فلمینگ ،یک کشاورز فقیر اسکاتلندی بود.
یک روز در حالی که به دنبال امرار معاش خانواده اش بود، از باتلاقی در آن نزدیکی صدای درخواست کمک را شنید،
وسایلش را بر روی زمین انداخت و به سمت باتلاق دوید. پسری وحشت زده که تا کمر در باتلاق فرو رفته بود، فریاد می زد و تلاش می کرد تا خودش را آزاد کند.
فلمینگ او را از مرگی تدریجی و وحشتناک نجات می دهد.
روز بعد، کالسکه ای مجلل به منزل محقر فارمر فلمینگ رسید. مرد اشراف زاده خود را به عنوان پدر پسری معرفی کرد که فارمر فلمینگ نجاتش داده بود. اشراف زاده گفت:
" می خواهم جبران کنم شما زندگی پسرم را نجات دادی".
کشاورز اسکاتلندی جواب داد:
" من نمی توانم برای کاری که انجام داده ام پولی بگیرم".
در همین لحظه پسر کشاورز وارد کلبه شد.
اشراف زاده پرسید:
" پسر شماست؟"
کشاورز با افتخار جواب داد: "بله"
با هم معامله می کنیم.
اجازه بدهید او را همراه خودم ببرم تا تحصیل کند. اگر شبیه پدرش باشد، به مردی تبدیل خواهد شد که تو به او افتخار خواهی کرد.
پسر فارمر فلمینگ از دانشکده پزشکی سنت ماری در لندن فارغ التحصیل شد و همین طور ادامه داد تا در سراسر جهان به عنوان سر الکساندر فلمینگ کاشف پنسیلین مشهور شد.
سال ها بعد، پسر اشراف زاده به ذات الریه مبتلا شد.
چه چیزی نجاتش داد؟
پنسیلین...
@tonnel_zaman
16.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسرار بزرگترین عبادتگاه جهان معبد کارناک
#تاریخ_تمدن_جهان
@tonnel_zaman
پادشاهی در خواب دید تمام دندانهایش افتادند!
دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد...
اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید
پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند...
دومی گفت: تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود...
پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!
هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جمله بندی متفاوت...
نوع بیان یک مطلب، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد!
#تاریخ_تمدن_جهان
@tonnel_zaman
#آیا_میدانید
⭕در عهد خلافت عباسی : المقتدر بیمارستان هایی برای درمان مردم افتتاح کرد که مردم را مجانی درمان میکرد.
و مقتدر خودش با هزینه ی دولتی هزینه های بیمارستان و پزشکان را پرداخت میکرد و نام بیمارستان را مستشفی المقتدری گذاشتند.
📚الکامل فی تاریخ _ابن الاثیر
______________________________
@tonnel_zaman
☪️کانال تاریخ و تمدن اسلام
______________________________
🔴در زمانی که اروپا و مسیحیان قرون وسطی در تاریکی و جهل زندگی میکردند مسلمین در زمان حکام عرب در آندلس به پیشرفت های بسیاری در علوم مختلف دست پیدا کردند.
از دانشمندانی که در علم طب سرامد زمان خود بود #ابن_زهر بود.
عبد الملك بن زهر بن عبد الملك بن محمد بن مروان، (464-557هـ) معروف به ابن زهر اشبیلی
یکی از اعمال او برای تنفس مریض،سوراخ کردن گلوی شخص بود، که از ابداعات این پزشک ماهر بوده است.
📚کتاب التیسیر فی المداوه و التدبیر _ ابن زهر
@tonnel_zaman
🔴اولین دانشگاهی که برای تحصیل و تعلیم زنان تحت تعالیم و تمدن اسلامی افتتاح شد به سال ۸۴۱ میلادی بود.
در صورتی که همین امر در اولین دانشگاه در غرب برای تعلیم و تحصیل زنان در سال ۱۸۲۱ میلادی انجام شد آن هم با نزاع و درگیری های شدید.
👈فرق بین آنان ۹۸۰ سال است❗
با مقایسه ی این امر ملحدین غربی و ایرانی با چه رویی میگویند شما مسلمانان حقوق زنان را پایمال میکنید ؟
____________________________
@tonnel_zaman
_____________________________
قدیما معروفترین جوکی که درباره ژیان ساخته بودند این بود که ژیان ماشین نمیشه، باجناق فامیل نمیشه
ژیان نام اتومبیلی بود که از دهه چهل وارد بازار خودرو ایران شد
ژیان ماشین ارزانی بود و دهه چهل هر کس می توانست با : ۱۵۰۰ تومان پیش قسط، یک ماشین ژیان بخرد
ژیان رنگ های متنوعی داشت زرد، سبز لجنی و قرمز گوجه ای
رنگ قرمز را بیشتر جوان ها دوست داشتند
در روزگاری که پیکان : ۱۷ هزار تومان فروخته می شد
ژیان حدود : ۹ هزار تومان به فروش میرسید
عکس : پمپ بنزینی در تهران
سال : ۱۳۵۷
#نوستالژی
@tonnel_zaman
داستان واقعی از حکمت خدا!
چند روز پیش سفری با اسنپ داشتم.
(بعنوان مسافر).
آونروز خیلی بدشانسی آورده بودم و ناراحت بودم، آخه باطری و زاپاس ماشینم رو دزد برده بود.
راننده حدودا ۴۰ سال داشت و آرامش عجیبی داشت و باعث شد باهاش حرف بزنم و از بدشانسیم بگم.
هیچی نگفت و فقط گوش میکرد.
صحبتم تموم که شد گفت یه قضیهای رو برات تعریف میکنم مربوط به زمانی هست که دلار ۱۹ تومنی ۱۲ شده بود.
گفتم بفرمایید.
برام خیلی جالب بود و برای شما از زبان راننده مینویسم.
یه مسافری بود هم سن و سال خودم ، حدودا ۴۰ساله. خیلی عصبانی بود.
وقتی داخل ماشین نشست بدون اینکه جواب سلام منو بده گفت: چرا انقدر همکاراتون ......(یه فحشی داد) هستند.
از شدت عصبانیت چشماش گشاد و قرمز شده بود.
گفتم چطور شده، مسافر گفت:
۸ بار درخواست دادم و رانندهها گفتن یک دقیقه دیگر میرسند و بعد لغو کردند.
من بهش گفتم حتما حکمتی داشته و خودتو ناراحت نکن.
این جمله بیشتر عصبانیش کرد و گفت حکمت کیلو چنده و این چیزا چیه کردن تو مختون و با گوشیش تماس گرفت.
مدام پشت گوشی دعوا میکرد و حرص میخورد.( بازاری بود و کلی ضرر کرده بود).
حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد و من زدم بغل و کنار خیابون خوابوندمش و احیاش کردم.
سن خطرناکی هست و معمولا همه تو این سن فوت میکنن.
چون تا به بیمارستان یا اورژانس برسن طول میکشه.
من پرستار بخش مغز و اعصاب بیمارستان ..... هستم و مسافر نمیدونست.
خطر برطرف شد و بردمش بیمارستان کرایه هم که هیچی!!!
دو هفته بعد برای تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوری بیاد پیشم.
من اونموقع شیفت بودم و بیمارستان بودم.
تازه اونموقع فهمید که من سرپرستار بخشم.
اومد و تشکر کرد و کرایه رو همراه یه کتاب کادو شده به من داد.
گفتم دیدی حکمتی داشته.
خدا خواسته اون ۸ همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری.
تو فکر رفت و لبخند زد.
من اونموقع به شدت ۴ میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده.
رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم.
تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود!
حکمت خدا دو طرفه بود.
هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد.
همیشه بدشانسی بد شانسی نیست.
ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم.
اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتیمو فراموش کردم.
من هم به حکمت خدا فکر کردم!
@tonnel_zaman
نیشابور، مروارید تمدن اسلامی
بسیاری از مورخین بر اقتصاد قدرتمند و تاثیر به سزای نیشابور در علم و دانش مهر تایید نهادهاند، ثعالبی آن را «گل سرسبد خراسان» برشمرده و همچنین مقدسی، مورخ و جغرافیدان، بنا و مساحتش را این چنین توصیف کرده است: «شهری وسیع با بناهای زیبا و خاکی حاصلخیز و ثروتمند». سمعانی هم این مساله را تاکید میکند و میگوید: «نیشابور از زیباترین و پر خیر و برکتترین شهرهای خراسان است» و در ادامهی سخنانش میگوید: «این جغرافیای آبخیز با چنین طبیعت و آبادانیای به این اشاره دارد که شهری زیبا، با بنایی از خشت و گل بوده است، معماری آن قدیمی بوده و دیواری بزرگ شهر را احاطه کرده و مسجد جامع آن چهار درب دارد که هر درب آن به طبیعتی زیبا مشرف بوده است و در نزدیکی این دیوار بزرگ بنا شده است. نیشابور همانند قلبی برای شهرها و مناطق اطراف خودش بوده است» و به این امر تاکید کرده که «در خراسان شهری خوش آب و هواتر و بزرگتر از نیشابور وجود نداشته و در نزدیکی نیشابور چهار شهر و امارت سرسبز دیگر یعنی بادغيس، پوشنگ، طوس و قهستان وجود داشته است».
مطالعهٔ مقاله:
https://binesh.cc/archive/2348
@tonnel_zaman
زمانی که شوروی در سال ۱۹۹۱ فرو پاشید، سرگئی کریکالف فضانورد همچنان در فضا بود و برنامهای برای بازگرداندن او وجود نداشت. به او اطلاع داده شد که تا اطلاع ثانوی باید آنجا بماند(جایی هم نمیتونست بره) تا اینکه سرانجام ۱۰ ماه بعد او را به زمین بازگرداندند
چهارماه پیش از سقوط شوروی او به فضا فرستاده شد.در حالی که ماموریت او تنها برای ۵ ماه برنامهریزی شده بود، ۳۳۰ کیلومتر پایینتر و در سطح زمین شوروی به تاریخ پیوسته بود ماموریت او پایان یافته بود، اما کشوری که او را به فضا فرستاده بود، دیگر وجود نداشت
روسیه در بحران اقتصادی بود و پولی برای بازگرداندن او به خانه وجود نداشت
درواقع او میتوانست ایستگاه فضایی میر را با یک کپسول مخصوص به زمین بازگردد، اما این کار به معنای پایان زندگی ایستگاه فضایی میر بود
آنها برای تامین پول، به فروش فوری صندلیهای موشک سایوز برای ماموریتهای فضایی به دیگر کشورها رو آورده بودند. اتریش و ژاپن و آلمان و... صندلی هایی به قیمت چندمیلیون دلار خریدند و در نهایت سرگئی در تاریخ ۲۵ مارس ۱۹۹۲ به زمین بازگشت
@tonnel_zaman
سنگ مزار فردوسی در حدود سالهای ۱۳۱۵ خورشیدی
این عکس را باستانشناس مشهور آلمان، ارنست هرتسفلد زمانی که به همراه آندره گدار، رئیس اداره باستانشناسی به توس رفته بود، برداشته است.
ارنست هرتسفلد همان باستانشناسی است که برای نخستین بار تختجمشید را مورد کاوشهای باستانشناسی قرار داد و بخش وسیعی از آن را از زیر خاک بیرون کشید.
(خاطرات ارنست هرتسفیلد)
(انتشارات اساطیر )
@tonnel_zaman