eitaa logo
طوبای عفاف
666 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
459 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از افق حوزه
💠 حضرت حمزه(ع) الگوی جوانان امروز 🔻حجت‌الاسلام ‌والمسلمین ناصر رفیعی، رئیس مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی جامعةالمصطفی العالمیه 🔹حضرت حمزه(ع)، شخصیت مورد افتخار ائمه(ع) است که به او احتجاج می‌کنند. شخصی خدمت پیامبر گرامی اسلام(ص) آمد و گفت: یا رسول‌الله! خدا به من فرزندی داده، اسمش را چه بگذارم؟ پیامبر فرمودند: حمزه که محبوب‌ترین اسم نزد است. پیامبر(ص) گاهی می‌فرمود: بهترین برادرانم علی(ع) و بهترین عموهای من حمزه(ع) است. گاهی هم ایشان می‌فرمود: «روز قیامت همه پیاده می‌آیند؛ اما چند نفر سواره وارد محشر می‌شوند. یکی خود من هستم، یکی علی است، یکی زهرا و دیگری حمزه‌ است».در لسان ائمه(ع) و روایات همواره شخصیت حمزه(ع) مورد افتخار و احتجاج بوده است؛ 👈 شرح مطلب 📢کانال رسمی هفته‌نامه افق حوزه 🔰https://eitaa.com/joinchat/2004287493Cf5efeeb593
(87)هزار و یک نکته پیرامون و ثمره های آن مصاحبه ای با استاد شهید مطهری ره در نشریه فرصت در غروب، سال 1352 يكي از كتاب‌هاي شما است. بنا بر آنچه قبلا گفتيد اين كتاب نيز در اثر احساس احتياج نوشته شده است. ممكن است درباره اين كتاب توضيحي بدهيد. «بطور كلي آنچه من در مورد وظايف يا حقوق زن نوشته‌ام زمينه اعتقادي دارد و لااقل زمينه اعتقادي‌اش بيش از زمينه عملي است. يعني در اثر اين احساس نوشته شده كه مساله زن در اسلام در اثر شناخته نبودن فلسفه اجتماعي اسلام و روشن نبودن برخي مسائل براي عموم از جنبه فقهي، سبب شده است كه برخي از اين رهگذر عليه معتقدات اسلامي نسل جوان خصوصاً طبقه زن تبليغ كنند؛ به عبارت ديگر مقررات اسلام را به عنوان نقطه‌ضعفي از نظر اصالت الهي اسلام مورد حمله قرار دهند. اين بود كه بر خود وظيفه و واجب ديدم كه منطق الهي و غيرقابل خدشه اسلام را در مسائل مربوط به زن روشن كنم. من احساس كردم كه مساله زن در اجتماع ما صرفا يك مساله عملي نيست، بالاتر است، با عقايد اسلامي سروكار پيدا كرده است. اگر تنها مساله عمل مطرح بود من اين قدرها احساس ضرورت نمي‌كردم. شما كه در مورد زن تحقيق و مطالعه داريد ممكن است بفرماييد شخصيت واقعي زن در چيست و شخصيت كاذب زن كدام است؟ شخصيت واقعي زن در زن بودن و زن ماندن است و شخصيت كاذبش در تظاهر به مردي و به عبارت ديگر در مردنمايي است. در متن طبيعت نه مرد و نه زن به تصادف مرد يا زن نشده‌اند و چنين هم نيست كه يكي از اين دو كامل و ديگري ناقص آفريده شده است، بلكه هركدام به تنهايي ناقص و به وسيله ديگري و با ديگري كامل مي‌شود. اين دو مكمل يكديگرند. از وقتي كه گروهي از زنان ـ تحت تاثير تبليغات مرداني مزوّر كه هدف‌شان شكار كردن زن بود ـ چنين معتقد شدند كه مرد جنس كامل است و زن ناقص و زن بايد اين نقيصه خود را در جبهه مردان تكميل كند اين تظاهر به مردنمايي و شخصيت كاذب به وجود آمد. زن و مرد به حكم اينكه هردو انسانند، استعدادهاي مشترك علمي، فني، مذهبي، اجتماعي و انساني دارند و هردو بايد اين استعدادها را پرورش دهند ولي به حكم اينكه «حساب شده» مرد مرد شده نه زن و زن زن شده نه مرد، در همه شؤون علمي و فني و مذهبي و اجتماعي تنوع استعداد جنسي مشهود است و هركدام بايد همان رسالتي را كه خلقت برعهده‌اش گذاشته انجام دهد. به قول الكسيس كارل «در هر سلول زن نشانه‌اي از جنسيت او هست» و لذا در هر سلول مرد هم نشانه‌اي از جنسيت او هست. زن در قرآن و اسلام همان زن در طبيعت است و هر راهي غير از اين منجر به تباهي زندگي خانوادگي و بالطبع زندگي اجتماعي مي‌شود و سرنوشت نهايي هم شكست است. من ترديد ندارم كه دير يا زود طرح واقعي اسلام در مورد زن در جهان عملي خواهد شد. نشریه فرصت در غروب، 1352 که در 20 دیماه 1397منشر شد. @toubaefaf
زن.pdf
147.7K
مصاحبه نشریه فرصت در غروب در سال 1352 با استاد ره در موضوع آثار ایشان از جمله کتاب @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عقلتان را جدی بگیرید آیت الله حائری شیرازی رضوان الله تعالی علیه : همه اش فکر کنید عقل داره چی میگه، آنهایی که زیاد استخاره می کنند، اینها می توانند فکر کنند، این عقلی که خدا بهت داده جدی بگیر ... __________ ✅ به کانال سومین حرم اهل بیت علیهم السلام بپیوندید 🆔 @AstanAhmady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طوبای عفاف
💠 شاخصه‌های زندگی عاقلانه 🔹 عقلانیت و خردگرایی، در آموزه‌های دینی مورد تأکید قرار گرفته است تا آنجا که در قرآن کریم ۴۹ بار از مشتقات ماده «عقل» استفاده شده و واژه‌هایی مانند «یتفکرون» و «یتدبرون» بسیار در قرآن آمده است. 🔸 امام رضا (علیه السّلام) نیز فرموده است: «صَدِيقُ‏ كُلِّ‏ امْرِئٍ‏ عَقْلُهُ‏ وَ عَدُوُّهُ‏ جَهْلُهُ‏؛ دوست هر انسانی عقل او و دشمن او، جهل اوست». 🌐 مشاهده ادامه مطلب: https://www.balagh.ir/content/13050 🆔 @balagh_ir
هدایت شده از طوبای عفاف
✔بالاترین مرتبه 🌦از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است: «... بالاترين فرد شما در پيشگاه خداى متعال آن است كه پيش از همه گرسنگى را تحمل كند و بيشتر بينديشد و مبغوض‌ترين شما در نزد خدا، آن كسى است كه زياد بخوابد و زياد بخورد و بنوشد... آدميزاد هيچ ظرفى را پر نكرده است كه بدتر و پُر زيان‌تر از شكم باشد. چند لقمه براى فرزند آدم بس است تا پشت او را محكم كند؛ اگر ناگزير از استفاده از آن باشد؛ پس يك سوّم را براى خوراك، يك سوّم را براى نوشيدن، و يك سوّم را براى نفس كشيدنش اختصاص دهد... نزديكترين مردم به رحمت خدا در روز قيامت كسى است كه در دنيا بيشتر گرسنگى، تشنگى و اندوه كشيده باشد، افراد گمنام و پرهيزكارى كه اگر در حضور مردم باشند، شناخته نشوند و اگر در ميان مردم نباشند كسى آنها را نجويد، جا به جاى زمين آنها را مى‌شناسد، فرشتگان آسمان آنها را در ميان گرفته‌اند، مردمان به دنيا دلخوش، و آنان به اطاعت خدا دل‌خوشند، مردم فرش‌ها بگسترند، امّا پيشانى‌ها و زانوهاى آنها فرش آنهاست، مردم رفتار و اخلاق خويش را تباه سازند، ولى آنان رفتار و اخلاق خود را مراقبند، آنان كسانى هستند كه زمين بر فقدانشان اشک ريزد و خداوند بر سرزمينى كه از آنان نباشند، خشم گيرد؛ آنان همچون- در آويختن سگها روى جيفه- به خاطر دنيا با هم در نياويزند؛ ژوليده و پژمرده‌اند؛ وقتى كه مردم آنها را مى‌بينند، تصوّر مى‌كنند مريضند، در صورتى كه مريض نيستند و مردم مى‌گويند خللى در فكرشان پيدا شده و عقل ندارند در حالى كه بى‌خرد نيستند، بلكه مردم به باطن خودشان- كه دنيا عقل آنها را ربوده است- مى‌نگرند؛ پس از نظر اهل دنيا، آنان بى‌خردانه حركت مى‌كنند، در صورتى كه ايشان آنگاه كه عقل از سر مردم برود، عاقلان و خردمندانند.» مجموعه ی ورّام، آداب و اخلاق در اسلام، ترجمه تنبيه الخواطر، ص196 @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتگویی با جناب باخرد دوش در سخن بودم کشف شد برمن مثـالی چند گفـتـم ای مایـه همه دانـش دارم الـحق زتو سئـوالی چند چیـست ایـن زنـدگـانی دنیــا؟ گفت خواب است یا خیالی چند گفتمش چیست مال و ملک جهان؟ گفت دردسـر و وبـالـی چنـد گفتم این بحث اهل دنیاچیست؟ گفتـ بیهوده قیل وقالی چند گفتم اهل زمانه در چـه رهنـد؟ گفت در بنـد جـمع مالی چند گفتم اهل ستم چه طایفه اند؟ گفت گرگ وسگ وشغالی چند گفتـم ایـن چه حالتـست بـگو گفت غم خوردن وملالی چنـد گفتـم او را مثال دنیا چیـست؟ گفت زالـی کشیـده خالی چنـد گفتمش چیست کدخـدایی؟ گفت هفته ای عیش وغصه سالی چند؟ گفـتـم این نفـس رام کی گـردد؟ گفت چون یافت گوشمالی چند عطارنیشابوری @toubaefaf
واکاوی عقل (اساس انسانیت) 🌸 در اصول کافی، ج1، حدیث 13، روایتی از (علیه السلام) آمده است که اساس انسانیت انسان یعنی را با استناد به بیش از چهل آیه از قرآن حکیم توصیف و رویکرد قرآن به عقل را مطرح نموده است. در این حدیث سراسر نور و حکمت، عقل و عاقل را مدح و کسانی که از این موهبت عظیم الهی استفاده نمی کنند را نکوهش کرده است.(...يَا هِشَامُ ثُمَّ ذَمَّ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ...) یادآوری کرده است که امامان معصوم(علیهم السلام) در قرآن، به بهترین ذکر و زیباترین زینت ها توصیف شده اند؛ زیرا الگو و بهره تمام از عقل دارند؛ (ثُمَّ ذَكَرَ أُولِي الْأَلْبَابِ بِأَحْسَنِ الذِّكْرِ وَ حَلَّاهُمْ بِأَحْسَنِ الْحِلْيَةِ فَقَالَ: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ....وَ قَالَ: «وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْباب.» علت بسیاری از بیماری ها به عنوان حسد را ذکر فرموده و درمان آن را تضرع به درگاه خدا بیان نموده است؛ (...يَا هِشَامُ مَنْ أَرَادَ الْغِنَى بِلَا مَالٍ وَ رَاحَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلَامَةَ فِي الدِّينِ فَلْيَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ يُكَمِّلَ عَقْلَهُ فَمَنْ عَقَلَ قَنِعَ بِمَا يَكْفِيهِ... ) و پرهیز از دروغ را مشخصه انسان عاقل بر می شمرد؛ زیرا دروغ آفت جوانمردی است. (...يَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ لَا يَكْذِبُ وَ إِنْ كَانَ فِيهِ هَوَاهُ يَا هِشَامُ لَا دِينَ لِمَنْ لَا مُرُوَّةَ لَهُ...) و در پایان، راه های اساسی صالح شدن و تقویت عقل (تقویت انگیزه برای صالح شدن) را با نشست و برخواست با صالحان برشمرده، (مُجَالَسَةُ الصَّالِحِينَ دَاعِيَةٌ إِلَى الصَّلَاحِ ) و تقویت عقل را در انس با آداب دانشمندان راستین نشان می دهد. (وَ آدَابُ الْعُلَمَاءِ زِيَادَةٌ فِي الْعَقْلِ) (اصول كافي (ط - الإسلامية)، ج1، حدیث13) @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فهم جایگاه حس، عقل، محبت در وجود آدمی نقش مهمی در معرفت نفس دارد @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃ستون انسانیّت علیه اسلام فرمود: «ستون انسانیّت است و از عقل، زیرکی، فهم، حفظ و دانش بر می‌خیزد؛ با عقل، انسان به کمال می‌رسد. عقل، راهنمای انسان، بینا کننده و کلید کارهای اوست. هرگاه عقل با نور(معارف الهی) یاری شود، دانا، حافظ، تیز هوش و فهیم می‌شود و بدین وسیله پاسخ چگونه، چرا وکجا را می فهمد و خیرخواه و دغلکار را می شناسد و هر گاه این را دانست، مسیر حرکت خویش و بیگانه را می شناسد و در توحید و طاعت خدا اخلاص می ورزد و چون چنین کرد، آنچه از دست رفته را جبران می کند و برآنچه در آینده می‌آید، چنان وارد می‌شود که می داند در کجای کار است و برای چه منظوری در آن است... دِعامَةُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَةُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُ. وَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ وَ هُوَ دَليلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتاحُ اَمْرِهِ، فَاِذا كانَ تَاْييدُ عَقْلِهِ مِنَ النّورِ كانَ عالِما حافِظا ذاكِرا فَطِنا فَهِما، فَعَلِمَ بِذلِكَ كَيْفَ وَ لِمَ وَ حَيْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ وَ مَنْ غَشَّهُ، فَاِذا عَرَفَ ذلِكَ عَرَفَ مَجْراهُ وَ مَوْصولَهُ وَ مَفْصولَهُ وَ اَخْلَصَ الْوَحْدانِيَّةَ لِلّهِ وَ الاِْقْرارَ بِالطّاعَةِ، فَاِذا فَعَلَ ذلِكَ كانَ مُسْتَدْرِكا لِما فاتَ وَ وارِدا عَلى ما هُوَ آتٍ، يَعْرِفُ ما هُوَ فيهِ وَ لاَِىِّ شَىْ ءٍ هُوَ هاهُنا و مِنْ اَيْنَ يَاْتيهِ و اِلى ما هُوَ صائِرٌ وَ ذلِكَ كُلُّهُ مِنْ تَاْييدِ الْعَقْلِ» كافى، ج 1، ص 25، ح 23 @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرکسی ورزد با شود 🍃در تفسیر المیزان آمده است: «از هشام بن حكم روايت كرده که علیهما السلام به من فرمود: «اى هشام خداى تعالى كه فرموده: و «لَقَد آتَينا لُقمانَ الحِكمَه» (سوره لقمان، آیه۱۲) منظور از ، و است. در مجمع البيان نیزآمده است: از حضرت صلی الله علیه و آله شنيدم که مى‌فرمود: به حق مى‌گويم كه پيغمبر نبود و ليكن بنده‌اى بود كه بسيار مى‌كرد و خوبى داشت، را دوست داشته و هم او را دوست می‌داشت و به دادن به او منّت نهاد.» (ترجمه الميزان، ج۱۶، ص۳۳۰) (ره) در گوشه دیگری از فرموده: «شما خواننده‌ی عزيز اگر در آيات قرآن تتبع و تفحص نموده و در آنها به دقت تدبر نمايى، خواهى ديد كه بشر را شايد بيش از سيصد مورد به «تفكّر»، «تذكّر» و يا «تعقّل» دعوت نموده و يا به رسول‌گرامی صلی الله علیه وآله و سلّم خود يادآور مى‌شود كه با چه دليلى حق را اثبات و يا باطل را ابطال كند.» (ترجمه تفسير الميزان، ج۵، ص۴۱۵) نتیجه: در روایتی از حضرت علیه السلام و عبرت پذیری را باعث برشمرده‌اند: «مَن عَقَلَ عَفَّ» هرکسی ورزد، با شود. (منتخب میزان الحکمه، واژه عفّه) (۸۸)هزار و یک نکته پیرامون و ثمره های آن @toubaefaf
هدایت شده از بلاغ | دستیار فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کلیپ تصویری: خلاصه زندگینامه شیخ کلینی ۱ 🔸 نوزدهم اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت شیخ کلینی گرامی باد 🆔 @balagh_ir
هدایت شده از بلاغ | دستیار فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 کلیپ تصویری: خلاصه زندگینامه شیخ کلینی ۲ 🔸 نوزدهم اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت شیخ کلینی گرامی باد 🆔 @balagh_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«احیاگر مذهب شیعه» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم ✍️١٩ اردیبهشت، روز بزرگداشت «ابوجعفر محمدبن یعقوب كلینی رازی» معروف به «شیخ كلینی» بزرگترین محدث و فقیه شیعه در قرن چهارم هجری است که دارای القابی همچون «ثقه الاسلام»، «شیخ مشایخ شیعه»، و «رئیس محدثان علمای امامیه» است؛ لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این دانشمند عالیقدر جهان تشیع آغاز می‌نمائیم؛ (ره) در روزگار حسّاس و دشواری زیسته؛ ولادت او، در حوالی سال ۲۶۰ هجری اتفاق افتاده است که سال وفات (علیه السلام) است و حیات وی، کاملاً منطبق بر دوره غیبت صُغراست که از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین برهه‌ها در تاریخ تشیع است؛ او بیست سال پایانی عمر خویش را‌، در بغداد به سرآورد که محل سکونت نواب خاص و وکلای ناحیه مقدسه بود و به واسطه آن‌ها می‌توانسته با حضرت (عج) ارتباط داشته و پاسخ سؤالات و نکات خود را از محضر امام زمان دریافت نماید، لذا این ویژگی‌ها در حیات شیخ کلینی در خورِ توجّه است و به همین دلیل آثار ایشان نیز از ارزش بسیار والایی نزد اهل علم برخوردار می‌باشد. وی مشهورترین عالِم عصر خود به شمار می‌رفت كه در میان همه‌ی مسلمانان از احترام و منزلت بسیار والایی برخوردار بوده است؛ و به دلیل صداقت در گفتار و كردار، و علم و فضیلت بسیار او، هم شیعه و هم اهل سنت در مشکلات دینی به او روی می‌آوردند و به همین سبب او اولین کسی بود که به لقب «ثقةالاسلام» یعنی «فرد مورد اعتماد اسلام» شهرت یافت. شیخ مشایخ شیعه در آن عصر، رئیس شیعه و از موثّق‏ترين و استوارترين عالمان در نقل حديث بوده، و كتاب شريف «كافى‏» را در مدّت بيست سال تلاش خستگی‌ناپذیر، تأليف نمود كه يكى از «کتب اربعه» شيعه‏ و حاوی ١۶۶ هزار و ١٩٩ حديث است. او نخستين عالم و دانشمند بزرگى است كه به جمع‌آوری و تنظيم بسيارى از كتابهايى كه در عصر معصومين (علیهم‌السلام) نوشته شده بود، پرداخت و با قلم توانا و موشكاف و پرمغز خود در آن برهه‌ی حساس تاریخی توانست بسيارى از پرده‏هاى اوهام را کنار زده و عقايد حقه شيعه‏ را آن‌چنان كه باید به عموم مسلمانان معرفى نمايد، تا همگان بدانند عقيده شيعه در اصول و فروع مستقيماً از قرآن کریم و مكتب وحى، و سنّت (صلی الله علیه وآله) و اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) گرفته شده است، لذا برخی از بزرگان، کلینی را «احیاگر مذهب شیعه» دانسته‌اند؛ شیخ كلینی علاوه بر برتری علمی در عصر خود، در عدالت، تقوی و فضیلت نیز شهره بوده، لذا عالمان زیادی به منظور یادگیری علوم ناب اسلامی در مکتب درس او تلمذ نموده‌اند؛ محدث گرانقدر عالم تشیع كه سراسر عمر پربار خویش را در راه تحصیل، تدریس، تألیف، تصنیف و ترویج مکتب اهل ‏بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) سپری نمود، سرانجام در سال ٣١٩ هجری شمسی به دیار باقی شتافت و پیروان راستین اسلام را سوگوار كوچ عالم نامی علم حدیث كرد؛ پیكر مطهر این دانشمند فرزانه در ناحیه شرقی نهر دجله، كنار پل قدیم بغداد به خاك سپرده شد که هم‌اکنون زیارتگاه و محل عبادت شیعیان در عراق است. ✍️ و کلام آخر این‌که؛ گرچه بیش از هزار سال از رحلت مرحوم کلینی می‌گذرد و آن فقیه و محدث بزرگ دیگر در میان ما نیست؛ ولی به قول فرمایش امام علی(علیه السلام)، این بزرگان در درون روح وجان ما هستند و شیعه هیچ‌گاه زحمات و خدمات ارزشمند آنها را فراموش نمی‎کند؛ چنانچه رهبر فرزانه انقلاب در پیام خود به کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقة‌الاسلام شیخ کلینی (ره) فرمودند: «به نظر این جانب، تجلیل از کلینی، تجلیل از ، تجلیل از و تجلیل از است...» 🍃یادش گرامی، نامش جاودان و راهش همواره پررهرو باد. @astanfatemi
👓 روزی که راننده، شیخ عباس قمی را وسط بیابان پیاده کرد! راننده به صندلى ما که در وسطهاى ماشین بود، آمد، به من( امام خمینی) چون سید بودم حرفى نزد. ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى(ره ) و گفت : اگر مى‌دانستم، تو را اصلاً سوار نمى‌کردم... خورشید خود را بالاى سر ماشین کشیده بود و باران گرما بر سرمان مى‌ریخت. بیابان سوزان و بى‌انتها در چشمهایمان رنگ مى‌باخت و به کبودى مى‌گرایید، از دور هم چیزى دیده نمى‌شد، ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت ایستاد، راننده که مردى بلند و سیاه‌چرده بود با عجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت: بله پنچر شد. و آنگاه به صندلى ما که در وسطهاى ماشین بود، آمد، به من چون سید بودم حرفى نزد. ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى(ره ) و گفت: اگر مى‌دانستم، تو را اصلاً سوار نمى‌کردم، از نحسى قدم تو بود که ماشین، ما را در این وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت، یااللّه برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى. مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچکترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد. هم من هم بلند شدم که با شیخ عباس پیاده شوم اما او مانع شد، ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم اما او قبول نمى‌کرد که با او باشم، هرچه من پافشارى مى‌کردم، او نهى مى‌کرد، دست آخر گفت: فلانى، راضى نیستم تو ، هم مثل من اینجا بمانى. وقتى این حرف را از او شنیدم دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت مى‌کنم تا خوشحال کرده باشم، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده سوار ماشین شدم ... بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم، گفت: وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم، براى هر ماشینى دست بلند مى‌کردم نگه نمى‌داشت، تا اینکه یک ماشین کامیونى که بارش آجر بود برایم نگه داشت. وقتى سوار شدم، راننده آدم خوب و خونگرمى بود، و به‌گرمى پذیرایم شد و تحویلم گرفت، خیلى زود با هم گرم شدیم قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنی است و مسیرش همدان است، از دست قضا من هم مى‌خواستم به همدان بروم، چون مدتها بود که دنبال یک سرى مطالب مى‌گشتم و در جایى نیافته بودم فقط مى‌دانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان مى‌توانم آنها را به‌دست آورم، به این خاطر مى‌خواستم به همدان بروم. راننده با آنکه ارمنى بود آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام، حقانیت دین مبین اسلام و مذهب تشیع و... برایش گفتم. وقتى او را مشتاق و علاقه‌مند دیدم، بیشتر برایش خواندم، سعى مى‌کردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم. تا این که به نزدیکهاى همدان رسیدیم، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه مى‌کند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکمفرما شد هنوز چند لحظه‌اى نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشک‌آلود گفت: فلانى، این‌طور که تو مى‌گویى و من از حرفهایت برداشت کردم، پس اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به حال در اشتباه بودم. شاهد باش، من همین الآن پیش تو مسلمان مى‌شوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیل‌هایى را که از من حرف‌شنوى دارند مسلمان مى‌کنم. بعد هم شهدتین را گفت بله، خدا را بنگرید که چه مى‌کند، ماشین پنچر مى‌شود، راننده پیاده‌اش مى‌کند، کامیونى مى‌رسد که مسیرش همان جایى است که او مى‌خواهد برود و از همه مهمتر آن ثواب را خداوند نصیبش مى‌کند که از آن زمان به بعد از نسل و ذرّیّه آن مرد هرکس به دنیا بیاید مسلمان است و ثواب و حسنه‌اش براى مرحوم حاج شیخ عباس قمى(ره ) مى‌باشد. این روح بلند و مطیع این بزرگان است که آنها را این‌چنین مطیع در برابر قضای الهی نموده است که تمام وجودشان را در راه خدا فدا کرده‌اند و این‌گونه است که خدا این‌چنین به آنها عنایت می‌کند، شاید هرکدام از ما انسان‌های کوتاه‌بین بودیم، همان موقع عصبانی شده و کلی با راننده ماشین دعوا می‌کردیم که تقصیر ما چیست؟! و حاضر به پیاده شدن نبودیم، غافل از آنکه این مشیت الهی است که می‌خواهد به این وسیله انسانی را به‌دست ما به دین حق دعوت کند، این ثواب بزرگ را در برابر صبر و شکیبایی که به‌خاطر خدا و دین او تحمل کرده‌ایم عنایت فرموده است و در آن شرایط بد جامعه که افکار عمومی بر علیه روحانیت است، به‌خاطر خدا و حفظ دین، تمام مشکلات و سختی‌ها را به جان می خرند. 💬 شیخ علی پناه اشتهاردی به نقل از امام خمینی @varesoon @HozeTwit
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(89)هزار و یک نکته پیرامون و ثمره های آن علیه ‏السلام فرمود: «اصْلُ الْمُرُوَّةِ الْحَیاءُ وَ ثَمَرَتُهَا الْعِفَّةُ» ریشه و میوه آن است. غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص337 @toubaefaf