eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
1.9هزار دنبال‌کننده
70.7هزار عکس
73.9هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 غربی‌ها برای حکمرانی در اینترنت چه کرده‌اند @Farsna
✅چقدر این روزها جای شما خالی است ای فرزند مخلص حضرت زهرا(س)😭 ✅چـــقــدر این روزها دلمان تنگ است.😭 ✅روحت شاد شهید رئیسی عزیز 😭😭😭😭😭😭😭😭😭
تولیت آستان قدس.mp3
11.58M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🟣 ماجرای شنیدنی اقدامات سید ابراهیم رئیسی در آستان قدس رضوی 🟡 سید ابراهیم رئیسی دائم به مناطق محروم و حاشیه شهر مشهد سر میزد و به اوضاع فقرا رسیدگی می‌کرد 🥺 🔹قصه قهرمان ها🔸
📣 توجه به 👈برای ترغیب و تشویق به نماز، باید خودمان توجه داشته باشیم که نماز در رأس اعمال واجب قرار دارد و آن را در اولویت کارهای خود قرار دهیم. 🔹والدینی که توفیق چندانی در اقامه­ ی نماز ندارند و آن را در اولویت کاری خود قرار نمی دهند، نمی توانند مربّی فرزندانی باشند که باید نماز را در سرلوحه ی اعمال خود قرار داده و با نماز زندگی کنند.پس برای نتیجه گیری بهتر باید والدین خود در راس کار باشند و خود آنها ابتدا نمازشان را اول وقت بخوانند تا فرزندان هم با مشاهده این صحنه به خواند نماز ترغیب شوند.
🔸اگر میخواهید باید بگذارید حرکت کند. 🔹هوش یعنی مهارت فکری، مهارت جسمی و سازگاری با محیط. حرکت زیربنای کسب این مهارت ها است. ❌حالا ما دائم به بچه ها میگیم که: بشین، وول نزن، جُنب نخور، ورجه وورجه نکن. در صورتی که حرکت عامل رشد است. بچه ای باهوش می شود که زیاد حرکت کند. ❌اما ما، بچه هایی که زیاد حرکت می کنند را بیش فعال می گوییم.
💠 احکام دانش آموزی: رمان 🔻ستایش عضو کانال داستان شده بود و هر روز بعد از مدرسه یه گوشه لم می داد و رمان می خوند. یه روز مامانش گفت: اگه میشه، برای منم آدرسش رو بفرست، منم بیکار میشم بخونم. 🔰 چند روزی گذشت، یه روز مامان کنار ستایش نشست و گفت: دخترم! این داستانا بعضیاشون خوب نیست و خوندنش اصلاً درست نیست. دیگه نخون عزیزم. ❓بچه ها! به نظر شما داستان و رمان خوندن اشکال داره؟! 🔹 توی گوشی رمان خوندن عیب داره، پس نباید خوند. 🔸 رمان برای بچه ها اشکال داره. 🔹 تنهایی رمان خوندن اشکال داره. 🔸 داستان های بد، کلا خوندنش درست نیست و اشکال داره. ✅ دوستان عزیز! داستان خوندن - مخصوصاً داستان های خوب و آموزنده - کار خیلی خوبیه، اما نه هر داستانی. بعضی از داستان ها هستن که خیلی از مسائل رو (عاشقانه، دوستانه و ...) رو بی حیا تعریف می کنه که باعث پریشانی و سردرگمی ما میشه. خوندن و شنیدن اینجور داستان ها اصلاً درست نیست و اشکال داره. 💥ما باید مراقب فکر و ذهنمون باشیم نکنه با خوندن اینجور داستان ها آسیبی ببینیم. 📎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 پویانمایی زیبای مهارت های زندگی 📼 این قسمت : راز مهتاب 👌🏻 نقش دعا در آرامش
. این حروف رو با نخود و لوبیا و عدس روی مقوا درست میکردیم می‌بردیم مدرسه جالب اینجاست تا برسیم به مدرسه همش می ریخت😁
سربندهای یا زهرا(س).mp3
4.74M
🎵 سربندهای یا زهرا (س) ویژه شهادت حضرت فاطمه (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«قصه کودکانه صبر و احترام به نظر دیگران» در شهری کوچک و پر از آدمهای مهربان دختر بچه ای بنام ریحانه زندگی می کرد. ریحانه هرگز صبر نمی کرد و نمیتوانست جواب نه بشنود. قوانین و مقررات را رعایت نمی کرد و همیشه دوست داشت کارها را آنطور که خودش میخواهد انجام دهد. یک روز ریحانه تصمیم گرفت در حیاط خانه شان یک جشن برگزار کند . او بدون اینکه از والدینش اجازه بگیرد به دوستانش دعوت نامه داد و شروع به آماده کردن جشن کرد . اما در روز جشن همه چیز به هم ریخت....... با شروع جشن ریحانه برنامه هایی را اجرا کرد که خودش دوست داشت بدون اینکه به نظرات و خواسته های دوستانش توجه کند و بازی هایی را انتخاب کرده بود که فقط برای خودش جذاب بود و اگر دوستانش بازی دیگری پیشنهاد می دادند ، ریحانه آن ها را نادیده می گرفت . وقتی یکی از بچه ها جلو آمد و از او خواست سرگرمی دیگری انجام دهند . ریحانه با عصبانیت پاسخ داد : نه ! این جشن من است و باید طوری برگزار شود که من دوست دارم . کم کم دوستان ریحانه از رفتارهای او خسته شدند و یکی یکی جشن را ترک کردند. ریحانه تلاش کرد توجه بچه ها را جلب کند اما آنها دیگر دوست نداشتند آنجا بمانند و در نتیجه ریحانه تنها ماند. ریحانه با ناراحتی در حیاط نشست . ناگهان دست گرمی را روی شانه اش احساس کرد . مادربزرگ بود. آرام کنار ریحانه نشست و گفت : چرا تنها نشسته ای؟ پس دوستانت کجا هستند ؟ ریحانه گفت : آنها رفتند. با ناراحتی هم رفتند . مادر بزرگ پرسید: چرا ناراحت شدند ؟ ریحانه بغض کرد و گفت : چون من فقط به خودم فکر کردم و نظر بچه ها برام مهم نبود . حتی به قوانین خانه توجه نکردم و میدونم الان پدر مادرم ناراحت هستند. مادر بزرگ دستی به سر ریحانه کشید و گفت : چقدر خوب که متوجه شدی . با هم درستش میکنیم. من بهت یاد میدم چطور صبور باشی و به نظر دیگران احترام بگذاری. مادربزرگ با ریحانه درباره ی اهمیت صبر و احترام به قوانین و نظرات دیگران صحبت کرد و توضیح داد که این کارها باعث بهتر شدن روابط ریحانه با دیگران خواهد شد . مادر بزرگ به ریحانه تمرینهای کوچکی داد تا صبر و احترام قوانین را در عمل تجربه کند. مثلا یک روز از او خواست همه دور هم جمع نشدند شیرینی روی میز را نخورد ، در هنگام انتظار نفس عمیق بکشد و به خودش یادآوری کند که همه چیز را نمیتوان فورا بدست آورد و کمی صبر لازم است . مادر بزرگ شبها برای ریحانه داستان میخواند . قصه هایی که شخصیت های آن هنگام رو به رو شدن با مشکلات سعی میکنند صبور و محترم باشند و از نظرات و تجربه های دیگران استفاده کنند . مادربزرگ هنگام تصمیم گیری های خانوادگی نظر ریحانه را هم می پرسید و از او میخواست به نظرات دیگر اعضای خانواده هم توجه کند . این کار به ریحانه کمک کرد تا متوجه شود قبل انجام هر کاری از نظرات دیگران هم آگاه شود . هر بار که ریحانه صبوری و رفتار محترمانه ای از خود نشان می داد ، مادر بزرگ به او یک پاداش می داد ، این پاداش گاهی یک لبخند ، یک نگاه زیبا ، یک آفرین ، یک داستان مورد علاقه یا یک بازی همراه با مادربزرگ بود . کم کم ریحانه توانست این مهارت و رفتارها را در زندگی خود بکار برد و دوستانش تغییرات مثبت و خوبی در رفتارهایش دیدند . از آن به بعد ریحانه در موقعیتهای مختلف صبور بود و احترام گذاشتن به نظرات دیگران را فراموش نمی کرد او یاد گرفته بود که همه ی انسانها ارزشمند و باید به آنها احترام گذاشته شود . پایان...
با خمیربازی گربه درست کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏یه نفر پیدا کردم عاشق امام جعفر صادق علیه السلام😘😍 "سید کمیل بارونی"
ضرورت مطالعات حدیثی.m4a
34.48M
💠ضرورت مطالعات حدیثی 👤استاد طباطبایی |