یه دکتر قلب داشتیم پُر ابهت، راه که میرفت جلال جبروت میدیدی.
بین بچه ها معروف بود چندتا باشگاه اسب سواری داره و ماشین های آنچنانی!!
دختری داشت که از قضا پزشکی میخوند، بخاطر خطرات جاده باباش اجازه نمیداد با ماشین شخصی رفت آمد کنه.
دو ماه پیش تو مسیر تهران، تو تاکسی تصادف کردن و فقط این دختر فوت شد...
حالا چند ماهه دکتر کارش رو رها کرده و دیگه نمیاد بیمارستان...
》امیر فروغی《
🗣 @tootiter
ازش میپرسم «مدرسه خوش میگذره؟»
اخم میکنه و میگه «نه. یکی هست که هی لقمههام رو میقاپه و فرار میکنه.»
باتعجب میپرسم «تو چی کار میکنی؟»
چشمهاش رو نازک میکنه، یه نگاه به شکم گردش میندازه و میگه «هیچی. با این شکم نمیتونم بگیرمش. این سرنوشت منه. قبولش کردهم.»
آخه....))
》الف. امیر《
🗣 @tootiter
ما ۱۵ سال بود با خانواده خاله م قهر بودیم (هنوزم هستیم البته).
تو مراسم ختم فامیلمون، دختر خاله م دیگه طاقت نیاورد اومد همو بغل کردیم بوسیدیم، اومد بعدش خونمون، اینستاهامونو فالو کرده، و تک تک عکسا، از سال ۹۰ ببعد رو لایک کرده کامنتم گذاشته. انگار میخواست این چند سال که همو ندیدیم جبران بشه.
بقول خودش ببینه، عروسیای خواهرامو که از دست داده، یا بدنیا اومدن بچه هاشون.
الآنم از چند روز جلوتر برای من تبریک تولد اردیبهشتیا گذاشته...
میدونم مسخره ست و نشدنی، ولی کاش اختلافات بزرگترا بین خودشون بمونه. انتظار همراهی از بچه ها نداشته باشن🙂
》دکتر فالانجی《
🗣 @tootiter
این هم از طنزای تلخ زندگی بود که بازیگر نقش سوپرمن (کریستوفر ریو) از اسب افتاد و تا آخر عمر از گردن به پایین فلج شد.
کریستوفر ریو بازیگر فیلم سوپرمن در اوج جوانی و شهرت و ثروت در یک حادثه اسب سواری کاملا فلج میشه. او تصمیم میگیره خودکشی کنه که یک روز دوست صمیمی اش رابین ویلیامز به عیادتش می آد و اینقدر او را می خنداند که از خودکشی منصرف میشود.
دو تا درس تو این هست:
از همین لحظه با هرچی که دارید لذت ببرید. چون ممکن نیست فردا چی بشه. کوچکترین چیزها مثل سالم بودن و حرکت کردن با یک تصادف ساده از دستمون می ره.
2. همیشه سعی کنید حس خوبی در دوستان و اطرافیانتون به جا بگذارید مثل رابین ویلیامز.
سوپرمنم که باشی زندگی پشتتو به خاک میماله...
🗣 @tootiter
معمولا وقتی کسی میاد پیش ما درباره احساسش صحبت کنه یا از مشکلش درد و دل کنه، ما یکی از این عکسالعملهای اشتباه رو داریم:
-خیلی سریع شروع میکنیم برای مشکلش راه حل پیشنهاد میدیم.
-بحث رو به خودمون و احساسات و مشکلاتمون برمیگردونیم.
-یا به طور ازار دهندهای مثبت هستیم و امید میدیم
هیچکدوم از اینها کمکی نمیکنه و بیشتر باعث میشه که طرف حس کنه درکش نمیکنیم.
به جاش چی بگیم؟ به حرفاش بدون اینکه بپریم وسطش گوش کنیم و یه چیزی مثل « من کاملا درک میکنم چرا تو این حس رو داری» بگیم. یا «اگه من جای تو بودم هم همین احساس رو داشتم» یا « چیزی که میگی خیلی خیلی مشکله و احساست قابل درکه»
اینکه احساس کسی که داره باهامون حرف میزنه رو تایید کنیم به این معنی نیست که با حرفی که میزنه موافقیم، ممکنه ما با کاری که کرده یا منطقش مخالف باشیم، ولی همچنان بتونیم حسش رو بفهمیم و با همدلی کردن باهاش حالش رو بهتر کنیم
»دیکتاتور حانیه«
🗣 @tootiter
افسردگی مثل اقیانوسیه که میخواد بکشونتت وسط خودش تا توی ناکجا، تنها و گمت کنه اما دائم باید شنا کنی تا به ساحل نزدیک بشی و نزدیک بمونی. کافیه یه لحظه خسته بشی، دوباره خیلی سریعتر از سرعت شنا کردنت از ساحل دورت میکنه و تو میمونی و یه اقیانوس بی انتها از احساسات و افکار بد.
•صدرینری•
🗣 @tootiter
سوار تاکسی شدم همزمان با من دو تا کودک کار هم گفتن مستقیم و با من سوار شدن، یک کیلومتر جلوتر می خواستن پیاده بشن گفت چقدر میشه؟نگاه کردم دیدم دو تا هزار تومنی تو دستشه،گفتم بچه ها برید من حساب می کنم، به مقصد رسیدم (کرایه ۵هزار تومن هست این مسیر) بیست تومن دادم به راننده، گفتم درسته؟ گفت درست که نیست ولی بذار ما هم تو کار خیرت سهیم باشیم!!! لعنتی ۵ تومن بیشتر هم گرفتی چیشو می خوای قسمت کنی ؟؟😂
》سِر دَر ابر《
🗣 @tootiter