شهادت حضرت علی اکبر (ع)
🖤🖤🖤
اکبریم یاره دگوب پیکریوه
باشیووین قانی دولوب گوزلریوه
منی دیندیر ئورگیم قاندی اوغول
نه گلوب قامت جان پروریوه
گوزلیم یاتما اویان منی آغلاتما اویان
سینووی آخدوقیجان قان بزیوب
قان دیمه قرمزی مرجان بزیوب
بورا صحرای منادی بابووا
سنی ئوز حجّینه قربان بزیوب
سن گیدورسن ئورگیم درده گلور
گیت دالونجاق علی اصغرده گلور
گوزلیم یاتما اویان منی آغلاتما اویان
دئمورم عشقوی ابراز ایلمه
گویلره قوش کیمی پرواز ایلمه
چگدیگیم زحمتیمون خاطرینه
قوی ئوپوم لبلریوی ناز ایله
باجیوا خیمه ده آیا نه دئیوم
خبر آلسا سنی لیلا نه دئیوم
گوزلیم یاتما اویان منی آغلاتما اویان
آغلاماقدان بابووا یوخدی امان
آرزو گُللریمه اسدی خزان
ئولمگون یادیمه سالدی ننمی
ئولدی زهراده جوان سنده جوان
ننم اولسیدی باخاردی بویووا
نقشه لر طرح ایلیردی طویووا
گوزلیم یاتما اویان منی آغلاتما اویان
مرحبا عشقیوه حریّتیوه
آفرین همّتیوه غیرتیوه
گیدیگون جامه مبارکدی اوغول
یاراشور رخت شرف قامتیوه
دعوت حقّی اجابت ایلدون
خنجر آلتیندا عبادت ایلدون
گوزلیم یاتما اویان منی آغلاتما اویان
سنه من لالة رضوان دیرم
سینوه قانلی گلستان دیرم
ایسته سون جانیم قربان دیرم
جانیم اولسون سنه قربان دیرم
قالمیشام موجلی طوفاندا اوغول
منی تک قویما بو میئداندا اوغول
گوزلیم یاتما اویان منی آغلاتما اویان
#محرم_۱۴۰۳
#شب_هشتم_محرم
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#کانال_باب_الحوائج
http://eitaa.com/torkiy
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸سیدالشهداء صلواتاللهعلیه بر بالای سر علی اکبر علیهالسلام به حالت احتضار درآمده بود و نفس سرد میکشید…
در نقلی آمده است:
📋 إنَّ الْحسينَ عليهالسلامُ لَمَّا رَمَىٰ بِنَفسِهِ عَلىٰ جَسَدِ وَلَدِهِ و فُلْذَةِ كَبِدِهِ، اِعْتَرَتْهُ حَالَةُ الْمُحتَضَرِ،
▪️امام حسین علیهالسلام وقتی که خودش را از بالای اسب بر روی بدن علی اکبرش انداخت، حالت احتضار به او دست داد.
📋 فَجَعَلَ يَجودُ بِنَفسِهِ، و يَتَنَفَّسُ تَنَفُّسَ الصُّعَداءِ، و كادَتْ رُوحُهُ أنْ تَخرُجَ.
▪️داشت جان میداد و ٱه سرد از دل میکشید و نزدیک بود که روح از بدنش جدا شود.
📚مقتل الحسين عليه السلام،بحرالعلوم
ص۳۴۶
📚بحرالمصائب ج۴ ص٣٢٣
✍ پدری پیر شده بر سر نعش پسرش
محتضر شد به خدا وای چه آید به سرش
صد و یک دانه تسبیح حسین ریخت زمین
ارباً اربا شد و پاشید تمام جگرش
نا مرتب شده این خوش قد و بالای حرم
بس که از روی حسد دشمن او زد نظرش
همه از بغض علی بر تن و پهلوش زدن
میزدن با دم شمشیر و سنان و تبرش
به خدا آینه احمد و زهرا و علیست
این جوانی که لبش تَر شده از خون سرش
تا تسلی بدهند داغ علی را به پدر
کوفیان هلهله کردند همان دور و برش
برسانید جوانان حرم را که بَرَند
جسم صد چاک علی و پدر محتضرش
زانویش خم شده این پیرِ جوانْ مُرده ولی
بعد از این کاش بلایی نکند خَم کمرش
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸ای کسی که یوسف را به یعقوب برگرداندی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان!
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی زنها و مخدرات همه بیرون دویدند و دور مركب على اکبر علیهالسلام حلقه زدند، لیلی مثل قرص قمر از خیمه بیرون آمد و دید علی اکبر علیهالسلام کفن به گردن انداخته و بر مرکب شهادت نشسته است.
🥀 آهی سوزناک از جگر کشید فرمود: علی جان! رفتی ای نور دیده؟! خدا به همراه تو! شیرم حلالت باد که مرا در حضور فاطمه زهرا سلاماللهعلیها رو سفید کردی! نور دیده برو حفظ جان پدر کن!
🥀 این بگفت و پرده خیمه را انداخت و دل از پسر کَند. آمد فرش خیمه را برچید و به خاک نشست خاک بر میداشت بر سر میریخت و می نالید و با خدا مناجات میکرد و میگفت:
📋 يَا رَادَّ يُوسُفَ عَلَى يَعْقُوبَ وَ يَا رَادَّ إِسْمَاعِيلَ عَلَى هَاجَرَ رُدَّ عَلَيَّ وَلَدِي!
▪️ ای کسی که یوسف را به یعقوب برگردانیدی و اسماعیل را دوباره به هاجر رساندی، علی اکبر مرا هم به من برگردان!
📚 ریاض القدس ج۳ ص۴۲۷
✍ کجایی ای علی اکبر، جوانِ نو ثمر من
چرا جدا شدی ای نازنین پسر ز بر من
اگر خیال تو نبود به حال مادر پیرت
تو ای جوان نروی تا قیامت از نظر من
مرا غریب به کرب و بلا فکندی و رفتی
چو گشت همسفری ای جوان نوسفر من
امیدواری باب، ای نهال نورس مادر
خدای کم نکند سایه تو از سر من
خدای نرم کند قلب قاتل تو که شاید
ز قتل تو نزند سنگ کین به بال و پر من
ز دوری رخ تو ای عصای پیری لیلا
کمان شد عاقبتِ کار ای پسر کمر من
کنم دعا که کند حق نگهداری جانت
اگرکند مددی پیک آه بیاثر من
پس از تو در سفر شام و کوفه وقت اسیری
ترحمی نکند هیچ کس به چشم تر من
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ عَلَوِيّ ... | رجز جانانه علی اکبر علیهالسلام در دل میدان ...
در نقلها آمده است:
📋 لمّا بَرَزَ عليُّ بن الحسين تَحَيّر عسكرُ عمرِ بن سعد و خيلُ أهل الكوفان في جَماله و انبَهَروا مِن نور غُرّة وجهِه و جلاله؛
▪️همین که شاهزاده عالم امکان حضرت علی اکبر علیهالسلام وارد میدان شد، کوفیان و شامیان لشکر عمر بن سعد ملعون، از نور جمال آن جوان واله و حیران ماندند.
📚 ریاض القدس ج۳ ص۴۵۴
📋 ثُمَّ حَمَلَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ وهُوَ يَقولُ:
سپس على اكبر عليه السلام، حمله بُرد و چنين رَجَز خواند:
📋 أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيّ / نَحنُ وبَيتِ اللّهِ أولى بِالنَّبِيّ
من على، پسر حسين بن على ام. به خانه خدا سوگند كه ما به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك تريم.
📋 وَاللّهِ لا يَحكُمُ فينَا ابنُ الدَّعِيّ / أطعَنُكُم بِالرُّمحِ حَتّى يَنثَني
▪️و به خدا سوگند كه بى نَسَب (ابن زياد)، نمى تواند بر ما حكم برانَد. شما را آن قدر با نيزه مى زنم تا اين كه خم شود
📋 أضرِبُكُم بِالسَّيفِ حَتّى يَلتَوي / ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ عَلَوِيّ
▪️و آن قدر شما را با شمشير مى زنم تا آن كه در هم پيچد ؛زدنِ یک جوان هاشمىِ علوى.
📋 فَلَم يَزَل يُقاتِلُ حَتّى ضَجَّ أهلُ الكوفَةِ لِكَثرَةِ مَن قَتَلَ مِنهُم، حَتّى أنَّهُ رُوِيَ أنَّهُ عَلى عَطَشِهِ قَتَلَ مِئَةً وعِشرينَ رَجُلاً
▪️وى، پيوسته مى جنگيد تا ضجّه كوفيان، از فراوانىِ كُشتگانشان، بلند شد. حتّى روايت شده كه او با وجود تشنگى، صد و بيست مرد از آنان را كُشت.
📚مقتل الحسين عليهالسلام،خوارزمي: ج۲ ص۳۰،
📚الفتوح ج ۵ ص ۱۱۴
📚بحار الأنوار ج ۴۵ ص ۴۲
✍ مات شد لشکری از شیوه جنگ آوری اش
حرمی شاد شد از این رجز حیدری اش
"شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهان"
تا پدر دید قد و قامت پیغمبری اش-
"گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان"
دل من بسته به زلف تو کجا می بری اش؟
"مست بگذشت و نظر بر صف لشکر انداخت"
با همان شیوه چشمان علی اکبری اش
تشنه برگشت سراغ پدر و آب گرفت
از لب و چشم پدر با هنر دلبری اش
یوسفی آمده خورشید نشان در میدان
جز خدا کیست، اگر هست کسی مشتری اش
دست بر پهلوی خود داشت و بابا می دید
به پسر می رسد از ارثیه مادری اش
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸جایی که شمر ملعون هم دلش به حال سیدالشهداء علیهالسلام سوخت …
در نقلی آمده است:
🥀 یزید ملعون به شمر ملعون گفت: اصلا شد دلت برای حسین «صلواتللهعلیه» بسوزد؟ شمر ملعون گفت: ... آری!
🥀 زمانی که پسرش علی اکبر علیهالسلام را که از اسب انداختیم صدازد: ادرکنی یا أبتاه! دیدم که حسین «علیهالسلام» گریهکنان همین که بالای نعش زخمی علی اکبرش رسید و نعش جوانش را پاره پاره دید که روی زمینِ خشک و جلوی آفتاب افتاده و زلف و کاکل و خال هاشمی او غرق خون شده، بیاختیار خودش را از اسب به زمین انداخت و حالش طوری بود که نتوانست بلند شود و به طرف حضرت علی اکبر -صلوات الله علیه- برود.
🥀 بلکه خودش را روی زمین می کشید و به حضرت علی اکبر علیهالسلام رساند و بدن زخمی او را در آغوش گرفت و صورتش را روی صورتش گذاشت و چنان با شدت گریه کرد که جمیع عالم را سوزاند و از شدت گریه هفت مرتبه صدا زد: وا علیاه! وا ولداه! که عرش و فرش به لرزه درآمد.
📚 سحاب الدموع، نخجوانی،ص۱۸۴ (نسخه خطی)
✍ میكِشم خویش را به رویِ زمین
گـاه بـر سیـنـه، گاه بـر زانـو
ای عصـایِ شكستـه بعـد از تـو
كـمكـم كـرده بیـشتـر، زانـو
چنـدمـیـن بـار می شود یـادِ
شـبِ دامــادیِ تــو افـتـادم
فـرصتی بـود و بعدِ عـمری شرم
بـر جـمـالِ تـو بـوسه می دادم
حیـف دیـگر نـمـی شود بـوسید
از لبـانی كه چـاك خـورده پـسر
وای بـر مـن چـرا مـحـاسـنِ تو؟
ایـنقـدر روی خـاك خـورده پسر
گـفتـه بـودی زمـانِ پـیـریِ مـا
آب هـم در دلـم تـكـان نـخـورد
تـا تـو هستـی و تـا عمویـت هست
بـاد حتـی به دخـتـران نـخـورد
خـواستـم رویِ پـایِ خـود خیـزم
بـاز هـم بـا سـرم زمـیـن خوردم
كــمــرم را بــگـیـر مـانـنـدِ
چــادرِ مــادرم زمـیـن خـوردم
زِرِه و خـود و زیـن و تـیـغـت را
زیـرِ پـایِ سـپـاه مـی بـیـنـم
چقـدر چهره ات عـوض شده است
نـكـنـد اشـتـبـاه مـی بیـنم
هـمـه تقصیرِ تـوست سمتِ حـرم
كِـل كِشیدنـد، بـعد خنـدیدنـد
بـعـدِ پـنجـاه و چنـد سال اینجا
عـاقبـت قـدِّ عـمـه را دیـدنـد
زحـمـتِ مـجـتـبی و بـابـایت
رفـتـه بـر بـاد غصه ام كـم كـن
پـیـشِ ایـن چشمـهایِ نـا مَحـرم
مـعجـرِ عمه را تـو مـحكـم كـن
كاش مـی شد سَرت یكی مـی گفت
زیـرِ ایـن ضربه هـا كَـمَش نكنیـد
آه ای نـیـزه هـا مـیـانِ حــرم
خـواهـرش هست دَرهَـمش نكنیـد
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🩸زخمی که بر بدن مبارک سیدالشهداء علیهالسلام مانده و هیچگاه خوب نمیشود…
در نقلها آمده است:
🥀 مشهور است که یکی از علماء شبی حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را در خواب دید با بدن پاره پاره و زخمی فزون از شماره.
🥀 شب دیگر نیز همان خواب را دید و به خدمت حضرت رسید اما آن حضرت را مشاهده نمود با بدن صحیح مگر دو زخم که یکی بر سر سینه و یکی بر طرف پهلوی آن پشت و پناه عالمیان باقی مانده بود.
🥀 عرض کرد: آن چه بود و این چیست؟ سیدالشهداء علیهالسلام فرمود: شیعیان مجلسی آراستند و بر من گریستند و اشک چشم ایشان مرهم زخم های من شد.
🥀 عرض کرد: پس این دو زخم چرا باقیست؟ حضرت فرمودند: این داغ فرزندم علی اکبر و برادرم عباس است که هیچگاه خوب نمیشود.
📚حزن المومنین فی مصائب آل طه و یس،نجفی کاظمی، مجلس قبل از ولادت امام حسین -علیه السلام
✍ مجلس ختم حسین است! علی محتضر است!
داغ جان دادن اولاد به قلب پدر است
این علی نیست فقط؛ احمد و حیدر هم هست
روضهاش بین محرم، رمضان و صفر است
یا پسر مرده شده یا که برادر مرده...
هرکجا دیدی اگر دست کسی بر کمر است!
سر زخمش سر مولاست کهرفته به سجود
پهلویش پهلوی زهراست که در پشت در است
یک طرف تیغ زیاد و طرفی نیزه زیاد
یکطرف کمشده و یکطرفش بیشتر است
صحبت معجر زینب شد و پا شد آقا
چه کند؟ زینب کبرای حرم در خطر است
ای جوانان بنی هاشمی آماده شوید
که دگر موقع تشییع تن دو نفر است
🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🍃
زبانحال حضرت رباب سلام الله علیها
اصغر فرشچی ( عدلی تبریزی)
سبک : یخلوب عباسیم...
روحومون صفاسی گلوده یاراسی
یوخ منده دواسی بالام یات لایلای
گُلِ غـنچه خندان سوویرمدی عـدوان
قالدون اوچ گون عطشان بالام یات لایلای
بالام ایوای ایوای ایوای بالام
.
.
بوگون اولدی قیامت محشردن بیرعلامت
ای گل با طراوت گل شکوفه
اوخ کماندان چیخدی بوقلبیمی سیخدی
گویول ایوین یخدی بواهل کوفه
اوخ ایدوبدی طغیان قالدی آنان حیران
سن نیّرتابان دوشدون کسوفه
سنی مندن آلدی درد وغمه سالدی
آنان ملرقالدی بالام یات لایلای
بالام ایوای ایوای ایوای بالام
.
.
سنی گوردی عطشان مندن آلدی آتان
دوزدی نجه آنان گلمدی دله
سنی سالدوم یولا سوایچه سن بالا
اللری شل اولا ندن حرمله
شعبه لی اوخ آتدی قانی قانا قاتدی
دنیانی آغلاتدی سالدی ولوله
آ للاها من بنده اولمـوشام شرمنده
لـب تـشنیم منده بالام یات لایلای
بالام ایوای ایوای ایوای بالام
.
.
باغومون گلیدون گلی سنبلیدون
دلسیزبلبلیدون ای گل نازیم
کاش علی قالیدون گویلومی آلیدون
دانشوب گولیدون طفل جانبازیم
ای مه تابانیم یوسف کعانیم
قانینه غلطانیم خردا سربازیم
سینمین زیوری کسیلن حنجری
قورین لبلری بالام یات لایـلای
بالام ایوای ایوای ایوای بالام
.
.
قورودی پستانیم اولمادی امکانیم
ندن امدون جانیم بیرسولی پیکان
اولدون آخرخـسته آتا الی اوسته
گوزیومدون آهسته قانینه غلطان
بیله بالا اولمازحیاتیدن دویماز
سنکیمی تیزسولماز لالۀ خـندان
گل عمرون سولدی قان قونداقا دولدی
سنه چوخ ظلم اولدی بالام یات لایلای
بالام ایوای ایوای ایوای بالام
.
.
کربلا صحراسی اولدی غم دریاسی
باشیمون بلاسی ایتدی پریشان
شمعـینه پروانه عاشق مستانه
جانویرن جانانه عاشق جانان
گونوم دوندی شامه غم یتموراتمامه
گیدورم من شامه با دل سوزان
چکرم من نلرسینم غـمه سپر
هرشام وهرسحربالام یات لایلای
بالام ایوای ایوای ایوای بالام
.
.
غملی گلستاندا گل خزان اولاندا
روحوم آیرولاندا گلدی نوایه
هرچمنده گل وارشوریده بلبل وار
خاراوسته مشکل وارد وزرجفایه
مادره ای دلبراولدون گل تک پرپر
ای شیرخواراصغر دوشدوم بلایه
منله گل فریاده «عـدلی» آه وداده
دیاخ ای شهـزاده بالام یات لایلای
بالام ایوای ایوای ایوای بالام
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شیرخوارگان
#کانال_باب_الحوائج
http://eitaa.com/torkiy
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
نوحه استمداد حضرت ابوالفضل (ع)
🖤(سبک : ییخیلدی سقا یئره)🖤
قوللاریم قلم اولوب ساغ گوزومده اوچ پر اوخ
ییخیلمیشام توپراغا یارالی وجوده باخ
یا حسین قالمیشام داده سنی سسلیرم
یوخ یوزوم خجیلم عفو ائت منی سسلیرم
سوسوز قالیب بالالار قلبیمی درده سالیب
عطشیندن بیلیرم نئجه ال ایاق چالیب
مشگیم اوخلانیب اخا ، دؤرمی جلاد آلیب
یوبانما تئز گل بیر آز ، گوزلریم یولدا قالیب
قیزلارا سویله دای سو یولون گوزله مه سین
عباسین سالدیلار ساغ سولون گوزله مه سین
بو جاه و جلالیمه ، بو مقامیمه سبب
اوشاقلیقدان ایندییه سن سن ای عالی نسب
باب الحوائیج آدین سن منه وئردین لقب
اؤدور آقا سسلیرم بئله حکم ائدیر ادب
ایندی دای خجالت آدین یازدیر داشیما
قوی گورسون ، بالالار ، ئولمه دیم اوز باشیما
بیر آغیر عمود ایله دنیا آشدی باشیما
قاتدی باشیم قانینی گوزده کی قان یاشیما
باخماز عجل بیلیرم داها بو آز یاشیما
دای مندن قارداش اولماز آرخاسیز قارداشیما
قول دوشوب پرچمیم یاتدی هارداسان آقا
دشمنیم کامینه چاتدی هارداسان آقا
باشدان باشا پیکریم بویانیبدی آلقانا
قان ایچینده اوزورم گاه اویانا ، بویانا
دشمن چالیر ال منه دیل یاراسی بیر یانا
نه آللاهی تانیئییر نده باخیر قرآنا
یاحسین یالقیزام یوخ کمگیم هارداسان
نئیزه خنجر اولوب اوخ کمگیم هارداسان
بو شهادت قانیله گور نئجه آراسته یم
آند اولسون زهرایه من عشقینده دل بسته یم
تئز گل باشیم اوستونه ئولورم جان اوسته یم
باغیشلا دورانماسام یوخ توانیم خسته یم
هیچ زمان اولمویوب ناراحت ائدم سنی
سن کرم اهلی سن ، عفو ائله آقا منی
سندن قاباخ بوردادی زهرا ننم گلیبدی
نیسگیللریم اونوندا باغرین باشین دلیبدی
قولو قالخا قاخمییا گوزوم قانین سیلیبدی
گوز یاشینی یاراما یاخجی مرحم بیلیبدی
گور نئجه یارامی جان جان دئییب باغلاییر
گاه سنه ، گاه منه ، گاه زینبه آغلاییر
اما یامان قوجالیب جوان قدی بوکولوب
گول رنگی ائله سؤلوب ائله بیل کول توکولوب
اؤز دردیم یاددان چیخیب باغریم باشی سوکولوب
نه نه بالا آهیمیز آسمانه چکیلیب
قان وئریر ایندی ده میسمارین یارا یئری
گورسنیر یوزونون گوورمیش قارا یئری
اوره گینده چوخ سؤزو ، گلیب ((نالان)) بو دره
دخیل دوشوب منیم تک ، اؤدا سن تک سروره
کسمه نظرین اخا ، آند وئررم حیدره
سینه سی ، قابیرقاسی ، قولو یاره مادره
سسله سه آدینی ، هر کیم هاردا یاحسین
چک الین باشینا ، قؤیما داردا یاحسین
*
✍محمد حسن زاده ( نالان تبریزی)
#محرم_۱۴۰۳
#شب_نهم_محرم
#شهادت_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#کانال_باب_الحوائج
http://eitaa.com/torkiy