چگونه ایران در جنگ جهانی دوم اشغال شد؟ #تاریخ_تمدن_جهان @tonnel_zaman

مداد تراش بچه مایه‌دارای ۱۰۰ سال پیش @tonnel_zaman 🌐

چرا سال جدید میلادی از اول ژانویه آغاز می شود ؟ برخی معتقدند که اول ژانویه زمان وحشتناکی برای آغاز سال جدید است. ما در فصل "مردگان" زمستان را برای آغاز و شروع تازه انتخاب کرده‌ایم، وقتی روزها کوتاه تر و شب ها سردتر می شوند. چه کسی می تواند در این روزها به پیشواز سال جدید برود وقتی که طبیعت در خواب زمستانی است. با وجود اینکه گزینه های مناسب دیگری برای روز آغاز سال جدید وجود دارد. آیا احساس نمی کنید فصل بهار ، همان فصل تجدید حیات طبیعت، زمان طبیعی تری برای شروع یک سال جدید است؟ ایرانیان و بسیاری دیگر سال نو را در اولین روز بهار ، در جشنواره ای به نام نوروز جشن می گیرند. این روز همزمان است با اعتدال شبانه ، که بین 19 تا 21 مارس اتفاق می افتد هنگامی که شب و روز تقریباً یکسان است. @tonnel_zaman 🌐

این دو تصویر مربوط به هیروشیماست! اگه هیروشیما جزو خاک ایران بود همچنان مثل سال ۱۹۴۵ باقی مونده بود و از سراسر کشور راهیان نور میبردند اونجا و دشمن دشمن میکردند... #تاریخ_تمدن_جهان @tonnel_zaman

از داستان های عجیب و غریب ادیان پیامبری که دوبار مبعوث شد و پیامبری که از پسرش 50 سال بزرگتر بود #تاریخ_تمدن_جهان @tonnel_zaman

تصویری از نشریه‌ی Puck 15 نوامبر 1899 (دوران مظفری در ایران) شیر بریتانیایی مشغول خاموش کردن شعله‌های آتش جنگ بوئر دوم (Second Boer War) در آفریقای جنوبی است و روسیه و فرانسه نیز قصد دارند که از فرصت استفاده کرده و دم شیر را قطع کند واردشو👇👇 @tonnel_zaman

ﺍﯾﻦ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﺗﺰﺍﺭﺕ ﻧﺎﺑﻐﻪ ﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻮسیقی است ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺳﮕﺶ ﺗﺎﺑﻮﺗﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﺭﻗﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ. ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﮐﺎﺭ ﺑﺘﻬﻮﻭﻥ ﺑﻮﺩﻩ است. #تاریخ_تمدن_جهان @tonnel_zaman

نقل است دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد. نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست. گفت: «خدایا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی‌ام را از من نگیر.» گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.» از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ترین لغت‌نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد. #تاریخ_تمدن_جهان @tonnel_zaman

شاهکار جنگی سپهبد سورنا سردار بزرگ ایرانی در جنگ حران #تاریخ_تمدن_جهان @tonnel_zaman

آورده اند که طبیبِ معروفی به خواستگاری زیباترین دختر شهر خویش رفت ، اما دختر به او پاسخ منفی داد و گفت : « به یک شرط قبول میکنم تا با تو ازدواج کنم آنهم اینکه مادرت را به عروسی ما راه ندهی !». طبیب نهایت در فکر فرو رفته و به نزد حکیمی خوش نامی رفت و داستان خواستگاری اش را برای آن حکیم تعریف کرد . حکیم بعد از شنیدن داستانِ طبیب به او فرمود :«به نزد مادرت برو و دستان او را بشوی و فردا دوباره نزد من باز گرد تا چاره ای کار را به تو نشان دهم !». طبیب شتابزده به منزل رفت و دستان مادرش را در دست گرفت که بشوید ، ولی ناخود آگاه اشک بر روی گونه هایش سرازیر شد ... چون اولین بار بود که دستان مادرش را میدید آنهم که از شدت شستن لباس های مردم و تمیز کردن خانه های آنها چُروک شده و تماً تاول زده بود . آنهم طوریکه وقتی آب را روی دستان مادرش میریخت ، مادر از سوزش و درد به لرزه می افتاد ، طبیب با دیدن این وضعیتِ دستان مادر نتوانست تا صبح صبر کند و همان موقع نزد حکیم رفت و گفت :« من مادرم را به خاطر امروزم نمی فروشم، چرا که او زندگی اش را بخاطر آینده ای من تباه و برباد کرده است ...». #تاریخ_تمدن_جهان @tonnel_zaman