السلام علیک أیتها الصدیقةالشهیدة #یازهرا
باران گرفت و قصه ی دریا شروع شد
تکبیرهای جنگل و صحرا شروع شد
بابا که رفت دختر خود را بغل کند
بغضش گرفت و عشق همانجا شروع شد
صف بسته بود جمع ملائک در انتظار
پرده کنار رفت و تماشا شروع شد
کوثر به جوش آمد و رضوان خروش کرد
جشن و سرور عالم بالا شروع شد
چشمش به چشمهای پدر خورد و بعد از آن
لبخندهای ام ابیها شروع شد
تا سالها برای پدر، مادری کند
همراه او بماند و پیغمبری کند
تا عشق را نفس بکشد در هوای او
بابا برای او شود و او برای او
هی دور او بچرخد و پروانه ای شود
دستش برای موی پدر شانه ای شود
خیره شود به صورت او تا به ماه خود
بوی بهشت هدیه کند با نگاه خود
تا پاره ی تنش بشود، میوه ی دلش
آئینه ای مقابل شکل و شمایلش
تا سالها همین بشود ماجرای او:
بابا برای او شود و او برای او
بادی وزید و خنده ی دریا تمام شد
احساس خوب جنگل و صحرا تمام شد
خورشید او غروب خودش را بغل گرفت
یخ بست قلب عالم و گرما تمام شد
آئینه ای شکست و غمی انعکاس کرد
آئین مهربانی دنیا تمام شد
تنها بهانه بود برای وجود او
راهی شد و بهانه ی زهرا.س تمام شد
این کار، کار کیست؟! چه بد می زند به در
باور نکردنیست، لگد می زند به در؟!
مشعل گرفته است که آتش به پا کند
یا با طناب دست شما را جدا کند
شاید تو بی #علی شوی و او بدون تو...
از پشت در صدا بزنی #یاعلی نرو!
یعنی که قطره قطره بریزی به کوچه ها
نامش نیفتد از دهنت تا به انتها
یعنی بجنگ! وقت تماشا نمانده است
یعنی به او نشان بده تنها نمانده است
اینجا کجاست؟! #چادرخاکی! چه می کنی؟!
تنها ترین نشانه ی پاکی چه می کنی؟!
اینجا غریبه نیست، چرا رو گرفته ای؟!
آیا تویی که دست به زانو گرفته ای؟!
دیر آمدم بگو که چه کردند کوچه ها
بانوی قد خمیده! زمین می خوری چرا؟!
این کودکت چه دیده که هی زار می زند؟!
هی دست مشت کرده به دیوار می زند
حق دارد او که طاقت این روز را نداشت
روزی که خانه دست کم از کربلا نداشت
روزی که از صدای غمت شهر خسته شد
روزی که چشمهای تو یکباره بسته شد
روزی که زخمهای عمیقت دوا نداشت
روزی که گریه های تو دیگر صدا نداشت
ای کاش بر زمین اثری از #فدک نبود
ای کاش دست شوهر تو بی نمک نبود
توفان گرفت و آن شب یلدا شروع شد
خون گریه های عالم بالا شروع شد...
حسن اسحاقی
@toubaefaf
السلام علیک أیتها الصدیقةالشهیدة #یازهرا
باران گرفت و قصه ی دریا شروع شد
تکبیرهای جنگل و صحرا شروع شد
بابا که رفت دختر خود را بغل کند
بغضش گرفت و عشق همانجا شروع شد
صف بسته بود جمع ملائک در انتظار
پرده کنار رفت و تماشا شروع شد
کوثر به جوش آمد و رضوان خروش کرد
جشن و سرور عالم بالا شروع شد
چشمش به چشمهای پدر خورد و بعد از آن
لبخندهای ام ابیها شروع شد
تا سالها برای پدر، مادری کند
همراه او بماند و پیغمبری کند
تا عشق را نفس بکشد در هوای او
بابا برای او شود و او برای او
هی دور او بچرخد و پروانه ای شود
دستش برای موی پدر شانه ای شود
خیره شود به صورت او تا به ماه خود
بوی بهشت هدیه کند با نگاه خود
تا پاره ی تنش بشود، میوه ی دلش
آئینه ای مقابل شکل و شمایلش
تا سالها همین بشود ماجرای او:
بابا برای او شود و او برای او
بادی وزید و خنده ی دریا تمام شد
احساس خوب جنگل و صحرا تمام شد
خورشید او غروب خودش را بغل گرفت
یخ بست قلب عالم و گرما تمام شد
آئینه ای شکست و غمی انعکاس کرد
آئین مهربانی دنیا تمام شد
تنها بهانه بود برای وجود او
راهی شد و بهانه ی زهرا.س تمام شد
این کار، کار کیست؟! چه بد می زند به در
باور نکردنیست، لگد می زند به در؟!
مشعل گرفته است که آتش به پا کند
یا با طناب دست شما را جدا کند
شاید تو بی #علی شوی و او بدون تو...
از پشت در صدا بزنی #یاعلی نرو!
یعنی که قطره قطره بریزی به کوچه ها
نامش نیفتد از دهنت تا به انتها
یعنی بجنگ! وقت تماشا نمانده است
یعنی به او نشان بده تنها نمانده است
اینجا کجاست؟! #چادرخاکی! چه می کنی؟!
تنها ترین نشانه ی پاکی چه می کنی؟!
اینجا غریبه نیست، چرا رو گرفته ای؟!
آیا تویی که دست به زانو گرفته ای؟!
دیر آمدم بگو که چه کردند کوچه ها
بانوی قد خمیده! زمین می خوری چرا؟!
این کودکت چه دیده که هی زار می زند؟!
هی دست مشت کرده به دیوار می زند
حق دارد او که طاقت این روز را نداشت
روزی که خانه دست کم از کربلا نداشت
روزی که از صدای غمت شهر خسته شد
روزی که چشمهای تو یکباره بسته شد
روزی که زخمهای عمیقت دوا نداشت
روزی که گریه های تو دیگر صدا نداشت
ای کاش بر زمین اثری از #فدک نبود
ای کاش دست شوهر تو بی نمک نبود
توفان گرفت و آن شب یلدا شروع شد
خون گریه های عالم بالا شروع شد...
حسن اسحاقی
@toubaefaf
#فاطمةالزهراء برتر از زیبائی ها
کتابی است که در چهارده فصل و یک خاتمه نگارش یافته است👇
فصل اول: ابعاد گوناگون شخصیت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهم
فصل دوم: چهل امتیاز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
فصل سوم: مفاخره حضرت أمیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
فصل چهارم: شناسنامه و ألقاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
فصل پنجم: ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و اشاره ای به تکالیف زن و شوهر در اسلام
فصل ششم: #تسبیح_حضرت_زهرا سلام الله علیها
فصل هفتم: ماجرای #فدک
فصل هشتم: #خطبه_فدکیه
فصل نهم: #شهادت_حضرت_فاطمه زهرا سلام الله علیها
فصل دهم: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در قرآن
فصل یازدهم: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از نگاه معصومین علیهمالسلام
فصل دوازدهم: فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و فضائل #سادات
فصل سیزدهم: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در محشر
فصل چهاردهم: در مکتب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
خاتمه: سخنی با بانوان گرامی در موضوع #حجاب_وعفاف
#فاطمةالزهراء برتر از زیبائی ها، صدیق عربانی گیلانی، نشرمارینا، قم، ۹۱
(۴۹۰)هزار و یک نکته پیرامون #حیاوعفاف
@toubaefaf