eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.1هزار دنبال‌کننده
80.9هزار عکس
86.5هزار ویدیو
3.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑انتشار برای نخستین بار ‌‌💢ناگفته های فرزند شهید فخری زاده از پدرش در گفتگو با وطن امروز ◽️▫️از مخالف شدید شهید فخری زاده با برجام تا ارادت ویژه ایشان به حضرت معصومه و جزییات جلسات ایشان با رهبر انقلاب و حاج قاسم 🔹🔸حامد فخری زاده: ♦️پدرم سنین نوجوانی که ۱۵ سال داشتند، فعالیت‌های انقلابی خودشان را شروع کردند و جزو نخستین نفراتی بودند که در همین خیابان صفاییه قم در تظاهرات ضد رژیم ستمشاهی فعالیت داشتند. ♦️بعد از اینکه انقلاب پیروز شد، برای تحصیل به تهران رفتند و بعد عضو سپاه شدند. ♦️در زمان جنگ تحمیلی هم تا آنجایی که می‌دانم بیشتر در جبهه غرب کشور بودند و دوره کوتاهی هم در جبهه جنوب حضور داشتند. ♦️ایشان هیچ موقع اجازه ندادند ما از حضور ایشان در جبهه که خیلی معمول است، برای کسر خدمت سربازی و معافیت و این موضوعات استفاده کنیم، یعنی حتی در این زمینه هم رعایت می‌کردند. ♦️پدر متولد شده قم بودند لذا ارادت بسیار ویژه‌ای به حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله ‌علیها داشتند و گمان می‌کنم اینکه شهادت پدر مصادف شد با شهادت حضرت معصومه سلام‌الله‌ علیها به دلیل همین ارادت ایشان به حضرت معصومه بود. ♦️نخستین ترور پدر بازمی‌گردد به سال ۷۸ یعنی ۲۱ سال پیش. از آن موقع یعنی بیش از ۲۰ سال تا روز شهادت، پدر بارها در معرض ترور بودند که این ترور‌ها با لطف و مشیت الهی، به انجام نمی‌رسید و ناموفق بود. ♦️بر حسب اتفاق، مسیر راه تغییر می‌کرد یا بر حسب اتفاق، زمان تردد تغییر می‌کرد یا اتفاقات دیگری می‌افتاد که ترور خنثی می‌شد و بعد که بررسی می‌کردند کشف می‌کردند که در مسیر تردد بمب‌گذاری کرده بودند یا کمین کرده بودند که این ترورها به شکست رسیده بود. ♦️پدر بسیار به حضرت آقا نزدیک بودند و جلسات زیادی با رهبر معظم انقلاب داشتند. خود حضرت آقا به صراحت در پیامی که به مناسبت شهادت پدر صادر فرمودند، نوشتند «دانشمند برجسته ممتاز هسته‌ای و دفاعی کشور» که ناشی از شناخت کامل حضرت آقا از پدر است. ♦️پدرم مخالف برجام بودند و همیشه می‌گفتند این برجام هسته‌ای بعد می‌شود برجام موشکی، بعدش می‌شود برجام حقوق بشر و این ته ندارد، پایان ندارد، چرا که آمریکا هیچ وقت خوی گرگ بودن خود را کنار نمی‌گذارد. ♦️تا آنجا که می‌دانم پدر با حاج‌قاسم جلساتی داشتند و به بعضی مکان‌های مرتبط با کارشان، با هم برای بازدید می‌رفتند اما بعد از شهادت حاج‌قاسم یادم نمی‌آید که پدر در جلسه‌ای، سمیناری یا سخنرانی شرکت کرده باشند و در ابتدای صحبت خود با نام و سلام بر شهید حاج‌قاسم آغاز نکرده باشند. پدر خیلی به حاج‌قاسم علاقه‌مند بودند. ♦️گفتن بعضی کلمات و جملات، در قالب بیان ساده است ولی اینکه ۲۱ سال هر روز صبح وقتی پدر از در خانه بیرون می‌رفت، معلوم نبود دوباره بازگردند قابل توضیح نیست. هر روز این ترس و دلهره با ما بود که پدر الان از در خانه بیرون رفتند دوباره به خانه بازمی‌گردند یا خیر؟ واقعا وصف این وضعیت قابل بیان نیست و در جملات نمی‌گنجد و این ۲۱ سال خیلی شرایط سخت و پرفشاری برای ما بود. طبیعتا پدر سعی می‌کردند این مسائل- خطر ترور و از این حرف‌ها- در خانه نشر پیدا نکند که باعث نگرانی ما و مادر نشود ولی بعضی اخبار مثل صحبت‌های نتانیاهو و اولمرت درباره ایشان پخش شده بود و ما هم شنیده بودیم. جدا از روحیات و اخلاق‌شان که به هیچ عنوان دوست نداشتند و اجازه نمی‌دادند ما از نام ایشان برای شرایط کاری خود استفاده بکنیم، جدا از این حرف، ایشان آنقدر گمنام بودند که نمی‌شد از نام‌شان استفاده کرد. ♦️موضوع ترور پدر، کار بسیار پیچیده ای بوده و می‌دانم چندین گروه و سازمان‌های مختلف دارند روی این قضیه کار می‌کنند، چون ابهامات زیادی وجود دارد و موضوع خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌ها است. یک ترور ساده که چندتا تیر شلیک شده، نبوده و قضیه ترور پدر ابعاد بسیار پیچیده‌ای داشته است.
🌼 تـفسیر حکمت ۲۲۹ نهج البلاغـه 🌼 آیت الله مکارم شـیـرازی 👇👇👇
🌺🍃🌺🍃🌺 💐امام(عليه السلام) فرمود: مُلك قناعت براى انسان كافى است و حسن خلق به عنوان نعمت و از امام(عليه السلام) از تفسير آيه (فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً) سؤال كردند فرمود: «منظور قناعت است». 💓✨💓✨💓✨💓
🌾🌾🌾🌾 شرح و تفسير ◀️حيات طيّبه امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به اهميت قناعت و حُسن خلق اشاره مى كند، مى فرمايد:⬅️ «مُلك قناعت براى انسان كافى است و حُسن خلق به عنوان نعمت»; (كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً، وَبِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً). سپس مرحوم سيد رضى مى افزايد: «از امام(عليه السلام)از تفسير آيه (فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً) سؤال كردند فرمود: «منظور از حيات طيبه قناعت است»; (وَسُئِلَ(عليه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً فَقَالَ هِيَ الْقَنَاعَةُ). امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به دو نكته مهم به زبان كنايه اشاره كرده است: نخست مُلك قناعت را براى انسان كافى مى داند، زيرا كسى كه به حد اقل زندگى قانع شود نه نيازى به خلق روزگار دارد و نه محتاج به حاجت بردن نزد اين و آن، آرامشى بر وجود او حكمفرماست و لذتى را كه او از زندگى توأم با قناعت خود مى برد هيچ سلطانى از مملكت وسيع و گسترده خود نخواهد برد و به گفته شاعر: مُلك آزادگى و گنج قناعت گنجى است * كه به شمشير ميسر نشود سلطان را تعبير به «مُلك» (مملكت و كشور) اشاره به اهميت فوق العاده قناعت است كه گويى زندگى قانعانه معادل حكمرانى بر كشورى پهناور است. همين معنا در ذيل گفتار حكيمانه 57 به تعبير ديگرى گذشت، آنجا كه فرمود: «الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ يَنْفَدُ; قناعت مالى است كه پايان نمى پذيرد» در خطبه قاصعه و موارد ديگر نيز كلامى از امام(عليه السلام)در فضيلت قناعت ذكر شده است. در حديث پرمعنايى از امام صادق(عليه السلام) در كتاب كافى آمده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَصَّ الاَْنْبِيَاءَ بِمَكَارِمِ الاَْخْلاَقِ فَمَنْ كَانَتْ فِيهِ فَلْيَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى ذَلِكَ وَمَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلْيَسْأَلْهُ إِيَّاهَا; خداى متعال پيامبر خود را به فضايل اخلاقى اختصاص داده است. كسى كه آن فضايل را داشته باشد خدا را به سبب آن شكر گويد و كسى كه نداشته باشد از پيشگاه خداوند متعال آن را تقاضا كند». راوى مى گويد: از امام(عليه السلام) پرسيدم آن فضايل اخلاقى چيست؟ امام(عليه السلام)فرمود: «الْوَرَعُ وَالْقَنَاعَةُ وَالصَّبْرُ وَالشُّكْرُ وَالْحِلْمُ وَالْحَيَاءُ وَالسَّخَاءُ وَالشَّجَاعَةُ وَالْغَيْرَةُ وَالْبِرُّ وَصِدْقُ الْحَدِيثِ وَأَدَاءُ الاَْمَانَةِ; تقوا و قناعت و صبر و شكيبايى و شكر و بردبارى و حيا و سخاوت و شجاعت و غيرت و نيكوكارى و راستگويى و اداى امانت. (كه مجموعا دوازده صفت برجسته مى شود)». در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «مَنْ قَنَعَ بِما رَزَقَهُ اللهُ فَهُوَ مِنْ أغْنَى النّاسِ; كسى كه به آنچه خدا به او روزى داده قانع باشد از غنى ترين مردم است». سعدى گويا از همين احاديث بهره گرفته كه در گلستان خود از سائلى چنين نقل مى كند كه خطاب به گروهى از ثروتمندان چنين مى گفت: اى خداوندان نعمت! اگر شما را انصاف بودى و ما را قناعت رسم سؤال از جهان برخواستى. اى قناعت توانگرم گردان * كه براى تو هيچ نعمت نيست گنج صبر اختيار لقمان است *** هر كه را صبر نيست حكمت نيست در تفسير «قناعت» تعبيرات مختلفى در منابع لغت و تعبيرات بزرگان آمده كه تضادى با هم ندارند: بعضى قناعت را به معناى رضايت به آنچه خدا به انسان داده تفسير كرده اند و برخى به راضى بودن به كمتر از نيازها و عدّه اى به رضايت به حداقل زندگى و گاه گفته اند قناعت آن است كه انسان در برابر آنچه خدا به او داده است خشنود باشد و بيش از آن را طلب نكند و اين همان حقيقتى است كه بسيارى از بارهاى زندگى را از دوش انسان بر مى دارد. اين سخن را به يك حديث قدسى كه مرحوم علامه مجلسى در جلد 75 بحارالانوار آورده است پايان مى دهيم: خداوند به داود وحى فرستاد اى داود! من پنج چيز را در پنج چيز قرار دادم و مردم آن را در پنج چيز ديگر جستوجو مى كنند و به آن نمى رسند. من علم را در گرسنگى (كم خوردن) و تلاش و كوشش قرار دادم و مردم آن را در شكمبارگى و راحتى مى طلبند و به آن نمى رسند. من عزت را در طاعتم قرار دادم و آنها آن را در خدمت سلاطين جستوجو مى كنند و نمى يابند. غنا و بى نيازى را در قناعت قرار دادم و آنها آن را در فزونى مال مى طلبند و نمى يابند. رضايم را در مخالفت با نفس قرار دادم و آنها آن را در رضايت نفس جستوجو مى كنند و نمى يابند و راحتى و آسودگى را در بهشت قرار دادم و آنها آن را در دنيا مى طلبند و به آن نمى رسند. دومين نكته اى را كه در اينجا امام(عليه السلام) به آن اشاره فرموده همان حسن خلق است كه آن را نعمتى مهم و با عظمت شمرده و به راستى حسن خلق هم نعمتى است در دنيا، چرا كه قلوب مردم را به انسان متوجه مى سازد و همه به عنوان انسانى با فضيلت به او مى نگرند و هم مايه نجات وى در آخرت است، زيرا در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «أَكْثَر
ُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِىَ الْجَنَّةَ تَقْوَى اللَّهِ وَحُسْنُ الْخُلُق; بيشترين چيزى كه امت من به وسيله آن وارد بهشت مى شوند پرهيزگارى و حسن خلق است». در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ امْرِئ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ; در ترازوى اعمال هيچ كس در قيامت چيزى بهتر از حسن خلق گذارده نمى شود». اما جمله اخير امام(عليه السلام) اشاره به آيه شريفه 97 سوره «نحل» است كه مى فرمايد: «(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَر أَوْ أُنْثى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً); هر كس كار شايسته اى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه مؤمن است، به طور مسلّم او را حيات پاكيزه اى مى بخشيم». در تفسير «حَياةً طَيِّبَةً» مفسران تعبيرات مختلفى دارند: بعضى آن را به قناعت آن گونه كه امام(عليه السلام)در اينجا تفسير فرموده، تفسير كرده اند و برخى به عبادت توأم با روزى حلال و يا توفيق به اطاعت فرمان خدا و روشن است كه اين امور با هم منافاتى ندارد و حيات طيبه همه آنها مخصوصا قناعت را شامل مى شود، زيرا قناعت، انسان را بى نياز از مردم و آزاد از پيچ و خم هاى زندگى ثروتمندان مى سازد و فرد مى تواند آسوده خاطر و سربلند زندگى كند.      
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_639552635.mp3
4.31M
🎙صوت درس تفسیر سوره مبارکه 📆 🔖 آیه: ۷۸ - ۸۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی
📌 متن آیات تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 165 🔖 آیات: ۷۸ - ۸۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۷۸ بقره: «ومنهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی وان هم الا یظنون» 🔺و پاره‌ای از آنان عوامانی هستند که کتاب خدا را جز یک مشت خیالات و آرزوها نمی‌دانند؛ و تنها به پندارهایشان دل بسته‌اند. ✅ آیه ۷۹ بقره: «فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم وویل لهم مما یکسبون» 🔺پس وای بر آنها که نوشته‌ای با دست خود می‌نویسند، سپس می‌گویند: «این، از طرف خداست.» تا آن را به بهای کمی بفروشند. پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند؛ و وای بر آنان از آنچه از این راه به دست می‌آورند! ✅ آیه ۸۰ بقره: «وقالوا لن تمسنا النار الا ایاما معدودة قل اتخذتم عند الله عهدا فلن یخلف الله عهده ام تقولون علی الله ما لا تعلمون» 🔺و گفتند: «هرگز آتش دوزخ، جز چند روزی، به ما نخواهد رسید.» بگو: «آیا پیمانی از خدا گرفته‌اید؟! -و خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمی‌ورزد- یا چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت می‌دهید»؟! ✅ آیه ۸۱ بقره: «بلی من کسب سیئة واحاطت به خطیئته فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون» 🔺آری، کسانی که کسب گناه کنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود. ✅ آیه ۸۲ بقره: «والذین آمنوا وعملوا الصالحات اولئک اصحاب الجنة هم فیها خالدون» 🔺و آنها که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، آنان اهل بهشتند؛ و همیشه در آن خواهند ماند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸🚸
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 165 🔖 آیات: ۷۸ - ۸۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ فرمود اهل کتاب را هدایت کنید اما به هدایتشان نداشته باشید چون طمع، سبب ایجاد گرایش به آن سمت است‌ و در دین خودتان شک خواهید کرد چون هم عوامشان و هم علمای سوئشان هر دو در پی انحرافاتند. عوامشان، مقلد کورند و علمایشان، جز تغییر و انحراف کاری ندارند. 2⃣گاهی عذاب و لعنت را آخر آیه گوید. گاهی هم مثل حالا از اول از عذاب میگوید که نشان از اهمیت بالای این موضوع دارد. میفرماید دروغ بستن بر خدا سبب و درماندگی شخص میشود. استیصال یعنی پوست کندن، وقتی پوست کنده شود حفاظ از بین رود دیگر در امان نیست. لذا گوید اگر افترا بستید خدا پوستتان را میکند و این کنایه نیست چون خدا جز نمیگوید. 3⃣بنی اسراییل از اساس هستند. حال یا بدین خیال که از نسل اسحاقند و اسحاق از همسر اول ابراهیم است و اسماعیل از نسل هاجر است که کنیز می باشد و یا با خیالات دیگر. لذا بهمین دلیل است که گویند بنی اسراییل هر کاری برایشان مجاز است و خدا آنها را عذاب نمیکند مگر برای ۴۰ روز یا کمتر... چون خود را میدانند! 4⃣ آیه ۱۱۱ بقره در مورد یهود گوید که اینها عقیده دارند «انسان برای بهشتی شدن یا باید یهودی باشد یا بنی اسراییل!». این اعتقاد دینیشان است و پیامبر هم با چنین افرادی روبرو بودند! طبق قرآن، اینها فقط دنبال و خیالات خودند. 5⃣در برابر این خیالات و حرفهای باطل، قرآن گوید کسی بهشتی است که در حالی که معتقد به خداست، کار خیر کند یعنی و را با هم داشته باشد. فرمود شما یا با سند سخن میگوید یا حرفتان باطل و به خدا است و راه سومی وجود ندارد. فرمود «چیزی را که نمی دانید» را به خدا نسبت میدهید و این . 6⃣هر کس به خدا و قیامت ایمان داشته باشد و کار خیر کند بهشتی است چه مسلمان باشد چه یهودی، چه ایرانی باشد چه چینی. اما بنی اسراییل، تنها به دین و خدا، دارند و نژاد بنی اسراییل را که شامل مسیحیان نیز میشود بهشتی میدانند اگرچه گناهکار باشدند و بقیه را جهنمی اگرچه معتقد و عامل به خیر باشند. قرآن میفرماید بنی اسراییل تنها وقتی از شما مسلمانان راضی میشوند که شما را به خود در آورند. 7⃣آیه ۱۸ مائده می فرماید: اینها میگفتند ما فرزندان و دوستان خداییم. خدا در جواب گوید اگر راست میگوید چرا در برابر گناه انیقدر سستید؟ سپس فرمود: نژاد و رنگ و قبیله و ... تنها یک آمار است تا همدیگر را بشناسیم. شناسنامه فردی و قبیلگی و خویشاوندی جز برای همدیگر نیست و برتری ایجاد نمیکند... آنچه حقیقت دارد و است. 8⃣ نگاهشان به نژاد، نگاهی دینی بود لذا پایبند به دین ساختگی خود بودند اما همان دین را هم کنار گذاشته اند و فقط اثر سوء آن یعنی برایشان مانده است. اگر مسلمان هم اینطور شود و از دینش جز، گناه چیزی نمانده و گناه بر او احاطه پیدا کند وی مخلد در نار و جهنم خواهد بود زیرا توحید را از دست داده است. 9⃣مخلد در نار، کسی است که دیگر در وجودش جای خالی نمانده که نور خدا بر آن بتابد و تمام وجودش شرک و گناه شده است لذا شده است. قرآن میفرماید گاهی هیزم جهنم، نسوز است! این همان وجود انسانی است که گناه بر او محیط شده و دیگر امکان تغییر ندارد لذا حقیقتش که بصورت هیزم جهنم در می آید هیچوقت نمیسوزد و با آتش عجین است. نیز همانند مخلد در جهنم، کسی است که تمام افعال و افکارش، خداست لذا جایی برای گناه نمانده که امکان ورودش به جهنم باشد. 0⃣1⃣گفتیم که خطا و صواب ناظر به است. اگر هدف درست باشد صواب است و اگر غلط باشد خطا است اما حسنه و سیئه ناظر به شخص است که اگر برایش خوب باشد و موافق او، میشود حسنه وگرنه سیئه است. 1⃣1⃣خاصیت قیامت این است که اگر کسی در دنیا ایمان نداشت یا ایمان داشت اما از ایمانش خیری نبرد و به آن عمل نکرد به بهشت نمیرود. پس حسن فعلی و حسن فاعلی باید با هم باشد تا انسان بهشتی شود. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜