#داستان_آموزنده
🔆بر خورد متفاوت ،نسبت به يك خواهر وبرادر
علاّمه مجلسى در حديثى به نقل از صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم ، آورده است :
روزى پيامبر الهى در منزل خويش نشسته بود؛ كه خواهر رضاعى آن حضرت بر ايشان وارد شد.
چون حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله ، نگاهش به وى افتاد از ديدار او شادمان گشت و رو انداز خود را براى او پهن كرد تا خواهرش بر روى آن بنشيند.
پس از آن ، رسول خدا صلوات اللّه عليه با تبسّم و خوش روئى با خواهر خود مشغول سخن گفتن شد، بعد از گذشت لحظاتى خواهر حضرت از جاى برخاست و از حضور مبارك آن بزرگوار خداحافظى كرد و رفت .
روزى ديگر، برادر آن زن كه برادر رضاعى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، نيز محسوب مى شد بر آن حضرت وارد شد، وليكن آن حضرت برخورد و خوش روئى را كه با خواهرش انجام داده بود با برادرش اظهار ننمود.
اصحاب حضرت كه شاهد بر اين جريان بودند، به پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله ، عرضه داشتند: يا رسول اللّه ! چرا در برخورد بين خواهر و برادر مساوات را رعايت ننمودى و ميان آن دو نفر تفاوت قائل شدى ؟!
حضرت در پاسخ اظهار نمود: چون خواهرم نسبت به پدرش بيشتر اظهار علاقه و محبّت مى كرد، من نيز اين چنين او را تكريم و احترام كردم .
ولى چون پسر نسبت به پدرش بى اعتنا بود، لذا اين چنين با او برخورد و بى اعتنائى شد .
📚بحار الا نوار: ج 16، ص 281، ح 126
.
💠 #صَلَّی_اللهُ_عَلَیْکَ_یا_رَسولَ_الله
🍃 باقی صدای توست
"امروز قلب عالم و آدم حرای توست"
تنها نه جان ما که جهان مبتلای توست
ای احمد محمّد و محبوب انس و جان
اول کسی که عاشق تو شد خدای توست
هفت آسمان و نه فلک و عرش، بندهات
عالم طفیل خاک تو، گردون گدای توست
دوزخ شرارهای بود از خشم و قهر تو
بوی بهشت از نفس دلگشای توست
ای که امام رحمت و دریای رأفتی
تنها وفا و مهر و مودّت سزای توست
بیچاره هرکه با غم و مهرت غریبه است
خوشبخت هرکه در دو جهان آشنای توست
ای ننگ بر هرآنکه به روی تو سنگ زد
نفرین بر آنکه دشمن دین رسای توست
شکر خدا بهکوری چشمان دشمنت
عالم پر از محبت و مهر و وَلای توست
قرآن تو تمام زمین را گرفته است
فانی است هر صدایی و باقی صدای توست
✍️ #محمدتقی_عارفیان
📌مصرع نخست از استاد محمود ژولیده است.
#مبعث
#یا_رسول_الله
#السلام_علیک_یا_امام_الرحمة
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
14.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجا بری حالت خوب میشه؟! ❤️
_کـــــــــــــــربلا 🥲
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
کتاب پوئتیک ارسطو
روزی از ارسطو پرسیدن دلیل عشق و علاقه تو به هنر و شعر در دوره ای که تاریخ نگاری مرسوم است چیست؟
ارسطو میگه
تاریخ نگاران جهان را آنگونه که بوده روایت میکنند
اما شاعران و هنرمندان جهان را آنگونه که باید می بود
در واقع هنر تجلی غایتی است که من از آن دور مانده ام و این همان دردی است که مرا به سمت خود میکشاند
رهبر نشوی تنها، من یار تو می گردم
وز جرگه عشاقت سردار تو می گردم
گر لشکر سفیانها از غرب به پا خیزد
در قحطی انسان ها عمار تو می گردم
از طعنه اشعث ها خون است دلت مولا
تبدار غمت هستم بیمار تو می گردم
با جرم ولای تو گر بر سر دار آیم
مدح تو کنم بر دار، تمار تو می گردم
این من نه منم تنها، آید زبسیج آوا
رهبر نشوی تنها، من یار تو می گردم
لا ادری
نسبتِ عشق بهمن نسبتِ جاناست بهتن
تو بگو من به تو مشتاق ترم یا تو به من..؟
زندهام بیتو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن...
بعد از این در دلِ من،شوق رهایی همنیست
این هم از عاقبتِ از قفس آزاد شدن...
وای بر منکه در این بازی بیسود و زیان
پیشِ پیمانشکنی چون تو شدم عهدشکن...
باز با گریه به آغوش تو برمی گردم
چونغریبی کهخودش را برساند به وطن...
تو اگر یوسفِ خود را نشناسی عجباست
ایکه بینا شده چشمِ تو ز یک پیراهن...
#فاضل_نظری
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقتی است که تنها به تو می اندیشم
به تو آری،به تو یعنی به همان منظر دور
به همان سبز صمیمی به همان باغ بلور
به همان زل زدن از فاصله ی دور به هم
یعنی آن شیوه فهماندن منظور به هم
به تبسّم،به تکلّم،به دل آرایی تو
به خموشی، به شکیبا، به تماشایی تو
به نفسهای تو در سینه ی سنگین سکوت
به سخن های تو با لهجه ی شیرین سکوت
در من انگار کسی در پی انکار من است
یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است
یک نفر ساده چنان ساده که از سادگیش
میشود یک شبه پی برد به دلدادگیش
شبحی چند شب است آفت جانم شده است
اول نام کسی ورد زبانم شده است
آه ای صاف تر از آئینه یک لحظه بایست
راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست؟
اگر این حادثه هرشبه تصویر تو نیست
پس چرا رنگ تو با آئینه اینقدر یکی است
حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
عاشقی جرم قشنگیست به انکار مکوش
آری آن سایه که شب، آفت جانم شده است
آن الفبا که همه ورد زبانم شده است
آن الفبای دبستانی دلخواه، تویی
عشق من آن شبح تار شبانگاه، تویی
بهروز یاسمی
مرا ببر به همان روزها که میدانی
همان ضریح، همان بوسههای پنهانی
#مجید_تال
صلیاللهعلیکیااباعبدالله
از گردنــه های سخــت کردیم عــبـور
نزدیک شدهاست فتحِ آن قلهی دور
شد لشــکرِ فتــنهها ز هر سوی روان
بـایـد بزنیــم دل به دریـــای حضــور
#آمنهآلاسحاق (#مهرآفرین)
#انتخابات