16.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ملاک ازدواج باید ویژگیهای ماندگار مثل تلاشگر بودن پسرها باشد
#خونه_خودتونه شنبه تا پنجشنبه ساعت 17:00 از شبکه افق
15.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مردمِ قهرمان (۴)
🔹روایتی از تاریخ حماسه آفرین و پر حادثه انقلاب اسلامی مردم قهرمان ایران.
#مردم_قهرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 « شهیددکتر سید رضا پاک نژاد»
🔹روایتی از سرگذشت شهید دکتر سیدرضا پاک نژاد اکه مردم یزد هنوز از جلسات سیاسی و عقیدتی و طبابت او خاطره دارند.
#مجلس
#مجلس_در_راس_امور_است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چشم ها سخن می گویند | محمد اسماعیل دولابی، عارف و استاد اخلاق ایرانی
#چشم_ها
#فرزند_ایران
#نقاشی_با_شن
💠
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 خداوند مسئوليت نگهداری از خانواده را به مرد داده است
🗓 یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه، ساعت ٢٢ از شبکه افق سیما.
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ | اتکاء به حضور مردم، درس ماندگار امیرالمومنین (ع)
#امیر_المومنین
✔️حقوق کارگران فقط کفاف 40 درصد زندگیشان را میدهد!
🔹مجله خبری «فرامتن» چهارشنبه 11 بهمن با موضوعاتی همچون قیمت ارز و لزوم تعیین دستمزد حقوق کارگران متناسب با تورم، روی آنتن زنده شبکه افق رفت.
متن کامل خبر برنامه #فرامتن را در سایت شبکه افق بخوانید 👈https://ofoghtv.ir/news/411387
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شب جمعه شب زیارتی امام حسین(ع) 🌹
عالم ربانی مرحوم سید جواد حیدری
شب_جمعه
🔴آنچه میتوانی ببخشی، ثروت واقعی توست
✍️چوپانی به عالِمی که در صحرا تشنه بود، کاسهای شیر داد. سپس رفت و بزی برای او آورد و ذبح کرد.
عالِم از سخاوت این چوپان که تعداد کمی بز داشت، در حیرت شد. پرسید:
چرا چنین سخاوت میکنی؟
چوپان گفت:
روزی با پدرم به خانه مرد ثروتمندی رفتیم. از ثروتِ او حسرت خورده و آرزوی ثروت او را کردم. آن مرد ثروتمند لقمه نانی به ما داد.
پدرم گفت:
در حسرت ثروت او نباش، هرچه دارد و حتی خود او را، روزی زمین به خود خواهد بلعید و او فقط مالک این لقمه نانی بود که توانست به ما ببخشد و از نابودی نجاتش دهد. بدان ثروت واقعی یک مرد آن است که میتواند ببخشد و با خود از این دنیا به آن دنیا بفرستد.
چوپان در این سخنان بود و بز را برای طبخ حاضر میکرد که سیلی از درّه روان شد و گوسفندان را با خود برد.
چوپان گفت:
خدایا! شکرت که چیزی از این سیلاب مرا مالک کردی که بخشیدم و به سرای دیگر فرستادم.
عالِم که در سخن چوپان حیران مانده بود، گفت:
از تو چیزی یاد گرفتم که از هیچکس نیاموخته بودم. مرا ثروت زیاد است که 10 برابر آنچه این سیلاب از تو ربوده است، احشام خریده و به تو هدیه خواهم کرد.
چوپان گفت:
بر من به اندازه بزهایم که سیلاب برد، احسان کن، که بیش از آن ترس دارم اگر ببخشی، دستِ احسان مرا با این احسان خود بهخاطر تیزشدن چاقوی طمعم بریده باشی.
═