شبنامه 1791 - @shabnameh110.mp3
15.17M
🚨 آقای تحلیلگر / آمریکایی ها در دمشق با تروریستها دیدار کردند/ عملیات عجیب فلسطینیها علیه ارتش صهیون
#شبنامه / تحولات فلسطین / عملیات عجیب فلسطینیها علیه صهیونیستها در غزه / آمریکاییها در دمشق با تروریستها دیدار کردند / صهیونیستها و شهروندان سوری با یکدیگر درگیر شدند / قسمت ۱۷۹۱
48.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 آقای تحلیلگر / آمریکایی ها در دمشق با تروریستها دیدار کردند/ عملیات عجیب فلسطینیها علیه ارتش صهیون
#شبنامه / تحولات فلسطین / عملیات عجیب فلسطینیها علیه صهیونیستها در غزه / آمریکاییها در دمشق با تروریستها دیدار کردند / صهیونیستها و شهروندان سوری با یکدیگر درگیر شدند / قسمت ۱۷۹۱
🌎🌎🌎
🚨 شنیدنش لازم است.
خلاصه سخنان اخیر دونالد ترامپ ، در کنفرانس جمهوری خواهان:
(این سخنان بسیار مهم است ، دوستان با دقت مطالعه کنند.)
آقایان، امروز تصمیم گرفتهام که هر آنچه در جریان است را به شما بگویم و اینکه جهان به کدام سمت حرکت میکند.
از تغییراتی که طی ۴۰۰ سال گذشته رخ داده است، صحبت کنیم.
به یاد دارید سال ۱۷۱۷ که جهان جدید متولد شد؟
به یاد دارید اولین دلار در سال ۱۷۷۸ چاپ شد؟
و برای اینکه این دلار بتواند حکومت کند، دنیا نیاز به یک انقلاب داشت، که همان انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ بود. این انقلاب همه چیز را تغییر داد و جهانی که ۵۰۰۰ سال تحت تسلط ادیان و اساطیر بود، جای خو را به یک نظام جهانی جدید داد که در آن پول و رسانه حکمرانی میکنند. جهانی که در آن جایی برای خدا و ارزشهای انسانی نیست.
تعجب نکنید که ما نمونهای از این نظام جهانی جدید هستیم.
سیستمی که ماهیت شغلی مانند من، بدون ارزشهای انسانی و اخلاقی را ممکن میکند.
برای من مهم نیست که یک کشتیگیر بمیرد، آنچه مهم است این است که کشتیگیری که روی آن شرط بستهام، برنده شود.
با این حال، این سیستم جهانی مرا به ریاستجمهوری رسانده است، من که ادارهکننده مؤسساتی برای قمار هستم!
اگر اخلاق دیگر معیار نیست، پس آنچه امروز جهان را اداره میکند، منافع است.
سیستم ما با صبر و بدون خستگی عمل کرده است، تا جایی که قدرت کلیسا از بین رفته است، دین از سیاست جدا شده و سکولاریسم برای مقابله با مسیحیت پدید آمد.
همچنین، زمانی که چیزی به نام خلافت عثمانی سقوط کرد و حتی یهودیت نیز قربانی این سیستم شد، چون ما آن را در سیستم جهانی درگیر کردیم.
امروز اکثریت جهان از یهودیان متنفر است، به همین دلیل ما قانونی برای محافظت از یهودیت وضع کردیم. بدون این قانون، یهودیان در همه جای جهان کشته میشدند. این نشان میدهد که در این نظام جهانی جدید جایی برای ادیان وجود ندارد.
شما امروز هرج و مرج گستردهای را در سراسر جهان میبینید.
این یک تولد جدید است، تولدی که هزینه آن خونهای بسیاری است. ما، به عنوان بخشی از این سیستم جهانی، از این وضعیت ناراحت نیستیم، چون دیگر احساسات و عواطفی نداریم.
کار ما شبیه یک ماشین شده است. به عنوان مثال؛
ما تعداد زیادی از عربها و مسلمانان را میکشیم، پولشان را میگیریم، زمینهایشان را اشغال میکنیم و ثروتهایشان را مصادره میکنیم.
شاید کسی بگوید این خلاف قوانین است، اما پاسخ ما ساده است:
آنچه ما با عربها و مسلمانان میکنیم، بسیار کمتر از کاری است که خودشان با یکدیگر میکنند. آنها خائن و احمق هستند…
شایعهای در جهان عرب وجود دارد که آمریکا میلیاردها دلار به اسرائیل میدهد، اما این یک دروغ است.
این عربها هستند که میلیاردها دلار به آمریکا میدهند و آمریکا نیز این پول را به اسرائیل میدهد.
عربها احمق هستند، چون به دلایل طایفهای با یکدیگر میجنگند، در حالی که زبانشان یکی است و اکثراً از یک دین پیروی میکنند. بنابراین، منطقی است که این جوامع نباید بقا داشته باشند.
در مورد ایران، ما با این کشور نمیجنگیم چون به ما حمله نکرده است،
بلکه ما هستیم که تلاش میکنیم آن را نابود کنیم و نظامش را تغییر دهیم.
ما این کار را با بسیاری از کشورها انجام دادهایم. اگر بخواهید قویترین کشور جهان باقی بمانید، باید دیگران را ضعیف کنید.
ما دیگر پشت بهانههایی مانند «دموکراسی» پنهان نمیشویم.
امروز آمریکا دیگر پلیس جهان نیست، بلکه یک شرکت است. شرکتها میفروشند و میخرند و با کسی هستند که بیشتر پرداخت کند.
و برای ساختن، باید تخریب کرد، و هیچ جایی برای تخریب بهتر از جهان عرب وجود ندارد…
علیرضا تنهای کیسمی
۲۸ آذر ۱۴۰۳
🌺شعر امام خمینی(ره) در مدح حضرت فاطمه زهرا و حضرت معصومه
ای ازلیت به تربت تو مُخَمّر
وی ابدیّت به طلعت تو مقرّر
آیت رحمت ز جلوۀ تو هویدا
رایت قدرت در آستین تو مُضمَر
جودت همبسترا به فیض مقدس
لطفت همبالشا، به صَدرِ مُصَدّر
عصمت تو تا کشید پرتو به اجسام
عالَم اجسام گردد، عالم دیگر
جلوۀ تو نور ایزدی را مَجلی
عصمتِ تو سرّ مُختفی را مظهر
گویم واجب تو را، نه آنَتْ رتبت
خوانم ممکن تو را، ز ممکن برتر
ممکن اندر لباس واجب پیدا
واجبی اندر ردای امکان مَظهر
ممکن امّا چه ممکن، علتِ امکان
واجب، امّا شعاع خالق اکبر
ممکن امّا یگانه واسطۀ فیض
فیض به مهتر رسد و زآن پس کهتر
ممکن امّا نمودِ هستی از وی
ممکن اما ز ممکنات فزونتر
وین نه عجب زآنکه نور اوست ز زهرا
نور وی از حیدر است و او ز پیمبر
نور خدا در رسول اکرم پیدا
کرد تجلی ز وی به حیدر صفدر
وز وی تابان شده به حضرت زهرا
اینک ظاهر ز دخت موسی جعفر
این است آن نور کز مشیت «کُن» کرد
عالم، آن کو به عالم است منوّر
این است آن نور کز تجلّی قدرت
داد به دوشیزگان هستی زیور
شیطانْ عالِم شدی اگر که بدین نور
ناگفتی آدم است خاک و من آذر
آبروی ممکنات جمله از این نور
گر نَبُدی، باطل آمدند سراسر
جلوۀ این خود عَرَض نمود عَرَض را
ظِلّش بخشود، جوهریّت جوهر
عیسی مریم به پیشگاهش دربان
موسی عمران به بارگاهش چاکر
آن یک چون دیدهبان فرا شده بر دار
وین یک چون قاپقان معطّی بر در
یا که دو طفلند در حریم جلالش
از پی تکمیل نفس آمده مُضطر
آن یک انجیل را نماید از حفظ
و ین یک تورات را بخواند از بر
گر که نگفتی امام، هستم بر خلق
موسی جعفر، ولیّ حضرت داور
فاش بگفتم که این رسول خدایست
معجزهاش میبوَد همانا دختر
دختر جز فاطمه نیابد چون این
صُلب پدر را و هم مَشیمه مادر
دختر چون این دو از مَشیمۀ قدرت
نامد و ناید دگر هماره مقدّر
آن یک امواج علم را شده مبدأ
وین یک افواج حلم را شده مصدر
آن یک موجود از خطابش مَجلی
وین یک معدوم از عقابش مُستر
آن یک بر فرق انبیا شده تارک
وین یک اندر سرْ اولیا را مِغفر
آن یک در عالم جلالت «کعبه»
وین یک در مُلک کبریایی «مشعَر»
لَمْ یَلِدم بسته لب وگرنه بگفتم
دختِ خدایند این دو نور مُطهّر
آن یک کون و مکانش بسته به مَقنَع
وین یک ملک جهانش بسته به مِعجر
چادرِ آن یک، حجابِ عصمت ایزد
مِعجَر این یک، نقابِ عفت داور
آن یک بر ملک لایزالی تارک
این یک بر عرش کبریایی افسر
تابشی از لطفِ آن، بهشت مُخَلَّد
سایهای از قهر این، جحیم مُقعَّر
قطرهای از جودِ آن بِحار سماوی
رشحهای از فیض این ذخایر اغبر
آن یک خاک مدینه کرده مزیّن
صفحه قم را نموده این یک انور
خاک قم این کرده از شرافت جنّت
آب مدینه نموده آن یک کوثر
عرصه قم غیرت بهشت برین است
بلکه بهشتش یَساولی است برابر
زیبد اگر خاک قم به عرش کند فخر
شاید گر لوح را بیابد همسر
خاکی عجب خاک، آبروی خلایق
ملجأ بر مسلم و پناه به کافر
گر که شنیدندی این قصیده «هندی»
شاعر شیراز و آن ادیب سخنور
آن یک طوطی صفت همی نسرودی
ای به جلالت ز آفرینش برتر
وین یک قمری نمط هماره نگفتی
«ای که جهان از رخ تو گشته منوّر»
🌺امام خمینی(ره)
❤️خاطرهای که سردار سلیمانی در دوران حیاتشان اجازه انتشار آن را نداده بود
♦️مادربزرگوار سردار حاج قاسم سلیمانی که از دنیا رفتند، پس از چند روز با جمعی از خبرنگاران تصمیم گرفتیم برای عرض تسلیت به روستای قنات ملک برویم. با هماهنگی قبلی، روزی که سردار هم در روستا حضور داشتند، عازم شدیم. وقتی رسیدیم ایشان را دیدیم که کنار قبر مادرشان نشسته و فاتحه میخوانند. بعد از سلام و احوالپرسی به ما گفت من به منزل میروم شما هم فاتحه بخوانید و بیایید.
♦️بعد از قرائت فاتحه به منزل پدری ایشان رفتیم. برایمان از جایگاه و حرمت مادر صحبت کرد و گفت: این مطلبی را که میگویم جایی منتشر نکنید. گفت: همیشه دلم میخواست کف پای مادرم را ببوسم ولی نمیدانم چرا این توفیق نصیبم نمیشد.
♦️آخرین بار قبل از مرگ مادرم که اینجا آمدم، بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خودم فکر میکردم حتماً رفتنیام که خدا توفیق داد و این حاجتم برآورده شد.
♦️سردار در حالی که اشک جاری شده بر گونههایش را پاک میکرد، گفت: نمیدانستم دیگر این پاهای خسته را نخواهم دید تا فرصت بوسیدن داشته باشم.
🌸إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
♦️گلآرایی ضریح امیرالمؤمنین علیهالسلام در آستانه ولادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه ۴ امروز کانال منتظران ظهور
پیش بینی آینده #منطقه
➖➖➖➖➖➖➖
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بریم کمی مثال واقعی در خصوص تاثیر فضای رسانه بر مغز را بررسی کنیم:
من هر بار که میام هلند با این صف عریض و طویل مواجه میشم که بخش مهرزنی گذرنامه است. البته این بار خیلی شلوغتر بود... خسته رسیدی و احساس می کنی با کوله، کمرت دارد میشکند ، اما راهی جز تحمل نیست. بخصوص برای آنها که کودک دارند کار سختتر هم میشود.
نکته جالب اینکه با وجود این جمعیت بالا که مارپیچ باید حرکت میکردند تا به ورودی برسند، فقط ۲ نفر مامور مهرزنی آنجا نشسته بود. فقط ۲ نفر! و هیچ کس هیچ اعتراضی نمی کرد. هیچ کس! حتی چند ایرانی که کنار من بودند...
حالا همین صحنه را در هنگام خروج از ایران بارها تجربه کردهام که اگر کمی صف طولانی شده و تعداد مامور لازم در جایگاه نبوده، چه بیصبریهایی که نکردهاند و چه حرفهای بدی که نزدهاند و چه تیکههایی که ننداخته اند...
و اینجا واقعا نیاز به یک بحث روانشناختی و جامعه شناختی است که چرا؟ همان ایرانی، چه طور اینقدر متفاوت عمل می کند؟ در ایران غر زدنش خریدار دارد، اینجا نه؟ در ایران یک فرهنگ باکلاسی محسوب میشود، اینجا بیکلاسی؟ اینجا یک نقص طبیعی است، ایران یک گناه نابخشودنی؟
✍🏻 تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مورد بعدی تحویل چمدانها بود. آن همه در صف عبور از مرحله گذرنامه حالا میرسیم به تحویل چمدانها.
خیلی ایستادیم تا چمدانها بیاید. نمیدانم چرا چند چمدان میآمد و بعد از کلی انتظار چند چمدان دیگر...
همانطور که در فیلم میبینید چمدانها با ضربه محکم به دیواره اصابت میکرد و هیچ ضربهگیری در آن قسمت موجود نبود و در این بین یک چمدان هم دیدم که اساسی شکسته بود...
چرا این فیلم را گرفتم؟
چون خاطرم هست یک فیلم بین ایرانیها دست به دست میشد که در فلان کشور خیلی با لطافت چمدانهای خارج میشود، و بعد یک فیلم ناجور از کشور خودمان گذاشته بود و مسخره کرده بود. و البته بعدا هم مشخص شد آن دومی ایران نبوده است...
اینها جزئیات است و سالیان سال است که با همین جزء به جزء، گام به گام، مغزها خودتحقیر شده است...
نمیدانم شاید اصل فیلمها توسط ایرانیها ساخته نمیشود. اما تک تک کسانی که برای خنده یا تمسخر این فیلمها را نشر میدهند، و باعث زیر و رو شدن فرهنگ افراد شدهاند، در دستگاه خداوندی بیحساب و کتاب نمیمانند...
✍🏻 تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران