eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2هزار دنبال‌کننده
70.8هزار عکس
74.1هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
100 ثانیه بی نظیر با رزمایش زمایش مرکب دریایی کمربند دریایی ٢٠٢۴ در این ویدئو حضور و عملیات نیروهای دریایی ایران ، چین و روسیه را مشاهده میکنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 اینجا مرکز اجتماع تفنگداران فلسطینی نیست! محل توزیع غذا بوده است! رژیم دقیقا وقتی مردم حضور یافته اند همانجا را زده مواد غذایی آغشته به خون گرسنگان در تصویر قابل مشاهده است....
آقای تحلیلگر ✍️ تصویری عجیب ، قابل تامل و خاص از مرد فلسطین بعد از ویرانی خانه هایشان و 160 روز جنگ
حمله براندازها به پهلوی - @mrtahlilgar.mp3
10.99M
🔗 آقای تحلیلگر / براندازها بر پدر رضا پهلوی هم شمشیر کشیدند 🎙 براندازها بعد از شخص رضا پهلوی بر پدر رضا پهلوی هم شمشیر کشیدند. / اظهارات کارشناسان بی بی سی روی آنتن علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی / تکرار مواضع ایران توسط براندازها روی انتن بی بی سی
41.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 آقای تحلیلگر / براندازها بر پدر رضا پهلوی هم شمشیر کشیدند 🎙 براندازها بعد از شخص رضا پهلوی بر پدر رضا پهلوی هم شمشیر کشیدند. / اظهارات کارشناسان بی بی سی روی آنتن علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی / تکرار مواضع ایران توسط براندازها روی انتن بی بی سی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی بسیار دیده شده از فلسطین در ساعات اخیر دخترک پاهایش را از دست داده دو نفر دورش را گرفته اند دلداری اش میدهند یا الله.... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 پیام شهروندی فلسطینی در غزه به یحیی سنوار: ثابت بمان خدا تو را ثابت قدم کند وقتی اجل کسی فرا برسد، لحظه‌ای پس و پیش نخواهند داشت خداوند هر چه خواهد همان می‌شود به خدا دو روز مانده به رمضان و هیچی در خانه نداریم مادامی که‌ انسان برای خدای خودش کار می‌کند مرگ مهم نیست و الحمدلله
شبنامه 1511 - @mrtahlilgar.mp3
12.92M
🚨 آقای تحلیلگر / یمن: از این به بعد حتی از اقیانوس هند و دماغه امید نیک هم عبور نکنید / تحولات فلسطین / یمن رسما اعلام کرد که عملیات های خود را گسترش داده است / اسرائیل از این پس حتی به اقیانوس هند و دماغه امید نیک هم سفر نکند / هرجا کشتی صهیون ببینیم میزنیم / سه کشتی دیگر صهیون و یک ناوشکن آمریکا هدف قرار گرفت/ قسمت ۱۵۱۱
47.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 آقای تحلیلگر / یمن: از این به بعد حتی از اقیانوس هند و دماغه امید نیک هم عبور نکنید / تحولات فلسطین / یمن رسما اعلام کرد که عملیات های خود را گسترش داده است / اسرائیل از این پس حتی به اقیانوس هند و دماغه امید نیک هم سفر نکند / هرجا کشتی صهیون ببینیم میزنیم / سه کشتی دیگر صهیون و یک ناوشکن آمریکا هدف قرار گرفت/ قسمت ۱۵۱۱ ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 🎥 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌معجزاتی از قرآن 😳 ✅ علومی که ۱۴۰۰ سال پیش قرآن می‌دانسته 😍
. 💠 🍃 خبری از شما نشد آقا آخرین جمعه هم رسید امسال، خبری از شما نشد آقا چشم ما با شما نشد روشن، دل غم‌دیده وا نشد آقا روزها رفت و هفته‌ها بگذشت، ماه‌ها در پی هم آمد و رفت سال هم می‌رسد به آخر و باز حاجت ما روا نشد آقا اشتیاق، انتظار، صبر، فراق، چشم ما شد سپید در غم تو روز هجران به‌سر نیامد باز، نوبت وصل ما نشد آقا جمعه‌ها آمدند از پی هم، با تو گفتیم شرح دردِ فراق زخم این سینه التیام نیافت، درد کهنه دوا نشد آقا گریه کردیم و ناله سردادیم: العجل العجل! بیا مهدی در فراق تو اشک باریدیم، دل ز داغت جدا نشد آقا دل به داغ تو مبتلا کردیم، ندبه ندبه تو را صدا کردیم ما برای فرج دعا کردیم، مستجاب این دعا نشد آقا از تو حتی نیامده خبری تا که دل‌خوش به آن خبر باشیم در افق از شکوه آمدنت گردی آخر به‌پا نشد آقا عالم از ظلم و جور پر شده است، کی تو پا در رکاب خواهی کرد؟ العجل صاحب‌الزمان! الغوث! وقت عدل و وفا نشد آقا؟ در خزان فراق پژمردیم، بد شنیدیم و زخم‌ها خوردیم در غمت جان به لب شدیم اما جان فدای شما نشد آقا روز از روضۀ غمت زاریم، شب چو شمع از فراق بیداریم ای بهار حقیقی، آمدنت خبر سال ما نشد آقا در میان زلال بارش اشک، دیدن تو عجب صفا دارد شاه خوبانی و تماشایت قسمت این گدا نشد آقا اشتیاق، انتظار، صبر، فراق، جمعه‌ها واژه‌های دل‌تنگی آخرین جمعه رو به پایان است، خبری از شما نشد آقا... ✍️
🖼هرروز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنیم: 📝تقویم امروز: 📌 شنبه ☀️ ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ هجری شمسی 🌙 ۵ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری 🎄 16 مارس 2024 میلادی 📖حدیث روز : 🔅امیرالمومنین علیه السلام: 🌴فقر هم مردم را به او واو را به مردم بدبین میکند. 📚نهج‌البلاغه حکمت ۳۱۹ 📿ذکر روز: یا رب العالمین ♻️مناسبت روز:نداریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خودم میگفتم عاشق نمیشم 💔😭 صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
سلام امام زمانم✋🌸 خودم را به تو منسوب می‌دانم با لفظ"شیعه" نمی‌دانم این "انتساب"را از جنس یعقوب بدانم یا از جنس برادران یوسف؟ منتظر دلسوخته‌ات هستم یا باعث و بانی به چاه غیبت افتادنت! واے بر من اگر اینگونه باشم... 🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
InShot_۲۰۲۴۰۳۱۵_۱۶۰۶۳۳۲۴۸.mp3
21.77M
درد و دلی در آخر سال با همه شما ✨بزرگواران خدایا امسال هم تموم شد آیا خوب زندگی کردیم آیا از اون بندگان باتقوای شما بودیم یا نه؟ دلم میگیره از اینکه امسال من با سال قبل فرقی نکرده باشه...😔 ان شاالله هر روز تلاش کنیم بهتر از روز قبل رشد کنیم و به کمال برسیم...🙃 🔶این جمعه هم گذشت و از تو خبر نیامد...😞 بی تو دلم گرفته یار از سفر نیامد دارم هوای گریه از دوری تو مولا بی تو دلم گرفته‌ چشمم هنوز تو راهه ✨یاصاحب الزمان امسال هم بدون شما گذشت آقا ترسم اینه شما رو نبینم و از دنیا برم...😢 آقا جون اون نوکر خوبات برگرد قول میدیم با تموم وجود به اون قله ظهور برسیم ان شاالله...🤚 🔶یا مقلب القلوب والابصار یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا الا احسن الحال 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ سست و اندوهگین نشوید اگر شما به راستی مومن باشید برتری خواهید یافت. آل عمران/ ۱۳۹ 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی که از خواب بیدار شدم آن را جدی نگرفتم، ولی چند شب پیاپی دیگر هم ایشان را در خواب دیدم، آخرین شب به من گفت: ـ چرا نرفتی بلیتت را بگیری؟ تا این جمله را گفت از خواب پریدم، خیس عرق بودم و قلبم به شدت می‌زد، دیگر خوابم نبرد و برای شروع ساعت اداری لحظه شماری می‌کردم. اول وقت به راه افتادم، همه نشانی‌ها درست بود، وقتی نام و نشانی خود را به کارمندی که پشت میز شماره‌ چهار نشسته بود گفتم، اظهار داشت:چند روز است که بلیت شما صادر شده است، چرا نیامده‌اید آن را دریافت کنید؟! تا زمان پرواز فرصت زیادی ندارید! خواستم از مبلغ هزینه‌ بلیت بپرسم که کارمند هواپیمایی گفت: ـ تمام هزینه‌ بلیت شما قبلا پرداخت شده است بعد هم بلیت را دستم داد، بلیتی که به نام من صادر شده بود با این مسیرها: «تورنتو، لندن، تهران، مشهد، تهران، لندن، تورنتو».پس از شنیدن این حرف‌ها از یک جوان مسیحی کانادایی، دیگر بیش از حد هیجان زده شده بودم، رنگ چهره‌ام کاملاً عوض شد و ضربان قلبم شدید‌تر گردید و تنم شروع کرد به لرزیدن گفتم. ـ همین الان از راه رسیده‌ام و به تاکسی فرودگاه گفتم که مرا ببرد به منزل آقای علی‌بن موسی‌الرضا،او هم مرا آورد اینجا و پیاده کرد. حالا نمی‌دانم که چه طور می‌شود ایشان را ملاقات کرد؟ دیگر چنان هیجان زده شده بودم که جوان کانادایی هم متوجه لرزش تن و تغییر رنگ چهره‌ام شد و پرسید:آیا طوری شده است؟! چرا این جوری شده‌اید؟! نکند حالتان خوب نیست؟!... -نه، نه، حال من کاملاً خوب است، فقط از اینکه که می‌بینم شما مورد توجه آقا علی‌ بن موسی‌ الرضا(عليه السلام)واقع شده‌اید خوشحال و خرسندم و کمی دچار هیجان گشته‌ام. ـ آخر برای چه؟ ـ برای اینکه این شخص از بزرگ‌ترین قدیسان آسمانی است که خدا او را در بین ما زمینیان قرار داده و هر کسی که او را می‌شناسد آرزو می‌کند بتواند مورد توجه او قرار گیرد، حتی برای لحظه‌ای کوتاه !... جوان کانادایی، انگار که دیگر تاب تحمل شلاق انتظار را نداشته باشد، ملتمسانه به من گفت: - ممکن است که از شما خواهش کنم هر چه زودتر مرا پیش این آقا ببرید!؟ 🙏 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌴📚🌼📚🌴
- ممکن است که از شما خواهش کنم هر چه زودتر مرا پیش این آقا ببرید؟ چمدان و کفش‌ها را به کفشداری مسجد گوهرشاد سپردیم و وارد شدیم. هنوز از پله‌های تالار مقابل ضریح پایین نیامده بودیم که ازدحام جمعیت را دید: - این جمعیت انبوه، در این وقت شب این جا چه کار می‌کنند؟ - این‌ها هم مثل من و شما برای ملاقات علی بن موسی الرضا(عليه السلام)به این جا آمده‌اند. - اما من فکر می‌کردم ایشان تنها از من دعوت کرده‌اند که به دیدارشان بیایم، آن هم یک دیدار خصوصی! حالا... حالا توی این شلوغی، چه طور می‌توانیم از ایشان وقت ملاقات بگیریم؟ من دوست دارم ایشان را به تنهایی ملاقات کنم. - مگر ایشان شما را دعوت نکرده؟ - چرا. - پس خودشان هم با تو ملاقات خواهند کرد. - حالا ما چه طور خودمان را به ایشان معرفی کنیم؟ - او نیازی به معرفی ندارد، همان‌طور که قبلاً به دیدار تو آمده، خود او همین جا صدایت خواهد کرد. به خوبی می‌شد برق شگفتی و تعجب را در چشمان او دید، اما دیگر چیزی نپرسید و با هم از پله‌ها پایین رفتیم و به سمت ضریح حرکت کردیم، او نمی‌دانست که ضریح چیست! گفت: حتما ایشان در جای بلندی نشسته‌اند و مردم هم اطراف او را گرفته و با او ملاقات و گفتگو می‌کنند. - نه! - نکند این شخص، یک موجود خیالی است و وجود خارجی ندارد؟ - نه! کاملاً واقعی است. یک موجود خیالی نمی‌تواند از تو دعوت کند که از آن طرف دنیا به دیدارش بیایی، آدرس این جا را هم به تو بدهد و بلیت رفت و برگشت تو را نیز برایت تأمین کند بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌴📚🌼📚🌴
کم کم دیگر به ضریح نزدیک شده بودیم.پرسید: چرا این مردم به این صندوق چسبیده‌اند؟! - آخر، آقا علی بن موسی‌الرضا(عليه السلام)داخل آن هست. - آیا می‌شود او را دید؟ - بله. - چطور؟ - همان گونه که خدا را در دل می‌بینی. - بله، درست است آیا تا به حال حضرت عیسی عليه السلام را دیده‌ای؟ - بله، بارها، اما در خواب. - آقای علی بن موسی الرضاهم همان طور برایت مجسم خواهد شد، زیرا او در بیش از هزار سال قبل به دست دشمنانش شهید شده است. - حالا ایشان چه گونه با ما ارتباط برقرار می‌کند؟ - مگر تو نحوه‌ ارتباط خدا با بشر را نمی‌دانی؟ اصلاً تو چطور با حضرت مریم(سلام الله عليها)و حضرت عیسی(عليه السلام)ارتباط برقرار می‌کنی؟ - خب ما یک چیزی در جهان غرب داریم که دانشمندان و روانکاوان درباره‌ آن صحبت می‌کنند... - بله، ارتباطی به نام «تله پاتی»، یعنی ارتباط روحی بین دو انسان، از راه دور، درست است؟ - بله، همین طور است. پس از رد و بدل شدن این حرف‌ها، برای اینکه در میان ازدحام جمعیت، اذیت نشود، او را از سمت بالا سر حضرت به نزدیک ضریح هدایت کردم و گفتم - تو در همین جا بایست تا خود آقا به دیدارت بیاید. بعد هم کتاب دعایی را باز کردم و در کنار وی مشغول خواندن زیارت‌نامه شدم، اما راستش را بخواهید تمام هوش و حواسم متوجه جوان کانادایی بود و از خواندن زیارت‌نامه چیزی نفهمیدم. او هم به ضریح زل زده بود و انگار که رفته باشد توی یک عالم دیگر ناگهان به زبان آمد و گفت: - آقای علی بن موسی الرضا ... و بی آنکه سلامی بکند ادامه داد: - شما مرا دعوت کردید، من هم آمدم و ... حدود یک ساعت و نیم با امام رضا(عليه السلام)حرف زد و اشک ریخت، اشکی به پهنای تمام صورتش! من بعضی از حرف‌هایش را می‌فهمیدم و بعضی را نه، وقتی ملاقاتش به پایان رسید به او گفتم: - گمان نمی‌کردم شما این همه راه را برای دیدن کسی آمده باشی و آن وقت با دیدنش این چنین گریه کنی! - بله، خودم هم گمان نمی‌کردم، اما جذابیت فوق‌العاده‌ای این قدیس آسمانی، بی‌اختیار مرا به گریه وا می‌داشت، به خصوص لحظه‌ پایانی دیدار که به من گفت: «شما دیگر خسته شده‌اید، بروید و استراحت کنید، فردا منتظر شما هستم». این جدایی و انفصال برایم خیلی سخت بود و اشک مرا بیشتر درآورد!... بی ‌آنکه جوان کانادایی نمازی بخواند یا دعایی بکند، از حرم خارج شدیم. در هتل تهران یک اتاق دو نفره برایش گرفتم تا بتوانم خودم هم در کنارش باشم و ماجرا را پی بگیرم. بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌴📚🌼📚🌼🌴