eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
1.9هزار دنبال‌کننده
70.7هزار عکس
73.9هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟سلام از امروز تا روز (س) و و که از روز جمعه ۲۱ اردیبهشت شروع می شود، با خاطراتی از در خدمت شما دوستان و سروران گرامی هستیم. ارادتمند:
💠 با «قرآن کریم» نورانی شویم سوره مبارکه جاثيه آیه ۹ وَ إِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ و هرگاه چیزی از آيات و نشانه‌های ما بداند ، آن (آیه و نشانه) را به مسخره مى‌گيرد آنانند كه برايشان عذابى خوار کننده و (خفّت بار) مهیّاست.
🔻🔻ذهن ما 🧠مثل یک قلعه نیاز به نگهبان داره نگهبانی که اجازه ورود اطلاعات پوچ و نادرست و ناامید کننده رو به ذهن نده یادمون بـاشه ورودی های ذهنمون، خروجی های زندگیمون خواهد شد و تـاثیری که اولین ورودی به ذهنمون بر اتفاقات اون روز میذاره، قوی تـر از ورودی های دیگره.🔺🔺 ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌      ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢به خودم قول دادم هیچوقت غصه‌ء گذشته رو نخورم، غصه‌ی اتفاقات افتاده رو .. بدترین روزی رو که داشتم یادمه، اما فقط یادمه.. مثل ا‌ون روز درد نمیکشم، مثل اون روز اشک نمیریزم.. یه شبایی تو زندگیم اومدن که فکر کردم این آدم مچاله شده دیگه تا صبح‌ دووم نمیاره ولی صبح شد.. یه روزایی تو‌ زندگیم اومدن که فک کردم عقربه ها دیگه قراره تکون نخورن ولی گذشت، رد شد، تموم شد.. اگه باور کنیم که هیچ چیزی توی زندگی دائمی نیست دیگه هیچوقت غصه نمیخوریم.. چه اشک بریزی و خودتو به درو دیوار بکوبی، چه بخندی و قدم بزنی، دیگه نمیتونی زمان رو به عقب برگردونی، همه چی میگذره.. پس غصه‌ی اتفاقی که افتاده رو هیچوقت نخور...👌👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷ملڪا ذڪر تو گویم 🌷ڪه تو پاڪےو خدایے 🌷نروم جزبہ‌همان ره‌ڪہ‌توام راهنمایے الهےآغاز میڪنیم روزمان رابانام زیبایتــــ💚 💛بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ💛 به نام خداوند بخشنده مهربان
الهی به امید تو......
... 🌱🌿🙏💚 خدایا شکرت🤲 ببین خدا چه قشنگ میگه ...❤😍..🙏 🍃🖇خدایاشکرت🌱 🙏🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️اردیبهشت ... از آن ماه‌های زیبایی ست که در آن کوه 🏔می‌چسبد، دریا ⛵️می‌چسبد، با دوستان در خیابانها بودن می‌چسبد، در خانه 🏡بودن و ولو بودن زیر دست و پای مادر می‌چسبد، تمام رنگها برای پوشیدن خوبند، هوا جان می‌دهد برای عاشقی کردن و عشق ورزیدن به دیگران . انقدر این اردیبهشت برای همه چیز و همه کار دوست داشتنی است، که یک ماه برایش کم است و باید کم کمش شش ماه تمدید شود... و چه زیباست این ماه بهشتی🌹
تولدتون مبارک دوستان عزیز اردیبهشتی😍☺️🎊🎊🎊🎂🍰🧁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه‌ها می‌گذرند گرم باشیم و پر از فکر و‌ امید عشق باشیم و سراسر خورشید زندگی همهمه‌ی مبهمی از رد شدن خاطره‌هاست هرکجا خندیدیم، هرکجا خنداندیم زندگانی آنجاست ...
صبحتون زیبا و دلپذیر 😋😋🍞🥒🍅🧀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 هر روز با شهدا 🌷: 🌷سفره وسط سنگر پهن بود و قابلمه و بشقاب‌ها پر. _مهمان نمی‌خواهید؟ حاج حسین خرازی بود، با چشمانی براق و لبانی خندان. این همه غذا! منتظر کس دیگری هستید؟ نه حاجی، دوازده نفریم؛ اما گفتیم ٢١ نفر و غذا گرفتیم. پیشانی‌اش پر خط و صورتش بر افروخته شد. فریاد زد: برپا! همه بیرون. زمین پر سنگریزه، آفتاب داغ، دوازده نفر سینه خیز، بعد کلاغ پر. از پا که افتادند، گفت: آزاد! خیلی سبک شدید، ها؟ آن همه گوشت و دنبه حرام، عرق شد و ریخت پایین! با لقمه حرام نمی‌شود، جنگید! 🌹خاطره اى به یاد جانباز شهيد فرمانده حاج حسين خرازى 🌷 .... !! 🌷بار اول که ابوالقاسم آمد خواستگاری‌ام، سرش را پایین انداخت و گفت: دختر عمو، من مرد جنگ و تفنگ و جبهه‌ام، من یک مسافرم، زیر چشمی نگاهی کردم و توی دلم گفتم: مسافر بهشت. من دلم بهشت می‌خواهد. انگار حرف‌های دلم را شنید! زیر چشمی نگاهی انداخت و گفت: چیزی گفتی دختر عمو. همان لحظه دلم برایش تنگ شد، همان لحظه به دلم گفتم: با من مدارا کن.... بله را که گفتم، رفت و با یک بسته کارت عروسی برگشت. گفت: دختر عمو دوست داری کارت عروسی، کارت دعوت مهمان‌های ما چه شکلی باشد؟ گفتم: معلوم است دیگر، مهمان‌های ما یا شهدای آینده هستند، یا الان خانواده‌هاشون یک شهید داده‌اند، یا جانبازند، تازه.... 🌷تازه مگر شوهر من مسافر بهشت نیست، کارت عروسی ما هم باید در حد خودمان باشد. مگه می‌شه خدا را دعوت کرد، کارت دعوت خدا، خدایی نباشد!! خندید و کارتی که چاپ کرده بود، نشانم داد. بعد یک کارتی هم سوای از کارت ما، سپاه گرگان برای ما هدیه آورد، آن هم خیلی قشنگ بود. عروسی کردیم، هفت روزه عروس بودم که ابوالقاسم رفت جبهه، دیگه ماندگار شد، هر چند وقتی یک مرخصی می‌آمد و چند روزی بود و می‌رفت. سه سال با هم زندگی کردیم، زندگی ما در برهه شلیک گلوله و خمپاره و اطلاعیه‌های جنگ بود. هر عملیات که می‌شد، دلم فرو می‌ریخت، هی به دلم تشر می‌زدم، با من مدارا کن، مدارا کن. 🌷یک روز  که دلم خیلی دلتنگ ابوالقاسم شده بود، خبر دادند؛ مسافر بهشت، پر کشید و رفت. ابوالقاسم شهید شد و من تمام سال‌هایی که با هم بودیم، فقط سه سال بود. گاهی یک روز، خاطره‌ای برای آدم می‌سازد که یک تاریخ را به دوش می‌کشد چه رسد به سه سال. ما سه سال زندگی کردیم، ابوالقاسم شهید شد. حالا در تمام این سال‌ها، دارم با خاطرات آن روزها زندگی می‌کنم. بمیرم برایت ای دلم با من مدارا کن... 🌹خاطره اى به ياد شهید معزز ابوالقاسم کلاگر راوى: خانم طیبه کلاگر همسر شهید ابوالقاسم کلاگر و خواهر شهید علیرضا کلاگر 🌟شهید مفقود الجسد, ایرج بیات موحد از شهدای نخبه کشوری هستند که اکثر وزرا در دوره های مختلف با ایشان هم دانشگاهی و دوست بوده اند. ایشان علیرغم اینکه در خارج از کشور تحصیلات عالی داشتند و از چند کشور اروپایی دعوت به کار شده بودند و حتی پیشنهاد سفیر بودن هم داشتند اما به خاطر دفاع از کشور و نیاز آن روز به جبهه ها میروند و خیلی سریع به شهادت می رسند. تحصیلات عالیه، پیشنهاد کار، پیشنهاد سفیری و عروسی که منتظر ایشان بود هیچ کدام ایشان را از تصمیم خود برنگرداند... ماه رمضان شبی که میهمان خانواده شهید ایرج بیات موحد بودیم, همسر شهید صحبتی کرد که خیلی تأثیرگذار و بسیار ناراحت کننده بود... همسر شهید فرمودند: "زندگی من یکسال با ایرج بیشتر طول نکشید, ولی الان بیشتر از چهل سال است که دارم دنبال پیکرش می گردم"... راوی: همسر شهید بیات کتاب خاطرات دردناک, ناصر کاوه
برای وبرای اموات خدا بیامرزتان صلوات بفرستید اللهم صلعلی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️ ۷۵نحل ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ🌻 درآیه بالا خدای متعال1 برده که مالک دارد را مثال زد که از خود اختیار ندارد و1 مرد آزاد را مثال زد که آن چنان از خود اختیار دارد که مال خودرا پنهان و آشکار انفاق میکند فرمود آیا این دو باهم مساوی اند خیر❌ فردی از حافظ قرآن که درحال خواندن دعای ۱صفحه ای حجاب امام مهدی بود (و آن دعا انسان رادر یک سپر بسیار قوی از حوادث وارد می کند) پرسید👈 چرا خدای متعال در آیه بالا چنین مثلی زده است من هر چه فکر کردم علت این مثال الهی را نفهمیدم🤕 حافظ قرآن جواب داد خدای حکیم دراین آیه خواسته علیه بت پرست های مکه استدلال کند که👈 وقتی شما دربین ۲فرد که یکی برده است و یکی آزاد است تا این حد فرق می گذارید چرا بین خالق ومخلوق فرق نمی گذارید چرا بتهای سنگی راکه خالق آنها خودتان هستید را معبود خود می پندارید🔥