eitaa logo
کــانــالـ بــابـ الــحــوائجـ اشـــعــار نــاب مداحی و مولودی ترکی و فارسی
3.9هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
232 فایل
《هدف از ایجاد این کانال : ارائه بهترین اشعار مداحی ،روضه،مرثیه ،مولودی و... برای دسترسی هر چه سریع شما ذاکرین آل الله می باشد .》 💠خادم کانال : 💠🎤کربلائی سعید سلطانی 🔰 💠جهت ارتباط بامدیر کانال به آیدی زیر مراجعه فرمائید ⇃⇂ @saeid1370 ______☆______
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸تنِ مطهر حضرت حمزه علیه‌السلام را عریان کردند اما در آخر، کفن شد ... مرحوم شیخ كلينى از امام صادق عليه‌السلام نقل مى‌كند که حضرت فرمودند : 📋 إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله صَلَّى عَلَى حَمْزَةَ وَ كَفَّنَهُ لِأَنَّهُ كَانَ جُرِّدَ ▪️«پيامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر پیکر حمزه علیه‌السلام نماز خواندند و چون مشركان لباس از تن حمزه برگرفته بودند و پيكرش برهنه بود، دستور دادند بر عمويش كفن بپوشانند و لذا او را درميان نمدى قرار دادند و دفن كردند؛ 📚الکافی،ج۳ ص۲۱۱ 🔖 در نقلی دیگر نیز آمده است: بدن مطهر حضرت حمزه علیه‌السلام را در پارچه‌ای که خواهرش صفیّه آورده بود، کفن کردند؛ چراکه مشرکان او را برهنه کرده بودند. 📚طبقات الکبری،ج۳ ص۱۵۱۶. ✍ آه... یا رسول الله! چه بگوییم!؟ و چگونه گریه کنیم؟! بر آن بدن عریانی که مقاتل نوشته‌اند: 🥀 ... وقتی که امام سجاد "علیه‌السلام" نگاهشان به جراحات بسیار و قطعه قطعه بودنِ اعضاء مقدس سیدالشهداء عَلَيْهِ‌السَّلَام افتاد، رو به طائفه بنی اسد کردند و فرمودند: «حصیری بیاورید تا بدن پدرم را در آن بگذارم!» 🥀 دو دست(از عالم غیب) پیدا شد و آن بدن را گرفت - و آن دو دست رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بود - و آن اعضاء قطعه قطعه شده را بر روی آن بوریا جمع کرد؛ حتی انگشت مبارک آن حضرت را که بَجدَل ملعون قطع کرده بود، دفن نمودند. 📚کبریت الاحمر، بیرجندی ص۴۹۳ 📚سحاب رحمت ص ۶۵۳ 📝 یا حضرت حمزه! عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست ولی خداکند از راه خواهرت نرسد اگر رسید به مقتل دعا کن ان لحظه کسی برای جدا کردن سرت نرسد تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی صدای وا عطشایت به مادرت نرسد تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود خداکند که دگر حرف بوریا نشود به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟ تونیزه خورده‌ای اصلا زپشت سر یانه؟ به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟ تنت به روی زمین مانده است در گودال؟ شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟ عبور کرده‌ای از کوچه یهودی ها زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟ به غیر شام که در ان نبود هم نفسی  سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی   به شام قافله را با عذاب آوردند برای دست یتیمان طناب آوردند مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود؟ که بعدچند دقیقه شراب آوردند به روی نیزه سر شیر خواره را عمداً درست پیش نگاه رباب آوردند برای اینکه دلش بیشتر به درد آید مدام روبرویش ظرف آب آوردند به روی نیزه دشمن تمام هستش رفت نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت
🩸جسارت ابوسفیان ملعون به سَر مطهر حضرت حمزه علیه‌السلام... در نقل‌ها آمده است: 🥀 پس از مُثله شدن حضرت حمزه علیه‌السلام، «حُلَيس بن زبّان»، از سران سپاه شرك، ديد كه ابوسفيان با نوك نيزه به شقيقه آن حضرت فشار می‌دهد و می‌گويد: 📋 ذُق يا عُقَق! ▪️بِچِش اى كسى كه از جانب بُت‌ها عاقّ شدى! 🥀 حُليس به او گفت: ببين، عجب كار شرم آورى! كسى كه خود را رئيس قومش می‌داند، با پسر عمويش كه تكه گوشتى بيش نيست، با چه خشونت و تحقير برخورد مى كند! ابوسفيان گفت: 📋 وَيحَك اُكْتُمها عَنّي فَإِنَّها كانَتْ زلّةً ▪️لغزشى بود روى داد، فاش نكن.(۱) ✍ آه آه آه... کاش فقط «یک نفر» با «چوب‌دستی‌اش» به سر مطهر امام حسین علیه‌السلام هم جسارت می‌کرد؛ اما چه کنیم و چگونه گریه کنیم که نوشته‌اند: ➖ وقتی که سر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام را در میان طشتی پیش ابن‌زیاد ملعون گذاشتند، 📜 فَجعَلَ يَنكُثُ ثَناياهُ بِقَضيبٍ بِيدِه، و يَقول: مٰا أحسَنَ ثغرَ أبي عَبداللّه. ▪️با چوب‌دستی‌اش بر دندان‌های مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام میزد و می‌گفت: حسین چه دندان‌های زیبایی دارد...(۲) ➖ کار، به همین‌جا تمام نشد ... چند روز بعد، همین سر مطهر را در پیش روی یزید لعین گذاشتند، 📜 فَدَعا يَزيدُ بِقَضيبٍ خَيزُرانٍ فَجَعَلَ يَنكُثُ بِهِ ثَنايَا الحُسَينِ عليه‌السلام ▪️یزید خواست تا چوب خیزرانش را برایش آوردند و با آن به دندان‌های مبارک سیدالشهداء علیه‌السلام می‌زد و می‌گفت: 📜 لَقَد كانَ أبو عَبدِاللّه ِحَسَنَ المَنطِقِ! ▪️از این قرار که حسین، خوش سخن بوده است (۳) 📜 کَیفَ رَأَیتَ الضَّربَ یا حُسَینُ؟! ▪️حال، ضربه‌شصتم را چگونه می‌بینی ای حسین!؟(۴) 📚 منابع: (۱)سيره ابن هشام،ج۳، ص۳۷ (۲)شرح الأخبار، ج۳ ص۱۷۰ (۳)الفتوح ج۵ ص۱۲۹ (۴)مقتل الحسين عليهالسلام،المقرّم، ص۴۸۸ 📝 بس کن یزید شعله به هفت آسمان مزن دیگر نمک به زخم دل کودکان مزن از سلسله کبود شده پیکرم ولی زخمم بزن به پیکر و زخم زبان مزن راس بریده گریه به حالِ سه ساله کرد بس کن یزید طعنه به اشک روان مزن این لب، ترک ترک شده و سنگ خورده است ای بی حیا دگر به لبش خیزران مزن بس کن یزید دختر او نیمه جان شده بردار چوب و در برِ این نیمه جان مزن هر جا که رفت سر، پیِ سر مادرش رسید در پیش چشم مادر قامت کمان مزن
🩸فرق گریه‌کنانِ سیدالشهدای «أحُد» با گریه‌کنانِ سیدالشهدای دشتِ نینوا چه بود؟! پيامبرخدا صلى الله عليه و آله، پس از بازگشت از أحُد از كنار خانه‌هاى قبيله «بنى عبدالأشهل» و «بنى‌ظفر» عبور مى‌كرد، صداى بانوان اين دو قبيله را، كه بر شهداى خود مى‌گريستند، شنيد و حالت رقّت به آن حضرت دست داد و گريست و فرمود: 📋ذلكِنْ حَمْزَةَ لا بَواكِىَ لَهُ ▪️ولى عمویم حمزه گريه‌كُنی ندارد. 🥀 چون اين سخن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به سعدبن معاذ و اُسَيد ابن حُضَير نقل كردند، به بانوان اين دو قبيله دستور دادند، لباس عزا به تن كنند و در كنار خانه پيامبرخدا، بر عموى آن بزرگوار گريه و عزادارى نمايند؛ آنان آمدند و مجلس عزایی برای حضرت حمزه علیه‌السلام تشکیل دادند و مورد دعا و توجه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز قرار گرفتند. 📚سيره ابن هشام، ج۳، ص۴۲ ✍ آه یا رسول‌ الله! این یک مجلس عزا بود که به راحتی نشستند بر عموی شما گریستند ... اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن زنان و بچه‌هایی که وقتی می‌خواستند برای عزیز از دست‌رفته خود، گریه کنند، طبق فرمایش إمام سجاد علیه‌السلام: 📋 إِنْ دَمَعَتْ مِنْ أَحَدِنَا عَیْنٌ قُرِعَ رَأْسُهُ بِالرُّمْحِ ▪️دشمنان با نیزه‌ها به دنبال و اطراف ما بودند! هر گاه چشم یکی از ما گریان می‌شد، با کعب نیزه بر سر او می‌زدند... 📚اقبال الاعمال ص۵٨٣ 📚الفتوح، ج۵ ص٢٣۶ 📝 فقط نه خونجگرم از بی احترامی‌ها نگاه شام, امان از نگاه شامی‌ها شبیه گردن مان، روضه بسته می‌خوانم دو سه شب است نماز نشسته می‌خوانم به روز سنگ و به ما کعب نِی شبانه زدند تنم کبود شده بسکه تازیانه زدند سرت نبود که از روی نیزه‌ها افتاد غرور خسته‌ی من بود زیر پا افتاد یهود را به تماشای ما فرستادند به آل فاطمه از بغض، فحش می‌دادند هر آنچه زخم زبان بود با جگر خوردیم چه قدر لطمه هم از کینه‌ی پدر خوردیم از ازدحام و گذرهای تنگ رد می‌شد حسین , خواهرت از زیر سنگ رد می‌شد مرا ببخش اگر که تن تو جا مانده به دست حرمله پیراهن تو جا مانده به روی نیزه‌ای از گوشواره‌مان چه خبر؟ رباب پیر شد از شیرخواره‌مان چه خبر؟
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاران وفادار پیمبر بودند ای کاش که در کنار حیدر بودند دستان علی بسته نمی‌شد آن‌روز در کوچه اگر حمزه و جعفر بودند ✍ سیدمحمدجواد_شرافت ↳
💢 توصیه های مهم به شیعیان امام رضا علیه السلام: 🏴 «يا عَبدَ العَظيمِ أبلِغ عَنّي أولِيائِيَ السَّلامَ، وقُل لَهُم أن لا يَجعَلوا لِلشَّيطانِ عَلى أنفُسِهِم سَبيلاً و مُرهُم بِالصِّدقِ فِي الحَديثِ وأداءِ الأَمانَةِ مُرهُم بِالسُّكوتِ وتَركِ الجِدالِ فيما لا يَعنيهِم إقبالِ بَعضِهِم عَلى بَعضٍ و المُزاوَرَةِ فَإِنَّ ذلِكَ قُربَةٌ إلَيَّ...». 🏴 اى عبدالعظيم! دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو كه شيطان را به خود راه ندهند؛ و ايشان را به راستگويى و امانتدارى سفارش كن. به آنان توصيه كن كه خاموشى گزينند و بحث و جدل هاى بيهوده را رها كنند، به يكديگر روى آورند و به ديدن هم بروند؛ زيرا كه اين امور، باعث نزديک شدن به من مى شوند. 📚 بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۲۳۰. 🚩 سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام تسلیت 📎
🍁 با نورِ تو راه مستقیمے داریم در صحنِ تو جنة النعیمے داریم دلتنگ ڪریم اهل‌بیتیم ولے صد شڪر ڪه سیّدالڪریمے داریم 🥀 🥀 🏴🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14000305eheyat-mirzaei-roze.mp3
6.84M
سر شب پای غمت ... و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱
•سرِ شب پای غمت... و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه علیه السلام اجرا شده سال ۱۴۰۱ سرشب پای غمت باز به قلبم‌ وا شد اشک‌ من‌ جوش شد و صورت من دریا شد بسته بودن به رویم همه درها را یا حسین گفتم و درهای بهشتی وا شد حاصل نان حلال پدرم بود که من سِمَتم‌ نوکری گل پسر زهرا شد مادرم‌ زیر عَلم داد به من شیرِ وِلا بچه بودم که دلم‌ خیمه ی عاشورا شد نوکری کردم‌ و هر روز به من فهماندی هرکه شد نوکرتان در دو جهان آقا شد به حسین بن علی پشت و پناهم‌ گرم‌ است ای خدا شکر، عجب پشت و پناهی دارم ای جگر گوشه ی زهرا وعلی در غم‌ تو عرش لرزید و زمین‌ پیکرش ازهم‌ واشد بلندمرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد آن زمانی که زِ مرکب به زمین افتادی نغمه ی جن‌ و ملک وای حسینم وا شد مادرت دید تو را گفت: بمیرم‌ مادر این همه نیزه چه سان برتن پاکت جا شد نیزه داری به سرِ نیزه دهانت را بست نیزه ی دیگری آمد دهنت بد وا شد من بمیرم‌چه غریبانه بریدن سرت تا بریدن سرت دور و بَرَت بَلوا شد *بدن حمزه رو‌ تکه تکه کرده بودن، اون‌ هندِ ملعونه جگر رو‌ درآورده بود.خبر دادن به رسول اللّه، آقا! صفیه خواهر حمزه داره میاد. پیغمبر سریع عباش رو‌ درآورد، رو بدن حمزه انداخت. فرمود:خواهر طاقت نمیاره بدن ارباً اربا ببینه. صفیه اومد، حضرت زهرا کمکش می کرد ،پیغمبر مراقب بود. اما کربلا زینب سلام الله دید تازیانه به دست اومدن...* «هرچه او‌بیشتر نفس می زد، بیشتر میزدند زینب را یک‌نفر مانده بود درگودال صد نفر می زدن زینب را» *پیغمبرعبا رو روی بدن‌ کشید صفیه خواهر حمزه این بدن تکه تکه شده رو‌نبینه... یه جا هم یه آقایی هرچی نگاه کرد دید بدن‌ علی اکبرجمع وجور نمیشه اونجا بود صدا زد: جوانان بنی هاشم بیاید، این بدن رو من یه نفره نمیتونم ببرم.. * ای ارباً اربای حرم اکبر الهی قربونت برم ای اکبر اونقده دست و پا نزن ای بابا پیش دو چشای سرم ای اکبر منو این جسم پاره پاره چقده پیکرت غم داره جای سالم نمونده واست به حرم بردنت دشواره می بینی بابات چه حالی داره چه حس خوبیه تو کربلا بودن *علی!بابات که پیره، پاشو‌ ببین عمه زینبت اومده، پاشو ببین عمه ات اومده بین نامحرما، به خاطر زینب پاشو...* اذان‌ گوی‌ دل‌ِ بابا، اذانی‌ میهمانم‌ کن‌ اگر چه‌ از گلوی‌ تو صدائی‌ در نمی‌آید تمام سعی خود را میکنم اما! نمی‌دانم‌ چرا این‌ تیرها از پیکر تو در نمی‌آید *بابا! زخمت یکی دوتا که نیست شدی شبیه مادرم، پهلوت رو دریدن پسرم... الهی بمیرم برات آقا! بالا سر همه اومدی. راوی میگه دیدم هی نگاش میچرخه سمت چپ و راست‌، کسی نیست خود حسین رو یاری کنه... آروم صورت رو روی زمین‌ گذاشت، گفتم‌ داره این امّت رو‌ نفرین میکنه..اومدم نزدیک‌ دیدم میگه "الهی رِضاً بِرضائِک" خدا حسین راضی به رضای تو..‌ کاش به همین بسنده میکردن‌ و رها می کردن حسین رو .."وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ"یه وقت دید سینه اش سنگین شد ....* هجوم آوردن جلو‌ چشم‌ِ مادرش هجوم آوردن برا بردن سرش شلوغه‌ گودال همه هلهله کنان شمر وخولی وسِنان دست وپر دارن‌ میان *یکی داره لباساش رو‌ میبره هرچی خواستید بردارید بُردید دیگه رهاش کنید...اما مگه رها میکنن* پنجه گذاشته لابه لای موت خنجرش و گذاشته رو‌ گلوت بمیره خواهرت که این طوری با نوک‌ نیزه کرده زیر و روت به سمت گودال از خیمه دویدم‌من شمر جلوتر بود دیر رسیدم‌من سر تو‌ دعوا بود ناله کشیدم‌ من سر تو رو بردن دیر رسیدم من اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🎤حاج_اسلام_میرزایی
🏴حضرتِ حمزۀ سیدالشهداء علیه السلام 🏴 ✍علیرضا حضرتی ( ناعمی ) . . حضرت حمزه او آزاده لرین سالاری انبیا خاتمینون لشکرینون سرداری مصطفانون اولان عالمده گؤزل دلداری صدر اسلامیده بیر مرد رفیع الدّرجات روحینون شادلیقینا گؤندرون عالی  . . قوّت قلبیدی حمزه، شه دین طاهایه شهدا ایچره اونا یوخدی اولان هم پایه عرش اعلایه آدین الله ائدوب پیرایه اهل عشق و شرف و معرفتین مفخریدی شهدای اُحدون سیّدی هم سروریدی . . اهل تاریخ اونی بیر مرد سرافراز یازوب صاحب منزلت و شوکت و اعزاز یازوب قارداشی اوغلی، رسول الهه دمساز یازوب دشمن حضرت طاهایه خروش ایلردی مکّه ده فتنۀ کفّاری خموش ایلردی . . آدلی ـ سانلی یَلیدی، قامت والاسی رشید پنجه سی گوجلی، قولی قوّلی، اعضاسی رشید چارشانه، کورگی انلی، سراپاسی رشید گویلوز اولسا گؤره سوز بیر یل او سرداره یاخین دلده تصویره چکون قامت عبّاسه باخین ـــــــــــــــــــــــــــــــ (1) هفتم و به قولی پانزدهم شوال سالروز شهادت حضرت حمزه عموی باوفا و والا مقام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. . . ✍حضرتی_ناعمی