05 نقش ما در این جنگ چیست؟.mp3
4.12M
🎙#کلیپ_صوتی نقش ما در این جنگ چیست؟
▫️من دو نگرانی دارم؛ یک اینکه جنگ را جدی نگیریم. دوم اینکه بیجهت خودمان را برنده جنگ بدانیم.
▫️ما در غایت و نهایتاً خواهیم برد؛ چون اراده پروردگار بر این است که لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ. اما این معنایش این نیست که در تمام مراحل ریز مبارزه هم ما برنده هستیم؛ نه! به میزان اراده، حمایت، اختیار، همراهی و حمایت مردم بستگی دارد.
اگر مردم همراهی کنند پیروز میشویم، اگر نه باختهایم...
#بانور | #روایت_نصر
۳.mp3
7.9M
▫️درسهای مبانی علوم انسانی اسلامی
ضرورت اسلامیسازی علوم انسانی
👤 احمدحسین شریفی
#علوم_انسانی
صوت جلسه استاد دیرباز.mp3
35.29M
💫فایل صوتی نشست علمی - تخصصی با موضوع " ظرفیتهای اصالت وجود و حرکت جوهری در چالشهای علوم انسانی اسلامی" با ارائه حجت الاسلام عسکر دیرباز ( یزگردهای تخصصی ؛ مدرسه علمیه علوم عقلی عباسقلی خان ؛ 30 آبانماه 1403 )
▫️اهم مطالب ارائه شده توسط حجت الاسلام عسکر دیرباز :
▫️ در جوامع مختلف، علوم انسانی به عنوان یک وحی منزل تلقی شده و این سوال مطرح میشود که چطور ما خدا را در زندگی اجتماعی نادیده گرفتیم، در حالی که به لحاظ فردی او را میپرستیم.
▫️ اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت در فلسفه اسلامی تقریرهای متفاوتی دارد و دفاع کرد که هر آنچه در عالم طبیعی مشاهده میکنیم، ناشی از وجودی است که آن واقعیت دارد.
▫️ اگر با نگاه فلسفی به پدیدههای اجتماعی به عنوان پدیدههای سیالی که از قوه به فعلیت سیر میکنند نگاه کنیم، میتوانیم پیامدهای مثبتی برای علوم انسانی داشته باشیم. فلسفه به نحو پیشینی به حیات اجتماعی نگاه میکند و به جای قضاوت بر اساس گذشته، با توجه به فرایند تکاملی جاری افراد و فرآیندها، به پیشبینی آینده میپردازد.
#نشست | #فلسفه
📼 رادیو فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
وفاق ملی و دین؛ ظرفیتها و موانع.mp3
23.01M
✅ نشست «وفاق ملی و دین؛ ظرفیتها و موانع»
⏹ ذیل همایش بایستهها و ابعاد مفهومی وفاق ملی
🔘 با حضور استادان گرامی:
👤 سیدصادق حقیقت
👤 غلامرضا بهروزلک
👤 محسن مهاجرنیا
👤 دبیر نشست: رضا تاران
🌐 http://dte.bz/8X3PR
📅 زمان: شنبه ۱ دی ١٤٠٣
#نشست | #وفاق
19چگونه تهدید دشمن به عذاب خودش تبدیل میشود؟.mp3
4.88M
🎙#کلیپ_صوتی چگونه تهدید دشمن به عذاب خودش تبدیل میشود؟
🔰هرچقدر مومنین به نگاه و راه الهی پایبندتر باشند، شدت حوادث برای مشرکین و منافقین شدیدتر خواهد بود.
راه مقابله با مشرکین و منافقین این است که روابط ایمانی بین خودمان و خدا را قویتر کنیم، اطاعتمان را از نظام ولایی بالاتر قرار دهیم و در صدد مقابله با آنان باشیم.
خدای سبحان نیز متکفل شده که رعب و لعن و غضبش و همچنین احاطهی بدی و سختی را برای آنها قرار دهد...
📌برای شنیدن صوت کامل این قسمت کلیک کنید.
#پادکست | #تفسیر_قران
M6-J010.mp3
21.64M
🎙 بشنوید | صوت فلسفه سیاست
📖 درس دهم
👤 استاد مهدی ابوطالبی
📚 #فلسفه_سیاست
#مبانی_اندیشه_اسلامی
نگاهی نو به نشوز.mp3
26.62M
🔸 صوت کرسی علمی- ترویجی نگاهی نو به نشوز در آیه ۳۴ سوره نساء
🎙 با حضور:
#سعید_داودی
#عبدالکریم_بهجت_پور
#مجید_دهقان
✍️ دبیرعلمی: سیدمحمدحسن جواهری
📅 سهشنبه ۴ دی ماه ۱۴۰۳
🏢 قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
#صوت
#کرسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط اونجا که کمین میکنه برای اسباب بازیش🥺
📗نیم غاز بابام را میخواهم
در مواقعی که کسی برای پس گرفتن چیزی بیارزش یا مبلغی ناچیز خیلی کوشا باشد از این اصطلاح استفاده میکنند.
(میگویند یک غاز واحد پولی بی ارزش و حدود یک هفتم پشیز بوده)
مرحوم دهخدا در "امثال و حکم" منشاء رواج این #ضربالمثل را به افسانهای شیرین برای کودکان نسبت میدهد.
روزی روزگاری نجاری فقیر و همسرش در روستایی زندگی میکردند که صاحب فرزند نمیشدند. روزی همسر نجار در خانه مشغول پختن ناهار بود. آهی کشید و گفت کاش من پسری داشتم که این غذا را تا گرم است به دکان پدرش میبرد و در کارها به او کمک میکرد و در خانه هم، مونس من بود و اینگونه دل من و همسرم را شاد میکرد. ناگهان نخودی از دیگ بیرون جست و گفت: از این به بعد من پسر تو هستم و هر کاری باشد برایت انجام میدهم.
زن شادمان شد. به او گفت غذای پدرت را به دکانش ببر تا او هم خوشحال شود. نخود غذا را به دکان برد. نجار پرسید تو که هستی؟ نخود گفت من از این به بعد پسرت هستم. هر کاری باشد برایت انجام میدهم. نجار خوشحال شد و گفت حالا که اینطور است و تو یاور پدر هستی به قصر برو و نیم غاز مرا که عوامل حاکم به زور بابت خراج از من گرفتهاند از وی پس بگیر.
نخود گفت فرمان بردارم. و عازم سفر شد.
پس از مدتی طولانی در راه به زنی رسید که کنار چشمهای رخت میشست. نخود از او خواهش کرد که لباسهای خاکی او را هم بشوید. اما زن گفت صابون کم دارم و به شستن لباسهای تو نمیرسد. نخود هم تمام آب چشمه را خورد و در شکمش جا داد و به راهش ادامه داد. در راه به شغالی رسید. شغال از نخود پرسید کجا میروی و نخود گفت میروم نیم غاز پدرم را پس بگیرم. شغال گفت مرا هم با خود ببر شاید بتوانم کمکت کنم. نخود قبول کرد ولی بعد از مدتی چون نخود خیلی تند میرفت شغال خسته شد و گفت من نمیتوانم پابپای تو بیایم. نخود گفت پس دندانهایت را در میآورم و تو را در شکمم جا میدهم. شغال قبول کرد. نخود دوباره براه افتاد. روز بعد در راه به پلنگی رسید. پلنگ هم تقاضا کرد که نخود او را با خود ببرد تا کمکش کند. نخود قبول کرد اما بعد از مدتی پلنگ هم خسته شد. پس نخود دندانهای پلنگ را درآورد و او را هم در شکمش جا داد و همراه خود برد. رفتند تا به قصر رسیدند. در انجا او قصد خود را به حاکم گفت و نیم غاز پدرش را از حاکم خواست. حاکم عصبانی شد و دستور داد تا او را در قفس خروسهای جنگی بیاندازند تا خروسها چشمانش را درآورند ولی نخود عطسهای کرد و شغال از دهانش بیرون جست. نخود دندانهای شغال را به او داد و شغال همه خروسها را خورد. حاکم دستور داد او را در قفس سگهای شکاری بیاندازند ولی باز نخود عطسهای کرد و پلنگ از شکمش بیرون آمد. نخود دندانهای پلنگ را به او داد و پلنگ تمام سگها را از بین برد.
اینبار حاکم دستور داد تا آتش بزرگی درست کردند تا نخود را درون آن بسوزانند ولی نخود تمام آب چشمه را که خورده بود روی آتشخالی کرد و آن را خاموش کرد.
حاکم که دید حریف نخود نمیشود او را به خزانه قصر بود تا نیمغاز پدرش را بردارد. نخود مقدار زیادی از جواهرات خزانه را در شکمش جا داد و فقط یک نیم غاز در دستش نگهداشت. از خزانه بیرون آمد و نیم غاز را نشان حاکم داد و به خانه برگشت. وقتی به خانه رسید به مادرش گفت مرا به چرخ نخریسی ببند و هر بار که میچرخد آرام با دوک نخریسی به پشت من بزن. مادر همین کار را کرد تا تمام جواهرات از شکم نخود بیرون ریخت و از آن به بعد نجار و همسرش با فرزندشان به شادی زندگی کردند
تاثیر حضور #پدر بر فرزند پسر و دختر:
غیبت پدر تاثیر بیشتری روی پسر می گذارد. پسران در مراحل اولیه ی رشد به آموزش کنترل رفتار های خود نیازمندند تا بتوانند تمایلات تهاجمی خود را کنترل کنند و در سنین دوازده تا سی ماهگی در غیاب پدرانشان رفتار تهاجمی تری در پیش می گیرند و نیز کابوس و ترس در زمان دوری از پدر در پسران بیشتر از دختران مشاهده می شود.
همچنین دخترانی که بدون حضور پدر، یا با حداقل حضور پدر در خانه بزرگ می شوند، بعدها در روابطشان با مردها دچار مشکل می شوند.
📍۱۳ جمله جادویی برای #تشویقکودک
۱- عزیزم من دیدم که به تنهایی میز رو تمیز کردی ازت ممنونم که به مامان کمک می کنی...
۲-این ایده تو حرف نداره...
۳-دخترم/پسرم تو مثل یه دوست خوب برای من...
۴- عزیزم تو میتونی از اشتباهاتت درس بگیری و تکرارش نکنی
۵- من خیلی خوشحالم که با تو بازی می کنم و وقت می گذرونم
۶- تو میتونی وقتی چیزی رو دوست نداری به درخواست بقیه نه بگی...
۷-منو بابا خوشبختیم که تو رو داریم
۸- نظر تو چیه دخترم/ پسرم؟
۹-من درکت می کنم عزیزم
۱۰- من خیلی لذت میبرم وقتی میبینم تو داری جلو چشمام بزرگ میشی و قد میکشی...
۱۱- این اشکال نداره که الان اتاقت بهم ریخته شده چون بعضی اوقات منم نامرتب میشم اما به نظرت باید از این اشتباه چه چیزی یاد بگیریم؟
آره عزیزم باید یاد بگیریم وقتی بازیمون تموم میشه ریخت و پاش هامونو جمع کنیم.
۱۲- امشب هرچی تو بگی همونو شام درست می کنیم
۱۳- تو قهرمان کوچولوی منی....من امروز از تو یه چیز خوب یاد گرفتم.
سفر پنگوئن کوچولو_صدای اصلی_56342-mc.mp3
4.14M
#قصه_صوتی
🐧سفر پنگوئن کوچولو
🌸پنگوئن کوچولویی با پدر ومادرش در یک جای سرد زندگی می کرد.
پنگوئن کوچولو هر روز روی یخ ها حسابی بازی می کرد.
یک روز پنگوئن کوچولو در حالی که روی یک تکه یخ نشسته بود تکه یخ از بقیه یخ ها جدا شد و روی آب به راه افتاد. تکه یخ روی آب رفت و رفت تا رسید به...
🌸🌸🌼🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* به کدوم کتاب درسی بیشتر علاقه داشتید؟*
#نوستالژی