May 11
📣 اطلاعیه
🔹 پیرو عملیات ارتقا و نصب تجهیزات جدید شبکه که از آغازین ساعات بامداد امروز شروع شد، نکاتی به استحضار کاربران عزیز میرسد
🔸 در ابتدا لازم است بابت طولانی شدن این فرایند و وقفهای که بیش از مدت زمان پیشبینی شده رخ داد، از همه کاربران عزیز صمیمانه عذرخواهی نمائیم
🔹 چنانکه مستحضرید، پیامرسان ایتا در یکسال و نیم گذشته با روند رو به رشد دائمی مواجه بوده است. افزایش مستمر تعداد کاربران فعال در کنار رشد میزان استفاده کاربران از پیامرسان، نیازمند توسعه و تقویت زیرساختها و بهینهسازی سیستمها در ابعاد مختلف است که بصورت روزانه انجام میشود
🔸 بخش عمدهای از این بروزرسانیها در ضمن فعالیتهای جاری برنامهریزی و اجرا میشود ولی پیادهسازی برخی تغییرات اساسی، نیازمند توقف موقت فعالیتهاست که عملیات امروز نیز از همین نوع بود
🔹 در پایان از همه کاربرانی که انتظار آنها برای اتصال مجدد برنامه به طول انجامید، مجددا پوزش طلبیده و تمام توان خود را بکار میگیریم تا این بروزرسانیها منجر به پایداری بیشتر سرویسها، زمینهسازی برای ارائه قابلیتهای جدید و پذیرایی از تعداد بیشتری از هموطنان عزیز شود
•┈••✾••┈•
🔰کانال رسمی اطلاعرسانی ایتا:
یکی از بزرگان می گفت: در سفر به فرانسه از خانمی که مسلمان شده بود، پرسیدم: چگونه مسلمان شدید؟
گفت: من سال ها پیش مقیم الجزایر بودم، یک روز از جاده ای عبور می کردم که در کنار آن مزرعه ای بود. دیدم کسی رو به سمتی ایستاده و حرکاتی انجام می دهد. کنجکاو شدم و از دیگران پرسیدم: این حرکات چیست؟
گفتند: نماز می خواند. کنجاوتر شدم و سراغش رفتم، پرسیدم چه می کنی، چه می گویی و چه می خواهی ؟
وقتی متوجه شدم که در اسلام ارتباط با خالق این اندازه آسان و این قدر عمیق و لطیف است، تکان خوردم و این بود علت اصلی مسلمان شدن من .
نقل از: حسین دیلمی، هزار و یک نکته درباره نماز، نکته 658
نیایش شبانه
هی گنه کرديم و گفتيم خدا
مي بخشد...
عذر آورديم و گفتيم خدا
مي بخشد...
آخر اين بخشش و اين عفو و کرامت تا کي...!!!
او رحيم است ولي ننگ و خيانت تا کی...!!!
بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست...
آي مردم به خدا روز حسابي هم هست...
زندگي در گذر است...
آدمي رهگذر است....
زندگي يک سفر است....
آدمي همسفر است...
آنچه مي ماند از او راه و رسم سفر است...
"رهگذر ميگذرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالت چقدر خوب مىشود
يكى پيدا شود
جنسش خالص باشد
بگويد هستم
از آن بودنهايى كه هيچ وقت تمام نمىشود
تو هم بگويى
بزرگترين لذت دنياست
كسى كه دوست داشتن را
در كنار ماندن بلد باشد ...
بسم رب العشق
#قسمت چهل و سه -
😍علمـــــدارعشــــق😍#
مرتضی اینا که رفتن
دیدم گوشیم داره ویبره میره
اس مس بود
باز کردم از طرف زهرا بود
زنداداش جونم
داداشم میگه
فردا ساعت ۸ حاضرباش خانم بیایم دنبالت بریم آزمایشگاه
- چشم خواهرشوهر جان
از خواب بیدارشدم
- مامان
مامان
من کدوم مانتو و روسریم بپوشم
عزیزجون : الان میام کمکت
چی شده نرگس جان
- مامان الان میان
من چـــــــــــی بپوشم
عزیزجون: اون مانتو صورتی آستین سه ربع با شلوار دمپا مشکی
با ساق دست سفید و روسری سفید
داشتم حاضر میشدم
صدای زنگ دراومد
عزیزجون : پسرم بیاید بالا
+ ممنونم مادرجان
به نرگس خانم میگید بیان
یهو رفتم بیرون
باخجالت گفتم من حاضرم
قرار بود زهرا و همسرشم باما بیان
آزمایش دادیم
گفتن فردا جواب حاضره
قرارشد مرتضی بره جواب بگیره اگه مشکلی نبود با بچه ها بیان دنبالم بریم برای خرید حلقه
خیلی استرس داشتم
گوشی گرفته بودم دستم بهش زل زده بودم
شماره زهرا نمایان شد .
- جانم زهرا
√ حاضرباش میایم دنبالت
- باشه
وارد پاساژ شدیم
زهراگفت : علی جان من اینجا یه لباس دیدم بریم اون ببین
بعد رو به ما گفت شماهم برید حلقه بخرید
با مرتضی آروم و خجول به حلقه ها نگاه میکردیم
+ نرگس خانم
اگه از حلقه ای خوشتون اومد
حتما بگید
- بریم داخل
دوتا رینگ ساده سفیدانتخاب کردیم
داشتم از مغازه میومدم بیرون
که مرتضی صدام کرد
+ نرگس خانم
یه لحظه بیا
این انگشتر زمرد ببین
انگشتر گرفت سمتم
قشنگه خانم ؟
- بله قشنگه
+ مبارکت باشه
-آخه این خیلی گرون آقای کرمی
+نرگس خانم دیگه از بعد شما سادات منی منم همسرت بانوجان
دیگه اون طوری صدام نکن
-چشم اما این گرونه 😥😥😥🙈🙈
+ نه نیست مبارکت باشه
نویسنده بانـــــو.... ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#علمدار_عشق
🌴📚🌼📚🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 کودک در منطقه امن مجروح شده، در حال مداوای او هستند، میخواهند آرامش کنند که چیزی شبیه به این میگوید: من کسی نیستم که بترسم
اینجا فلسطین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ایران به دنبال خورشید است
#اختصاصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 پس از آنکه 30 هزار انسان در غزه شهید و به اندازه ی 4 بمب اتمی روی این شهر ریخته شده، صهیونیست ها بالای سر اسرای فلسطینی آهنگ گذاشته و می رقصند....
صهیون، ناپاک ترین موجودی است که از بعد از درگذشت حضرت موسی(ع) در دنیا به مانند یک بیماری شیوع پیدا کرد تا به فلسطین رسید.
به امید روزی که این جرثومه ها از فلسطین به خانه های خود برگردند.
#توییت آقای تحلیلگر
✍️ تصویری قابل تامل از فلسطین
فلسطین دیگر نام یک کشور نیست
نام یک آزمون است
انسانیت هر روز از ما بابت فلسطین آزمون میگیرد
سی ان ان دست ایران را خواند؟ - @mrtahlilgar.mp3
12.75M
🔗 سی ان ان دست ایران را خواند؟ ایران غزه را بهانه مسئله دیگر کرده؟
🎙 سی ان ان: بهتر است بایدن به توضیحات نسخه سوم پدرخوانده توجه کند. آمریکا به جای تشدید نظامی، باید تنش زدایی کند. / ما در صورتی که پیروز شویم برنده ایم در صورتی که گروه های چریکی همسو با ایران همین که شکست نخورند پیروز هستند. اوضاع به نفع ما نیست...
47.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 سی ان ان دست ایران را خواند؟ ایران غزه را بهانه مسئله دیگر کرده؟
🎥 سی ان ان: بهتر است بایدن به توضیحات نسخه سوم پدرخوانده توجه کند. آمریکا به جای تشدید نظامی، باید تنش زدایی کند. / ما در صورتی که پیروز شویم برنده ایم در صورتی که گروه های چریکی همسو با ایران همین که شکست نخورند پیروز هستند. اوضاع به نفع ما نیست...
امروز به صورت رسمی اعلام شد ژاپن نیز وارد رکود شد.
کشورهایی که در حال حاضر در رکود هستند:
آلمان
ژاپن
انگلستان
ایتالیا
ایرلند
پرو
مولداوی
فنلاند
استونی
دانمارک
ایرلند
پرو
تقریباً همه آنها در تحریم روسیه شرکت کردند و امیدوار بودند با فروپاشی روسیه در مدت کوتاهی به سودهای بزرگی دست یابند.
این کشورها با حماقت رهبران خود، هزینه مواد غذایی ارزان و قابل اعتماد، انرژی، معدن و محصولات صنعتی روسیه را به فرمان آمریکا به صورت رکود اقتصادی بازپرداخت میکنند
توجه فرمایید کشورهای مانند پرو اگر به بلوک شرق نزدیک شود، فرصت افزایش سریع و بهبودی شرایط اقتصادی جمعی را خواهند داشت.
از سوی دیگر، ژاپن مهمترین سرعت گیر آمریکا در برابر چین در جنگ احتمالی که در اقیانوس آرام رخ خواهد داد، وارد بحران اقتصادی شده و این یعنی آمریکا نمی تواند مدت زمان زیادی را برای جنگ با چین معطل کند.
ایران شهر خورشید
💠 امـام صـادق عـلـیـهالسلام:
خـانـهای که در آن قـرآن خوانده
نمیشود و از خدا یاد نمیگردد،
۳ گرفتاری در آن خانه به وجود
میآید: ۱- برکتش کم شده
۲- فرشتگان آن را ترک میکنند.
۳- شیاطین در آن حضور مییابند.
(مجادلات و اختلافها را شیاطین
و اجنه در خانهها ایجاد میکنند)
🌤«اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»🌤
نماز شب رابه نیت ظهور بخوانیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اینجا غزه بچه ها زود مادر میشوند
کودکان در غزه خیلی زود مسئولایتهای مادرانه را بر دوش می گیرند... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 در خیابان در حال حرکت هستی
ناگهان یک سانتافه که اطرافش را زره پوش کرده اند میرسد
اول تعجب میکنی
بعد میفهمی باید دنده عقب بگیری
و البته صدای انفجار
فیلمی از یک انتحاری داعش در عراق مربوط به سالها قبل
تصویری که هر روز در کشور همسایه ما تکرار میشد.
رحمت خدا بر مدافعان حرم و تمام کسانی که رفتند تا ایران بهشتِ این جنایات نشود....
بسم رب العشق
#قسمت چهل و سه -
😍علمـــــدارعشــــق😍#
مرتضی اینا که رفتن
دیدم گوشیم داره ویبره میره
اس مس بود
باز کردم از طرف زهرا بود
زنداداش جونم
داداشم میگه
فردا ساعت ۸ حاضرباش خانم بیایم دنبالت بریم آزمایشگاه
- چشم خواهرشوهر جان
از خواب بیدارشدم
- مامان
مامان
من کدوم مانتو و روسریم بپوشم
عزیزجون : الان میام کمکت
چی شده نرگس جان
- مامان الان میان
من چـــــــــــی بپوشم
عزیزجون: اون مانتو صورتی آستین سه ربع با شلوار دمپا مشکی
با ساق دست سفید و روسری سفید
داشتم حاضر میشدم
صدای زنگ دراومد
عزیزجون : پسرم بیاید بالا
+ ممنونم مادرجان
به نرگس خانم میگید بیان
یهو رفتم بیرون
باخجالت گفتم من حاضرم
قرار بود زهرا و همسرشم باما بیان
آزمایش دادیم
گفتن فردا جواب حاضره
قرارشد مرتضی بره جواب بگیره اگه مشکلی نبود با بچه ها بیان دنبالم بریم برای خرید حلقه
خیلی استرس داشتم
گوشی گرفته بودم دستم بهش زل زده بودم
شماره زهرا نمایان شد .
- جانم زهرا
√ حاضرباش میایم دنبالت
- باشه
وارد پاساژ شدیم
زهراگفت : علی جان من اینجا یه لباس دیدم بریم اون ببین
بعد رو به ما گفت شماهم برید حلقه بخرید
با مرتضی آروم و خجول به حلقه ها نگاه میکردیم
+ نرگس خانم
اگه از حلقه ای خوشتون اومد
حتما بگید
- بریم داخل
دوتا رینگ ساده سفیدانتخاب کردیم
داشتم از مغازه میومدم بیرون
که مرتضی صدام کرد
+ نرگس خانم
یه لحظه بیا
این انگشتر زمرد ببین
انگشتر گرفت سمتم
قشنگه خانم ؟
- بله قشنگه
+ مبارکت باشه
-آخه این خیلی گرون آقای کرمی
+نرگس خانم دیگه از بعد شما سادات منی منم همسرت بانوجان
دیگه اون طوری صدام نکن
-چشم اما این گرونه 😥😥😥🙈🙈
+ نه نیست مبارکت باشه
نویسنده بانـــــو.... ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#علمدار_عشق
🌴📚🌼📚🌴
بسم رب العشق
#قسمت چهل و چهار -
😍علمـــــدارعشـــــق😍#
چندساعت دیگه منو مرتضی محرم میشیم
قرارمون این شد که یه صیغه ای موقت محرمیت بینمون خونده بشه
تا روزجشن حجاب
خطبه عقدمون تو دانشگاه خونده بشه
همه مهمونا تو پذیرایی بودن
منم با لباس سرتاسر سفید تو اتاقم
مادر آقامرتضی که دیگه مادرجون صداش میکردم با زهرا اومدن تو اتاق
مادرجون : ماشاالله عروسم چقدر نازشده
عزیز مادر این چادر سرت کن
مرتضی بیرون منتظره
- چشم مادرجون
چادرم سر کردم
چون آقایون هم شامل دامادمون بودن تو اتاق بودن من کت وشلوارسفید پوشیده بود
دو صندلی کنار بود
یه سفره عقد روبرمون
یه طرف قرآن من گرفته بودم
یه طرفش مرتضی
عاقد واردشد
شروع کرد به خوندن خطبه عقد
منو زهرا از قبل هماهنگ کرده بودیم
زهرا بجای گل چیدن بگه عروس رفته کربلا گل بیاره
عاقد: عروس خانم
دوشیزه محترم مکرمه
خانم سیدنرگس موسوی
آیا وکیلم شما
عقدموقت به مدت ۲۵ روز
به عقد آقای مرتضی کرمی دربیاورم ؟
زهرا: عروس رفته کربلا گل بیاره
عاقد : برای باردوم آیا وکیلم عروس خانم ؟
زهرا : عروس رفته کربلا گلاب محمدی بیاره
عاقد: به سلامتی
برای بار آخر آیا وکیلم
- با استناد از حضرت صاحب الزمان و بااجازه پدر و مادرم و بزرگترا بله
عاقد : به پای هم پیر بشید
آقای مرتضی کرمی وکیلم ؟
+ بله
عاقد مبارک باشه
نویسنده : بانــــو..... ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#علمدار_عشق
🌴📚🌼📚🌴
بسم رب العشق
#قسمت چهل و پنج -
😍علمــــدارعشـــق😍#
مادرجون: پسرم انگشتر حلقه دست عروست کن
مرتضی دستمو گرفت تو دستش و حلقه تو دستم کرد
+ مبارکت باشه خانم گل
- ممنونم آقا
مبارک شماهم باشه
و تک تک بهمون تبریک گفتن و بهمون هدیه دادن
هدایا تمام شد
مرتضی آروم زیر گوشم گفت : ساداتم برو چادرتو با چادرمشکی عوض کن
بریم امامزاده حسین و مزارشهدا
- چشم
چادرم تعویض کردم
سوارماشین شدیم
دست تو دست هم وارد مزارشهدایم
باهم سرمزار چندتا شهید رفتم
- مرتضی ( برای اولین بار اسمش گفتم )
+ جانم ساداتم
- بریم سرمزار شهید ململی
+ بریم خانم گل
حدود ۱ ساعتی مزار شهدا بودیم
بعد رفتیم خونه
تو خونه پدرم اعلام کرد
بچه ها تصمیم گرفتن
عقدشون تو دانشگاه
به صورت ازدواج دانشجویی بگیرن
ساعت ۱ نصف شب بود مهمونا رفتن
همه رفته بودن
فقط خودمون بودیم
مادرجون اینا بلندشدن برن
- خیلی خسته شدی آقا
+ نه عزیزم
فردا میام دنبالت بریم دانشگاه
دوست دااااااارررررممممم
سرم انداختم پایین
+حرف من جواب نداشت
خانم گل
- منم دوست دارم
نویسنده بانــــو..... ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#علمدار_عشق
🌴💎📚💎🌴