eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2هزار دنبال‌کننده
71.3هزار عکس
74.5هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌾💙🌾🌴 مرا تازه کن در نفس های بار آور برگ  مرا پل بزن تا سحر تا سبد های بار آور باغ تو را می شناسم من ای عشق شبی عطر گام تو در کوچه پیچید من از شعر پیراهنی بر تنم بود به دستم چراغ دلم را گرفتم  و در کوچه عطر عبور تو پُر بود  و در کوچه باران چه یکریز و سرشار گرفتم به سر چترباران  کسی در نگاهم نفس زد! 🌴🌼🌴
🌴🌾💙🌾🌴 تا ما ره عشق تو سپردیم صد بار به زندگی بمردیم ما را ز دو کون نیم جان بود در عشق تو هم به تو سپردیم بس روز که در هوای رویت بگسسته نفس نفس شمردیم بس شب که چو شمع در فراقت دل پر آتش به روز بردیم ای ساقی جان بیا که دیری است تا در پی نیم جرعه دردیم آبی در ده که این بیابان در گرمی و تشنگی سپردیم بی روی تو هر میی که خوردیم خون گشت و ز روی خود ستردیم عطار مکن به درد گرمی چون از دم سرد تو فسردیم 🌴🌼🌴
: 🌹هرگز از حکمت کار خدا در لحظه نمی‌توان سردرآورد روزی خواهی دانست شاید امروز نه ، شاید فردا و پس فرداهای دیگر پس نه مقاومت کن، نه مخالفت همیشه دل‌نگرانی‌ها همراه تو خواهند بود و هیچ کس در پس خنده‌های بظاهر بی‌خیال تو اندوه غم را نخواهد فهمید در آن لحظه است که هیچ پناهی جز خدا نخواهی یافت خداوند در عمق باور آدمی جای دارد و تو همیشه با وجود تمام دل‌مشغولی‌ها جایی در دل داری که در انتها، آنجا به سراغ خدا میروی. ... 🌷 « و من یتوکل علی الله فهو حسبه»  هر که به خدا توکل کند او را بس است »
دیگر ز سروشاخ سهی بلبل صبور.mp3
4.45M
غزل شمارهٔ ۲۵۴     دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور ای گل به شکر آن که تویی پادشاه حسن با بلبلان بی‌دل شیدا مکن غرور از دست غیبت تو شکایت نمی‌کنم تا نیست غیبتی نبود لذت حضور گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد ما را غم نگار بود مایه سرور حافظ شکایت از غم هجران چه می‌کنی در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
دیگر ز سروشاخ سهی بلبل صبور.mp3
4.45M
غزل شمارهٔ ۲۵۴     دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور ای گل به شکر آن که تویی پادشاه حسن با بلبلان بی‌دل شیدا مکن غرور از دست غیبت تو شکایت نمی‌کنم تا نیست غیبتی نبود لذت حضور گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد ما را غم نگار بود مایه سرور حافظ شکایت از غم هجران چه می‌کنی در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
ز هرچه دلخوشی و دلخوری‌ست بیزارم از این‌که فکر کنم عشق چیست بیزارم... از آن‌که بینِ رقیبان مرا شناخت، ولی به طعنه از همه پرسید کیست‌؟بیزارم... از آن‌که اشکِ مرا دید و بر غمم خندید وز آن‌که بر سرِ خاکم گریست بیزارم... از آن‌چه عمر به‌آن گفته‌اند و در هر حال به جز گذشته و آینده نیست بیزارم... تو کیستی که مرا شادمان کنی ای‌چرخ؟ بگرد خواهی و خواهی بایست! بیزارم...
پنجره‌ی رو به باغ دلی که معرفت کسب داغ را گم کرد شناسنامه‌ی گل‌های باغ را گم کرد کسی که نام عزیز تو را ز خاطر برد کلید پنجره‌ی رو به باغ را گم کرد هر آن که بی‌تو سفر کرد، طعمه‌ی موج است چرا که در شب طوفان، چراغ را گم کرد مرا به سمت خیابان سبز عشق ببر دلم، نشانی آن کوچه‌باغ را گم کرد
انقلابش انفجار نور بود هادم احکام ظلم و زور بود گرچه بوده رهبری عالی‌مقام از ریا و خودپسندی دور بود مرد اخلاص و عمل مرد دعا یار مظلومانِ با غم آشنا دشمن مستکبران و فاسقان از تبار خامس آل عبا مشی او مشی رسول الله بود بر رموز آیه‌ها آگاه بود اهل ذکر و خلوت و اهل بکاء همدم قلب سلیمش ماه بود در زمستان باد و طوفان دیده‌ایم برگهای زرد بستان دیده‌ایم در نظام سلطه‌ هر گوشه ، کنار پیکر بی‌جان یاران دیده‌ایم با قیامش اعتلایی یافتیم عزت و عزم و بقایی یافتیم همچو همت‌ها ، رجایی‌ها همه بر خدای خود ، رجایی یافتیم عشق ما پیر جماران است و بس راه ما راه شهیدان است و بس کارمان چون حاج قاسم در جهان اقتدا بر سربداران است و بس با ولایت تا ابد پایند‌ه‌ایم سرو ایمانیم ما بالنده‌ایم با خمینی کبیر بت شکن دست یاری تا شهادت داده‌ایم نائبش سید علی روحی فداه می‌درخشد بین یارانش چو ماه مالکی دیگر برای حیدر است در حوادث بوده ما را سرپناه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدایا سلام ما بيـــــدار شديم سرحاليم اميــد داريم و می خنديم اينهــــا همه از کرم توست ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﻫﺮ روز : به ﻓﻜﺮﻣﺎﻥ ، ﻣﻨﻄﻖ ﺑﻪ ﻗﻠﺒﻤﺎﻥ ، ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﻪ ﺭﻭﺣﻤﺎﻥ ، ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ، ﺁﺯﺍﺩی ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻬﺎﻳﻤﺎﻥ ، ﻗﺪﺭﺕ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ ، ﻋﺸﻖ ﺑﻪ رفاقتمان ، ﺗﻌﻬد ﻭ ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪﻣﺎﻥ ، ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎ
یکی کم است هزاران کفن اضافه کنید سه تا سه تا به تنش پیرهن اضافه کنید کمی خیال کنید و ضریحی از زنجیر به شکل پنجره بر این بدن اضافه کنید به سوی این همه زخمی که زیر زنجیر است به سینه کوفته زنجیر زن اضافه کنید چهار سال به بند است از او چه می ماند؟ به این حدود اگر که زدن اضافه کنید پس از سه روز حسینی به بام خواهد ماند اگر به زخم تن او دهن اضافه کنید حسینیان غم آقا به دست می آید به این حسین اگر که حسن اضافه کنید غریب کوچه غریب مدینه از امشب به ذکر سینه غریب وطن اضافه کنید محمد رحیمی
رشته‌ی دلهای عاشق پشت این در بسته شد رزق ما از سفره‌ی موسی ابن جعفر بسته شد تا خبر آمد غروب از خانه بیرون می‌زند با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم مشت مسکین درش با کیسه‌ی زر بسته شد آنکه از کار پیمبرها گره وا می‌کند دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد ای خدا آزاد بودن پیشکش این ظلم چیست؟ در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست بیش از این حرفی ندارم روضه ها سربسته شد حسنی
🖼 هرروز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنید: 🔰حدیث روز : 🔅امیر المومنین علیه السلام: انصاف مایه فزونی دوستان است. نهج‌البلاغه حکمت ۲۲۴ 📿ذکر روز : یاقاضی الحاجات 🔖مناسبت روز:فتح خیبر توسط حضرت امیرالمومنین علیه السلام 🗓تقویم روز: 📌 دوشنبه ☀️ ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ هجری شمسی 🌙 ۲۴ رجب ۱۴۴۵ هجری قمری 🎄 5 فوریه 2024 میلادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من قلبم برا بارون لک زده:) صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
سلام امام زمانم ✋🌸 از قعر زمین به اوج افلاک، سلام؛ از من به حضور حضرت یار، سلام؛ عطر یاد زهرایی شما درخانه ی قلب هرکس پیچید ، از دیدار تمامی بوستانها بی نیازشد ... و هوای حضور حیدری تان دراندیشه ی هرکس راه یافت از تکیه برهر پشتوانه ای وارهید ... شکر خدا که در پناه شما هستم ...
بنگر به نسترن ها بر شانه های دیوار خواب بنفشگان را با نغمه ای در آمیز و اشراق صبحدم را در شعر جویباران از بودن و سرودن تفسیری آشنا کن...
با عشق به سویش نطری کردم و دیدم جزغصه ندارد ثمری ، دست کشیدم میدید کـه اشکم به هوایش شده جاری چون اشک نمی کرد اثری، دست کشیدم ازگوشه نشین بودن ِمن بود فراری جن بودنقابش چوپری ،دست کشیدم قانع شده بودم که نبابد بکشم دست این شد که به مویش سحری،دست کشیدم تا خواسته ام باز کنم قفل محبت گفتا که نکن حیله گری،دست کشیدم دیگرچه کنم سعی نمودم که بمانم چون زد به ره ِبی خبری ،دست کشیدم گفتم من و تو میشودآیابشویم ما گوید که ندارد نظری،دست کشیدم گویی که هوایی شده ازفیس واِفاده  حالا که کُند خیره سری ،دست کشیدم باخُلق ِبدش ساختم و سوخت وجودم این بار نه او، ازهمه کس دست کشیدم 🕊
دل را بــه کســی سپــرده ام کــه بـــا سیخ بــه جان ِاوست هــردم بیچــــاره دلم،همـــیشه میگـــفت آمــــاده ی عشق وجنگِ ســردم عــــاشـــق شـــدو گفت در نهایت معبــود هــــرآنچه خـواست کردم از گرمی ِ عشق و عطـر  ِمعشوق داغــــم ز تبــــی کـــه کـــرده زردم شمشیر ِ دو دم اگر که عشق است من فــــانی ِ زخــــــم ِ ایـن نبــردم با هر مژه ای که چشم می بست میگفت بــــه دل دورش به گـــردم من سخت بــــه فکر ِ دل و دلــدار او سعـــی کـــه تـــا نبینــه دردم چندیست کــــه دل بـُـریـده ازمن من دوستــی اش رهـــا نکــردم احســاس ِقشنگ عــاشــقی را بـــا رفتــن ِ خود شکست در ، دم ترســـم کـــه بگــوید او بـــه جایم نامـــرد تـــویی ، منــم کـــه مَردم 🌿
زآتش ِنگـــاه ِتـــــو دلـــــم مــُذاب مـــــــانده است عدالتت کجاست !؟رفته ؟ یا که خواب مانده است حقیقتی است تشنــه را بــــه آب زنده میکنند به ما که میرسد دگر ،ازاو سراب مانده است ازآن تصـــادُم نگــاه ،ایـــــن منم کـــــه باختــم خسارتش هنوز هم که بی جواب مانده است فــــرارکـــــرده ای چـــرا ؟مقصری بـــــه مــــاجرا دلم شکست و جرم ِتو که بی عِقاب مانده است گناه ِخـــــود قبول کن ! بگـــو کمــی عُدول کن اگــــرکــــه بگذرم زتو مـــــرا صواب مانده است زدرک ِعشق عاجزی ازاین جهت چه بــارزی دگـــر مرا نه طاقتی نه آنکه تاب مانده است بدان که درد عاشقان همیشه وصل یار نیست چه عشق ها که لای دفترو کتاب مانده است 💥💫
دو خوانش غزل ۲۸۱ حافظ.mp3
3.94M
غزل شمارهٔ ۲۸۱     یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش گر چه از کوی وفا گشت به صد مرحله دور دور دار آفت دور فلک از جان و تنش گر به سرمنزل سلمی رسی ای باد صبا چشم دارم که سلامی برسانی ز منش به ادب نافه گشایی کن از آن زلف سیاه جای دل‌های عزیز است به هم برمزنش گو دلم حق وفا بر خط و خالت دارد محترم دار در آن طره عنبرشکنش در مقامی که به یاد لب او می نوشند سفله آن مست که باشد خبر از خویشتنش عرض و مال از در میخانه نشاید اندوخت هر که این آب خورد رخت به دریا فکنش هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال سر ما و قدمش یا لب ما و دهنش شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آیةالکرسی عظیم ترین آیه در قرآن است برای حفظ ایمان و مال و جان هرروز آیة الکرسی بخوان‼️ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
💢 در فتح خیبر هم علم دست علی بود 🌺 جبریل ذکر «لافتی الاعلی» گفت 🌺 حتّی محمّد هم به خیبر یا علی گفت 🌸 حکم از خدا بود و قلم دست علی بود 🌸 در فتح خیبر هم علم دست علی بود ✏️ غلامرضا سازگار 📎
💢 فتح خیبر 🏴 علی در بدو دنیا آمدن کعبه قُرُق کرده 🏴 برایش کار دشواری نبوده فتح خیبرها ✏️ علیرضا وفایی خیال 📎