AUD-20220801-WA0006.
3.12M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت17
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت17
🔹ضرورت رنگ كردن موها
💠 ودرود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود: (از امام پرسيدند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: موها را رنگ كنيد، و خود را شبيه يهود نسازيد، يعنى چه؟) فرمود:پیامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين سخن را در روزگارى فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند، امّا امروز كه اسلام گسترش يافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد.
🔰 حکمت هفدهم نهج البلاغه درباره یک شبهه و سؤالی است که برای یکی از دوستان امیرالمؤمنین پیش آمد.
🔻ماجرا از این قرار است که آن شخص یادش آمد که در زمان حضور و حیات رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) حضرت به کسانی که موهای سر و صورتشان سپید شده بود، دستور اکید می دادند که «تخضّبوا » ؛ خضاب کنید! یعنی رنگ کنید. «وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ » ؛ شبیه یهودی ها نباشید ، که ریش و محاسن و موی سفیدشان را رنگ نمی کنند. اما سالها بعد از رحلت پیامبر می دید امیرالمؤمنین به دستور پیامبر عمل نمیکنند ؛ در حالی که او شایسته ترین کسی است که باید به دستورات پیامبر و سنّت پیامبر عمل کند تا مردم هم برای این سنّت ها اهمیت قائل بشوند. لذا از حضرت پرسید اینکه پیامبر فرمود:«تخضّبوا و لاتَشَّبَهوا بالیهود» یا «غَيِّرُوا الشَّيْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ» پیری خودتان را تغییر بدهید تا شبیه یهودیان نشوید یعنی چه؟
🔻حضرت متوجه شدند این بنده خدا در چه تعارضی گیر کرده است. یعنی فکر کرده حضرت علی(علیه السلام ) خلاف سیره و دستور پیامبر عمل می کنند. در پاسخشان فرمودند: برادر آن روزی که پیامبر چنین دستوراتی می داد، دلیلش این بود که یاران پیغمبر کم، حکومت اسلامی در مقابل دشمنان ضعیف، این عمل در واقع یک جور تاکتیک و یک عملیات روانی بود که دشمن خیال کند همه یاران پیامبر جوان هستند و بترسد. اما الان که حکومت من قدرتش کامل شده، وسعت پیدا کرده است و دشمنش ضعیف و ناچیز شده، با رنگ کردن سر و روی پیرمردها هیچ چیزی به اقتدار نظام اسلامی اضافه نمی شود. پس هر کسی خواست می تواند به امر پیغمبر که همچنان مستحب است ولی واجب نیست عمل کند و هر کسی نخواست می تواند این مستحب را ترک کند.
🔻نکته ای که باقی میماند این است که خیلی خوب، امر پیغمبر به خاطر یک مصلحتی واجب بوده، الان آن مصلحت از بین رفته اما به تعبیر خود مولا علی (علیه السلام) وجوبش از بین رفته است، استحبابش که باقی مانده است، چرا امیرالمؤمنین (علیه السلام) حداقل این استحباب را رعایت نمی کند؟ در جواب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت دیگری از نهج البلاغه می فرمایند: رنگ کردن سر و رو زینت است و ما چون ما در عزای پیغمبر خدا هستیم، ادب حکم میکند که از این زینت دوری کنیم.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌳شجره آشوب« قسمت صد و بیست و نهم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻اعلان موضع رسمی اشعث علیه امام علی علیه السلام
1. اشعث بعد از صفین، تمام تلاش خود را می کرد تا مبادا بار دیگر سپاه علی علیه السلام به سمت جبهه استکبار آن زمان برود. او که روحیه منافقانه خود را در صفین در جریان حکمیت نشان داد، این بار علنا شروع به اعتراض و توهین به امام می کرد
🔻امام علیه السلام در خطبه 192 نهج البلاغه درباره اشعث فرمود: «چه كسى تو را آگاهاند كه چه چيزى به سود، يا زيان من است؟ لعنت خدا و لعنت لعنت كنندگان، بر تو باد اى متكبّر متكبّر زاده، منافق پسر كافر! سوگند به خدا، تو يك بار در زمان كفر و بار ديگر در حكومت اسلام، اسير شدى، و مال و خويشاوندى تو، هر دو بار نتوانست به فريادت برسد.
🔻 آن كس كه خويشان خود را به دم شمشير سپارد، و مرگ و نابودى را به سوى آنها كشاند، سزاوار است كه بستگان او بر وى خشم گيرند و بيگانگان به او اطمينان نداشته باشند. »
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی ام »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻2. در قدم بعدی اشعث برای اینکه گامی در جهت ترویج سیره بنی امیه بردارد و روحیه جنگ با استکبار عصر را از بین ببرد، به امیرالمومنین گفت که چرا به سیره عثمان عمل نمی کند؟ بعد از دستور امام برای حرکت به سوی معاویه بعد از جنگ نهروان، اشعث برخاست و گفت «آيا آنطور كه عثمان عمل مىكرد تو نيز چنان مىكنى؟
🔻 على (ع) فرمود: واى بر تو، آنطور كه عثمان عمل مىكرد؟ به خدا پناه مىبرم از شر آنچه مىگويى. به خدا سوگند آنطور كه عثمان عمل مىكرد بر آن حجتى نداشت. چطور ممكن است من همچون او عمل كنم درحالیکه از طرف پروردگارم صاحب دليل روشنى هستم و حق با من است. مردم عراق، به خدا سوگند، مردم شام بر شما مسلط خواهند شد. »
🔻3.اشعث، در حربه ای دیگر، برای ایجاد فتنه داخلی و سرگرم کردن مردم به آن و انحراف افکار عمومی از دشمن اصلی، از میان جمعیت عبور کرد و با لگد به منبر امام زد. او مدعی شد که حضرت، عجم را بر عرب برتری داده است. این موضوع نشان می دهد اشعث با برجسته کردن مسئله نژادی، قصد داشت میان مردم جامعه اسلامی، اختلاف بیندازد؛ این نکته دقیقا همان چیزی است که ابوالاعور به معاویه گفت.
🔻 پیش از این گفتیم او به معاویه خاطر نشان کرد که باید بعد از حکمیت برای جلوگیری از نبرد مجدد با سپاه علی، میان آن ها اختلاف بیندازد و این رسالت بر عهده اشعث قرار گرفت.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و یکم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻4. اشعث در راستای رسالت تقدس زدایی از رهبر جامعه اسلامی، بعد از صفین نیز گام هایی برداشت. مواردی از این قبیل در بالا اشاره شد. امام نیز رویکرد خود را به مقابله با اشعث تغییر داد. به نحوی که نوشتنه اند حضرت روزی وارد مسجد شد و فرمود: «ثمودی کجاست؟ اشعث ظاهر شد. امام کفی از سنگ برداشت و صورت اشعث را مضروب کرد و خون از صورت او جاری شد. امام از مسجد بیرون آمد و به دنبال ایشان مردم نیز بیرون آمدند. حضرت فرمود نابود باد این صورت. »
🔻5. اشعث، رسما به امام علی در پای منبرش اعتراض می کرد. او در یکی از این اعتراضات، که حضرت از مظلومیت خود صحبت می کرد، به امام گفت که عثمان نیز مظلوم کشته شد. امام در پاسخ او فرمود: عثمان در جایی که نباید می نشست، نشست و لباسی را (منظور خلافت بر مسلمین) که نباید می پوشید، پوشید. در ادامه حضرت درمورد اشعث فرمود: «همانا اشعث، نزد خدا به اندازه بال پشه نیز ارزش و وزن دارد و او دین او، از آب بینی بز نیز کم ارزش تر است.» فراموش نکنیم مظلومیت عثمان شعار و نماد استکبار عصر علی بود امروز اشعث شعار استکبار را در جامعه اسلامی فریاد میزند
🔻6. اشعث، پس از تمام رویارویی های پنهان و آشکار با امام، در گام های آخر، حضرت را به قتل تهدید کرد. چنانکه خواهیم گفت او نقش موثری در شهادت امام داشت.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
من هیچوقت دل به نبود نمیبندم،
درد هم اگر بماند، می ترکاند. روزگار همیشه بر یک قرار نمیماند.
روز و شب است، روشنی دارد، تاریکی دارد،
پایین دارد بالا دارد. کم دارد، بیش دارد.
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده، تمام میشود،
بهار میآید.
محمود دولت آبادی
ما خواستههایمان را از یارمان طلب مـیکنیم، و کنارشان بسیار غیرمنطقی میشویم. چون باور داریــم کسی کـه بخشهای مبهم وجود ما را درک میکند و حضورش بسیاری از غصههامان را از بین میبرد؛ باید بتواند
هر چیز دیگر زندگیمان را هم درست کند.
📕 سیر عشق
👤 آلن_دوباتن
« ای سايه صبر کن که برآيد به کام دل
آن آرزو که در دل اميدوار توست. »
-هوشنگابتهاج
باز با گریه
به آغوشِ تو برمیگردم
چون غریبی
که خودش را برساند به وطن
فاضل نظری