🌷اگر نقش مردم صرفا در مقبولیت نظام (نه مشروعیت آن) به معنای زینتی دانستن رای مردم است، پس اکثر فقهای شیعه از جمله مقام معظم رهبری و همچنین امام خمینی(ره) نیز رای مردم را زینتی میدانند.🌹
محسن هاشمی در مناظره اخیر خود با حسین شریعتمداری که با عنوان «الزامات رقابت واقعی در انتخابات» در شبکه خبر برگزار شد، میگوید که تفکر مرحوم مصباح یزدی و طرفداران ایشان این است که انتخابات را زینتی میدانند. حجتالاسلام عیسی معلم، دانش پژوه دکترای گروه کلام و فلسفه دین در پاسخ به این ادعا یادداشت کوتاهی نوشته است که در ادامه میخوانید
۱. آیت الله مصباح نقش مردم در حکومت اسلامی را بسیار اساسی و حیاتی میدانند. ایشان به صراحت معتقدند که «اگر مردم موافق نباشند، حاکمیت دینی برقرار نمیشود؛ چراکه چنین حاکمیتی با قهر و غلبه تحقق نمییابد.» (حکیمانهترین حکومت، ص۳۳۹).
۲. در مستند «آن زمستان» که در مورد زندگی علامه مصباح یزدی(ره) است ایشان در مورد نقش مردم میفرمایند: «حرف خدا این است که ما زمینه را آماده کنیم، اما اینکه چه میشود، هرچه که مردم انتخاب کنند میشود... این سنت خداست که کارها با انتخاب مردم پیش برود، وگرنه میتوانست کاری کند که یزید سکته کند و امام حسین(ع) شهید نشود، ولی این کار را نکرد.» (دقیقه ۵۱ تا ۵۵ مستند)
۳. خصوصیت بارز آیت الله مصباح این است که مسائل را به صورت جامع و منسجم میدید، لذا در عین اینکه نقش مردم را حیاتی میدانند، اما مشروعیت حکومت اسلامی را مبتنی بر رای مردم نمیداند و میفرماید: «برگزاری انتخابات و مراجعه به آرای مردم، از دیدگاه عقیدتی ما هیچگاه مشروعیتآور نیست تا با منفیشدن آرای عمومی، مشروعیت نظام باطل شود، بلکه آرای مثبت و موافق مردم، عامل تحقق حاکمیت دینی است» (همان) این بیانات ایشان همان چیزی است که در قانون اساسی کشور ذیل اصل چهارم و پنجاه و ششم آمده است.
۴. مسأله آخر اینکه اگر نقش مردم صرفا در مقبولیت نظام (نه مشروعیت آن) به معنای زینتی دانستن رای مردم است، پس اکثر فقهای شیعه از جمله مقام معظم رهبری و همچنین امام خمینی(ره) نیز رای مردم را زینتی میدانند. امام خمینی(ره) میفرماید: «اصولاً آنچه باید در نظر گرفته شود، خداست نه مردم، اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنان حرفی میزنند که بر خلاف اصول قرآن است، بایستید و حرف خدا را بزنید. (صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۵۳)» و اساسا مسأله تنفیذ حکم توسط ولایت فقیه در قانون اساسی به همین معناست که رای مردم مقبولیتآور است، نه مشروعیتآور. کافی است متن تنفیذهای امام خمینی(ره) را مرور کنیم تا دیدگاه ایشان در مورد نقش مردم را متوجه شویم.
پژوهشگر علوم اجتماعی: وقتی تمام زندگی شد اقتصاد، شادی جایش را به غم میدهد
داوود طالقانی گفت: در 200 سال گذشته مردم ایران به سمت مدرنیسم آمدند و هر روز افسردگی را بیشتر از قبل یافتند و درگیر زندگی اقتصادی و کمّی شدند. در زندگی کمّی همه چیز ذیل اعداد و ارقام تعریف میشود و شادی هم یک چیز کمی میشود.👇👇
این عبارت که در فضای مجازی هم بسیار میبینیم و میشنویم آشناست که «مردم ایران شاد نیستند» یا «ایرانیان چندان شادی نمیکنند». برای بررسی این موضوعات با داوود طالقانی، پژوهشگر علوم اجتماعی و ارتباطات گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
«مردم ایران شاد نیستند»؛ کلیشهای که زیاد میشنویم
طالقانی در ابتدا گفت: عادل فردوسیپور، گزارشگر و برنامهساز حوزه فوتبال وقتی برنامه ۹۰ را میساخت جمله معروفی داشت که «مردم ایران، مردم شادی نیستند»! شبیه به این حرف چه در فضای رسانه، چه در اجتماع به اشکال مختلفی بازتولید شده و به بیان مردم میآید. از این جهت نفس این گزاره که ما انسانهایی ناشاد و ناراحت هستیم یک واقعیت اجتماعی است. اما اگر پذیرفتیم که این یک واقعیت اجتماعی است نباید ماجرای مرغ و تخممرغ را در اینجا پیاده سازیم، بلکه باید دید چه چیزی موجب شده که مردم فکر کنند که شاد نیستند.
زندگی کمّی، شاد بودن یا نبودن را ذیل اقتصاد برده است
وی افزود: یکی از مهمترینِ این زمینهسازیها برای شکلگیری این تصور، کمّی شدن زندگی است. وقتی ما کیفیت را از دست بدهیم و شادی و زندگی خوش را به سنجههای کمی بسپاریم، آن موقع میزان شادی معنای دیگری مییابد. اما اگر زندگی کیفی باشد، حزن و ناراحتی و اساساً هر شور و احساس دیگر بشر، محترم و اصیل شمرده میشوند. در زندگی کمّی، وضعیت افراد توسط شاخصههای عدد و رقمی مورد بررسی قرار میگیرند و زندگی بشر به این اعداد سپرده خواهد شد. به تعبیری این کمی شدن که سرآغاز زندگی سراسر اقتصادی و عددی افراد است، شروع به وجود آمدن برخی تلقیها درباب شادی و ناراحتی است، چرا که این دو هم ذیل اعداد قرار گرفته و انسانها شادی و غمشان را با توجه به آن تعریف میکنند.
شادی چگونه خلق میشود
این پژوهشگر در ادامه اشاره داشت: در پاسخ به این سؤال که شادی چگونه تولید میشود و مردم چگونه شاد میشوند، من دو تعریف در ذهن دارم. تعریف اول بسیار ساده، بسیط و دم دستی است که در آن شادی در اثر جابهجایی برخی هورمونها نظیر دوپامین به وجود میآید و این شادی میتواند صادق و یا کاذب باشد. به طور مثال، خوردن بستنی یا دیدن یک فیلم کمدی در سینما، موجب ایجاد شادی برای ما شده و حس خوشایندی را برایمان خلق میکند، اما از طرفی این سبک شادی که در تعریف فیزیکالیستی ما به دست آمد و از قضا جنبه کمّی هم دارد، مصرف مواد مخدر را هم شامل میشود. دقیقاً کمی کردن زندگی و شاخصهای شادی چنین عواقبی دارد که برایش مهم نیست این حالت خوشی چگونه ایجاد میشود.
شاد بودن مردم ایران مقطعی است
نویسنده کتاب سلبریتی ایرانی ادامه داد: اما در تعریف دوم، برخلاف تعریف اول، ما از یک نسبت سخن میگوییم که بین انسان و جهان پیرامون او وجود دارد و در این وضعیت بنا به اقتضای زمان و مکان احساساتی نظیر شادی برای انسان ایجاد میشود. به طور مثال، مردم ایران در بازیهای جام جهانی، با اینکه میدانستند تیم ملی دربازی اولش ۶ گل از انگلستان دریافت کرده، اما پس از پیروزی در برابر ولز به خیابانها آمدند و شادی کردند، آنها به نسبت در آن زمان احساس شادی داشته و آن را بروز دادند. نکته اساسی این است که مردم ما نسبتهای حسیشان مقطعی و کوتاه مدت است، البته در قبال برخی احساسات و تعلقات مثل توحید رابطه عقبه چند هزار ساله دارد. اما درباره اینکه چه زمان شاد باشند و چه زمان ناراحت، مقطعی و کوتاهمدتاند.
وقتی در زندگی کمّی اقتصاد شکست بخورد، مردم احساس شادی نخواهند داشت
وی افزود: حال بیایید فرض کنیم، فوتبال ایران در یک سطح بالایی قرار گرفته و جزو چند تیم برتر جهان هستیم، در چنین شرایطی، اگر ایران در یک بازی هم ببازد باز مردم ایران احساس ناراحتی دارند و این رشد را در آن مقطع ندیده و فقط شکست برایشان مطرح هست. در وضعیت حال حاضر وضعیت چنین به نظر میرسد که ایران تیماش در مسائل سیاسی، امنیتی و نظامی برنده میشود اما چون در بازی اقتصاد و فرهنگ شکستهایی داشته مردم احساس ناراحتی میکنند و این به همان زندگی اقتصادی و کمّیشده برمیگردد که شادی و خوشی در اقتصاد و اعداد و ارقام خلاصه میشود.
زندگی مدرن افسردگی و ناشادی را به ارمغان میآورد
دانشآموخته علوم اجتماعی در انتها افزود: هر چقدر جوامع مدرنتر شوند و وجه اقتصادی و اعدادی در زندگی گسترش پیدا کند، احساس ناخوشی و افسردگی هم بیشتر و بیشتر خواهد شد. برای همین در ۲۰۰ سال گذشته مردم ایران چون رو به سوی مدرنیسم آمدند هر روز افسردگی را بیشتر از قبل یافتند و درگیر زندگی اقتصادی و کمّی شدند. مدرنیته ریشههای فرهنگ را میزند و اساسا ایجاد یک بیثباتی تمامعیار خاصیت آن است. نه فقط ایران بلکه سایر کشورهایی که زندگی مدرن را تجربه کردند دچار این بیثباتی شدند. درحال حاضر باید گفت مردم ایران چگونه شاد بودن را بلد نیستند.
انسان قدیم کاملا درک کرده بود که شادی را باید در دل حزن و آسایش را باید در کنار سختی پیدا کند و به این تن داده بود. انسان وجودی تکساحتی نیست که بخواهد یا دائم به خودش سخت بگیرد و از صبح تا شب کار کند یا از آن طرف گوشهای لم بدهد و هیچ کاری نکند و سرخوش بماند، این حقیقت انسان نیست، شادی و خوشی دو امر توأمان هستند که کنار انسان قرار میگیرند، از این جهت انسان نسل جدید گمان میکند فقط شادی و سرخوشی است که باید برای او ایجاد شود، در صورتیکه چنین نبوده و اگر بخواهیم از لحاظ دینی به قضیه نگاه کنیم گاهی مقدرات ما بر سختی و دشواری است. انسان قدیم فهم کرده بود که این جهان دو روی زشت و زیبا دارد و باید با هردوی آنها کنار آمد، لذا آرامش خاطر و خوشی و شادمانی قابل توجهی نسبت به زندگی داشت. این انسان جایگاه خودش در جهان را کشف کرده بود.
این عبارت که در فضای مجازی هم بسیار میبینیم و میشنویم آشناست که «مردم ایران شاد نیستند» یا «ایرانیان چندان شادی نمیکنند». برای بررسی این موضوعات با سیدمهدی ناظمی پژوهشگر حوزه فرهنگ گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
شادی یا سرخوشی برآمده از غفلت؟
مردم بالاخص قشر جوان حس شاد بودن ندارند، این یک بازتاب از حقیقت اجتماع است یا یک تلقین برآمده از گسترش تفرد افراطی دنیای پسامدرن؟
درمورد این سؤال باید گفت دلایل متعددی وجود دارد که شاید بعضی از این دلایل چندان عمیق نباشند. در دوره پهلوی «ما» از یک سرخوشیهای غافلانه برخوردار بودیم. مقصود از «ما» آن طبقه مرفه شهری است که در رسانهها هم بازتاب فراوانی داشته و پهلوی آن را به عنوان الگوی تجدد وانمود میکرد. البته در همین شهرهای بزرگ آن زمان بسیاری از افراد زیر چرخ سرمایهداری له میشدند و در شداید بسیاری زندگی میکردند. این سرخوشی غافلانه ناشی از عدم بیتوجهی نسبت به مسائلی چون عدالت، مظلومان جهان، برادری، برابری و... بود که پس از انقلاب مورد خدشه قرار گرفت و بسیاری از مردم ما به یک آگاهی جدی در قبال خود و دیگران رسیدند.
تلذذ بی سر و ته را جای شادی معرفی میکنند
در اصل، سرخوشی غافلانه رژیم پهلوی که بنده روی این غفلت تأکید فراوان دارم، پس از انقلاب تا حد زیادی با رشد مفاهیم و ارزشهای دیگر به حاشیه رفت و برای همین پروپاگاندای رسانهای مخالفان همواره سعی کردند چنین بنمایانند که دوران پس از انقلاب تیره و تار است. مسأله بعدی که به نظرم قابل توجه است هجوم فشارهای جهانی علیه کشور و مردم ایران است که بارزترین مصادیق این فشار را میتوان تحمیل جنگ و اثرات آن و همچنین انواع و اقسام تحریمها دانست، به طور مثال در این چهل و چند سال ورزش ما که برای مردم از جذابیت بالایی برخوردار است تحت فشار و تحریمهای مختلفی قرار گرفت.
بمباران رسانهای میخواهد از ایران ویرانشهر به نمایش بگذارد
عامل سوم را باید در بحران هویتی دانست که از دهه ۷۰ پیگیری شد که با القای سیاستهای مخالف ارزشهای انقلابی در سطح جامعه گسترش یافت و کشور را به سمت غربیسازی پیش برد. این سیاستهای فرهنگی رنگ و لعاب جذابی داشت اما رفتهرفته نه تنها شادی و امید را در کشور فراهم نکرد، بلکه عکس این ماجرا را در کشور به وجود آورد. موضوع جدی بعدی، که در چندسال اخیر در پی غفلت مسئولین رشد و گسترش یافت، بمباران رسانهای بود که میخواست از ایران یک ویرانه به تصویر درآورد که در آن همه چیز از بین رفته و هیچ نکته و نقطه مثبتی در این دیار وجود ندارد. این اتفاق که حس ناخوشی و افسردگی را در بین جوانان به وجود آورد ملازمت جدی با ایده مهاجرت دارد که طریق نجات «فرار از ایران» قلمداد میکند. تا حدی ابراز ناراحتی و نارضایتی که شادکامی را در جامعه ایجاد میکند طبیعی است، اما چیزی که در دهههای اخیر برای گسترش این حس در کشورمان رخ داده شبیه به یک پروژه خارجی است.
راز شاد بودن درک چیستی وظیفهمان است
شاد بودن چگونه ایجاد میشود، چه چیزی دل مردم را در این شداید خوش میکند؟
برای شاد بودن باید بتوانیم تعریف درستی از انسان و مسئولیتها و جایگاهش در هستی داشته باشیم، و الا انسان حیوان ضاحک است و به طور عادی میخندد، اما این درصورتی است که باید فهم شود ما هدفمان چیست. سرخوشیِ لیبرال مسلکی که طبقه بخش خاصی از جامعه ترویج پیدا میکند اولا قابلیت تعمیم به کل جامعه را ندارد که بخواهیم آن را همهگیر کنیم و ثانیا با فرهنگ ایرانیِ با مغایرت داشته و برخلاف آن انگارههای غایتگرایانه و هدفمند ماست. انسان دارای دو وجه شادی و حزن است و باید توجه داشته باشد، که به چه خوشی و حزنی تن دهند و از کدام دسته اجتناب کند. این قبض و بسط از جدیترین ویژگیهای انسانهاست.
انسان قدیم فهم کرده بود که این جهان دو روی زشت و زیبا دارد
چگونه در دوران قدیم باوجود سختیهای بسیاری معیشتی شادی و دلخوشی بود اما در جامعه کنونی ما با توجه به رشد نسبی سطح معیشت اعتراض به شاد نبودن برقرار است؟
داوود طالقانی گفت: آن متفکران و روشنفکرانی که در اغتشاشات ۱۴٠۱ به نفع آشوب خیابانی در ایران بیانیه میدادند، در قبال جنایات صهیونیستها یا به کلی سکوت اختیار کردند یا اگر بخواهند حرفی بزنند ظالم و مظلوم را باهم انکار میکنند.👇👇
جاهل به تحولات بینالملل
طالقانی در ابتدا گفت: حقیقت آن است که روشنفکران ما برآوردی از نظم بینالملل ندارند. آنان معمولاً درمورد تاریخ، حاکمیت، سیاست، فرهنگ و جغرافیا نظر میدهند، اما وقتی بحث نظم بینالملل به میان میآید شاهد آن هستیم که روشنفکر ایرانی صورتبندی منطقی و واقعگرایانهای نسبت به آن روبهروی خود ندارد. به تعبیری آنان از این نظم چیزی سر در نمیآورند و در پی آن هستند تا فانتزیهای خود را درمورد موضوعات بینالمللی غالب کنند. روشنفکران ایرانی چون جنگ و جهاد را ذاتاً مذموم میدانند طبیعی است که در تحولات جنگی در منطقه هم موضعگیری غیردقیقی داشته باشند.
روشنفکران جادهصافکن استعمار هستند
وی افزود: درمورد سکوت روشنفکران در قبال غزه همچنین باید اشاره کرد که روشنفکر ایرانی دلباخته امپراطوری غرب است، به این تفصیل که چهارچوب ذهنی او مبتنی بر امپراطور لیبرال غربی است و تغییر و بهمخوردگی نظم بینالملل را نه میتواند درک کند و نه میتواند بپذیرد. دلیل دیگر سکوت روشنفکران ایرانی، این است که آنان به تعبیر «آنتونی گرامشی» ارگانیک قشر خود هستند و از منافع طبقه خودشان دفاع میکنند. مثلاً آن روشنفکری که تحصیلکرده فرانسه است، در رویدادها و برهههای خاص، رونوشت و تحلیلهایش را برای سفارت فرانسه در ایران میفرستد، یا کتب و آثارش را به روشنفکران فرانسوی تقدیم میکند و به طور کلی دلباخته «جنبش می۶۸»، «ژنرال دوگل» و «ژان پل سارتر» است. ما از این آدم نمیتوانیم توقع داشته باشیم که از فلسطین و رنجکشیدهها صحبت کند. او خودش را در تیم و گروه استعمارگران تعریف کرده و اصلاً التفاتی به استعمار شدگان ندارد. مثلاً احمد زیدآبادی، در تلویزیون حاضر میشود و خیلی صریح میگوید که ما دیگر استعمار نداریم و این پدیده در جهان پایان یافته است. این دسته از افراد اورگانیک طبقه خودشان هستند و چیزی خارج از آن، مثل بحران فلسطین برایشان بیاهمیت است. اساساً باید گفت، این طیف از روشنفکران به عنوان جادهصافکنهای استعمار عمل میکنند و راهرا برای اعمال استعمار باز میگذارند.
روشنفکرانی که در اغتشاشات ۱۴۰۱ بیانیه صادر میکردند در قبال فلسطین روزه سکوت گرفتند
او ادامه داد: نکته قابل توجه دیگر این است که غیر از قشرِ ایرانیِ روشنفکران، حتی در سایر نقاط جهان روشنفکران منتقد که در اردوگاه سوسیالیستی و مارکسیستی هستند، از این آزمون موفق بیرون نیامدند. آن متفکرین و روشنفکرانی که در اغتشاشات ۱۴٠۱ به نفع آشوب خیابانی در ایران بیانیه میدادند، امروزه یا به کلی سکوت اختیار کردند یا اگر بخواهند حرفی بزنند به شکلی هست که ظالم و مظلوم را باهم انکار کنند، مثلا هم حماس را محکوم میکنند، هم اسرائیل را. اسلاوی ژیژک یا نوام چامسکی که عمری چهره انتقادی پیشِ روی خود داشتند، وقتی از حق دولت اسرائیل درمورد کشتار مردم غزه صحبت میکنند دیگر به انتهای خود میرسند، دقیقا مثل منتقد سرمایهداری که روزی بیاید و از خودِ آن دفاع کند! علت این آشفتگی همان مسأله عدم درک و فهم دقیق از تحولات بینالملل است که در ابتدای بحث عرض شد. نظم جدید، دانش جدید تولید میکند و کسانی که نمیتوانند نظم جدید را درک کنند از پس فهم دانش آنهم عاجز خواهند بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گل آرایی حرم امام حسین به مناسبت ولادت حضرت زهرا (سلامالله علیها)
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
🍃🌻🍃🌸🍃🌻🍃
🔴 دوستداران امام زمان علیهالسلام، محبوب خداوند هستند...
🌕 رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند:
«وقتی در شب معراج خداوند متعال امامان را به من نشان داد، عرض کردم: ای پروردگار! اینان کیانند؟ خداوند فرمودند:
«هَؤُلاَءِ اَلْأَئِمَّةُ وَ هَذَا اَلْقَائِمُ مُحَلِّلٌ حَلاَلِي وَ مُحَرِّمٌ حَرَامِي وَ يَنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِي يَا مُحَمَّدُ أَحْبِبْهُ فَإِنِّي أُحِبُّهُ وَ أُحِبُّ مَنْ يُحِبُّهُ»
«اینان امامان هستند، و این یک نیز قائم عجلالله فرجه است که حلال کنندهٔ حلال من و حرام دارندهٔ حرام من است، و از دشمنان من انتقام خواهد گرفت؛ ای محمد! صلیالله علیه و آله، او را دوست بدار! که من او را دوست دارم؛ و هرکس را که او را دوست دارد نیز دوست دارم.»
🌹خدا را شکر که تو را دوست دارم امام زمانم!
📗کمالالدين، ج ۱، ص ۲۵۲
📗بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۲۴۵
🍃🌻🍃🌸🍃🌻🍃
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
🌸فاطمه باغ گلاب است خدا ميداند
🎊فاطمه گوهرناب است خدا ميداند
🌸فاطمه واژه زيباست،تعجب نكنيد
🎊كرم فاطمه درياست،تعجب نكنيد
🌸فاطمه دخترطاهاست بگو يا زهرا
🎊فاطمه روح تولاست بگو يا زهرا
🌸پیشاپیش میلاد مادر خوبیها بانوی دو
🎊عالم حضرت زهرای مرضیہ(سلامالله عليها)
🌸و روز بزرگداشت مقام
🎊مادر و زن، بر همه مادران و
🌸زنان و دختران سرزمینم مبارک باد
🌸فاطمه باغ گلاب است خدا ميداند
🎊فاطمه گوهرناب است خدا ميداند
🌸فاطمه واژه زيباست،تعجب نكنيد
🎊كرم فاطمه درياست،تعجب نكنيد
🌸فاطمه دخترطاهاست بگو يا زهرا
🎊فاطمه روح تولاست بگو يا زهرا
🌸پیشاپیش میلاد مادر خوبیها بانوی دو
🎊عالم حضرت زهرای مرضیہ(سلامالله عليها)
🌸و روز بزرگداشت مقام
🎊مادر و زن، بر همه مادران و
🌸زنان و دختران سرزمینم مبارک باد
🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌸✨ مي گويند ؛
خداوند داستان ابليس را تعريف کرد ،
تا بداني که نمي شود به عبادتت ،
به تقربت و به جايگاهت اطمينان کني!
خدا هيچ تعهدي براي آنکه
تو هماني که هستي بماني ، نداده است
شايد به همين دليل است که
سفارش شده وقتي حال خوبي داري
و مي خواهي دعا کني ،
يادت نرود عافيت و عاقبت بخيري بطلبی پس به خوب بودنت مغرور نشو
که شيطان روزي مقرّب درگاه الهي بود
🔴قدردانی تشکلهای فرهنگیان از رئیس جمهور برای اجرای طرح رتبهبندی
🔹تشکلهای فرهنگیان کشور در #نامهای با قدردانی از آیتالله رئیسی برای اجرای طرح رتبهبندی اعلام کردند که این طرح در دولت سیزدهم و با عملی شدن وعده رئیس جمهور به فرهنگیان به اجرا درآمد و سهم مناسبی از بودجه کشور نیز به این مهم، تخصیص داده شد.🙂🇮🇷✌️....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صالحین در "السلام علینا و علی عبادالله الصالحین" چه کسانی هستند؟
♨️ سند قرآنی برای خشمگین کردن دشمن!
💢 شهید سلیمانی، خطرناکتر از سپهبد سلیمانی!
#شهید_القدس
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🔻2روز دیگر تا سالگرد شهادت #شهید_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمره گرفتن روحانی از مرحوم آیت الله مجتهدی ( ره )
❗️💧براتون زیرخاکی آوردیم از خدمات سردار اصلاحات به آب و خاک میهن مربوط به ۲۳ سال پیش!
🔺همانطور که می بینید خبرگزاری دولتی ایرنا، سال ۷۹، با افتخار از انتقال آب زاینده رود به شهرهای مختلف یزد گفته است. مدیر عامل آب منطقه ای یزد آخر مصاحبه گفته صنایع هم دیگر به مشکل نخواهند خورد! همین انتقال آب در زمان اصلاح طلبان سبب اولین خشکی زاینده رود در استان اصفهان طی سال ۷۹ شد و در عوض صنایع مختلف فولادی، کاشی سازی و سرامیک سازی با آب زاینده رود در استان یزد مثل قارچ زیاد شدند!
🔺اما ۲۳ سال بیاییم جلو. سال ۱۴۰۲. دوشنبه ۱۱ دیماه، ساعت ۱۰ صبح شاخص آلودگی اردکانِ یزد ۲۴۳ شده! وضعیت بنفش! حتی شاخص آلودگی این شهر بارها بالاتر از این هم رفته و کار به جایی رسیده که حالا مردم تجمع می کنند که صنایع را انتقال دهید! نمی خواهیم! همچنین وضع تقریبا مشابهی در تفت، بافق و میبد داریم!
❗️یادی کنیم از صاحب عکس بالا که در حال پرو لباس توسط خیاط مخصوصش است و ۱۵ سال پیش گفته بود: با وجود مخالفت ها، افتخارم انتقال زاینده رود به زادگاهم است!
او این جمله را بارها تَکرار کرده!!(مدارک بزودی منتشر خواهد شد)
#سرطان_اصلاحات
┄┅═✧❀🌸🌺🌸❀✧═┅┄