eitaa logo
مجمع طلاب و فضلای مرند و جلفا
264 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
3هزار ویدیو
125 فایل
ارتباط با ما @abbasiii
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صفری
📌منتظر نشوید که یک لشکری پیدا بکنید- نمی‌دانم- یک اسلحه‌ای پیدا بکنید، جنگ نمی‌خواهید بکنید، شما مصالح مسلمین را می‌خواهید بگویید. شما انتظار نکشید که اول قدرت پیدا بکنید بعد بگویید، شما . ایران همین کار را کرد، ایران گفت تا قدرت پیدا کرد، نه اینکه نشست تا قدرت پیدا بکند، اگر نشسته بود تا ابد هم نمی‌شد. در مقابل آن قدرتی که محمد رضا داشت و آن پشتیبانی‌ای که همه از او می‌کردند علمای ایران ننشستند تا اینکه اول اجتماع پیدا کنند، بعد قیام کنند. علمای اسلام اول دعوت کردند مردم را و در هر فرصتی نترسیدند و در منبر و پایین و مسجد مردم را دعوت کردند تا قدرت پیدا کردند، شما هم همین کار را بکنید. می‌توانید. 📌اگر خیال کنید نمی‌توانید، بدانید که نخواهید توانست. به خودتان تزریق کنید که می‌توانید، و بدانید که خواهید توانست. . هر کاری اولش تفکر و تامل در اطراف کار است. اگر ما در روحمان ضعف باشد نمی‌توانیم کاری بکنیم، روح را قوی کنید، قلب خودتان را قوی کنید، به خدا منقطع بشوید. 📌این همه ادعیه‌ای که وارد شده است و همه را دعوت کرده است به اینکه اتکال به خدا بکنید، برای اینکه او مرکز قدرت است. این همه دعوت شده است که به کس دیگری غیر خدا متشبث نشوید، برای اینکه به شما تزریق کنند قوت را، که شما یک پشتوانه عظیم دارید و او خداست. کسی که خدا را دارد، از چه باید بترسد؟ شمایی که برای خدا بخواهید کار بکنید از چه قدرتی‌ می‌ترسید؟ می‌ترسید که شهید بشوید؟ شهادت ترس دارد؟ می‌ترسید حبس بشوید؟ حبس در راه خدا ترس دارد؟ می‌ترسید شکنجه بشوید؟ شکنجه در راه خدا اشکال دارد؟ ایران در راه خدا همه چیز دید، مع ذلک دست برنداشت. و این روحانیون بودند که مردم را بسیج کردند و مردم متحول شدند، و امروز از آن بچه کوچولویی که تازه زبان باز کرده است تا آن پیرمردی که چند جوان از دستش رفته، یکصدا بر ضد قدرتهای بزرگ صحبت می‌کنند و قیام کردند. 📌 هیچ وقت فکر نکنید که نمی‌توانید؛ همیشه فکر کنید که می‌توانید، همیشه فکر کنید که خدا با شماست، همیشه فکر کنید که اسلام شرف شماست و این اسلام باید به دست شما تقویت بشود. امام خمینی (ره)؛ 23 اردیبهشت 1363 بيشتر بخوانيد: http://emam.com/posts/sahifehbydate/63/02/23/1
هدایت شده از کانال طریق سعادت
بیانات امام خامنه ای در جمع مسئولان نظام 8 رمضان 1440.pdf
حجم: 518K
متن کامل بیانات امام خامنه ای در جمع مسئولان نظام 8 رمضان 1440
هدایت شده از مشق روضه
مقیم لندن بود. تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که بر می گرداند 20 پنی اضافه تر می دهد! می گفت: «چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنی اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنی را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی.» گذشت و به مقصد رسیدیم. موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت: «آقا از شما ممنونم.» پرسیدم: «بابت چی؟» گفت: «می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنی را پس دادید بیایم. فردا خدمت می رسیم!» تعریف می کرد: «تمام وجودم دگرگون شد. حالی شبیه غش به من دست داد. من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنی می فروختم!» @morsaloon
هدایت شده از کانال طریق سعادت
✨«شناسایی دشمن درون» ✴️در وجود ما، هم سرچشمه ى همه ى وجود دارد، كه همان ماست كه از همه ى بتها خطرناك تر، بت نفس و خودخواهى ماست و هم سرچشمه ى همه ى و زيبایی ها و كمالات.... 70/8/1 🔴همه انبيا و اوليا و اوصيا و صالحين و صدّيقين، اين بوده است كه انسان، خود را كه اوست، كشف كند و از آن بپرهيزد. اين، دست يافتن به مقامات و و الهی است. انسان از اين رهگذر است كه ميتواند از فرشته هم بالاتر برود. 73/12/11 📤منبع: برگرفته از کتاب تحول معنوی (بیانات مقام معظم رهبری(دام ظله))
هدایت شده از علی علی
✅ مرجعیت و سیره سلف حوزه ( ۱ ) آیت‌الله شیخ محمد حسن نجفی مشهور به صاحب جواهر (ره) با روند تکاملی و اشتهار علمی که در حوزه نجف پیدا کرده بـود، مرجعیت و زعامت به ایشان منتقل می گشت، اما ایشان از این امر ابا داشت و قبول نمی کرد؛ لذا نامه ای در ایـن خـصـوص به هم درس و هم مباحثه سابق خود در کربلا، مرحوم سعیدالعلما مازندرانی (ره) و از او دعوت کرد تا به نجف بیاید و این تکلیف را عهده دار شود. اما ایشان این پیشنهاد را نـپـذیـرفـت و درپـاسـخ نوشتند: هنگامی که در کربلا بودم و من و شما با هم از محضر شریف العلما استفاده میبریم ، استفاده و فهم من از شما بیشتر بود، اما در این مدت شما در آنجا مشغول تدریس و مباحثه بوده اید و من در اینجا گرفتار امور و مراجعات مردم هستم شما در این امر از من سزاوارتر هستید. 🌹🌹
هدایت شده از علی علی
✅ مرجعیت و سیره سلف حوزه ( ۲ ) آیت الله بهاءالدینی (ره) و مراجع هم عصرشان پس از رحلت امام خمینی(ره)، مرجعیت آیت الله سید رضا بهاءالدینی در بین برخی مطرح شد. بعضی به ایشان مراجعه کردند و درخواست رساله نمودند. اما آن پیر وارسته فرمود: «دیگران هستند». آن گاه که آیت الله گلپایگانی (ره) از مراجع معظم تقلید شیعه رحلت فرمودند، باز مرجعیت ایشان مطرح شد و برخی با اصرار بیشتر و پافشاری افزونتر خدمت ایشان رسیدند و با صحبتهای خود تمام راههای عذر و بهانه را بستند تا قبول ایشان قطعی شود اما در جواب فرمود: «قبول حرف شما فقط یک راه دارد و آن این که حضرت صاحب(عج) امر بفرمایند. در این صورت قبول خواهم کرد. زیرا بنده مشکلاتی دارم که وقتی حضرت، امر فرمودند، این موارد را هم حل خواهند کرد و بعد از آن را خودشان تضمین می کنند». یک سال پس از این سخنان بود که آیت الله اراکی (ره)  به ملکوت اعلی پیوست. پس از این حادثه نیز طوری رفتار کردند که نامشان مطرح نشود و شهرت دامنگیرشان نگردد. شهرت گریزی ایشان بدان حد بود که در اوایل انقلاب که نامشان به خاطر رابطه با امام بر زبانها افتاد و مراجعات بیش از گذشته گردید، فرزندشان برای سهولت کارها مهری به نام ایشان تهیه کرد؛ ایشان چون مهر را مشاهده کردند، فوراً آن را شکستند، تا مبادا زمینه نام و شهرت بیشتر فراهم شود. در سال 1372 شمسی که برخی از فضلای حوزه مبلغ قابل توجهی خدمت ایشان آوردند و درخواست کردند که ایشان اجازه دهند، دفتر شهریه ای به نامشان تأسیس شود و به عنوان عیدی، مبلغی به کلیه طلاب تقدیم گردد، فرمودند: «لازم نیست، نام بنده موضوعیت ندارد». در پی امتناع ایشان گفته شد پس لااقل اجازه دهید به طلاب مدارس، شهریه ای بدهیم، آقا فرمود: «بالاتر از اینها فکر کنید، گیرم نام بنده بر سر زبانها افتاد، وقتی پیش خدا دستم خالی است، آن شهرت برای من چه سودی دارد؟ شما سعی کنید این پول را به مصرف واقعی اش برسانید و یک گرفتار بیچاره ای را نجات دهید. آن که باید ببیند می بیند» 🌹🌹
هدایت شده از علی علی
✅ مرجعیت و سیره سلف حوزه ( ۳ ) آیت الله میرزای شیرازی ره و آیت الله میرزا حبیب الله رشتی ره آیت الله میرزا حبیب الله رشتی (ره)، به علت زهد کم نظیر و پرهیز از شهرت طلبی، هیچ گاه به دنبال عناوین و مقامات ظاهری دنیا نمی رفت و حتی از پذیرفتن سهم امام (ع) خودداری می کرد. ویژگی های آن مرحوم موجب شد که بیش تر مردم، پس از آن که شیخ حسن نجم آبادی تهرانی، مرجعیت را نپذیرفت، این گونه فکر کنند که مرجعیت عام، به ایشان منتقل خواهد شد، ولی با این وصف، چون آیت الله سید محمد حسن حسینی شیرازی (مشهور به میرزای شیرازی) میرزای شیرازی در آن عصر، اصلح و دارای سیاست و مدیریت خاص بود، عالمان بزرگ، او را برای مرجعیت برگزیدند و میرزای رشتی هم به این جهت اعتراف داشت و لذا خود او مرجعیت میرزای شیرازی رامورد تأیید قرار داد. علما، از هر کاری که اندک شائبه ریاست غیرالهی داشت، اجتناب می کردند تا در شبهات و محرمات نیفتند. شیخ عبدالکریم ایروانی استاد میرزا حبیب الله رشتی علاوه بر تشخیص علمی، آن قدر اهل مراقبت بود که از امامت مسجد هم دست شست و خودش بعدها علت را چنین شرح می داد: در آغاز تحصیل، مرا به امامت مسجدی فرا خواندند. چند روز رفتم و دریافتم که شمار نمازگزاران روز به روز کم تر می شود. از کم شدن آنان غمگین شدم، با خود اندیشیدم که در این نماز، رضایت خداوند متعال حاصل نشده است و از آن پس، امامت را ترک کردم. 🌹🌹
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
🔰 هر چه کنی، بکن. مکن ترک من ای نگار من 📝 جلسه هشتم ماه مبارک رمضان ۹۸/۲/۲۵ 🌙 @mesbahyazdi_ir
هدایت شده از حزب الله حوزه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 آیت الله مصباح یزدی: حوزه سنتی نمی تواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. 🏳حزب الله حوزه🏳 @howzeh_1357
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
🚩حجت‌الاسلام علی بهجت : پدرم همیشه برای حفظ احترام مادر در خانه تلاش می‌کرد حجت‌الاسلام علی بهجت در گفتگو با تسنیم: 🔹مرحوم پدرم همیشه در مسائلی که پیش می‌آمد از مادر خانواده حمایت می‌کرد تا احترام او همیشه در خانه حفظ شود، حتی به شوخی هم می‌گفت رئیس ایشان است 🔹مرحوم پدرم حافظه بسیار قوی‌ای داشت، بارها شده بود که سراغ تک تک همسایه‌ها را از ما می‌گرفت و می‌گفت آن همسایه‌ای که چند روز پیش اینجا آمد کارش به کجا رسید، 🔹روزی به من گفت علی جان! برو و به مادر بگو تا غذای خوبی را تهیه کند و بعد آن را به خانه فلان همسایه ببر و این بسته را هم به او تحویل بده. من این کار را نکردم، دوباره گفتند، بازم هم نرفتم، نمی‌خواستم پیش آن فرد بروم، چند بار گفتند و من نرفتم، دفعه آخر گفت که «آخر این کار را برای خودت می‌گویم، یادت است که مسأله‌ای را از آن همسایه فاش کردی و با این کار او را از خودت ناراحت کردی؟ من به این وسیله می‌خواهم او از تو راضی شود». 🔹روزی وارد خانه شدم و علامه جعفری را دیدم، سلام کردم و جوای سلامم را دادند، گفتند؟ شما؟ گفتم علی هستم، دست مرا گرفت و از خانه خارج شدیم و بعد گفت: الان چه می‌کنی؟ من هم روند درسی و مطالعاتم را عرض کردم، به شوخی گفتم در خانه پدرم نان و پنیر هست، استاد هم مُفت و من هم بیکار، لذا رفتم درس بخوانم، شروع کردن به خندیدن و بعد با آن لهجه قشنگ و دوست داشتنی گفتند تمام کارهایت را رها کن و به خدمت پدر روی آور، تو عقلت نمی‌رسد که ایشان چه موقعیتی دارد و فکر می‌کنی او هم مثل دیگران است. من ایشان را می‌شناسم، از جوانی ایشان را می‌شناختم، وقتی خدا او را از تو گرفت آن وقت او را می‌شناسی. 🔹ایشان جمله‌ای گفت که خیلی برایم جالب و عجیب بود، علامه جعفری با همان لهجه به یاد ماندنی‌اش گفت: اگر پدرت چَرند هم گفت بنویس و نگه دار و برای آینده امانت‌دار باش https://tn.ai/2011263 📡 @TasnimNews
هدایت شده از راز و نیاز
💠 دعای ابوحمزه 🔸الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي 🔹سپاس خدایی را که می خوانمش و او اجابتم می کند 🔸و إِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ يَدْعُونِي 🔹گرچه وقتی او مرا می خواند من سستی می کنم 🔸و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي 🔹و سپاس خداوندی را که از او درخواست می کنم پس عطایم می کند 🔸و إِنْ كُنْتُ بَخِيلاً حِينَ يَسْتَقْرِضُنِي 🔹گرچه هر گاه از من قرض می خواهد من بخل می ورزم 🔸و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أُنَادِيهِ كُلَّمَا شِئْتُ لِحَاجَتِي 🔹و سپاس خدایی را که هر گاه بخواهم صدایش می زنم 🔸و أَخْلُو بِهِ حَيْثُ شِئْتُ لِسِرِّي بِغَيْرِ شَفِيعٍ 🔹و هر کجا که خواستم برای بیان اسرارم با او خلوت می کند بدون اینکه واسطه ای در میان بوده باشد 🔸 فيَقْضِي لِي حَاجَتِي 🔹پس او نیازم را برآورده می سازد 🔸و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لا أَدْعُو غَيْرَهُ 🔹و سپاس خدایی را غیر او را نمی خوانم 🔸و لَوْ دَعَوْتُ غَيْرَهُ لَمْ يَسْتَجِبْ لِي دُعَائِي 🔹و اگر هم غیر او را بخوانم دعایم را برآورده نمی کند [چرا که غیر خدا بدون اذن وی بر هیچ چیزی قادر نیستند] @razoniaz
هدایت شده از علیرضا پناهیان
💌 دل‌گرفتگی @Panahian_ir