در ابتدايي و راهنمايي پشت سرگذاشته و وارد دبيرستان شود.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
علاوه بر اين موارد او ورزشكار ورزيدهاي نيز بود كه در رشته فوتبال از اعضاي اصلي تيم شهرش به شمار ميآمد .وي علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و هميشه مجذوب سخنان ايشان ميشدكه از طريق راديو و تلويزيون پخش ميگرديد.
شور و شوق او به دفاع از وطن براي اولين بار وي در سن 16 سالگي روانه جبهه ساخت و از اين زمان به بعد خطوط مقدم جبهه جولان او و ديگر جواناني بود كه بارها حديث «يا ليتني كنت معكم فافوز فوزا عظيما»را بر زبان خويش زمزمه كرده بودند و خواهان احياء و ياري دين اسلام در برهههاي مختلف تاريخ بودند.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
حضور مداوم وي در جبهه از او تخريبچي ماهري ساخته بودكه وي در اين سمت توانست بارها در عملياتهاي مختلف پيشاپيش رزمندگان اسلام مقابل خصم زبون بجنگد. با وجود اينكه بيشتر وقت خود را در جبهه صرف ميكرد از سنگر علم و دانش اندوزي نيز غافل نبود و موفق شد مدرك ديپلم خود را بگيرد.
با اخذ مدرك ديپلم، مهدي تصميم ميگيرد دوران مقدس سربازي خود را بگذراند بنابر اين به سپاه پاسداران مراجعه كرده و از اين طريق به خدمت در مناطق جنگي اعزام ميگردد و هر چند بارها به وي پيشنهاد شدكه مدتي از سربازي را در شهرهاي مجاور زادگاهش بگذراند او نپذيرفته و در جبهه باقي ماند، در اين دوره نيز وي در سمت تخريبچي رزمندگان اسلام را ياري ميداد.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
اين پست حساس از او انسان رازداري ساخته بود .چه بسا اتفاق افتاد چندين روز مانده به عمليات خانواده از او بيخبر ميشدند و بعد از چند روز كه از عمليات ميگذشت با خانواده خود تماس برقرار ميكرد .با وجود اينكه اطلاعات زيادي از مسائل نظامي داشت هيچ وقت اين مسائل را با كسي در ميان نميگذاشت.
بيشتر به سخنان ديگران گوش ميداد و كمتر صحبت مينمود. با گذشت دو سال خدمت مقدس سربازي در حاليكه خانواده مهدي انتظار ميكشيدند كه مهدي به شهر و ديار خود برگردد ولي مهدي حاضر نشد از دوستان وهمسنگران و حال و هواي جبهه دل بكند.
بنابراين مجدداً شش ماه متعهد خدمت در سپاه گرديد و به مناطق جنگي اعزام شد كه اين ايام مصادف با عمليات افتخار آميز كربلاي 4 بود در اين دوره مهدي با گذراندن آموزشهاي خاص غواصي در سمت تخريبچي در اين عمليات شركت ميكند و تا آخرين مراحل عمليات در منطقه باقي ميماند.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
اين دوره از تحصيل وي مصادف گشت با انقلاب اسلامي در ايران كه مهدي همچون ساير جوانان پرشور ايراني خود را وقف انقلاب نموده و در جهت اعتلاي آن تلاش چشمگيري نمود.
در مدرسه دانشآموزي ممتاز بود و در ايام فراغت به جهت امرار معاش خانواده پدر خويش را در كسب روزي حلال ياري ميرساند.
در مراسم مذهبي حضور مييافت و در راهپيماييها مردم انقلابي شهرش را همراهي مينمود و همزمان با تحصيل به اقتضاي سن عضو بسيج دانشآموزي و پايگاه بسيج محل گرديد و با شروع جنگ تحميلي به نداي حسين زمان لبيك گفته و بارها به جبهه شتافت و دلاورانه از وطن و ناموس و دين مردم كشورش دفاع نمود.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
خدا را شكر كنيد كه فرزندان در جبهه است و واقعاً بايد خدا را شكركرد چون اينجا آمدن نصيب هر كس نميشود و توفيق ميخواهد،آن هم به لطف و عنايت خداوند است.
و سرانجام نپذيرفت كه در آن موقعيت حساس جبهه و جنگ را رها كند تا اينكه سيماي الهي و نوراني او در دوم بهمن ماه 1365در منطقه شلمچه با اسلحه دوربيندار دشمن از فاصله دور مورد اصابت قرارگرفت و به شهادت رسيد.
پيكر مطهرش پس از انتقال به زادگاهش و با تشييع جنازهاي باشكوه در گلزار شهداي بشرويه به خاك سپرده شد.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
او چون ميدانست تا عمليات بعدي ،كربلاي 5 ،فرصتي نمانده به مرخصي نيامد و در اين عمليات نيز شركت نمود با اتمام اين عمليات دوستانش و مسئولين منطقه از او خواستند تا به پشت جبهه عزيمت نمايد و با خانواده و پدر و مادر ديداري تازه نمايد اما اين بار نيز دل كندن از جبهه برايش كار سادهاي نبود.
او در خاطرات و نامههاي خويش اين چنين زمزمه ميكند ”دنيا براي مؤمن به منزله زندان است ،پس به فكر سراي آخرت باشيد...،آيا زمان آن فرا نرسيده است كه به شعارهاي خود جامهي عمل بپوشانيد، شعارهايي كه مرسوم بود و با خود زمزمه ميكرديم كه ايكاش ميبوديم در كربلا و به فرزند زهرا كمك و ياري مينموديم اي جوانان الان وقتش فرا رسيده است پس غفلت نورزيد و...،و اگر با كشته شدن من اسلام ،امام و ولايت فقيه تثبيت ميشود.
پس اي سلاحهاي آمريكايي و روسي و فرانسوي مرا در بربگيريد ،و خطاب به خانوادهاش كه مشتاق ديدنش بودند چنين مينويسد: باور كنيد از جبهه و جنگ و پيش اين بچههاي خوب بودن و با اين كساني كه هميشه و همه حال به يادخدا هستند و غير از ذكر خدا چيزي بر لبهايشان نيست جايي بهتر از اينجا در هر كجاي دنيا كه بگرديد پيدا نميشود،حالا كه خداوند توفيق داده كه من هم درجمع چنين عزيزاني باشم آيا رواست كه من به پشت جبهه بيايم؟مگر شما خوشبختي و سعادت مرا نميخواهيد؟...
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷