📷 برگزاری جلسۀ سران قوا 🔹نشست مشترک سران قوای مجریه، مقننه و قضائیه به میزبانی رئیس‌جمهور در نهاد ریاست‌جمهوری برگزار شد. @Farsna

عراقچی: چه کسی باور می‌کند یک قاتل فرضی در ایران نشسته و با FBI آنلاین صحبت می‌کند؟ 🔹وزیر خارجه امروز در پی طرح ادعای مداخلۀ ایران در سوءقصد علیه ترامپ با بیان اینکه با انتخاباتی دیگر، سناریوی جدیدی با هدفی مشابه ساخته شده، گفت: البته از آنجا که قاتلی در واقعیت وجود ندارد، فیلمنامه‌نویسان یک کمدی پیش پا افتاده ساخته‌اند. کدام عقل سلیمی می‌تواند باور کند که یک قاتل فرضی در ایران نشسته و با FBI آنلاین صحبت می‌کند؟ 🔹وزارت دادگستری آمریکا روز جمعه ۱۸ آبان‌ یک فرد را به تلاش برای ترور ترامپ متهم و ادعا کرد که این طرح ترور مربوط به ایران بوده و توسط اف‌بی‌آی خنثی شده است. @Farsna

🎥 دولت سیزدهم چقدر مسکن تحویل داد؟ 🔹درحالی‌که وزیر راه مدعی شده ۲۰ هزار واحد مسکونی در ۵ سال گذشته تحویل شده، سرپرست معاونت مسکن دولت چهاردهم می‌گوید این عدد فقط مربوط به زمین‌های ۹۹ ساله است. 🔸دولت سیزدهم در مجموع حدود ۶۴۰ هزار واحد تحویل داده است. @Farsna

محمدرضا سعیدی سرپرست شستا شد 🔹سعیدی دارای دکتری تخصصی در مدیریت کسب‌وکارهای بین‌‌المللی و نوآوری از سوئد است. او سابقۀ مدیریت ارشد در صنایع و سازمان‌های مختلف از جمله هیئت‌مدیره و مدیرعاملی شرکت‌های سرمایه‌گذاری، صنایع شیمیایی، پتروشیمی، دارویی، ساختمانی را در کارنامه دارد و از مدیران باسابقه در مجموعه‌های هولدینگ دارویی و تاپیکوی شستا و پتروشیمی جم است. @Farsna

🎥 حملات موشکی حزب‌الله به کارخانه صنایع نظامی رژیم صهیونیستی @Farsna

حالا که آبرنگ بحثش تموم شده، آموزش یه گل خوشگل ببینیم😍 ببین چه ساده #آموزش_مرحله_به_مرحله #آبرنگ

#کارتون #پلنگ_صورتی کارتون پلنگ صورتی

برای کودکان #مدادپاکن‌دار نخرید "فتالاتسها"مواد سمی و خطرناکی هستند که در همه وسایل، از جمله پاک کن مدادها وجود دارد و در صورت ترکیب با بزاق دهان باعث مشکلات زیادی برای کودک می‌شود. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

کارتون های ماجراجوییییی 📹. #ماجراهای‌مارکوپولوی‌جوان 📹 💥 قسمت: 18 💥

#بازم‌مدرسه‌ام‌دیر‌‌شد قسمت ۱۰

#قصه_کودکانه کمک در کارهای خانه «ماجراجویی در خانه که نهایتا به کمک ... کردن بچه ها در کارهای خانه ختم میشه .» یکی بود یکی نبود ، در خانواده ای مهربان دو تا بچه ی نازنین بنام های ارسلان و مانده زندگی می کردند . بچه هایی مؤدب که عاشق بازی بودند . یک روز مادر به ارسلان و مانده گفت: بچه ها موافقید امروز یک ماجراجویی در خانه داشته باشیم؟ بچه ها هیجان زده گفتند : البته ! چجور ماجراجویی؟ مادر گفت: پیدا کردن یک گنج ! بچه ها با چشمانی گرد و لبخندی بر لب به هم ...نگاه کردند . ارسلان پرسید این بازی چطور شروع میشه؟ مائده پرسید : باید چکار کنیم؟ مادر کاغذهایی را که در دستش داشت ، بالا برد و گفت ماجراجویی از مرتب کردن تختتان شروع میشود. هر کس زودتر تختش را مرتب کند به من اعلام میکند و من کاغذ دیگری که مسیر بعدی را میگوید به او می دهم . کاغذ آخر برای کسی است که بیشترین کار را انجام دهد و گنج برای اوست . با ۱_۲_۳ گفتن مادر ، بچه ها به سمت اتاقشان دویدند . مائده زودتر تختش را مرتب کرد و خودش را به مادر رساند و کاغذ بعدی را گرفت . روی آن نوشته بود ، کمد عروسک ها را مرتب کن تا یک قدم به گنج نزدیک تر شوی . کاغذ بعدی را ارسلان گرفت در آن نوشته بود ، اسباب بازی ها را جمع و در سبد بگذار تا یک قدم به گنج نزدیکتر شوی . بعد از چند دقیقه دوباره ارسلان از مادر خواست تا کاغذ دیگری به او بدهد. مسیر بعدی این بود ظرفهای کثیف را در ظرفشویی بگذار . مائده با سرعت از اتاق بیرون آمد و به مادر گفت: مسیر بعدی ، مسیر بعدی و کاغذ دیگری را گرفت که در آن نوشته شده بود بشقاب و قاشق ها را آماده کن و روی کابینت بگذار . مائده با دقت و سرعت این کار را انجام داد و کاغذ بعدی را گرفت و رفت که میز غذا را دستمال بکشد و تمیز کند . تنها دو کاغذ در دستان مادر باقی بود . یکی را ارسلان گرفت و رفت که میز را بچیند و بشقابها را روی میز بگذارد . ارسلان یک سر میز مشغول بشقاب چیدن و مائده سر دیگر میز مشغول دستمال کشیدن بود . به همدیگر نگاهی انداختند. هر کس سعی می کرد کارش را درست و سریع انجام دهد تا کاغذ آخر را از مادر بگیرد . مادر مشغول نوشیدن چای بود که صدای گرمپ گرمپ قدمهای بچه ها را شنید . ارسلان و مائده هم زمان خودشان را به مادر رساندند . مادر ابروهایش را بالا انداخت و با تعجب به بچه ها نگاه کرد و گفت: ولی من فقط یک کاغذ دارم بگذارید فکر کنم . اوووم کاغذ را به هر دوی شما میدهم با هم بروید و گنج را پیدا کنید . ارسلان کاغذ را باز کرد و مائده با صدای بلند خواند : آخرین قدم را بردارید و گنج را در فر آشپزخانه پیدا کنید . آنها به سمت فر رفتند. ارسلان با احتیاط به دستگیره دست زد. خنک بود. معلوم بود که مادر مدتی قبل آن را خاموش کرده بود. هر دو در را باز کردند و فریادی از خوشحالی کشیدند. داخل فر یک پیتزای خوشمزه خانگی بود که بچه ها عاشقش بودند . آنها باخوشحالی پیتزا را بیرون آوردند و گفتند : گنج را پیدا کردیم . اما مهم ترین چیز شادی و رضایتی بود که در چهره ی مامان دیده میشد مامان بهشون گفت: بچه ها شما امروز خیلی عالی بودید و با کمک هاتون خونه را مرتب کردید من بهتون افتخار میکنم ارسلان و مائده فهمیدند که نه تنها پیتزای خوشمزه ی خانگی یه گنج بوده بلکه شادی و رضایت مامان از همه ی گنج های دنیا براشون با ارزش تره. آن ها قول دادن که همیشه توی کارهای منزل کمک کنن تا همه شاد و راضی باشن. پایان...

مدل نقاشی حاشیه دفتر🤗⛵️⛵️⛵️ #آموزش #نقاشی

اسراف نکردن تو قرآنم نوشته اسراف کار زشته لیوان آب پر نکن میوه رو نیم خور نکن وقتی نداری نیاز شیر آبو نکن باز نون اضافی نخر زیاد به خونه نبر حرفمو گوش کن عزیز غذاها رو دور نریز اسراف کردن حرامه این نکته یک پیامه #شعر

کاردستی پروانه

❗️با اشتباهات بچه‌ت این‌جوری برخورد نکن #کلیپ | #استاد_شجاعی

✍️ شبهات دانش آموزی ⬅️ چرا زنان در نماز باید حجاب داشته باشند مگر خدا نامحرم است؟ 🔷 اول: گاهی پوشش و حجاب برای رعایت در برابر نامحرم است و گاهی برای رعایت ادب است مانند پوشیدن لباس مناسب در برابر شخصیت‌های مهم، هیچگاه ما در حضور یک انسان بزرگ مثل رهبر یا رئیس جمهور با لباس معمولی حضور پیدا نمی‌کنیم 🔶 دوم: یک دلیل دیگر برای پوشش در نماز شاید این باشد که خداوند با این کار می‌خواهد به ما تمرین پوشش در بیرون را یاد دهد. به این خاطر خدا فرموده من دوست دارم اینگونه و با این پوشش نماز بخوانید و با این کار می‌خواهد بندگی ما را بسنجد که ما بنده‌ای فرمانبردار هستیم یا نیستیم؟! چون اگر ما بنده باشیم باید در تمام دستورات تسلیم دستور خدا باشیم.برای همین نوعی تمرین اطاعت پذیری است و خدای بزرگ با این حکم فرمانبرداری ما را تقویت می‌کند. 💎 وقتی کسی بخاطر خدا در نزد خود پوشش کامل را رعایت کند فردا در نزد دیگران نیز آن را رعایت می‌کند. 📎 #شبهات_دانش‌آموزی 📎 #حجاب

🛣نقاشی جاده و کوه🛣 #نقاشی_جاده #نقاشی_پرسپکتیو #پرسپکتیو #نقاشی_با_خط_کش #پرسپکتیو_تک_نقطه‌ای

#قصه_صوتی #قصه_کودکانه 🌃 قصه شب 🌃 🌼 خاکستری 🐰خرگوش خانم به تازگی صاحب یه بچه خرگوش شده بود. اسم بچه خرگوش «خاکستری» بود خانم خرگوشه به خوبی از خاکستری مواظبت می کرد. روزها گذشت و گذشت و خاکستری بزرگ شد؛ حالا دیگه باید کم کم خودش یاد میگرفت که غذا پیدا کنه... 🐇🍃کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن هر چیزی که خداوند مهربان آفریده زیباست و حتماً فایده ای داره و باید شکرگزار خداوند باشیم.

🦋 تفسیر نقاشی دختر گل ۸ ساله 🦋 . ۱. با اینکه به پدر علاقه دارد اما گاهی ارتباط کودک با پدر دچار تعارض می‌شود.🍃 ۲. شخصیت منعطفی دارد.🍃 ۳. الگوی کودک مادرش است و از ایشان پیروی می‌کند.🍃 ۴. خوش صحبت است.🍃 ۵. از چیزی یا موضوعی ترس دارد.🍃 ۶. گاهی پنهان کاری می‌کند.🍃 ۷. با اینکه حالش با برادرش خوب است و او را دوست دارد اما نسبت به برادر حساس شده است.🍃 ۸. اجبار به تمیزی در خانه مشاهده می‌شود.🍃 ۹. تفکرات رویایی و خیالی زیادی دارد.🍃 ۱۰. تمایل کودک به مادر بیشتر است.🍃 ۱۱. از جنسیت خود راضی و خوشحال است.🍃 ۱۲. اعتماد به نفس کودک خوب و مطلوب است.🍃 ۱۳. کودک به خود مغرور شده است و خانواده به این غرور دامن زده اند.🍃 ۱۴. به هویت جنسی خود آگاه است.🍃 ۱۵. عزت نفس خوبی دارد.🍃 ۱۶. با اینکه مادر را مهربان و با محبت می‌بیند اما از ایشان عصبانیت هم دریافت کرده است.🍃