شهیدی که آرزوی شهادت حسینی در سر داشت
آرزو دارم همچون امام شهیدم با بدنی خونین و جسمی پاره پاره کشته شوم.
مهدی فائضی آرانی سال1344 در خانواده ای متدین و مذهبی در شهرستان کاشان متولدشد و از همان ابتدا روح خویش را با شرکت در جلسات دعا و ذکر خدا ، تلاوت قرآن و زیارت عاشورا و زیارت مسجد مقدس جمکران در شب های جمعه صیقلزده ، بیش از پیش خود را برای مسئولیتهای بزرگ در آیندهای نزدیک آماده می ساخت.
مهدی دوران ابتدایی و راهنمایی را به زودی سپری نمود و در حالی پای به دبیرستان امام خمینی (ره) گذاشت که مقارن با اوج انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بود و او نیز با حضور در راهپیمایی ها و تکثیر و توزیع پیام های امام ، نقش خودرا در بهثمر رساندن انقلاب ، به نحو احسن ایفا می کرد .
با پیروزی انقلاب اسلامی و حضور منافقین در خطه کردستان و توطئه های دشمنان ، مهدی تصمیم گرفت برای دفع شرارت دشمنان اسلام و خلق مسلمان به کردستان هجرت نماید ، اما با وجود سن کم و روحیه ای بالا ، نتوانست رضایت والدین را جلب کند . لذا مهدی از هفتم تا دهم محرم سال 1359 ، به مدت سه شبانه روز اعتصاب غذا کرده ، خود را در اتاقش زندانی کرد .
شوق مهدی آنقدر بود که اعزام به غرب کشور را بر هر چیز ترجیح می داد وبالاخره با رضایت والدین خویش به کردستان عزیمت کرد ، در حالی که پانزده سال بیشتر نداشت.
در همین مورد او در وصیت نامه اش چنین اشاره می کند : «خداوندا ، مدّتی استدر این بیابانها و در کوههای غرب و جنوب کشور ، دنبال لقای تو می گردم و بهعشق تو و به عشق زیارت مرقد امام حسین علیه السلام ایستاده ام و... »
مهدی که حقیقتا مخلص و مطیع محض امام و مقتدای خویش بود ، می گفت :«نگذارید این خونهایی که در راه اسلام ریخته شده است ، پایمال شود» و همواره تأکید می ورزید : «راه امام بزرگوار را که راه ائمه و انبیای الهی است ، ادامه دهید » واین چنین بود که مهدی ، زمانی که از کلاس دوم دبیرستان عازم کردستان شد تا زمان شهادتش در سال 1365 ، مجموعا شش سال به طور مداوم (از سال 1359 تا لحظه شهادت) در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضوری فعال داشت .
تجربیات و حماسه های مهدی فائضی آرانی در کردستان ، آن هم در بحرانی ترین شرایط منطقه که انسان درحال حاضر نمی تواند حتی تصور آن روزهای باروت و خون در جاده ها و کوههای سر به فلک کشیده غرب را پیش چشم خود مجسم نماید ، باعث شد تا شخصیت مهدی بیش از پیش ساخته شود و متعاقب آن همراه با عدهای از همرزمانش ، عازم کربلای خوزستان شد .لیاقت ، درایت و شجاعت مهدی باعث شد با وجود سن کم ، یکی از مسئولان واحد اطلاعات لشکر امام حسین علیه السلام شود . این مسئولیت خطیر موجب شده بود.
مهدی فائضی آرانی در کلیه عملیاتهای رزمندگان اسلام حضوری مستمر و فعال داشته باشد .وی بارها مجروح شد ؛ اما هیچگاه از پای ننشست. مهدی فائضی آرانی سرانجام در تاریخ 7/11/65 در عملیات کربلای 5 از سرزمین شلمچهبه سوی آسمانها عروج کرد .
فرازی از وصیتنامه شهید مهدی فائضی
«خداوندا ، مدتی است در این بیابانها و در کوههای غرب و جنوب کشور دنبال لقای تو می گردم و به عشق تو و به عشق زیارت مرقد امام حسین علیه السلام ایستاده ام و ...»
«تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفس ، اسلام را یاری و امام عزیز را حمایت کنید و سراپا گوش به فرمان او باشید و قوه اطاعت را در خود قوی گردانید و از تفرقه بین خودتان بپرهیزید . »
«آرزو دارم همچون امام شهیدم حسین بن علی علیه السلام با بدنی خونین و جسمی پاره پاره کشته شوم و آنچنان از موج آتش گلوله های دشمن ، چهره ام سوخته و سیاه شود تا در آن دنیا در مقابل دوستان شهیدم ، روسفید باشم . »
والسّلام
مهدی فائضی
روحش شاد و یادش گرامی