May 11
#خطابه_غدیر (۷)
(۹)مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَ لَمْ یوافِقْهُ. أَلا إنَّ جَبْرَئیلَ خَبَّرَنی عَنِ اللّهِ تَعالی بِذلِکَ وَ یقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیا وَلَمْ یتَوَلَّهُ فَعَلَیهِ لَعْنَتی وَغَضَبی»، «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللّهَ ـ أَنْ تُخالِفُـوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إنَّ اللّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ» ملعون است ملعون است، مورد غضب است مورد غضب است کسی که این گفتار مرا ردّ کند و با آن موافق نباشد. بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را برای من آورده است و میگوید: «هر کس با علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد». هر کس ببیند برای فردا چه پیش فرستاده است. از خدا بترسید که با علی مخالفت کنید و در نتیجه قدمی بعد از ثابت بودن آن بلغزد، خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است.
(۱۰)مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُ جَنْبُ اللّهِ الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ الْعَزیزِ، فَقالَ تَعالی مُخْبرا عَمَّنْ یخالِفُهُ: «أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللّهِ» ای مردم، علی «جنب اللّه» است که خداوند در کتاب عزیزش ذکر کرده و درباره کسی که با او مخالفت کند فرموده است: «اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللّهِ»، «ای حسرت بر آنچه درباره جنب خداوند تفریط و کوتاهی کردم»
(۱۱)مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَ انظُرُوا إلی مُحْکَماتِهِ وَ لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللّهِ لَنْ یبَینَ لَکُمْ زَواجِرَهُ وَ لَنْ یوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیدِهِ وَ مُصْعِدُهُ إلَی وَ شائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِیدی وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبیطالِبٍ أَخی وَوَصِیی وَمُوالاتُهُ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَیّ
ای مردم، قرآن را تدبر نمایید و آیات آن را بفهمید و در محکمات آن نظر کنید و به دنبال متشابه آن نروید. به خدا قسم، باطن آن را برای شما بیان نمیکند و تفسیرش را برایتان روشن نمیکند مگر این شخصی که دست او را میگیرم و او را به سوی خود بالا میبرم و بازوی او را میگیرم و با دستم او را بلند میکنم و به شما میفهمانم که: «هر کس من صاحباختیار اویم این علی صاحباختیار اوست»، و او علی بن ابیطالب برادر و جانشین من است، و ولایتِ او از جانب خداوندِ عزوجل است که بر من نازل کرده است.
(۱۲)مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ عَلِیا وَ الطَّیبینَ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ هُمُ الثِّقْلُ الأصْغَرُ وَ الْقُرْآنُ الثِّقْلُ الأکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یرِدا عَلَیّ الْحَوْضَ. أَلا إنَّهُمْ أُمَناءُ اللّهِ فی خَلْقِهِ وَحُکّامُهُ فی أَرْضِهِ. أَلا وَ قَدْ أَدَّیتُ، أَلا وَ قَدْ بَلَّغْتُ، أَلا وَ قَدْ أَسْمَعْتُ، أَلا وَ قَدْ أَوْضَحْتُ. ألا وَ إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. أَلا إنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیرَ أَخی هذا. أَلا لا تَحِلُّ إمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لأحَدٍ غَیرِهِ...
ای مردم، علی و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است. هر یک از این دو از دیگری خبر میدهد و با آن موافق است. آنها از یکدیگر جدا نمیشوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. بدانید که آنان امینهای خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند. بدانید که من ادا نمودم، بدانید که من ابلاغ کردم، بدانید که من شنوانیدم، بدانید که من روشن نمودم، بدانید که خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزوجل میگویم، بدانید که امیرالمؤمنینی جز این برادرم نیست. بدانید که امیرالمؤمنین بودن بعد از من برای احدی جز او حلال نیست...
@toubaefaf
#آیه_غدیر
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» سوره مائده، آیه ۶۷
اى پيامبر! آنچه را از سوى پروردگارت به تو نازل شده است (در مورد ولايت و جانشينى حضرت على) اعلام كن واگر چنين نكنى، رسالت الهى را نرساندهاى و (بدان كه) خداوند تو را از (شرّ) مردم (و كسانى كه تحمّل شنيدن اين پيام مهم را ندارند) حفظ مىكند. همانا خداوند گروه كافران را هدايت نمىكند.
نکته ها
اين آيه به دلايلى كه خواهد آمد مربوط به جانشينى حضرت على عليه السلام و نصب او به ولايت در #غديرخم به هنگام برگشت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از سفر حج در سال دهم هجرى است. جالب اينكه اين آيه در ميان دو آيهاى قرار گرفته كه مربوط به اقامهى كتاب آسمانى است و شايد اشاره به اين باشد كه ميان رهبر معصوم و اقامهى كتاب آسمانى، پيوند محكمى برقرار است. آرى، امام است كه مىتواند كتاب آسمانى را به پا دارد و اين كتاب خداست كه مىتواند امام واقعى را معرّفى كند.
همهى مفسّران شيعه به اتكاى روايات اهل بيت عليهم السلام و نيز بعضى از مفسّران اهلسنت به عنوان يكى از مصاديق، آيه را مربوط به نصب حضرت على عليه السلام در غدير خم به ولايت و امامت دانستهاند.( تفاسير كبير فخررازى و المنار)
جالب آنكه صاحب تفسير المنار از مُسند احمد و ترمذى و نسائى و ابن ماجه، حديثِ «مَن كنتُ مولاه فعلىّ مولاه» را با سند صحيح و موثّق بيان كرده است و سپس با دو جمله به خيال خود در آن تشكيك نموده است: اوّل اينكه مراد از ولايت، دوستى است. (غافل از آنكه دوستى نياز به بيعت گرفتن و تبريك گفتن و آن همه تشريفات در غدير خم نداشت) دوم آنكه اگر حضرت على عليه السلام امام و رهبر بعد از رسول اكرم صلى الله عليه و آله بود، چرا فرياد نزد و ماجراى نصب خود را در غدير نگفت؟! (غافل از آنكه در سراسر نهجالبلاغه و كلمات حضرت على عليه السلام نالهها و فريادها مطرح است؛ ولى صاحب المنار گويا آن نالهها و فريادها را نشنيده است).
در تمام قرآن تنها در اين آيه است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نسبت به كتمان پيام، تهديد شده كه اگر نگويى، تمام آنچه را كه در۲۳ سال رسالت گفتهاى هدر مىرود. پس بايد ديد چه پيام مهمى است كه اين گونه بيان مىشود؟
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به حضرت على عليه السلام فرمود: «لو لم ابلغ ما امرت به من ولايتك لحبط عملى» اگر آنچه درباره ولايت تو است به مردم نرسانم تمام اعمال من محو مىشود. (تفسير نورالثقلين وامالى صدوق، ص۴۰۰)
در اين آيه، چند نكته است كه جهتگيرى محتوايى آن را روشن مىكند:
۱. سورهى مائده، در اواخر عمر شريف پيامبر اسلام نازل شده است.
۲. در اين آيه، بجاى «يا أيّها النّبى»، تعبير «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» آمده است، كه نشانهى يك رسالت مهم است.
۳. به جاى فرمان «أبلغ»، فرمان «بَلِّغْ» آمده كه نشانهى ابلاغ قطعى ورسمى ومهم است.
۴. پيامبر نسبت به نرساندن يك پيام مهم تهديد شده كه اگر نگويد، همهى زحماتش به هدر مىرود.
۵. رسول خدا صلى الله عليه و آله از عواقب كارى هراس دارد كه خداوند او را دلدارى مىدهد كه ما تو را از شر مردم نگه مىداريم.
۶. پيامبر، از جان خود نمىترسد. زيرا در روزگار تنهايى كه با بتپرستان مبارزه مىكرد و در جنگهايى كه با مشركان درگيرى نظامى داشت، از خطرها نمىترسيد. (در حالى كه سنگباران مىشد، و يارانش شكنجه مىشدند، حالا در اواخر عمر و در ميان اين همه يار بترسد؟!)
۷. در آيه، پيامى است كه به لحاظ اهميّت، با همه پيامهاى دوران نبوّت و رسالت، برابر است كه اگر اين پيام به مردم نرسد، گويا همهى پيامها محو مىشود.
۸. محتواى پيام، بايد مسألهاى اساسى باشد، وگرنه در مسائل جزئى و فردى، اين همه تهديد و دلدارى لازم نيست.
۹. پيام آيه، مربوط به توحيد و نبوّت و معاد نيست، چون اين اصول، در روزهاى اوّل بعثت در مكّه بيان شده و نيازى به اين همه سفارش در اواخر عمر آن حضرت ندارد.
۱۰. پيام آيه، مربوط به نماز، روزه، حج، زكات، خمس و جهاد هم نيست، چون اينها در طول۲۳ سال دعوت پيامبر بيان شده و مردم نيز به آن عمل كردهاند و هراسى در كار نبوده است.
پس، محتواى اين پيام مهم كه در اواخر عمر شريف پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده چيست؟
روايات بسيارى از شيعه و سنّى، ما را از تحيّر نجات داده و راه را نشان مىدهد. روايات مىگويد: آيه مربوط به هجدهم ذيحجه سال دهمهجرى در سفر حجةالوداع پيامبر اسلام است، كه آن حضرت در بازگشت به سوى مدينه، در مكانى به نام #غديرخم به امر الهى فرمان توقّف داد و همه در اين منطقه جمع شدند. مكانى كه هم آب و درخت داشت و در گرماى حجاز، كارساز بود و هم محلّ جداشدن كاروانهاى زائران مكّه بود و اهل يمن، عراق، شام،
مدينه و حبشه از هم جدا مىشدند.
در آنجا، پيامبر خدا در ميان انبوه ياران، بر فراز منبرى از جهاز شتران قرار گرفت و خطبهاى طولانى خواند. ابتداى خطبه، توحيد، نبوّت و معاد بود كه تازگى نداشت. سخن تازهاى كه بود اين بود كه پيامبر، خبر از رحلت خود داد و نظر مسلمانان را نسبت به خود جويا شد. همه نسبت به كرامت و عظمت و خدمت و رسالت او در حد اعلا اقرار كردند. وقتى مطمئن شد که صدايش به همهى مردم، در چهار طرف مىرسد، پيام مهم خود را نسبت به آينده بيان كرد. و فرمود: «مَن كنتُ مولاه فهذا فعلىّ مولاه» هر كه من مولاى اويم، علىّ مولاى اوست و بدين وسيله جانشينى حضرت على عليه السلام را براى پس از خود به صراحت اعلام داشت.
امّا پس از وفاتش، وقتى حضرت زهرا عليها السلام به در خانههاى مردم مىرفت و مىگفت: مگر نبوديد و نشنيديد كه رسول خدا در غدير خم چه فرمود؟ مىگفتند: ما در غدير خم، در فاصله دورى بوديم و صداى پيامبر را نمىشنيديم!! اللّه اكبر از كتمان، از ترس، از بىوفايى و از دروغ گفتن به دختر پيامبر خدا.
آرى، مردم با دو شاهد، حقّ خود را مىگيرند، ولى حضرت على عليه السلام با وجود دهها هزار شاهد، نتوانست حقّ خود را بگيرد. امان از حبّ دنيا، حسادت و كينههاى بدر و خيبر و حنين كه نسبت به حضرت #علىّ عليه السلام در دل داشتند.
امام باقر عليه السلام فرمودند: «بُنى الاسلام على خمس على الصلاة و الزّكاة و الصوم و الحج و الولاية و لم يناد بشىء كما نودى بالو لاية فاخذ النّاس بارباع و تركوا هذه»، اسلام بر پنج چيز استوار است: بر نماز، زكات، روزه، زكات و ولايت اهلبيت و چيزى به اندازهى ولايت مورد توجّه نبود، امّا مردم چهارتاى آن را پذيرفتند و ولايت را ترك كردند! (كافى، ج۲، ص۱۸)
امام رضا عليه السلام فرمود: بعد از نزول اين آيه كه خداوند ضامن حفظ رسول اكرم صلى الله عليه و آله شد، «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» پيامبر هر نوع تقيّه را از خود دور كرد. (تفسير نورالثقلين و عيون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۳۰)
پیام ها
۱. نوع خطاب، بايد با نوع هدف، هماهنگ باشد. چون هدف، رسالت و پيام رسانى است، خطاب هم «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» است.
۲. انتخاب رهبر اسلامى (امام معصوم) بايد از سوى خداوند باشد. «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»
۳. گاهى ابلاغ پيام الهى بايد در حضور مردم و در مراسم عمومى و با بيعتگرفتن همراه باشد، ابلاغ ولايت با سخن گفتن تنها كافى نيست؛ بلكه بايد با عمل همراه باشد. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» به جاى «ان لم تبلغ»
۴. احكام و پيامهاى الهى، همه در يك سطح نيست. گاهى كتمان يك حقيقت، با كتمان تمام حقايق برابر است. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»
۵. اگر رهبرى صحيح نباشد، مكتب نابود و امّت گمراه مىشود. «فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»
۶. ركن اصلى اسلام، امامت و حكومت است. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»
۷. انكار ولايت، نوعى كفر است. «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»
۸. عنصر زمان و مكان، دو اصل مهم در تبليغ است. (با توجّه به اينكه اين آيه در هجدهم ذىالحجّه و در محل جدا شدن كاروانهاى حج نازل شد)
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
#خطابه_غدیر (۸): معرفی #امام_علی(علیه السلام)
(۱) رفع علی(علیهالسلام) بیدی رسول اللّه(صلی الله علیه و آله) ثم ضرب بیده إلی عضد علی(علیهالسلام) فرفعه و کان أمیرالمؤمنین (علیهالسلام) منذ أول ما صعد رسول اللّه منبره علی درجة دون مقامه مُتیامِنا عن وجه رسول اللّه کأنَّهما فی مقام واحد. فرفعه رسول اللّه بیده و بسطهما إلی السماء وشال علیا (علیهالسلام) حتی صارت رجله مع رکبة رسول اللّه سپس پیامبر دستش را بر بازوی علی (علیهالسلام) زد و آن حضرت را بلند کرد. و این در حالی بود که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از زمانی که پیامبر بر فراز منبر آمده بود یک پله پایینتر از مکان حضرت ایستاده بود و نسبت به صورت حضرت به طرف راست مایل بود که گویی هر دو در یک مکان ایستادهاند. پس پیامبر (صلیالله علیهوآله) با دستش او را بلند کرد و هر دو دست را به سوی آسمان باز نمود و امام علی (علیهالسلام) را از جا بلند نمود تا حدی که پای آن حضرت موازی زانوی پیامبر رسید.
(۲) ثم قال: أیهَا النّاسُ، مَنْ أوْلی بِکُمْ مِنْ أنْفُسِکُمْ؟ قالوا: اللّهُ وَ رَسوُلُهُ. فَقالَ: ألا فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ و َاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ سپس فرمود: ای مردم، چه کسی بر شما از خودتان صاحباختیارتر است؟ گفتند: خدا و رسولش. فرمود: بدانید که هر کس من صاحباختیار اویم این علی صاحباختیار اوست. خدایا دوست بدار هرکس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و یاری کن هر کس او را یاری کند، و خوار کن هر کس او را خوار کند.
(۳) مَعاشِرَ النّاسِ، هذا عَلِی أَخی وَ وَصِیی وَ واعی عِلْمی وخَلیفَتی فی أُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بیوَ عَلی تَفْسیرِ کِتابِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ وَ الدّاعی إلَیهِ وَ الْعامِلُ بِما یرْضاهُ وَ الْمُحارِبُ لِأعْدائِهِ وَ الْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَ النّاهی عَنْ مَعْصِیتِهِ. إنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ اللّهِ وَأَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ الإمامُ الْهادی مِنَ اللّهِ وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَ الْقاسِطینَ وَ الْمارِقینَ بِأَمْرِ اللّهِ. یقُولُ اللّهُ: «ما یبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی» ای مردم، این علی است برادر من و وصی من و جامع علم من، و جانشین من در امتم بر آنان که به من ایمان آوردهاند، و جانشین من در تفسیر کتاب خداوند عزوجل و دعوت به آن، و عملکننده به آنچه او را راضی میکند، و جنگکننده با دشمنان خدا و دوستیکننده بر اطاعت او و نهیکننده از معصیت او. اوست خلیفه رسول خدا، و اوست امیرالمؤمنین و امام هدایتکننده از طرف خداوند، و اوست قاتل ناکثین و قاسطین و مارقین به امر خداوند. خداوند میفرماید: «ما یبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی»، «سخن در پیشگاه من تغییر نمیپذیرد»،
(۴) بِأَمْرِکَ یا رَبِّ أَقُولُ: اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَ اْنصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَ اغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. اللّهُمَّ إنَّکَ أَنْزَلْتَ الآیةَ فی عَلِی وَلِیکَ عِنْدَ تَبْیینِ ذلِکَ وَ نَصْبِکَ إیاهُ لِهذَا الْیوْمِ: «الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَرَضیتُ لَکُمُ الاْءسْلامَ دینا» وَ قُلْتَ: «إنَّ الدّینَ عِنْدَ اللّهِ اْلإسْلامُ» وَ قُلْتَ: «وَ مَنْ یبْتَغِ غَیرَ الاْءسْلامِ دینا فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ». اللّهُمَّ إنّی أُشْهِدُکَ أَنّی قَدْ بَلَّغْتُ. پروردگارا، به امر تو میگویم: «خداوندا دوست بدار هر کس علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس علی را دشمن بدارد و یاری کن هر کس علی را یاری کند و خوار کن هر کس علی را خوار کند و لعنت نما هر کس علی را انکار کند و غضب نما بر هر کس که حق علی را انکار نماید». پروردگارا، تو هنگام روشن شدن این مطلب و منصوب نمودن علی در این روز این آیه را درباره او نازل کردی: «اَلْیوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لکُمُ الاْءِسْلامَ دینا»: «امروز دین شما را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین شما راضی شدم»، و فرمودی: «اِنَّ الدّینَ عِنْدَ اللّهِ اْلاِسْلامُ»: «دین نزد خداوند اسلام است»، و فرمودی: «وَ مَنَ یبْتَغِ غَیرَ الاْءِسْلامِ دینا فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ» : «هر کس دینی غیر از اسلام انتخاب کند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود». پروردگارا، تو را شاهد میگیرم که من ابلاغ نمودم.
https://eitaa.com/joinchat/4252696586Ce586060fd5
🍃بخشی از خطابه غدیر
...مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللّهُوَ اقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللّهُ
ای مردم، او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است و او را قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است
...مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُ إمامٌ مِنَ اللّه... ای مردم، او از طرف خداوند امام است، و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبهاش را نمیپذیرد و او را نمیبخشد...
@toubaefaf