فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونیکه بیشتر اذیتم کرده بیشتر گریه میکنه :)
#توآرومم_ڪن
@to_aromamkon .. ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انرژی زیادی میخواد ،کنترل اولین قطره اشک برای نچکیدن :)
#توآرومم_ڪن
وسط همهمه ها میخوابیم ما معمولیا :)
تو دل سکوتِ شب بیداریم و فکر میکنیم
#شبهایی_که_قصد_جان_را_کرده_اند
#توآرومم_ڪن
خانمم همیشه میگفت دوستت دارم
من هم گذرا میگفتم منم همینطور عزیزم...
ازهمان حرفایی که مردها از زنها میشنوند و قدرش رانمیدانند...
همیشه شیطنت داشت.
ابراز علاقه اش هم که نگو..آنقدر قربان صدقه ام میرفت که گاهی باخودم میگفتم: مگر من چه دارم که همسرم انقدر به من علاقه مند است؟
یک شب کلافه بود، یا دلش میخواست حرف بزند، میدانید همیشه به قدری کار داشتم که وقت نمیشه مفصل صحبت کنم. من برای فرار از حرف گفتم: میبینی که وقت ندارم، من هرکاری میکنم برای آسایش و رفاه توست ولی همیشه بد موقع مانند کنه به من میچسبی..
گفت کاش من در زندگیت نبودم تا اذیت نمیشدی
این را که گفت از کوره در رفتم،
گفتم خدا کنه تا صبح نباشی...
بی اختیار این حرف را زدم..
این را که گفتم خشکش زد، برق نگاهش یک آن خاموش شد به مدت سی ثانیه به من خیره شد و بعد رفت به اتاق خواب و در را بست...
بعد از اینکه کارهایم را کردم کنارش رفتم تا بخوابم، موهای بلندش رهابود و چهره اش با شبهای قبل فرق داشت، در آغوشش گرفتم افتخار کردم که زیباترین زن دنیارا دارم لبخند بی روحی زد...
نفس عمیقی کشید و خوابیدیم..
آن شب خوابم عمیق بود،اصلا بیدار نشدم...
از آن شب پنج سال میگذرد و حتی یک شب خواب آرامی نداشته ام...
هزاران سوال ذهنم رامیخورد که حتی پاسخ یک سوال را هم پیدا نکرده ام..
گاهی با خود میگویم مگر یک جمله در عصبانیت میتواند یک نفر را...
مگر چقدر امکان دارد یک جمله به قدری برای یک نفر سنگین باشد که قلبش بایستد؟!
همسرم دیگر بیدار نشد، دچار ایست قلبی شده بود..
شاید هم از قبل آن شب از دنیا رفته بود، از روزهایی که لباس رنگی میپوشید و من در دلم به شوق می آمدم از دیدنش اما درظاهر،نه..
شاید هم زمانی که انتظار داشت صدایش را بشنوم، اما طبق معمول وقتش را نداشتم..
بعدها کارهایم روبراه شد، حالا همان وضعی را دارم که همسرم برایم آرزو داشت..
من اما...آرزویم این است که زمان به عقب برگردد و من مردی باشم که او انتظار داشت...
بعد مرگش دنبال چیزی میگشتم، کشوی کنار تخت را باز کردم، یک نامه آنجا بود ،پاکت را باز کردم جواب آزمایشش بود تمام دنیا را روی سرم آوار کرد.
خانواده اش خواسته بودند که پزشک قانونی، چیزی به من نگوید تا بیشتر از این نابود نشوم...
آنشب میخواست بیشتر باهم باشیم تا خبر پدر شدنم را بدهد..
حالا هرشب لباسش را در آغوش میگیرم و هزاران بار از او معذرت میخواهم اما او آنقدر دلخور است که تا ابد جوابم را نخواهد داد.
#ایوای :)
#توآرومم_ڪن
دلبر
امشب بدجور دلمون هواتو کرد. وقتی سرمای هوای این غربت کوفتی، رفت توی جونمون، بدجور دلمون خواست بودنتو که بهونه بشه برای گرمی بغلت
دلبر
امشب که دستامون یخ زد و مچالشون کردیم ته جیب پالتوی فرنگیمون، دلمون خیلی هوای گرمی دستاتو کرد
آخه مگه میشه؟ این همه دورت شلوغ باشه و دلت هوای اونی رو کنه که از همه دورتر؟
اصلا میدونی چیه؟ دوری مهم نیست، مهم بودنه، بودنته که قشنگه، دنیا رو هم برامون قشنگ کرده این وسط هی دلمون هواتو میکنه
دلبر بدجور گلومون پیش نگاهت گیرِ
وقتی وسط این فرنگیها نیستی یک چیزی کمه، هی میزنه تو ذوقمون
ولی عیبی نداره، از همون راه دور مارو بلد شدی
بدجور خط به خطمونو یادگرفتی
بلدی با کدوم حرفت بغلمون کنی
عطر همین حرفای قشنگتِ که توی تاریکی این غربت، مستمون میکنه، بوشو میشنوم
میگم دلبر، دیدی؟ از وقتی اومدی یه هوا خوشگلتر شدیم؟
دارمت دلبر. میبینی میگم دارمت خون میدوعه توی رگهامون؟
دلبر بگو ببینم تو چی؟ دلت قد ما هوامونو میکنه؟
#سیما_امیرخانی
#توآرومم_ڪن
♥️ @to_aromamkon