📗 کتاب صوتی #عبد_صالح_خدا قسمت 0⃣1⃣

دریای اخضر فلک و کشتی هلال

ادامه حکایت ابیات ۵۵۴ تا ۵۸۲

☘️#درس_مثنوی قسمت 1⃣3⃣ ابیات ۵۵۴ تا ۵۸۲ #استاد_رنجبر

نمایش فراتر از فریاد داستان زندگی #مالکوم_ایکس قسمت سوم

📗کتاب صوتی #بیوتروریسم قسمت 6⃣

📗کتاب صوتی #من_محمدعلی_رجایی "زندگینامه داستانی شهید رجایی" قسمت 6⃣

پایان

قسمت 4️⃣3️⃣ 📜سوره مبارکه قلم آیه ۴۸ 🔹فاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ🔹 #یک_آیه_یک_قصه

قسمت 5️⃣3️⃣ 📜سوره مبارکه انبیاء آیه ۸۷ 🔹وذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ🔹 #یک_آیه_یک_قصه

قسمت 6️⃣3️⃣ 📜سوره مبارکه اخلاص َ🔹قلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ / اللَّهُ الصَّمَد/ُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ / وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ🔹 #یک_آیه_یک_قصه

فایل صوتی/سخنرانی #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم با بیان استاد #علیرضا_پناهیان قسمت5️⃣ پایان *نیاز به استاد و نقش او در راهنمایی انسان *نماز، بزرگترین استاد *نماز، تمرین استقلال

♦️‌غییت محمدرضا پورابراهیمی در ۶۵ درصد از جلسات مجلس! 🔹‌‌براساس اطلاعات منتشر شده در رسانه‌ها، محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در ۶۵ درصد از جلسات مجلس شورای اسلامی غایب بوده است. 🔹‌‌در این رتبه‌بندی اکبر احمدپور نماینده خواف با ۸۵ درصد غیبت در رتبه اول، پورابراهیمی با ۶۵ درصد دوم و علی نیکزاد نماینده اردبیل با ۶۴ درصد سوم است. 🔹‌‌باز خوبه این دوره این شفافیت ها ایجاد شده تا مردم بتونن با چشم باز به نماینده های حاضر رای بدن

🌎جالبترین دونستنی.....🥴 ┏━━━🐞○⛱━━━┓

🔖منبر کوتاه 🔖 🎥#تصویری 🔅مؤمنان چگونه جان می‌دهند؟! 🔰#استاد_انصاریان #امام_زمان 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃

♻️مرجع عالیقدر آیت‌الله شیخ عباس طسوجی می‌فرمود: یکی از روزهای محرم به حرم مطهر 🥀حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها رفتم. در مسجد اعظم ذکر مصیبت 🟩 امام‌حسین عليه‌السّلام بود. در گوشه‌ای نشستم و مشغول عزاداری شدم. 🔹همین طور که اشک می‌ریختم 🎁ثوابش را به روح پدر و مادرم هدیه کردم. کم کم ثواب آن را به تمام اموات فامیل و دوستانم هدیه کردم و همین طور که با گوشه عبای خود چشم‌هایم را پاک می کردم ثوابش را به روح تمام اهل قبرستان شهرمان طسوج هدیه کردم. ◍◍◍◍◍◍◍◍ 🔸شب در خواب دیدم وارد مسجد جامع طسوج شده، بالای منبر مشغول سخنرانی شدم. دیدم تمام پامنبری‌های من اموات هستند که زنده شده‌اند. 🔹بعد از اتمام منبر مرا بر روی دست بلند کردند و با صلوات می‌گفتند: آقای طسوجی اشک چشم‌های دیشب شما باعث نجات و رفع سختی عالم برزخ شد. آنها در خواب عبایی که اشک‌هایم را با آن پاک کرده‌بودم را تکه تکه کرده و بین خودشان تقسیم کردند. ◍◍◍◍◍◍◍◍ ♻️ایشان می‌فرمود: برای اموات قرآن بخوانید ، صلوات بفرستید ، و هدیه کنید. زیارت عاشورا را به نیت آنها بخوانید واجبات مانده از آنان مانند نمازقضا.و ..و..ادا کنید و به نیابتشان ردّمظالم بدهید 🔹 که موجبات نجات آنان می‌شود و برایتان دعا می‌کنند ، و دعای اموات در حق زنده‌ها حتماً به اجابت می‌رسد. ان شـاءالله 🎁به جمیع اموات شیعه یک آیةالکرسـی،هدیه کنیم.🌷

یارو شیشه ماشین داد پائین گفت: حاج آقا ما کی ازدست شماراحت می‌شیم؟ پاسخش را گوش کن😂😄

🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷 #پشت_این_نذر.... 🌷در بیمارستان رزمنده‌هایی بودند که با کارها و صحبت‌هایشان دل پرسنل را قرص می‌کردند. یک روز جوان بسیار رشید و برومندی آوردند که خضوع زائدالوصفی داشت. بلافاصله بعد از ورود به بخش از من مفاتیح خواست. با دیدن حال و روزش گفتم: شرایط شما طوری نیست که بخواهی دعا بخوانی. باید تا می‌توانی استراحت کنی. ولی گردن نگرفت و با اطمینان جواب داد: نه! باید الان بخوانم. به صرافت افتادم کاری کنم که دعا خواندن از سرش بیفتد و کمی به خوراک و خوابش برسد؛ بنابراین آرام به او گفتم: شما برو اتاق عمل و برگرد، من به شما کتاب دعا می‌دهم. 🌷بالاخره بعد از جراحی به بخش منتقل شد و مرا صدا زد و گفت: الوعده وفا! خواهر به قولت عمل کن! کتاب دعا می‌خواهم. حیرت زده پرسیدم: این چه دعایی است که تا این حد مُصری بخوانی؟ با شرمساری گفت: من ۳۷ روز دعای عهد خوانده‌ام ولی چهله دارم. در ابتدا سعی کردم با طرح موضوعات متفرقه توجه او را به سمت دیگری ببرم و او را به کمی استراحت وادار کنم ولی تدبیرم کارساز نشد. به ناچار رفتم و مفاتیح خودم را آوردم. می‌دانستم نای در دست گرفتن کتاب را ندارد. روی صندلی کنار تخت نشستم و شروع به قرائت نمودم. بلافاصله به دنبال هر کلمه‌ای که می‌خواندم شروع کرد به تکرار. 🌷دلم می‌خواست بدانم پشت این نذر چه خواسته‌ای خوابیده که این جوان در حالت اغماء نیز دست از آن برنمی‌دارد. فردای آن روز همکاران زحمت خواندن دعا را برایش کشیدند. روز سوم که چهله دعای عهد تمام شد، شنیدم که بعد از اتمام دعا دو چشمش را بسته و با لبخندی به یک خواب آرام فرو رفته است. تازه آن موقع دریافتم این چهله برای شهادت و لقاء‌الله بوده است. بعد از آن اتفاق شب‌ها که در خوابگاه پلک‌هایم را می‌بستم چهره آن جوان در ذهنم جان می‌گرفت. با این‌که می‌دانستم طبق احادیث نخستین کسی که داخل بهشت می‌شود شهید است ولی مرتب با وجدانی ناآرام خودم را سرزنش می‌کردم و می‌گفتم: شهربانو کاش دعا را پسو پیش و درهم می‌خواندی تا نذرش ادا نمی‌شد! #راوی: خانم شهربانو چگینی امدادگر جبهه

تــقــدیــم بــه تــڪ تــڪ شــمــا دوســتــانــ بــه شــمــا ڪــه تــڪ تــڪ پــســتــها را بــا حــوصــلــه ورق مــیــزنــے بــه شــمــا ڪــه هر روز مــنــتــظــر پــســت جــدیــد مــے مــونــیــد بــه شــمــا ڪــه بــودنــتــون بــراے مــا انــرژے بــخــشــه بــه شــمــا ڪــه ڪــم و ڪــاســتــے حــقــیــر را مــے بــخــشــیــد لــحــظــات خــوبــے رو بــراتــون آرزو مــیــڪــنــمــ ☺️✋🌹