🌷نامه شهید علی خلیلی به رهبر معظم انقلاب ۱۵ روز قبل از شهادت
نامهای از شهید خلیلی خطاب به رهبر معظم انقلاب منتشر شده است و او در این نامه نسبت به برخی اظهارات در قبال عملی که انجام داده سخن گفته است. او در نامه خود به رهبر معظم انقلاب نوشته است که :«آقاجان!به خدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابیگری دارند حرف شما را نمی فهمند؟»
🌷شهید علی خلیلی بعد از اتفاق آن شب نیمه شعبان که بر اثر پاره شدن شاهرگ گردنش به دلیل اصابت چاقو و ساعتها طول کشیدن بستری شدنش در یک بیمارستان به بستر بیماری افتاد؛ در طول این چند سال با هزینههای عجیب درمان مواجه شد به گونهای که خانواده او بخش قابل توجهی از سرمایه، خانه و وسایل زندگی خود را برای درمان او هزینه کردند.
☀️متن کامل نامه شهید علی خلیلی به شرح زیر است:
🌷سلام آقا جان!
امیدوارم حالتان خوب باشد. آنقدر خوب که دشمنان تان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمان شان حرام باشد. اگر از احوالات این سرباز کوچک تان خواستار باشید، خوبم؛دوستانم خیلی شلوغش می کنند. یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک کرده اند،شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند…من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من می ترسم از ایمان چیزی نماند.
🌷آخر شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را بگیرم. اما اینجا بعضی ها می گویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی داشت؟!!مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد!ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم، ناموس شیعه به تاراج می رفت و نیروی انتظامی خیلی دیر می رسید. شاید هم اصلا نمی رسید…یک آقای ریشوی تسبیح به دست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی!
🌷من از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟ آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.آقاجان!به خدا دردهایی که می کشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمی کند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟ مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟؟یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟
🌷رهبرم!جان من و هزاران چون من فدای غربتت. به خدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم می شود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ می نشینید.آقا جان! من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگ مان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوای مان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد... به گزارش مشرق
بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت
سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی
مثل یک مرد پَر کشیدی تا...
آسمان را به بَر کشیدی تا...
تا که باران به شهر برگردد
باز هم چشم تر کشیدی تا...
روزها رنگ شب به خود دارند
روز را تا سحر کشیدی تا...
سینهات داغدار فردا بود
«آه» را بیشتر کشیدی تا...
در همان کوچههای بیغیرت
سینهات را سپر کشیدی تا...
حرف امروز نیست جان دادن
روی دیوار در کشیدی تا...
ارث مادر رسیده است به تو
مثل یک مرد پَر کشیدی تا...
شعر از حامد حجتی
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، آیین دهمین سالگرد شهادت علی خلیلی، روز جمعه 3فروردین در قطعه 24 بهشت زهرا(س) با حضور خانوادههای 40 شهید دفاع مقدس، مدافعین حرم، مدافعین سلامت، فاجعه منا، شهدای امنیت و فاطمیون برگزار میشود.
مراسم یاد شده از ساعت 15شروع میشود و تا ساعت 17 ادامه دارد، برنامههایی از جمله مدیحهسرایی حاج عبدالرضا هلالی و محمدرضا نوشهور، قرعهکشی سفر مشهد مقدس ، غرفه کودک، پردهخوانی، خوشنویسی، اجرای گروه سرود میثاق و دیگر برنامههای فرهنگی تدارک دیده شده است.
🔰 بهخاطر همۀ لحظاتی که آسایش نداشتی استغفار کن!
🔰 شرعاً موظّفی برخی آسودگیها را برای خودت فراهم کنی
💠 #چگونه_آسودهتر_زندگی_کنیم؟ 💠
🔸 راحتطلبی یک امر غریزی است که میتواند تورم پیدا کند، سرطانی شود و انسان را به سقوط بکشاند، لذا باید راحتطلبی خودمان را کنترل کنیم.
🔸کنترل و مدیریت راحتطلبی بهمعنای از بینبردنِ همۀ راحتیها نیست، اتفاقاً ما شرعاً موظفیم برخی از راحتیها و آسودگیها را برای خودمان فراهم کنیم.
🔸 دین برای رسیدن به آسودگی و راحتیِ خوب، راهکار ارائه میکند و مهارتهای لذتبردن از زندگی را به ما یاد میدهد.
🔸 آسودهبودن و راحتیِ ممدوح، باعث میشود که انسان حتی در اوج گرفتاریها هم آرامش داشته باشد و این یکی از شاخصهای زندگی سالم است.
🔸 بسیاری از ناآرامیها برای انسان موجب گناه میشود. بعضی از ناآرامیها هم خودش گناه است و باید از آن استغفار کرد. بگو: «خدایا من بهخاطر همۀ لحظههایی که آسایش نداشتم استغفار میکنم»
🔸مهمترین فایدۀ آسودگی چیست؟ بالندگی فکر و اندیشۀ انسان است. امام صادق(ع) میفرماید: آنچه موجب فکر و اندیشۀ بالنده میشود، آسودگی و آرامش است.
👤 علیرضا پناهیان ۹۶.۷.۱
#اسلام_واقعی
💢نتیجه مهربانی به یک سگ
روزي امام حسين علیه السلام از جائي عبور ميكردند که ديدند جواني به سگي غذا مي دهد.
امام #خوشحال شدند و فرمودند:
چرا اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟
جوان عرض كرد:
#غمگين هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد. #اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او #جدا شوم.
امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودي داد ، تا #غلام را خريداري كرده و آزاد سازد.
يهودي گفت:
اين غلام را به خاطر #قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم.
امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن #بوستان و دویست دینار را به او بخشيد.
سرانجام آن مرد #یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند.
📚مناقب آل ابی طالب - ج 4 - ص 75
یاد خدا ۲۸.mp3
10.44M
مجموعه #یاد_خدا ۲۸
#استاد_شجاعی | #استاد_پناهیان
√ لذّتی که عرفا و اولیاء خدا از خدا میبرند، حسرت برانگیزه!
آیا من هم توان رسیدن به چنین سطح لذّتی را دارم؟
لاالهالاالله۹.mp3
12.91M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_پناهیان
✘ عشق اهل بیت علیهمالسلام نمیتونه ما رو به باطن سالم انسانی برسونه ، مگر در یک حالت!
(خودمونو با عشق به اهل بیت علیهمالسلام گول نزنیم!)
منبع : جلسه ۱۰ از مبحث فکر و ذکر ۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓شما آخوندا کی ایران رو ول می کنین ایران مارو نابود کردین، از بین رفت کشور ما از دست شما....
✅ میشه بفرمایید اون موقع که داعش نقشه تصرف تهران رو داشت شما کجای ایران بودین، ما کلی شهید دادیم خارج از مرزهای ایران برای حفظ ایران، در حالیکه دو قطره خون از بینی شما نیومد شما حاضر نیستین حتی یه چک بخورین واسه ایران چه برسه به ....
💠کلام ناب💠
🌟امام حسین علیه السلام میفرمایند :
💎 قویترین فرد در ایجاد ارتباط کسی است که با کسی که از او
بریده، رابطه برقرار کند.
📚 بحارالانوار، ج78، ص 121.
🌟علامه طباطبایی از قول استادش آقای قاضی:
💎«تمام فیوضات به دست امام حسین (عليهالسلام) میباشد و پیشکارش(حضرت) ابوالفضل(عليهالسلام) است» .
#حضرت_اباالفضل-العباس
هم چهره عباس زيبا بود، هم اخلاق و روحيّاتش. ظاهر و باطن عباس نوراني بود و چشمگير و پرجاذبه. ظاهرش هم آيينه باطنش بود. سيماي پر فروغ و تابنده اش او را همچون ماه، درخشان نشان ميداد و در ميان بني هاشم، كه همه ستارگانِ كمال و جمال بودند، اباالفضل همچون ماه بود؛ از اين رو او را «قمر بني هاشم» ميگفتند.
در ترسيم سيماي او، تنها نبايد به اندام قوي و قامت رشيد و ابروان كشيده و صورت همچون ماهش بسنده كرد؛ فضيلتهاي او نيز، كه درخشان بود، جزئي از سيماي اباالفضل را تشكيل ميداد. از سويي نيروي تقوا، ديانت و تعهّدش بسيار بود و از سويي هم از قهرمانان بزرگ اسلام به شمار مي آمد. زيبايي صورت و سيرت را يكجا داشت. قامتي رشيد و بر افراشته، عضلاتي قوي و بازواني ستبر وتوانا و چهره اي نمكين و دوست داشتني داشت. هم وجيه بود، هم مليح. آنچه خوبان همه داشتند، او به تنهايي داشت.
وقتي سوار بر اسب ميشد، به خاطر قامت كشيده اش پاهايش به زمين ميرسيد و چون پاي در ركاب اسب مينهاد، زانوانش به گوشهاي اسب ميرسيد. شجاعت و سلحشوري را از پدر به ارث برده بود و در كرامت و بزرگواري و عزّت نفس و جاذبه سيما و رفتار، يادگاري از همه عظمتها و جاذبه هاي بني هاشم بود. بر پيشاني اش علامت سجود نمايان بود و از تهجّد و عبادت و خضوع و خاكساري در برابر «اللّه» حكايت ميكرد. مبارزي بود خدا دوست و سلحشوري آشنا با راز و نيازهاي شبانه.
قلبش محكم و استوار بود همچون پاره آهن. فكرش روشن و عقيده اش استوار و ايمانش ريشه دار بود. توحيد و محبّت خدا در عمق جانش ريشه داشت. عبادت و خداپرستي او آن چنان بود كه به تعبير شيخ صدوق: نشان سجود در پيشاني و سيماي او ديده ميشد.(23)
ايمان و بصيرت و وفاي عباس، آن چنان مشهور و زبانزد بود كه امامان شيعه پيوسته از آن ياد ميكردند و او را به عنوان يك انسان والا و الگو مي ستودند. امام سجاد(ع) روزي به چهره «عبيدالله» فرزند حضرت اباالفضل(ع) نگاه كرد و گريست. آنگاه با ياد كردي از صحنه نبرد اُحد و صحنه كربلا از عموي پيامبر (حمزه سيدالشهدا) و عموي خودش (عباس بن علي) چنين ياد كرد:
« هيچ روزي براي پيامبر خدا سختتر از روز «اُحد» نگذشت. در آن روز، عمويش حضرت حمزه كه شير دلاور خدا و رسول بود به شهادت رسيد. بر حسين بن علي(ع) هم روزي سختتر از عاشورا نگذشت كه در محاصره سي هزار سپاه دشمن قرار گرفته بود و آنان ميپنداشتند كه با كشتن فرزند رسول خدا به خداوند نزديك ميشوند و سرانجام، بي آنكه به نصايح و خيرخواهي هاي سيدالشهدا گوش دهند، او را به شهادت رساندند.»
آنگاه در يادآوري فداكاري و عظمت روحي عباس(ع) فرمود:
«خداوند،عمويم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ايثار و فداكاري كرد و از جان خود گذشت، چنان فداكاري كرد كه دو دستش قلم شد. خداوند نيز به او همانند جعفربن ابيطالب در مقابل آن دو دستِ قطع شده دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرواز ميكند.عباس نزد خداوند، مقام و منزلتي دارد بس بزرگ، كه همه شهيدان در قيامت به مقام والاي او غبطه ميخورند و رشك ميبرند.»
آن ايثار و جانبازي عظيم اباالفضل، پيوسته الهام بخش فداكاريهاي بزرگ در راه عقيده و دين بوده است و جانبازان بسياري اگر دستي در راه دوست فدا كرده اند، خود را رهپوي آن الگوي فداكاري ميدانند و اسوه ايثارشان جعفر طيّار و عباس بن علي بوده است:
چون اقتدا به جعفر طيّار كرده ايم
پرواز ماست با پرِ جان در فضاي دوست
در پيروي ز خطّ علمدار كربلاست
دستي كه داده ايم به راه رضاي دوست
بصيرت و شناخت عميق و پايبندي استوار به حق و ولايت و راه خدا از ويژگي هاي آن حضرت بود. در ستايشي كه امام صادق(ع) از او كرده است بر اين اوصاف او انگشت نهاده و به عنوان ارزشهاي متبلور در وجود عبّاس، ياد كرده است:
«كان عمُّنا العبّاسُ نافذ البصيره صُلب الايمانِ، جاهد مع ابيعبدالله(ع) وابْلي’ بلاءاً حسناً ومضي شهيداً؛
عموي ما عباس، داراي بصيرتي نافذ و ايماني استوار بود، همراه اباعبدالله جهاد كرد و آزمايش خوبي داد و به شهادت رسيد».
و در يكي از زيارتنامه هاي آن حضرت نيز بر اين «بصيرت» و اقتدا به شايستگان اشاره شده است «شهادت ميدهم كه تو با بصيرت در كار و راه خويش رفتي و شهيد شدي و به صالحان اقتدا كردي».
بصيرت و بينش نافذ و قوي كه امام در وصف او به كار برده است، سندي افتخار آفرين براي اوست. اين ويژگيهاي والاست كه سيماي عباس بن علي را درخشان و جاودان ساخته است. وي تنها به عنوان يك قهرمانِ رشيد و علمدارِ شجاع مطرح نبود، فضايل علمي و تقوايي او و سطح رفيع دانش او كه از خردسالي از سرچشمه علوم الهي سيراب و اشباع شده بود، نيز درخور توجّه است. تعبير «زُقّ العِلْم زقّاً» كه در برخي نقلها آمده است، اشاره به اين حقيقت دارد كه تغذيه علمي او از همان كودكي بوده است.
@rooshanfekr
💠حكمت صلوات💠
صلوات: تنها دعايي هست كه حتما مستجاب مي شود.
صلوات : بهترين هديه از طرف خداوند براي انسان است.
صلوات : تحفهاي از بهشت است.
صلوات : روح را جلا ميدهد.
صلوات : عطري است كه دهان انسان را خوشبو ميكند.
صلوات : نوري در بهشت است.
صلوات : نور پل صراط است.
صلوات : شفيع انسان است.
صلوات : ذكر الهي است.
صلوات : موجب كمال نماز ميشود.
صلوات : موجب كمال دعا و استجابت آن ميشود.
صلوات : موجب تقرب انسان است.
صلوات : رمز ديدن پيامبر در خواب است.
صلوات : سپري در مقابل آتش جهنم است.
صلوات : انيس انسان در عالم برزخ و قيامت است.
صلوات : جواز عبور انسان به بهشت است.
صلوات : انسان را در سه عالم بيمه ميكند.
صلوات : از جانب خداوند رحمت است و از سو فرشتگان پاك كردن گناهان و از طرف مردم دعا است.
صلوات : برترين عمل در روز قيامت است.
صلوات : سنگينترين چيزي است كه در قيامت بر ميزان عرضه ميشود.
صلوات : محبوبترين عمل است.
صلوات : آتش جهنم را خاموش ميكند.
صلوات : فقر و نفاق را از بين ميبرد.
صلوات : زينت نماز است.
صلوات : بهترين داروي معنوي است.
صلوات : گناهان را از بين ميبرد.
کپی کردنش عشق میخواد👇
⚘ 💠 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. 💠
میدونی اگه کپی کنین چند هزار تا صلوات فرستاد میشه؟
💠بخشنده و بزرگوار💠
1 - روزى يك اعرابى نزد امام حسين علیه السلام آمد و عرض كرد: اى فرزند رسول خداصلىاللهعليهوآله من پرداخت ديه اى كامل را ضمانت كرده ام امّا از اداى آن ناتوانم. با خود گفتم كه از بزرگوارترين مردم، آن را تقاضا میكنم و از خاندان رسول اللَّه كسى را بزرگوارتر و بخشنده تر نيافتم.
پس امام حسين به وى فرمود: "اى برادر عرب از تو سه پرسش مىكنم اگر يكى از آنها را پاسخ گفتى ثلث آن ديه را به تو میدهم و اگر دو پرسش را جواب دادى دو ثلث آن را به تو مىپردازم و اگر هر سه پرسش را پاسخ گفتى تمام مالى را كه مىخواهى به تو مىدهم".
اعرابى عرض كرد: آيا كسى مانند تو كه اهل علم و شرف است از چون منى مىخواهد بپرسد؟
حضرت فرمود: "آرى. از جدّم رسول خدا صلىاللهعليهوآله شنيدم كه مىفرمود.معروف به اندازه معرفت است".
اعرابى عرض كرد: آنچه مىخواهى بپرس اگر پاسخ دادم (كه هيچ) و گرنه جواب آنها را از تو فرا خواهم گرفت. و لا قوة الا باللَّه.
امام عليه السلام پرسيد: "برترين اعمال چيست؟"
اعرابى گفت: ايمان به خدا.
حضرت سؤال كرد: "راه رهايى از نيستى و نابودى چيست؟"
اعراى گفت: اعتماد به خداوند.
امام حسين پرسيد: "زينت دهنده انسان چيست؟"
اعرابى گفت: علم همراه با حلم.
امام پرسيد: "اگر اين نشد؟"
اعرابى گفت: مال همراه با مروّت.
حضرت پرسيد: "اگر اين نشد؟"
اعرابى گفت: "فقر همراه با صبر".
حضرت پرسيد: "اگر اين نشد؟"
اعرابى گفت: در اين صورت صاعقهاى از آسمان بر او فرود آيد و بسوزاندش كه او سزاوار آن است.
آنحضرت براى ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار را میخواند: - چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش
آنگاه امام حسين عليه السلام خنديد و كيسه اى كه در آن هزار دينار بود، به او داد و انگشترى خود را كه نگين آن به دويست درهم مىارزيد، بدو بخشيد و فرمود: "اى اعرابى اين طلا را به طلبكارانت بده و انگشترى رابه مصرف خود برسان."
اعرابى تمام آنها را گرفت و گفت: "خدا داناتر است كه رسالتش را در كجا نهد."
منبع : اعیان الشيعه . سید محسن امین . ص ۲۹ _۴۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان شیطان و فرد جنایتکار
دکتر انوشه
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
عاقبت تملّق
کریمخان زند پس از آنکه به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش بهعنوان سرسلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.
روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریمخان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباسهای فاخر به او بپوشانند.
چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد.
با دیدن قدرت و منزلت برادرزادهاش بادی به غبغب انداخت و گفت:
کریمخان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (علیهالسلام) جامی از آب کوثر به او میداد.
کریمخان اخمهایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونتآمیز را جویا شدند.
کریمخان گفت:
من پدر خود را میشناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی باشد. این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی بهصورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمیرسد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═