eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2هزار دنبال‌کننده
74.9هزار عکس
78.5هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب العشق - 😍علمــــــدارعشـــــــق😍# تا رسیدن ما به مشهد ۱۶ ساعتی طول کشید برنامه مشهدمون کلا متفاوفت بود خانما یه هتل بودن آقایون یه هتل دیگه هرکس هم هرتایم و هرجا میخاست میتونست بره منو زهرام باهم میرفتیم حرم ،بازار فقط تنها جایی که من و زهرا و آقای کرمی و آقای صبوری چهارتایی باهم رفتیم پارک ملت مشهد بود واگرنه حتی باغ وحش هم منو زهرا تنهایی رفتیم من که انقدر خرید کرده بودم با یه چمدون اومده بودم با چهارتا چمدون داشتم میرفتم چمدون ها هم سنگین -وای نرگس اینا رو چطوری ببریم +نمیدونم زهرا - آهان فهمیدم زهرا گوشی مبایلش گرفت دستش - الوسلام داداش توهتل مایی؟ * الو سلام بله چطور مگه؟ - میشه بیایی اتاق ما * بله حتما +زهرا این چه کاری بود کردی؟ من خرید کردم داداش بنده خدای تو زحمتش بکشه ؟ - ن بابا چه زحمتی منو زهرا و آقای کرمی با چمدون ها وارد آسانسور شدیم مرتضی: خانم موسوی ببخشید یه سوال + بله بفرمایید مرتضی: اسم پدر بزرگوارتون سیدحسن هست؟ + بله چطور؟ مرتضی؛ پدرتون فرمانده پدرماهستن + اسم شریف پدرتون چیه ؟ مرتضی : کمیل کرمی + وای خدای من پدرمن سالهاست دنبال جانشینش تو عملیات کربلای ۵ میگرده سوار ماشین شدیم و به سمت قزوین راه افتادیم یه ساعت اومده برسیم قزوین که گوشیم زنگ خورد عکس و شماره سیدهادی رو گوشی نمایان شد + سلام عزیزدل عمه •• سلام عمه خانم کجایی ؟ + نزدیکیم چطور؟ •• بابا بیا که کاروان خاندان موسوی انتظارت میکشنن + کیا اومدید •• همه مگه حاج بابا میذاره کسی نیاد استقبال سوگلیش + به آقاجون بگو براش یه سوپرایز دارم •• باشه کارنداری عمه خانم + نه عزیزم تلفن که قطع کردم رو به زهرا گفتم : زهرا میخام نشون بابا بدمتون به داداشتم بگو‌بی زحمت - باشه بعداز یه ساعت رسدیم چمدونا رو داداش محمد و سیدهادی تحویل گرفتن منو زهرا و آقای کرمی رفتیم به سمت آقاجون بعد سلام و احوال پرسی و مقدمه چینی + آقاجون یادتونہ گفتید چهره آقای کرمی براتون آشناست °° آره بابا پسرم اسم پدرت چیه ؟ ••کمیل حاج آقا جانشین شما تو عملیات کربلای ۵ آقاجون مرتضی سفت مرتضی در آغوش گرفت بعدمدتی که آروم شد شماره منزل و آدرسشون گرفت به سمت خونه راهی شدیم نویسنده :بانـــــــــو....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌴📚🌴📚🌴
بسم رب العشق هفدهم- 😍علمــــــــدار عشـــــــق😍# مرتضـــــــی# پدر و مجتبی وارد خونه شدن زهرا رفت چهارتا چای ریخت آورد یهو مادرم گفت: مرتضی جان مادر اون تله فیلمی که قراربود برای دانشگاه تهیه کنی چی شد مادر؟ - هیچی مادر تائتر و سرود و بقیه برنامه ها حتی موسیقی متن فیلم من حاضره اما متن تله فیلم آماده نیست + خوب در مورد چیه؟ - شهدای کربلای ۵ زهرا: داداش پدر که جزو جانبازان کربلای ۵ * مارو درحدی نمیدونه ک ازمون استفاده کنه - پاشدم رفتم سمت پدر سرم گذاشتم روی پای پدر گفتم نه پدر من اصلا یادم نبود * زهراجان دخترم اون آلبومها بیار با داداشت حرف بزنم مرتضی جان این ولیچر لطفا حرکتش بده بریم اون اتاق پدر شروع کرد به تعریف تا عکس حاج حسن موسوی دیدم پدر این شخص کی هست ؟ * ایشان فرماندم بودن حاج حسن موسوی - موسوی 🤔🤔 موسوی پدر من این آقا میشناسم * میشناسی؟ - آره پدر چهره شون برام خیلی آشناست روز جشن ورودی دیدمشون اصلا دخترشون نرگس سادات هم کلاسی زهراجان هست * باورم نمیشه پیداش کردم - زهراجان خواهر شماره همکلاسیت خانم موسوی بگیر پدر با پدرشون صحبت کنه زهرا : چشم خداشکر پدر بدون شوکه شدن جریان حاج حسن متوجه شد نویسنده بانـــــــو......ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌴📚🌴📚🌴
بسم رب العشق هجدهم - 😍علمدارعشق😍# نرگس سادات# فردا اولین کلاس دانشگاه مون هست تو اتاقمون دراز کشیده بودیم بانرجس حرف میزدیم - نرگس فرداشب عروسی دعوتیم میخام لباس محلی های تو برام از شمال خریدی بپوشم + إه عروسی کیه؟ - عروسی پسرعمه آقامحسن + إه همون طلبهه - خواهرجان تو این طایفه هم یا پاسدارن یا طلبه 😂😂😂😂 + آره نرجس دیدی تو فامیل ما همه طباطبایی ازدواج میکنن - آره نرگس تو چی ؟ چه تصمیمی گرفتی برای حجاب و آینده و ازدواج؟ + حجاب که دارم بهش نزدیکتر میشم آینده که فعلا فقط برام درس و دانشگاه مهمه ازدواج تا خدا چه بخاد نرجس آقامحسن میذاره فرداشب اجازه میده اون لباس محلی بپوشی ؟ + قراره محسن چندساعت قبل از مراسم بیاد من لباسم براش بپوشم نظربده - آهان این خوبه 👏👏👏 عروسی خودتون کیه؟ + سال دیگه ولادت آقا صاحب الزمان - نرجس بری دلم برات خیییییلی تنگ میشه 😢😢 + ان شاالله تا وقت رفتن من تو نامزدکنی با نرجس تا ساعت ۱ نصف شب از هردری حرف زدیم کلاسم ساعت ۹ صبح بود با ماشینم سمت دانشگاه حرکت کردم زهرا تو راهرو دانشگاه دیدم باهم رفتیم سرکلاس حدود نیمه ساعت بعد استاد سرکلاس حاضرشد °° بسم الله الرحمن الرحیم . بنده علی مرعشی استاد درس فیزیک تون هستم دانشجوی ترم ۲ دکترای فیزیک پلاسمام به من گفتن نخبه های جوان دانشگاه همه تو رشته و کلاس شمان حالا یکی یکی بلند بشید خودتون معرفی کنید رتبه و سن و شهری که ازش اومدید بگید اول خانمها خودشون معرفی کنید اول زهرا بعد مرجان خودشون معرفی کردن بعدنوبت من شد به نام خدا نرگس سادات موسوی رتبه ۹۸ قزوین اومدم بشینم که استاد گفت ببخشید خانم موسوی شما با آقای سیدهادی موسوی نسبتی دارید؟ -بله استاد برادرزاده ام هستن چه عالی من از دوستان سیدهادی هستم گوشیم فورمت کردم شماره سیدهادی از گوشیم پاک شده اگه میشه شماره اش به من بدید ؟ - بله اجازه بدید باهش هماهنگ کنند بعد بله حتما بعداز کلاس شماره سیدهادی دادم به استاد نویسنده بانــــــو.... ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌴📚🌴📚🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند نفر را با خورشید پنهان آشنا کرده‌ای⁉️ چقدر از مال و جان و استعدادت را برای گل نرگس خرج کرده‌ای⁉️ 🌴❄️💙❄️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ازدحام دنیا اگر انسانی را یافتی که تو را می‌فهمد رهایش نکن، چه آن‌ها که ما را نمی‌فهمند، بی‌شمارند. 🌴❄️💙❄️🌴
چند_خطے_هاے_ناب ﺍﮔﺮ ﮐﻠﯿﺪ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ، ﻗﻔﻠﺶ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ، ﺧﺮﺩﺵ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﯽ، ﺭﻫﺎﯾﺶ ﻧﮑﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﺗﻨﻔﺮ، ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ، ﻣﻬﺮ ﺑﻮﺭﺯ ﺑﺎ ﺁﺷﺘﯽ، ﺁﺷﺘﯽ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺟﺪﺍﯾﯽ، ﺟﺪﺍ ﺑﺎﺵ ﻭ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﺩﻟﺖ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺩ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﺩﻟﺖ ﻧﮑﻨﺪ 🌴🌹💎🌹🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴❄️🌴ته‌ته‌ته‌همه‌ی نا امیدی‌ها... نداشتن‌ها نخواستن‌ها نبودن‌ها بن‌بست‌ها و نرسیدن‌ها تـــو خـدا را داری که‌آغوشش‌رابرایت بازکرده‌ست... غصـــــه چـــرا؟ خدا راصدا بزن او همیشه در کنار‌ توست.. 🌴💎🌹💎🌴
✨🌷سود عبادت🌷✨ 💕روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه‌السلام آمد و گفت: ای موسی علیه‌السلام خدا را از عبادت من چه سودی می‌رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ 💕حضرت موسی علیه‌السلام گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود. 🌿🌼می‌دانی موسی از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی‌نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هرلحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. 🌿🌼ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم🌸🍃 و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او می‌فرستیم پس همواره قرین اوست (زخرف آیه 36)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یارب دل پاک و جان آگاهم ده آه شب و گریه سحرگاهم ده در راه خود اول ز خودم بیخود کن بیخود چو شدم ز خود بخود راهم ده 🌴🕯🌴
روزى گُذشت پادشهى از گُذرگهى فریاد شوق بَر سَر هر کوى و بام خاست‏ پرسید زان میانه یکى کودک یتیم کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست‏ آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست پیداست آنقدَر که مَتاعى گران‌بهاست‏ نزدیک رفت پیرزنى کوژپشت و گفت این اشگ دیده من و خون دل شماست‏ ما را به رخت و چوب شبانى فریفته است این گرگ سال‌هاست که با گله آشناست‏ آن پارسا که دِه خَرَد و مِلْک، رهزن است آن پادشا که مال رعیت خورد گداست‏ بر قطره سرشگ یتیمان نَظاره کن تا بنگرى که روشنى گُوهر از کجاست‏ پروین به کجروان سخن از راستى چه سود کو آنچنان کسى که نرنجد ز حرف راست “پروین اعتصامی” ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌ 🌴💎🌹💎🌴
خدايا! از تو درخواست میكنم به نامت اى والا، اى زيبا، اى كارگشا، اى سرپرست، اى راهنما، ای پذيرا، اى گرداننده، اى عطابخش، اى درگذرنده، اى دگرگون کننده حال پاک و منزه ای، تو ای که جز تو معبودی نیست، فریاد رس فریاد رس، ما را از آتش برهان اى پروردگار من ‎اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا جَلِیلُ یَا جَمِیلُ یَا وَکِیلُ یَا کَفِیلُ یَا دَلِیلُ یَا قَبِیلُ یَا مُدِیلُ یَا مُنِیلُ یَا مُقِیلُ یَا مُحِیل سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴💎🌹💎🌴صیاد... علیرضا افتخاری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای هر روز از ماه رجب بسم الله الرّحمن الرّحیم یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ[مِنْ‏]کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّنا مِنْهُ وَرَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ [جَمِیعَ‏] شَرِّ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ. راوى گفت: حضرت [امام صادق (ع)] محاسن (موهاى صورت) شریف خود را در پنجه چپ گرفت و این دعا را با حالت درماندگى و زارى همراه حرکت دادن انگشت اشاره دست راست خواند، و پس از این گفت: یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ
مداحی آنلاین - السلام ای نور حق.mp3
5.79M
🔳 بمناسبت ۱۷ رجب سالروز بزرگداشت شهادت حضرت احمد بن موسی شاهچراغ علیه السلام 🌴السلام ای سید سادات یا شاهچراغ 🌴احمد بن موسی الکاظم شه عالی تبار ⏯ 👌بسیار دلنشین 🔴آجرک الله یا صاحب الزمان💔 اللهم عجل لولیک الفرج 🍃 💔🍃💔🍃💔
تازه تفحص شده مدافع حرم محمد رضا ( علی ) بیات 🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۷ در تهران محله فلاح در خانواده اے متدین ومذهبے متولد شد. تنها فرزند خانواده بود. ۳۰ ساله و مجرد 🍃⚘🍃 از آنجا ڪه پدرشان دوست داشتند اسم پسرشان محمد باشد نامش را محمدرضا گذاشتند ولے دوستانش ایشان را علے صدا مے زدند. ایشان دو سال مانده به پایان جنگ به دنیا آمد . خیلے دوست داشت در مسجد فعالیت ڪند . ساله بود ڪه مڪبر مسجد شد. 🍃⚘🍃 ڪودک آرامے بود ڪه روز‌هاے ابتدایے عمرش با روز‌هاے اوج جنگ تحمیلے عراق مصادف شد ، زمانے لب به سخن گشود ڪه جنگ تموم شده بود ، اما این پایانے برایش نبود. از ڪودڪے همراه پدرش به مسجد می‌آمد و مڪبر بود. سال بیش‌تر نداشت ڪه عضو بسیج شد در فعالیت‌ها و ایست‌هاے شبانه حضور فعالے داشت . ڪمے ڪه سنش بالاتر رفت ، مداح هیئت شد ، ادامه تحصیلات نتوانست ایشان را از هدفش دور ڪند ، و در همه زمینه‌ها مهارت ڪسب ڪرد . فعالیت‌هاے عملیاتے ، عقیدتے ، دینے و سیاسے بسیارے انجام می‌داد و در فتنه حضور فعالے داشت. (علی)بیات ...🎈🎂🎈 🦋🦋🦋