eitaa logo
طوبای عفاف
666 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
459 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑📸 هم‌اکنون| اجتماع میثاق با ولایت حوزویان در قم 🔹اجتماع بزرگ میثاق با ولایت از سوی نهادهای حوزوی با هدف تجدید میثاق با رهبری و محکوم کردن توطئه های اخیر در مدرسه علمیه فیضیه آغاز شد.
طوبای عفاف
💠 عفت هدر نمی‌رود! 🔰 #استاد_عاملی
چون ز خط صفحه رخسار تو ضایع نشود؟ خط شبرنگ براتی است که راجع نشود سخن خوب محال است که شایع نشود نفس پاک براتی است که راجع نشود یا سبو، یا خم می، یا قدح باده کنند یک کف خاک درین میکده ضایع نشود لازم حسن فتاده است پریشان نظری حفظ پرتو نتوان کرد که ساطع نشود بوسه هرچند که در کیش محبت کفرست کیست لبهای ترا بیند و طامع نشود؟ این لب بوسه فریبی که ترا داده خدا ترسم آیینه به دیدن ز تو قانع نشود می شناسد همه کس سوخته عشق ترا داغ سودا نه چراغی است که لامع نشود حسن هرچند که در پرده در آغوش آید ادب عشق محال است که مانع نشود ورق حسن محال است نگردد صائب هیچ متبوع ندیدیم که تابع نشود  صائب تبریزی، غزل ۳۶۰۴ @toubaefaf
طوبای عفاف
«...شاید بعضی افراد خیال کنند زیبایی در گرو به نمایش گذاشتن چهره و اندام بدن است که به ظاهر جذابیت
سلام علیکم و رحمه‌الله. این روزها که به جد و جهد در موضوع حیا، عفاف و حجاب از هر طریق ممکن باید کاری کنیم، لازم دیدم برای ترویج این موضوع اساسی به این نکته مهم در قالب مقاله ای هرچند ساده اشاره نمایم که حیا و عفاف ثمره هایی دارد که اشاره به آن ها می تواند موجب تغییر نگرش مخاطب در موضوع عفاف و حجاب شود، مانند: تفکر، آرامش، دوام زیبایی، سخاوت و... هر جا و برای هر صنفی با این نگرش برآمده از روایات سخن گفتم، دیدم غالبا نوع نگاه ایشان حتی به جهان هستی تغییر کرد و پای کار حیا و عفاف ماندگار شدند. @toubaefaf
یک عکس و هزار پیام همیشه زیباست. @toubaefaf
✖️موج اعتصاب‌ها در بریتانیا؛ "ندیم زهاوی" از احتمال استفادۀ دولت از ارتش خبر داد ندیم زهاوی، رئیس حزب محافظه‌کار بریتانیا روز یکشنبه ۴ دسامبر گفت که دولت در صورت نیاز برای مهار اثرات اعتصاب بخش‌های عمومی، از ارتش بریتانیا کمک خواهد گرفت. وزیر مشاور در کابینه بریتانیا با بیان اینکه آن‌ها نگاهی به ارتش و نیروی واکنش ویژه دارند، گفت که نیروهای ارتش می‌توانند در صورت لزوم جای «رانندگان آمبولانس‌ها» را پر کنند. بریتانیا در حال حاضر با موجی از اعتراض‌ها و اعتصاب‌های کارگران و کارمندان روبروست که نسبت به دستمزد و شرایط کاری‌شان معترض هستند؛ پرستاران بخش‌های مختلف انگلستان، ولز و ایرلند شمالی نیز اعلام کرده‌اند که در اواخر ماه دسامبر به اعتصابات خواهند پیوست. @Roshangari_ir @toubaefaf
✅ خصلت مهم شهید بهشتی چه بود؟ 🌹 امام خامنه ای: یکی از خصلتهای شهید بهشتی بود. تصور من از آقای بهشتی این است که نمی کرد. نمی خواهم بگویم معصوم بود؛ اما می خواهم بگویم برخوردش با ما و ارتباطش با دوستان طوری بود که گمان را برای او در ذهن معاشرینش خیلی ضعیف می کرد و من تصور می کنم ایشان اصلاً نمی کرد. (۷ تیر ۱۳۹۴) ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک در امور فردی و اجتماعی. 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از روش های آموزش آداب مطلوب اجتماعی و فرهنگ سازی که این روش در آموزش حیا و عفاف هم می تواند مؤثر باشد. دبستان را دریابید که دانشگاه دیر است. @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری روزی طلبه جوانی که در زمان شاه‌عباس در اصفهان درس می‌خواند نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس‌خواندن خسته شده‌ام و می‌خواهم دنبال تجارت و کار و کاسبی بروم، چون درس‌خواندن برای آدم، آب و نان نمی‌شود و کسی از طلبگی به جایی نمی‌رسد و به‌جز بی‌پولی و حسرت، عایدی ندارد. شیخ گفت: بسیار خب! حالا که می‌روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر کجا می‌خواهی برو، من مانع کسب‌وکار و تجارتت نمی‌شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون کرد. پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره کرده‌ای؟ نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره کرد و به ریش من هم خندید. شیخ گفت: اشکالی ندارد. پس به بازار علوفه‌فروشان برو و بگو این سنگ خیلی باارزش است، سعی کن با آن قدری علوفه و کاه و جو برای اسب‌هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن‌ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان که دیگر خیلی ناراحت شده بود، نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف کرد. شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دکان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سکه به من قرض بده که اکنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می‌دهند؟ شیخ گفت: امتحان آن که ضرر ندارد. طلبه جوان با اینکه ناراحت بود، ولی با بی‌میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دکانی که شیخ گفته بود، رفت و گفت: این سنگ را در مقابل صد سکه به امانت نزد تو می‌سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ کرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر کنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدت کمی شاگرد با دو مامور به دکان بازگشت. ماموران پسرجوان را گرفتند و می‌خواستند او را با خود ببرند. او با تعجب گفت: مگر من چه کرده‌ام؟ مرد زرگر گفت: می‌دانی این سنگ چیست و چقدر می‌ارزد؟ پسر گفت: نه، مگر چقدر می‌ارزد؟ زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ۱۰هزار سکه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سکه را یک‌جا ندیده‌ای، چنین سنگ گران‌قیمتی را از کجا آورده‌ای؟ پسر جوان که از تعجب زبانش بند آمده بود و فکر نمی‌کرد سنگی که نانوا با آن نان هم نداده بود، این مقدار ارزش داشته باشد، با لکنت‌زبان گفت: به خدا من دزدی نکرده‌ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم که او این سنگ را به من داد تا برای وام‌گرفتن به اینجا بیاورم. اگر باور نمی‌کنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم. ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص کرد و گفت: آری این مرد راست می‌گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد. پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آورده‌ای! مگر این سنگ چیست که با آن کاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ۱۰هزار سکه می‌پردازد. شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی که می‌بینی، گوهر شب‌چراغ است و این گوهر کمیاب، در شب تاریک چون چراغ می‌درخشد و نور می‌دهد. همان طور که دیدی، قدر زر را زرگر می‌شناسد و قدر گوهر را گوهری می‌داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی‌دهند و همگان ارزش آن را نمی‌دانند. وضع ما هم همین طور است. ارزش علم و عالم را انسان‌های عاقل و فرزانه می‌دانند و هر بقال و عطاری نمی‌داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی، خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از اینکه می خواست از طلب علم دست بکشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید. @bohloool @toubaefaf
در خطبه فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها پس از بیست حکمت احکام، چه بسا مقصود حضرت این بوده است که: «... اکنون که علل و حکمت ها و اسرار احکامی از احکام خدا را دانستید و معلوم شد که همه برای پاکی و طهارت نفس و تکامل خود شما بود، پس بکوشید که تقوای الهی را در حد شایسته آن مراعات کنید و چنان اهتمام به اوامر وی نواهی خدا داشته باشید که این گوهر گرانبهای اسلام و ایمان را با خود از این جهان به جهان ابدی ببرید و نکند که بی ایمان و دین از دنیا بروید...» شرح غربت، آیةالله کریمی جهرمی، ص۸۲ @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ توبه نمی‌کنیم چون خود را بد نمی‌دانیم! 🔹 که اتفاق می‌افتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما می‌آید: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌ واسطه شماست». [شوری، ۳۰] آیا نباید به فکر باشیم و از گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، کنیم؟ ولی ما توبه نمی‌کنیم، چون کارهای خود را بد نمی‌دانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! 🔹آیا در این حوادث و گرفتاری‌ها که از هزار سال پیش به ما خبر داده‌اند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همان‌طور که دستور داده‌اند باشیم؟! که فرموده‌اند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]». [۱] یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم، و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنان‌که دستور داده‌اند، دعای فرج را زیاد بخوانیم. پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۳۳ 📕در محضر بهجت، ج ۲، ص ۱۳۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک أیتها الصدیقةالشهیدة باران گرفت و قصه ی دریا شروع شد تکبیرهای جنگل و صحرا شروع شد بابا که رفت دختر خود را بغل کند بغضش گرفت و عشق همانجا شروع شد صف بسته بود جمع ملائک در انتظار پرده کنار رفت و تماشا شروع شد کوثر به جوش آمد و رضوان خروش کرد جشن و سرور عالم بالا شروع شد چشمش به چشمهای پدر خورد و بعد از آن لبخندهای ام ابیها شروع شد تا سالها برای پدر، مادری کند همراه او بماند و پیغمبری کند تا عشق را نفس بکشد در هوای او بابا برای او شود و او برای او هی دور او بچرخد و پروانه ای شود دستش برای موی پدر شانه ای شود خیره شود به صورت او تا به ماه خود بوی بهشت هدیه کند با نگاه خود تا پاره ی تنش بشود، میوه ی دلش آئینه ای مقابل شکل و شمایلش تا سالها همین بشود ماجرای او: بابا برای او شود و او برای او بادی وزید و خنده ی دریا تمام شد احساس خوب جنگل و صحرا تمام شد خورشید او غروب خودش را بغل گرفت یخ بست قلب عالم و گرما تمام شد آئینه ای شکست و غمی انعکاس کرد آئین مهربانی دنیا تمام شد تنها بهانه بود برای وجود او راهی شد و بهانه ی زهرا.س  تمام شد این کار، کار کیست؟! چه بد می زند به در باور نکردنیست، لگد می زند به در؟! مشعل گرفته است که آتش به پا کند یا با طناب دست شما را جدا کند شاید تو بی شوی و او بدون تو... از پشت در صدا بزنی نرو! یعنی که قطره قطره بریزی به کوچه ها نامش نیفتد از دهنت تا به انتها یعنی بجنگ! وقت تماشا نمانده است یعنی به او نشان بده تنها نمانده است اینجا کجاست؟! ! چه می کنی؟! تنها ترین نشانه ی پاکی چه می کنی؟! اینجا غریبه نیست، چرا رو گرفته ای؟! آیا تویی که دست به زانو گرفته ای؟! دیر آمدم بگو که چه کردند کوچه ها بانوی قد خمیده! زمین می خوری چرا؟! این کودکت چه دیده که هی زار می زند؟! هی دست مشت کرده به دیوار می زند حق دارد او که طاقت این روز را نداشت روزی که خانه دست کم از کربلا نداشت روزی که از صدای غمت شهر خسته شد روزی که چشمهای تو یکباره بسته شد روزی که زخمهای عمیقت دوا نداشت روزی که گریه های تو دیگر صدا نداشت ای کاش بر زمین اثری از نبود ای کاش دست شوهر تو بی نمک نبود توفان گرفت و آن شب یلدا شروع شد خون گریه های عالم بالا شروع شد... حسن اسحاقی @toubaefaf
امسال روز دانشجو مصادف شد با چهلمین روز شهادت علیه السلام؛ شهدایی که تا قیامت یاد و نامشان باقی است و همین یک نکته برای افزایش صبر و بصر دانشجویان کافی است، چون: در خانه اگر کس است یک حرف بس است. @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
037_14010914_shabzendedar_fegh moaser.MP3
2.28M
📣 | 🔰بیانات حضرت دام ظله پیرامون حوادث اخیر 📆تاریخ : 1401/09/14 🔻در محضر حضرت استاد دام ظله 🆔 @pand_saadat