صفت اول : حسد
حسد ومفاسد آن
و آن عبارت است از : تمنای زوال نعمتی از برادر مسلم خود ، از نعمتهائی که صلاح او باشد .
و اگر تمنای زوال نعمت از او نکند ، بلکه مثل آن را از برای خود خواهد ، آن را «غبطه» و «منافسه» خوانند .
و اگر زوال چیزی را از کسی خواهد ، که صلاح او نباشد آن را غیرت گویند .
و ضد حسد ، نصیحت است . و آن عبارت است از : خواستن نعمتی که صلاح برادرمسلم باشد ، از برای او . و چون هر کسی نمی تواند بفهمد که این نعمت صلاح است یافساد ، و بسا چیزهائی که در نظر ظاهر ، کسی آن را صلاح پندارد و در حقیقت وبال وفساد بر صاحب خود باشد ، پس شرط نصیحت و دوستی آن را صلاح پندارد و درحقیقت وبال و فساد بر صاحب خود باشد .
پس شرط نصیحت و دوستی آن است که : در اموری که صلاح و فساد آن مشتبه است ، خواستن و نخواستن آن از برای برادر دینی مشروط به صلاح و فساد باشد ، یعنی چنان خواهد که : اگر فی الواقع صلاح اوست باقی باشد . و اگر باعث فساد است ، زایل شود .
و معیار در نصیحت ، آن است که : آنچه را از برای خود خواهی از برای برادر خود نیز خواهی . و آنچه را که از برای خود مکروه داشته باشی ، از برای او نیز مکروه داشته باشی .
و معیار در حسد ، آن است که : آنچه را از برای خود نخواهی از برای او خواهی . وآنچه را از برای خود خواهی ، از برای او نخواهی .
و مخفی نماند که : حسد ، اشد امراض نفسانیه ، و دشوارترین همه ، و بدترین رذایل ، وخبیث ترین آنهاست .
عقبه زین صعب تر در راه نیست ای خنک آن کس حسد همراه نیست صاحب خود را به عذاب دنیا گرفتار ، و به عقاب عقبی مبتلا می سازد ، زیرا که : حسوددر دنیا لحظه ای از حزن و الم و غصه و غم خالی نیست . چون که او هر نعمتی که ازکسی دید متالم می شود . و چون نعمت خدا نسبت به بندگان خود بی نهایت است ، وهرگز منقطع نمی شود ، پس حسود بیچاره ، پیوسته محزون و غمناک است . و اصلا به محسود ضرری نمی رسد ، بلکه ثواب و حسنات او زیاد می شود . و درجات او بلندمی گردد . و به جهت غیبتی که حسود از او می کند و سخنی که نباید ، در حق او می گوید ، وزر و وبال محسود را بر دوش خود می گیرد . و اعمال صالحه خود را به دیوان اعمال او نقل می نماید . و با وجود همه اینها چنانچه حسود به دقت تامل کند ، می فهمد که : اودر مقام عناد و ضدیت با رب الارباب است ، زیرا که : هر که را نعمتی و کمالی است از «رشحات» [1] فیض واجب الوجود ، و مقتضای حکمت شامله ، و مصلحت کامله او است .
پس مشیت و اراده او چنین اقتضا فرموده است که : آن نعمت از برای آن بنده حاصل باشد . ولی این حسود مسکین ، زوال آن را می خواهد . و این نیست مگر نقیض مقدرات الهی را خواستن . و اراده خلاف مراد خدا را کردن ، بلکه حسود ، طالب نقص است بر خداوند - سبحانه - . یا خدا را - العیاذ بالله - جاهل می داند ، زیرا که : اگر آن محسود را قابل و لایق آن نعمت می داند و با وجود این ، زوال آن را از خدا می طلبد ، این نقص بر خداست ، که کسی را که سزاوار نعمتی باشد منع نماید . و اگر او را لایق نمی داند ، پس خود را داناتر از خدا می داند به مصالح و مفاسد . و این هر دو کفر است .
و چون شکی نیست که : آنچه خدا می کند محض خیر و مصلحت ، و خالی از جمیع شرور و مفاسد است . پس حاسد فی الحقیقه دشمن خیر ، و طالب شر و فساد است . پس او شریر و مفسد است . و از این ها معلوم می شود سر آنچه مذکور شد ، که : حسد ، بدترین رذایل ، و حاسد ، شریرترین مردمان است . و چه خباثت از این بالاتر که : کسی متالم باشد از راحت بنده ای از بندگان خدا ، که هیچ ضرری به او نداشته باشد . و از این جهت آیات و اخبار بی نهایت در مذمت این صفت وارد شده است . چنان که خدای - تعالی - درمذمت قومی می فرماید :
«ام یحسدون الناس علی ما آتیهم الله من فضله»
یعنی : «آیا حسد می کنند مردمان را بر آنچه خدای - تعالی - از فضل خود بر ایشان عطا فرموده ؟ » . [2]
از حضرت پیغمبر - صلی الله علیه و آله - مروی است که : «حسد ، می خورد اعمال حسنه را ، همچنان که آتش هیزم را می خورد» . [3]
و از آن حضرت منقول است که : «پروردگار عالم به موسی بن عمران - علیه السلام - وحی فرمود که : حسد مبر به مردم بر آنچه از فضل من به ایشان رسیده است . وچشمهای خود را بر آن مینداز . و دل خود را همراه او مکن . به درستی که : کسی که حسد دارد خشمناک بر نعمتهای من است . و برابری می کند قسمتهائی را که من میان بندگان خود تقسیم کرده ام . و هر که چنین باشد من از او نیستم و او از من نیست» . [4]
و نیز از آن بزرگوار منقول است که : «ترسناک ترین چیزی که از آن بر امت خودمی ترسم این است . که : مال ایشان زیاد شود ، پس بر یکدیگر حسد بورزند و یکدیگر رابه قتل رسانند» . [5]
و نیز فرمود : «به درستی که از برای نعمتهای خدا ، دشمنانی هست . عرض شد :
کیان اند ؟ فرمود : کسانی که حسد می برند مردم را بر آنچه از فضل خدا به ای
شان رسیده» . [6]
و در بعضی از احادیث قدسیه وارد شده است که : «خدا فرمود که : حاسد ، دشمن نعمت من ، و خشمناک از برای قضای من است . و راضی به قسمتی که در میان بندگانم کرده ام نیست» . [7]
و از حضرت ابی عبد الله - علیه السلام - مروی است که : «آفت دین ، حسد و عجیب وفخر است» . [8]
و نیز از آن جناب مروی است که : «حاسد ضرر به نفس خود می رساند پیش از آنکه ضرری به محسود برسد ، مانند ابلیس ، که به واسطه حسد ، از برای خود لعنت را حاصل کرد و از برای آدم برگزیدگی و هدایت و بلندی و ارتفاع به محل حقایق عهد و اصطفارا . پس محسود باش و حاسد مباش . به درستی که ترازوی حاسد ، همیشه سبک است ، به واسطه ترازوی محسود . یعنی اعمال حسنه حاسد به ترازوی اعمال محسود گذارده می شود . و روزی هر کسی قسمت شده است . پس چه نفعی می رساند حسد به حاسد ؟ وچه ضرر می رساند به محسود ؟ و اصل حسد ، از کوری دل ، و انکار فضل خداست . واین ، دو بال اند از برای کفر . و فرزند آدم به واسطه حسد در حسرت ابدی افتاد و به هلاکتی رسید که هرگز نجاتی از برای او نیست» . [9]
و از کلام بعضی از حکماست که : «حسد ، جراحتی است که بهبود از برای آن نیست» . [10]
و یکی از بزرگان دین گفته است که : «حاسد را از مجالس و مجامع عاید نمی شودمگر مذمت و ذلت . و از ملائکه به او نمی رسد مگر بغض و لعنت . و از خلق نفعی نمی برد مگر غم و محنت . و در وقت مردن نمی بیند مگر هول و شدت . و در قیامت چیزی به او نمی رسد مگر عذاب و فضیحت» . [11]
حسود سود نمی برد
و بدان که صاحب این صفت ، همیشه خوار و بی مقدار است .
و از این جهت است که : حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرموده است که :
«الحسود لا یسود»
یعنی : «صاحب حسد ، خداوند شرف و بزرگی نمی گردد» . [12]
و حسود پیوسته به غصه و الم گرفتار است .
و از این جهت است که سید انس و جان فرموده :
«اقل الناس لذة ، الحسود»
یعنی :
«کمترین مردمان از حیث لذت ، حسود است» . [13]
چون که : مذاق طبعش همیشه از تلخی حسد متغیر است .
و بر طبق این کلام است آنچه حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - فرموده اند :
«الحسود مغموم»
یعنی : «حسد ، آدمی را به غم و اندوه مبتلا می سازد» . [14]
خلاصه آنکه : صفت حسد ، موجب عذاب و نکال اخروی ، و مایه اندوه و ملال دنیوی است . و آدمی را صفتی از این ناپسندتر ، و دل بیچاره را مرضی از این کشنده ترنیست . و اخبار و آثار در مذمت آن بی شمار وارد شده است . و آنچه مذکور شد ازبرای قابل هدایت کافی است . و این همه در صورتی است که غرض او از زوال نعمت ازمحسود امر دینی نباشد . اما هرگاه غرض ، دینداری باشد داخل حسد نیست . و بر آن ضرری مترتب نمی باشد ، مثل اینکه : هر گاه نعمتی یا دولتی یا منصبی و عزتی ، به کافری یا فاجر معصیت کاری برسد و او به دست آویزی آن ، فتنه برپا ، یا اذیت بندگان خدانماید . یا در میان مردم افساد کند . یا مرتکب معصیتی گردد و به این سبب کسی طالب زوال نعمت از او باشد و عزت او را مکروه داشته باشد ، ضرر ندارد ، و داخل حسدنیست . و بر آن معصیتی مترتب نمی گردد .
و مخفی نماند که : - همچنان که اشاره به آن شد - حسد آن است که : کسی طالب زوال نعمتی از برادر دینی خود باشد . و اگر زوال آن را نخواهد و لیکن مثل آن را ازبرای خود خواهد این منافسه و غبطه است . و بر آن مذمتی نیست ، بلکه آن در امورپسندیده است .
و این است مراد ، از آنچه از حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - مروی است که :
«حسد نیکو نیست مگر بر دو کس : یکی مردی که : خدا او را مالی داده باشد و همه آن را در راه خدا صرف کند . و دیگری مردی که : خدا علمی به او کرامت فرموده باشد واو به آن عمل کند و مردم را تعلیم کند» . [15]
و سبب غبطه بردن بر شخصی ، محبت آن بر نعمتی است که از برای او حاصل است .
پس اگر آن نعمت ، امر دینی باشد ، سبب آن غبطه ، محبت خدا و محبت طاعت اوست .
و این امری است مستحسن و مرغوب . و اگر امر دنیوی باشد که مباح باشد ، سبب آن ، محبت تنعم و التذاذ در دنیاست . و این اگر چه حرام نباشد و لیکن شکی نیست که : باعث پستی مرتبه ، و بازماندن از مقامات بلند ، و منازل ارجمند است .
و از برای غبطه دو مرتبه است :
یکی آنکه : منظور آدمی ، رسیدن خود به نعمتی باشد که از برای دیگری هم حاصل است به جهت «تمشیت» [16] امر دین یا دنیای خود ، و هیچ چیز دیگر در نظر او نباشد . واین هیچ گونه ناخوشی ندارد .
دوم آنکه : علاوه بر تمشیت امر خود ، بر خود نپسندد که کمتر از آن شخص دیگر باشد . و خود را راضی به نقصان از او نکند . و این مرتبه موضع خطر و لغزش است ، زیرا که : بسا باشد رسیدن به آن نعمت ، میسر نشود . پس نفس ، میل به زوال نعمت از آن شخص می کند تا بالاتر از او نباشد . و کم کسی است که : خود را پست تر از دیگری بتوانددید و خود نتواند به مرتبه او رسید و پستی مرتبه او را میل ندا
شته باشد . و این خودصفت حسد است که اخبث صفات ، و ارذل ملکات است .
فایده : مراتب حسد
بدان که : از برای حسد چهار مرتبه است :
اول اینکه : میل نفس او به برطرف شدن نعمت دیگری باشد ، اگر چه از زوال آن ، نفعی به حاسد نرسد . و این خبیث ترین مراتب حسد است .
دوم اینکه : میل نفس او به زوال نعمت از دیگری باشد ، به جهت اینکه خود همان نعمت به دست او آید ، مثل اینکه خانه معینی ، یا زن جمیله ای را شخصی داشته ودیگری همان خانه یا همان زن را طالب باشد ، و خواهد از دست او دررود و به تصرف خودش درآید . و شکی نیست در خباثت این مرتبه و حرمت آن .
چنان که خدای - تعالی - نهی صریح از آن فرموده که :
«و لا تتمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض» .
خلاصه معنی اینکه : «آرزو مکنید چیزی را که خدا به سبب آن ، بعضی را به بعضی تفضیل داده» . [17]
سوم اینکه : میل نفس او به مثل آنچه دیگری دارد بوده باشد نه به خود آن ، اماچون از رسیدن به آن عاجز باشد میل داشته باشد که از دست او نیز دررود ، تا با یکدیگربرابر باشند . و اگر متمکن گردد که آن نعمت را از دست آن شخص بیرون کند و تلف سازد ، سعی می کند تا بیرون کند .
چهارم اینکه : مثل سیم باشد ، و لیکن اگر متمکن شود از تلف کردن نعمت آن شخص ، قوت دین و عقل او مانع او شود که سعی کند در ازاله آن نعمت . و بر نفس خود خشمناک شود از شادشدن به زوال نعمت او . و صاحب این مرتبه را امید نجات هست ، و میل نفسانی او اگر چه خوب نیست و لیکن خدا از او عفو می فرماید .
_______
١ . جمع رشحه به معنای تراوش و قطره .
٢ . نساء ، (سوره ۴) آیه ۵۴ .
٣ . بحار الانوار ، ج ٧٣ ، ص ٢۵٧ ، ح ٣٠ .
۴ . کافی ، ج ٢ ، ص ٣٠٧ ، ح ۶ .
۵ . محجة البیضاء ، ج ۵ ، ص ٣٢۶ . و احیاء العلوم ، ج ٣ ، ص ١۶٣ .
۶ . بحار الانوار ، ج ٧٣ ، ص ٢۵۶ ، ح ٢۶ (با اندک تفاوتی) .
٧ . محجة البیضاء ، ج ۵ ، ص ٣٢۶ (با اندک تفاوتی) .
٨ . کافی ، ج ٢ ، ص ٣٠٧ ، ح ۵
٩ . بحار الانوار ، ج ٧٣ ، ص ٢۵۵ ، ح ٢٣ .
١٠ . محجة البیضاء ، ج ۵ ، ص ٣٣٠ .
١١ . محجة البیضاء ، ج ۵ ، ص ٣٣٠ .
١٢ . غرر الحکم ، چاپ دانشگاه ، ج ١ ، ص ٢۵۵ .
١٣ . بحار الانوار ، ج ٧٣ ، ص ٢۵٠ ، ح ٨ .
١۴ . بحار الانوار ، ج ٧٣ ، ص ٢۵۶ ، ح ٢٩
١۵ . احیاء العلوم ، ج ٣ ، ص ١۶۶ . و محجة البیضاء ، ج ۵ ، ص ٣٣٢ .
١۶ . به راه انداختن
١٧ . نساء ، (سوره ۴) ، آیه ٣٢ .
ارسال شده توسط نرم افزار معراج السعادة
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹بسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ🌹
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹
#عــندربـهمیــرزقون
#شادیروحشهداصلوات
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼در آستانهی #میلاد_پیامبر_اکرم(ص) و #میلاد_امام_جعفر_صادق(ع) ضریح مطهر حضرت سیدالشهداء علیه السلام گلآرایی شد.
🌹 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌹
🌺🌷🌹
نسخه درمانی .mp3
3M
#تلنگری | #استاد_شجاعی
✘ چجوری آدم میتونه به این قدرت برسه که؛
با همه مهربون باشه،
ولی محتاج و وابستهی محبّت کسی نباشه؟
#فقر_روح
─┅════༅🍃🌼🍃༅════┅─
🌍◁البته هر چقدر دشمنان شیعه و اهل سنت با نقشههای شوم خود در پی تفرقهافکنی باشند، باز وجدانهای بیدار جهان نمیتواند جنایاتهای هولناکی را که عربستان سعودی در یمن مرتکب شد، فراموش کنند.
🌤کشتار هزاران زائر خانه خدا در سال 94، ورق دیگری نیز بر این رسوایی است اما آنچه در این میان موجب غرور و افتخار است،
🌀 حرکت حدود بیست و پنج میلیونی زائران اربعین حسینی است که از سراسر دنیا در همایشی وحدتآفرین شرکت کردند که خود جلوهای از انسجام و وحدت مسلمانان در این برهه زمان بوده است.
اللّهــمَّعَجِّـــلْلِوَلِیِّک الفَــرَج
پـــــــایــــــان
─═════༅𖣔1⃣9⃣𖣔༅═══┅─
─┅════༅🍃🌼🍃༅════┅─
🌐◁با نگاهی به تاریخ جریانهای تفرقهافکن میان دو مذهب شیعه و سنی که از صدر اسلام شروع شده و هماکنون توسط کشورهای استعمارگر و استکباری انجام میشود
☄️ دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامی، در پروژههای کوتاهمدت و بلندمدت، به طراحی عملیاتهای براندازی و گاه «نفوذ» میپردازند تا از اقتدار ایران و تاثیر آن بر دیگر کشورها بکاهند.
🗯 پیدایش گروههای تکفیری و داعش، از جمله این حربهها میباشد که برنامهریزی قبلی و همکاری برخی از کشورهای عربی به ظاهر مسلمان و خائنی همچون عربستان و قطر شروع شده است
💡 تا به نام اسلام تیشه به ریشه وحدت مسلمانان بزنند و با رعب و وحشت در سراسر جهان، اهداف شوم غیرانسانی استعمار و استکبار را تامین کنند.
─┅════༅🍃🌼🍃༅════┅─
🌍◁متاسفانه دشمن با در اختیار داشتن امپراطوری رسانه و با تبلیغات وسیع و با خرج بودجههای بسیار زیاد بر طبل اختلافات قومی و قبیلهای مخصوصا جریان شیعه و سنی میکوبد
🌤 از بد واقعه بعضی از مسلمانان نیز در دام نیرنگ آنها گرفتار شده و به این اختلافات دامن زده و تیشه به ریشه اسلام میزنند
🌀 و از طرفی دشمن با ایجاد فرقههای افراطی به هر چه شعلهورتر شدن این اختلافات کمک میکنند.
🗯 دشمنان دنیای اسلام متاسفانه در این زمینه و مخصوصا در جهت رسیدن به هدف مهم «اسلامهراسی» به موفقیت دست پیدا کردهاند
💡که ناامنی در عراق و سوریه و یمن و جنگهای نیابتی در این کشور، نمونه بارز این اهداف شوم دشمنان است.
─═════༅𖣔1⃣1⃣𖣔༅═══┅─
─┅════༅🍃🌼🍃༅════┅─
🌍◁انقلاب اسلامی را باید حرکتی خودجوش و مردمی با گرایش استکبارستیزی دانست که در راستای مأموریت انبیاء و پیامبر عظیمالشأن اسلام و نیز امامت ائمه اطهار علیهم السلام پدید آمده است.
🌤 معمار بزرگ انقلاب، حضرت امام خمینی °ره° همواره حفظ وحدت را از اوجب واجبات میدانستند و در کلام و تدابیر خود، امت اسلامی را به حفظ وفاق و انسجام فرا میخواندند.
🌀 از جمله تدابیر هوشمندانهای که در هدایت انقلاب اسلامی از سوی ایشان به عمل آمد و به آیندهنگری در حفظ انقلاب کمک میکند، نامگذاری هفته وحدت میباشد.
🗯 با این ابتکار حضرت امام °ره°، مانع از ایجاد تشتت و تفرقه میان شیعه و سنی و موجب خنثیسازی توطئههای دشمنان اسلام شدند
─═════༅𖣔1⃣3⃣𖣔༅═══┅─
─┅════༅🍃🌼🍃༅════┅─
🌐◁شاید بتوان گفت که پیدایش گروههای تکفیری و داعش، از جمله دغدغههایی بود که ایشان در دنیای اسلام آن را از قبل پیشبینی کرده بودند؛ دستهای ناپاکی که به دنبال اختلاف شیعه و سنی است.
☄️ ایشان در بیانات بسیار مهمی در این خصوص میفرمایند..سران دول اسلامی متوجه باشند اختلافاتی که در عراق، در ایران و در سایر ممالک اسلامی ایجاد میکنند، اختلافاتی است که هستی آنها را به باد میدهد.
🗯 باید با عقل و تدبیر توجه داشته باشند که میخواهند به اسم مذهب و به اسم اسلام، اسلام را از بین ببرند،
─═════༅𖣔1⃣4⃣𖣔༅═══┅─